گرهگشایی مشکلات مدیریتی با دانش حکمرانی اسلامی /2 مانع جدی در انقلاب علمی
به گزارش خبرگزاری فارس، هفتمین نشست اساتید منتخب علوم انسانی اسلامی با موضوع مطالعات نظری تمدن نوین اسلامی، صبح امروز پنجشنبه 3 بهمنماه در مشهد مقدس برگزار شد.
براساس این گزارش، حجتالاسلام رضا غلامی، رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی به عنوان سخنران افتتاحیه این نشست علمی اظهار کرد: این نشست به دنبال اهدافی متعالی است و سعی دارد تا برای ارائه دیدگاههای برجسته در باب مسائل نظری، حوزه تمدن پژوهی زمینهسازی کند و فرصتی برای نقد افکار، ضعفها، خلأها و شناسایی راهبردهای این حوزه را فراهم کند و بستری برای همکاری و همیاری اساتید و انجام کارهای مشترک ایجاد کند.
وی بیان کرد: طی چند سال اخیر در حوزه تمدن نوین اسلامی، آثاری متنوع و قوی تولید شده است، بهویژه بعد از دیداری که سال گذشته مقام معظم رهبری با جمعی از تمدن پژوهان داشتند و توصیه ایشان به برگزاری نشستهای کوچک مسأله محور و همچنین بعد از صدور بیانیه گام دوم انقلاب و معرفی تمدن نوین اسلامی به مثابه قله چله دوم انقلاب، سعی شده نشستهای خوبی در این رابطه برگزار شود.
غلامی بیان کرد: خوشبختانه روند اندیشهورزی و تولید ادبیات علمی در زمینه تمدن نوین اسلامی سرعت پیدا کرده و میتوان امید داشت این عرصه مطالعاتی در آینده به یکی از پررونقترین عرصههای مطالعاتی در علوم انسانی تبدیل شود و دستاوردهای خوبی داشته باشد.
رئیس شورای سیاست گذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی با تأکید بر اهمیت مطالعات تمدن نوین اسلامی افزود: باید مراقب بود تا مطالعات تمدن اسلامی به یک حرکت تبلیغی و شعاری تبدیل نشود و پژوهشهای این عرصه مبتنی بر استانداردهای علمی باشد و از کیفیت عمیق و نوآوری برخوردار باشد.
وی ادامه داد: ضروری است تا زمینه بروز و ظهور اندیشههای متنوع در این عرصه فراهم شود و ملاک در ارزیابی اندیشهها، استدلالپذیری و مقاومت بیشتر آنها در برابر نقدها باشد و همچنین شکلگیری بنیادهای نظری تمدن نوین اسلامی جدی گرفته شود و با راهنمایی اساتید، مباحث نظری تمدن نوین اسلامی تکمیل شود.
غلامی گفت: لازم است در این راستا، به پژوهشهای تطبیقی یا مطالعات بین تمدنی و تحولات جهانی بهویژه تحولات عظیمی که در زمینه فناوریهای ارتباطی رخ داده توجه شود.
رئیس شورای سیاست گذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی با بیان اینکه قلمرو مطالعات تمدنی محدود به علوم انسانی، اجتماعی، هنر و معماری نیست و لازم است به مباحث گوناگون اعم از علوم پایه، علوم فنی و مهندسی و پزشکی ورود شود، افزود: باید به پژوهشهای جزئینگرانه کاربردی، بها کافی داده شود و از گفتگو و تضارب افکار با متفکران دنیای اسلام در این عرصه غفلت صورت نگیرد.
وی گفت: از آنجایی که آینده، محصول اکنون است نمیتوانیم به مسائل کشور بیتوجه باشیم، بنابراین به نظر میرسد گرهگشایی از نظام مدیریتی کشور، میبایست در خط مطالعات تمدنی تعریف شده و در قالب دانش حکمرانی اسلامی به آن پرداخته شود.
غلامی با بیان اینکه حکمرانی با دانش آن، یکی نیست بیان کرد: دانش حکمرانی اسلامی در همه رشتهها زمینه ظهور و بروز دارد و منحصر کردن آن در یک رشته، از قابلیت آن به شدت میکاهد.
رئیس شورای سیاست گذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی افزود: حکمرانی اسلامی، دانشی است که با تولید راهبردها، روشها، قواعد، مکانیزمها و ابزارهای گوناگون فرصتهای لازم را برای پیوند دادن مطالعات نظری به مطالعات کاربردی در عرصه حکومت فراهم میکند.
وی با بیان اینکه تفاوت دانش حکمرانی اسلامی با دانش حکمرانی سکولار در این است که تلاش میکند مکانیزمهای اختصاصی اسلام در عرصه حکمرانی را کشف و تبیین کند اظهار کرد: در حکمرانی اسلامی استفاده از مکانیزم عقل، ابزاری نه تنها کم اهمیت نیست، بلکه بخش مهمی از پیکره دانش حکمرانی را میسازد.
غلامی تصریح کرد: همه ابعاد تمدن سازی در محیط حکمرانی محصور نمیشود و تشکلهای مردمی و مستقل از دولتها در پدید آوردن یک تمدن نقش مهمی دارند.
وی در پایان سخنان خود گفت: این نشست ها پربرکت است و در یک فضای آزاد توأم با سعه صدر، مطالب بسیاری مطرح و نقد می شود و برگزاری این جلسات در جوار بارگاه منور رضوی، نورانیت خاصی به محفل میبخشد و امید است تا به دستاورد خوبی منتج شود.
با دو میراث تمدن اسلامی ایرانی و تمدن شیعی ایرانی میتوانیم با تمدن غرب تعامل کنیم
موسی نجفی، استاد تمام علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این همایش مقاله خود با عنوان «تأملاتی پیرامون فلسفه تمدن نوین اسلامی؛ (مفهوم شناسی، پیامدها و لوازم، منزلت تاریخی، مبانی نظری و نسبت سنجی)» پرداخت.
وی عنوان کرد: در مورد جایگاه تمدن نوین اسلامی میتوان به این نکته توجه داشت که از زمان ورود اسلام به ایران، ما در دو دوره مهم قرون اولیه اسلامی و عصر صفویان، به نمونه عالی از تمدن دست یافتیم. از این رو با این دو میراث «تمدن اسلامی ایرانی» و «تمدن شیعی ایرانی» میتوانیم به تعامل با تمدن غرب بپرازیم.
نجفی ادامه داد: نکته مهم در استفاده از این میراث و این تعامل، استفاده از مفهوم فلسفی «تکامل» و نظریه «همبستگی» است و آن عاملی که باعث این ترکیب عالی و برتر میشود، ظرفیت تمدنساز و منحصر به فرد انقلاب اسلامی است.
استاد تمام علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: اینکه چه چیز و یا صفت و یا شرایطی در این وضعیت تاریخی جدید، وجود دارد که ما لفظ «نوین» را برای تمدن اسلامی معاصر استفاده میکنیم از موضوعات مهم و بحثانگیزی است که باید از نظر تاریخی و نظری و با نسبت سنجی تمدنی بین اسلام و غرب به آن نگریست و آن را مورد بررسی قرار داد.
وی با طرح سوالی از چیستی تمدن بیان کرد: فرهنگ وقتی که مورد قبول اجتماع قرار گیرد و تحقق اجتماعی پیدا کند، در یک سطح عالیتر یعنی تمدن قرار میگیرد.
نجفی افزود: بحث تمدن نوین اسلامی سه نظریه رقیب دارد؛ یکی با بحث جنگ تمدنها که با برتری تمدن غرب تمام میشود، دیگری با بحث پایان تاریخ که در آن نیز لیبرالیسم حرف آخر را میزد و نظریه آخر پست مدرنیسم است که بیاندازه به حوزه تفکرات اسلامی وارد شده است.
استاد تمام علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه نظریه تمدن نوین با این سه نظریه میتواند جایی برای خود پیدا کند، گفت: تمدن نوین اسلامی آماده است بهتر از وضع فعلی و قبل از وضع مهدویت باشد.
وی اضافه کرد: بحث تاریخی این است که ما ایرانیها با اسلام در سه دوره تاریخی تعامل کردیم و کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» استاد مطهری جواب گام اول که تمدنی است را داده است؛ گام دوم عصر صفویه است که در آن، ارتباط و نسبت اسلام و ایران کمتر کار شده است؛ در واقع ما یک تجربه تاریخی ایرانی_اسلامی و یک تمدن تاریخی ایرانی_شیعی داریم. نهضت صفویان، دینی و نظامشان مدنی شیعی است و گرچه خودشان از بین رفتند، اما تمدنشان باقی مانده است.
نجفی با طرح این سوال که چرا مشروطه خواهان نتوانستند از این میراث استفاده کنند، گفت: نهضتی که با نظریه دینی شروع میشود، ختم به تمدن غربی شده است. ترکیب جدید میراث گذشته و تمدن غرب یک نوع پیوستگی بین گذشته و آینده به وجود آورده است و این پیوستگی در عرصه سیاست در عصر پهلوی خود را نشان داد، زیرا اگر نظام را در وضعیت تمدنی به ثبات نرسانیم، غلبه سکولاریسم خود را نشان میدهد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه انقلاب اسلامی با نظریه گسستگی، با تکامل روبرو شد، افزود: مشروطه خواهان نتوانستند بین اسلام و غرب نظریهای ایجاد کنند و در آن زمان بیداری اسلامی در وضعیت سیاسی قرار داشت و ما امروز در مرحله چهارم بیداری اسلامی قرار داریم.
وی ادامه داد: فلسفه عمیقی در انقلاب اسلامی وجود دارد و ظرفیت سازیای که امام (ره) به وجود آوردند نه تنها پاسخ بحران سلطنت را داد، بلکه خیلی فراتر از آن رفت.
نجفی در پایان ارائه خود، موتور محرک تمدن اسلامی را جامعیت دانست و گفت: این جامعیت در تمدن خودش را بیشتر می تواند، نشان دهد.
لازمه تحقق «نهاد علم تمدنساز»، تحول فرهنگ، فلسفه و زیرساختهای علمی است
حجت الاسلام مصطفی جمالی، عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم در این نشست علمی با ارائه پژوهش خود با موضوع «نهاد علم تمدن ساز و الزامات آن» اظهار کرد: تمدن، بزرگترین واحد مطالعات اجتماعی است که در تمام حوزهها جاری و ساری است و تمام مطالعات را تحت خود پوشش میدهد و پیوند دهنده تمامی حوزههای اجتماعی است.
وی با اشاره به اینکه تمدن اعم از حوزه تمایلات فکر و اندیشه رفتارهای تمدنی است، گفت: علم تمدن ساز، علمی است که مبتنی بر ایدئولوژی اسلامی و جهان شمول باشد و عقلانیت منسجم را در جامعه جهانی ایجاد کند و به دنبال تغییر مفاهیم، تعاریف حاکم و معادلات تغییر پدیدهها در ادبیات جهانی است.
جمالی افزود: علم تمدنی، علمی کارآمد و مبتنی بر استراتژی درگیری همه جانبه با کفر جهانی است که به دنبال پیشبینی، هدایت و کنترل تحولات جامعه است.
عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم یکی از مهمترین زیرساختهای نظری نهاد علم تمدن ساز را توجه به ویژگیهای تولید علم و اطلاعات در عصر حاضر دانست و گفت: در حال حاضر روش تولید علم و مدیریت تحقیقات بسیار متفاوت از دنیای گذشته است.
تحول جدی باید در حوزه دین ایجاد شود
جمالی ادامه داد: برای رسیدن به تمدن اسلامی، علوم اسلامی باید قدرت تصرف در پدیدهها را داشته باشد و خروجی علوم اسلامی، ارائه معادلات تغییرکیفی و کمی در عالم انسانی و عالم طبیعی مبتنی بر مبانی و آرمان های اسلامی باشد.
وی گفت: باید به سمت علمی برویم که امکان تصرف در پدیدهها را داشته باشد و در حوزه دین نیز باید تحول جدی ایجاد شود تا غایت تفکر ما به سرپرستی اجتماعی برسد.
این پژوهشگر دینی تصریح کرد: لازمه نظریه پردازی در ابعاد مختلف تمدن نوین اسلامی، اعتقاد به توانایی تصرف در محیط پیرامونی است چرا که بدون ایجاد قدرت تصرف در محیط پیرامونی، امکان تأسیس و اشاعه مدنیت اسلامی فراهم نخواهد شد. منظور از قدرت تصرف نیز ارائه نظریه در قالب معادله و مدلی است که توانایی پیشبینی وکنترل محیط پیرامونی را برای تحول یافتن به این مدنیت فراهم کند.
جمالی بیان کرد: در حوزه فلسفه تفکر نیز لازم است تا عقلانیت دینی علمی و اجتماعی ناظر به تمدن سازی باشد و استنباط احکام را داشته باشد و باید تناسبات کیفی و عینیت را بشناسد.
وی ضمن تأکید بر ضرورت حرکت به سمت شکلدهی یک نهاد علم تمدنساز در عین حفظ هویت حوزه، دانشگاه و مراکز کارشناسی، گفت: جهت تحقق این مهم لازم است، تحولی جدی در «فرهنگ، فلسفه و زیرساخت» علم و نهاد علم کشور صورت بگیرد.
ساختارگرایی و تجربه گرایی؛ مانع جدی در انقلاب علمی
وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: نفی ساختارگرایی و تجربه گرایی افراطی در حوزه علم و اندیشه از محورهای مهم در حوزه فرهنگ علم است که به عنوان مانع جدی بر سر راه انقلاب علمی نیز شناخته میشود.
جمالی ادامه داد: از مهمترین موانع در حوزه آموزش و پژوهش چه در حوزه و دانشگاه و حتی در نهاد آموزش و پرورش کشور بسنده کردن به تجربه های گذشته است، از این رو در نهاد آموزش کشور شاهد هستیم که حافظه محوری به جای هوش محوری و کار فردی به جای کار جمعی و تشکیلاتی حاکم شده است.
عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم، با تأکید بر ایجاد تحول و تکامل در حوزه عقلانیت علمی به منظور رسیدن به تمدن گفت: حوزه، دانشگاه و نهاد آموزش و پرورش کشور کاملا به هم وابسته و تکامل هریک وابسته به تکامل سایر حوزههاست و ضروری است تا در حوزه عقلانیت علمی به دنبال پیوند این سه حوزه باشیم.
انتهای پیام /
فرهنگستان علوم اسلامی قم تمدن نوین اسلامی حجت الاسلام غلامی حجت الاسلام مصطفی جمالی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی موسی نجفی شورای سیاست گذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی علوم انسانی اسلامی