دوشنبه 5 آذر 1403

یک تور گردشگری برای کسانی که نمی‌خواهند رای دهند!

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
یک تور گردشگری برای کسانی که نمی‌خواهند رای دهند!

به گزارش مشرق صفحه اینستاگرامی میم الف نون نوشت: حتما دور و بر شما هم افرادی هستند که به شما گفته اند در انتخابات 28 خرداد 1400 شرکت نخواهند کرد، من میخواهم ایشان را به یک تور گردشگری به دور ایران دعوت کنم.

این گفتار را برایشان بفرستید و بعد محکم کمربندهایتان ببندید و به علامت نکشیدن سیگار توجه کنید، تا حرکت کنیم.

ترکیه همسایه شمال غربی ایران:

این آقای اردوغان که میبینید، از سال 2003 نخست وزیر ترکیه شده تا 2014، بعد چون دیگر نمیتوانست نخست وزیر بماند، رئیس جمهور شد و مقدمات تغییر قانون اساسی و ایجاد نظام ریاستی و حذف پست نخست وزیری را فراهم کردو از 2014 رئیس جمهور است تا حالا. یعنی یک کله، هجده سال قدرت را در دست دارد، یعنی از زمانی که خاتمی در ایران رئیس جمهور بود تا امروز! و طبق تغییراتی که در قانون اساسی داده، حالا حق وتو مصوبات پارلمان را هم دارد و با این آشی که برای ترکیه پخته، تا 2029 هم میتواند قانونا رئیس جمهور بماند.

به قول خودشان، تامام

افغانستان همسایه شرقی ایران:

در افغانستانی که از اول انقلاب ما در آن جنگ است تا امروز، در سال 1398 یک انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد. بعد از ماهها دعوا، نتیجه این شد که دو تا رئیس جمهور، یعنی آقای اشرف غنی و آقای عبدالله عبدلله در یک روز مراسم تحلیف ریاست جمهوری بجا آوردند!

آخر سر با پادرمیانی، قدرتهای جهانی، عبدالله عبدالله با گرفتن امتیازاتی از جمله ریاست شورای عالی مصالحه ملی و حق انتخاب 50 درصد اعضای کابینه، از ادعای ریاست جمهوری کنار کشید. این شورای عالی مصالحه ملی هم خیال نکنید کم چیزی است. تقریبا نصف افغانستان دست طالبان است و دولت مرکزی کنترلی بر آن ندارد و همین شورای عالی مصالحه ملی قرار است افغانستان را یکپارچه کند.

جالب است بدانید این همه دعوا بین دو رئیس جمهور، کلا بر سر یک میلیون و ششصد هزار رای بود. پرزیدنت اشرف غنی 900 هزار رای آورده و پرزیدنت عبدالله عبدالله 700 هزار رای! طبق آمار رسمی، در آن انتخابات، از افغانستان 38 میلیون نفری فقط دو میلیون نفر خواستند یا توانستند در انتخابات شرکت کنند!

پیدا کنید میزان مشارکت پرتقال فروش را!

پاکستان همسایه جنوب شرقی:

ارتش کلیدی ترین نهاد سیاسی پاکستان است. ارتش حتی سهامدار عمده بسیاری از صنایع و بنگاههای اقتصادی پاکستان است. پاکستان وزارت اطلاعات یا سازمان اطلاعات و امنیت ندارد، سرویس اطلاعات پاکستان ارتشی است و بس

یکی از دلایل کودتا در پاکستان، همین قدرت بیش از حد ارتش است. در سال های 1953و 1958 و 1977 و 1999 در پاکستان کودتا شده است و غیر از این، چندین بار تلاش ناموفق برای کودتا رخ داده است و بخاطر همین عدم ثبات بود که در سال 1971 پاکستان تجزیه شد و بنگلادش از آن جدا شد.

جالب است بدانید اینقدر دعوا و درگیری و ترور و کودتا در این همسایه شرقی هست که در سال 2013، برای اولین بار در تاریخ این کشور، راجا پرویز اشرف، توانست اولین نخست وزیری باشد که موفق شده دوره 5 ساله خوش را تمام کند! و پاکستانی ها این را موفقیت بزرگی برای خود دانستند.

آذربایجان، همسایه شمالی:

پیروز انتخابات سال2003 الهام علی اف

پیروز انتخابات سال 2008 الهام علی اف

پیروز انتخابات سال 2013 الهام علی اف

پیروز انتخابات سال 2018: اگر گفتید کی؟ بله! الهام علی اف

همه هم با مشارکت بالای 75 درصد در انتخاباتی پرشور و شدیدا رقابتی و از همه مهمتر غیر قابل پیش بینی.

ناگفته نماند قبل از الهام جان که از خوبهای روسای جمهور هستند، پدرشان حیدر علی اف هم ده سال رئیس جمهور بوده اند.

ترکمنستان همسایه شمال شرقی:

"صفر مراد نیازف" از سال 1990 تا 2006 یکسره رئیس جمهور بود، تا مرد، از 2006 هم "قربان قلی بردی محمداف" رئیس هست تا زمانی که بمیرد.

میگویند ترکمنستان کره شمالی دوم است. صفر مراد نیازف در زمان حیاتش به خود لقب ترکمن باشی داد، یعنی رئیس ترکمن ها و گفت من تا ابد رئیس شما هستم. یک کتاب نوشت بنام " روح نامه" و گفت همه باید از حفظ باشند، چون با قرآن برابری میکند. این کتاب در مدارس تدریس میشود و حتی در امتحان گواهینامه رانندگی، از آن سوال می آید!

حتی دکترها برای قسم نامه پزشکی باید به آن قسم بخورند.

نیازف حتی نام ماه‌های سال را نیز تغییر داد و ماه ژانویه را به نام خود کرد و به ماه آوریل اسم مادرش را داد. در تمام کشور مجسمه‌های مادر نیازف قرار دارند و نام بسیاری از خیابان‌ها و سینماها به نام مادر نیازف هستند.

شاید باور نکنید، ولی او قصد داشت در سال 2001 خودش را پیامبر ملی کشور اعلام کند، اما عمرش کفاف نداد و به درک واصل شد.

حالا در زمان این رئیس فعلی اوضاع بدتر هم شده است. داشتن ماشینی غیر سفید و نقره‌ای رنگ ممنوع است و فقط رئیس جمهور ماشین سبز رنگ دارد. فقط یک درصد مردم به اینترنت دسترسی دارند و نود درصد مردم کارمند دولت هستند.

برویم سراغ بشکه های نفتی - همسایه های جنوبی:

اگر در کشورهایی مثل آذربایجان و ترکمنستان، لااقل برای حفظ ظاهر هم که شده، دیکتاتورها اسم خودشان را رئیس جمهور میگذارند و یک انتخابات الکی برگزار میکنند، مردم بیچاره در کویت و بحرین و امارات و قطر و عمان و عربستان، اصلا نمیدانند چیزی بنام صندوق رای خوردنی است یا پوشیدنی.

مثلا در کویت از سال 1965 این افراد حکومت کرده اند تا به حال: صباح السالم الصباح، جابر احمد الصباح، سعد عبدالله السالم الصباح، صباح احمد جابر الصباح و نواف الاحمد الجابر الصباح.

فقط نمیدانم این همه صباح، آن صبحی که صدام حمله کرد، کجا بودند که کویت تا مساء روز حمله هم دوام نیاورد و دو ساعته توسط مهاجم فتح شد.

در عربستان طبق وصیت عبدالعزیز اولین پادشاه آل سعود، پادشاهی نسل به نسل به بزرگترین فرزند پسر بعد از او میرسد و طبق باورهایی که در مخ اهل سنت فرو کرده اند، قیام علیه حاکم حرام است، چه عادل باشد و چه ظالم. فرقی ندارد و اینگونه است که این خاندان صد سال است دارد غنی ترین کشور جهان را میچاپد.

بحرین، دختر زیبای ایرانی که محمدرضا پهلوی شوهرش داد به آل خلیفه، هفتاد درصد شیعه دارد که حاکم سنی بر آنان حکمرانی میکند و طبق همان فلسفه سلطنت موروثی یا ژن خود برتر پنداری، هرکس که از آل خلیفه باشد، باید رئیس بقیه باشد.

عراق، همسایه غربی هم باشد تا در زمانی دیگر به آن بپردازیم، تا این گفتار، زیاده از حد طولانی نشود. اما عجالتا تکلیف عراق صدام که جای بحث ندارد. بعد از آن هم صحبت در باره انتخابات و صندوق رای کشوری که بر لبه پرتگاه تجزیه قرار دارد، چیزی عایدمان نمیکند.

بهتر است در این قسمت فقط درودی بفرستیم به روان سردار دلها که همسایه غربی را از خطر تجزیه نجات داد و همینطور دعا کنیم برای توفیقات بیشتر مرجعیت شیعه در عراق، که عراق، عراق نبود، اگر این دو شخصیت نبودند.

هموطن عزیز! امیدوارم الان با دیدن وضع همسایه ها، قدر نعمت هایی را که در خانه داری، بهتر بدانی.

اینکه ما برای انتخاب نوع حکومت مان، رفراندم برگزار کرده ایم، اینکه ما برای تصویب قانون اساسی مان، به آرای مردم مراجعه کرده ایم، اینکه ما عالی ترین مقام کشورمان، یعنی رهبر را هم، خودمان انتخاب میکنیم، اینکه در سخت ترین روزهایی که پاره های تن ایران، بلوچستان و کردستان و خوزستان داشت از ایران جدا میشد، هیچ انتخاباتی در این کشور حتی یک روز عقب نیافتاد، اینکه نتیجه انتخابات در کشور ما اصلا قابل پیش بینی نیست، و اینکه کودتاهای رنگینی که یک شبه کشورهای ضعیف را کله پا میکند، در ایران قابل اجرا نیست، نعمتهای کمی نیست.

اینکه انتخابات چهل میلیون نفری در کشور برگزار میشود و حتی در یک شعبه رای گیری یک تیر و ترقه در نمیشود، کم نعمتی نیست.

اگر امروز به واسطه جای پای محکم ایرانمان، برادر لبنانی را یاری کردیم تا کشورش را پس بگیرد و مظلوم فلسطینی را کمک میکنیم تا به خانه اجدادی اش برگردد و سوریه را از خطر تجزیه نجات میدهیم و وحوش داعشی را از عراق و مکانهای مقدس اش دور میکنیم و اینکه از امنیت ایرانمان دو هزار کیلومتر دورتر از مرزهایش حفاظت میکنیم، نعمت های کمی نیست.

همه اینها از قدرت برخاسته از صندوقهای رایی است که ایرانی آگاه مسلمان پای آن صف بسته است. از برکت مشارکت مردمی است که ایران و انقلابش را از آن خود میدانند، نه ملک شخصی فلان شاه و شاهزاده عیاش یا بهمان رئیس جمهور دیکتاتور یا جولانگاه دخالت قدرتهای جهانی یا گاو شیرده غرب و شرق

اگر میخواهی ایران قوی بماند و قوی تر شود، آگاهانه در انتخابات شرکت کن و مطمئن باش که هر رای من و تو، تیری است که در چشم اهریمن بدخواه این ملت فرو میرود. و یقین بدان، اگر از نعمت هایی که هم اکنون داری، حفاظت نکنی و عملا شکر آنرا بجا نیاوری، چوبش را دیر یا زود، یک روزی خواهی خورد.

شکر نعمت، نعمتت افزون کند

کفر نعمت از کف ات بیرون کند

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.