کرونا ویروس، پدیده طبیعی یا محصول لابراتوارهای آمریکا؟!/ ناجوانمردانهترین نسلکشی تاریخ توسط شیطان بزرگ
مدرنترین نوع نسلکشی جنایتهای بیولوژیکی است، کرونا ویروس که به گفته متخصصان چینی از خارج چین وارد این کشور شد، بدلیل سوابق متعدد امریکا در تولید آزمایشگاهی انواع ویروسها و درگیرکردن جهان، به نظر میرسد از مقوله بیوتروریسم امریکایی باشد که برای اثبات آن بایدزمان بگذردتاحقایق آشکار شود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ، علم اگر بدون ملازمت اخلاق و معنویت و راهنمایی بمانند دین به پیش برود، سر از ناکجاآباد در میآورد. دستاوردهای آن بجای ترفیه امور جامعه جهانی و ایجاد صلح و آرامش، موجب بروز مخوفترن جنایات میشود که پدیده بیوتروریزم از مصادیق بارز آن است. در حال حاضر صلح و امنیت جهانی، بهانه مضحکی است که آمریکا به واسطه آن دنیا را به خون میکشد، در کارنامه رفتارهای آمریکا در همه ادوار همه گونه اقدامات را میتوان دید، ترورهای فیزیکی، تحمیل جنگ، حمله مستقیم نظامی، ترورهای شیمیایی، میکروبی و بیولوژیکی، تهدید و تحریم دیده میشود که همگی به بهانه مضحک صلح و امنیت صورت گرفته است! فقط کافی است به کارنامه بهکارگیری تسلیحات بیولوژیکی توسط آمریکا از سال 1932 تاکنون نگاهی بیندازید، این کارنامه به خودی خود به این سؤال پاسخ میدهد برخی ویروسهای خطرناک و مسری از سوی کدام کشور مدعی تمدن در سطح جهان منتشر میشود. امریکا در بکارگیری سلاحهای کشتار جمعی تابع هیچ قاعده اخلاقی نیست در سال 1932 اداره خدمات بهداشتی عمومی آمریکا مراحل نهایی بیماری سیفلیس را بر روی 399 سیاه پوست منطقه تاسگک در آلابامای آمریکا آزمایش کرد. بومیان هیچ اطلاعی از اصل موضوع نداشته و تصور میکردهاند از طرف دولت آمریکا خدمات بهداشتی برای ایشان در نظر گرفته شده است! این بررسی به آزمایش تاسکیگ (Tuskegee Experiment) معروف شد و برای این بود که مشخص شود چقدر طول میکشد که انسان در اثر ابتلا به سیفلیس بمیرد. این افراد به سیفلیس مبتلا شده و با مرگ دردآوری از بین رفتند. سیامک مره صدق عضو کمیسیون بهداشت و درمان در مجلس شورای اسلامی میگوید: «برای مطالعات و آزمایشهایی از جمله سم شناسی، میکروب شناسی یک سری اصول اخلاقی وجود دارد که متاسفانه این اصول اخلاقی در برخی کشورها رعایت نمیشود.» وی ادامه میدهد: «یکی از افتخارات سازمان بهداشت جهانی و بسیاری از کشورها این است که ویروس آبله را ریشهکن کردند در حالی که میدانیم منشا این ویروس و تولید آن به ایالات متحده باز میگردد و آنها نسبت به ایجاد آن اعتراف کردند.» مره صدق تاکید میکند: «تئوریهای مختلفی درباره ایجاد منشا ویروسها در ایالات متحده آمریکا وجود دارد که اطلاعات دقیقی از آن در دسترس نیست، اما گمانهزنیهای بسیاری درباره آن وجود دارد. البته از این دست اقدامات موضوع جدیدی نیست ما در جنگ جهانی اول شاهد به کار گرفتن گازهای شیمیایی بودیم یا در جنگ تحمیلی علیه ایران نیز انواع سلاحهای شیمیایی به کاربرده شد و این سلاحهای شیمیایی هدیههایی از سوی کشورهای غربی به صدام بود که اکنون همگان میدانند منشا این سموم از کجا بوده است.» عضو کمیسیون بهداشت و درمان اضافه میکند: «از آن بدتر در برخی آزمایشگاهها آزمایشهایی صورت میگیرد که داروهایی ساخته شود که روی یک گروه جمعیتی خاص بیشتر اثر داشته باشد و اوج این تحقیقات در جنگ جهانی دوم بود و اکنون هم در سطح جهانی روی ذخایر ژنی کشورهای مختلف مطالعاتی صورت میگیرد.» وی میافزاید: «ذخیره ژنی هر کشوری به عنوان یکی از ارزشهای برای امنیت ملی تلقی میشود؛ بنابراین امروزه احتمال استفاده از سموم، باکتریها و عوامل بیماری زای متفاوت وجود دارد و احتمال آن از بین نرفته است و تا وقتی هم که یک نهاد بیطرف بینالمللی ایجاد نشود نمیتوان جلوی آن را گرفت.» مره صدق خاطرنشان میکند: «متاسفانه نهادهای بینالمللی وظایف خود را به درستی انجام نمیدهد و در مورد مسائل بهداشتی و سموم نیز میبینیم موضع گیریهای بیطرف انجام نمیشود.» بیوتروریسم چیست؟ بیوتروریسم (Bioterrorism) بر اساس تعریف پلیس بینالملل درسال 2007 عبارت است از: «منتشر کردن عوامل بیولوژیکی یا سمی با هدف کشتن یا آسیب رساندن به انسانها، حیوانات و گیاهان با قصد و نیت قبلی و به منظور وحشت آفرینی، تهدید و وادار ساختن یک دولت یا گروهی از مردم به انجام یا برآورده کردن خواستهای سیاسی یا اجتماعی.» توان تولید بالا، نگهداری راحت، قابلیت انتشار، قابلیت مصون سازی نیروی خودی، قابلیت تکثیر برای عوامل میکروبی زنده، دشواری بسیار در ردیابی فرد یا افراد متخاصم، گستردگی عملکرد از انسان تا دام و محصولات کشاورزی و محسنات بسیار دیگر موجب شدهاند که تشکلهای تروریستی به این فناوری به شدت کشش یابند. بیوتروریسم، به هر گونه اقدام وحشتزا و آسیبرسان گفته میشود که با استفاده از آزادسازی یا انتشار عمدی عوامل بیولوژیک شدیدا بیماریزا شامل انواعی از میکروارگانیسمها و یا سموم بیولوژیک، انجام پذیرد. با تهدیدات فزاینده تروریسم، لازم است که خطر مواجه با انواع میکروارگانیسمها بهعنوان یک ابزار قدرتمند تهاجم و تهدید، جدی گرفته شود. این مقاله، به توضیح مفهوم جنگافزارهای بیولوژیک و روند توسعه تاریخی آن، با تأکید بر تلاشها برای کنترل تکثیر این نوع تسلیحات در طول زمان میپردازد. اثرات بالقوه بیماریهای مسری بر روی مردم و نیروهای نظامی، از 600 سال قبل از میلاد شناخته شده بود. استفاده از قربانیان طاعون بهعنوان سلاح در جنگهای قرون وسطی و توسعه آبله بر ضد بومیان در آغاز کشف قاره آمریکا، توسعه جنگافزارهای بیولوژیکی در جریان جنگ جهانی اول، دوم و دوران جنگ سرد و حتی در آغاز هزاره سوم، همگی نشان از اهمیت استراتژیک قدرت بازدارندگی میکروارگانیسمهای بیماریزا برای برتریجویی بعضی دولتها و فرقهها داشته و دارد. مروری بر ترورهای بیولوژیک البته پیشینه استفاده از عوامل بیولوژیک برای آسیب زدن به دشمنان به سالهای اخیر باز نمیگردد،. در قرن 14 میلادی از گسترش بیماری طاعون برای نفوذ به شهرهای دشمن استفاده میشد، اما به مرور زمان نحوه استفاده از این سلاح خاموش پیچیدهتر شد. در قرن 19 سیاه زخم به عنوان یکی از رایجترین سلاحهای بیولوژیک مورد استفاده قرار میگرفت. با پیچیدهتر شدن استفاده از ابزارهای بیولوژیک، کشورها سعی کردند به صورت غیر ملموستر و کنترل شدهتر از این ابزار برای مقابله با دشمنان خود استفاده کنند. فیدل کاسترو، رئیسفقید کوبا، بارها از سوی سازمان سیا هدف ترورهای بیولوژیکی و شیمیایی قرار گرفت که البته در این عملیاتهای تروریستی موفق نشد. یک نمونه از اقداماتی که سیا علیه فیدل کاسترو انجام داد، سیگار برگ مسموم بود که پیش از استفاده کاسترو از آن، اقدام تروریستی لو میرود.. براساس گزارشهای مختلف، استفاده از سموم مرگآور و خطرناک که با تاثیر منفی بر روی ارگانهای مختلف بدن مرگی تدریجی و بیسر وصدا را به همراه دارد. در موساد و شبکههای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی رواج دارد. استفاده امریکا ازعامل نارنجی (دیوکسین)، یکی از سمیترین مواد شیمیایی شناخته شده برای بشر، که توسط شرکت های شیمیایی ایالات متحده مانند Dow و Monsanto ساخته شده در جنگ ویتنام از 1961 به 1971، جان تقریبا 3 میلیون ویتنامی و هزاران سرباز آمریکایی را گرفت. مرگ مشکوک «ودیع حداد» بنیانگذار جنبش ملیگرایان عرب و از مهمترین مبارزان فلسطینی در دهههای 70 و 80 میلادی، «خالد مشعل» از فرماندهان حماس و رئیس دفتر سیاسی این حزب که ناکام ماند و «محمود المبحوح» از رهبران حماس ازجمله افرادی هستند که گفته میشود همگی قربانی ترورهای خاموش سازمانهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی شدهاند. یاسر عرفات، رهبر جنبش آزادی بخش فلسطین نیز ازجمله کسانی است که گمان میرود موساد در ماجرای مرگ وی نقش داشته است. مرحوم کاظمی آشتیانی رئیسفقید پژوهشگاه رویان نیز، که رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال جاری برای اولین بار وی را با لفظ «شهید» خطاب کردند، از جمله افراد دیگری است که از او به عنوان قربانی بیوتروریسم نام برده میشود. یکی از رسانههای غیر هم سو صراحتا مینویسد: «در سال 1383 نام دکتر سعید کاظمی آشتیانی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین دانشمندان خاورمیانه که با توسعه دانش سلولهای بنیادی دست برتر علمی را برای ایران ایجاد کرده بود، در فهرست ترور موساد قرارگرفت. تروریستهای موساد برنامه ترور دکتر سعید کاظمیآشتیانی را مشابه ترور یاسر عرفات که سیستم دفاعی بدن وی را از طریق مسمومیت نامحسوس از کار انداختند، اجرا کردند. به این ترتیب که با ایجاد مسمومیت نامحسوس از طریق مواد شیمیایی با پایه آمفیتامینها، دکتر کاظمیآشتیانی را دچار ایست قلبی و تنفسی کردند.» نگاه امریکا به سلاحهای بیولوژیک، اقتصادی و غارتگرانه است قطعا نگاهی به پیشینه دولتهای چند دهه اخیر آمریکا نشان میدهد که این کشور همواره سعی داشته است تکنولوژیهایی را کشف کند که دیگر کشورهای جهان به دلیل مرگبار بودن، از این تکنولوژیها فاصله گرفتهاند. تکنولوژیهایی که خطر آنها بسیار کشندهتر از سلاحهای انفجاری است. علاوهبر تامین مقاصد سیاسی آزمایشهای بیولوژیک جنبه تجارت نیز دارد، چراکه با فراگیر شدن یک بیماری صنعت توریسم و سرمایهگذاری در یک کشور به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد و طبیعتا کشوری که واکسن آن را در اختیار داشته باشد در قالب قهرمان حضور پیدا کرده و واکسنها را به فروش میرساند. محمدحسین قربانی عضو کمیسیون بهداشت و درمان در مجلس شورای اسلامی میگوید: «منشأ برخی بیماریها را نمیشود به صورت جدی و علمی اثبات کرد و در حد گمانه زنی است البته منشأ برخیها هم مشخص شده است.» وی ادامه میدهد: «برخی از رفتارها و اعمال بیولوژیک، تجارت محوری است که نظام سلطه آمریکا سال هاست آن را پیگیری میکند حتی شائبهای وجود دارد که ویروس ایدز را بعد از جنگ جهانی دوم سیستم تجاری آمریکا به وجود آورده و آن را روی بردههای سیاهپوست آزمایش کرده است و برخی زمزمهها درباره محصولات تراریخته یا ویروس سارس که در سالهای 2002 در جنوب شرق آسیا شیوع پیدا کرده بود وجود دارد.» قربانی تصریح میکند: «دنیا نمیتواند نسبت به سلامت انسانها ساکت باشد. مراکز آزمایشگاهی تعهداتی نسبت به سلامت جامعه دارند که امید میرود سازمانی جهت تحقیقات روی این موضوع پدید آید، چرا که ممکن است فضای تجاری و اقتصادی شیطانی روی این موضوع غالب شود.» عضو بهداشت و درمان میافزاید: «هیچ چیز از بشر دوپا، که میتواند خالق هنجار و نا هنجاریها باشد، دور نیست و میبینیم فضای اقتصادی امروز در اروپا و آمریکا از فضای معنوی سبقت گرفته است.» وی تاکید میکند: «گزارشهای جستهگریخته از ترورهای بیولوژیک، پدافند غیر عامل و محصولات سلامت محور به گوش ما رسید و امروز ما میبینیم غرب به جهت فاصله گرفتن از معنویت در مسیر غیر انسانی گام برمیدارد.» قربانی اضافه میکند: «ایالات متحده آمریکا به راحتی از کنوانسیون پاریس خارج میشود و فضای محیط زیست را از بین میبرد؛ بنابراین آن چیزی که بشربت امروز به آن نیاز دارد، اخلاق و معنویت است که ما باید به هر نحو شده این را به گوش دنیا برسانیم.» برای آمریکا، آمریکایی و غیرآمریکایی فرقی نمیکند اما تنها مردم دیگر کشورهای جهان قربانی این طرحهای وحشیانه و خطرناک نیستند. نکته بسیار مهم این است که ارتش آمریکا در طول دهههای گذشته برای دستیابی به این تسلیحات علاوه بر شهروندان نظامی خود حتی شهروندان غیرنظامی از همه جا بیخبر آمریکایی را نیز به عنوان نمونههای آزمایشگاهی به کار گرفته و از آنان به صورت حیوانات آزمایشگاهی برای تست عواملی همچون گاز خردل، گاز اعصاب، داروهای روانگردان، باکتریها و ویروسهای گوناگون استفاده کرده است که در ادامه به تفصیل به این موضوع خواهیم پرداخت. یادآوری این جنایات نشان میدهد دولت آمریکا که مسلح به پیشرفتهترین نوع این سلاحهاست و علی رغم تعهدات بینالمللی هم اکنون نیز تحقیقات مرتبط را ادامه میدهد و حتی در حق شهروندان خود اعم از کودکان و زنان و بیماران نیز اغماضی ندارد تا چه اندازه میتواند برای دیگر ملتها خطرناک و عاری از هرگونه نگاه انسانی باشد. آزمایشهای مرتبط با تسلیحات و عوامل بیولوژیک در آمریکا چیز جدیدی نیست و حداقل به دهه سی میلادی بر میگردد. در طی جنگ سرد هزاران شهروند آمریکایی قربانی آزمایشهای پرتودهی در مرکز انرژی اتمی و دیگر مراکز دولتی شدند و حتی بعد از امضای معاهده بینالمللی منع آزمایشها و تولید تسلیحات و عوامل بیولوژیک در سال 1972 این کار در آمریکا ادامه یافت و چنانکه اشاره شد بعد از یازده سپتامبر 2001 به یک جهش بزرگ ناگهانی و سؤال برانگیز نیز دست یافت. در سال 2001 سندی از وزارت دفاع آمریکا به دست آمد که نشان میداد در طی سالهای 1962 تا 1973 هزاران سرباز آمریکایی به طور عمدی در معرض عوامل شیمیایی و بیولوژیک قرار گرفتهاند. عواملی مانند گاز اعصاب، گاز سارین، باکتریای کولای (E-coli)، باکتری باسیلوس گلوبیجی (Bacillus globigii)، سیاه زخم و طاعون بر روی افراد بیخبر که هیچ حفاظتی هم نمیتوانستند از خود انجام دهند روی داده است. جالب توجه است که این گزارش فقط دو روز پس از حملات یازده سپتامبر پخش شد و در آن بحبوحه هیچگونه توجهی را به خود جلب نکرد. این گزارش نشان میدهد که دولتمردان آمریکا نه تنها به مردم جهان بلکه به مردم و سربازان خود نیز رحم نمیکنند و آنها را قربانی اهداف کثیف و جنایتکارانه خود خواهند کرد. نکته قابل توجه اینکه: جنگافزارهای بیولوژیک به دلیل نامرئی بودن و داشتن اثرات تأخیری، تسلیحات منحصر به فردی هستند. این ویژگیها به استفادهکنندگان، امکان آن را میدهد تا ترس و سردرگمی را در میان قربانیانشان حاکم سازند و به شکل ناشناخته از محل بگریزند. هر حمله بیولوژیک نه فقط میتواند باعث بیماری و مرگ در گروه بزرگی از قربانیان خود شود، بلکه همچنین ترس، نگرانی و عدم اطمینان فلجکنندهای را در جامعه میپراکند. هدف از حملات بیولوژیک، از همپاشاندن فعالیت اجتماعی و اقتصادی، شکست اقتدار حکومتها و ایجاد اختلال در پاسخهای نظامی آنهاست. بررسی تاریخی نشان میدهد که علیرغم تمامی تلاشهای بینالمللی برای کنترل تولید و بهکارگیری سلاحهای بیولوژیک، موفقیت بشر در این زمینه قابل توجه نبوده است و بنابر این حملات بیولوژیکی هم اکنون امکان پذیرند. جامعه پزشکی، نیروهای نظامی و نیز جامعه جهانی باید به نوبه خود با اپیدمیولوژی این نوع حملات و اقدامات کنترلی در این زمینه آشنا باشند تا اگر شیوعی از این دست رخ داد، احتمال پاسخ سریع، منطقی و همراه با آرامش فزونی یابد. این نیازمندآموزش است. برای جامعه پزشکی بهویژه آموزش باید بیشتر با تأکید بر مهم و جدی دانستن تهدیدات تسلیحات بیولوژیک و معرفی راههای پیشگیری همراه باشد. پیشگیری اولیه بر ایجاد یک هنجار جهانی استوار است که توسعه چنین انواعی از سلاح را مردود میداند. پیشگیری ثانویه بر تشخیص زودهنگام و درمان سریع و به موقع بیماری ناشی از عامل بیولوژیک اشاره دارد. جامعه پزشکی با نظارت بر میزان شیوع بیماری و گزارش موارد و بنابراین با آشکار ساختن اولین نشانه از وقوع یک حمله بیولوژیک، نقش مهمی در پیشگیری ثانویه دارد. بعلاوه، پژوهش مستمر برای بهبود نظارت و واکسیناسیون گروههای در معرض خطر و نیز جستجو برای قابلیتهای تشخیصی دقیقتر، عوامل درمانی مناسبتر و طرحهای پاسخ مؤثرتر، در مجموع اقدامات مورد نیاز در سطح دوم پیشگیری را قدرت خواهد داد. بالاخره، نقش پیشگیری سطح سه که میزان مصدومیت و ناتوانی پس از بیماری را محدود میکند، نباید فراموش شود. متأسفانه، ابزارهای پیشگیری اولیه و ثانویه ناقص هستند و تلاشهای بین المللی انجام گرقته بویژه در طول قرن گذشته و اوایل قرن حاضر هنوز اطمینان بخش نیست. اما کنوانسیون منع تسلیحات بیولوژیک آماده است تا به کشورهایی که هدف تسلیحات بیولوژیک قرار گرفتهاند، کمک کند. در عین حال جامعه پزشکی همیشه باید آماده مواجه باعوارضی باشد که حاصل اتفاقات غیر قابل تصور است. و اما کرونا... چند روز پیش حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس، از حمله بیوتروریستی آمریکا به چین و ایران سخن گفته و در واکنش به سخن و پمپئو درباره کرونا دروغ میگویند. کرونا عامل بیماری عادی نیست، بلکه بیوتروریستی است که در کشورهای ایران و چین توزیع شده است که در قبال کشورهای ایران و چین ترویج شد و نباید این موضوع را نادیده گرفت. لازم است مقابله با بیوتروریسم از حوزه پدافند غیر عامل خارج شود و بهصورت جداگانه باشد... از امروز تا سال 2030 دنیا با انواع مختلف بیوتروریسم مواجه خواهد شد. باید سازمانی مستقل با اختیارات ویژه شکل بگیرد و ما همچون پدافند موشکی، پدافند بیوتروریسم داشته باشیم. آمریکاییها نهتنها کمکی به ما نمیکنند که بیشترین تلاش را برای تحریمها در حوزه دارویی به کار گرفتند. جمهوری اسلامی ایران برای تأمین سه درصد از داروهای کشور به واردات نیاز دارد که بعد از تحریمهای اخیر کشور دچار گرفتاری شد. اگر دونالد ترامپ و پمپئو راست میگویند و نگران گسترش کرونا در ایران هستند، تحریمها را بردارند. انتهای پیام /