یادداشتی پیرامون حقوق بشر آمریکایی
با یک تحلیل ساده میتوان دریافت، حقوق بشر آمریکایی، یعنی حمایت از دولتهای غاصب در سرزمینهای اشغالی و به خاک و خون کشیدن مردم آزادیخواه آن دیار است. نموه بارز آن رژیم اشغال گر قدس میباشد که نه تنها با حمایت دولت آمریکا به گسترش شهرکهای صهیونیست نشین دامن می زند، بلکه به بهانههای واهی مناطق فلسطینی نشین را در نوار غزه و یا مناطق دیگر زیر بمباران شدید موشکی و راکتی خود قرار میدهد.
به گزارش ایسنا، اکبر خوردچشم از پژوهشگران حوزه دفاع مقدس در یادداشتی پیرامون حقوق بشرآمریکایی می نویسد: هر زمان سخن از حقوق بشر به میان میآید، دول غربی، به خصوص ایالاتمتحده آمریکا خواهان حفظ و نکوداشت این حقوق اولیه انسانها میشوند. آنها برای اثبات ادعای خود از انواع وسایل ارتباط جمعی مثل روزنامهها، رادیو و تلویزیون، فضای مجازی و فراتر از آنها، سازمانها و بنیادهای به ظاهر بینالمللی و بی طرف بهره میبرند تا این چنین خود را مدافع سرسخت حقوق بشر نشان دهند.
در سطح جهانی، دولت آمریکا خود را داعیهدار مدافع حقوق بشر میداند و گوی سبقت را از دیگر کشورها ربوده است. پس هرکجا بحرانی پیش می آید، این دولت با تمام توان سیاسی، اقتصادی و نظامی خود حضور پررنگی پیدا می کند تا راهی برای برونرفت از بحران پیشآمده پیدا شود. ولی با کمی تأمل متوجه میشویم، حقیقت غیرازاین است. زیرا طی یک قرن گذشته حقوق بشر برای آمریکاییها تبدیل به اهرم فشاری شده تا ملتها و دولتهای آزاده جهان را تحت سیطره خودشان درآورند و به اهداف بلند مدت خودشان برسند.
در رهگذر حوادث گوناگون یک سده اخیر، کافی است به عملکرد بشردوستانه دولت آمریکا نگاهی بیندازیم. آنچه در عمل رخ داده، با آنچه در شعارهای تبلیغاتی وجود داشته، تفاوت بسیاری دارد. به عنوان مثال آمریکایی مدعیاند، در باب امنیت هوایی و حفظ جان مسافران کوچکترین ضریب خطا را ندارند؛ اما همین سیستم به ظاهر دقیق و پیچیده هواپیمای مسافربری را در آسمان خلیج فارس هدف قرار میدهد و 290 انسان بیگناه را به کام مرگ میکشاند.[1] جالب آنکه دولت وقت آمریکا نه تنها از این اقدام تروریستی خود اظهار ندامت و عذرخواهی نمیکند، بلکه این عمل شرمآور خود را با عبارتی چون دفاع (؟!) توجیه میکند. جالبتر آنکه به فرمانده ناو شلیک کننده موشک (ناخدا ویلیامز راجرز) مدال افتخار هم میدهد.[2]
بی شک حقوق بشر آمریکایی، نوعی ریشخند زدن دولت آمریکا به حقوق بشریت است. چنانچه در سطح جهانی کمتر کشوری هست که از آسیبهای فرسایشی این به اصطلاح حقوق بشر در امان نمانده باشد. البته در این میان، همواره کشور و ملت ایران اسلامی آماج حوادث تروریستی مستقیم یا غیرمستقیم آمریکاییها بوده است. حوادثی مثل بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی [3]، حمله شیمیایی به سردشت توسط نیروهای صدام و با استفاده از بمبهای شیمیایی تولید غرب [4]، انفجار در دفتر نخستوزیری [5]، دادن اطلاعات سری نظامی به دولت صدام در طول هشت سال دفاع مقدس [6] و...
بسیاری از کارشناسان امور سیاسی اذعان دارند، حقوق بشر آمریکایی از همان ابتدا به پوسته ای بیارزش تبدیل شده است تا دولت آمریکا (جمهوریخواه و یا دمکرات) با راه انداختن جنگ روانی و سپس نظامی در مناطق گوناگون جهان، تولیدات کارخانههای اسلحهسازی خود را گسترش دهد و در این میان، انواع تسلیحات نظامی و حتی ممنوعه را بر روی مردم بی گناه آزمایش کند. چنانچه در این پروسه نظامی و سیاسی سود کلانی به جیب کمپانی های اسلحهسازی آمریکایی، اروپایی و چهبسا رژیم صهیونیستی سرازیر میشود.[7]
باید گفت، حقوق بشر آمریکایی، یعنی تشکیل گروه های تکفیری در عراق و سوریه و کشتن صدها هزار انسان بیگناه در جایجای این دو کشور و حتی کشورهای همسایه که اثرات فرسایشی آن تا سالهای متمادی ادامه دارد. یا نه، حمله مستقیم به افغانستان [8] به بهانه مبارزه با تروریسم طالبان و بمباران هوایی و سپس لشگرکشی به عراق [9] به بهانه واهی کشف ضرابخانههای بمب اتمی که در عمل آنچه به دست آمده، تولد و اشاعه تروریسمی به نام داعش بوده است که با کشته شدن صدها هزار غیر نظامی، اینک به معضلی لاینحل تبدیل شده است.
بی ترید باید به آنان که به حقوق بشر آمریکایی دل خوش کردهاند و آن را تنها نجات بشریت امروز از بحرانهای سیاسی، اقتصادی و... میدانند، گفت، ارمغان این ادعای پوچ و نخنما شده، چیزی جز ویرانی کشورها و به خطر افتادن جان مردم بی دفاع نیست. به واقع هرکجا بحرانی شکل می گیرد، فیالفور حقوق بشر آمریکایی در آنجا حضور پیدا می کند. حال نه تنها، آن بحران برطرف نمیشود، بلکه آتش خانمانسوز آن شعله ورتر هم میشود. پس کمتر کسی هست، آتشافروزیهای دولت آمریکا در جنگ دو کره [10] را به یاد نیاورد و یا تاریخ هیچگاه جنایات جنگی ارتش آمریکا را در خلال جنگ ویتنام [11] فراموش نمیکند.
با یک تحلیل ساده میتوان دریافت، حقوق بشر آمریکایی، یعنی حمایت از دولتهای غاصب در سرزمینهای اشغالی و به خاک و خون کشیدن مردم آزادیخواه آن دیار است. نمونه بارز آن رژیم اشغال گر قدس میباشد که نه تنها با حمایت دولت آمریکا به گسترش شهرکهای صهیونیست نشین دامن می زند، بلکه به بهانههای واهی مناطق فلسطینی نشین را در نوار غزه و یا مناطق دیگر زیر بمباران شدید موشکی و راکتی خود قرار میدهد.
بههرحال تاریخ خود گواه است، این روزها دفاع از حقوق بشر، یک شعار پوچ و تهی است و همگان میدانند، کشورهای غربی و در رأس آنها دولت آمریکا برای رسیدن به مقاصد شومشان از این شعار و به عنوان یک وسیله کاملا یک سویه استفاده میکنند. بهراستی این دفاع از حقوق اولیه بشریت است، یا اشاعه شرارت و کشتار مردم بیدفاع برای رسیدن به مطامع و امیال؟ چنانچه مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند:
«دفاع امثال آمریکا از حقوق بشر، برای ملتها و مظلومان دنیا، گریهآور است. برای بشریت، مصیبتی بالاتر نیست که مفاهیم و ارزشهای انسانی، اینطور در دست و پای این سیاستبازان خبیث بیفتد.» (از بیانات مقام معظم رهبری (7/9/1369))
پینویسها:
[1] پرواز 655 ایران ایر، مورخه 12 تیر ماه 1367 از مبدأ بندرعباس به مقصد دوبی که با شلیک موشک از ناو جنگی یو اس ای وینسس در آسمان منفجر شد و تعداد 290 نفر از خدمه و مسافران که عمدتا زن و کودک بودند، به شهادت رسیدند.
[2] در سال 1990 م. جورج بوش پدر به ویلیام راجرز به خاطر عملکرد خارقالعاده او بهعنوان افسر فرمانده، نشان لژیون لیاقت اعطا کرد.
[3] فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در تهران (7 تیر 1360) و شهادت مظلومانه هفتادودو تن از برجستگان و نیروهای لایق و کارآمد انقلاب و در رأس آنها شهید مظلوم آیت الله بهشتی از سوی منافقین، عکسالعمل استکبار جهانی و عوامل داخلی آنها در قبال برکناری بنی صدر خائن و حذف ضدانقلاب از صحنه سیاسی کشور توسط مسؤولین نظام اسلامی بود. در این حادثه تعداد زیادی از وزرای کابینه و نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی به شهادت رسیدند. عامل این انفجار شخصی به نام محمدرضا کلاهی صمدی نام دارد که پسازاین واقعه به اروپا گریخت.
[4] این حادثه در 7 تیر 1366 و در شهر مرزی سردشت (در آذربایجان غربی) توسط نیروهای بعثی اتفاق افتاد. تعداد 110 نفر از اهالی غیر نظامی به شهادت رسیدند و بیش از 8000 نفر مجروح شدند.
[5] این حادثه در ساعت 3 بعدازظهر 8 شهریور 1360 رخ داد که علاوه بر محمدعلی رجایی (رئیس جمهور) و محمدجواد باهنر (نخستوزیر) تعدادی از سران لشگری و کشوری هم به شهادت رسیدند. عامل این انفجار مسعود کشمیری نام دارد که به اروپا گریخت.
[6] طبق اسناد موجود هواپیماهای جاسوسی آواکس آمریکایی در دفعات مختلف، اطلاعات فوق سری نظامی را به رژیم صدام تحویل میدادند، از آن جمله میتوان به اطلاعات مربوط به عملیات کربلای 4 اشاره کرد.
[7] به گزارش موسسه بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم (سیپری SIPRI) یک مرکز دیدهبان کنترل تسلیحات) صادرات تسلیحات ایالات متحده در سال 2019 بهگونهای چشمگیر به 96 کشور جهان گسترش یافته است.
[8] این عملیات در 7 اکتبر 2001 میلادی با نام رسمی عملیات بلندمدت آزادی شروع شد.
[9] این عملیات در 20 مارس 2003 (29 اسفند 1381) آغاز شد.
[10] این جنگ در سال 1950 آغاز و در سال 1953 با تقسیم کره به دو کشور جنوبی و شمالی پایان پذیرفت.
[11] این جنگ در سال 1955 آغاز شد و تا سال 1975 طول کشید. جنایات ضد بشری آمریکا در این جنگ قابل توجه است.
انتهای پیام