کور شدن سلمان رشدی پیش چشم انگلیسیها / تاجزاده چرا در برابر اجرای قانون سرکشی میکند؟
حضور رئیسجمهور در 31 استان در کمتر از یک سال آغاز به کار دولت سیزدهم مورد توجه بسیاری از روزنامههای امروز قرارگرفته است.
سرویس سیاست مشرق - در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
********
حضور رئیسجمهور در 31 استان در کمتر از یک سال آغاز به کار دولت سیزدهم مورد توجه بسیاری از روزنامههای امروز قرارگرفته است، برخی به تمجید از عملکرد دولت پرداخته و برخی دیگر نیز آن را نقد کردهاند. عدم پرداختن به سوژه مهمی چون چاقو خوردن سلمان رشدی نویسنده مرتد کتاب ضاله آیات شیطانی در اغلب روزنامهها نشان داد که حوزه خبری در رسانههای مکتوب کارایی خود را ازدستداده است!
وعدههای ابراهیم؛ آیا دولت او توانست به 9 وعده مهم رئیسی عمل کند؟
روزنامه سازندگی ارگان رسانهای حزب کارگزاران به بهانه سفرهای رئیسجمهور به دور ایران در کمتر از یک سال نوشته است:
برخی از سیاستمداران در ایران معمولاً قولهایی میدهند که قرار نیست به آنها عمل کنند. دولت ابراهیم رئیسی که قول داده بود شکاف جنسیتی را در جامعه تعدیل کند، دقیقاً عکس آن عمل کرد. همچنین قول داده بود اینترنت را محدود نکند که بازهم مخالف آن عمل کرد. علاوهبرآن، دولتها گاهی در برخی تصمیمگیریها آنقدر تعلل میکنند که منافع آنها از بین میرود. دولت سیزدهم درزمینه برجام خیلی تعلل کرد. هنوز هم سرنوشت مذاکرات مشخص نیست، اما اگر این تصمیم بهطور مثال، در شهریور امسال عملی شود، چرا در شهریور سال گذشته نشد؟
این روزنامه بدون اشاره به سخنان عضو سخنان سعید لیلاز عضو سابق حزب که گفته بود حتی اگر چوب خشک جای روحانی میگذاشتیم کشور بهتر اداره میشد نوشته است:
اگر به عملکرد یک سال گذشته دولت نگاه کنیم، متوجه میشویم که خیلی از مسائل کشور نهتنها حلوفصل نشدهاند که بر عمق و گستره آنها افزودهشده است. ابراهیم رئیسی در این مدت خیلی از مشکلات را از نزدیک دیده و بهطور مستقیم در جریان مسائل قرارگرفته است، اما قطعاً این کافی نیست چراکه انتظار جامعه این است که دولت برای حلوفصل انبوه مشکلات کشور، بهدرستی سیاستگذاری کند تا باری از دوش مردم برداشته شود.
روزنامه هممیهن برادر ناتنی روزنامه سازندگی نیز با همین دستفرمان نقد عملکرد دولت به وعدههای رئیسی پرداخته و مینویسد:
آقای رئیسی مدتی قبل در سخنان مهمی از ارجاع به آمارها معتبر بهخصوص مرکز آمار در راست آزمایی اقدامات دولت گفت که نور امیدی برای بررسی عملکرد دولت از نگاه ناظران بود. رئیسجمهور وعدههایی درزمینه عدالت اجتماعی، ساخت مسکن، اشتغال، توسعه روابط با همسایگان گفته است؛ ازاینرو تقاضا داریم مجموعه مستندات خود را در اختیار روزنامههای معتبر قرار داده تا موردسنجش قرار بگیرد.
این روزنامه در ادامه نوشته است:
دولت برای ساخت مسکن مشکل مصالح ندارد؛ بلکه مسئله نداشتن پول است. ما اعتقادداریم که بر اساس آمار وعدههای دولت تحقق پیدا نکرده است!
روزنامه شرق بهعنوان تابلوی بانیان وضع موجود در گزارشی عجیب نوشته است:
تجربه دیرینه حکومتداری در ایران نشان میدهد که این شتر درِ خانه شما هم میخوابد، درِ خانه شما که هیچ، بلکه اگر در بر همین پاشنه بچرخد درِ خانه دولت بعد از دولت شما هم خواهد خوابید چون «خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج!» مگر اینکه هر چه زودتر به خود آیید و شیوه ناپسند و نکوهیده تهمت زدن و تخریب دولتمردان پیشین را ترک کنید و بهجای آن الفت و برادری با اسلاف و تکریم بزرگان و پیشکسوتانِ خردمند و دغدغهمند را جایگزین کنید.
در ادامه شرق نوشته است:
همه کسانی که این چند دهه مسئولیتی داشتهاند بهتناسب عملکردشان در به وجود آمدن مشکلات پیش روی ملت ایران شریکاند. حالا اگر دنبال بانی وضع موجود میگردید در آینه نگاه کنید بهوضوح او را خواهید دید!
روزنامههای اصلاحطلب در حالی ذرهبین برداشته و به دنبال مویی در تاریکی میگردند که در عملیات روانی خود علیه دولت حتی یک کلمه به آثار زلزله تخریبی و هشت ریشتری روحانی اشاره نکردهاند.
روزنامه جمهوری اسلامی از موضعی بالا و بدون عذرخواهی از حمایت همهجانبه از روحانی نوشته است:
اگر تا دیروز جناب رئیسی با «دستور» به دنبال حل مشکل بود از امروز و حتی از یک سال پیش باید با «تدبیر» و مدیریت منابع به حل مسائل و رفع مشکلات همت کند. انتظار جامعه از ایشان هم همین است. در زمین بدوند، تردمیل را کنار بگذارند. سیاهه دستورات را به فهرست روشن تدبیرها تبدیل کنند که راه این است و نیاز هم این. هرچه که دولتیان را از خدمت به مردم دور کند، حاشیه است. هر چه آنان را از شنیدن سخن تند اما صادقانه منتقدان بر حذر دارد، وسوسه است. مباد که حاشیه و وسوسه میدان را از متن و نقد بستاند.
در حالی اصلاحطلبان رادیکال به دنبال آمار برای بررسی عملکرد دولت سیزدهم میگردند که یک جستجوی ساده تفاوتهای 8 سال مدیریت اشرافی و مدیریت میدانی را بهوضوح نشان میدهد.
مروری بر تحولات مربوط به اشتغال و بیکاری در دولت فعلی و دولت قبل در سال اول، وضعیت اشتغال کشور را بهخوبی آشکار میکند. برای مقایسه عملکرد دولت فعلی و دولت قبل در سال اول، ارقام مربوط به مهمترین شاخصهای بازار کار مطابق با گزارش مرکز آمار در جدول زیر آورده شده است.
همانطور که مشخص است، در سال اول دولت رئیسی یعنی از بهار 1400 تا بهار 1401 حدود 98 هزار نفر از جمع شاغلان کشور کاسته شده؛ این در حالی است که در سال اول دولت روحانی یعنی از بهار 92 تا بهار 93 حدود یکمیلیون و 64 هزار نفر از جمع شاغلان کشور کم شده بود. این یعنی در سال اول دولت روحانی افت تعداد شاغلان بیش از 10 برابر رقمی بوده که در گزارش اخیر مرکز آمار آمده است.
مطابق گزارش مرکز آمار، همزمان با کاهش بیش از یکمیلیوننفری جمعیت شاغل در حدفاصل بهار 92 تا بهار 93، حدود یکمیلیون و 152 هزار نفر از جمعیت فعال (شاغل یا بیکار) کاسته و به جمعیت غیرفعال (نه شاغل و نه بیکار) افزوده شد. این یعنی تقریباً تمامی افرادی که شغل خود را از دست دادند بعلاوه بخشی از جمعیت بیکار، امیدی به یافتن شغل نداشته و به جمعیت غیرفعال اضافه شدند. این در حالی است که حدود 98 هزار نفر که شغل خود را در حد فاصله بهار 1400 تا بهار 1401 ازدستدادهاند، به جمیعت بیکار افزوده و حتی بخشی از جمعیت غیرفعال نیز به آن اضافهشدهاند یعنی امید به پیدا کردن کار در دولت رئیسی بسیار بیشتر از دولت روحانی بوده است.
اولین اقدام دولت سیزدهم، واکسیناسیون عمومی و نجات اقتصاد از مهلکه قرنطینههای هزینهساز بود. این اقدام باعث شد خطر از بین رفتن میلیونها شغل در پی ورشکستگی ناشی از تعطیلی طولانیمدت کسبوکارها برطرف شود. اقدام دیگر دولت سیزدهم در کمتر از یک سال از آغاز به کار خود، حذف مجوزها دست و پاگیر از فرآیند شروع کسبوکار بود. تسهیل فضای کسبوکار موضوعی بود که دولت قبل هیچگاه آنچنانکه باید اقدامی برای آن نکرد تا در این موضوع هم همچون صدها موضوع دیگر، رفع تمام عقبماندگیها بر عهده دولت سیزدهم باشد.
روزنامه کیهان در پاسخ به بهانهگیریهای منتقدان دولت نوشته است:
احتمالاً هماکنون و در زمان مطالعه این گزارش، هوای مطبوعی را استشمام میکنید و خبری از قطعی برق و خاموشی تابستان نیست. شاید این موضوع حالا عادی شده و دستاوردی به شمار نیاید، اما فراموش نکنید که تابستان چند سال اخیر خصوصاً سال آخر دولت روحانی قطعیهای برق چندساعته با و بدون اعلام قبلی، آنهم در گرمای طاقتفرسای تابستان امان مردم را بریده بود. ولی خوشبختانه با چند اقدام دولت سیزدهم، اکنون خبری از این خاموشیها نیست. بر اساس آمار وزارت نیرو، از ابتدای سال 1392 تا پایان سال 1399 ظرفیت اسمی تولید برق کشور فقط 23 درصد افزایش یافت که در بین دولتهای پس از انقلاب، بهنوعی بدترین عملکرد محسوب میشود.
در ادامه این گزارش آمده است:
کمکاری دولت گذشته در توسعه ظرفیت تولید برق کشور، سبب شده که پس از دو دهه مجدداً خاموشیها به مردم تحمیل شود، اما دولت سیزدهم در همین یک سال درزمینه تولید برق، افزایش 6 هزار مگاواتی ظرفیت نیروگاهی را در دستور کار قرارداد و دررابطهبا مدیریت مصرف، اقداماتی نظیر تغییر نوبت و همپوشانی زمان برنامه مدیریت مصرف با برنامه تعمیرات تابستانی و کنترل پرمصرفها با ابزارهای تعرفهای را دنبال کرد و بهاینترتیب کوچکترین خاموشی ایجاد نشده و تا امروز برق پایدار برای همه مشترکان تأمینشده است. البته فراموش نکنیم که این موفقیت در شرایطی رقم خورده که امسال گرمای کمسابقه به کشور هجوم آورده و مصرف برق رکوردشکنی کرده است؛ یعنی مصرف برق بیشتر شده و هم گرما شدیدتر اما خاموشی نداریم.
روزنامه رسالت نیز با تشریح سفرهای استانی دولت با تیتر جالب «رئیسی به دور ایران گشت» نوشته است:
رئیسجمهور خود را در شرایطی میبینند که دارد کشتی را در یکدریای طوفانی هدایت میکند. کاپیتانی که از کابین مخصوص به خود بیرون نیاید، بیش از موجهای سهمناک مردم را میترساند و خشمگین میکند. گذشته از این سفرهای استانی مواجهه رئیسجمهور با مشکلات مردم را بیواسطه میکند. واسطهها تلخی و تیزی مشکلات مردم را کم میکنند. رابطه با مردم اقدام پوپولیستی نیست؛ شعور مسئولیتی است. کسانی که اینگونه اقدامات را پوپولیستی قلمداد میکنند؛ نظرشان درباره سفر ماکرون از فرانسه به لبنان برای بازدید از بقایای انفجار سهمگین بیروت چیست؟ سفری که در عمق و کنه خود بیاحترامی سنگینی داشت. ارتباط مستقیم با مردم قرار نیست مشکلی را آناً حل کند؛ قرار است برای یک مسئول، تصویر دقیقی از کشورش بسازد و ترسیم کند. کسی که میگوید مسئول باید با ماشین آخرین سیستم رفتوآمد کند و در دفتر کارش زیر کولر لم بدهد اما مشکلات مردم را حل کند، درکی از مدیریت ندارد. چه چیز را حل کند وقتی مسئله را نمیشناسد و جنس آن را نمیداند؟
در باب وضعیت یک متهم امنیتی
نزدیک به یک ماه پس از بازداشت یکی از لیدرهای اصلی فتنه یکی وکلای این متهم امنیتی به روزنامه اعتماد گفته است که موکلش حاضر نیست به دادگاه رفته و از خود دفاع کند!
امیر حسینآبادی گفته است که تاجزاده هیچ انتظاری برای رسیدگی خارج از قانون و مقررات نسبت به خود ندارد، اما آقای تاجزاده تاکنون در هیچ دادگاهی حاضر به دفاع از خود نشده و در دور پیشین، 7 سال حبس متحمل شده است. یکی از بارزترین شکل اعتراض ایشان هم این بوده که برای دفاع در دادگاهها حاضر نشده و حتی اقدام به تجدیدنظرخواهی نیز نکرده است.
در حالی تاجزاده ادعا کرده است که قانون درباره او رعایت نشده است که مانند گذشته حاضر به تمکین به قانون نبوده است. رفتارهای غیرقانونی این متهم و شبکهسازی او باعث شد که مدتها مدارا برای اصلاح این فرد به نتیجه نرسیده و سرانجام دستگاه قضائی برخورد با این فرد و رسیدگی به جرائمش را در دستور کار قرار دهد.
فرورفتن چاقو در گردن سلمان رشدی
روزنامه وطن امروز از جمله معدود روزنامههایی است که اجرای حکم سلمان رشدی را پوشش خبری داده است؛ این روزنامه نوشته است:
سلمان رشدی، نویسنده مرتد کتاب «آیات شیطانی» که به ساحت پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) اهانت کرده بود، هنگامی که در مرکز «چتوکوآ» در غرب نیویورک قصد سخنرانی داشت، «مورد حمله» قرار گرفت. سلمان رشدی 75 ساله 35 سال قبل بعد از انتشار رمان موهن «آیات شیطانی» مصادف با سال 1367 هجری شمسی خشم مسلمانان را برانگیخت. او به همین دلیل به یک زندگی مخفی با شرایط سخت امنیتی رو آورده بود. گفته میشود در نخستین ماههای پس از انتشار آیات شیطانی و بالاگرفتن اعتراضات مسلمانان به محتوای ضد دینی آن، سلمان رشدی در طول یک ماه بیش از 15 بار محل سکونت خود را تغییر داد.
قابل توجه آنکه سلمان رشدی تحت حفاظت بسیار شدید انگلیسها قرار داشته و زندگی پنهانی داشت. پلیس انگلیس سالانه یک میلیون دلار برای محافظت از سلمان رشدی هزینه میکرده و همین امر انتقادات زیادی را متوجه رشدی کرده است. واشنگتن پست ادعا کرد است که حال این نویسنده مرتد وخیم بوده و چشم خود را بر اثر این عملیات از دست داده است.