اقتصاد ایران وارد فاز پساکرونا میشود
یک پژوهشگر ریسک با تحلیل شرایط امروز اقتصاد ایران و جهان گفت در صورت تداوم روند واکسیناسیون با همین روند، اقتصاد ایران تا اواخر آبان وارد فازپساکرونا شده و همه شرایط تغییر می کند.
به گزارش مشرق، محمد حسین ادیب بر این باور است که اقتصاد ایران بیشتر از آنچه که تابع تحریم باشد تابع قیمت نفت است. او همچنین معتقد است که تحریم جنبه سمبلیک دارد و در عمل نیز ایران به جای صادرات نفت خام به سمت صادرات محصولات نیمه صنعتی حرکت کرده است.
ادیب متأثر از شرایط کنونی بر دولت، از پارادوکسی برای آن یاد می کند که دولت باید تصمیم بگیرد که هزینه هایش را کاهش دهد و متناسب با درآمدها کند یا در جستجوی درآمدی جدید باشد.
وی بر این باور است که دولت می تواند ده درصد از یارانه را قطع کند و کسر بودجه خود را حل کند. آنچه در عمل باید رخ دهد قطع یارانه قشر فوق العاده ثروتمند است. دولت باید تصمیم بگیرد.
ادیب تأکید دارد که مذاکرات برجام در چهارچوب 7 مولفه تنفس می کند، ترکیب سه به علاوه چهار جوهره سیاست خاورمیانه ای آمریکاست.
او از یک سقوط اقتصادی در جهان خبر می دهد و معتقد است که فعلا آمریکا دلار چاپ می کند و به سبب چاپ دلار؛ نفت گران است و گران می شود. آمریکا پس از مهار کرونا، چاپ دلار را متوقف و سیاست انقباضی سختی در پیش می گیرد. با این اتفاق بحران سال 1981 میلادی تکرار می شود آنهم دقیقا وقتی که آمریکا سیاست انبساطی را به سیاست انقباضی تبدیل کرد. در نتیجه، سقوط اقتصاد کشورهای بدهکار و در کنار آن سقوط قیمت مواد خام و از جمله قیمت نفت را شاهد خواهیم بود. با این تفاسیر یک سقوط اقتصادی در جهان در پیش است.
همچنین ادیب تأکید دارد ارزهای دیجیتال به عنوان رقیب دلار عمل می کنند و در نقطه ای آمریکا آن را به «پشیز» تبدیل می کند ولی قبل از آن، رشد های زیادی خواهد داشت. ولی در آخر مثل دخالت های امریکا در خاورمیانه می شود به افتضاح کشیده میشود.
وی تصریح می کند 90 درصد از فعالان اقتصادی نمی توانند هزینه گران اداره شدن خود را به قیمت کالا و خدمات خود اضافه کرده و از مشتری دریافت کنند. اما هنوز 10 درصد می توانند. مشکل اقتصاد ایران این گروه ده درصدی باقی مانده است و لیدر آنها خود دولت است که گران اداره می شود و هزینه آن را با تورم از طبقه دو و سه دریافت می کند.
دیگر نظرات وی را در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی د رادامه بخوانید:
ورود ایران به مرحله پساکرونا از اوخر آبان
وضعیت اقتصاد را چگونه پیش بینی می کنید؟
ادیب: اگر واکسیناسیون با همین روند پیش برود کرونا در آخر آبان تحت کنترل و مدیریت قرار می گیرد و اقتصاد ایران وارد مرحله پساکرونا می شود و همه شرایط تغییر می کند.
*اقتصاد ایران بیشتر از آنچه که تابع تحریم باشد تابع قیمت نفت است.
شرایط عمومی اقتصاد را چگونه ارزیابی می کنید؟
ادیب : 90 درصد صادرات غیر نفتی ایران در عمل صادرات انرژی است و قیمت نفت دو برابر سال قبل است و این به دو برابر شدن ورود ارز به اقتصاد ایران منجر می شود. اقتصاد ایران بیشتر از آنچه که تابع تحریم باشد تابع قیمت نفت است. همچنین معتقد است که تحریم جنبه سمبلیک دارد و ایران به جای صادرات نفت خام به سمت صادرات محصولات نیمه صنعتی حرکت کرده است.
تحریم را چگونه می بینید؟
ادیب: صادرات ایران در سال گذشته در حالی که متوسط قیمت نفت 35 دلار بود بالغ بر 39 میلیارد دلار بود و علت پایین بودن صادرات؛ پایین بودن قیمت نفت بود و نه تحریم. دو برابر شدن صادرات در چهار ماهه اول سال به سبب کاهش تحریم نبود به سبب افزایش قیمت نفت و دو برابر شدن صادرات غیر نفتی در ظاهر و دو برابر شدن ارزش صادرات مشتقات نفت و انرژی بود.
ولی صادرات نفت تحریم بود؟
ادیب: با آمار بانک مرکزی سال 1399 در اوج تحریم ایران 21 میلیارد دلار صادرات نفت، گاز، میعانات، فرآورده نفتی و میعانات گازی داشته است البته با متوسط قیمت نفت 35 دلار با قیمت های موجود صادرات دو برابر می شود.
ایران به جای صادرات نفت خام، محصولات نیمه صنعتی صادر می کند
پتروشیمی در این آمار نیست؟
ادیب: ایران دو سوم محصولات پتروشیمی را صادر می کند و برای تولید پتروشیمی معادل یک میلیون بشکه خوراک مصرف می کند که شامل گاز، نفت سفید، میعانات و دیگر انواع خوراک است. این باید به آمار قبل اضافه شود. اگر پتروشیمی و فولاد هم در زمره مشتقات انرژی محاسبه شود صادرات مثل قبل از تحریم است. فقط تفاوت قضیه این است که صادرات نفت با صادرات فرآورده های میانی جایگزین شده که بسیار هم خوب است. ایران به جای صادرات نفت خام، محصولات نیمه صنعتی صادر می کند.
تحریم جنبه سمبلیک دارد
پس تحریم در این وسط چه می شود؟
ادیب: تحریم جنبه سمبلیک دارد.
یعنی حتی معتقدید تحریم بانکی نیز وجود ندارد؟
ادیب: تاجر ایرانی برای واردات از هند اگر حرفه ای باشد یک ممیز سه دهم درصد هزینه اضافی پرداخت می کند و اگر غیر حرفه ای باشد دو درصد. کالا در مدت پنج روز از هند با وجودی که در جبل علی تخلیه و مجددا بارگیری می شود در بندرعباس است. واردات کالا از ترکیه به ایران یک ماه زمان می برد، با وجود تحریم. کالا از هند 5 روزه به ایران می رسد. تحریم فقط یک زمان اضافی (تخلیه کالا در جبل علی و مجددا بارگیری کردن و یک هزینه اضافی به میزان دو درصد برای ایران ایجاد می کند. هزینه اضافی و زمان اضافی در همین حد است که گفته شد یعنی تقریبا هیچ)
دولت گرفتار شرایط دوگانه ای است که باید در خصوص آن زودتر تصمیم بگیرد
در چنین شرایطی جایگاه دولت را چگونه ارزیابی می کنید؟
ادیب : تولید انرژی در کشور نسبت به قبل از تحریم بیشتر شده است. ایران اکنون معادل 8 میلیون بشکه انرژی در روز تولید می کند. قبل از تحریم؛ درآمد نفت به دولت اختصاص می یافت اما در وضع موجود درآمد این 8 میلیون بشکه انرژی به دولت تعلق نمی گیرد. دولت با قلت درآمد مواجه شده و نتوانسته درآمد جدیدی جایگزین درآمد نفت کند. در عین حال نتوانسته هزینه ها را کاهش دهد. این پارادوکس دولت را در شرایط دوگانه ای قرار داده که باید تصمیم بگیرد.
راه حل چیست؟
ادیب : دولت دو راه در پیش دارد یا کاهش هزینه متناسب با کاهش درآمد و یا جستجوی درآمد جدید. درآمد جدید هم این است که بخشی از درآمد تولید 8 میلیون بشکه انرژی به دولت تخصیص یابد. در چهار ماهه اول امسال از محل 8 میلیون و 150 هزار انرژی معادل ارزش حرارتی نفت فقط 11600 میلیارد تومان به حساب دولت واریز شده است. دولت در عمل نتوانسته است که سهم خود را از تبدیل 8 میلیون بشکه انرژی به ثروت دریافت کند.
10 درصد یارانه ها که متعلق به اقشار فوق العاده ثروتمند است باید قطع شود
دولت در عمل چه کردهاست؟
ادیب : دولت ماهانه 26 هزار میلیارد تومان بر اساس عرف دولت سابق، کسری منابع نسبت به مصارف دارد و ماهانه 230 هزار میلیارد تومان یارانه انرژی پرداخت می کند. دولت می تواند ده درصد از یارانه را قطع کند و کسر بودجه خود را حل کند. آنچه در عمل باید رخ دهد قطع یارانه قشر فوق العاده ثروتمند است. دولت باید تصمیم بگیرد.
آمریکا در حال دور شدن از عربستان است
مذاکرات برجام را چگونه ارزیابی می کنید؟
ادیب: آمریکا در حال دور شدن از عربستان است (به عنوان یک راهبرد و نه یک تاکتیک) و نمی خواهد دور شدن از عربستان به معنای نزدیک شدن به ایران تلقی شود و این سیاست آمریکا در مذاکرات برجام را تحت الشعاع قرار داده است.
راهبرد آمریکا تمرکز بر چین و بی اعتنایی به خاورمیانه است
استراتژی امریکا در ارتباط با متحدین آمریکا را در خاورمیانه را چگونه می بینید؟
ادیب : استراتژی آمریکا بر چهار اساس استوار است: دشمنان آمریکا باید از آمریکا بترسند اما دوستان آمریکا باید از آمریکا بیشتر بترسند. فعلا آمریکا در بخش دوم دارد به گونه ای عمل می کند که عربستان بیشتر بترسد و ضلع سوم این استراتژی یک نکته است و آن این که متحدین آمریکا نمی توانند مشکلات خود را با آمریکا به اشتراک بگذارند. این استراتژی بعد چهارمی هم دارد تمرکز سیاست خارجی آمریکا بر مهار چین استوار است. اگر چین با همین دست فرمان پیش برود به زودی آمریکا به یک قدرت درجه دو اقتصادی تبدیل می شود، بنابراین راهبرد آمریکا تمرکز بر چین و بی اعتنایی به خاورمیانه است. ترکیب این چهار راهبرد، متحدان آمریکا در خاورمیانه را گیج کرده است و مذاکرات برجام ذیل آن معنا پیدا می کند.
البته این استراتژی سه ضلع دیگر هم دارد. تاچر می نویسد آمریکا در هر موردی در خاورمیانه دخالت کرده به افتضاح کشیده شده است و اینجا آمریکا از اروپا ضربه می خورد. اروپاییان تمایل دارند آمریکا به گونه ای در خاورمیانه عمل کند که متحدان آمریکا به این برداشت برسند که روی آمریکا نمی شود حساب کرد. اروپا مایل است آمریکا هر گاه از زبان دیپلماسی در خاورمیانه استفاده کرد در زبان دیپلماسی شکست بخورد. از طرح دین راسک برای صلح بین اعراب و اسرائیل چهل سال قبل تا معامله قرن ترامپ، همه ابتکار عمل های دیپلماتیک آمریکا شکست خوردند.
متحدان آمریکا در خاورمیانه از آمریکا راه حل می خواهند بدون اینکه خودشان درگیر شوند. متحدان آمریکا باید بفهمند که از این کلاه نمدی حاصل نمیشود و این را ایران خوب درک کرده است و ایران استراتژی منطقه ای خود را بر این اساس تنظیم کرده است.
مذاکرات برجام در چهارچوب 7 مولفه تنفس می کند، ترکیب سه به علاوه چهار جوهره سیاست خاورمیانه ای آمریکاست
به این ترتیب مشخصا چه مولفه هایی بر برجام موثرند؟
ادیب : بر سر سرنوشت برجام، سه خط متفاوت در چهار جهت مختلف در جریان است. خطوطی که بعضا در هم میپیچند و خواسته یا ناخواسته یکدیگر را تضعیف یا تقویت میکنند. ترکیب سه بعلاوه چهار؛ جوهره سیاست خاورمیانه ای آمریکا را تشکیل می دهد. مذاکرات برجام در چهارچوب این هفت مولفه تنفس می کند
بحران سال 1981 تکرار می شود
آینده اقتصاد جهان را چگونه می بینید؟
ادیب : قبل از شروع کرونا، 3600 میلیارد دلار تراز بانک مرکزی آمریکا بود و اکنون 7400 میلیارد دلار. این نشان می دهد آمریکا دارد دلار چاپ می کند و کشور را اداره می کند. در مرحله بعد این دلار از آمریکا خارج میشود و و دلار های بدون پشتوانه به وسیله بانکهای آمریکایی به دنیا وام داده می شود. به این وسیله با 7400 میلیارد دلار آمریکا دارد دنیا را می خرد و اگر با همین دست فرمان پیش برود این به 10 هزار میلیارد دلار می رسد و برای خرید جهان در آن قسمتی که ارزش افزوده قابل توجه دارد کافی است. بی سر و صدا با کرونا همه کشور ها کم می آورند و آمریکا و انگلیس پول چاپ می کنند و به آنها وام می دهند. این وام ها پس دادن دارد. وقتی خواستند پس بدهند اگر تراز به 10 هزار میلیارد دلار برسد باید دید چقدر از ثروتی که ارزش افزوده تولید می کند باقی می ماند.
در پی سقوط اقتصاد کشورهای بدهکار، قیمت مواد خام و قیمت نفت سقوط خواهد کرد
آمریکا پس از مهار کرونا، چاپ دلار را متوقف و سیاست انقباضی سختی در پیش می گیرد. با این اتفاق بحران سال 1981 میلادی تکرار می شود آنهم دقیقا وقتی که آمریکا سیاست انبساطی را به سیاست انقباضی تبدیل کرد. در نتیجه، سقوط اقتصاد کشورهای بدهکار و در کنار آن سقوط قیمت مواد خام و از جمله قیمت نفت و بقیه مواد خام را شاهد خواهیم بود.
یک سقوط اقتصادی در راه است
پیش بینی خاصی دارید؟
ادیب : فعلا آمریکا دارد دلار چاپ می کند و به سبب چاپ دلار؛ نفت گران است و گران می شود و این تا زمان سقوط اقتصاد کشورهای بدهکار ادامه دارد. یک سقوط اقتصادی در جهان در پیش است، آنهم وقتی آمریکا سیاست انبساطی امروز را به سیاست انقباضی تبدیل کرد.
آمریکا ارزهای دیجیتال را در نقطه ای به پشیز تبدیل می کند
ارز های دیجیتال را چگونه می بینید؟
ادیب: ارزهای دیجیتال به عنوان رقیب دلار عمل می کنند و در نقطه ای آمریکا آن را به «پشیز» تبدیل می کند ولی قبل از آن، رشد های زیادی خواهد داشت. ولی در آخر مثل دخالت های امریکا در خاورمیانه می شود به افتضاح کشیده میشود.
با توجه به اینکه در استخراج و استفاده از رمز ارزها دولتها چندان نقشی ندارند و این کار عمدتا توسط افراد حقیقی و حقوقی صورت می گیرد، آمریکا چگونه قادر خواهد بود رمز ارزها را از دور خارج کند؟
هر معامله دلاری مازاد بر 10 هزار دلار نیاز به تایید نیویورک دارد
ادیب: 92 درصد معاملات در جهان به دلار انجام می شود و هر معامله دلاری مازاد بر 10 هزار دلار نیاز به تایید نیویورک دارد و رمز ارز گونه ای پول شویی است و با مستمسک پول شویی رمز ارز، پتانسیل حذف شدن دارد. البته این حرف امروز و فردا نیست. هنوز رمز ارزها موجودیت قوی خواهند داشت.
عاقبت برجام را چگونه می بینید؟
ادیب: تحریم سمبلیک بوده و بود و نبودش فقط یک هزینه اضافی به اندازه دو درصد برای افراد غیر حرفه ای ایجاد می کند. واحد اندازه گیری تحریم، دو درصد بر واردات است.
دولت گران اداره می شود و هزینه آن را با تورم از طبقه دو و سه دریافت می کند
فضای کسب و کار ایران را تحلیل کنید؟
ادیب: 90 درصد از فعالان اقتصادی نمی توانند هزینه گران اداره شدن خود را به قیمت کالا و خدمات خود اضافه کرده و از مشتری دریافت کنند. اما هنوز 10 درصد می توانند. مشکل اقتصاد ایران این گروه ده درصدی باقی مانده است و لیدر آنها خود دولت است که گران اداره می شود و هزینه آن را با تورم از طبقه دو و سه دریافت می کند.
چه توصیه ای به فعالان اقتصادی دارید؟
ادیب: هر واحدی که گران اداره شود باید رقابتی تر اداره شود و واحد ها در جهت ارزان تر اداره شدن حرکت کنند. در غیر این صورت در فروش دچار مشکل می شوند.
عدالت اجتماعی را چطور تفسیر می کنید؟
ادیب : بانکها با انتقال ریسک شکلی از عدالت اجتماعی بر قرار می کنند. حال مردم ایران باید قضاوت کنند این نوع عدالت اجتماعی که با انتقال ریسک انجام می شود را چقدر قبول دارند و در این حوزه اقتصاد ایران دو مرحله را طی کرده است مرحله اول از آغاز سال 92 تا دی ماه 96 و مرحله بعدی از دی ماه 96 تا حال.
بانکها یا ریسک می خرند یا در حال فروش ریسک اند، اساسا ریسک ها در سطح خیلی کلان در بانک تخلیه می شود
این دو مرحله چه تفاوتی با هم دارند؟
ادیب : بانکها یا دارند ریسک می خرند یا در حال فروش ریسک اند و حالت سومی ندارند. اساسا ریسک ها در سطح خیلی کلان در بانک تخلیه می شود.
برنده اقتصاد از آغاز سال 92 تا دی ماه 96 سپرده گذار بود
مرحله اول از سال 92 تا دی ماه 96 را توضیح دهید؟
ادیب: در این دوره بخش مالی به کل اقتصاد سواری می داد. یعنی بانکها بسیار بیش از یازده اقتصاد به اقتصاد سود سپرده پرداخت میکرد و با پرداخت سود اضافی به سپرده گذار، کل ریسک اقتصاد را خریداری می کرد. برنده اقتصاد از آغاز سال 92 تا دی ماه 96 سپرده گذار بود. در این دوره چون سودی که بانک به سپرده گذار پرداخت می کرد بالاتر از بازده اقتصاد بود. سرمایه گذاری در بسیاری از رشته ها غیر اقتصادی شد. اقتصادی ترین کار، تعطیل کردن کسب و کار و سپرده گذاری بود .
بانکها ریسک خود را به کل اقتصاد می فروشند
مرحله دوم؟
ادیب: در این مرحله که دی ماه 96 تا امروز را پوشش می دهد بانکها از کل اقتصاد سواری می گیرند یعنی ریسک های خود را به کل اقتصاد می فروشند. در این مرحله سودی که به سپرده گذار پرداخت شد از بازده اقتصاد خیلی کمتر بود. بزرگترین بازنده این دوره سپرده گذاران بوده و هستند. سپرده گذاران 62 درصد سودی را که در دوره قبل به دست آوردند در این دوره با افزایش نرخ ارز از دست داده اند. به دلار اگر محاسبه شود ثروت سپرده گذاران ایران در بانکها در اسفند 95 بالغ بر 350 میلیارد دلار بود و اکنون ثروت سپرده گذاران 130 میلیارد دلار است. در واقع وقتی گفته می شود ریسک به بانک منتقل شد منظور انتقال ریسک یا زیان به سپرده گذار است.
ثروت سپرده گذاران در اسفند 95 بالغ بر 350 دلار اگر بود اکنون به 130 دلار رسیده است
این به عدالت اجتماعی چه ارتباطی دارد؟
ادیب: 40 درصد سپرده ها سپرده یکساله و دو ساله است و 60 درصد سپرده ها کمتر از یکسال است که سرمایه در گردش فعالان اقتصادی است. هر فعال اقتصادی باید معادل 9 درصد فروش سالانه خود سپرده جاری یا کوتاه مدت داشته باشد در غیر این صورت یا بحران نقدینگی مواجه میشود. بنابراین 60 درصد سپرده ها سرمایه در گردش اقتصاد است اگر بانکها سودی هم به آن پرداخت نکنند کل سپرده جاری و کوتاه مدت، کاهش نمی یابد و علت پرداخت سود به این سپرده ها رقابت ناسالم بانکها برای جذب سپرده است و 40 درصد سپرده ها یعنی سپرده یکساله و دو ساله به واقع پس انداز مردم است
با این 40 درصد سپرده بانکها یا پس انداز مردم چه می کنند؟
ادیب: رئیس کل قبلی بانک مرکزی در یک مصاحبه اظهار داشت 40 درصد وام ها به 200 شرکت بزرگ وام داده شده و اینها نه اصل وام را پرداخت می کنند و نه فرع آن را و هم اصل وام را تمدید می کنند و هم فرع وام را و هرگز هم قادر به بازپرداخت وام نیستند. در واقع ثروت ثروتمندان کشور صرف خرید زیان 200 شرکت شده که مدت ها قبل باید تعطیل می شدند و از محل ثروت ثروتمندان فعالیت زیان ده خود را ادامه می دهند.
در واقع ثروت ثروتمندان در عمل چقدر است؟
ادیب: ثروتمندان بانکی یا سپرده گذاران مدت دار؛ همه ثروت خود را برای ریسک واحد هایی که زیان ده هستند با واسطه بانکها پرداخت کرده اند و چون دارایی اینها بدهی واحدهای زیان ده است و واحد های زیان ده قادر به پرداخت بدهی نیستند این ثروت هیچ است.
شما می گویید بازنده شرایط جدید سپرده گذاران هستند؟
ادیب: با یک ادبیات بله زیرا 62 درصد سودی که بانکها به سپرده دادند را با افزایش نرخ ارز پس گرفتند و با یک ادبیات نه، چرا نه؟ می شود عدالت اجتماعی را این گونه تعریف کرد که افزایش ثروت از طریق تورم و نه از طریق سود عملیاتی بدون تورم باید از ثروتمندان پس گرفته شود و این هم نوعی عدالت است و عملا بانکها در ایران این کار را انجام می دهند و نیازی به اقدام دولت و یا نظام مالیاتی نیست. این کار به صورت خودکار در نظام بانکی انجام می شود اگر از این منظر به قضیه نگاه شود شکل دیگری پیدا می کند اگر سپرده های بانکی ایرانیان به فرانک سوئیس محاسبه شود نسبت به سال 1384 و از سال 1384 تا کنون به دقت و میلی متری؛ دو درصد در سال به سپرده آنها افزوده شده و مازاد آن خلاف عرف بانکداری است و طبیعتا با افزایش نرخ دلار پس گرفته می شود.
علت اینکه از فرانک سوئیس استفاده شد این است که دلار آمریکا هم معادل تورم در آمریکا در مقابل فرانک سوئیس کاهش ارزش پیدا می کند و این اصل است و خدشه بردار هم نیست، تورم هدف در جهان 2 درصد تعیین شده و معادل 2 درصد در سال اگر اقتصاد ها ثروتمند شوند در واقع فقط تورم را خنثی کرده اند و بیشتر از این ممکن است در کوتاه مدت دست دهد اما پایداری بلند مدت کمتر دارد.
دولت در بحث بودجه باید تصمیم مهم و سختی بگیرد و هزینه آن را نیز باید کاهش محبوبیتش بپردازد
پیشنهاد شما به دولت سیزدهم چیست؟
ادیب : بانکها بر اساسی که گفته شد اقتصاد را تعدیل می کنند و در همه دنیا هم همین است. در ایران هم همین گونه بوده و خواهد بود. سود سپرده به فرانک سوئیس 2 درصد در سال است و اگر بیشتر شد اقتصاد آن را پس میگیرد. در مورد برجام هم یک قسمت بحث که اتفاقا قسمت مهم آن است اصلا ربطی به ایران ندارد و تابع نظم 7 گانه است و از سویی به حال گیری اروپا از آمریکا مربوط می شود اما در مذاکرات برجام ظهور و بروز می یابد.
اگر این هزینه پرداخت نشود شش ماه دیگر، دولت فعلی به مانند دولت روحانی خواهد شد
اما در مورد بودجه، دولت باید تصمیم بگیرد و تصمیم بسیار سختی هم هست و باید هزینه بدهد و هزینه را با کاهش محبوبیت خود پرداخت کند و اگر حاضر به پرداخت هزینه نشود در عمل پس از شش ماه ادامه دولت قبل می شود. روحانی برای اینکه حاضر به پرداخت هزینه نبود اقتصاد را به اینجا رساند.
منبع: تسنیم