از نژادپرستی در سرزمین چشمآبیها تا میهماننوازی در دیار سلمان فارسی
نگاهی به حال و روز این روزهای اروپا و آمریکا و نیز نحوه رفتار چند ده ساله مردم ایران با مهاجرین، حقایق بسیاری را یادآوری می کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سینمایی جوکر را که می دیدیم، می توانستیم این روزهای آمریکا را تصور کنیم، روزهایی که یک جرقه کافی بود تا خشم مردمی را که از تبعیضها، ستمها و بی عدالتیها به ستوه آمدهاند این چنین در خیابانهای ایالات متحده شاهد باشیم، البته نه جوکر صرفا روایتی تنها از درهم ریختگی یک سرزمین بود و نه امروز این صحنهها مختص ایالات متحده آمریکا است، بلکه همان طور که در رسانهها و فضای مجازی منتشر شده است، این اعتراضات رفته رفته به کشورهای اروپایی نیز کشیده شده، کشورهایی که نظام سرمایهداری در انها کمر قشر ضعیف و متوسط را خم کرده است.
جرقهی روشن شدن اعتراضات به این گستردگی و در واقع روشن شدن خاکستری که زیر آتش پنهان بود، یک رفتار غیرانسانی بود؛ رفتاری نژادپرستانه از پلیس آمریکا که صدای همه را درآورد. البته داستان نژادپرستی در آمریکا برای امروز و دیروز نیست بلکه پیشینهای قدیمی دارد، کشوری با قدمت کم که با بسیاری نژادهای دیگر سرجنگ دارد و این دقیقا برعکس آن چیزی است که در کشور ما از قدیم تاکنون متعارف بوده و وجود داشته است،
مردم ایران همیشه به مهماننوازی معروف بودهاند و این رسم را نه تنها از یاد نبردهاند بلکه با آمدن اسلام در ایران در قرنهای گذشته و پس از انقلاب اسلامی و بر اساس آموزههای دینی و دغدغههای امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب این مهماننوازی گرم تر و ماندگارتر نیز شده است. بنابراین این روزها بسیاری از برادارن افغانی، برادران عرب زبان کشورهای دیگر، و عزیزان زیادی از کشورهای دیگر نه تنها ایران را مقصد سفرهای سیاحتی و زیارتی خود انتخاب کرده بلکه بسیاری شهرهای ایران را برای زندگی ترجیح می دهند، در این میان کم نیستند هنرمندان، نویسندگان و فرهیختگان کشورهای دیگر که با خوبی و خوشی در کنار همکاران ایرانی خود به فعالیت مشغول هستند و هم آنها از حضور در ایران ناراضی و ناخوشنود نبودهاند و هم ایرانیان هنردوست از وجود این افراد در کشورمان بهرههای فرهنگی و هنری می برند؛ از جمله در حوزه کتاب وادبیات و سینما و تلویزیون.
دو برادر مهاجر که در سینمای ایران خوش درخشیدند
به طور مثال چند سالی است که سریالهای خوب برادران محمودی پای ثبات کنداکتوری هر از گاهی تلویزیونمان شده است و اتفاقا با استقبال نیز مواجه شده به طوری که بخشهایی از فیلمهایشان هنوز هم به صورت موزیک ویدئو از تلویزیون پخش می شود.
برادران محمودی که نام هر دوی آنها برای جامعه هنری وفرهنگی کشور شناخته شده است، مهاجرین و فیلمسازانی هستند که چندین آثار سینمایی و تلویزیونی و حتی برنامههای تلویزیونی در کارنامه خود دارند؛ این دو برادر، از ولایت پروان افغانستان هستند. نوید محمودی متولد 1356 و جمشید، متولد 1362 است. نوید محمودی در کنار سینما (تهیهکنندگی و کارگردانی)، نویسنده و شاعر نیز است. او از 6 سالگی مهاجر شده، دارای فوق لیسانس بوده، جمشید محمدی نیز نویسنده و کارگردان است. سریال «دلدار» آخرین سریال تلویزیونی از این دو برادر است که ماه رمضان سال گذشته از شبکه دوم سیما پخش شد.
«چند متر مکعب عشق» نیز فیلمی به کارگردانی و نویسندگی این دو برادر و محصول سال 1392 بود که در هفدهمین جشن سینمای ایران برنده تندیس و دیپلم افتخار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین تدوین، بهترین نقش مکمل مرد، بهترین طراحی صحنه و معرفی استعداد شد.
افغان تبار اهل ایران
وقتی برای فیلم «رفتن» به کارگردانی نوید محمودی، جایزه بهترین بازیگر زن را در جشنواره بین المللی مراکش دریافت کرد، بیشتر بر سر زبان ها افتاد.
«فرشته حسینی» بازیگر افغان تبار اهل ایران، سینما و تئاتر را در کلاس های مهتاب نصیرپور و محمد رحمانیان مشق کرده است و بعد از جایزه ای که برای اولین فیلم خود دریافت کرد، بازیگر «یلدا» ی مسعود بخشی شد، «شکستن همزمان بیست استخوان» را با هم ولایتی خود جمشید محمودی تجربه کرد و بعد از «سونامی»، اخیرا «هفت و نیم» را با نوید محمودی به کارنامه خود اضافه کرده است.
فرشته حسینی درباره برخورد سینماگران ایران با خود می گوید: در عالم هنر در ایران یک روز یادم نمیاید که تحقیر شده باشم، کارگردانان و بازیگران ایرانی بسیار کمکم کردند و خوشحال میشدند که من یک دختر افغان هستم و بسیار تلاش میکنم نام افغانستان را زنده نگه دارم.
این سه شاعر خوشسخن افغان و آغوش گرم ایران
و اما در حوزه شعر و نویسندگی؛ محمدکاظم کاظمی در سال 46 در شهر هرات افغانستان به دنیا آمد، در سال 54 به کابل کوچ کرد و در سال 63 به ایران آمد. در ایران پس از اتمام دوره دبیرستان، کارشناسی خود را در رشته مهندسی عمران از دانشگاه فردوسی مشهد گرفت و بعد فعالیتهای ادبی اش را شروع کرد. کاظمی در سال 69 به انجمن شاعران انقلاب اسلامی افغانستان پیوست و آن را تا دهه 70 ادامه داد. انتشار مثنوی «بازگشت» او در فروردین 1370 مایه شهرت او شد. محمد کاظم کاظمی در همان دهه 70 مسئول یکی از صفحات روزنامه قدس بود. او علاوه بر سرایش شعر، در زمینههای آموزش شعر، برگزاری محافل انجمنهای ادبی مهاجرین افغان در ایران، انتشار نقدها و مقالاتی در مطبوعات، تألیف و ویرایش کتابهایی در زمینه زبان و ادبیات فارسی فعالیت کرده است.
محمد کاظم کاظمی عضو گروه علمی برونمرزی فرهنگستان زبان و ادب فارسی میباشد. وی در سال 1395 به عنوان دبیر علمی یازدهمین جشنواره شعر فجر انتخاب شد. محمد کاظم کاظمی برگزیده نخستین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش فارسیزبانان بود.
او خودش در رابطه با ایران می گوید؛ در ایران، محیط برای پرورش امثال من بسیار مساعد بود و من بخشی از مطالعاتم را به شعر اختصاص داده بودم. کتاب هم در این مملکت بسیار بود و علاوه بر آن، محافل شعری نظیر جلس شعر حوز هنری مشهد و آشنایی با شاعران مشهد نظیر مصطفی محدثی و مجید نظافت و عباس ساعی و به ویژه سیدعبدالله حسینی و زندهیاد احمد زارعی که بهراستی زندگی ادبیام را متحول کردند.
این هم خاطره محمد سرور رجایی، نویسنده افغانستانی از دیدارش با مقام معظم رهبری است. «وقتی کتاب را به ایشان دادم، گفتم: «این کتاب مجموعهای از خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس است.» آقا فرمودند: احسنت.
از من پرسیدند: ساکن کجایی؟ گفتم تهران. حضرت آقا همانطوری که کتاب را تورق میکردند، در توضیح عکس شهید احمدرضا سعیدی گفتم: «این شهید ایرانی است که در افغانستان شهید شده و مزارش هم در افغانستان است». ایشان پرسیدند: چه وقت پیش شهید شده است؟ گفتم: سال 59 در زمان تهاجم شوروی به افغانستان. به دقت به عکسهای کتاب و متن کتاب نگاه کردند و در پایان فرمودند: «سلامم را به بچههای افغانستان برسان. این کتاب را هم میخوانم».
محمد سرور رجایی چهره فرهیخته افغانستانی است، او متولد 28 مرداد 1348 در کابل است و در کابل نیز درس خوانده است. از سال 1363به عضویت یکی از احزاب جهادی در آمده و مشغول کارهای فرهنگی میشود. در مقاومت غرب کابل حضور داشته و در سال 1373 به ایران مهاجرت میکند. در ایران با آشنایی با فرهنگیان مهاجر کشور فعالیتهای فرهنگی _ ادبی خود را به صورت حرفهای در تهران دنبال میکند که یکی از نتیجههای ماندگار آن تاسیس خانه ادبیات افغانستان در سال 1382است. در حال حاضر عضو هیئت مدیره و معاون خانه ادبیات افغانستان است.
او خودش درباره آثارش این گونه گفته است که؛ اولین کتاب خودم را درباره علاقمندی مردم افغانستان به امام خمینی (ره) با عنوان «در آغوش قلبها» نوشتم که استقبال خوبی هم در بین فرهنگیان ایرانی و افغانستانی شد. در کتاب دوم، «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» خواستم غبارروبی از وضعیت حضور مبارزان افغانستانی در دفاع مقدس و رزمندگان ایرانی در جهاد افغانستان انجام بدهم. همچنین ماهنامه ویژه کودکان و نوجوانان افغانستان با عنوان «باغ» را هم در ایران چاپ میکنیم که حسرت کودکیهای خودم است.
سال 97 بود که مراسم بزرگداشتی برایش گرفتند، او زاده 1344 خورشیدی شاعر و نویسنده و نقاد اهل افغانستان و از پیشگامان «ادبیات مقاومت» در برابر تهاجم نظامی اتحاد جماهیر شوروی است؛ سوگنامه بلخ، شعر مقاومت، پایتخت پریها، عقاب چگونه میمیرد همه از آثار این نویسنده توانمند افغانی است، «سید ابوطالب مظفری» شاعری را با استعداد ذاتی و کشش درونی شروع کرد و در سال 1364 نخستین شعر خود را سرود.
او در بزرگداشتش در رابطه با انقلاب اسلامی می گوید؛ ما در افغانستان در گوشه انزوای خودمان بودیم و اگر انقلاب اسلامی ایران نبود آن شور و حال در وجودمان نمیافتاد تا در کشورمان انقلاب کنیم و نهایتا به ایران بیاییم.
دریای مهربانی و رفاقت خشک نمیشود
این ها تنها نمونهای از افرادی بودند که هم توانستند از ظرفیتهای موجود در کشور عزیزمان ایران برای پیشرفت خود استفاده کنند و هم سهم بسزایی در معرفی فرهنگ و هنر سرزمین ما داشتهاند؛ هستند مهاجران زیاد دیگری که حتی از برادران و خواهران افغان نیستند و عرب زبان بوده یا حتی از دیگر کشورهای همسایه میهمان ما هستند و در ایران به خوبی و خوشی زندگی می کنند، البته نباید فراموش کنیم که قطعا این شرایط، وضعیتی ایدهآل برای ما و مهاجرین نخواهد بود، و گاهی پیش می آید که در میان این گونه برادری ها و دوستیها، مشکلات ناخواستهای نیز پیش می آید، امافراموش نکنیم که ایران و ایرانی همیشه به مهمان دوستی و مهمان نوازی مشهور بوده است و قطعا اگر در این میان گاهی رخدادهایی هم دل هر دو طرف را آزرده است، از قصور و خطای عدهای معدود بوده و خدشهای به پیشینه روابط فرهنگی و تمدنی ایران و همسایگان وارد نکرده و نمیکند.
نسیم اسدپور