یک هفته در تهران و مشهد / نظام ایران روزی سه بار سقوط میکند!
روزنامه نگار لبنانی پس از سفر یک هفته ای به تهران و مشهد، در مقاله ای به بیان دیدگاه خود درباره تحولات چند وقت اخیر در ایران پرداخت.
به گزارش مشرق، یک روزنامه نگار لبنانی در مقالهای با عنوان «یک هفته در ایران؛ آنچه درباره این کشور باید گفته شود» که در پایگاه خبری المیادین منتشر شد، به بررسی آشوبها و اغتشاشات اخیر در ایران پرداخت و تأثیر تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر این اغتشاشات را از دیدگاه خود مورد کنکاش قرار داد.
«غسان جواد» که از سوم تا دهم ماه نوامبر جاری به تهران و مشهد سفر کرد، بر این باور است که جامعه ایران متنوع است و آداب، سنتها، میراث و مقدسات خاص خود را دارد. فرهنگ جامعه ایران، اسلامی است و نظام اسلامی، روح ملت و مرجع حاکم بر زندگی 85 میلیون ایرانی است که تصویری منحصر به فرد از اقوام، فرهنگها، مذاهب و مذاهب را به نمایش میگذارند.
در مقاله روزنامه نگار لبنانی آمده است: ایرانیانی که در تهران با آنها ملاقات کردیم، برخی از رسانههای عربی و غربی را به سخره گرفته و گفتند نظام اسلامی در ایران روزی سه بار به ادعای رسانههایی که وقایع رخ داده در پس زمینه جان باختن «مهسا امینی» زن جوان ایرانی را بزرگنمایی میکنند، سقوط میکند. هیچ کسی منکر وقوع حوادث و تظاهرات محدود و آشوبهای متعدد نیست اما علل آن را به دو بخش نسبت میدهند:
1. ماهها قبل از این حوادث، از طرف غربی ها تحرکاتی با هدف ایجاد خشونت در ایران انجام شده بود. هدف آمریکا از حمایت از این آشوبها، فشار بر ایران برای امتیاز دادن اساسی در پرونده مذاکرات هستهای بود. عربستان سعودی نیز از این آشوبها حمایت مالی و «اسرائیل» نیز اقدام به ارسال سلاح کرد و اسناد، سلاح و تجهیزات کشف و ضبط شده کافی برای اثبات این حقایق وجود دارد. با وقوع ماجرای مهسا امینی، ساعت صفر اجرای طرح امنیتی و خرابکاری مبتنی بر اغتشاش و آشوب و کشاندن پلیس و نیروهای امنیتی به درگیریهای خونین فرا رسید که دایره تضاد بین مردم و نظام ایران را بیشتر کند و به اعتراضات دامن زند.
هدف آمریکا از حمایت آشوبها در ایران، فشار بر این کشور برای امتیاز دادن اساسی در پرونده مذاکرات هستهای بود. عربستان سعودی نیز از این آشوبها حمایت مالی و «اسرائیل» هم اقدام به ارسال سلاح کرد و اسناد کافی برای اثبات این حقایق وجود دارد
2. مشکلات اجتماعی و اقتصادی که مردم و به ویژه جوانان ایرانی کم و بیش در بخشهای مختلف گرفتار آن هستند و علت و عوامل داخلی و خارجی از جمله تحریمهای آمریکا و پناه دادن به آوارگان افغانستانی پس از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور، مسبب آن بوده است.
نظام اسلامی از ابتدا با این اعتراضات بر اساس منطق مهار و جدایی معترضان مسالمت آمیز از اغتشاشگرانی که با انگیزه اجرای برنامه خرابکارانه به میدان سوق داده میشدند، رفتار کرد. با گذر زمان و پس از برخورد با اغتشاشگران و محاکمه آشوبگران با حضور وکلا و همچنین گشوده شدن باب گفتگو با دانشجویان در دانشگاهها، بسیاری از کسانی که از ابتدا در تظاهرات و اعتراضات شرکت کرده بودند و مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی داشتند، راه خود را از آشوبگران و فتنه انگیزان جدا کردند. در داخل دانشگاهها نیز با وجود اینکه برخیها دست به اقدامات تخریبی و تنش آفرین زدند، اما نیروهای انتظامی با پایبندی به قانون ممنوعیت ورود آنها به دانشگاهها، مداخله نکردند.
به این ترتیب این موج که برای هدف قرار دادن همزمان نظام و جامعه به راه انداخته شده بود، متوقف شد. در ایران سطح خدمات و ضمانتهای اجتماعی و درصد آن از درآمد ماهانه در مقایسه با کشورهای منطقه بسیار پایین است. برق، گاز منازل، اینترنت و آب از چند دلار فراتر نمیرود که مقادیر ناچیزی است. آموزش و بهداشت، رایگان است و برای کسانی که میخواهند شهروندان توانا باشند، آموزش ویژه وجود دارد. شبکه جادهای سراسر کشور 350 هزار کیلومتر است. شبکه ریلی، پروازهای داخلی بین تمام استانها و مترو در تهران از جمله از فرودگاه امام خمینی که یک ساعت با تهران فاصله دارد، فراهم است. در ایران پروژههای جدید متوقف نمیشود و در سالهای اخیر تهران شاهد توسعه برنامه ریزی شده در همه جهات بوده است. شهرنشینی مدرن، مراکز خرید بزرگ، پلها، باغها و دریاچههای مصنوعی همه و همه فراهم است.
مردم ایران میدانند که کشورشان ثروتمند و توانمند است و با وجود رنسانسی که در مقابل چشمان خود میبینند، چیزهای بیشتری میخواهند و اتفاقات اخیر دریچهای را برای توسعه بیشتر و شبیه سازی آرزوهای جوانان و گفتگوی همیشگی با آنها باز خواهد کرد تا از سرمایه گذاری قدرتهای خارجی در امان بمانند چرا که به قول مقامات و مراجع ذیربط، آنها فرزندان ایران هستند.
در عرصه سیاسی نیز جریانهای متعددی وجود دارند که در چارچوب نظام در حال فعالیت هستند. ما همچنین شاهد تنوع افکار و خودانتقادی مسئولان هستیم که از طریق رسانههای رسمی انجام میشود. انتخابات و نمایندگی سیاسی نیز برای همه مؤلفههای نژادی، مذهبی و قومی وجود دارد. در خیابانهای ایران، هیچ مظاهر سرکوبی که رسانههای کشورهای سرکوبگر و غربی که (بحران اوکراین چهره واقعی آنها را افشا کرد)، تبلیغش را میکنند، دیده نمیشود. مردان و دختران جوان با انواع پوششهای مختلف دیده میشوند و کافهها، رستورانها، خیابانها، بازارها و زیارتگاههای مذهبی همیشه شلوغ هستند. همچنین کلیساها و محلههایی که اقلیتهای مذهبی و قومی در آن زندگی میکنند، جالب توجه است.
با وجود این چرخه طبیعی زندگی در چارچوب «دولت - ملت» ایران، چرا هیچ ایرانی باید به فکر از دست دادن آن باشد در حالی که با چشمان خود دیده که در سوریه، لیبی، عراق و یمن چه گذشته است؟ معیار پیشرفت و توسعه هر کشوری در عصر مدرن در سطح خدمات، زیرساختها، حمل و نقل، آموزش ابتدایی و عالی، بهداشت، صنعت، فناوری پیشرفته و قدرت اقتصاد نهفته است. اگر این عناصر با شخصیت ملی و میراث تاریخی هزاران سال پیش تلفیق شوند، با تجربهای روبهرو میشویم که سزاوار درک آن به دور از مواضع سیاسی و کمپینهای رسانهای مخرب، شیطنتها و تحریفها است.
جمهوری اسلامی ایران به مدت 44 سال در معرض انواع جنگها بوده اما جنگهای نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و رسانهای مانع از پیشرفت و توسعه این کشور در هیچ زمینهای نشده است
44 سال است که جمهوری اسلامی ایران در معرض انواع جنگها بوده و نزاع بین المللی علیه ایران پس از انقلاب اسلامی تا کنون متوقف نشده است اما جنگ نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و رسانهای علیه ایران مانع از پیشرفت و توسعه در همه زمینهها در این کشور نشد. ایران علیرغم نبردهای پرهزینه، محاصره، تحریم و کمین و حملات غرب، از بیان ماهیت، دیدگاه و پایبندی به مدل سیاسی، فرهنگی و تمدنی خود دست برنداشته است. برای مثال کافی است به این نکته اشاره کنیم که قانون اساسی ایران صراحتاً وظیفه جمهوری اسلامی را در حمایت از مظلومان جهان بیان میکند و بدین وسیله ارکان فکری و فرهنگی که باعث حمایت از مردم فلسطین و مقاومت در لبنان، سوریه، عراق، یمن و سایر کشورها میشود، قابل درک است.
نظام جمهوری اسلامی هیچگاه اجازه نداده است، نبرد علنی قدرتهای خارجی با آن به زیان داخل تمام شود که قطعاً تحت تأثیر تحریم قرار گرفته است. اما تجربه ایران پس از گذر این سالها به این سوالات پاسخ میدهد که: چگونه یک کشور میتواند با وجود محاصره و محدود شدن توسط تحریمهای غرب، تا این حد در سطح علمی، خدماتی، فنی و نظامی قوی باشد؟ این کشور چگونه توانست مقاومت کرده و پیشرفت کند و عقب نماند؟ ایران در حال حاضر یک بازیگر منطقهای و بین المللی است که با نیمی از کره زمین مشارکت جدی دارد و علیه نیمی دیگر به سرکردگی ایالات متحده آمریکا و «اسرائیل» ایستاده است.
منبع: مهر