ایران گرانیگاه صلح در غرب آسیا

آیا این ایران هراسی از سوی آمریکایی ها سرپوشی بر نقش رژیم صهیونیستی در بی ثباتی های دستکم 7 دهه اخیر منطقه نیست؟

نقش صهیونیست ها در بی ثباتی منطقه

پس از تاسیس نامشروع رژیم صهیونیستی در سال 1948 و غصب سرزمین های فلسطینی و در ادامه با حملات و جنگ های این رژیم به کمک آمریکا علیه کشورهای عربی، منطقه غرب آسیا با مشکلات و ناامنی های مختلفی روبه رو شد، اما با ظهور انقلاب اسلامی در ایران زیاده خواهی های صهیونیست ها و آمریکایی ها در منطقه متوقف شد و غرب آسیا هم اکنون در مسیر ثبات گام بر می دارد؛ اگرچه راه همچنان سخت و دشوار است.

در حقیقت، رژیم صهیونیستی پس از تاسیس نامشروع خود (در دهه 70 میلادی) بارها با کشورهای عربی جنگیده و بخش های بزرگی از اراضی کشورهای پیرامون خود از جمله مصر، سوریه و اردن را تصرف کرده است که در سال 1978 با انعقاد توافق کمپ دیوید ارتش صهیونیستی از صحرای سینای مصر خارج شد، اما بخش های زیادی از ارتفاعات جولان سوریه همچنان در تصرف صهیونیست ها باقی ماند.

منطقه غرب آسیا پس از آن نیز با مشکلات و چند جنگ مواجه شد؛ حمله رژیم بعث صدام با حمایت کشورهای غربی - عربی به ایران در سال 1359 که درگیر هیجانات و حوادث پرشتاب انقلاب اسلامی سال 57 بود، حمله آمریکا و همپیمانانش به عراق در سال های 1991 و 2003، حمله آمریکا و متحدانش به افغانستان در سال 2002، ایجاد بحران و جنگ در سوریه از سال 2011 که با ظهور گروه های تروریستی در سوریه از سوی آمریکا رغم خورد که در ادامه در خرداد ماه 1393 به عراق کشیده شد و حمله ائتلاف عربی - آمریکایی به سرکردگی عربستان به یمن در ششم فروردین 1394، همگی توطئه هایی است که برای ناامنی در منطقه غرب آسیا کلید خورده و دست آمریکا و کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی در آن هویدا است.

ایران در منطقه چه کرده است؟

نقش جمهوری اسلامی در غرب آسیا کاملا متفاوت از سایر کشورها و نیز رژیم اشغالگر قدس بوده است، به طوری که با ایجاد جبهه مقاومت اسلامی و فرماندهی بر آن، موفق شد بحران های امنیتی را نه تنها برای خود که در سراسر منطقه مهار کند.

در سال 1982 (1361) نیز که رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد و این کشور را به اشغال خود درآورد، جمهوری اسلامی به کمک مردم لبنان شتافت و با ایجاد جنبش حزب الله عملا سدی در برابر رژیم متجاوز صهیونیستی ایجاد کرد و عملا در مقابل این رژیم در حمایت از مردم لبنان ایستاد و این در حالی بود که ایران خود حدود دو سال بود که با حمله رژیم بعث صدام مواجه بود.

سازماندهی و آموزش نیروهای حزب الله که از سوی مستشاران سپاه انقلاب اسلامی صورت گرفت، بالاخره در سال 2000 نتیجه داد و ارتش رژیم صهیونیستی با شکست، لبنان را ترک کرد. ارتش رژیم صهیونیستی در سال 2006 دوباره طعم شکست را در جنگ 33 روزه از حزب الله چشید و در تجاوزی که به لبنان کرده بود، بدون نتیجه مجبور شد با قبول شکست خاک لبنان را ترک کند.

تشکیل و حمایت از حزب الله تجربه خوبی شد برای انقلاب اسلامی، چرا که این اقدام مقدمه ای شد برای حمایت ایران از مردم دیگر کشورها به ویژه مردم سوریه و عراق که در سال های اخیر مورد هجوم گروه های تروریستی همچون داعش و النصره - مورد حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی - قرار گرفتند.

در سال 2011 (اسفند ماه 1389) کشور سوریه به یکباره با اعتراضات داخلی و صنفی مواجه شد، اعتراضاتی که از ابتدا با حضور برخی معترضان مسلح به انحراف رفت و ارتش و دستگاه امنیتی سوریه هم به جای کنترل آن، با سلاح پاسخ معترضان را دادند؛ اما با ادامه اعتراضات سوریه بعدها مشخص شد که کشورهایی همچون آمریکا، عربستان، قطر و ترکیه به همراه رژیم صهیونیستی پشت پرده اعتراضات سوریه بوده اند و هدف آنها براندازی حکومت دمشق به منظور تامین امنیت رژیم صهیونیستی بوده است.

از اقدامات اساسی ایران در بحران سوریه حمایت از مردم این کشور و حکومت قانونی این کشور بود و سپاه پاسداران با ارائه نسخه ایجاد نیروهای مردمی به نام دفاع وطنی همچون حزب الله در لبنان به کمک مردم و حکومت سوریه شتافت که در ادامه تهران با ایجاد گروه های مقاومتی همچون فاطمیون (افغانستان)، زینبیون (پاکستان) و حیدریون (عراق) این حمایت ها را افزایش داد و با کمک ارتش سوریه و حزب الله لبنان توانست کشور سوریه را که تا فروپاشی به دست گروه های تکفیری و تروریستی فاصله چندانی نداشت، نجات دهد.

یکی دیگر از اقدامات جمهوری اسلامی ایران در منطقه، ایجاد و سازماندهی الحشد الشعبی (بسیج مردمی) در عراق توسط سپاه پاسداران بود که پس از حمله گروه تروریستی داعش در 20 خرداد 1393 (دهم ژوئن 2014) در عراق پس از فتوای مرجع عالی این کشور در بسیج مردمی علیه داعش صورت گرفت.

گروه تروریستی داعش در یورش به عراق با زمینه سازی های قبلی و استفاده از جنگ روانی به کمک رسانه های غربی - عربی توانست طی سه روز حدود 45 درصد خاک این کشور را به تصرف خود درآورد و اگر حضور نیروهای سپاه قدس به فرماندهی شهید سپهبد قاسم سلیمانی در خاک عراق و مقابله اولیه آنها با تروریست های داعش نبود چه بسا شرایط امروز عراق بسیار بغرنج تر از سوریه بود.

با دقت در اعمال و رفتار کشورهایی همچون آمریکا و عربستان در کنار رژیم صهیونیستی در سال های اخیر و حمایت آنها از گروه های تروریستی در منطقه، فقط از آنها ساطع شدن ناامنی و کشتار مردم بی گناه منطقه را شاهدیم و این در حالی است که انقلاب اسلامی ایران از زمان پیروزی همواره حامی مردم، مظلومان و کشورهای منطقه در برابر صهیونیست ها و گروه های تروریستی بوده است.

مبارزه با تروریست ها در سایه فرمانده بزرگی همچون سردار قاسم سلیمانی که به حق فرمانده جنگ علیه تروریسم جهانی بود، نقطه افتخار جمهوری اسلامی ایران است و خون او و یارانش بویژه ابومهدی المهندس پرده از چهره نفاق و دورویی بسیاری از دولت ها بویژه آمریکا برداشت؛ همان ها که با ترور ناجوانمردانه او تلاش کردند نبرد بی امان محور مقاومت علیه تروریست ها را در منطقه متوقف کنند.

جمهوری اسلامی ایران همانگونه که در دوران دفاع مقدس بیش از 220 هزار شهید در راه دفاع از کیان خود تقدیم کرد، هم اکنون نیز همراه گروه های مقاومت اسلامی در راه آزادی مردم منطقه و برقراری صلح و ثبات در غرب آسیا شهدای بسیاری تقدیم کرده است تا راه برای تثبیت امنیت و برقراری صلح در منطقه هموار شود.

سخن آخر این که امنیت و ثباتی که اکنون در برخی کشورهای منطقه برقرار شده است بیش از آنکه برای برخی کشورهای و طرف های در منطقه محسوس باشد برای مردم آن عینی تر و ملموس تر است که روزگاری جنایتکاران داعش را در بالای سر خود می دیدند ولی اکنون به یمن برخی اقدامات در منطقه بین کشورهای دوست می توان گفت که چون گذشته نقشی ندارند و بزودی می تواند شاهد برچیده شدن همه آنان بود.