پنج‌شنبه 8 آذر 1403

یادداشت | عوامل تأثیرگذار بر توقف یا طولانی شدن جنگ غزه

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
یادداشت | عوامل تأثیرگذار بر توقف یا طولانی شدن جنگ غزه

اگر رژیم صهیونیستی نتواند به اهداف خود دست یابد، ممکن است مخالفت‌ها برای حمایت از اسرائیل در داخل ایالات متحده افزایش یابد که می‌تواند بر تصمیم رژیم صهیونیستی برای توقف تجاوز به نوار غزه تأثیر بگذارد.

- اخبار سیاسی -

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، پس از عملیات موفقیت‌آمیز طوفان الاقصی، کابینه رژیم صهیونیستی با اعلام جنگ، حملات هوایی خود را آغاز کرد، اما حمله زمینی به غزه را به تعویق انداخت تا بیشتر آن را بررسی کند. برخلاف جنگ‌های گذشته که رژیم صهیونیستی وضعیت آفندی داشت، این بار غافل‌گیر شد. علاوه بر غافل‌گیری در جنگ غزه، آموزه و راهبردِ تسریع در نبرد و اتمام کار بن گوریون نیز دچار چالش شد. ارتش رژیم صهیونیستی با ورود زمینی، به اهداف از پیش تعیین‌شده خویش با گذشت شش ماه دست نیافته و خسارات فراوانی نیز متحمل شده است. این مسئله آثار و تبعات فراوانی برای این رژیم خواهد داشت.

کابینه رژیم صهیونیستی در ابتدا از رسیدن آب و برق و سوخت و مواد غذایی به غزه جلوگیری کرد. کابینه رژیم صهیونیستی سعی داشت از حمایت قاطع آمریکا برای راه‌اندازی یک عملیات نظامی شدید با افق باز به امید ایجاد یک تغییر اساسی در نوار غزه و از طریق آن حل مسئله فلسطین به‌شکل دلخواه استفاده کند؛ اما با تغییر نگاه بین‌المللی در نتیجه سیاست‌های مجازات دسته جمعی رژیم صهیونیستی علیه غیرنظامیان و هدف قرار دادن بیمارستان‌ها و مدارس، این سؤال که «دولت نتانیاهو تا چه حد می‌تواند به تجاوزات خود ادامه دهد؟» فوریت بیشتری پیدا کرد. به‌علاوه رژیم صهیونیستی به‌دلیل ناتوانی در دستیابی به برخی یا همه اهداف تعیین‌شده برای جنگ، دچار چالش بیشتری شده است که در سرنوشت و زمان جنگ تأثیرگذار خواهد بود. به هر حال گروهی از عوامل موجب طولانی شدن جنگ می‌شوند، در حالی که گروهی دیگر ممکن است در کوتاه شدن مدت آن نقش داشته باشند. در ادامه به این موضوعات می‌پردازیم.

الف) عوامل که موجب طولانی شدن جنگ می‌شوند

1. دشواری دستیابی به اهداف جنگ: رژیم صهیونیستی هدف خود را از بین بردن قدرت نظامی جنبش حماس و حاکمیت آن در نوار غزه اعلام کرد و سپس بازگرداندن اسرای رژیم صهیونیستی و کسب پیروزی بدون چون و چرا را به آن اضافه کرد. دستیابی به این اهدف بدان علت دشوار است که مستلزم اشغال کامل نوار غزه است؛ در حالی که حضور حدود دو میلیون و سیصد هزار فلسطینی در نوار غزه به‌معنای ارتکاب قتل‌عام و جنایات گسترده علیه بشریت است بدون اینکه لزوماً موجب دستیابی به اهداف جنگ شود.

از زمان تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982، ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ شهری جدی شرکت نکرده و آمادگی و توانایی نیروی زمینی‌اش آزمایش نشده است و این باور عمومی در داخل رژیم صهیونیستی نیز وجود دارد که آنها آماده نیستند. ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ خود علیه شهر غزه و مناطق شمال نوار غزه از سه لشکر استفاده نمود. نیروهای رژیم صهیونیستی به‌آرامی پیشروی نمودند تا از ایجاد خسارات عمده به صفوف خود جلوگیری کنند و همین مسئله باعث طولانی شدن جنگ می‌شود. به‌علاوه به‌رغم برتری ارتش رژیم صهیونیستی از نظر تعداد و تجهیزات، استفاده از بولدوزرهای پاکسازی جاده برای تانک‌ها، خودروهای ردیاب و سایر خودروهای نظامی، و حمایت و مشاوره کارشناسان نظامی آمریکایی در جنگ شهری، پیشروی در غزه به‌دلیل مقاومت شدید نیروهای حماس که به منطقه آشنایی دارند و از تونل‌ها و آوارها به‌خوبی استفاده می‌کنند، بسیار دشوار است. چنان که یوآو گالانت، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی، و هرزی هالیوی، رئیس ستاد ارتش، درابتدای جنگ گفتند که ارتش به هفته‌ها یا ماه‌ها زمان نیاز دارد تا شهر غزه و کل نوار شمالی غزه را اشغال کند و مقاومت در آنجا را از بین ببرد.

حتی اگر ارتش رژیم صهیونیستی بتواند شهر غزه را به‌طور کامل اشغال کند، این بدان معنا نیست که رژیم صهیونیستی به اهداف جنگ دست یافته است؛ زیرا حماس ممکن است دست‌کم بخشی از توان نظامی خود را حفظ کند و ممکن است مقاومت در قالب عملیات کماندویی علیه نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در این نوار ادامه یابد.

2‌. رهبران اسرائیل دستیابی به پیروزی قاطع را به‌عنوان هدف اولیه جنگ در نوار غزه، علاوه بر حذف حماس و حاکمیت آن قرار دادند. مفهوم پیروزی در اینجا شامل بازسازی ظرفیت بازدارندگی و بازگرداندن اعتبار ارتش و نهادهای امنیتی است که در 7 اکتبر (15 مهر) سقوط کرد. دستیابی به این موضوع نیاز به زمان طولانی به‌اضافه شرایط دیگر دارد. رهبران رژیم صهیونیستی دریافته‌اند که جبران شکستی که در عملیات طوفان الاقصی به رژیم صهیونیستی تحمیل شده در زمانی که اشکال مختلف شکست راهبردی، نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی هنوز به‌وضوح مشاهده می‌شود، دشوار است. آنچه تلخی شکست 7 اکتبر را برای رژیم صهیونیستی افزایش می‌دهد این است که گروهی که حمله را علیه رژیم صهیونیستی انجام داده، یک جنبش مقاومتی در نوار کوچک غزه است که از سال 2007 در محاصره بوده است.

شاید پیروزی برای رژیم صهیونیستی تا حد زیادی به‌معنای آموختن درسی فراموش‌نشدنی به فلسطینی‌ها به‌دلیل جسارت در مقاومت و تحقیر رژیم صهیونیستی با تحمیل بیشترین تلفات ممکن باشد. قتل غیرنظامیان فلسطینی برای از بین بردن حماس و حاکمیت آن در نوار غزه ضروری نیست، اما بخشی از معادله دستیابی به پیروزی است که در آن خسارات جانی و مالی فلسطینی‌ها به هیچ وجه نباید متناسب با خسارات رژیم صهیونیستی باشد. شرط معادله پیروزی، بخش مهمی از روند بازگرداندن قدرت و اعتبار ارتش رژیم صهیونیستی در سطح محلی، منطقه‌ای و بین‌المللی است. همان‌گونه که آوی دیشتر، وزیر کشاورزی رژیم صهیونیستی و عضو کابینه امنیت سیاسی رژیم صهیونیستی اعلام کرد، این بدان معناست که نکبت دومی بر فلسطینی‌های نوار غزه تحمیل شود و تعداد کشته‌ها و آوارگان بیشتر از نکبت اول باشد. همه این برنامه‌ها و خواست‌ها حتی در صورت فراهم بودن شرایط انجام به زمان زیادی برای اجرا نیاز دارد.

3. طولانی شدن جنگ به نفع نتانیاهو، گالانت و رهبران دستگاه‌های نظامی و امنیتی، به‌ویژه رئیس ستاد کل ارتش، رئیس اطلاعات نظامی (آمان)، رئیس اطلاعات داخلی (شین بت) و رئیس موساد است. بسیاری از فرماندهان نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی به‌ا‌ستثنای نتانیاهو، به‌عنوان مسئول «فاجعه» 7 اکتبر، اعلام کردند که مسئولیت شکستی را که در آن روز رخ داد، بر عهده می‌گیرند. نتانیاهو، گالانت و رهبران نهادهای نظامی و امنیتی بر این باورند که طولانی شدن جنگ و دور شدن از 7 اکتبر ممکن است بار انتقادها و درخواست برای پاسخگویی به شکست و سهل‌انگاری را کاهش دهد. از سوی دیگر، ارتکاب قتل‌عام علیه غیرنظامیان فلسطینی و نمایش ویرانی و هجوم گسترده ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه ممکن است غریزه رژیم صهیونیستی برای انتقام را برآورده کند و خشم آنها را نسبت به مسئولان سهل‌انگار و شکست‌خورده کاهش دهد و امتیازات مثبتی را نصیب رهبران تشکیلات سیاسی و امنیتی در کمیته تحقیقات رسمی کند که مسلماً پس از اتمام جنگ غزه تشکیل می‌شود. این موضوع باعث تمایل آنها به ادامه جنگ و طولانی‌تر شدن جنگ می‌شود.

4. اختلافات، تنش‌ها و بی‌اعتمادی بین نتانیاهو از یک سو و گالانت و رهبران نظامی و امنیتی از سوی دیگر به طولانی شدن جنگ کمک می‌کند، زیرا هر یک از آنها سعی می‌کند خود را متعهدترین شخص نسبت به وضعیت پیش‌آمده و اهداف جنگ نشان دهد. البته هدف اصلی جلب افکار عمومی در رژیم صهیونیستی است.

5. حمایت نظامی ایالات متحده از رژیم صهیونیستی به طولانی شدن جنگ کمک می‌کند، زیرا اکنون رژیم صهیونیستی مهمات کافی برای ادامه جنگ برای مدت طولانی دارد.

ب) عوامل مؤثر بر توقف جنگ

عوامل متعددی ممکن است رژیم صهیونیستی را به بازنگری در محاسبات خود و توقف تجاوز به نوار غزه وادار کند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

1. موضع دولت آمریکا عامل مهمی است که می‌تواند بر تصمیم رژیم صهیونیستی برای توقف تجاوز به نوار غزه تأثیر بگذارد. دولت ایالات متحده تاکنون از هدف رژیم صهیونیستی برای از بین بردن حکومت حماس در غزه حمایت کرده است؛ اما حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی بی‌پایان نیست و اگر رژیم صهیونیستی نتواند به اهداف خود دست یابد، ممکن است این سیاست تغییر کند؛ به‌خصوص اگر مخالفت‌ها در داخل ایالات متحده افزایش یابد و به‌طور جدی بر شانس انتخاب مجدد جو بایدن به ریاست‌جمهوری آمریکا تأثیر بگذارد. به‌علاوه تهدید منافع آمریکا در منطقه و تضعیف موقعیت آن در مقابل افکار عمومی جهانی که مخالف جنایات و تخلفات رژیم صهیونیستی در غزه هستند، در حال افزایش است.

2. جامعه رژیم صهیونیستی نسبت به خساراتی که ارتش ممکن است طی درگیری‌های نظامی متحمل شود، بسیار حساس است. به نظر می‌رسد تا کنون افکار عمومی رژیم صهیونیستی با آمارهای غیرواقعی فعلی اعلام‌شده از سوی رژیم با توجه به وزن عملیات طوفان الاقصی کنار آمده است؛ اما اگر تلفات و خسارات به میزان زیادی افزایش یابد و به‌مرور واقعیت‌های کشته‌شدگان جنگ مشخص شود، احتمالاً موضع افکار عمومی داخلی رژیم در مورد جنگ تحت تأثیر قرار می‌گیرد و ممکن است شروع به اعمال فشار برای توقف جنگ کنند.

3. ارتش رژیم صهیونیستی تا حد زیادی به نیروهای ذخیره متکی است که هزاران نفر از آنها در روزهای اول جنگ به خدمت فراخوان شدند. حتی اگر تعداد نیروهای ذخیره در ارتش رژیم صهیونیستی کمتر از 360 هزار نفر باشد که برخی رسانه‌های رژیم صهیونیستی اعلام کردند، حذف آنها از اقتصاد این رژیم عامل فشاری برای کوتاه کردن زمان جنگ است، حتی اگر نیاز به تغییر اهداف جنگ باشد.

4. انتظار می‌رود فشار برای پایان سریع جنگ از سوی حدود 125000 آواره رژیم صهیونیستی که از منطقه مجاور نوار غزه و منطقه مجاور مرز لبنان و رژیم صهیونیستی به داخل سرزمین‌های اشغالی سرازیر شده‌اند، افزایش یابد. آنها می‌خواهند به زندگی عادی باز گردند و به آنها توجه بیشتری شود، اما در زمان جنگ این امکان وجود ندارد.

5. بخش‌های بزرگی از اقتصاد رژیم صهیونیستی به‌دلیل تداوم تجاوز به غزه در معرض خسارات عمده قرار دارد. اطلاعات ضد و نقیضی درباره میزان خسارات وارده به اقتصاد رژیم صهیونیستی وجود دارد، اما واضح است که ادامه جنگ برای مدت طولانی خسارات هنگفتی به اقتصاد این رژیم وارد کند و ممکن است بحران اقتصادی شدیدی به‌وجود آورد که موجب مخالفت با ادامه جنگ شود.

شانس مجبور کردن رژیم صهیونیستی به توقف جنگ وحشیانه خود در نوار غزه ضعیف است و عوامل محرک ادامه آن در این مرحله قوی به نظر می‌رسند؛ به‌ویژه که این رژیم تا این مرحله به هیچ‌یک از اهداف از پیش تعیین‌شده خود دست نیافته است. عقب‌نشینی در این مرحله یک شکست جدید تلقی خواهد شد که اسرائیل نمی‌تواند عواقب آن را در سطح بازدارندگی تحمل کند. علاوه بر این، ادامه جنگ به نفع رهبران سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی در سطح شخصی است؛ زیرا دستیابی به برخی اهداف جنگ، موقعیت آنها را در برابر کمیته‌های تحقیقاتی که برای شناسایی مسئولان سهل‌انگاری و شکست رخ‌داده در 7 اکتبر تشکیل می‌شود، تقویت می‌کند. به هر حال بدون موضع قوی‌تر اعراب و فشار زیاد بر دولت آمریکا، رژیم صهیونیستی احتمالاً مطابق برنامه و بازه زمانی طولانی‌تر در جنگ وحشیانه خود علیه نوار غزه عمل خواهد کرد.