آبانبارهای یزد و ضرورت احیا با کاربریهای جدید
یزد - ایرنا - آب انبارها از سازههای مهم و حیاتی در مناطق کویری ایران است که از معماری منحصر به فردی برخوردار بوده و تا قبل از توسعه شبکه لولهکشی آب از طریق این سازه و قناتها، آب شرب ساکنان مناطق گرم و خشک فلات مرکزی ایران تامین میشده است.
آبانبارها، بخشی از تاریخ معماری ایران از سدههای گذشته تاکنون را تشکیل میدهند، این سازهها علاوه بر نمایش ذوق و هنر معماران ایران، مبین استعداد و هوش آنان در حفظ منابع محدود آب در اقلیم گرم و خشک کویر برای تداوم حیات ساکنان این مناطق است.
از ویژگیهای معماری یزد در طول دوران پرشکوه هنر معماری ایران، آبانبارها و بادگیرهای این استان است. اکثر شهروندان یزدی طعم خنکای آب و نسیم روحبخش آب انبارها را در تابستانهای گرم و سوزان کویری از یاد نبرده اند، اما اکنون برخی از این بناهای تاریخی که دستاورد سالها تجربه و زحمت بوده، به خاکدانی و زبالهدانی تبدیل شده اند.
هم اکنون بنا به دلایلی مانند غیربهداشتی بودن محیط و فضای آبانبارها، پیدایش شبکهی آب شهری و لولهکشی آب بهداشتی، پیشرفت دانش و پیدایش یخچالهای برقی به جای یخدانهای گلی و کوزههای سفالی، بسیاری از آبانبارهای ایران به ویژه در شهرها و نواحی کرانهی کویر از حدود 30 سال پیش به این سو کاربری اصلی خود را از دست داده و این سازه ها که زمانی حیاتیترین عنصر زندگی مردم یعنی آب را نگهداری میکرد، اکنون در پهندشت کویر تنها چند آبانبار بیابانی و میان راهی در مسیر یزد به مشهد و یزد به ابرقو کماکان استفاده میشود.
در برخی روستاهای کم آب ایران، به دلیل نبود آب لولهکشی، کماکان آبانبارها بهترین محل ذخیرهسازی آب باران، قنات و سیلاب است و در برخی شهرها و روستاهای کرانههای دریای جنوب نیز به دلیل شور، تلخ و بدمزه بودن آب چاهها، هنوز برکهها و آبانبارها مناسبترین راه دسترسی به آب شیرین و گواراست، زیرا آبهای شور پس از مدتی انباشته شدن در آب انبار، نمک و دیگر املاح آن تهنشین شده و قابل آشامیدن و گوارا میشود، بزرگترین عیب این برکهها، سرباز بودن و رسوخ گرد و غبار و دیگر عناصر آلاینده است که با افزودن کلر تا اندازهای رفع میشود. با این همه هنوز برخی پیرمردهای مشهدی میگویند: «آب تصفیه شده مانند آب آبانبارها گوارا و خوشطعم نیست.»
اکنون چند دهه است که برخی آبانبارها در سراسر کشور متروک مانده و راهپله و پاشیر آن محل انباشت زباله و خاکروبه اهالی محل شده و محلی برای بروز انواع بیماریهای مسری و رشد حشرات گزنده و ناقل میکروب به ویژه مالاریا و همچنین محل استقرار افراد معتاد و ناباب شده است. از این روی از سوی شهرداریها با بستن در و یا اندود راههای ورودی، این بناهای عمدتا تاریخی از چرخهی بناهای قابل استفاده، خارج شدهاند.
برخی نیز تلاش میکنند تا این مکانها را با بهانه خطر آفرینی و حوادثی مانند سقوط کودکان و یا گازگرفتگی و خفگی افرادی که به درون مخزن آن میروند و یا با هدف افزایش فضاهای عمومی تخریب کنند.
بنابر آنچه گفته شد در این چند دهه، بسیاری از آبانبارها مانند آبانبار رشید یزد و برخی دیگر ویران شده و برخی دیگر نیز بخشی از فضای آنها ویران و به فضاهای عمومی افزوده شده که گنبد و ساقه آبانبار یهودیها در خیابان مسجد جامع که اکنون کف خیابان شده، گنبد آبانبار چهار سوق شاهی که مخزن کتاب و حیاط کتابخانهی وزیری یزد شده، گنبد آبانبار حاج علی صادقیان نعیمآباد که پس از تخریب در جهت توسعه مسجد جوار آن استفاده شده و آبانبار گلشن مهرجرد که پس از تخریب در اختیار هیأت محل گذاشته شده است.
در پی این اقدامات، کارشناسان، معماران و دوستداران آثار تاریخی ایران به واسطه کاربری و دانش و مهارت معماران و مهندسان ایرانی که در آبانبارها به کار گرفته شده و سال به سال با افزودن آزمودههای جدید به بهترین شکل ممکن از آغاز تا اواسط دورهی پهلوی دوم، توسعه و تکامل یافته، در اندیشه بازسازی، پایداری و باززندهسازی این بناها برآمده اند و بر این اعتقادند که اگر به هر دلیل، امکان بهرهوری دوباره از آبانبارها، به سان سدههای گذشته نیست، حداقل از امکانات فضایی آن به نحو شایسته استفاده شود تا از این طریق به کوشش و همت پیشینیان ارج نهیم و تلاششان را پاس داریم، بنا بر این با تلاش این دلسوزان، راههایی برای بهرهوری از فضای آبانبارها در گونههای اقتصادی، خدماتی، آموزشی و تفریحی اندیشیده شده که نمونههایی از آن بیان میشود:
1- تالار غذاخوری: آبانبار سید اسماعیل در تهران
2- چایخانه سنتی: در شهرهای بندرعباس و سمنان و در شهر یزد در سدههای گذشته حتی فضایی در ورودی آبانبار دروازه مهریز به چایخانه اختصاص یافته است.
2- موزه: آبانبار زیر تکیه امیر چقماق که بخشی از موزه آب یزد در آن جای دارد.
3- زورخانه: آبانبار شیخ برهان بندرآباد نخستین آبانباری بود که در یزد به زورخانه تبدیل شد، بدین صورت که با نصب سقف کاذب در میانهی مخزن، فضایی برای گود زورخانه ایجاد و از طریق دیوارهی مخزن راهی برای ورود به آن گشوده شد. همین تدبیر سالیان بعد برای آبانبار امیر چقماق یزد اندیشیده شد و به زورخانهی صاحبالزمان تبدیل شد.
در شهرستان بافق دو حوض (آبانبار) به نامهای آقامحمدتقی و رحیم به زورخانه پهلوان علی عسکر و رحیم تبدیل شده است. (کارگران: 211) و نیز حوض حاجی ابوالقاسم بافق به باشگاه فرهنگی ورزشی تبدیل شده و در شهر گرمسار نیز همین اقدام انجام یافته است. (کیهان هوایی 1375 و قبادیان: 314)
پیشنهادهایی برای بهرهوری از فضای آبانبارها:
1- نمایشگاههای کتاب، خط، نقاشی، عکس و اشیای قدیمی
2- موزههای مردمشناسی و صنایع دستی
3- فضاهای خدماتی، تجارتی و برپایی نمایشگاههای هفتگی در موضوعی خاص، مانند کفش، کیف، لباس، لوازم التحریر و...
4- سینما، تئاتر کودکان، آمفی تئاتر
5- کارگاههای آموزشی مانند کلاسهای خط، نقاشی و قرآن، صنایع دستی، کمکهای اولیه و...
6- قهوهخانه، چایخانه و غذاخوری
7- فضای ورزشی، مانند تالار کاراته، جودو، کشتی، بدنسازی، تنیس روی میز، تی وی گیم، زورخانه و دیگر ورزشهای رزمی که روی تشک انجام میشود. مخازن آبانبار به علت سرپوشیده بودن، بهترین مکان برای ورزشهای سالنی، زمستانی و بانوان است.
8- تالار سخنرانی و گردهمایی
9- کتابخانه و قرائتخانه
10- مکان بازدید وگردشگری
11- ایستگاه آتشنشانی و انبار ذخیره آب برای خودروهای آتشنشانی
12- انبار ذخیره آب برای مواقع ترکیدگی لوله در زمستان، خشکسالی، قحطی، زلزله و جنگ
در سال 1373 در پی احساس نیاز به بهرهوری از این فضاهای آماده و تاریخی از سوی حوزه هنری یزد، پیشنهادی به میراث فرهنگی یزد رسید که چندین آبانبار مناسب را برای انجام کارهای هنری و فرهنگی به حوزه یزد معرفی کند و در پاسخ این آبانبارها معرفی شد: رستم گیو، تخت استاد، فهادان، طاهری (خیابان انقلاب)، رستم دستور (آتشکده) که متأسفانه پیگیری برای انجام عملیات آن نشد.
پیشنهادهایی برای بهرهوری مجدد از آبانبارها
در شهر کاشان، با وجود گذشت سالها از ایجاد لولهکشی شهری، در سال 1355 نهضت بهرهبرداری از آبانبارها «به عنوان بهترین منبع ذخیره پایدار و متناسب با اقلیم این دیار» آغاز شد زیرا به این نتیجه رسیده بودند که «آب شاه» تنها منبع تغذیه آبانبارهای کاشان بسیار سبک، طبیعی و استاندارد است. از این رو مردم به خاطر کیفیت مطلوب این آب، از آن سال، جسته و گریخته شروع به آبگیری در آبانبارهای تاریخی کردند» (عطارها: 190) تا اینکه در سال 1377 به همت سعید عطارها و با همکاری فرمانداری، میراث فرهنگی و مرکز بهداشت محیط کاشان، به منظور سامان دادن به این حرکت خودجوش مردم، گروهی به نام «کمیته حفظ، احیا و بهسازی آبانبارهای تاریخی» تشکیل شد و کار آبرسانی دوباره به آبانبارها و بهداشتی شدن آب و محیط آبانبارها را سامان داد.
از فعالیت جنبی این کمیته، تهیه شناسنامه جامع وضعیت تاریخی و موقوفات آبانبارها، ساخت و یا احیای سقاخانههای قدیمی جنب سردر ورودی، رساندن آب از پاشیر به شیرهای همتراز کوچه، مرمت و احیای آبانبارها و آداب و رسوم مربوط به آن و نیز تغییر کاربری برخی آبانبارهای متروکه به فضاهای خدماتی و ورزشی بوده است. (عطارها: 195-190)
هنوز هم برخی اهالی یزد معتقدند، آب آبانبارها در موقع قطع آب شهر، بهترین گزینه برای تامین آب است، آبانبارها در مواقع جنگ و بمباران شهرها و تخریب منابع و یا مسموم شدن آب توسط نیروهای دشمن و خرابکاران، میتواند بهترین جایگاه آبرسانی به مردم شهر باشد.
حسین نوربخش با بررسی برکههای جنوب ایران و سنجش بادگیر آنها، شیوههای نگهداری آب در کرانههای دریای جنوب، پیشنهاد کاربری دوباره آنها را این گونه داده است: «اهمیت برکههای آب، بیشتر در این است که آب شیرین در سواحل و بنادر و جزایر منطقه یافت نمیشود و آب لولهکشی نیز شور و قابل شرب نیست، آب حاصله از دستگاههای آب شیرینکن نیز مقدارش کم بوده و در عین حال که گوارا نیست، جوابگوی جمعیت رو به افزایش شهرها، روستاها و جزایر نمیباشد. از این روی مردم محل به برکهها روی میآورند و چشم امیدشان به آسمان و آبهای ذخیره در برکههاست.» (نوربخش: 90)
او سپس میافزاید: «در طول دهها سال ثابت شده است که برکههای آب، تنها مراکز و مخازن تأمین آب آشامیدنی مردم بودهاند و این برکهها به علت واقع شدن در مسیر سیلابها و خصوصا از نظر دارا بودن گنجایش کافی برای نگهداری آب در صورتی که گل و لای آنها به طور مرتب خارج گردد و کاملا تعمیر و نوسازی شوند و نیز به آب کلر اضافه شود، به خوبی میتوانند آب شرب یکساله مردم را ذخیره کند.» (نوربخش: 90)
نوربخش پیشنهادهای خود را برای کمک به ادامه استفاده از برکههای جنوب به شرح زیر بیان میدارد: «پابهپای ایجاد و توسعه تأسیسات تصفیه آب دریا و ساختمان مخازن آب شیرین و حتی لولهکشی آب از دور یا نزدیک به سواحل دریا، در تعمیر و لایروبی برکهها هم کوشش شود و حتی اگر اعتبار کافی وجود داشته باشد، بر تعداد برکهها در شهرها و روستاهای بنادر و جزایر افزوده شود و برای هر برکه و آب انبار آن یک شناسنامه صادر و به شهرداری ها واگذار شود تا در بودجه خود اعتباری برای مرمت برکهها منظور کنند.
قبادیان نیز در تأیید این سخن در کتاب خود آورده است: «در دو شهر تاریخی و بسیار زیبای بندر لنگه و بندر کنگ و ساحل خلیج فارس تعداد بسیار زیادی آبانبار وجود دارد که هنوز مورد استفاده گسترده اهالی میباشند. دلیل این امر، بدین لحاظ است که در شهرستان بندر لنگه کماکان تنها آب شیرین قابل استفاده در دوازده ماه سال برای اهالی، آب ذخیره شده در آبانبارهاست.» (قبادیان: 313-312)
خیرخواه از پژوهشگران آبانبار نیز بر این باور است که «بازگشت به گذشته و فناوری بومی و سنتی ساکنان این سرزمین در رابطه با مسأله تأمین آب به خوبی نشان میدهد که آنان توانستهاند در یک منطقه زیستی بسته و بدون وابستگی به محیط خارج، از جهت نیازهای محلی، خودکفا باشند. احیا و به کارگیری فنون و روشهای سنتی تأمین، نگهداری و مصرف آب در کنار روشهای مدرن و ترکیب منطقی این دو شیوه با یکدیگر، میتواند کمک مؤثری به حل بحران آب در این گونه سکونتگاهها و دستیابی به توسعه پایدار باشد، لذا ارگانهای مختلف دولتی و بخش خصوصی، با انجام مطالعات و بهرهگیری از فناوریهای موجود و استفاده از تجارب بومی و محلی خواهند توانست سهم مؤثری در بحرانزدایی و حل مشکل کم آبی در این برهه از زمان به عهده گیرند.» (خیرخواه: 85)
یکی دیگر از اقدامات مهم در این زمینه جلوگیری از تخریب و محو برکهها و ایجاد خانههای مسکونی و یا مغازه و فروشگاه در محل برکههاست، زیرا برکهها تنها برای تأمین آب آشامیدنی مردم ساخته و یا وقف شدهاند و هیچکس حق تغییر کاربری آنها را ندارد، چرا که استفاده از محل برکهها به غیر از منظور و مقصود بانیان آنها، گناه و حق نشناسی به سازندگان و دهانکجی به مردم بومی سواحل، بنادر و جزایر منطقه که چشم به آب برکهها دوختهاند، است.» (نوربخش: 91-90)
کارشناس دیگری معتقد است که با توجه به گرانی ماشین آلات تصفیه آب، جمعآوری آب باران در آبانبارها، ارزانترین و مناسبترین راه برای تامین آب شرب است و اگر با بهرهوری از دانش و تکنیک امروز، برای رفع عیوب این آبانبارها تلاش شود، میتوان برای تمام نقاط کم آب کشور، آبی مطمئن را در طول سال فراهم کرد. (فرزاد: 5 و 89)
قبادیان، اقلیمشناس ایرانی میگوید که در مناطق حاشیه کویری، بسیاری از این آبانبارها با وجود لولهکشی آب شهری، هنوز مورد استفاده قرار میگیرد، وی بنا بر تجربههای شخصی خود بیان می کند که: «آب این آبانبارها خنکتر و گواراتر از آب لولهکشی است و از املاح، خصوصا گچ که در آب اغلب این نواحی وجود دارد، عاری است. در منطقه قصرالدشت شیراز، حدود نیمی از بیست و هفت آبانبار قدیمی آن هنوز مورد استفاده مردم است، اهالی شیراز که در روزهای تعطیل به باغهای این ناحیه میآیند، برای یک روز هم که شده سعی در پرهیز از آب گچدار شیراز میکنند و در موقع بازگشت، ظرفی را از آب پر میکنند و با خود به شیراز میبرند.» (قبادیان: 311)
با محاسبه میزان آب مصرفی مورد نیاز روزانه میتوان با طراحی سیستمی مانند لولههای مسی و یا مخازن آب گالوانیزه و قرار دادن آنها در مخزن آبانبارها، آب شرب بهداشتی مورد نیاز را تأمین کرد، به طوری که این لولهها یا مخازن به سیستم آب شهری یا سیستمهای دیگر که بهداشتی هستند، متصل شود، به عبارت دیگر با تلفیق آبانبار و مخزن گالوانیزه یا سیستم لولهکشی، آب شرب بهداشتی موردنیاز تأمین میشود که آبانبار به عنوان سیستم سرمایش انفعالی با مخزن گالوانیزه یا سیستم لولهکشی آب شرب خنک مورد نیاز را تأمین می کند.
اقداماتی ضروی برای احیاء و کاربری مجدد آب انبارها
1- احیا، بهینهسازی، مرمت و نگهداری آبانبارها به عنوان نمادی از فرهنگ و هنر معماری ایران
2- توجه به شیوههای بومی نگهداشت آب و دستیابی به پایداری به منظور فرهنگسازی حفظ منابع آب در سرزمین کم آب ایران
3- تهیه شناسنامه جامع آبانبارها
4- شناسایی موقوفات، واقفان و متولیان آبانبارها (به عنوان الگوی مردمی خاص در حمایت مستمندان)
5- تعیین افرادی جهت تولیت آبانبارها...
6- مشارکت مردم، مسؤولان دولتی و کارشناسان در حفظ این سازه بومی
7- فرهنگسازی عمومی در استفاده از آبانبار به عنوان شبکه دوم آب شهری
8- ساماندهی شیوههای آبگیری آبانبارهایی که هنوز مورد استفاده مردم است
9- ایجاد محلهایی در مدخل آبانبارها برای استفاده عمومی (مثلا استفاده از الکتروپمپ برای انتقال آب به ورودی آبانبار...)
10- تجهیز آبانبارها با استفاده از تجارب نواحی دیگر...» (خیرخواه: 85)
از میان شهرهای استان یزد، آبانبارهای شهر اردکان کماکان قابل استفاده هستند، زیرا از چند سال پیش به همت شهرداری، بسیاری از آنها مرمت و قابل استفاده شده، چنانچه اکنون از 147 آبانبار این شهر 105 مکان آن قابل بهرهبرداری شده است. بیشتر آنها کنتور آب و برق موقوفه دارند و درون مخزن آنها تلمبه برقی کار گذاشته شده و در کوچه، شیر برداشت آب دارند. برای ساخت یک آبانبار ساده باید صدها میلیون تومان هزینه شود و این سازه ها در جذب توریست و ایجاد اشتغال مؤثر است بنا براین نباید این ثروت سرشار مادی و فرهنگی را ویران کنیم.
سخن آخر
اکنون زمان آن فرارسیده تا به آب انبارها هویتی دوباره بخشیده شود، اگرچه پیشرفت فناوری، اجازهی بهرهوری دوباره از آن را نمیدهد، اما زمان آن است که غبار فراموشی را از تن این اسناد زنده تاریخ بزداییم و اگر آبی در آن نمیریزیم، حداقل غبار آنها را پاک کنیم و درهایشان را برای درسآموزان نسل کنونی باز بگذاریم. (مسرت: 978)
از میان 400 آبانبار موجود در استان یزد، حدود 120 آبانبار ظرفیت لازم برای بازدید گردشگران را دارد، اما تنها برای پنج آب انبار آماده سازی شرایط برای کاربری های جدید صورت گرفته است.
منابع
روزنامه کیهان 17 مهر سال 1352
«آبانبارهای قدیمی سمنان تغییر کاربری میدهند»، کیهان هوایی، ش 1210، (21/9/1375): 3.
خیرخواه آرانی، رضا: «بررسی بنای بومی و فرهنگی آبانبار (با تأکید بر آبانبارهای کاشان)» فرهنگ اصفهان، ش 31 (بهار 1385): 85-79.
«شهر آبانبارها، تنها 5 آبانبار دیدنی دارد» خاتم یزد، س 2، ش 153 (13/11/1384): 4.
عابدینی، حسین: آبانبار، پژوهش درس معماری و هنر اسلامی (2)، دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه یزد.
عطارها، سعید: «راز و رمزهای آبانبارهای کاشان» فرهنگ مردم، س 5، ش 19 و 20 (پاییز و زمستان 1385): 196-186.
قبادیان، وحید: بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران، تهران: دانشگاه تهران، چاپ سوم، 1384.
کارگران بافقی، رضا: تاریخ بافق، یزد: نیکو روش، 1380.
مسرت، حسین: «آبانبار یا خاک انبار» در کتاب یزد یادگار تاریخ: حسین مسرت، یزد: انجمن کتابخانههای عمومی استان یزد، 1376، ج 1: 978.
نوربخش، حسین: «برکههای آب در سواحل خلیج فارس» فرهنگ مردم، س 1، ش 2 (تابستان 1381): 91-78.
گفت و گو با مصطفی قطبزاده، (18/1/1387).
* نویسنده و محقق فرهنگ پژوه یزد
*س_برچسبها_س*