آبروی ترامپ در گرو توافق جدید است | سکوتِ سؤال برانگیز طرح صلح غزه درباره بازسازی سیاسی فلسطین

اقتصادنیوز: آنچه توافق کنونی درباره صلح در غزه را با آتسبس اکتبر متمایز میکند، موضع آمریکا در این مناقشه است. ترامپ بر نتایج این صلح سرمایهگذاری کرده است.
به گزارش اقتصادنیوز، عملیات تبادل اسرابین مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی از ساعاتی پیش کلید خورده است. در هفته اخیر، با اعلام مقامات آمریکایی مبنی بر پذیرفته شدن طرح صلح ترامپ توسط حماس و اسرائیل، فرصتی موقت برای استراحت از جنگی فاجعه بار در غزه فراهم شد. هردو طرف موافقت کردند که برای مرحله نخست این توافق، یعنی تبادل گروگانها، آمادهاند.
دلایل قانعکنندهای برای یک آتشبس ناموفق دیگر وجود دارد
لئون هادار در نشنال اینترست نوشت: پیش از آنکه چنین توافقی را بتوان موفقیتی دیپلماتیک خواند، باید چند واقعیت ناخوشایند را درنظر گرفت؛ اول آنکه این توافق شباهت زیادی به آتشبس قبلی در ژانویه دارد، آتشبسی که ظرف چند ماه درهم شکست. دوم، بیپاسخ ماندن پرسشهایی است که آغاز کننده این درگیریها میان اسرائیل و حماس بودند.
در ژانویه و مارس 2025، توافقی سهمرحلهای با میانجیگری آمریکا، مصر و قطر امضا شد. این توافق شامل تبادل گروگانها، آزادی زندانیان، ورود کمکهای بشردوستانه به غزه عقبنشینی اسرائیل میشد، اما تنها 58 روز دوام آورد، چرا که اسرائیل در 18 مارس با حملات هوایی ناگهانی، درگیریها را از سر گرفت.
خبر مرتبط دوگانه «معاملهگری» و «روابط شخصی» در دکترین ترامپ در سیاست خارجی | امیدی به پایداری توافق صلح وجود دارد؟اقتصادنیوز: ویژگی دکترین ترامپ مدیریت روابط خارجی از طریق ارتباطات شخصی با رهبران جهان است.
بازیگران دوباره به اول خط برگشتند
شباهتها نگرانکنندهاند. هر دو طرف موافقت خود را درباره مرحله اول طرح اعلام کردهاند، اما در مسایل بنیادین، ناسازگاری هایی را برای پایان درگیری داشتند. اسرائیل توافق قبلی را یک وقفه موقت و حماس آن را آغاز یک آتشبس دائمی و مسیری به سمت تشکیل دولت خودگردان فلسطینی میپنداشت. این درحالی است که در یک زمان واحد، هر دو دیدگاه کاملا با یکدیگر در تضاد هستند.
مولفههایی که در توافق پیشین موجب شکست شد، در توافق جدید نیز وجود دارند. اتکا بر میانجیها، نبود سازوکارهای الزامآورو توافق بر فرایند بدون رسیدن به اجماعی مشترک. درواقع، بهنظر میرسد که کل این ماجرا، به تنظیمات کارخانه بازگشته است و بازیگرها مجدد درجایی که قبلا بودند، ایستاده اند.
آبروی ترامپ در گرو توافق جدید است
آنچه توافق کنونی را با آتسبس اکتبر متمایز میکند، موضع آمریکا در این مناقشه است. ترامپ بر نتایج این صلح سرمایهگذاری کرده است. همچنین او فشار بیسابقهای را بر دوش حماس در مورد موضوع گروگانها گذاشته است. ترامپ با تهدید حماس به عواقب عدم تبعیت این گروه از آزادسازی گروگانها، خود را آماده حمایت ملموس از مواضع اسرائیل کرده است.
در برآوردها، چنین رویکردی نه کاملاً مثبت است و نه کاملاً منفی؛ بلکه نشاندهنده نوعی محاسبه متفاوت درباره نقش قدرت آمریکا در خاورمیانه است. طرح 20 بندی ترامپ با پیشنهاد ایجاد هیئت صلح و نظارت بینالمللی، در تلاش برای ایجاد سازوکارهایی از طریق ایجاد نهادهای بینالمللی، برای تثبیت آتشبس است.
با این حال، پیشفرض این طرح این است که درگیری اسرائیل و حماس یک مسئله مجزا و قابل حل از بالا است، در حالی که این مناقشه، در چارچوب دینامیکهای منطقهای و گستردهتری جریان دارد و نمیتوان آن را با یک توافق واشنگتنمحور حل کرد. سرنوشت این توافق درنهایت نه به فشارهای آمریکا یا هیئتهای بینالمللی، بلکه به بازیگران کلیدی منطقه بستگی دارد؛ بهویژه مصر، عربستان و قطر. این بازیگران تصمیم خواهند گرفت که آیا فشار بر هر دو طرف را حفظ خواهند کرد یا نه. همچنین موضع منطقهای ایران نیز در این میان اهمیت زیادی دارد.
فاجعه انسانی و نیاز به بازسازی
در جنگ اسرائیل بر علیه غزه، بیش از 67 هزار فلسطینی کشته و 170 هزارنفر نیز مجروح شدند.
از طرفی، غزه کاملا غیرقابل سکونت شده است. آتشبس ژانویه نشان داد که حتی وقتی جنگ متوقف میشود، تهیه تدارکات ساختوساز مانند مصالح ساختمانی و تجهیزات به علت محدودیتهای وضع شده توسط اسرائیل، امری دشوار و پردردسر است.
وضعیت نیازهای اولیه انسانی نیز فاجعهبار است. ساکنان غزه به غذا، آب، برق و خدمات پزشکی نیاز دارند. خانوادهها باید دوباره به هم بپیوندند برای از دسترفتگان خود سوگواری کنند. توافق فعلی برای ارسال کمکهای انسانی و بازگشت آوارگان به خانههایشان، گامی ابتدایی و ضروری است.
با این حال، بازسازی واقعی غزه که شامل بازسازی خانهها، مدارس، بیمارستانها و زیرساختهای آب و فاضلاب میشود، نیازمند ورود مصالح ساختمانی، تجهیزات سنگین و آزادی حرکت مردم است. تجربه ژانویه نشان میدهد که اسرائیل احتمالا در برابر بازگشایی کامل تجارت و حرکت آزاد مردم فلسطین، مقاومت خواهد کرد؛ چرا که آن را بهعنوان تدبیری امنیتی علیه سازماندهی مجدد حماس میبیند.
تعارض بنیادی اهداف اسرائیل و حماس
توافق ترامپ با خواستههای دولت اسرائیل در مورد پایان جنگ، بهطور بنیادی متعارض هستند. ترامپ معتقد است که جنگ پس از تحویل گروگانها توسط حماس، پایان مییابد؛ اما اسرائیل میگوید تا زمانی که حماس خلع سلاح نشود، جنگ پایان نخواهد یافت.
همچنین نتانیاهو بر تخریب کامل ظرفیت نظامی و سیاسی حماس تأکید دارد و قصد کنترل بلندمدت امنیتی بر غزه را دارد. این اهداف اساساً با خودگردانی فلسطینیان در تضاد است. از طرفی، حماس همچنان به علیه اسرائیل متعهد است و تمایل زیادی به تحول سیاسی، یا پذیرش یک کشور فلسطینی در مرزهای 1967 در کنار اسرائیل نشان داده است.
جای خالی ساختارهای سیاسی فلسطینی
سکوت طرح درمقابل بازسازی سیاسی فلسطین، کر کننده است. تشکیلات خودگردان فلسطینی که بر کرانه باختری حکومت میکند، نزدیک به دو دهه است که به حاشیه رانده شده است. حماسی که اکنون غزه را اداره میکند، نمیتواند همزمان خلع سلاح شود و همچنان یک نیروی سیاسی باقی بماند. هیچ جایگزین معتبری برای حکومت فلسطینی در طول جنگ ساخته نشده است.
هیئت صلح پیشنهادی ترامپ که خود او قرار است ریاست آن را برعده بگیرد و به همراهی برخی رهبران بینالمللی مانند تونی بلر، نخست وزیر سابق بریتانیا است، نشان دهنده تلاش برای تحمیل حاکمیت خارجی بر غزه است. از نظر تاریخی، چنین ترکیباتی نتایج متفاوتی داشتهاند. دولتهای بینالمللی در بوسنی، کوزوو و جاهای دیگر برای ایجاد نهادهای بومی که قادر به حفظ خود پس از پایان حمایت خارجی باشند، تلاش کردهاند.
غزه اما با پیچیدگیهای بیشتری روبرو است؛ این منطقه از نظر قومی همگن نیست، هیچ حاکمیت دموکراتیکی ندارد و دو سال جنگ آن را ویران کرده است
رویکرد موثرتر و واقعبینانهتر، ایجاد و تقویت ظرفیتهای حکمرانی فلسطینی بهصورت بومی و از پایه است، بهطوری که دولت فلسطینی مستقل توان اداره امور را داشته باشد و تحت نفوذ خارجی قرار نگیرد.
پیامدهای توافق دائمی در منطقه
اگر آتشبس جدید پایدار بماند، چیدمان منطقهای نیز تغییر خواهد کرد. عربستان سعودی سرمایهگذاری زیادی بر منافع حاصل از صلح غزه و ایجاد رابطه با اسرائیل کرده است. یک آتشبس پایدار با حفظ حرکت به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل، به منافع عربستان سعودی خدمت میکند. مصر، که بار انسانی و امنیتی فروپاشی غزه را بر دوش خواهد کشید، علاقه آشکاری به بازسازی و ثبات غزه دارد. قطر نیز نقش خود را به عنوان میانجی حفظ کرده و در محافل حماس، نفوذ دارد.
همچنین بخوانید- دوگانه «معاملهگری» و «روابط شخصی» در دکترین ترامپ در سیاست خارجی | امیدی به پایداری توافق صلح وجود دارد؟
- ضربات طرح صلح ترامپ به دولت نتانیاهو | کشورهای منطقه از صلح در غزه نفع می برند؟
- خیانت بزرگ حاکمان عرب به مردم غزه | ترامپ، نسخه نهایی طرح صلح را به نفع اسرائیل تغییر داد
- افشای طرحهای صهیونیستها برای ترور رهبران حماس در دوحه


