سه‌شنبه 6 آذر 1403

از ضعفا مالیات می‌گیریم اما از فلان کلان‌سرمایه‌دار مالیات نمی‌گیریم این‌ها جرم است

خبرگزاری میزان مشاهده در مرجع
از ضعفا مالیات می‌گیریم اما از فلان کلان‌سرمایه‌دار مالیات نمی‌گیریم این‌ها جرم است

مالیات یک فریضه است. ما امروز از ضعفا مالیات می‌گیریم - از کارمند مالیات می‌گیریم، از کارگر مالیات می‌گیریم، از کاسب جزء مالیات می‌گیریم -، اما از فلان کلان‌سرمایه‌دار، فلان درآمددار بی‌حساب‌وکتاب مالیات نمی‌گیریم؛ فرار مالیاتی دارند؛ این‌ها جرم است؛ فرار مالیاتی جرم است.

خبرگزاری میزان - بنا بر اعلام پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 1393/11/29 در دیدار مردم آذربایجان، بیاناتی ایراد فرمودند که به مناسبت روز مالیات بارخوانی می‌شود. بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌ اولا خوشامد عرض میکنم به همه‌ی برادران و خواهران عزیز که این راه طولانی را طی کردید و امروز حسینیه‌ی (2) ما را با حضور خودتان، با اخلاص خودتان، با معنویاتی که بحمدالله گسترده است در بین مردم عزیز آذربایجان و تبریز منور کردید، تشکر میکنم؛ مخصوصا از خانواده‌های عزیز شهیدان و ایثارگران و علمای محترم و مسئولان محترم. حقیقتا روز بیست‌ونهم بهمن هر سال برای ما یک روز مبارک است. اینکه توفیق پیدا میکنیم جمعی از جوانان عزیز، مردم عزیز، مردم غیور، مردم مؤمن و امتحان‌داده‌های دوران طولانی تاریخ کشور را در یک چنین روزی در این حسینیه زیارت کنیم، برای من واقعا مایه‌ی خرسندی است و این روز را به‌معنای واقعی کلمه، روز مبارکی به حساب می‌آورم. بحمدالله مجلس مجلس پرشور و پرحال و پرمضمونی است؛ همان‌طور که در این سرود زیبا بیان کردید «آماده جوانلار، آزاده جوانلار»؛ (3) بنده هم حقیقتا تصدیق میکنم. یک جمله‌ای در این سرود شما بود که «شیطان بیزه ال تاپماز»؛ (4) واقعا همین‌جور است؛ بدون تردید. آنچه از سابقه‌ی آذربایجان و تبریز و حوادث گوناگون و فرازونشیب‌های عجیب و غریب، انسان به یاد دارد همین معنا را تأیید میکند و تقویت میکند. از جناب آقای شبستری هم حقیقتا تشکر میکنم؛ وجود ایشان برای تبریز یک برکت است، یک نعمت است؛ و یقینا محور وجود یک روحانی متعهد و بابصیرت و قدردان نیرو‌های انقلابی، برای هر شهری بخصوص برای شهری مثل تبریز و استانی مثل استان آذربایجان، یک فرصت است؛ از این فرصت امیدواریم که ان‌شاءالله بشود استفاده کرد. بنده درباره‌ی مناقب آذربایجان و تبریز تا حالا مطالب زیادی عرض کرده‌ام که واقعا به آن‌ها از بن دندان معتقدم. این جمله را فقط عرض بکنم که مردم آذربایجان و مردم تبریز نشان دادند که هم پیشرو هستند، هم موقع‌شناسند و بهنگام عمل میکنند، هم دلیر و شجاعند و از مشکلات هراسی به دل راه نمیدهند، هم به معنای واقعی کلمه با ایمانند. این‌ها یک حقایقی است؛ این‌ها را هرکسی که با تاریخ آذربایجان آشنا باشد تصدیق میکند؛ چه در قضایای مشروطیت ایران، چه پیش از آن در قضیه‌ی تحریم تنباکو و مبارزه‌ی با کمپانی انگلیسی، چه بعد از آن در ماجرای نهضت ملی و حوادث آخر [و بعد از] دهه‌ی 20 - یعنی سال‌های 30 و 31 - و چه در حوادث نهضت اسلامی و چه در پیروزی انقلاب اسلامی، در همه‌ی این حوادث که ما نگاه میکنیم، آذربایجان و تبریز، هم بهنگام عمل کردند، هم زودتر از دیگران وارد میدان شدند و پیش‌گام بودند، هم شجاعت و دلیری نشان دادند، هم به معنای واقعی کلمه پیر و جوان، مرد و زن، ایمان اسلامی و ایمان مذهبی را معیار قرار دادند. بعد از پیروزی انقلاب تا امروز هم همین‌جور بوده است؛ آن دوران هشت‌سال دفاع مقدس، آن لشکر پرافتخار عاشورا، آن سرداران بزرگ و معنوی و الهی از قبیل شهید باکری و امثال اینها، و بعد هم قضایای دیگر تا امروز. روز نهم دی در سال 88 همه جای کشور نهم دی بود، در تبریز هشتم دی بود؛ این‌ها معنا دارد، این‌ها نشان‌دهنده است، علامت است. این‌ها را عرض نمیکنیم برای اینکه شما خوشتان بیاید؛ عرض میکنیم برای اینکه معلوم بشود این قطعه‌ی از کشور ما، این ظرفیتهای عظیم را دارد؛ و این نظام، این انقلاب راه طولانی‌ای هنوز درپیش دارد؛ همه‌ی این خصوصیات میتواند در گذر از این مسیر طولانی به کار بیاید. حضور مردم در بیست‌ونهم بهمن سال 56، شبیه کار امام سجاد (علیه‌السلام) و جناب زینب کبری بود که نگذاشتند حادثه‌ی عاشورا فراموش بشود. تبریزی‌ها در بیست‌ونهم بهمن نگذاشتند این بار زمین بماند والا بنا بر این بود که کشتار قم و حضور مردم و همه‌چیز فراموش بشود، اما تبریزی‌ها نگذاشتند. من فراموش نمیکنم آن روز‌ها خبر‌هایی می‌آمد که دستگاه جبار و طاغوت شخصیت‌های برجسته‌ی نظامی خودش را فرستاد تبریز برای اینکه جلوی حضور مردم را بگیرند، اما مردم بیست‌ونهم بهمن را به‌وجود آوردند؛ و تا امروز این روز زنده است. اینکه بنده هم اصرار دارم که در این روز با شما ملاقات بکنم به‌خاطر اهمیت این روز است. کار دست مردم، صحنه دست مردم، ابتکار عمل دست مردم؛ این هنر امام بود؛ این هنر امام بزرگوار بود؛ صحنه را داد دست صاحبان کار؛ چون کشور صاحب دارد. در دوران طاغوت میگفتند کشور صاحب دارد؛ صاحب کشور کیست؟ شاه؛ درحالی‌که او یک انگل و سربار و زیادی در کشور بود، نه صاحب کشور؛ صاحب کشور مردمند؛ بله، کشور صاحب دارد؛ صاحب کشور کیست؟ مردم. کار وقتی دست خود مردم سپرده شد - که صاحبان کشورند، صاحبان آینده‌اند - آن‌وقت کار‌ها به سامان خواهد رسید. تدبیر مسئولان در هر برهه‌ای از زمان در دوران جمهوری اسلامی، باید این باشد؛ کار‌ها با تدبیر، با برنامه‌ریزی، با ملاحظه‌ی همه‌ی ظرایف و دقایق در اختیار مردم گذاشته بشود؛ آن‌وقت کار‌ها پیش خواهد رفت. ما هم از اول انقلاب تا امروز هر وقتی هر کاری را محول به مردم کردیم، آن کار پیش رفته است؛ هر کاری را انحصاری در اختیار مسئولان و رؤسا و مانند این‌ها قرار دادیم، کار متوقف مانده است. نمیگوییم حالا همیشه هم متوقف مانده، اما غالبا یا متوقف یا کند [شده]؛ اگر متوقف نمانده است، کند پیش رفته است. اما کار دست مردم که افتاد، مردم کار را خوب پیش میبرند. این مخصوص ما هم نیست؛ این را هم عرض بکنم که این مخصوص ما ایرانی‌ها نیست. در هر نقطه‌ای اگر کار دست مردم قرار گرفت و مردم دارای هدف بودند - [نه] آدم‌های بی‌هدف، آدم‌های سرگردان در امور زندگی، گرفتار امور روزمره‌ی شخصی، آن‌ها نه - هرجور کاری، سخت‌ترین کارها، کار‌های نظامی، کار‌های امنیتی، دست مردم وقتی افتاد، صحنه وقتی در اختیار مردم قرار گرفت، پیش خواهد رفت. شما الان نگاه کنید، در ظرف کمتر از ده سال مقاومت لبنان بر ارتش جرار (5) صهیونیستی چند بار فائق آمد؛ [اول] مقاومت لبنان، بعد مقاومت فلسطین. مقاومت لبنان، اول صهیونیست‌ها را از جنوب لبنان بیرون کرد؛ بعد در جنگ 33 روزه، بینی صهیونیست‌ها را به خاک مالید. آمریکا صهیونیست‌ها را کمک کرد، خیانتکاران داخلی کمک کردند، اما نیروی مقاومت - که نیروی مردمی بود، با ایمان بود، با هدف بود، میفهمید دارد چه‌کار میکند - توانست همه‌ی این‌ها را از عرصه خارج کند. اخیرا هم این ضرب‌شستی که نیروی مقاومت به ارتش صهیونیستی وارد کرد که هنوز داغ است، جزو حرف‌هایی است که هنوز فراموش نشده است. مقاومت فلسطین همین‌جور؛ در جنگ 22 روزه، در جنگ 8 روزه، در جنگ 51 روزه‌ی ماه رمضان گذشته در تابستان - همین تابستانی که گذشت - یک عده مردم کم‌توان، کم‌سلاح، در یک منطقه‌ی کوچک توانستند؛ چون مردم متعهد بودند، چون مردم پشتیبان بودند، مقاومت فلسطین توانست نیروی صهیونیستی جرار را زبون کند، ذلیل کند و او متوسل بشود که بیایید آتش‌بس را قبول کنیم. این قضایای اخیر در عراق را شما ملاحظه کردید؛ کسانی که تحریک‌شده‌ی آمریکا و صهیونیست و دیگران بودند، تا پشت دروازه‌ی بغداد آمدند؛ نیرو‌های مجاهد مردمی عراق در پشتیبانی از ارتش آن کشور توانستند این ضربه را به این نیرو‌های موسوم به داعش وارد کنند. در سوریه همین‌جور؛ نیرو‌های مردمی به کمک ارتششان رفتند. مردم این‌جورند؛ هرجا صحنه به مردم سپرده شد، انگیزه‌های مردمی، نیرو‌های متنوع و متکثر مردمی، کار‌ها را پیش خواهد برد. یکی از نشانه‌های آن همین بیست‌ودوم بهمن است. من واقعا زبانم قاصر است از اینکه از مردم عزیزمان، از ملت بزرگ ایران تشکر کنم و توصیف کنم این حضور امسال را در ماجرای بیست‌ودوم بهمن؛ در گزارش‌های دقیقی که به بنده داده‌اند که این گزارش‌ها دقیق است، در اغلب نزدیک به همه‌ی مراکز استان - حالا در هزار شهر راه‌پیمایی بود؛ آن طور که محاسبه کردند در اغلب نزدیک به همه‌ی مراکز استان - جمعیت امسال از سال گذشته بیشتر بود؛ در اغلب نزدیک به همه! در شهرهایی، مردم در سرما و برف و باران آمدند راه‌پیمایی کردند؛ در جا‌هایی مثل اهواز، مردم در طوفان خاک آمدند راه‌پیمایی کردند؛ این‌ها شوخی است؟ 36 سال از انقلاب میگذرد، کجای دنیا سالگرد انقلاب به‌وسیله‌ی مردم آن‌هم با این عظمت و با این شکوه برگزار میشود؟ این به‌خاطر این است که کار، دست مردم است. نگاه انقلاب و نظام در مسئله‌ی بیست‌ودوم بهمن و بزرگداشت مراسم انقلاب به‌سوی مردم است؛ کار به مردم محول میشود، مردم این‌جوری حرکت میکنند. این یک قاعده‌ی کلی است. در هر مسئله‌ای از مسائل خرد و کلان کشور که ما حضور مردمی را داشتیم، این معجزه را مشاهده کردیم. من امروز میخواهم یک مقداری راجع به اقتصاد صحبت بکنم؛ اقتصاد کشور. بنده چند سال است که در اول هر سال، راجع به مسائل اقتصادی تأکید میکنم، تکیه میکنم؛ این کشور کشور بزرگی است، پهناور است، پرجمعیت است؛ بازار داخلی این کشور یک بازار هفتادوچند میلیونی است، این‌ها خیلی بااهمیت است، خیلی باعظمت است. شما نگاه کنید به امکانات و توانایی‌های ما، چه توانایی‌های انسانی‌مان - خیل عظیم جوان این کشور: کاربلد، تحصیل‌کرده، پرانگیزه، پرشور، آماده به کار - چه ثروت‌های طبیعی این کشور، اما در عین حال مشکل اقتصادی داریم؛ مشکل کجا است؟ راه حل چیست؟ چه‌کار باید کرد؟ این را من به شما عرض بکنم: از بعد از تمام شدن جنگ، یعنی از سال 67 که هشت سال دفاع مقدس تمام شد، یک برنامه‌ریزی عمومی قدرت‌های استکباری وجود داشت برای اینکه نگذارند ایران اسلامی تبدیل بشود به یک قدرت اثرگذار اقتصادی در منطقه؛ سعی کردند، روی این کار کردند. خب، جنگ که تمام شد، ما شروع کردیم به برنامه‌ریزی برای مسائل اقتصادی و پیشرفتها؛ مشغول برنامه‌ریزی شدیم؛ این‌ها فهمیدند که اگر جلوی ایران را نگیرند، اگر چنانچه اخلالگری نکنند، دخالت نکنند، مزاحمت نکنند، ایران اسلامی با توانایی‌های خود - که آن روز سایه‌ی وجود شریف امام بزرگوار هم بر سر ما بود و حیات مبارک ایشان ادامه داشت - با تکیه‌ی به اسلام، با تکیه‌ی به مردم، تبدیل خواهد شد به یک قطب اقتصادی منطقه‌ای و روی اقتصاد منطقه و اقتصاد بین‌الملل اثر خواهد گذاشت، [لذا] برنامه‌ریزی شد برای اینکه نگذارند. این‌ها مربوط به مسائل هسته‌ای نیست؛ پیش از قضایای هسته‌ای - مسائل هسته‌ای مثلا فرض کنید ده‌سال، دوازده سال است که پیش آمده؛ این‌ها مربوط به قبل از مسائل هسته‌ای است - مربوط به سال 67 و 68 و آن سال‌ها است؛ دشمنان ما از آن روز شروع کردند به تلاش. کسانی که اهل اطلاعند، میدانند که برنامه‌های غربی‌ها و عمدتا آمریکا شروع شد برای دور زدن ایران: در خطوط انتقال نفت و گاز، ایران را دور بزنند؛ در خطوط اصلی هوایی و زمینی و دریایی، ایران را دور بزنند؛ در خطوط انتقال شبکه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات، ایران را دور بزنند؛ یک نوع تحریم بی‌سروصدا؛ هر فعالیت اقتصادی مهمی که ایران میخواهد انجام بدهد، طرف‌ها را بترسانند. این‌ها اتفاقاتی است که در این کشور افتاده است. افراد مدعی و بی‌اطلاع نیایند حرف بزنند و خیال کنند که خب هیچ‌کاری کسی انجام نداده است؛ نه، خیلی تلاش شده است. دشمن برنامه داشت در این زمینه، و برنامه‌ی خودش را قدم‌به‌قدم تا امروز پیش برده است و عمل کرده است. آنچه شما مشاهده میکنید، برآیند تحرک داخلی کشور و دشمنی دشمنان است. دشمن نباید فراموش بشود. در زمینه‌ی اقتصاد، دشمن به معنای واقعی کلمه برنامه‌ریزی کرد؛ بعضی جا‌ها صریح وارد میدان شدند، بعضی جا‌ها بدون صراحت وارد میدان شدند لکن خب اهل اطلاع، ملتفت بودند، میفهمیدند که دشمن چه‌کار دارد میکند. دشمن کیست؟ آمریکا و چند کشور اروپایی دنباله‌رو آمریکا. این‌ها مال امروز نیست. خب، علاج چیست؟ معلوم است؛ دشمن دشمنی میکند؛ آیا ما توقعی از دشمن داریم؟ نه. از دشمن که نمیشود توقع داشت؛ از دشمن که نمیشود گله کرد. آیا ما از آمریکا گله داریم؟ ابدا؛ گله را انسان از دوست میکند؛ خب طبیعت دشمن دشمنی کردن است؛ علاج چیست؟ علاج این است که یک ملت در درون خود تلاشی بکند و کاری بکند که ضربه‌ی دشمن که حتمی است، اثر نگذارد یا کم اثر بگذارد؛ علاج این است. عزیزان من، جوانان! این‌ها را توجه کنید. دو اشکال بزرگ در اقتصاد ما وجود داشته است: یکی اینکه اقتصاد ما نفتی بود؛ یکی اینکه اقتصاد ما دولتی بود؛ این دو اشکال بزرگ. اقتصاد ما نفتی [است]؛ یعنی چه؟ یعنی ما نفت را که سرمایه‌ی ماندگار ما است و امکان ارزش افزوده‌ی چندین برابری در آن وجود دارد، از زیر زمین بکشیم بیرون، خام خام بفروشیم به دنیا، پولش را بگیریم و صرف امور جاری کشور بکنیم؛ خسارت از این بالاتر نمیشود. اقتصاد نفتی این‌جوری است. خب، نفت را میشود تبدیل کرد به فرآورده. بنده احتمال میدهم - بعضی از دقتهای علمی هم همین را تأیید میکند - شاید؛ این نفتی که ما آن را تبدیل میکنیم به بنزین و گازوئیل و نفت سفید و مثلا مصرف این‌جوری میکنیم، با تولید فراورده‌هایی که تا امروز، بشر آن فراورده‌ها را تولید نکرده است، تا صدبرابر این بشود ارزش افزوده برای نفت به‌وجود آورد؛ ما از این‌ها غافلیم؛ نفت خام را از درون چاه‌ها بکشیم بیرون و این ذخیره را - این ذخیره که دوباره در زیر زمین تولید نمیشود؛ جزو چیز‌های پایان‌پذیر است؛ این‌ها تبدیل‌پذیر نیست که بگوییم تمام [آن را] میکشیم، جای آن می‌آید؛ نه، وقتی کشیدیم، تمام میشود؛ نفت این‌جور است، گاز این‌جور است - بفروشیم، پول آن را صرف کنیم در مصارف جاری کشور؛ از این بدتر واقعا چیزی نمیشود؛ این جزو میراث‌های شوم رژیم طاغوت و رژیم گذشته است. یک راه پول درآوردن آسانی هم هست و بعضی از مسئولین در طول زمان‌های مختلف هم ترجیح دادند که از این پول آسان استفاده کنند. این یک اشکال. اشکال دوم؛ گفتیم اقتصاد دولتی است. این جزو مسائلی است که اول انقلاب - که این‌هم کار خود ما بود، دیگران به ما تحمیل نکردند - خود ما بر اثر نگاه‌هایی که آن روز وجود داشت، اقتصاد را سپردیم دست دولت؛ حالا هرچه تلاش میشود که اقتصاد منتقل بشود به مردم و داده بشود دست مردم، با برنامه‌ریزی درست که خلاف عدالت هم کاری انجام نگیرد، کار درست پیش نمیرود؛ سخت است. ما سیاست‌های اصل 44 را ابلاغ کردیم که معنای آن همین بود که ما اقتصاد را از حالت دولتی بودن خارج کنیم. من در همین حسینیه که مسئولین جمع شدند در آن طبقه‌ی بالا، برایشان شرح دادم که ما به چقدر ارز نیاز داریم و این امکان ندارد، به دست نمی‌آید مگر اینکه ما این کار را بکنیم: اصل 44 به این شکلی که سیاست‌های آن را ابلاغ کردیم عمل بشود. (6) این‌ها باید بشود. خب بنده، امسال، سال گذشته، سال قبل، سال قبل [از آن]، اول سال راجع به اقتصاد صحبت کردم؛ مسئولین هم انصافا تلاش میکنند. من تصدیق میکنم که تلاش‌هایی دارد انجام میگیرد - در طول این سال‌ها همیشه تلاش‌هایی شده است - لکن کافی نیست. آنچه ما میخواهیم بگوییم، این است که باید یک نفس جدیدی به این کار داده بشود. امروز بیست‌ونهم بهمن است. سال گذشته بیست‌ونهم بهمن، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را به دستگاه‌های مختلف ابلاغ کردیم؛ امروز یک‌سال گذشته. اقتصاد مقاومتی برای کشور ضروری است؛ تحریم باشد هم لازم است، تحریم نباشد هم لازم است. آن‌روزی که تحریمی هم در این کشور وجود نداشته باشد، اقتصاد مقاومتی برای این کشور ضروری است، لازم است. اقتصاد مقاومتی یعنی ما بنای اقتصادی کشور را جوری تنظیم کنیم و ترتیب بدهیم که تکانه‌های جهانی در آن اثر نگذارد. یک‌روز عزا نگیریم که نفت از 100 دلار رسید به 45 دلار؛ یک‌روز عزا نگیریم که آمریکایی‌ها ما را تهدید میکنند که فلان‌چیز و فلان‌چیز و فلان‌چیز را تحریم میکنیم یا عملا تحریم بکنند؛ عزا نگیریم که اروپایی‌ها کشتی‌رانی ما را تحریم کردند. اگر در کشور اقتصاد مقاومتی باشد، هیچ‌کدام از این تکانه‌های بین‌المللی نمیتواند به زندگی مردم آسیب وارد کند. اقتصاد مقاومتی یعنی این؛ یعنی در داخل کشور، ساخت اقتصادی و بنای اقتصادی جوری باشد که از نیرو‌های مردم استفاده بشود، کمک واقعی گرفته بشود، برنامه‌ریزی بشود، بنای اقتصادی استحکام پیدا کند - که من حالا مواردی را ذکر خواهم کرد که این کار‌ها باید انجام بگیرد - تکیه‌ی مسئولان کشور بر این باشد که حرکت اقتصادی کشور را این‌جوری قرار بدهند. اگر این شد، شکوفایی خواهد شد؛ اگر این شد، از تهدید دشمن دیگر نمیترسیم، از تحریم دیگر تنمان نمیلرزد، از پایین افتادن قیمت نفت عزا نمیگیریم؛ این اقتصاد مقاومتی است. تکیه‌ی عمده‌ی اقتصاد مقاومتی هم باز روی مردم است؛ روی تولید داخلی است. یک مسئله‌ی اساسی در مورد اقتصاد کشور این است که باید اتکاء بودجه‌ی کشور به نفت قطع بشود؛ باید به اینجا برسیم. البته این حرف‌هایی که من امروز به شما عرض میکنم و مکرر گفته‌ایم، در مقام حرف آسان است، در مقام عمل کار‌های مشکلی است. خود من دستم سال‌ها در اجرا بوده است؛ بنده میدانم اجرا کار سختی است، اما معتقدم این کار سخت را میتوان انجام داد. اجرا کردن سخت‌تر از حرف زدن است؛ اما همین کار سخت را با همت، با اعتماد به این مردم، با اعتماد به این جوانها، با اعتماد به سرمایه‌های داخلی کشور، با اعتماد به خدای متعال که وعده‌ی نصرت داده است، میشود انجام داد. یکی از کار‌ها - که مهم‌ترین کار همین است - [این است که] باید تکیه‌ی بودجه به تولید داخلی باشد، یعنی به درآمدی که مردم تولید میکنند و مالیات میدهند. دو کلمه میخواهم راجع به مالیات عرض بکنم: عزیزان من! مالیات یک فریضه است. ما امروز از ضعفا مالیات میگیریم - از کارمند مالیات میگیریم، از کارگر مالیات میگیریم، از کاسب جزء مالیات میگیریم -، اما از فلان کلان‌سرمایه‌دار، فلان درآمددار بی‌حساب‌وکتاب مالیات نمیگیریم؛ فرار مالیاتی دارند؛ این‌ها جرم است؛ فرار مالیاتی جرم است. آن که از دادن مالیات به دولت خودداری میکند و مالیاتی که باید به دولت بدهد - که آن درآمدی که حاصل شده و در اختیار او است، به برکت فضایی است که دولت به‌وجود آورده است و کاری است که دولت دارد میکند، پس باید مالیات را بدهد - نمیدهد، در حقیقت کشور را وابسته میکند به پول مفت نفت، و وقتی کشور به پول نفت وابسته شد، همین مشکلات پیش می‌آید: یک روز تحریم میشود؛ یک روز نفت ارزان میشود؛ یک روز شاخ‌وشانه میکشند؛ کشور به این وضع دچار میشود. مسئله‌ی مالیات خیلی مهم است. البته من شنیدم که مسئولین مالیاتی کشور دارند طراحی میکنند، کار‌های خوبی دارند انجام میدهند؛ این کار‌ها باید سریع انجام بگیرد؛ باید تحقق پیدا کند؛ از مردم باید کمک خواسته بشود و مردم باید کمک کنند؛ این قلم اول. قلم اول از کار‌های مهمی که باید انجام بگیرد، این است که بودجه‌ی کشور، اداره‌ی دولت، به‌وسیله‌ی درآمد‌های از درون مردم باشد، یعنی از همین مالیات، که مالیات هم مربوط میشود به تولید و کسب و کار. یک نکته‌ی دیگر، ارتقاء بهره‌وری است که از تعبیرات رایجی است که میکنند؛ بنده این را خلاصه میکنم به دو کلمه در زبان فارسی. تولیدکننده‌ی ما، بنگاه‌دار ما سعی کند با کم کردن ریخت‌وپاش، هزینه‌ی تولید را کم کند، کیفیت را بالا ببرد؛ این میشود بهبود بهره‌وری. [البته] بخشی از هزینه‌ی تولید مربوط به چیز‌هایی است که در اختیار بنگاه‌دار نیست؛ فرض کنید تورم بالا است، مزد کارگر یا قیمت مواد اولیه بالا میرود؛ یک مقدار این‌ها است لکن یک مقدار هم ریخت‌وپاش است؛ اسراف است؛ خرج‌کردن‌های بیجا است؛ باید جلوی این‌ها را بگیرند. یک مسئله‌ی مهم دیگر، استفاده‌ی حداکثری از ظرفیتهای داخلی است. کشور ما در منطقه‌ی حساسی قرار دارد؛ همسایه‌های زیادی داریم، بالا دریا داریم، پایین دریا داریم، به همه‌ی دنیا دسترسی داریم. کشور ما روی نقشه که نگاه کنید، یک چهارراه بسیار حساس و مهم زمینی و هوایی است؛ دسترسی به آب‌های آزاد هم دارد؛ این‌ها فرصت‌های بسیار مهمی است؛ علاوه بر منابع، علاوه بر امکانات، برنامه‌ریزی بشود، فکر کنند، از این فرصت‌ها به نحو احسن استفاده کنند. یک نکته‌ی دیگری که این بیشتر به مردم مربوط میشود، مصرف محصولات داخلی است که من بار‌ها در سخنرانی‌های اول سال و غیر آن تکرار کردم، الان هم به شما عرض میکنم: محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانه‌ها. حالا مد شده است بگویند «برند» است، برند فلان؛ برند چیست! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیز‌هایی که مشابه داخلی دارد، متعصبانه و با تعصب تمام، ملت ایران، خارجی آن را مصرف نکنند. این را من فقط برای یک عده‌ی خاص نمیگویم؛ خب بله، وقتی ما میگوییم، یک عده متدینین فورا گوش میکنند حرف را، پیغام هم میدهند فلان چیز راکه خارجی است بخریم؟ فلان چیز را نخریم؟ من فقط برای متدینین و افرادی که برای حرف ما حجیت شرعی قائلند، این را نمیگویم؛ من این حرف را برای هرکسی میگویم که به ایران علاقه‌مند است، به آینده‌ی کشور علاقه‌مند است، به فکر بچه‌های خودش است که بنا است فردا در این کشور زندگی کنند. شما مصنوعات خارجی را که مصرف میکنید، در واقع کمک میکنید به اینکه حجم آن بنگاه خارجی، آن کارگر خارجی، آن سرمایه‌دار خارجی، مدام بیشتر بشود و تولید داخلی ضربه بخورد، شکست بخورد. این را به همه‌ی مردم، بخصوص آن‌کسانی‌که مصارف زیادی دارند [میگویم]؛ دولتی‌ها هم همین‌جور؛ دولتی‌ها هم در مصارف دولتی، در اشیاء مصرفی‌ای که در ساختمانها، در چیز‌های گوناگون مصرف میکنند، حتما ملاحظه کنند تولید داخلی را. اجتناب از اسراف هم یک سرفصل دیگر است؛ اجتناب از اسراف، تضییع مال، هدر دادن منابع عمومی، هدر دادن آب، هدر دادن نان، از بین بردن خاک. خاک یک ثروت است، آب یک ثروت است، نان یک محصول ذی‌قیمت است؛ مراقب باشند، همه مراقب باشند، احساس مسئولیت کنند، این‌ها را از بین نبرند. شرکت‌های دانش‌بنیان؛ که بنده روی این شرکت‌های دانش‌بنیان تکیه میکنم. امروز ما جوان تحصیل‌کرده خیلی داریم. بچه‌های دبیرستانی یکی دو هفته پیش در این حسینیه، یک نمایشگاهی تشکیل دادند (7)، آمدند چیز‌های پیشرفته‌ی واقعا عجیب‌وغریب و حیرت‌آوری را اینجا به ما نشان دادند؛ غالبا جوان، تعدادی جوان دبیرستانی! خب، سرمایه‌ی ما این است، ثروت ما این است. شرکت‌های دانش‌بنیان به‌وجود بیاید. شرکت‌های دانش‌بنیان هم فقط مخصوص صنعت نیست؛ در صنعت، در کشاورزی، در خدمات، در نیازسنجی؛ جمع بشوند، نگاه کنند ببینند بنگاه‌های گوناگون اقتصادی به چه چیز‌هایی نیاز دارند، کمبودهایشان کجا است، این را به آن‌ها ارائه بدهند؛ شرکت دانش‌بنیان حتی در این زمینه هم میتواند فعال باشد. مبارزه‌ی جدی با قاچاق از جمله‌ی کار‌های لازم در اقتصاد کشور است. مبارزه‌ی جدی با بدحساب‌های بانکی؛ یک عده‌ای هستند از تسهیلات بانکی، بناحق و نادرست استفاده میکنند؛ برای یک کار تسهیلات میگیرند، در کار دیگری آن را مصرف میکنند که مصلحت کشور نیست؛ بعد هم بدهی خودشان را با بانک‌ها تسویه نمیکنند؛ این‌ها واقعا مجرمند. بنده نمیگویم هرکسی بدهکار بانکی است مجرم است؛ نه، یکی هست ممکن است بدهکار بانکی باشد، [ولی] کمک هم باید به او کرد؛ هستند مواردی که حتی بدهکارند ولیکن بایستی کمک هم به او بکنند، اما بعضی هم هستند که باید مورد مؤاخذه قرار بگیرند، مورد سؤال قرار بگیرند. این کار‌ها باید در کشور انجام بگیرد. این‌ها را چه کسی بکند؟ ما در این سال‌ها خیلی هشدار دادیم؛ مسئولین هم خیلی تلاش کردند، اما نه آن هشدار‌هایی که بنده دادم کافی است، نه آن تلاشی که مسئولین کردند کافی است؛ این‌ها کافی نیست. باید کار جدی انجام بگیرد؛ مردم هم بایستی کمک کنند به دولت، به مسئولین، به قوه‌ی قضائیه تا بتوانند این کار‌ها را انجام بدهند. ما میتوانیم؛ ما در مقابل الم‌شنگه‌ای (8) که دشمنان ما سر تحریم و این حرف‌ها درمی‌آورند، میتوانیم ایستادگی کنیم؛ میتوانیم هدف‌های آن‌ها را ناکام بگذاریم. وقتی این کار‌ها را نکنیم، این فعالیتها را نکنیم، آن‌وقت نتیجه همین میشود که حالا ملاحظه میکنید؛ دشمن می‌نشیند آنجا، برای برنامه‌ی هسته‌ای ما شرطوشروط معین میکند؛ بعد هم میگوید اگر این شرطوشروط را قبول نکردید، این‌جور و آن‌جور تحریم میکنم؛ خب، همین میشود دیگر. دشمن حداکثر استفاده را از حربه‌ی تحریم دارد میکند؛ هدفشان هم این است که ملت ایران را تحقیر کنند؛ هدفشان این است که این حرکت عظیمی را که فقط روی دوش ملت ایران میتوانست انجام بگیرد، متوقف کنند. حرکت انقلاب اسلامی، حرکت نظام اسلامی، حرکت به‌سمت تمدن نوین اسلامی را میخواهند متوقف کنند؛ چون میدانند این حرکت درست نقطه‌ی مقابل منافع سرمایه‌دار‌های صهیونیست و کمپانی‌دار‌های ظالم و خون‌خوار دنیا است. این را میفهمند و می‌بینند که این حرکت چطور در دنیا دارد توسعه پیدا میکند و ملتها را متوجه خودش میکند؛ میخواهند جلوی این را بگیرند. این تحریم‌ها و این تهدید‌ها و این شرطوشروطکردن‌ها به‌خاطر این است. بنده عقیده‌ام این است که اگر حتی در مسئله‌ی هسته‌ای هم همان‌جور که آن‌ها دیکته میکنند ما پیش برویم و قبول کنیم دیکته‌ی آن‌ها را، باز هم حرکت مخرب آن‌ها و تحریم‌های آن‌ها برداشته نخواهد شد؛ انواع و اقسام مشکلات را باز هم درست میکنند؛ چون با اصل انقلاب مخالفند. البته بنده معتقدم ظرفیت جوانان ما، ظرفیت بسیار بالایی است. همین دو روز قبل از این، دانشجویان بسیجی به بنده پیغام دادند و گله کردند که چرا شما در پیشرفت هدف‌های انقلاب اسلامی از ما دانشجو‌ها استفاده نمیکنید؛ حرف مهمی است. دانشجوی مشغول تحصیل توقع دارد و به بنده پیغام میدهد که چرا از وجود ما‌ها در مسائل مهم انقلاب در منطقه - چه مسائل نظامی و امنیتی، چه مسائل گوناگون دیگر - استفاده نمیکنید؛ روحیه‌ی جوان‌های ما این است. روحیه‌ی ملت ایران را شما در بیست‌ودوم بهمن دیدید. حالا از آن‌طرف دولت زورگوی قلدر آمریکا که با همه‌ی شکست‌هایی که در منطقه خورده‌اند از زورگویی دست برنمیدارند، از این‌طرف هم دنباله‌رو‌های اروپایی‌اش باز تحریم جدید [اعمال میکنند]. ملت ایران هم میتواند تحریم کند؛ این را بگوییم که اگر بنای بر تحریم باشد، در آینده این ملت ایران است که آن‌ها را تحریم خواهد کرد. بیشترین سهم گاز دنیا در اختیار ما است، مال ملت ایران است؛ گازی که یک انرژی بسیار مهم و اثرگذاری است و دنیا به آن احتیاج دارد و همین اروپای بیچاره احتیاج به این گاز دارد، این گاز در اختیار ما است؛ ایران بیشترین سهم گاز موجود در دنیا را فعلا - تا حد اکتشافات فعلی در ایران - دارد؛ مجموع نفت و گاز را هم که حساب کنیم، باز بیشترین اندازه‌ی نفت و گاز بر روی هم را جمهوری‌اسلامی‌ایران دارد؛ ما تحریم میکنیم آن‌ها را در وقتی که مناسب باشد؛ و جمهوری‌اسلامی میتواند این کار را بکند. ملت ایران و جمهوری‌اسلامی نشان داده است که اراده‌اش قوی است؛ در هر زمینه‌ای، در هر مسئله‌ای که به‌طور جدی جمهوری‌اسلامی‌ایران وارد شد، نشان داد که اراده‌اش قوی است، عزمش راسخ است، میتواند کار کند. در همین قضیه‌ی داعش، این‌ها ائتلاف تشکیل دادند؛ البته دروغ میگویند، مزورانه است؛ نامه نوشتند به وزارت خارجه‌ی ما که اگر شما‌ها میگویید آمریکا از داعش حمایت میکند، نه، این دروغ است، ما حمایت نمیکنیم. خب، اندکی بعد از آن، عکس‌های کمک تسلیحاتی آمریکا به داعش که در اختیار مجاهدین انقلابی بود، منتشر شد! میگویند، حرف میزنند، ادعا میکنند، [اما] خلاف میگویند، آن هم خلافی که به این روشنی و به این وضوح و به این زودی آشکار میشود. جمهوری اسلامی این‌جوری نیست؛ ما وقتی وارد بشویم، همان‌طور که امیرالمؤمنین فرمود که ما رعد و برق نخواهیم داشت، مگر آن‌وقتی که بارانی به دنبال آن باشد. (9) ملت ایران بدون تردید در آینده‌ای که آن آینده ان‌شاءالله خیلی دور نخواهد بود و شما جوان‌های عزیز قطعا آن آینده را مشاهده خواهید کرد، از همه جهت در قله‌های شرف و افتخار خواهد بود. ان‌شاءالله که خداوند به شما‌ها توفیق بدهد؛ ان‌شاءالله خداوند شما را مشمول رحمت و لطف خودش قرار بدهد. «مندن ده سلام یتیرین عزیزلریم تبریزلی لرو آذربایجانی لار»؛ (10) زنده باشید؛ ان‌شاءالله موفق و مؤید باشید. 1) قبل از شروع بیانات رهبر انقلاب اسلامی، آیت‌الله محسن مجتهدشبستری (نماینده‌ی، ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه‌ی تبریز) مطالبی بیان کرد. 2) حسینیه‌ی امام‌خمینی (ره) 3) جوانان آماده، جوانان آزاده 4) شیطان نمیتواند به ما دست یابد. 5) بسیار کشنده 6) بیانات در دیدار فعالان و برگزیدگان بخش‌های اقتصادی (1390/5/26) 7) بیانات در بازدید از نمایشگاه دستاورد‌های فناوری نانو در حسینیه‌ی امام خمینی (1393/11/11) 8) سروصدا و دادوفریاد 9) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی 9؛ «و لسنا نرعد حتی نوقع و لانسیل حتی نمطر» 10) از جانب من هم به عزیزانم - تبریزی‌ها و آذربایجانی‌ها - سلام برسانید.
از ضعفا مالیات می‌گیریم اما از فلان کلان‌سرمایه‌دار مالیات نمی‌گیریم این‌ها جرم است 2
از ضعفا مالیات می‌گیریم اما از فلان کلان‌سرمایه‌دار مالیات نمی‌گیریم این‌ها جرم است 3
از ضعفا مالیات می‌گیریم اما از فلان کلان‌سرمایه‌دار مالیات نمی‌گیریم این‌ها جرم است 4