آموزههای جنگ 12روزه

23 خردادماه ساعت حدود 3:30 بامداد، اسرائیل در سه عملیات جداگانه به ایران حمله کرد و جنگ 12روزهای را رقم زد که بدون شک در آینده جزو دروس نظامی خواهد شد. یکی از این عملیات که منجر به شهادت چند تن از فرماندهان نظامی کشور شد و عملیاتی بهنام «نارنیا» که 9 نفر از دانشمندان هستهای را ترور کرد. عملیات سوم هم حمله به سیستمهای ناوبری و پرتابکنندههای موشکی بود که هرچند هنوز از سوی مقامات...
این جنگ، آموزههای مهمی برای ایران، منطقه و البته جهان داشت و نشان داد که دفاع از حریم هوایی میتواند چقدر ضروری و تعیینکننده باشد. این آموزه برای مثال برای کشوری مانند ترکیه کاملا محسوس شد، بهطوریکه ترکیه در برنامههای دفاعی خود طرح «گنبد فولادی» را برای حفظ حریم آسمان خود تدوین کرده است. جنگ 12روزه نکته دیگری را هم فاش ساخت. این نکته را بهتر است از زبان سان تزو، استراتژیست نظامی چینی که حدود 2500سال پیش در کتاب «هنر جنگ» خود نوشته است بیان کنیم. آن هم شناخت دشمن است. سان تزو درباره شناخت دشمن مینویسد: «اگر دشمن را بشناسی و خود را نیز، از صد نبرد بیمی نخواهی داشت؛ اگر خود را بشناسی و دشمن را نشناسی، برای هر پیروزی یک شکست خواهی داشت و اگر نه خود را بشناسی و نه دشمن را در هر نبرد شکست خواهی خورد.»
اسرائیل در حمله به ایران از دو فاکتور فریب و نفوذ استفاده کرد و همین دو فاکتور باعث شد که ایران در ابتدا غافلگیر شود، هر چند که بهسرعت توانست نیروی خود را سازماندهی مجدد کند.
جنگ 12روزه همچنین نشان داد که ایران در منطقه و جهان فاقد یک دوست تاکتیکی و استراتژیک است. در این جنگ هیچیک از کشورها و دولتهایی که پیش از این اظهار دوستی میکردند کمک شایانی به ایران نکردند. عراق بهعنوان یک کشور دوست عملا فاقد توان پدافند هوایی موثر علیه اسرائیل بود و آن کشور از فضای هوایی عراق برای حمله به ایران استفاده کرد. اینکه چرا کشورهای دوست مانند عراق و حتی ترکیه قادر نشدند با ایران در مقابله با اسرائیل همراهی کنند را میتوان در این مهم جست که ایران با هیچکدام از کشورهای همسایه و نیز چین و روسیه پیمان نظامی - دفاعی نداشته است. نداشتن یک پیمان نظامی - دفاعی اولین حلقه مفقودهای بود که در این جنگ 12روزه بهخوبی خود را نشان داد. پیش از انقلاب، ایران عضو یک پیمان نظامی - دفاعی به نام سنتو که شامل کشورهای ترکیه و بریتانیا و پاکستان میشد، بود اما پس از انقلاب، ایران از این پیمان خارج شد و عملا خود را در برابر دشمنان ازجمله عراق زمان صدام حسین، تنها باقی گذاشت.
درحالحاضر در جهان بیش از 20 پیمان نظامی - دفاعی وجود دارد که آمریکا و روسیه محورهای این پیمان هستند. مهمترین پیمانهای نظامی - دفاعی جهان شامل ناتو است که حدود 32 کشور جهان ازجمله ترکیه، همسایهمان، را در بر میگیرد. اوکراین در حال پیوستن به این پیمان بود که مورد حمله روسیه قرار گرفت. ماده کلیدی این پیمان آن است که حمله به یک عضو، حمله به همه تلقی میشود.
پیمان نظامی - دفاعی مهم دیگر پیمان ائتلاف شورای همکاری نظامی خلیج فارس است که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با یکدیگر امضا کردهاند. ائتلاف های نظامی دوجانبهای هم وجود دارد مانند پیمان امنیتی آمریکا و ژاپن، پیمان امنیتی آمریکا و کرهجنوبی و اتحاد نظامی آمریکا و فیلیپین. در اصل میبینیم که کشورهایی که بهتنهایی قادر به دفاع از خود نیستند سراغ پیمانهای مشترک نظامی میروند که در برابر دشمن تک و تنها نباشند.
اما مورد دیگری که جنگ 12روزه نشان داد و ایران را آسیبپذیر کرده بود، نداشتن منافع اقتصادی از سوی دیگر کشورها بود. این در واقع دومین حلقه مفقوده ایران بود. هرچند موضوع نفت ایران برای جهان از اهمیت بسزایی برخوردار است اما تجربه و سابقه تاریخی نشان داده که کشورهای دیگر میتوانند بهسرعت خلأ نفت ایران را پر کنند. آنچه مهم است منافع اقتصادی شرکتهای چندملیتی و کشورها در داخل ایران است؛ مانند سرمایهگذاریهای کلان در زیرساختارها، تولید و... که کوچکترین آسیب به ایران بتواند آنها را معترض کند. بهرغم تاکیدات زیادی که از سوی دلسوزان و صاحبنظران در این زمینه مطرح میشد اما متاسفانه شرایط سیاسی کشور به گونهای رقم خورده بود که هیچ شرکت یا کشوری حاضر به سرمایهگذاری در ایران نبود. در واقع سرمایهگذاریهای خارجی سپر دفاعی یک کشور محسوب میشود.
جنگ 12روزه نشان داد که اگر ایران دارای پیمان نظامی - دفاعی میبود و اگر ایران هاب سرمایهگذاریهای خارجی میشد، نهتنها اسرائیل بلکه هیچ کشوری جرات حمله به ایران را نداشت. من جرب المجرب حلت به ندامه.
* روزنامهنگار
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید