چهارشنبه 7 آذر 1403

انبارگردانی در نواتیم

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع

سیدمهدی طالبی در فرهیختگان نوشت: مردم ایران در دهه 1360 زمانی که شهرهای کشور زیر آتش دشمن بود، فریاد می‌زدند «موشک جواب موشک». در آن دوره فناوری موشکی در جهان نوپا و به‌لحاظ امکان خرید کمیاب بود. تهران نیز نه‌تنها قابلیت تولید این سلاح را نداشت بلکه پس از خرید تعداد محدودی از موشک‌ها، قادر نبود آنها را به تنهایی به‌کار گیرد. با این وجود ایران نگذاشت درخواست مردم برای پاسخ متقابل موشکی علیه رژیم صدام روی زمین بماند. در همان زمان و با تمام محدودیت‌های ایران، صدام مجبور می‌شد از هراس حملات موشکی ایران در ساختمان‌ها و امکان نظامی و دولتی، بیرون از کاخ‌های خود بخوابد. امروز اما تهران به مجموعه کاملی از زنجیره تسلیحاتی دسترسی دارد و پس از هر اقدام دشمن علیه کیان کشور قادر است با سرعت و شدتی باورنکردنی خواسته ملت را به اجرا درآورد. پس از حمله 13 فروردین رژیم‌صهیونیستی به سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق که به‌نوعی خاک ایران تلقی می‌شود، خواست مردمی بر لزوم پاسخ سخت بر این شرارت سوق یافت. شامگاه 25 فروردین دو هفته پس از جنایت صهیونیست‌ها و در فضای ابهام‌آلود ایجاد شده درخصوص پاسخ، نوع و شدت آن، پرتابه‌های ایران راهی سرزمین‌های اشغالی شدند. این پاسخ به‌دلیل نقشه و تله‌گذاری صهیونیست‌ها از حساسیت بالایی برخوردار بود. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی که پس از 7 اکتبر اندکی از اعتراضات داخلی رها شده بود، در حین جنگ مجددا با حضور جدی تظاهرکنندگانی مواجه شد که خیابان به خیابان و بیرون منزلش به‌دنبال او می‌گشتند. نتانیاهو با قبول ریسک حمله به امکان دیپلماتیک ایران تلاش کرد با ایجاد سایه تهدید بر فراز سرزمین‌های اشغالی تجمعات مخالفان را جمع‌آوری کرده و در‌صورت امکان آمریکا را در مقابل تهران قرار دهد. علی‌رغم این تله‌گذاری، ایران این‌بار تشخص داد پاسخ علنی، مستقیم و گسترده چاره کار است. اگر نتانیاهو پاسخی دریافت نمی‌کرد همچنان بر شدت تجاوزات خود علیه ایران می‌افزود. تهران نیز به‌جای موکول کردن پاسخ به آینده که خطر تشدید تجاوزات رژیم را داشت، تصمیم به پاسخ گرفت؛ آن هم به شکلی که انتظارات نتانیاهو را برآورده نکرده و تغییری جدی در اوضاع ایجاد کند. تهران در پاسخ قدرتمند و هوشمندانه خود به آسانی سراسر آسمان نوار شمالی غرب آسیا را به دو نقطه از سرزمین‌های اشغالی دوخت تا آتش‌افروزان بدانند در صورت ادامه شرارت، این آسمان به بخش بزرگ‌تری از فلسطین اشغالی دوخته خواهد شد. پاسخ ایران علیه رژیم دست‌کم دو موضوع را برای صهیونیست‌ها روشن ساخت. نخست آنکه جنگ با ایران مسلح و با اراده، دشوارتر از تصورات ذهنی صهیونیست‌هاست و دوم آنکه آمریکا یا از سر تصمیم و یا از سر ناتوانی حاضر نیست برای حفاظت از تل‌آویو وارد درگیری نظامی شود. از اساس نیز رژیم‌صهیونیستی در غرب آسیا ایجاد شده تا حافظ منافع و ضربه‌گیر آسیب به غرب و آمریکا باشد نه آنکه واشنگتن دارایی‌ها و سربازان خود را برای حفظ آن در معرض آسیب‌های جدی قرار دهد. اوج اقدامات جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا برای رژیم، محکوم کردن پاسخ مشروع ایران، کمک به پدافند هوایی رژیم و قول محکومیت تهران توسط گروه G7 بود. بنا بر گفته رسانه های آمریکایی، بایدن نگران این است که نتانیاهو قصد دارد با هدف کشاندن آمریکا به جنگی دیگر در غرب آسیا، درگیری‌ها در منطقه را توسعه دهد.

ابعاد راهبردی پاسخ ایران به شرارت رژیم‌صهیونیستی علیه امکان دیپلماتیک ایران، دارای اثرات چندگانه‌ای است. این اقدام به لحاظ استراتژیک باعث تغییر مجدد معادلات قدرت در منطقه شده و از نظر سیاسی وضعیت غرب آسیا را به دو دوره تقسیم می‌کند. برای درک تغییرات باید ویژگی‌ها و جایگاه رژیم‌صهیونیستی در غرب آسیا را شناخت. رژیم به عنوان سازه‌ای مصنوعی که توسط غرب در منطقه ایجاد شده، دارای ارتشی بزرگ، مجهز، آموزش‌دیده و مسلح به تسلیحات نامتعارف در سطح ابرقدرت‌ها است و دستگاهی اطلاعاتی با ویژگی مشابه قدرت‌ها دارد. علاوه بر این موارد، تل‌آویو از آزادی عمل بالایی برای استفاده از امکانات خود برخوردار بوده و از حمایت‌های سنگین رسانه‌ای و سیاسی بهره می‌برد. نمونه آن حمایت بی‌وقفه از رژیم با وجود به شهادت رساندن 33 هزار نفر از ساکنان غزه و حمله به سفارت ایران در دمشق است. صهیونیست‌ها در منطقه‌ای حضور دارند که متحدان آمریکا به وفور یافت شده و پایگاه‌های واشنگتن نیز در سراسر منطقه منتشر شده‌اند. با این وجود صهیونیست‌ها به نوعی نقطه ثقل و لنگرگاه سیاست‌های غرب در منطقه مطرحند. تکان دادن «از سر تا ته» رژیم با این ویژگی‌ها و مزایا توسط تهران حکایت از ظهور یک ایران جدید در منطقه دارد. ایرانی که قادر به قفل کامل جبهه دشمن در مدتی کوتاه است. پاسخ سنگین ایران علیه رژیم‌صهیونیستی علی‌رغم حضور ائتلاف غربی برای دفاع که باعث ناکارآمدی تمام دارایی‌های این مجموعه شد برای همه آشکار ساخت نادیده گرفتن منافع تهران ممکن نیست. غرب تلاش دارد با اعمال فشار، منافع ملت‌ها و دولت‌های منطقه را نادیده گرفته و به اعمال زور علیه محور مقاومت بپردازد. آنها برای مدت‌ها این سیاست را ادامه دادند اما مدتی است که از کارایی آن با شیب تندی کاسته شده و مقاومت درحال تحمیل خواست‌های خود است. این روند تدریجی بیش از چهاردهه‌ای، طی جنگ طوفان‌الاقصی و پاسخ ایران به سطح بی‌سابقه‌ای از ابتکار عمل مقاومت رسیده است. نادیده گرفتن این میزان از قدرت و تلاش برای مقابله ناهنجار با آن می‌تواند پیامدهای زیان‌باری برای جهان داشته باشد. رژیم به نیابت از آمریکا و با حضور مستقیم غرب با کشتار 33 هزار فلسطینی و حمله به سفارت ایران تلاش کرد این ناهنجاری و جنون را به اوج برساند تا محور مقاومت را علی‌رغم ظرفیت‌هایش به گوشه‌ای براند اما این سیاست به نتایج معکوسی رسید. غرب آسیا امروزه دیگر شبیه گذشته نیست. تنها چند روز قبل از پاسخ ایران به صهیونیست‌ها، دبیرکل مقاومت لبنان تاکید کرده بود اگر تاریخ منطقه تا چندی پیش به قبل و بعد از 7 اکتبر تقسیم می‌شد از این به بعد به قبل و پس از حمله رژیم به سفارت ایران به منزله بخشی از خاک این کشور تقسیم می‌شود؛ چیزی که پاسخ پرحجم و تاریخی ایران آن را به اثبات رساند. قدرت نرم ایران نیز به موازات قدرت نظامی و سیاسی‌اش شاهد رشد بوده است. این روند که پس از 7 اکتبر نیز رکورد زده بود با انتشار فیلم‌ها و تصاویری از خوشحالی مردم منطقه از اقدام ایران، بار دیگر رکورد و صحنه‌های جدیدی را ثبت کرد.

ابعاد نظامی ایران در اقدام شنبه‌شب خود بخش اندکی از قدرت آتش خود را در سطح فناوری‌های رده‌پایین به کار گرفت. تعدادی از سلاح‌های به‌کاررفته در این عملیات، سال‌ها پیش ساخته شده و در پایان عمر قرار داشتند؛ که در اقدامی مشابه با «انبارگردانی» برای مصرف از بایگانی خارج شدند. این تسلیحات مانند آنچه در سبد بالستیکی پاسخ وجود داشت، آخرین دستاوردهای نیروهای مسلح ایران نیستند و نمونه‌های جدیدتری از موشک‌های تاکتیکی و هایپرسونیک به‌خدمت‌درآمده، سطح فناوری بالاتری از آنها دارند. با این وجود، این تسلیحات نیز موفق شدند در تعدادی اندک در قیاس با ذخایر و توان قدرت آتش لحظه‌ای ایران، تمام دارایی‌های دشمن را به چالش بکشند. برای رهگیری پرتابه‌های ایران، جبهه مقابل بازه زمانی کاملی در اختیار داشت؛ دو هفته برای نقل و انتقال سامانه‌های پدافندی و همچنین تا 7 ساعت برای رهگیری پرتابه‌ها. علی‌رغم این زمان قابل توجه، دشمن همچنان از مهار پاسخ ایران با تسلیحات رده پایینش، ناکام ماند. اگر جبهه مقابل درصدد تداوم شرارت‌های خود برآیند، علاوه‌بر وجود مقادیر فراوانی از تسلیحات به‌کار‌رفته در سطح تسلیحات شنبه‌شب، ایران سلاح‌های پیشرفته‌تری در اختیار دارد که می‌توانند در حجم بالا به شکل موثری امکانات دشمن را از کار بیندازند. باید در نظر داشت تهران به ابزارها و توانمندی‌هایی دسترسی دارد که این امکان را در اختیارش قرار می‌دهند تا در درگیری‌های دیگر، سرزمین‌های اشغالی را در محاصره کامل، همه‌جانبه و طولانی‌مدتی قرار دهد.

تخمین هزینه؛ درس سود و زیان ایران تعداد تسلیحات پرتاب‌شده به سمت رژیم‌صهیونیستی را در ابهام گذاشته است و از این رو آماری در این خصوص به نقل از تهران وجود ندارد. اگر آمار فرضی و غیرقابل استناد ارتش رژیم‌صهیونیستی مبنا قرار گیرد، در مجموع حدود 300 پرتابه شامل 170 پهپاد انتحاری، بیش از 30 موشک کروز و بیش از 120 موشک بالستیک روانه فلسطین اشغالی شده‌اند. گزارش‌های رسانه‌ای نشان می‌دهد ایران از پهپادهای انتحاری سری شاهد -136 و نمونه کوچک‌تر آن شاهد -131 بهره برده است. این پهپادها براساس تخمین غرب قیمتی معادل 20 هزار دلار دارند؛ هرچند ایران به پهپادهای انتحاری ارزان‌تری در برد فلسطین دسترسی دارد اما اگر مبنا را بر پهپاد شاهد و قیمت آن بگذاریم ایران برای 170 پهپاد 3 میلیون و 400 هزار دلار هزینه کرده است. در حوزه موشکی اندکی تخمین هزینه‌ها دشوار‌تر می‌شود؛ هر چند کار از تخمین قیمت موشک‌های کروز ایران راحت‌تر است. هر موشک هایپرسونیک فتاح به گفته سردار امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه 200 هزار دلار قیمت دارد. با توجه به اینکه ایران از موشک سطح پایین‌تری برای پاسخ به رژیم استفاده کرد، می‌توان گفت هزینه هر موشک باید تا 160 هزار دلار باشد. از این رو مجموع هزینه پرتاب 120 موشک بالستیک 19 میلیون و 200 هزار دلار بوده است. هر چند فرمانده نیروی هوافضا قیمت موشک هایپرسونیک ایران را اعلام کرده اما اطلاعات قیمتی موشک‌های کروز ایران در دسترس نیستند. با این حال مسیرهای غیرمستقیمی برای این کار وجود دارد. قیمت موشک‌های کروز در برد مشابه با موشک‌های بالستیک، دست‌کم سه برابر کمتر است. از این رو در رده میان‌بردها اگر موشک‌های بالستیک تا 3 میلیون دلار قیمت دارند، موشک‌های کروز بین 500 هزار تا یک میلیون دلار قیمت‌گذاری می‌شوند. با این وجود ایران تسلیحات بسیار ارزان‌تری تولید می‌کند. اگر موشک تاکتیکی اسکندر ساخت روسیه 3 میلیون دلار به فروش رسیده است، موشک‌های تاکتیکی ایران با قیمت 160 هزار دلار، دقت بالاتر در نقطه‌زنی و برد بیشتر یک‌بیستم موشک روسی قیمت دارند؛ هرچند گفته می‌شود موشک‌های اسکندر کیفیت ساخت بالاتری دارند که به نگهداری آنها کمک می‌کند. اگر قیمت موشک‌های بالستیک ایران از نمونه‌های مشابه به مراتب کمتر است، قیمت موشک‌های کروز ایران نیز می‌توانند همان‌گونه باشند. علی‌رغم آنکه قیمت کروز‌ها تا یک‌سوم بالستیک‌ها تعیین می‌شود، در اینجا برای محاسبه واقعی‌تر، قیمت بالستیک‌ها و کروزها را یکسان درنظر می‌گیریم. اگر قیمت هر موشک کروز را مشابه بالستیک‌های تاکتیکی 160 هزار دلار محاسبه کنیم، ایران برای 30 موشک کروز 4 میلیون و 800 هزار دلار هزینه کرده است. هزینه 3 میلیون و 400 هزار دلاری پهپادهای انتحاری، 19 میلیون و 200 هزار دلاری موشک‌های بالستیک و 4 میلیون و 800 هزار دلاری موشک‌های کروز نشان می‌دهد پاسخ شبانه ایران 27 میلیون و 400 هزار دلار هزینه داشته است. با توجه به قیمت 40 هزار تومانی دلار نیمایی، ایران یک‌هزار و 96 میلیارد تومان هزینه کرده است. علی‌رغم این مبلغ قابل توجه اما تمام مراحل پاسخ ترکیبی ایران به صهیونیست‌ها شامل هزینه نبوده و در پدیده‌ای شگفت‌آور به‌دلیل سودآوری برخی مراحل، تهران درمجموع ده‌ها میلیون دلار به دست آورده است. تناژ بار قابل حمل توسط کشتی کانتینربری MSC ARIES متعلق به صهیونیست‌ها که روز شنبه توقیف شده، 158 هزار تن و سال ساخت آن 2020 است. قیمت سفارش ساخت کشتی‌های جدید کانتینربری در این وزن به 250 میلیون دلار می‌رسد. با توجه به جوان بودن کشتی توقیف شده باید قیمت آن را در حدود 200 میلیون دلار تخمین زد. این کشتی حامل محموله نیز بوده که باید قیمت آن را نیز ده‌ها میلیون دلار محاسبه کرد. اگر قیمت محموله 70 میلیون دلار باشد ایران در پاسخ ترکیبی خود 270 میلیون دلار از توقیف و مصادره کشتی صهیونیست سود کسب کرده و یک‌دهم آن را صرف پاسخ بزرگ‌تر به تل‌آویو کرده است. در مقابل وضعیت ایران، روزنامه یدیعوت آحارونوت به نقل از ژنرال رام امیناخ، مشاور مالی سابق رئیس ستاد ارتش رژیم‌صهیونیستی، گزارش کرد هزینه دفاع در برابر پاسخ ایران بین چهار تا پنج میلیارد شِکِل (1.08 تا 1.35 میلیارد دلار) برآورد شده است. هزینه یک‌میلیارد و 350 میلیون دلاری صهیونیست‌ها برای رهگیری تسلیحات ایرانی نشان می‌دهد آنها 50 برابر بیشتر از ایران هزینه کرده‌اند. این مبلغ علاوه‌بر آسیب‌هایی است که تسلیحات ایرانی به دو پایگاه نظامی رژیم وارد آورده‌اند. با این حال هزینه‌های رژیم درحالی است که سه کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه نیز در رهگیری پرتابه‌های ایران به هزینه خود مشارکت داشته‌اند. این مساله نشان می‌دهد مجموع هزینه ائتلاف غربی برای دفاع از رژیم به 2 میلیارد دلار می‌رسد. برآورد کلی بیانگر این موضوع است که در مقابل 2 میلیارد دلار هزینه پدافند هوایی و صدها میلیون دلار آسیب به زیرساخت‌ها و تجهیزات موجود در دو پایگاه فلسطین اشغالی، ایران دست‌کم 200 تا 250 میلیون دلار پس از کسر هزینه‌های حمله و آماده‌باش پدافندی، سود کسب کرده است. طیف دشمن و رقیب ایران همواره درصد بهره‌گیری از توان مالی، فناوری و حتی محیط جغرافیایی وسیع متحدان خود در برابر تهران است. ایران در پاسخ مرحله‌ای خود به رژیم‌صهیونیستی به تل‌آویو گوشزد کرد حتی در یک پاسخ زیر سطح جنگ، این موارد کمکی به آنها نمی‌کند. اگر پدیده سودآور‌سازی مقابله با صهیونیست‌ها را نادیده بگیریم، ایران در مقابل طراحی دشمن با هزینه‌ای به مراتب کم و بدون به‌کارگیری آخرین دستاوردهای نظامی خود با فناوری‌های رده پایین‌تر در گسترده جغرافیایی وسیع که متحدان رژیم در آن حضور داشتند، تل‌آویو را به‌طور بی‌سابقه‌ای به چالش کشید.