چهارشنبه 7 آذر 1403

از بررسی شواهد افول قدرت آمریکا تا نقش ایران در نظم جدید جهانی

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع

به گزارش الف برنامه تهران 20 با حضور سیدیاسر جبرائیلی، به بررسی نقش جمهوری اسلامی ایران در نظم جدید جهانی و الگوهای حکمرانی جهانی پرداخت. جبرائیلی در ابتدا در خصوص فروپاشی نظامی که بر جهان حاکم است گفت: این نظم کنونی بعد از فروپاشی شوروی به وجود آمد و دنیا به جهان تک قطبی به رهبری آمریکا تبدیل شد. البته مقدمات نظم آمریکایی بعد از جنگ جهانی دوم تدارک دیده شده بود.

این کارشناس حوزه اقتصاد و سیاست ادامه داد: نهادسازی‌های آمریکا بعد از فروپاشی شوروی به تمام دنیا نفوذ پیدا می‌کند. این هژمون که هنجار سازی می‌کرد آیا همچنان قدرت سلطه سیاسی برای پیشبرد اهدافش را دارد یا خیر؟ آمریکا وضعیتش چگونه است؟ شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که وقتی از افول آمریکا صحبت کنیم به عنوان رهبر تک قطبی باید به سراغ قدرت نظامی و سیاسی برویم.

وی افزود: به نظرم این ساده انگاری است. چون اینها مولفه‌های ثانویه قدرت هستند. خود این قدرت‌ها معلول مولفه‌های زیربنایی قدرت هستند. سال جاری میلادی موسسه رند گزارشی منتشر کرد. در این گزارش مایکل مازار با تامین مالی پنتاگون یک تیم خبره‌ای را جمع کرد و طی 15 ماه گزارشی را در رابطه با اینکه کدام ملت‌ها در طول تاریخ در رقابت با دیگر ملت ها پیروز بوده‌اند، تهیه کرد.

جبرائیلی گفت: من قائل به این هستم که امپراطوری قدیمی ایران از حذفیات عمدی این گزارش است اما این گزارش 12 نتیجه مهم دارد. در این مقاله گفته شده که این ملت‌ها چه خصالی داشتند که باعث شده امپرواطوری‌های بزرگ را شکل بدهند. در نتیجه این گزارش 400 صفحه‌ای ما به این می‌رسیم که مولفه‌های نظامی سیاسی معلول خصلت‌های ملی است. این خصلت‌های ملی است که ملت‌ها در رقابت با دیگر ملت‌ها به پیروزی برسند.

خصلت ملت‌های همیشه پیروز

این کارشناس سیاسی در خصوص خصائل این ملت‌ها گفت: بلند همتی و عزم و اراده ملی، هویت ملی متحد، فرصت های برابر، یک دولت فعال و پرکار، نهادهای موثر غیر دولتی، جامعه علاقمند به یادگیری و سازگار با تحولات و تنوع رقابتی و تکثر از جمله خصلت‌های یک ملت پیروز است. اگر یک ملت اینها را داشته باشد، می‌تواند قدرت سیاسی اقتصادی تولید کند و در رقابت‌های بین‌المللی پیروز باشد.

وی خاطرنشان کرد: این گزارش یک ارزیابی از وضعیت آمریکا با توجه به این 7 خصلت ارائه کرده است. نظر سنجی‌ها حاکی از تضعیف اعتقاد ملی به رویای ملی آمریکایی است. چندپارگی در جامعه در حال رشد است. از نقطه اوج فرصت‌های برابر فاصله گرفته شده و نابرابری افزایش یافته است. دولت در بسیاری از موارد اسیر یک ناتوانی کلی است. مشروعیت نهادهای آمریکا در حال افول است و توانایی بهره‌برداری از نهاد‌های حکمرانی متثکر برای بهره‌مندی از تجارب ناکافی است.

جبرائیلی گفت: راجع‌به ملت ایران هم می‌توانید این مشخصات را ببینید. دشمن در آستانه این تغییرات نظم جهانی همین خصال ملی ما را در نظر گرفته است. هسته اصلی این نظم لیبرال بعد از فروپاشی شوروی، نظام‌های لیبرال دموکرات در مرکزیت سیاست خارجی آمریکا بوده است. پس هر چه ارزش‌های لیبرال توسعه پیدا می‌کرد، راه برای آمریکا بازتر می‌شد.

کارشناس امور سیاسی افزود: موسسه گونه‌های دموکراسی در گزارشی که اخیرا منتشر کرده به این پرداخته که دولت‌های لیبرال دموکراسی در جهان از 42 کشور در سال 2012 به 34 کشور کاهش پیدا کرده و 13 درصد مردم جهان در این کشورها زندیگی می‌کنند. چرا این محبوبیت کاهش پیدا کرده؟ این برمیگردد به کاستی‌های معرفتی که پاسخگوی نیازهای بشر نبوده است.

وی تاکید کرد: هنری کسینجر نظریه پرداز آمریکایی در حوزه سیاست خارجی است. او کتابی به نام «نظم جهانی، تاملی در ویژگی ملت‌ها و جریان تاریخ» دارد و درباره نظم جهانی بحث می‌کند. یکی از فصل‌ها درباره ایران است. او ایران را به عنوان بازیگر کلیدی در نظم جهانی معرفی می‌کند. عمده بحث‌هایش هم تحلیل فرمایشات رهبری است.

جنگ شناختی و ایرادات مدیریتی از عوامل ناامیدی ایرانیان نسبت به آینده است

جبرائیلی گفت: من فکر میکنم این شکل‌گیری نظم جدید در حال رخ دادن است. با این حال اگر ما این قدرتی را که دیگران از ایران می‌بینند را در کشورمان احساس نمی‌کنیم عللی دارد. بخشی از آن ضعف‌ها و اشکلاتی است که در نظام مدیریتی وجود دارد و بخشی جنگ شناختی دشمن است. در پاییز 2020 جزوه‌ای به نام حنگ شناختی منتشر شده است. در آن حرف ناتو این است که جنگ شناختی سلاحی است تا افکار عمومی کشورها از درون ویران شود. پس این یک بخشی از این اتفاق و فضاسازی و تسلیح افکار عمومی است.

این کارشناس حوزه سیاست و اقتصاد یادآورد شد: این جنگ مهمی است و در این ایام هم آمریکا آخرین تلاش‌هایش را می‌کند تا از حضور ایران در نظم جدید جهانی جلوگیری کند. آمریکا مثل پدری است که در آخرین نفس‌هایش می‌خواهد فرزند نامشروعش یعنی رژیم صهیونیستی را از حضور ایران و اعراب حفظ کند برای همین تلاش در جهت نابودی‌شان دارد.

وی گفت: اما در حوزه ناامیدی‌های درونی، اشکالاتی هم به خودمان بازمی‌گردد. یکی از دلایل ناامیدی این است که ما در مسئله هویت ملی و معیشت مردم کم کار بودیم. چرا روی هویت ملی تاکید می‌کنم؟ تمرکز صرف بر روی اقتصاد بدون برقراری ارتباط اقتصاد با فرهنگ باعث می‌شود که دستاورد اقتصادی هم به چشم نیاید. چرا اوباما امریکا را سرزمین فرصت‌ها معرفی می‌کند؟ آنها هدفشان القای این انگاره است که در آمریکا پسر چوپان هم باشی فضا برای رشد تو مهیا است. حالا آمریکا کشوری است که 48 میلیون نفر گرسنه دارد.

جبرائیلی ادامه داد: آمریکایی‌ها در هر حوزه‌ای قله تعریف کردند. در خودرو ایلان ماسک، فضای مجازی زاکر برگو در سیاسیت کسینجر. حال هر حوزه‌ای این را می‌گوید که شما می‌توانی مسیر موفقیت را مثل او طی کنی. ما در واقع این کار را نکردیم. من از یک روستایی به اسم فخرآباد از اردبیل آمده‌ام. این روستا به برکت جمهوری اسلامی آب، برق، گاز و آسفالت دارد. بعید می‌دانم روستایی به نام فخرآباد با این سطح از توسعه یافتگی در اروپا باشد.

این کارشناس امور سیاسی افزود: ما داشته‌هایمان را به سرمایه تبدیل نکردیم. قله‌سازی نکردیم. هویت سازی یعنی اینکه برای تک تک مردم وقت بگذاریم. موفقیت‌ها را برای مردم تعریف کنیم. در این حوزه خیلی ضعیف عمل کردیم. اخیرا اعلام شد که سرطان خون در ایران ژن درمانی شده، آیا بابت این رویداد مهم مدالی به کسب کنندگان این رتبه داده شد؟ قرارداد فروش 40 توربین گازی به روسیه انجام شد، رویداد ملی در این باره برگزار کردیم؟ باید پروژه ملی تعریف کنیم. ما صرفا در برخی رشته های ورزشی، خوانندگی و بازیگری الگوسازی کردیم.

وی خاطرنشان کرد: باید ملت را در پروژه پیشرفت کشور سهیم کنیم. از مسئولین خواهش می‌کنم به دنبال برندینگ خودشان نباشند. به دنبال تعریف قله‌ها و القای احساس سهیم بودن مردم در پیشرفت ملی باشند. مردم مشکل معیشت دارند. وقتی ضعف اینگونه داریم موفقیت‌ها به چشم نمی‌آید. درواقع می‌گویند وقتی سفره من آسیب دیده من از تو ناراحتم. مردم ناراضی هستند.

رشد رانت‌خوارها زیبنده دولت مردمی نیست

جبرائیلی در پایان گفت: ساختار تولید در کشور استعماری است و وابسته به واردات است. شما می‌خواهید هرچه تولید کنید وابسته به واردات و ارز است. هرچه نرخ بالا می‌رود این ریالی که تولید کننده باید خرج کند بیشتر می‌شود. این ارزی که تولیدکننده می‌خرد هر چقدر بالا برود جریان خام‌فروشی که دلار خرید و فروش می‌کند سودش بیشتر می‌شود. سود خالص مجموع 20 شرکت بزرگ خام فروش ایرانی از 35 هزار میلیارد به 385 هزار میلیارد تومان در سال جاری رسیده است. با افزایش نرخ ارز و عدم اقتدار در این حوزه، معیشت مردم گرو گرفته می‌شود. این زیبنده نیست در دولت مردمی جریان سرمایه داری رانت‌خوار به سود کلان برسند.