دوشنبه 5 آذر 1403

4 سناریوی انتخاباتی اصلاح‌طلبان برای مجلس یازدهم

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
4 سناریوی انتخاباتی اصلاح‌طلبان برای مجلس یازدهم

تعداد قابل‌توجهی از نیروهای سیاسی این جریان مثل چهره‌های نام‌آشنایی از جریان رقیب نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و حالا همین موضوع دایره انتخاب و بستن لیست‌های انتخاباتی را تنگ‌تر کرده است.

به گزارش مشرق، شمارش مکعوس انتخابات اسفندماه به آخرین ایستگاه نزدیک شده و فقط 32 روز دیگر تا موعد یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی‌مانده است؛ فرصتی که به‌طور طبیعی گروه‌های سیاسی تحرکات خود را در آن شدت بخشیده و تلاش می‌کنند همه ظرفیت‌های در دسترس را برای کسب تعداد بیشتری از کرسی‌های سبز بهارستان به‌کار گیرند.

*س_بیشتر بخوانید:_س* *س_پروپاگاندای دروغ بر علیه شورای نگهبان_س* *س_دولت و اصلاحات باز هم ائتلاف می‌کنند _س*

4 سناریوی انتخاباتی برای اصلاح‌طلبان

در چنین شرایطی، نحوه بررسی صلاحیت‌ها حالا کلاف استراتژی انتخاباتی اصلاح‌طلبان را نسبت به قبل قدری پیچیده کرده است.

تعداد قابل‌توجهی از نیروهای سیاسی این جریان مثل چهره‌های نام‌آشنایی از جریان رقیب نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و حالا همین موضوع دایره انتخاب و بستن لیست‌های انتخاباتی را تنگ‌تر کرده است. تنگ شدن این دایره البته صرفا ریشه در ماجرای بررسی صلاحیت‌ها ندارد و بخش قابل‌توجهی از زمینه‌های آن به خودداری بحث‌برانگیز بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب از ثبت‌نام و کاندیداتوری بازمی‌گردد؛ اتفاقی که از همان ساعات پایانی ثبت‌نام و با روشن شدن وضعیت میزان حضور کاندیداهای شاخص این جریان، به محلی برای مناقشات آنچنانی تبدیل شد. گروهی پیشاپیش ترجیح دادند توپ را در زمین شورای نگهبان بیندازند و با توسل به پیشگویی‌های نوستراداموس‌گونه! عامل استقبال سرد اصلاح‌طلبان را از کاندیداتوری به نظارت استصوابی نسبت دهند.

گروهی دیگر اما ترجیح دادند قدری واقع‌بینانه‌تر به تحولات بنگرند و ماجرا را آن‌گونه که هست، روایت کنند. هرچه هست این روزها سایه عملکرد دولت و فراکسیون امید بیش از همیشه بر سر بدنه اجتماعی این جریان سنگینی می‌کند و این چیزی نیست که بشود به این سادگی‌ها آن را کتمان کرد. ماحصل تکرار حمایت از روحانی و تبدیل‌شدن اصلاحات به دندانه‌های کلید تدبیر او، وضعیتی است که تقریبا هیچ‌کس حاضر به پذیرفتن مسئولیت آن نیست. همین باعث شد خیلی از نیروهای این جریان ترجیح دهند از ریسک قرار گرفتن در معرض انتخاب مردم امتناع کرده و به کنج عافیت بخزند. محمدجواد روح، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در توصیف این شرایط با اشاره به افت انگیزه مشارکت سیاسی در میان نیروهای حزبی اصلاح‌طلب، مساله تایید صلاحیت‌ها را بحثی دیگر دانست و گفت: «همان‌هایی که آمدند هم با هزار خواهش و نامه به‌واسطه خاتمی و من بمیرم تو بمیری به میدان آمدند و به‌عبارتی، اکثریت در «کار نکردن» و «کنار کشیدن» اتفاق‌نظر دارند.»

روح علت این بی‌انگیزگی را هم از دست دادن بدنه اجتماعی عنوان و تصریح کرد: «اگر در حال حاضر هم مانند دو سال پیش (سال 96) با سوت خاتمی دو، سه‌میلیون نفر در تهران رای می‌دادند امروز بین اصلاح‌طلبان برای ثبت‌نام کردن و در لیست رفتن کشت‌وکشتار بود.»

محمد قوچانی هم در شامگاه پایان مهلت ثبت‌نام‌ها در یادداشتی اینستاگرامی شورای عالی اصلاح‌طلبان را در راهبری انتخاباتی این جریان بی‌کفایت خواند و این‌طور نوشت: «گویا عارف و باقی بزرگان اصلاح‌طلب تصور کرده‌اند چون خودشان نامزد نمی‌شوند نیازی نیست از دیگران دعوت کنند و از سر بی‌خیالی و بی‌برنامگی و با بی‌مسئولیتی و باری به هر جهت، اصلاح‌طلبان را در مقابل اصولگرایان جوان رها کرده‌اند.»

هرچه بود گذشت و کار به ایستگاه شورای نگهبان رسید؛ ایستگاهی که شماری از آنهایی که ثبت‌نام کرده بودند هم ناگزیر به پیاده‌شدن از قطار انتخابات شدند. فرآیند بررسی صلاحیت‌ها البته هنوز به پایان نرسیده و با اعتراض‌های صورت‌گرفته راه همچنان برای بازگشت برخی از نیروها باز به‌نظر می‌رسد. در چنین شرایطی سناریوهای پیش‌روی اصلاح‌طلبان برای نوع مواجهه با انتخابات اسفندماه از چند حالت خارج نیست.

1 - نخستین حالتی که تحقق آن برای اصلاح‌طلبان تا حد زیادی آرمان‌گرایانه نیز به‌نظر می‌رسد تایید بخش قابل‌توجهی از عناصر مشهور رد صلاحیت‌شده این جریان همچون محمود صادقی، شهیندخت مولاوردی، علی مطهری، علی شکوری‌راد، الهه کولایی، جواد امام، ابراهیم اصغرزاده، رحمت‌الله بیگدلی و... است. سناریویی که درصورت تحقق آن، اصلاح‌طلبان با لیستی حداکثری وارد رقابت نهایی خواهند شد و عرض‌اندام خواهند کرد.

استدلال‌هایی که سخنگوی شورای نگهبان برای عدم احراز صلاحیت‌ها قید کرده البته تحقق چنین سناریویی را احتمالا در حد یک آرزو باقی خواهد گذاشت و بعید است اصلاح‌طلبان، خود نیز در عالم واقع حساب چندانی روی آن باز کرده باشند.

2 - سناریوی دیگر که در عالم احتمالات، قدری از سناریوی نخست به واقعیت نزدیک‌تر به‌نظر می‌رسد، تایید صلاحیت برخی چهره‌های معتدل‌تر و البته کمتر شناخته‌شده اصلاح‌طلب در مرحله بازبینی صلاحیت‌هاست. اصلاح‌طلبان یک‌بار و زمانی که خاطرشان از پشتوانه اجتماعی خود راحت بود، نشان دادند پایش که بیفتد حاضر به بستن لیستی با عناصر غیرشهره نیز هستند. انتخابات مجلس دهم را باید مصداق بارزی از این نوع ورود به عرصه انتخابات دانست؛ جایی که لیست اصلاح‌طلبان با نام‌هایی جدید و در برخی موارد به کلی ناشناخته پر شد و تلاشی حداکثری نیز برای توجیه بدنه اجتماعی این جریان برای رای دادن به آن صورت گرفت.

وجه تمایز مهم این دوره با چهار سال قبل اما همان سرمایه‌ای است که به‌واسطه چسبندگی به دولت از کف اصلاح‌طلبان رفته. چنین لیستی حتی درصورت بسته شدن هم معلوم نیست به عاقبت روشنی ختم شود. لیستی که بعدها شاکله اصلی فراکسیون امید را در مجلس دهم تشکیل داد، متکی به بدنه‌ای راهی بهارستان شد که تحت‌تاثیر پیروزی 92 و ایام ماه‌عسل بازگشت به ساختار قدرت، توجیه‌کردنش کار چندان سختی نبود. امروز اما شرایط اجتماعی به‌گونه دیگری است و کارنامه در دسترس دولت و همان فراکسیون امید، کار را برای توجیه این بدنه از همیشه دشوارتر ساخته است.

3 - سناریوی محتمل بعدی، رضایت ندادن اصلاح‌طلبان به بازنگری محدود شورای نگهبان در بررسی صلاحیت‌هاست. اصلاح‌طلبان یک‌بار پیه حمایت تمام‌قد از نیروهای گمنام را به تن خود مالیده‌اند؛ نیروهایی که نه‌تنها آبی از آنها برای آبروی اصلاحات گرم نشد بلکه اصلاح‌طلبان به ناچار، چهار سال مجبور شدند هزینه عملکرد آنها را به‌عنوان فراکسیون اصلاح‌طلب مجلس به دوش بکشند. در شرایطی که همین موضوع به یکی از مهم‌ترین چالش‌های حیثیتی این جریان تبدیل شده است، دور از ذهن نیست که زعمای قوم طرحی دیگر دراندازند و به بستن لیستی نصفه و نیمه با حضور کاندیداهای تابلودار و شناخته‌شده که موفق به عبور از فیلتر شورای نگهبان شده‌اند، رضایت دهند. مشابه این سناریو هم از قضا یک‌بار در انتخابات مجلس نهم تجربه شده است. اصلاح‌طلبان در انتخابات سال 90 و در شرایطی که بخش‌هایی از این جریان نسخه تحریم چراغ‌خاموش را تحت‌عنوان «مشارکت غیرفعال» تجویز می‌کردند با لیستی نیم‌بند وارد انتخابات شدند؛ لیستی که اگرچه نام برخی چهره‌های نزدیک به رئیس مجلس همچون حسن غفوری‌فرد، علی عباس‌پور، حسن زمانی و... هم در آن دیده می‌شد اما با سرلیستی علی مطهری و با حضور نیروهایی چون علیرضا محجوب، سهیلا جلودارزاده، تیمورعلی عسگری و... بسته شد و توانست در انتخاباتی که رقابت اصلی آن میان یاران آیت‌الله مهدوی‌کنی و آیت‌الله مصباح‌یزدی شکل گرفته بود، تعدادی از کرسی‌های مجلس نهم را به خود اختصاص دهد.

4 - تحریم انتخابات و خودداری از ارائه لیست نیز گزینه دیگری است که در مقابل اصلاح‌طلبان قرار دارد؛ گزینه‌ای که اگرچه ممکن است در میان طیف‌های رادیکال این جریان طرفدارانی داشته باشد اما تجربیات گذشته و عواقب ناخوشایند تحریم که حذف از چرخه قدرت و تاثیرگذاری بر فرآیند تحولات سیاسی درون حاکمیت تنها بخشی از آن است، احتمالا آنقدری بازدارندگی خواهد داشت که اساسا در هیچ صورتی به‌عنوان گزینه‌ای جدی مورد بحث قرار نگیرد. گذشته از این سناریو، دو سال بعد از حوادث 88 و در روزگاری که هواداران قابل‌توجهی هم داشت، امکانی برای تحقق پیدا نکرد و رای مخفیانه رئیس دولت اصلاحات در روستایی دورافتاده در دماوند، در کنار حضور جسته و گریخته چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب نظیر کواکبیان، قنبری، تابش، محجوب و... مهر باطلی بر آن و نشانه‌ای روشن از عدم امکان عملیاتی ساختن آن بود.

 اصولگرایان و تکرار ماجرای وحدت و کثرت

هفته گذشته که نتایج اولیه بررسی صلاحیت‌های داوطلبان حضور در مجلس از سوی شورای نگهبان اعلام شد، اصولگرایان وارد فاز جدیدی از فعالیت‌های انتخاباتی شدند. هرچند این جریان سیاسی شرایطی به‌مراتب متفاوت از اصلاح‌طلبان پس از اعلام نتایج داشت، اما آنها هم با تابلوی ایست شورای نگهبان مقابل برخی کاندیداهایشان مواجه شدند و حتی برخی از چهره‌های نام‌آشنای خود را که سال‌ها سابقه نمایندگی مجلس یا فعالیت سیاسی داشتند، از دست دادند و حتی برای آنها نیز کار به‌جایی کشید که در برخی حوزه‌ها نتوانند چهره‌های اصلی خود را معرفی کنند.

با این حال اما در شرایطی که اصلاح‌طلبان قبل از فیلتر شورای نگهبان، خودشان دست به خودسانسوری و فیلترینگ زده و به‌دلیل شرایط نامطلوب در میان افکارعمومی از ثبت‌نام امتناع کردند، به‌نظر می‌رسد شرایط برای اصولگرایان مناسب‌تر از رقبا بوده و اگر اتفاق‌های غیرمترقبه‌ای مانند سال 94 رخ ندهد (و برای مثال این جریان به یک لیست گمنام که هنوز هم بعد از چهار سال برای مردم تهران شناخته‌شده نیست، نبازد) آنها از شانس بالایی برای حضور در انتخابات مجلس برخوردارند. در این میان البته آنها خوف و رجایی هم خواهند داشت و به‌نظر می‌رسد همچنان شرایط برای آنها به آن آسانی‌ها که برخی گمان می‌کنند، نباشد. چند نکته مهم توضیح‌دهنده این وضعیت خواهد بود.

اول هنوز مشخص نیست اصلاح‌طلبان به کلی از انتخابات کناره بگیرند و برعکس داده‌های زیادی هست که آنها بنا به تجارب قبلی از تحریم انتخابات خودداری خواهند کرد. از طرفی در تهران هم سرلیست مشهوری به‌نام مجید انصاری دارند و هم امکان دارد چهره‌های دیگری را بتوانند طی روزهای آینده از فیلتر شورای نگهبان عبور دهند و با آن 13 نفر تایید صلاحیت‌شده از نمایندگان فعلی، لیست نسبتا معروف‌تری نسبت به سال 94 ارائه کنند. از این‌رو اصولگرایان باید خاطره تلخ آن سال را در ذهن خود همچنان حفظ کنند و با این فرض وارد انتخابات شوند که رقیب هم خواهد آمد و با تمام‌قوا به رقابت خواهد پرداخت.

دوم فعالان این جریان نباید فراموش کنند نارضایتی موجود در جامعه الزاما باعث نخواهد شد که رای ریخته‌شده در سال 94 به سبد اصلاح‌طلبان این‌بار به سبد اصولگرایان بریزد و آنها را پیروز انتخابات کند، از سویی کاهش مشارکت حتما به ضرر اصولگرایان هم خواهد بود و نهایتا اینکه در سال 94 آنها دیدند که حتی جریان رای در حوزه‌های انتخابیه‌ای که گمان می‌کردند به‌صورت سنتی به‌نفع آنهاست، عکس شد و در نقاط جنوبی‌تر شهر تهران هم بعضا اصلاح‌طلبان رای بالاتری به دست آوردند. در آبان‌ماه اعتراض‌های مردمی نه از سوی اقشار متوسط که این‌بار از سوی گروه‌های کمتربرخوردار و دهک‌های پایین جامعه بود.

سوم شورای ائتلاف یک شانس دیگر هم برای رقابت داشت و آن حضور چهره‌ای چون محمدباقر قالیباف است که احتمالا سرلیست آنها خواهد بود، کسی که هم سابقه نقد و مخالفت با دولت را در کارنامه دارد و هم به‌دلیل شرایط اجتماعی حاصل از فعالیت‌های عمرانی در دوران حضور در شهرداری تهران، شانس بیشتری برای معرفی لیست به طبقه متوسط شهری دارد. اما این روزها فشار رسانه‌ای درباره وی و نزدیکانش از سوی جریان رقیب بسیار گسترده است و الزاما این امتیاز هم نمی‌تواند به‌عنوان برگ‌برنده برای آنها تلقی شود.

چهارم آرایش موفق اصولگرایان در انتخابات پیش‌رو با یک چالش جدی مواجه است و آن تکرار وقایع انتخابات مجلس هفتم یعنی چنددستگی و رقابت درون‌جناحی برای پیروزی در انتخابات است، شرایطی که هم بدنه اجتماعی را چندتکه می‌کند و به‌هیچ‌عنوان امیدآفرین نیست، هم ضربات سیاسی درون‌جناحی را زیاد می‌کند و به زایش دوباره خودی - غیرخودی را به‌دنبال خواهد داشت و نهایتا اینکه شانس رقیب را هم برای کسب صندلی‌های بیشتر در مجلس افزایش می‌دهد. در شرایط کنونی به‌نظر می‌رسد اصولگرایان حداقل دو یا حتی سه لیست در انتخابات ارائه خواهند داد. گروه اول اعضای شورای ائتلاف اصولگرایان خواهد بود که حالا در تهران و بعد از فیلترینگ علمی و تخصصی، تعداد نامزدهای خود را به عدد 120 رسانده و در انتظار نظرسنجی عمومی برای شناخت 30 نفر نهایی هستند.

گروه فعال دوم اعضای جبهه پایداری هستند که آنها نیز در عین حالی که گوشه‌چشمی به وحدت با شورای ائتلاف دارند، در حال تدارک لیست نهایی هستند و گروه سوم هم جریان جوانی است که با برند عدالت‌خواهی وارد میدان شده و برخی آنها را نوچپ‌گرایان معرفی می‌کنند. علاوه‌بر اینها، گروه‌های دیگری هم هستند که لیست‌های خود را همیشه در انتخابات مختلف ارائه خواهند کرد مانند دانشگاهیان، صنوف یا اقلیت‌های قومی و مذهبی که نسبت‌هایی هم با اصولگرایان دارند اما خیلی در فضای سیاسی مطرح نشده‌اند و بعید است که این‌بار نیز مطرح شوند.

 حداقل 2 لیست قابل‌تامل در تهران ارائه خواهد شد

درباره وحدت یا کثرت این سه طیف از همین حالا باید این را مفروض دانست که چه جبهه پایداری با شورای ائتلاف به توافق برسد و چه اختلاف میان آنها حاکم باشد، نوچپ‌گرایان لیست نهایی و اختصاصی خود را خواهند داشت و همراهی آنها با لیست اصلی تهران تقریبا صفر است. البته این به آن معنا نیست که جوانان عدالت‌خواه بتوانند یا بخواهند در تهران لیست 30نفره ارائه کنند، اما ممکن است با چهره‌هایی لیستی 10 یا 20 نفره ببندند؛ لیستی که احتمالا شامل افرادی چون مجید حسینی، محمدصادق شهبازی، وحید اشتری و... خواهد بود. با توجه به این شرایط باید حداقل دو لیست را در تهران مفروض بدانیم. باقی ماجرا مربوط به میزان و درجه وحدت و همگرایی شورای ائتلاف با جبهه پایداری است.

 وحدت شورای ائتلاف با جبهه پایداری، آری یا خیر؟

اصولگرایان می‌گویند مطلوب‌ترین حالت برایشان، وحدت روی یک لیست مشترک است. بخش عمده‌ای از این گروه‌ها در شورای ائتلاف حضور دارند ولی جبهه پایداری تاکنون نه در جریان این سازوکار حضور یافته و نه رسما اعلام کرده لیست جداگانه و مستقلی ارائه خواهد کرد. از این‌رو این توافق نهایی میان این دو گروه خواهد بود که تکلیف را مشخص خواهد کرد. دراین‌باره سه فرضیه مطرح است؛ اول اینکه یک لیست واحد و مورد حمایت شورای ائتلاف و جبهه پایداری ارائه شود، دوم اینکه لیست‌های جداگانه با مشترکات قابل‌توجه مثلا 50 درصدی تنظیم شود و سومین حالت هم افتراق کامل، جدایی صددرصدی و ارائه دو لیست کاملا متفاوت است. شرایط کنونی حالت سوم را دارای کمترین احتمال می‌داند، چراکه بالاخره برخی از چهره‌های موجه میان این دو گروه نامزد هستند و به احتمال فراوان از سوی هر دو گروه برای لیست نهایی معرفی می‌شوند.

از سویی درباره حالت اول هم شواهد و داده‌های متقنی وجود ندارد ازجمله اینکه در فاصله یک‌ماه تا انتخابات هیچ جلسه ویژه یا خبری از رایزنی‌ها و موفقیت در مسیر وحدت وجود ندارد. از این‌رو باید گفت به احتمال فراوان تکرار ماجرای مجلس هشتم محتمل‌ترین فرضیه است و اصولگرایان با دو لیست شورای ائتلاف و جبهه پایداری که حدودا نیمی از آنها چهره‌های مشابهی هستند، پای به میدان رقابت‌های انتخاباتی خواهند گذاشت. آخرین کلام هم اینکه یک احتمال بسیار ضعیف وجود دارد و آن اینکه شورای ائتلاف از سرلیستی محمدباقر قالیباف خودداری کند یا تعداد زیادی از نزدیکان وی را از لیست کنار بگذارد که در آن صورت شاید نواصولگراها هم برای خود لیست نهایی داشته باشند.

لیست واحد همچنان در اولویت ماست

مجید متقی‌فر، سخنگوی جبهه پایداری از اظهارنظرهای غیردقیق درباره تصمیمات انتخاباتی این جبهه انتقاد کرد. متقی‌فر درباره سخنان روز گذشته یکی از فعالان سیاسی درباره جدایی جبهه پایداری از ائتلاف اصولگرایان گفت: «ما از ابتدا در جریان و عضو سازوکار شورای ائتلاف نبوده‌ایم که حالا بخواهیم از آن بیرون بیاییم، لذا به‌نظر می‌رسد برخی تلاش می‌کنند بگویند ما از ابتدا وحدت را پذیرفته بودیم و حالا وحدت‌شکنی کرده‌ایم درصورتی که اساسا چنین مساله‌ای مطرح نبوده است. از این‌رو باید گفت کسانی که این‌گونه اظهارنظر می‌کنند قصد شیطنت داشته و می‌خواهند به جبهه پایداری تهمت وحدت‌شکنی بزنند.» متقی‌فر با انتقاد از اظهارات غیرمسئولانه این‌دست فعالان سیاسی ادامه داد: «جبهه پایداری از ابتدا به سازوکار وحدت در شورای ائتلاف نقد داشته و دارد.

لکن این دلیل نمی‌شود که ما نتوانیم با آنها لیست واحد ارائه دهیم، چراکه همچنان معتقدیم تحت شرایطی امکان حصول یک لیست واحد وجود دارد.» وی درباره ویژگی‌های این لیست واحد افزود: «شرایط ما برای تنظیم یک لیست واحد همان شرایطی است که پیش از این مطرح کردیم یعنی اعضای آن دارای شاخص‌های انقلابی و کارآمدی باشند. از همین منظر هم معتقدیم اگر شرایط به این شکل رقم بخورد مجلسی انقلابی و کارآمد که مورد مطالبه مردم و رهبری است، شکل خواهد گرفت.» سخنگوی جبهه پایداری با تاکید بر اینکه باب گفت‌وگو هیچ‌گاه میان آنها و اعضای شورای ائتلاف بسته نشده است، توضیحات داد: «همچنان ارائه لیست واحد با شورای ائتلاف برای جبهه پایداری در اولویت است و حتی اگر شاهد ارائه یک لیست انقلابی از سوی ائتلاف باشیم، هیچ ابایی نداریم که توافق کرده و از هر 30 نفر اعلام حمایت کنیم. از طرف دیگر حتی اگر بخشی از این لیست هم دارای معیارهای طرح‌شده از سوی جبهه پایداری بود، آمادگی داریم از بخشی از این لیست هم حمایت کنیم و در این حد مشارکت داشته باشیم. نهایتا هم اگر لیست واحد و لیست مشترک محقق نشد ما لیست مستقل برای خودمان خواهیم داشت، لذا برای هر سه این موارد اعلام آمادگی کرده‌ایم.»

منبع: روزنامه فرهیختگان