ارتباطات حسین شیخالاسلام منجر به رشد حزبالله در لبنان شد
حزبالله لبنان اولین نهضت اسلامی است که بعد از پیروزی انقلاب شکل میگیردو شاید این ریشه که حزب الله به عنوان یک نهضت اسلامی رشد کرده به دلیل ارتباط اولیهای بودکه شیخ الاسلام طراحی کرده بود.
حزبالله لبنان اولین نهضت اسلامی است که بعد از پیروزی انقلاب شکل میگیردو شاید این ریشه که حزب الله به عنوان یک نهضت اسلامی رشد کرده به دلیل ارتباط اولیهای بودکه شیخ الاسلام طراحی کرده بود.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب_ فاطمه میرزاجعفری: کتاب «سفیر قدس»؛ برشهایی از خاطرات مرحوم حسین شیخالاسلام، نوشته راضیه حقیقت و محمدحسن روزیطلب، توسط انتشارات «راه یار» به تازگی منتشر شده است. این کتاب، برشهایی از خاطرات حسین شیخالاسلام است که مصاحبه و گردآوری آن، از اوایل سال 1398 به مناسبت چهلمین سالگرد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا شروع شده بود و تا واپسین روزهای حیات مرحوم شیخالاسلام ادامه داشت ولی با درگذشت ناگهانی وی متوقف ماند.
نام کتاب مورد نظر هم از تجلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی از مرحوم شیخالاسلام در روز قدس سال 1399 برگرفته شده است.
انتشار اینکتاب که در آن درباره مسائلی چون تسخیر لانه جاسوسی و تشکیل حزبالله لبنان صحبت شده، بهانهای شد جلسه نقد و بررسی آن را با حضور محمدحسن روزیطلب نویسنده کتاب و مدیرعامل مؤسسه ایران و راضیه حقیقت نویسندگان کتاب، سجاد اسلامیان منتقد - سردبیر روزنامه الوفاق و حسام آبنوس به عنوان منتقد در خبرگزاری مهر برگزار کنیم.
مشروح گزارش اینجلسه را در ادامه میخوانید:
* خانم حقیقت به عنوان یکی از تدوین کنندگان کتاب از نحوه آشنایی خود با کتاب و مراحل تدوین کار کمی توضیح دهید؟
حقیقت: سال 1397 بود که آقای روزی طلب فایل مصاحبههای مرحوم حسین شیخ الاسلام را که از قبل تهیه شده بود به من دادند و بعد از مطالعه آنها در واقع یک فصل بندی و فهرست بندی برای کار انجام دادم که شامل موضوعاتی بود که در کتاب مطرح شده است، پس از آن شروع به تدوین کتاب کردم و مصاحبهها را مطالعه و تدوین کردم. سبک نوشتاری کتاب را به سمت سبک معیار رسمی بردم به جهت اینکه شخصیت مرحوم شیخ الاسلام یک شخص دیپلمات بود و همین مسئله اقتضا میکرد که کتاب لحن رسمی داشته باشد و اگر این نبود شاید من متن کتاب را به سمت متن گفتاری میبرد و از معیار رسمی فاصله میگرفتم.
به این ترتیب کتاب در پنج فصل شکل گرفت؛ البته در قسمت ابتدایی کتاب که بحث خانواده مرحوم شیخ الاسلام بود خیلی خلاصه و مختصر توسط خود ایشان بیان شده است و علی رغم علاقه من به تکمیل این بخش پس از پایان این کتاب متأسفانه خبر فوتشان رسید. پس از تکمیل کتاب دوباره مصاحبههای دیگری به دست من رسید که بنا بر موضوع این مصاحبهها به کتاب اضافه شد.
* من در زمان مطالعه کتاب متوجه برخی از نقاط شدم که مخاطب با مواجهه با آنها متوجه ناتمام بودن داستان میشود نظر شما در این خصوص چیست و آیا در بحث جمع آوری مصاحبهها هم شما نقشی را ایفا کردید یا خیر؟
حقیقت: بله؛ کتاب کامنت های بسیار زیادی داشت و به نظر من هم باید با مرحوم شیخ الاسلام صحبتهای تکمیل تری شکل میگرفت تا حفرههای کتاب پر شود اما متأسفانه فوت ایشان بر اثر کرونا این فرصت را از ما گرفت. و به این ترتیب کتاب در سال 1400 منتشر شد.
کار مصاحبهها برای این کتاب را آقایان چارداولی و رحمانی به طور خاص انجام دادند و مصاحبههای تکمیلی از طرف آقای رحمانی به کتاب اضافه شد. من هم قرار بود بعد از تدوین کتاب مطالب را با خود آقای شیخ الاسلام تدوین کنم که فوت ایشان به ما اجازه این کار را نداد.
* اسناد و مدارکی هم برای نگارش کتاب در اختیار داشتید؟
حقیقت: بله؛ کتاب «دانشجویان و گروگانها» از طرف مرکز اسناد را در اختیار داشتم که در خصوص بحث لانه جاسوسی بود و از آن استفاده میکردم، باقی مطالب از طریق تحقیق و پژوهش خودم به دستم رسید.
* آقای اسلامیان به عنوان منتقد نظر شما درباره این کتاب چیست؟
اسلامیان: کتابهایی از این جنس که درباره سفرا و کارگزاران جمهوری اسلامی باشد و افراد برای بیان خاطراتشان به میدان بیایند و نحوه مواجهه خود را با بحرانها و مواضع بین المللی بیان کنند بسیار کم است. یعنی وزارت خارجه هم که یک مرکز اسناد دارد و کتابهایی را منتشر کرده است بسیار کم رونق است و خیلی هم سخت به ارائه اسناد و اطلاعاتی که در اختیار وزارت خارجه است ورود میکنند.
من فکر میکنم یکی از ضعفهای این کتاب این است که وزارت خارجه همکاری خوبی با دوستان نداشته است و اسناد و یادداشتهای مرحوم شیخ الاسلام را که معاون سیاسی وزارت خارجه بوده و 5 سال سفیر ایران در سوریه و البته 16 سال معاون وزارت خارجه بوده است در کتاب نیست خب گزارش مأموریت تمام دیپلماتهای جمهوری اسلامی در اختیار وزارت خارجه است و این اسناد فضا را برای ما باز تر میکند که بدانیم چه اتفاقی در مسیر مأموریتی که یک فرد در وزارت خارجه داشته است رخ داده؛ به همین شکل در سازمانهای دیگر حوزه بین الملل یعنی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که رایزنان فرهنگی را اعزام میکند؛ نیروی قدس که در حوزه بین الملل فرماندهان ما حضور دارند؛ سازمان تبلیغات اسلامی که در دهه 60 حضور بین الملل داشته است؛ متأسفانه خیلی خروجی نداشتند و اسنادشان بیرون نمیآید و به دست محققان نمیرسد.
من فکر میکنم یکی از ضعفهای این کتاب این است که وزارت خارجه همکاری خوبی با دوستان نداشته است و اسناد و یادداشتهای مرحوم شیخ الاسلام را که معاون سیاسی وزارت خارجه بوده و 5 سال سفیر ایران در سوریه و البته 16 سال معاون وزارت خارجه بوده است در کتاب نیست. بنابراین با فوت آقای شیخ الاسلام عملاً کتاب بیشتر از آنکه ما را به سمت این ببرد که یک دیپلمات جمهوری اسلامی در مواجهه با بحرانها و اتفاقات بین المللی مختلف چه واکنشی داشته است و چه خطاهایی کرده است، ما را بیشتر با تحلیلهای ایشان آشنا میکند و با یک کتاب تحلیلی مواجهه هستیم تا خاطرات و این کار را ضعیف کرده است.
* به نظر شما در اختیار نذاشتن اسناد و مدارک به خصوص در چنین کتابهایی که محور اصلی آن بیان خاطرات یک دیپلمات بوده است، ما را با چه مشکلاتی رو به رو میکند.
اسلامیان: متأسفانه در کشور آرشیو داری اتفاق افتاده است و به نوعی حبس اسناد داریم نه حفظ آنها و به سختی اجازه انتشار اسناد را میدهند. اینها ضرباتی را برای تبیین موضوعات روز به ما وارد میکند و سبب انتشار کتابهایی میشود که با ضعف مواجهه هستند؛ برای مثال در بحث سوریه اگر خاطرتان باشد یک اتفاقی در منطقه سنجار در عراق افتاد که ایزدیهای عراق مورد حمله توسط داعش قرار گرفتند. خب تا سالها یکی از سوالات مهم این بود که در این حمله چرا سپاه قدس و حاج قاسم کمک نکردند و چرا بیشتر آمریکاییها به این منطقه آمدند؟ بعدها دو سال پس از شهادت حاج قاسم مستندی تهیه شد که در آن به این سوالات بعد از پنج سال پاسخ داده شد که مسئول منطقه کردستان که ایزدیها هم در آنجا هستند اجازه ورود بچههای قدس و حشد الشعبی را نداده بودند و به دلیل همین نگه داشتن اسناد این مسئله چند سال بازگو نشده بود.
به این شکل بسیاری از مسائل و شبهات در مورد مسائل مختلف در حوزه بین الملل باقی مانده است در حالی که شاید یک جواب ساده یک خطی داشته باشد اما دوستان ما آرشیو داری میکنند و اجازه انتشار برخی اسناد را نمیدهند البته ما درک میکنیم مباحث حفاظتی وجود دارد اما بلاخره یک جایی نیاز هست و باید این اسناد منتشر شوند.
متأسفانه در کشور آرشیو داری اتفاق افتاده است و به نوعی حبس اسناد داریم نه حفظ آنها و به سختی اجازه انتشار اسناد را میدهند. اینها ضرباتی را برای تبیین موضوعات روز به ما وارد میکند و سبب انتشار کتابهایی میشود که با ضعف مواجهه هستند
* آقای آبنوس نظر شما درباره کتاب و بیان خاطرات توسط اشخاصی که به نوعی در جایگاههای ویژه کشور ما در حال فعالیت هستند چیست؟
آبنوس: فکر میکنم باید این فضای عدم استقبال افراد برای بازگو کردن خاطرات خود بشکند. ماجرای بازگویی خاطرات برای من جالب شده است چون فکر میکردم از این جنس کتاب فقط کتاب خاطرات آقای ظریف را داشته باشیم و فکر میکردم خیلی از مسئولین ما همتی برای نوشتن خاطرات خود نداشتند و به جز آقای هاشمی رفسنجانی دغدغه چنین کاری نبوده است و در ماجرای خاطرات خیلی نمیبینیم که این قصه جدی گرفته شود. اما در این کتاب تلاش دو فرد مصاحبه کننده برای رضایت آقای شیخ الاسلام بسیار قابل توجه است البته شاید خود مرحوم شیخ الاسلام به این درک رسیدند که بخشی از خاطرات خود را منتشر کنند.
زمانی که کتاب را مطالعه کردم متوجه تحلیلی بودن مصاحبهها شدم که من به عنوان نکته مثبت به آن نگاه نمیکنم، در بخشهای ابتدایی نیز انگار مرحوم شیخ الاسلام فقط خاطرات نگفته است و برداشتهای بعدی خود را گفته است که این مسئله به نظر من سندیت کتاب را از بین میبرد؛ چراکه در مورد یکی از مشهورترین نقدهایی که در کتب تاریخهای شفاهی وجود دارد مثلاً در مورد کتاب «دا» میگویند یک خانم 16 تا 17 ساله هر چند که آگاهی هم در آن زمان زیاد بوده است نمی توانسته چنین تحلیلهایی داشته باشد و خیلی از مباحث کتاب محصول تحلیلهای بعدی ایشان بوده و بعدهاست که به این نتیجه رسیده است و به خاطرات تلفیق شده است.
در خصوص ماجرای آقای شیخ الاسلام نیز این نکته وجود دارد مثلاً همین سفری که پدرشان برای تحصیل وی را به خارج از کشور میفرستد مشخص است که پدر ایشان یک فرد با جایگاه به قول معروف وصل به سیستم بوده است و فرزندش را برای تحصیل به خارج از کشور میفرستند که از فضای انقلاب دور باشد اما آقای شیخ الاسلام میگوید من امام را از سال 42 شناختم در حالی که از کتاب پیداست که خانواده ایشان بعید است با چنین فضایی رو به رو باشند و در سن 11 تا 12 سالگی امام را به این شکل که در کتاب روایت شده است شناخته باشد.
* آقای روزی طلب نحوه آشنایی شما با مرحوم شیخ الاسلام به چه شکل بود و کار جمع آوری خاطرات ایشان چگونه شکل گرفت.
روزی طلب: آشنایی ما با مرحوم شیخ الاسلام به سال 87 بر میگردد که ایشان از مجلس بیرون آمده بودند و در تماسی وقتی برای مصاحبه گرفتیم و در یکی از دفاتر خارج از وزارت خارجه با ایشان دیدار کردیم. در ابتدای سال 98 در دفتر جبهه فرهنگی مطالعاتی انقلاب قرار شد که خاطرات از یکسری از دانشجویان پیرو خط امام را منتشر کنیم در ابتدای لیست نام مرحوم شیخ الاسلام بود و از همه سهل الوصول تر بود که خیلی راحت برای مصاحبه حاضر به همکاری بودند. به این ترتیب آقای چارداولی مسئول کار شد که منجر به انجام شش تا هفت مصاحبه تفضیلی شد و در آخر سال 98 که به تازگی کار تدوین کتاب را شروع کردیم آقای شیخ الاسلام به رحمت خدا رفتند.
اعتراف میکنم که این کتاب جامع نیست و اتفاقاً به انتخاب خودمان کتاب را با عنوان «برشی از خاطرات مرحوم شیخ الاسلام» منتشر کردیم که به دلیل بافت مصاحبههایی بود که انجام شده بود اما کتاب با جزئیات خوبی از زندگی شخصی ایشان، دوره حضورشان در آمریکا و سفارت، ورود به وزارت خارجه و همکارانی که برای کار در وزارت خارجه انتخاب میکنند بیان میکند.
درگذشت ایشان و استقبالشان برای انجام این کار سبب شد تلاشی انجام شود برای جمع آوری سایر مصاحبههای ایشان که ناموفق بود. مرحوم شیخ الاسلام در مرکز اسناد انقلاب اسلامی 5 تا 6 جلسه هم مصاحبه داشتند که چون درا ختیار ما بودند در اختیار خانم حقیت گذاشتیم اما 3 تا 4 جلسه در وزارت خارجه و حدود 10 تا 12 جلسه در دفتر رهبری نیز جلسه داشتند و علی رغم تمام تلاشها این مصاحبهها در اختیار ما قرار نگرفت. بعدها وزارت خارجه یک کتاب بسیار کوچک منتشر کرد که این محصول جلسات بود و دفتر رهبری هم این مصاحبهها را حبس کرد.
اعتراف میکنم که این کتاب جامع نیست و اتفاقاً به انتخاب خودمان کتاب را با عنوان «برشی از خاطرات مرحوم شیخ الاسلام» منتشر کردیم که به دلیل بافت مصاحبههایی بود که انجام شده بود اما کتاب با جزئیات خوبی از زندگی شخصی ایشان، دوره حضورشان در آمریکا و سفارت، ورود به وزارت خارجه و همکارانی که برای کار در وزارت خارجه انتخاب میکنند بیان میکند. حتی ماجرای درگیریهای لبنان حاصل جلساتی است که ما نظام مند و با سوال به سراغ ایشان میرفتیم و میپرسیدیم و عادت جالبی هم داشتند که برای گفتن یکی سری از مطالب استخاره میگرفتند اما بعد از آن من هم معترفم که کتاب به نوعی افتاده است که به دلیل نبود مصاحبهها و منابع تکمیل تر بود.
خانم حقیقت مانند یک کاسه چینی این کتاب را بند زدهاند و این کتاب تبدیل به یک دایره المعارف سیاست خارجی جمهوری اسلامی شده است چراکه بالای 100 تا 150 نفر در زیرنویس این کتاب معرفی شدند و این کار بسیار ارزشمند است که تا به حال من ندیدهام که در کتابهای حوزه سیاست خارجه این حجم از اطلاعات منتشر شده باشد.
* آقای اسلامیان به نظر شما نقاط مثبت و ضعف این کتاب کجاست؟
اسلامیان: مشکل اصلی این کتاب حبس کردن مطالب بوده است و یک انحصار طلبی خاصی که توسط وزارت خارجه اتفاق افتاده است این مسئله هم مربوط به امروز نیست اما نکاتی که به عنوان نقطه مثبت این کتاب میتوان در نظر گرفت این است که برای اولین بار جنگ عمل حزب الله در این کتاب باز شده است و خیلی خوب به آن پرداخته شده است. در حالی که تقریباً حزب الله و جنبش عمل حاضر نیستند که این مطلب باز شود جمهوری اسلامی هم شاید راغب نبوده اما مرحوم شیخ الاسلام این نکات را گفته و برای اولین بار در این کتاب مشاهده میکنیم؛ اما جنس ارتباطی آقای شیخ الاسلام با میرحسین موسوی که در دورهای وزیر امور خارجه بوده است و یا آقای محتشمی پور که به عنوان سفیر ایران در سوریه با او ارتباطات بیشتری داشته است و جنس ارتباطی مرحوم شیخ الاسلام با گروههای فلسطینی از جمله حماس چون زمانی که در سوریه بودند اصلی ترین دفتر جنگ حماس دمشق بود و خالد مشعل و دیگر رهبران حماس در دمشق بودند و حتماً ارتباطاتی بین آقای شیخ الاسلام و رهبران حماس و رهبران جهاد بوده است و یا در بحث بیداری اسلامی که ایشان نماینده مجلس و یا رئیس مجلس بودند بیان نشده است، بنابراین تمامی این اطلاعات در وزارت خارجه بوده است اما به دلیل همان مسئله عدم دسترسی ممکن نشده است. بنابراین همچنان فکر میکنم باید دوستان اسناد را از حبس دربیاورند.
جنس ارتباطی مرحوم شیخ الاسلام با گروههای فلسطینی از جمله حماس چون زمانی که در سوریه بودند اصلی ترین دفتر جنگ حماس دمشق بود و خالد مشعل و دیگر رهبران حماس در دمشق بودند و حتماً ارتباطاتی بین آقای شیخ الاسلام و رهبران حماس و رهبران جهاد بوده است و یا در بحث بیداری اسلامی که ایشان نماینده مجلس و یا رئیس مجلس بودند بیان نشده است
* آقای روزی طلب نحوه ارتباط مرحوم شیخ الاسلام با آقایان ابراهیم اصغر زاده و صادق قطب زاده به چه شکل بوده است و ویژگی مرحوم شیخ الاسلام چه بود؟
روزی طلب: آقای شیخ الاسلام قبل از انقلاب دانشجوی آمریکا و از فعالان انجمن اسلامی دانشگاههای آمریکا بوده است و بعد از انقلاب هم درس را ناتمام میگذارد و به کشور باز میگردد و در وزارت ارشاد به عنوان مسئول رسانههای خارجی مشغول میشود و چون تسلط خوبی به زبان انگلیسی داشته است و با عناصر خاصی از سفارت آمریکا ارتباط داشتند به عنوان سخنگو و مترجم دانشجویان پیرو خط امام انتخاب میشود که در روز 14 آبان وارد سفارت میشود و خب ارتباطات کاری با آقای اصغرزاده داشته است چراکه جایگاه ایشان ویژه بوده است. پس از آن وارد کار سیاسی میشود و درگیری با آقای قطب زاده رخ میدهد که در کتاب به صورت کامل توضیح داده شده است و خیلی هم روی این خاطره تاکید داشتند که لقب حسین بی دندان را به ایشان دادند.
ویژگی مرحوم شیخ الاسلام نیز این است که در ماجرای لبنان و تشکیل حزب الله لبنان نقش بی نظیری دارد، برای مثال اگر نهضتهای اسلامی را مثل نهضتهایی که در افغانستان، سوریه و عراق بودند؛ اخوان المسلمین، جنبش عمل و حزب الدعوه که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی حضور داشتند را دسته بندی کنیم همگی در حاکمیت جمهوری اسلامی یک نماینده داشتند.
یعنی اگر جنبش فتح را داشتیم آقای صالح الحسینی و جلال الدین فارسی کسانی بودند که از قبل ارتباطات گستردهای با حاکمیت داشتند اما حزب الله لبنان اولین نهضت اسلامی است که بعد از پیروزی انقلاب شکل میگیرد و رابط اینها با حاکمیت جمهوری اسلامی آقای شیخ الاسلام بوده است؛ یعنی نه سپاه بوده نه دستگاههای اطلاعاتی بلکه مشخصاً از طرف وزارت خارجه اداره شده است و شاید این ریشه که حزب الله به عنوان یک نهضت اسلامی و شیعی کاملاً رشد کرده است و بالنده شده و هیچگونه مسائل التقاطی به آن وارد نشد به دلیل ارتباط اولیهای بود که آقای شیخ الاسلام طراحی کرده بود.
مثلاً در سال 61 برای اولین بار هفت نفر از اعضایی که به تهران می آیند و برای دیدار به خدمت حضرت امام میروند که این دیدار مقدمه تشکیل حزبالله لبنان است مرحوم شیخ الاسلام نفر هشتم آنجا بوده است و به نظرم میرسد که تنظیم روابط شخصی آقای شیخ الاسلام با افراد بسیار مهم است که در این کتاب به آن اشاره شده است. مثلاً تنظیم روابط با عماد مغنیه با میرحسین موسوی که یک خاطره جدی بعد از اتفاقات 88 با او دارند و یا تنظیم روابطش با احمدی نژاد که خیلی جدی منتقد بود و حرفهای جدی و عمیقی در این حوزه داشتند، برکناری ایشان توسط آقای احمدی نژاد در سال 88 و از این دست اتفاقات که توانسته کتاب را تبدیل به دایره المعارف سیاسی برای شناخت روابط جمهوری اسلامی کند.
شاید این ریشه که حزب الله به عنوان یک نهضت اسلامی و شیعی کاملاً رشد کرده است و بالنده شده و هیچگونه مسائل التقاطی به آن وارد نشد به دلیل ارتباط اولیه ای بود که آقای شیخ الاسلام طراحی کرده بود
* تا چه اندازه به محور سفرهای مرحوم شیخ الاسلام در کتاب پرداخته شده است؟
روزی طلب: ایشان کارش سفر رفتن بوده است و البته اشاره کردند که خب آمریکا ممنوع الورود بوده است اما به سوریه و لبنان سفرهای زیادی داشتند و خاطراتی را هم داشتند و فکر میکنم حتی نمازشان را شکسته نمیخواندند چون دائم السفر بودند. (با خنده)
اما ای کاش مجال بیشتری بود که در مورد میانجیگری ایران در ماجرای سودان و اوگاندا که ایشان چند ماه در این کشورها مستقر شده است و بحث کاملی و ناگفته ای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است مجال داشتیم و صحبتهای بیشتری میکردیم.
* آقای آبنوس آیا به نظر شما هم کتاب ناتمام باقی مانده است و نقاط مثبت و منفی کتاب کجاست؟
آبنوس: همانطور که مشخص است و از مقدمه کتاب هم پیداست مصاحبه این کتاب ناتمام مانده است و خب نمیتوان به محتوا ورود کرد هرچند که مشخص است که روند مصاحبه در حال شکل گیری بوده است اما از یک جایی این روند قطع شده و برای همین نمیتوان در خصوص محتوا صحبت کرد.
اما من یک ماجرایی که در تولید کتاب معطوف به دوستان ناشر می دانم جلد کتاب است که به جای عکس خود آقای شیخ الاسلام مسجد القصی است چون کتاب خاطرات ایشان است و مخاطب اگر بخواهد از پشت ویترین این کتاب را انتخاب کند به واسطه جلد شاید برای آن توقفی نکند، مگر اینکه پژوهشگری باشد و جلد برایش موضوعیت نداشته باشد. این کتاب در بخش لانه جاسوسی حرفهای بسیار زیادی دارد و همینطور در خصوص فعالیتهای خارج از کشور این شخصیت اما جلد کتاب سبب توقف مخاطب میشود و معمولاً کتاب خاطرات به این شکل است که عکس روایت کننده بر روی آن است و یا طرح گویای محتواست اما این طرح تلقی این را دارد که مخاطب کتاب ما نیستیم مثلاً از بخش عکس کتاب میشد برای جلد استفاده کرد تا مخاطب را جلب کند.
نکته دیگر اینکه معمولاً در کتاب تاریخ شفاهی به این شکل است که اعلام ذکر میشود، همانطور که گفته شد کتاب دایره المعارف اسامی و شخصیت هاست اما اعلامی در انتهای کتاب نیست و آنجا که مخاطب منتظر است که ببیند هر اسم چند بار در کتاب آمده است و نقطهای است که به این اطلاعات دست یابد نمیتواند چیزی پیدا کند در حالی که اعلام میتواند کمک کند که به محتوای کتاب بهتر دسترسی پیدا کنیم هرچند تا پیش از این کتابهایی از انتشارات راه یار به این شکل بوده است. حجم پانوشت کتاب بسیار خوب است و راهنمای مفصلی برای مخاطب است و نقطه قوت تکمیل کننده خاطرات شیخ الاسلام است اما جای اعلام در کتاب خالی است.
برایم سوال است که چرا کتاب به صورت سوال و جوابی تنظیم نشده است چون سوال و جواب خواننده را مشتاق میکند که ادامه مطلب را بخواند و بداند فرد مصاحبه شونده از جواب دادن دوری میکند و یا پاسخ میدهد و فکر میکنم اگر به صورت پرسش و پاسخ تنظیم میشد بهتر بود و اگر به عنوان مخاطب سوالی وجود داشت به دنبال جواب آن میرفتم هرچند که ما با یک راوی اول شخص مواجهه هستیم و در روند پرسش و پاسخ ممکن است پرش وجود داشته باشد.
* خانم حقیقت بفرمائید که خب چرا کتاب از اعلام برخوردار نیست و لحن کتاب به صورت رسمی تنظیم شده است.
حقیقت: من راجع به نداشتن اعلام با شما موافق هستم و معتقدم که باید در کتاب حضور میداشت. در حال حاضر مرکز اسناد در قالب نشر مرز و بوم کتابهای خاطره را اعلام میزنند خیلیها انتقاد دارند که چرا کتابهای خاطره اعلام باید داشته باشد پاسخ ما این است که پژوهشگری که میخواهد تحقیق کند راجع به شخصی که فقط یک بار اسمش در کتاب آورده میشود از طریق اعلام میتواند در خصوص مطالب مرتبط با آن شخص تحقیق کند.
اما درباره اینکه چرا کتاب به صورت پرسش و پاسخ تنظیم نشده است؛ باید بگویم که نظر آقای روزی طلب به عنوان تأیید کننده کتاب به این شکل بود دوم اینکه اینجا روی جلد کتاب ذکر کردیم که کتاب تاریخ شفاهی است و این نوع از کتب موضوع محور هستند اما این کتاب شخص محور بود و در قالب خاطره نگاری تدوین شد. خب کتابی که در قالب خاطره شفاهی تدوین میشود عموماً به صورت پرسش و پاسخ است اما کتابی که به صورت خاطره نگاری نوشته میشود در قالب اول شخص در میآید و شخص خود مطالب را بازگو میکند و ما ساماندهی میکنیم و سعی میکنیم که کتاب انسجام پیدا کند؛ به خصوص که در این کار مصاحبهها بسیار زیاد و پراکنده بودند که اگر قرار بود سوال و جواب باشد هیچ مطلب منسجمی شکل نمیگرفت و ناچار بودیم که این مطالب را به عنوان اول شخص بیاوریم.
* آقای اسلامیان در حال حاضر ما شاهد این هستیم که از این جنس کتابها و به نوعی در مسیر گرفتن خاطرات افراد شاخص در کشور موازی کاریهای بسیار زیادی رخ میدهد به نظر شما راه حل چیست و چقدر در حال حاضر کشور ما به روایت شخصیتهای مهم نیازمند است.
اسلامیان: متأسفانه ما در حوزه بین الملل شاهد موازی کاری هستیم که پنهان است؛ یعنی شما نمیدانید دفتر رهبری، وزارت خارجه، سپاه قدس چقدر از مصاحبهها را گرفتهاند و به سراغ کدام یکی از شخصیتهای مهم رفتهاند مثلاً خود آقای شیخالاسلام از طرف چهار بخش مصاحبههایش گرفته شده و این مشکل ساز است که شما ندانید از کجا باید شروع کنید و تا پیش از این به چه مطالبی پرداخته شده است. البته نباید فراموش کرد که در این مسیر ممکن است اشخاص هم دلسرد شوند اما بالاخره افرادی هستند که هیچکس تا به امروز به سراغشان نرفته است.
متأسفانه ما در حوزه بین الملل شاهد موازی کاری هستیم که پنهان است؛ یعنی شما نمیدانید دفتر رهبری، وزارت خارجه، سپاه قدس چقدر از مصاحبهها را گرفتهاند و به سراغ کدام یکی از شخصیتهای مهم رفتهاند مثلاً خود آقای شیخ الاسلام از طرف چهار بخش مصاحبههایش گرفته شده و این مشکل ساز است که شما ندانید از کجا باید شروع کنید مثلاً مرحوم تسخیری یکی از کسانی بود که من از بزرگان متعددی شنیده بودم که تاکید شده بود خاطراتشان را بگویند و روزی که در مجمع تقریب تصمیم به ثبت و ضبط خاطرات گرفته شد تنها 12 جلسه توانستند با آقای تسخیری مصاحبه کنند. خب برای کسی که سالها کار بین الملل کرده بود و افرادی را میشناخت که دیگر امکان ارتباط با آنها نیست و البته در مجمع فقهی مکه حضور داشته است و ممکن نیست هیچکس به این شکل باشد کم است.
بنابراین برخی از این افراد را از دست میدهیم که ممکن است خاطراتشان هیچ جا ثبت نشده باشد در حالی که به شدت برای حضور بین الملل به این خاطرات نیاز داریم یعنی اگر قرار است که حضور بین المللی جدی داشته باشیم و ندانیم فراز و فرود ما با سوریه چگونه بوده است ممکن نیست؛ اگر آقای شیخ الاسلام میگفت که دستگاه اطلاعاتی سوریه و خارجی آن چطور برخورد کرده است و ما با جزئیات تار و پود نظام سوریه را میشناختیم طبیعتاً بهتر میتوانیم عمل کنیم اما تا زمانی که این اطلاعات در اختیار نباشد نمیدانیم باید چه کاری انجام دهیم.
* آقای روزی طلب اگر نکته پایانی باقی مانده، بفرمائید.
روزی طلب: مسئله مصاحبه نکردن افراد نیست. مشکل این است که ما یک آرشیو ملی نداریم که همه این فعالیتها را در یک جا تجمیع کند، در حال حاضر بخشهای مختلف هر کدام میگویند چندین هزار جلسه مصاحبه داریم این گنجی است که هر دستگاه آن را به صورت سرمایه خود میداند و این سرمایه را در اختیار دیگران نمیگذارد.