یک‌شنبه 4 آذر 1403

این فرمانده ارتش کابوس فورسان‌ها شد + تصاویر

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
این فرمانده ارتش کابوس فورسان‌ها شد + تصاویر

باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: شهید بهرام آریافر یکی از فرماندهان ارتشی ژاندارمری بود که نقش مهمی در دفاع مقدس داشت.

ارتش جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت مردمی خود همواره جایگاه ویژه‌ای در میان مردم داشته و دارد؛ چراکه آن‌ها این نهاد نظامی را بخشی از خودشان می‌دانند. این ویژگی مهم ارتش نه تنها در سال‌های اخیر در مواجهه با بحران‌های طبیعی و مردم‌یاری نمود دارد، بلکه باید ریشه این موضوع را در روزهای مبارزات مردمی برای پیروزی انقلاب اسلامی دانست. حتی می‌توان ریشه پیوند ارتش با مردم را در سال‌های پیش از انقلاب جست‌وجو کرد.

ارتش جمهوری اسلامی ایران و یگان‌های مختلف آن همواره از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مدافع و پشتیبان مردم و انقلاب اسلامی بوده‌اند و این حمایت از نخستین روزهای انقلاب در سراسر کشورمان تجلی یافت. البته ارتش به عنوان اصلی‌ترین نیروی مسلح ایران پیش از انقلاب اسلامی با تربیت نیروی کارآزموده برای سایر یگان‌ها همچون ژاندارمری نیز نقش موثری داشته است. در این گزارش هم می‌خواهیم به زندگی یکی از همین شهدا بپردازیم.

*س_کدام فرمانده ارتشی به ژاندارمری و نیروی انتظامی مامور شد؟ _س*

امیر سرتیپ شهید بهرام آریافر یکی از نیروهای ارتش بود که در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی به ژاندارمری مامور شد. او 15 بهمن ماه سال 1326 در یکی از روستاهای شهرستان تویسرکان از توابع استان همدان به دنیا آمد. بهرام تحصیلات دوران ابتدایی را در زادگاهش گذراند و بقیه تحصیلات خود را هم تا سال دوم دبیرستان در شهرستان تویسرکان ادامه داد و پس از آن به جهت علاقه خاص به رشته ریاضی برای ادامه تحصیل به همدان رفت و موفق شد تا دیپلم خود را در رشته ریاضی اخذ کند.

بهرام که به ارتش و نظامی‌گری علاقه بسیاری داشت در آزمون ورودی دانشگاه افسری ارتش شرکت و با پذیرش در این آزمون توانست از سال 1349 وارد دانشکده افسری شود. دوران دانشگاه را با موفقیت طی کرد و 23 اردیبهشت ماه سال 1352 از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.

او به علت مهارت و ذکاوت بالا پس از دانشگاه برای گذراندن دوره مقدماتی - تکاوری و رنجر به مرکز آموزش پیاده شیراز اعزام شد. او این دوره را هم با موفقیت طی کرد و اول آبان ماه سال 1353 از ارتش به ژاندارمری منتقل و در آموزشگاه افسری به عنوان فرمانده دسته مشغول خدمت شد.

پس از گذشت یک سال به عنوان فرمانده یکی از گروهان‌های آموزشگاه افسری خدمت خود را ادامه داد. سال 1356 بود که بهرام با همسرش ازدواج کرد و 23 مردادماه سال 1357 به هنگ مستقل 28 بوشهر مامور شد. او به مدت دو ماه سرپرستی آموزشگاه درجه داری بوشهر را در اختیار داشت و پس از آن به پیشنهاد فرمانده هنگ به سمت فرمانده گروهان قضائی خورموج منصوب شد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تا تاریخ 18 فروردین ماه سال 1358 فرمانده گروهان خورموج بود و پس از سرپرستی سه ماهه آموزشگاه گروهبانی بوشهر و راه اندازی آن پس از انقلاب اسلامی بنا به پیشنهاد شورای پرسنلی به عنوان مرزبان درجه 2 وفرمانده گروهان ژاندارمری کنگان بوشهر مشغول به کار شد.

*س_فرماندهی از حفاظت مرزهای جنوب تا سرکوب اشرار در مرزهای غربی_س*

ستوان آریافر 15 مردادماه سال 1358 با حفظ سمت فرمانده گروهان کنگان به دلیل شهادت فرمانده پاسگاه جم که در مجاورت گروهان کنگان و تحت امر گروهان دیگری بود به فرماندهی آن پاسگاه منصوب و به دلیل دستگیری اشراربه شش ماه ارشدیت مفتخر شد.

او که نمی‌توانست آشوب آفرینی و شرارت‌های ضد انقلاب را تحمل کند دهم مهر سال 1358 نیز به دلیل بروز ناامنی در استان کردستان و آذربایجان غربی داوطلبانه به ناحیه آذربایجان غربی اعزام و پس از اجرای موفقیت‌آمیز ماموریت خود در تاریخ 16 آذرماه همان سال به بوشهر بازگشت.

در نخستین روز سال 1359 پاداش رشادت‌های خود را دریافت کرد و با ارتقا درجه به سروانی از اول اردیبهشت ماه سال 1359 به سمت فرمانده گروهان دلوار منصوب شد.

*س_آغاز جنگ تحمیلی و فرماندهی گروه 44 نفره_س*

سروان آریافر با آغاز جنگ تحمیلی به صورت داوطلبانه و به عنوان فرمانده یک واحد 44 نفره به خرمشهر رفت و به دلیل رشادت در جبهه‌های آبادان و خرمشهر با ارتقای درجه در تاریخ 24 مهرماه 1359 به درجه سرگردی نائل شد. آبادان مقصد بعدی بهرام بود و در طی مدت حضور در آبادان فرماندهی گردان‌های 301.302 و 303 (خسروآباد) را به تناوب عهده دار بود و در تمام عملیات این محور شرکت فعالانه داشت و پنج بار نیز مجروح شد. او در 12 بهمن ماه سال1360 و پس از طی یک دوره مجروحیت و جانبازی به ناحیه کرمانشاه منتقل شد.

او پس از طی دوره دوساله فرماندهی مرکز آموزش سراب نیلوفر کرمانشاه، به عنوان فرمانده هنگ مرزی پاوه و پس از آن هنگ مرزی دهلران منصوب شد. در سال 1365 به فرماندهی مرکز آموزش جهرم انتخاب شد و مشغول به خدمت بود. در اسفند ماه 1366 به ناحیه کردستان منتقل و به عنوان معاون عملیاتی و امور مرزی ناحیه مشغول به خدمت شد. در طی مدت حضور در کردستان که به مدت چهار سال به طول انجامید در اکثر عملیات یگان‌های تحت امر شرکت داشت که می‌توان به عملیات‌های دره شیلر، سور کوه، مولان آباد و بسیاری دیگر اشاره کرد.

*س_پایان جنگ و تاسیس نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران_س*

سرگرد آریافر با پایان جنگ تحمیلی و پس از ادغام نیروی انتظامی به ستاد این نیرو منتقل و در دانشکده افسری ناجا با سمت رئیس دانشکده فرماندهی و ستاد پذیرفته شد و در 23 اردیبهشت ماه سال 1374 با موفقیت دوره را به پایان برد. او پس از اتمام دانشکده فرماندهی ستاد به سمت مدیر کل عملیاتی نیروی انتظامی منصوب شد. امیر سرتیپ دوم بهرام آریافر 20 تیرماه سال 1374 به همراه سه دلاور دیگر از نیروی انتظامی برای شناسایی به مناطق مرزی و کویر کرمان اعزام شده بود که به ناگهان بالگرد 1511 هواناجا سقوط کرده و سرنشینانش در بیابان‌های این منطقه به ناچار فرود آمدند. تشنگی، به دلاور مردان نستوه غلبه کرد و سرانجام نیز روح این دلاور مرد ایران اسلامی به همراه دو همرزمش در تاریخ دوم مردادماه سال 1374 در حالیکه لباس رزم داشت به سوی معبود پرواز کرد. پیکر این شهدا هفتاد و دو روز بعد توسط تیم‌های جستجو تفحص و به زادگاهش منتقل شد.

*س_وصیت‌نامه شهید بهرام آریافر_س*

از امیر سرتیپ دوم شهید بهرام آریافر در لحظات آخر عمر خود وصیت‌نامه‌ای نیز به یادگار مانده است.

متن این وصیت‌نامه به شرح زیر است:

«انا لله وانا الیه راجعون

اینک در ساعت 7 مورخه دوم مرداد ماه سال 1374 سرتیپ دوم بهرام آریا فر مدیر کل عملیاتی نیروی انتظامی چند سطری وصیت را تنظیم می‌کند...

درود و سلام به تمام فرستادگان خدا از آدم تا خاتم انبیاء محمد (ص) و با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) و با آرزوی طول عمر برای رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای، از بدو شروع جنگ تحمیلی در جبهه‌های مختلف خرمشهر، آبادان، دهلران، موسیان، کرمانشاه و... و در مسئولیت‌های مختلف برای پاسداری از انقلاب اسلامی و پایداری دین خدا فعالیت نمودم. اکنون که در منطقه عملیاتی کرمان هلی کوپتر 1511 سانحه دیده و در آخرین سنگر مدیر کل عملیات نظامی می‌باشم از تمام دوستان و فرزندان وبرادرانم انتظار دارم سنگر دفاع از اسلام را خالی نکنند. از همه فرزندان، همسرم، همکاران، مادر و برادرانم همه و همه طلب آمرزش و حلالیت می‌کنم.»

*س_ شهیدی که شعر مقاومت می‌سرود_س*

شهید بهرام آریافر در مقاومت 33 روزه خرمشهر شعری سرود که در تاریخ و قلب ما خواهد ماند.

مرا از مرگ ترسانی؟ اگر روزی خدا خواهد جوابت را به نوک این سنان سرد می‌گویم خلیج فارس می‌خواهی؟ چنین گستاخ می‌گویی؟ تو خوزستان همی خواهی؟ بدان این را، میان آب‌های نیلگونش غرق می‌گردی اگر روزی خدا خواهد اگر روزی امام امت ما این چنین گوید روید وخاک آنجا، بر سر آن بی‌همه چیزان فرو ریزید به پیشت باز می‌گردم برایت من حدیث مرگ می‌خوانم و تخم مرگ افشانم به پیش آن دروغین رب بی‌چیزت سیه روزت بگردانم تورا بر خاک بنشانم مرا از مرگ ترسانی؟ اگر روزی خدا خواهد جوابت را به نوک این سنان سرد می‌گویم سر راه صدایت را میان راه تاریک گلو بندم همان گونه که روم باستان از پای افکندم تورا بر خاک بنشانم به پیش آن دروغین رب بی‌چیزت سیه روزت بگردانم تورا بر خاک بنشانم نمی‌دانی، نمی‌دانی من و هم میهنان من به پاس یک وجب زین خاک جاویدان چه خون‌ها خونب‌های این سرا کردیم. خلیج فارس می‌خواهی؟ بدان این را، میان آب‌های نیلگونش غرق می‌گردی.

*س_خاطراتی از همرزمان شهید آریافر_س*

یکی از همرزمان شهید آریافر درباره روحیه او می‌گوید: «آریافر خود به استقبال مبارزه و خدمت می‌رفت. 7 شبانه روز نبرد و مقاومت او و همرزمانش در سورکوه منجر به عملیات والفجر 4 شد. او به راستی مجاهد نستوهی بود که خود را در کانون مبارزه قرار می‌داد. پس از عملیات فتح المبین شهر دهلران از عراقی‌ها باز پس گرفته شد. آریافر شجاعانه مسئولیت فرماندهی ژاندارمری در دهلران را پذیرفت. دهلران که تحت نفوذ فورسان‌ها بود تقریبا خالی از سکنه شده بود. فورسان‌ها از افراد خودفروخته‌ای محلی بودند که برای ایجاد وحشت و دلهره در محدوده مهران دهلران کمین کرده و پس از آنکه افراد داخل کمین آن‌ها می‌افتادند گوش‌هایشان را می‌بریدند و با تحویل آن به عراق جایزه دریافت می‌کردند.

آریافر ابتدا به شناسایی منطقه پرداخت. ساعت‌های متمادی از دهانه چنگوله تا چاه‌های «نفت بیات» را مورد بازدید قرا داد نقاط سرکوب را شناسایی و با سرگرد بصیری نقشه ایجاد پایگاه‌ها را طراحی نمودند. چهار ماه تلاش شبانه روزی بهرام و همراهانش منجر به ایجاد چهارده پایگاه و کاهش نفوذ فورسان‌ها شد. مردم دهلران کم کم به شهر بازگشتند و امنیت تا حد زیادی در آن منطقه برقرار شد.»

27215

کد خبر 1511566
این فرمانده ارتش کابوس فورسان‌ها شد + تصاویر 2
این فرمانده ارتش کابوس فورسان‌ها شد + تصاویر 3
این فرمانده ارتش کابوس فورسان‌ها شد + تصاویر 4
این فرمانده ارتش کابوس فورسان‌ها شد + تصاویر 5
این فرمانده ارتش کابوس فورسان‌ها شد + تصاویر 6
این فرمانده ارتش کابوس فورسان‌ها شد + تصاویر 7