یک‌شنبه 4 آذر 1403

آقای کیهان! مرغ کیلویی چند؟!/ من می‌گم انف تو نگو انف

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
آقای کیهان! مرغ کیلویی چند؟!/ من می‌گم انف تو نگو انف

گزارش کیهان علیه رسانه‌های مستقل و مجوز‌دار که با بحران ریزش و کاهش اعتماد مخاطب به رسانه‌های داخلی و گرانی سرسام‌آور کاغذ رو‌به‌رویند و صورت خود را با سیلی سرخ نگاه داشته‌اند یادآور حکایت ملا نصرالدین است که پول خود را در کوچه تاریک گم کرده بود ولی در خانه از زن و فرزند می خواست بگردند و پیدا کنند! با این توجیه که آن کوچه تاریک بود و از رهگذران نمی‌توانستم بخواهم بگردند ولی خانه روشن...

عصر ایران؛ یادداشت وارده /- روزنامه کیهان در نوشته امروز خود که به عنوان «تیتر یک» منعکس شده رسانه‌های چاپی داخلی با گرایش اصلاح‌طلبانه و اعتدال‌گرایانه یا مستقل و غیر دولتی را به باد انتقاد گرفته و مصادیق ادعایی کهنه و هزار هزار بار گفته و اتهام زده شده را تکرار و آنها را به «بازی ناجوانمردانه با امنیت روانی جامعه» متهم کرده تا مصداق سخنان اخیر رهبری معرفی و پرونده سازی کند حال آن که اشاره مشخص ایشان به شایعات فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بوده است.

کیهان اما در حال‌و‌هوای نیمه دوم دهه 70 و ماقبل انقلاب هوش به سر می‌برد و دست از سر روزنامه‌های چاپی برنمی‌دارد در حالی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همایش اخیر «هوش مصنوعی و رسانه‌ها» به صراحت و با آمار از کاهش چشم‌گیر رسانه‌های چاپی و کاغذی و بی‌اثر بودن نظارت به شیوه‌های قبل گفت.

روزنامه کیهان در گزارش امروز همچنین فهرستی از موفقیت‌های دولت ابراهیم رییسی را قطار کرده و رسانه‌های مستقل را به باد انتقاد گرفته که چرا اینها را منعکس نمی‌کنند؟ این در حالی است که تیترهای صفحه اول کیهان در تمام سال‌های دولت قبل و حتی سه سال کاهش تورم و یک رقمی شدن آن در فضای برجامی منفی بود به گونه‌ای که برخی از رسانه‌های برانداز به آنها استناد می‌کردند و در مقاطعی هم تلویزیون منافقین به روحانی می‌تاخت هم کیهان.

انتظار کیهان این است که روزنامه های دیگر هر روز تیتر بزنند: برجام احیا نشد اما اوضاع اقتصادی خوب شد، به به!/ به اف‌ای‌تی‌اف نپیوستیم اما وضع مردم بهتر شد چه چه / تا دیروز به عربستان فحش می دادیم حالا با آل سعود آشتی کردیم؛ عجب مصلحتی....

گزارش کیهان علیه رسانه‌های مستقل و مجوز‌دار که با بحران ریزش و کاهش اعتماد مخاطب به رسانه‌های داخلی و گرانی سرسام‌آور کاغذ رو‌به‌رویند و صورت خود را با سیلی سرخ نگاه داشته‌اند یادآور حکایت ملا نصرالدین است که پول خود را بیرون خانه و در کوچه تاریک گم کرده بود ولی در خانه از زن و فرزند می‌خواست بگردند و پیدا کنند! با این توجیه که آن کوچه تاریک بود و از رهگذران نمی‌توانستم بخواهم بگردند ولی خانه روشن است و می توانم از زن و فرزند خود بخواهم!

چشم های کیهان روزنامه نگاران کوچ کرده را می بیند اما مجریان رفته صدا و سیما را نه! مجریانی که داخل ایران هم حاضر به تکرار نوع ادبیات صدا و سیما نیستند.

درد کیهان از ایران‌اینترنشنال و فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است ولی به شرق و اعتماد گیر می دهد! در حالی که موضع روزنامه های اصلاح طلب علیه تلویزیون ایران اینترنشنال مشخص است و حجم حملات آنان به رسانه های اصلاح طلب بیش از کیهان است.

خیال می کنند اگر اینها نباشند مردم کیهان می‌خوانند و نمی‌دانند بیننده تلویزیون‌های ماهواره ای را بیشتر می‌کند و همین حالا هم مردم را از صرافت روزنامه خوانی انداخته اند. البته حالا بهتر معلوم می شود که چرا همفکران‌شان در صدا و سیما خیال می‌کنند اگر شبکه نمایش خانگی را از پا بیندازند بیننده صدا و سیما زیاد می‌شود غافل از این که به صدا و سیما برنمی‌گردند بلکه به سریال‌های جِم برمی‌گردند!

کیهانی که 8 سال تمام علیه دولت جمهوری اسلامی ایران به ریاست شیخ حسن روحانی می‌نوشت و تیتر پشت تیتر منفی می‌زد و حالا می‌گوید چرا مجیز دولت فعلی را نمی‌گویند؟ می‌گفتند قیمت مرغ ربطی به تحریم ندارد و از بی عرضگی مدیران است و حالا لام تا کام سخن نمی‌گویند! البته توصیه به اشکنه و دو وعده غذا د‌ر روز و قناعت هست!

اینها همه در حالی است که به شمار خبرگزاری‌های قبلی رسانه‌های دولتی هم اضافه شده و دولت که عوض می‌شود خط و ربط عوض می‌کنند و همه با هم و با صدا و سیما جمع شان جمع است و آن قدر مثل هم اند که قرار شده برخی از آنها در هم ادغام شوند! با این اوصاف و به رغم برخورداری از بودجه‌های کلان مشخص نیست چرا از مقالات تحلیلی رسانه‌های مستقل و تازه چاپی و کاغذی این فدر نگران‌اند؟

حکایت کیهان حکایت آن معلم است که الف را انف تلفظ می‌کرد و به نوآموزان تشر می‌زد: من می‌گم انف تو نگو انف! یعنی من حق داشتم علیه دولت قبل بنویسم (انف) و به رسانه‌های مستقل در مقام اتهام و تحقیر بگویم حامی دولت حتی اگر دولت قبل از آنها شکایت هم کرده بود و جور یحامی دولت را جرم می دانست که انگار حامی دولت نتانیاهو بودند - در حالی که حامی به معنی مصطلح هم نبودند - اما حالا کسی حق ندارد بگویدبالای چشم دولت آقای رییسی ابروست. چرا؟ چون به این پیشرفت ها نایل آمده است:

«خنثی‌سازی تحریم‌ها، رونق دیپلماسی اقتصادی با جهان فراغرب از کشورهای منطقه و همسایه گرفته تا چین و روسیه و آمریکای لاتین، گسترده واکسن و مهار کرونا، عضویت ایران در پیمان شانگهای، انعقاد قرارداد سوآپ گازی با ترکمنستان و آذربایجان، سفر وزیر خارجه به پکن و آغاز اجرای سند همکاری 25 ساله میان ایران و چین، پیگیری همکاری بلندمدت با روسیه، سفرهای استانی و مدیریت جهادی و میدانی برای حل مشکلات و خدمت به مردم، رشد صادرات به همسایگان، افزایش صادرات نفت و رشد متوسط ماهانه صادرات غیرنفتی نسبت به میانگین هشت سال عملکرد دولت روحانی در پنج ماه نخست فعالیت دولت سیزدهم، صادرات سوخت، قراردادهای جدید با ترکیه و پاکستان و عراق، احیای کارخانه‌های تعطیل شده، حمایت از تولیدکنندگان داخلی و دستور محدود کردن واردات دارای مشابه داخلی، اجرای طرح جهش تولید مسکن، مبارزه با فساد و بستن گلوگاه‌های فساد، بازگرداندن تدریجی دلارهای بلوکه شده، حل مشکل قطع پی‌در‌پی برق و...»

بسیار خوب! با ادبیات کیهان در سال‌های 76 تا 84 و 92 تا 1400 می‌توان پرسید: اگر این فهرست بلندبالا را به اکبر آقا سوپری یا اصغر آقا سوپر گوشت محل ارایه دهیم گوشت و مرغ و تخم مرغ به ما می‌دهد؟!

کیهان همچنین به این پرسش پاسخ نداده که اگر کارنامه آین قدر مشعشع است چرا تلألؤ آن را نمی‌بینیم و چرا معاون اقتصادی دولت و وزیر نابغه کار با شعار یک میلیون شغل با یک میلیون تومان و رییس بانک مرگزی و رییس بورس را از قطار پیشرفت پیاده کردید؟ چرا این فهرست شبیه لیست وعده ها نیست که در صدر آن یک میلیون خانه در سال بود؟ پیوستن و عضویت در شانگهای را که آقای شمخانی در مرداد 1400 و قبل از تشکیل دولت جدید اعلام کرد و علت آن قطع حمایت ایران از اپوزسیون تاجیکستان بود و تاجیکستان هم رای موافق داد. با ادبیات کیهان می توان پرسید حالا با این شانگهای مرغ و تخم مرغ و خانه ارزان می شود؟ یا همین شامگهای را در همان دو وعده مورد نظر حاج آقا مصباحی مقدم صرف کنیم؟

بله. از این خوان گسترده کسانی متنعم و منتفع و بهره‌مند شدند. کل شفاف آن نمایندگان مجلس انقلابی اند که هم سه برابر حداقل دستمزد حقوق می گیرنذ و هم بابت دفتر و کارمندان دفتر که بعضا از بستگان اند دریافتی دارند! یعنی جا قحط است و از اتاق استانداری و شهرداری و دهداری و مشجد نمی توانند استفاده کنند و در میتن خیل رای دهندگان چهار نفر داوطلب خدمت ولو یک روز در هفته پیدا نمی شود و همه باید حقوق ماهانه بگیرند!

بله. افرادی که آرزوی کار در یک رسانه معتبر را داشتند حالا در رادیو تلویزیون برنامه می‌سازند و به دستمزدهای اندک بیرون صدا وسیما می‌خندند. در قاب تلویزیون هم مثل استاد شهبازی به بینندگان ناهمفکر نیشخند می زنند. با این حال مشخص نیست چرا همچنان به رسانه های چاپی و کاغذی مظلوم گیر می دهد و تا این تتمه را هم خاموش نکند دست‌بردار نیست؟

کانال عصر ایران در تلگرام تماشاخانه

گریه کردن جکی چان و دخترش وقتی فیلم‌های قدیمی‌اش را نگاه می‌کند (فیلم)

رویداد عجیب در آمریکا / گردهمایی هزاران نفر در لباس حیوانات عروسکی (فیلم)

فیلم های دیگر
آقای کیهان! مرغ کیلویی چند؟!/ من می‌گم انف تو نگو انف 2
آقای کیهان! مرغ کیلویی چند؟!/ من می‌گم انف تو نگو انف 3
آقای کیهان! مرغ کیلویی چند؟!/ من می‌گم انف تو نگو انف 4