جمعه 9 آذر 1403

اتحادهای منطقه‌ای شاه‌کلید غرب‌زدایی

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
اتحادهای منطقه‌ای شاه‌کلید غرب‌زدایی

ایران باید مذاکرات دو جانبه با چین و روسیه را با هدف مقابله مشترک با سیاست‌های تمامیت‌خواهانه آمریکا و مهار راهبردی واشنگتن تقویت کند مانع همگرایی برخی کشورهای منطقه با غرب شود.

به گزارش مشرق، «حسن شکاری» کارشناس مسائل اورآسیا در یادداشتی که در اختیار دفتر منطقه‌ای خبرگزاری فارس قرار داد، به رویکرد ایالات متحده آمریکا و شکل‌گیری ائتلاف‌هایی علیه ایران در منطقه پرداخت.

در بخش اول این تحلیل گفته شد که عملکرد ایالات متحده آمریکا در دست کم تاریخ یک سده اخیر این کشور بیانگر این بوده است که استراتژی کلان آن، همواره فراتر از دغدغه در خصوص «امنیت فیزیکی»، ایجاد یک «نظام جهانی مطلوب آمریکایی» بوده است.

در حالی‌که در ابتدای دهه 1990، آمریکایی از فروپاشی رقیب نظامی و ایدئولوژیک خویش خوشحال بودند، بر این واقعیت نیز آگاه بودند که این تک قطبی نظام بین الملل مبتنی بر قدرت هژمون ایشان میان پرده‌ای بیش نخواهد بود مگر اینکه استراتژیست‌ها و سیاستگذاران آمریکایی، با طراحی راهبردهایی، مانع از کنشگری بازیگران مستقل و تهدیدکننده هژمونی آمریکایی شوند که طبیعتا در صدر فهرست این بازیگران چین، روسیه و ایران قرار داشته و دارد.

با توجه به روندهای در حال ظهور می‌توان شکل‌گیری ائتلاف‌هایی را در پیرامون جمهوری اسلامی ایران مشاهده کرد که با هدایت و پشتیبانی آمریکا با هدف انزوای کامل ایران و حذف مزیت‌های راهبردی کشورمان در مناطق پیرامونی طراحی شده است.

طرح شام جدید

«مصطفی الکاظمی» نخست‌وزیر عراق بعد از گذشت یک روز از سفرش به آمریکا در گفت وگو با روزنامه «واشنگتن پست» در تاریخ 2 شهریور 1399، از طرحی موسوم به طرح «شام جدید» با مشارکت اردن و مصر رونمایی کرد که همکاری اقتصادی میان سه کشور مصر، اردن و عراق و رونق اقتصادی عربی را در منطقه دنبال می‌کند.

الکاظمی در توضیح این پروژه افزود: با اجرای این طرح تبادل سرمایه و فناوری بین این 3 کشور به صورت آزاد انجام خواهد شد. در چارچوب این طرح، انتظار می‌رود که در بحث‌های اقتصادی سران 3 کشور، موضوع خط لوله نفتی بصره به بندر «عقبه» در اردن و از آنجا به مصر با هزینه 18 میلیارد دلار را مطرح کنند.

مصر و اردن تمایل دارند که نفت را از عراق با تخفیف 16 دلار در مقایسه با قیمت نفت برنت خریداری کنند. در مقابل عراق آمادگی خود را برای واردات برق از مصر و اردن از طریق ارتباط شبکه‌های برق 3 کشور ابراز داشته است و انتظار می‌رود که اردن نیز بر اجرای توافق‌های صورت گرفته در بخش انرژی، تبادلات بازرگانی و سرمایه‌گذاری بین دو کشور تاکید کند.

به نظر می‌رسد این طرح به مفهوم رویکرد عراق به سمت اقتصاد آمریکایی، کشورهای حوزه خلیج فارس، مصر و اردن است و این به معنای صرف نظر کردن از توافقنامه با چین است که دولت «عادل عبدالمهدی» با پکن در 2019 امضا کرده است.

تقویت همکاری‌های اقتصادی ذیل پیمان «صلح ابراهیم»

«پیمان ابراهیم» بیانیه مشترک رژیم صهیونیستی، امارات متحده عربی و ایالات متحده بود که در 13 اوت 2020 منعقد شد و از این واژه همچنین برای اشاره کلی به توافق‌نامه‌های صلح به ترتیب توافقنامه صلح رژیم صهیونیستی امارات متحده عربی و توافق‌نامه عادی‌سازی روابط بحرین رژیم صهیونیستی استفاده شد.

این توافق‌نامه‌ها توسط «عبداللطیف‌بن راشد الزایانی» وزیر امور خارجه بحرین، «عبدالله‌بن زاید آل نهیان» وزیر خارجه امارات و «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در 15 سپتامبر سال 2020 در واشنگتن دی سی امضا شد.

در 23 اکتبر سال 2020 نیز سودان به توافق ابراهیم پیوست. این توافقنامه دریچه همکاری گسترده اقتصادی، از جمله سرمایه‌گذاری‌های رسمی را باز کرد. دفتر سرمایه‌گذاری ابوظبی اولین شعبه خارج از کشور خود را در رژیم صهیونیستی افتتاح کرد. تعدادی رستوران کوشر نیز در امارات متحده عربی افتتاح شد تا بتوانند از بازدیدکنندگان یهودی پذیرایی کنند.

به گزارش بلومبرگ و سایت‌های بین‌المللی امور نفت مانند اویل‌پرایس، رژیم صهیونیستی و امارات در چارچوب این پیمان، توافقاتی برای همکاری نفتی را با تکیه بر بهره‌برداری از خط لوله نفتی ایلات اشکلون امضا کرده و وارد مذاکرات محرمانه برای تعیین جزئیات آن شدند.

هدف از این توافق این است که نفت امارات با نفتکش به بندر اسرائیلی ایلات در ساحل دریای سرخ برسد و از خط لوله 254 کیلومتری به بندر دیگر اسرائیل، اشکلون در ساحل مدیترانه منتقل شده تا از آب‌های این دریا به اروپا صادر شود. امارات با انتخاب این مسیر، خود را از انتقال نفت صادراتی‌اش از آبراه سوئز بی‌نیاز خواهد کرد.

در تاریخ 23 مهر 1399«آدام بونر» رئیس اجرایی موسسه آمریکایی برای همکاری مالی در جریان سخنرانی خود در حاشیه مراسم امضای توافقات میان ابوظبی و تل‌آویو در اراضی اشغالی، از راه‌اندازی «صندوق ابراهیم» با سرمایه اولیه 3 میلیارد دلاری در اورشلیم با عنوان صندوق توسعه مالی بین‌المللی برای تقویت پیمان صلح اسرائیل و امارات خبر داد، به احتمال زیاد به این پروژه نفتی علاقه‌مندی نشان داده و در آن مشارکت خواهد داشت.

در تاریخ 3 آبان 1399، «یک مقام نزدیک به مذاکرات» به رویترز گفته است که انتقال نفت می‌تواند به زودی و حتی از اوایل سال 2021 آغاز شود. اسرائیل در سال‌های گذشته از مسیر بالعکس خط لوله ایلات اشکلون، یعنی از اشکلون به ایلات، برای انتقال نفت جمهوری آذربایجان استفاده کرده است. اگر ریاض نیز به این طرح رژیم صهیونیستی بپیوند، می‌توان نفت عربستان را از منطقه «بقیق» در شرق عربستان به بندر ایلات منتقل کرد تا آن را به اروپا و آمریکای شمالی صادر کند و دیگر نیازی نیست نفت و گاز امارات به نفتکش ها منتقل شود و به صورت زمینی با خط لوله به این ایلات خواهد رسید.

البته طرح فعال سازی خطوط ایلات عسقلان در دو جهت است که از یک سو، نفت خلیج فارس را به اروپا و از سوی دیگر نفت جمهوری آذربایجان و قزاقستان را به آفریقا و آسیای جنوب شرقی منتقل می‌کند. این معنای کاهش اهمیت مسیر خلیج فارس و تنگه هرمز و کاهش نقش استراتژیک و نظارتی جمهوری اسلامی ایران در این آبراه مهم بین‌المللی است.

تکاپو برای عملی ساختن طرح «راه لاجورد»

دولت بایدن، در ادامه تلاش‌های ترامپ برای تشدید فشارها بر روی ایران، از بلندپروازی آنکارا برای اتصال زمینی به جهان ترک، استفاده کرده است تا بتواند راهبرد حذف ساختاری ایران از معادلات منطقه را به پیش ببرد.

در این سیاست، آنکارا با تکیه بر اهداف خود برای تشکیل اتحادیه کشورهای ترک‌زبان، با شعار اتصال این کشورها از «ارومچی» چین تا «استانبول»، «طرح راه لاجورد» را مطرح کرده است که در آن با اتصال بنادر «ترکمن‌باشی» ترکمنستان و «آکتائو» قزاقستان به بندر باکو، مسیر جاده‌ای ایران حذف شود.

به عبارت دیگر، طرح راه لاجورد، طرح دور زدن ایران به‌عنوان بهترین و کوتاه‌ترین و به صرفه‌ترین مسیر تجارت از شرق به غرب از سوی کشورهای همسایه شمالی ایران است تا ترکیه بتواند به اهداف تاریخی خود در این منطقه دست یابد. این موافقت‌نامه 15 نوامبر 2017 (24 آبان 1396) در عشق‌آباد ترکمنستان در سطح وزیران به امضای کشورهای افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، گرجستان و ترکیه رسیده بود.

براساس این پروژه، شهر «تورغندی» در استان هرات افغانستان با خطوط راه‌آهن و بزرگراه‌ها به عشق‌آباد پایتخت ترکمنستان و سپس بندر ترکمن‌باشی متصل خواهد شد. این کریدور بعد از آن تا باکو، تفلیس و آنکارا و سپس استانبول ترکیه ادامه می‌یابد. تصویب این موافقتنامه اقدامی در راستای تقویت همکاری‌ها برای بهبود سطح تعاملات منطقه‌ای 5 کشور مذکور بدون مشارکت ایران تلقی می‌شود.

کارشناسان اقتصادی، هزینه اجرای این توافقنامه که با هدف دستیابی افغانستان به بازار اروپا از یک سو و راه جایگزین رسیدن به آسیای مرکزی برای ترکیه طراحی و امضا شده است، را تا بیش از 2 میلیارد دلار نیز برآورد می‌کنند. به ویژه که، با توجه به نتایج جنگ 2020 قره باغ و تغییر ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی و قرارگیری ایجاد کریدور زمینی بین «نخجوان» و جمهوری آذربایجان از طریق «سیونیک» (زنگزور) در داخل خاک ارمنستان، زمینه دور زدن ایران توسط ترکیه و جمهوری آذربایجان بیش از پیش مهیا شده است.

هدف: حذف مزیت‌های ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک ایران

در صورتی‌که طرح‌های راهبردی دولت بایدن برای مهار ایران به موفقیت برسد، به تدریج ایران مزیت‌های ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک خود را از دست خواهد داد و به بازیگری تبدیل خواهد شد که نقش خاصی در شکل دادن به روندهای ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک منطقه غرب آسیا ایفا نخواهد کرد.

البته جمهوری اسلامی ایران هنوز فرصت دارد که با تکیه بر توانمندهای خویش، بر این تهدید نیز غلبه کند. در این راستا پیشنهادهایی ارائه می‌شود.

با این که ایران از مزیت‌های راهبردی بالقوه‌ای در حوزه ترانزیت و حمل و نقل بین‌المللی برخوردار است ولی زیرساخت‌های حمل و نقل کشور نیاز به توسعه دارد. ایران می‌تواند با ترغیب چین، هند و روسیه برای سرمایه‌گذاری در حوزه زیرساخت‌های حمل و نقل کشور، امکان بهره‌برداری از مزیت ژئوپلتیک خویش را فراهم سازد.

ایران بایستی مذاکرات دوجانبه خویش با 2 کشور چین و روسیه را از طریق همکاری جهت مقابله مشترک با سیاست مهار راهبردی آمریکا را تقویت کند. در حال حاضر ایران با چین و روسیه منافع مشترکی در این راستا دارند. به طور مثال هر 3 طرح لاجورد، شام جدید و صلح ابراهیم با این موضوع طراحی شده‌اند که زیرساخت‌های حمل و نقل و تجارت بین‌الملل را به سمت آمریکا و اروپا سوق دهند و این می‌تواند به منزله محرومیت هر 2 کشور چین و روسیه از منابع انرژی و بازارهای مصرف کالا در حوزه دریای خزر، خلیج فارس و شامات به نفع کشورهای غربی باشد.

از مصادیق این همکاری می‌تواند همکاری دو جانبه ایران و روسیه در تکمیل کریدور شمال جنوب و ایران و چین در تکمیل کریدور زمینی ابتکار کمربند و جاده از چین به اروپا و آفریقا باشد.

با این که کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز با تلاش ترکیه و آمریکا به عنوان بخشی از طرح لاجورد فعالیت می‌کنند، اما این کشورها از انحصار مسیرهای تجارتی و ترانزیتی خود به ترکیه رضایت کامل ندارند و قطعا از تنوع مسیرهای تجاری استقبال می‌کنند. به ویژه که مسیر ایران می‌تواند امکان دسترسی این کشورها به حوزه شبه قاره هند و جنوب شرق آسیا را فراهم کند.

هند به دلیل خصومت ریشه‌دار و از جمله مشکلات مرزی با پاکستان، امکان دسترسی مستقیم به افغانستان و آسیای مرکزی را ندارد. ایران می‌تواند از این نیاز استفاده و زمینه دستیابی به افغانستان، کشورهای آسیای مرکزی و روسیه و حتی اروپا را برای این کشور فراهم سازد.

با توجه به توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل در پاکستان، این کشور می تواند امکان دسترسی زمینی ایران به چین را به ازای دسترسی زمینی پاکستان به ترکیه و اروپا را برای ایران فراهم کند. با وجود این که آمریکا نفوذ بالایی در ارتش پاکستان دارد ولی در حال حاضر مقامات پاکستانی به 2 دسته طرفداران رابطه با آمریکا و رابطه با چین تقسیم شده‌اند و می‌توان با همکاری مشترک ایران و چین، زمینه تضعیف نفوذ آمریکا در پاکستان را فراهم کرد.

شکل گیری محور چین پاکستان و ایران می‌تواند در ادامه به عراق و سوریه تسری یابد و مانع همگرایی این کشورها با محور غربی شود.