شنبه 14 تیر 1404

گاردین: حمله اسرائیل به ایران هرگونه اعتماد به غرب را نابود کرد / توافق در راه است یا انتقام؟

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
گاردین: حمله اسرائیل به ایران هرگونه اعتماد به غرب را نابود کرد / توافق در راه است یا انتقام؟

اقتصادنیوز: بی‌تردید واقعیت عریان تجاوز اسرائیل باید برای همان قدرت‌هایی که تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم کردند، آشکار می‌شد، تا یک جنگ دیگر، بار دیگر منطقه ما را درگیر نکند اما این مهم رخ نداد.

به گزارش اقتصادنیوز، حسین حمدیه در گاردین یادداشتی را با تیتر «حمله اسرائیل به ایران هرگونه اعتمادی به غرب را از بین برده است، حتی برای کسانی که علاقه‌ای به حکومت ندارند» منتشر کرده است.

جنگ، تابستان و....

او در این یادداشت نوشته است: آتش‌بس لرزان، صداهای آشنای انفجار بر فراز تهران را خاموش کرده است. من در سال 1988 و یک سال پیش از پایان جنگ ایرن و عراق به‌دنیا آمده‌ام. تا پیش از این تابستان برای من و نسل من، جنگ پدیده‌ای مربوط به گذشته و رخدادی ناممکن به‌حساب می‌آمد.

به مدت 12 روز ما در پایتخت زیر حملات بی‌وقفه اسرائیل زندگی کردیم و آنچه دیدیم، برای همیشه ما را دگرگون کرد. همسایگان مرده، ساختمان‌هایی که به کل ویران شده بودند و چهره‌هایی پر از نگرانی عمیق و همیشگی.

جمع شدن مردم ایران دور مفهوم «وطن»

تسلی‌بخش است که از مردم ایران چنان سخن بگوییم که گویا توده‌های یک‌دست‌اند. اما مانند بسیاری از جوامع دیگر، ایرانیان دیدگاه‌های متفاوتی دارند. با این‌حال با پخش تصاویر قربانیان غیرنظامی در اخبار و شدت گرفتن حملات که روزبه‌روز بی‌هدف‌تر و کورتر می‌شدند، گروه‌های مختلف اجتماعی کم‌کم پیرامون مفهوم وطن گرد آمدند.

میهن دوستی مفهوم تازه‌ای پید کرد و حرف از غرور ملی در میان مردم شدت گرفت و صحنه‌هایی از همبستگی به چشم می‌خورد. هر چند ماندگاری این شرایط روشن نیست اما صاحبخانه‌هایی در بحران از دریافت اجاره گذشتند؛ شهروندانی در شهرهای دیگر به تهرانی‌های فراری پناه دادند؛ نه هجوم به فروشگاه‌ها دیده شد و نه آشوب و نه فرارهای هولناک.

به نظر من، واکنش کشورهای اروپایی به تهاجم اسرائیل، نقشی کلیدی در این تغییرات ایفا کرد. سه کشور بزرگ اروپا، به همراه دیگر کشورهایی که در سکوت فرو رفته بودند، از حملات اسرائیل حمایت کردند. آنها همان توجیهات همیشگی (از برنامه هسته‌ای ایران گرفته تا حمایت از تروریسم) را داشتند.

همزمان رئیس‌جمهور آمریکا تصویری خیالی از ایران فردا در شبکه اجتماعی تروث منتشر می‌کرد. اما ما، ساکنان خاورمیانه، بهتر می‌دانیم اوضاع از چه قرار است. تصاویر ویرانی‌های تازه در غزه هر روز منتشر می‌شوند و ما هرگز آشوب در لیبی، جنگ داخلی سوریه، دو دهه اشغال عراق و بازگشت طالبان در افغانستان را فراموش نکرده‌ایم. هیچ امیدی وجود نداشت که این درگیری‌ها باعث دموکراسی یا آینده‌ای بهتر شود.

سکوت، کَر کننده بود و...

بی‌تردید واقعیت عریان تجاوز اسرائیل باید برای همان قدرت‌هایی که تجاوز روسیه به اوکراین را محکوم کردند، آشکار می‌شد، تا یک جنگ دیگر، بار دیگر منطقه ما را درگیر نکند. بی‌گمان، این حملات بی‌رحمانه، بی‌دلیل، حساب‌شده می‌بایست با سیلی از محکومیت و خشم از بی‌اعتنایی به منشور سازمان ملل مواجه می‌شد. اما هیچ‌کدام از این‌ها رخ نداد.

سکوت، کرکننده بود و به ما یادآوری می‌کرد که جان ایرانیان، آشکارا، ارزش کمتری نسبت به دیگران دارد. برای بسیاری از ما، این اصلی‌ترین درس از حمایتی بود که کشورهای غربی از اسرائیل به‌عمل آوردند. جنگ علیه ایران بود، اما با همان روایت تکراری توجیه شد.

بی‌تفاوتی و سکوت کسانی که قدرت مداخله داشتند، لحن خنثی رسانه‌ها در برابر کشته‌شدگان غیرسفیدپوست؛ نادیده‌گرفتن همیشگی درد و رنج‌شان؛ و نگاهی که حمله به سرزمین‌هایی خارج از دایره قدرت غرب را عادی تلقی می‌کرد، نشان از نژادپرستی داشت. آن‌هم در شرایطی که صدر اعظم آلمان گفت: این کاری کثیف است که اسرائیل به‌جای همه ما انجام می‌دهد.

اعتماد به آتش بس با اسرائیل؟ هرگز

بسیاری از ایرانیان از این بی‌عدالتی خشمگین‌اند. آنقدر که ایده ساخت سلاح هسته‌ای، که پیش‌تر تنها در حاشیه سیاست مطرح بود، اکنون در میان مردم عادی هم هوادار پیدا کرده. یکی از کاربران در ایکس نوشته کسی نگران وضعیت حقوق بشر در کره شمالی نیست، با این معنا که داشتن سلاح هسته‌ای تنها بازدارنده قابل اتکاست.

اعتماد به آتش‌بس با اسرائیل، کاری ابلهانه است. آنها سابقه‌ای طولانی در نقض توافق‌ها، بدون تبعات دارند. یعنی شمشیر داموکلِس هنوز بالای سر تهران است، حتی اگر صدای انفجارها فعلاً خاموش شده باشد.

فقدان میانجی قابل اعتماد در جنگ ایران و اسرائیل

از دور، شاید اینگونه به نظر برسد که این شهر بیش از ده میلیون نفری زندگی عادی برگشته باشد؛ اما تردید هنوز در هوا موج می‌زند. و آن‌چه این وضعیت را بدتر می‌کند، نبود یک میانجی قابل اعتماد برای پایان‌دادن به جنگ است. برای بسیاری از ما، مشارکت پنهان یا آشکار یا حتی فعال کشورهای غربی در این جنگ، آن‌ها را از ایفای نقش در مذاکرات صلح بی‌اعتبار کرده.

از جایی که من ایستاده‌ام، احساس بی‌اعتمادی به اروپا دوباره در حال ریشه دواندن است. ساختمان‌ها دوباره ساخته خواهند شد و زیرساخت‌ها ترمیم می‌شوند. اما چیزی که شاید برای همیشه آسیب دیده و شاید دیگر قابل ترمیم نباشد، بافت اخلاقی است که اروپا بر پایه آن به دیگران پند می‌داد که به معنای داشتن معیارهای دوگانه است / ریاکاری و بی‌عدالتی مطلق و همان ذهنیت استعماری که همچنان زنده است، اکنون سایه‌ای سنگین بر درک ما از اروپا انداخته. این تنها مربوط به ایرانی‌ها نمی‌شود و گمان می‌کنم برای بسیاری از مردم در جنوب جهانی هم همینطور باشد.

این روزها، روزهای دشواری برای زیستن است. این‌که آیا جمهوری اسلامی ایران از این بحران جان سالم به‌در می‌برد، توافقی حاصل می‌شود، یا مسیر انتقام را ادامه خواهد داد، را نمی‌دانم. اما آن‌چه مسلم است، این است که هرکس در آینده آن‌چه اینجا رخ داد را فراموش نخواهد کرد.

ترجمه از: مهسا مژدهی

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
گاردین: حمله اسرائیل به ایران هرگونه اعتماد به غرب را نابود کرد / توافق در راه است یا انتقام؟ 2