سه‌شنبه 6 آذر 1403

بایدن و رویای برباد رفته رهبری جهان

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
بایدن و رویای برباد رفته رهبری جهان

تهران - ایرنا - تحلیلگران مسایل بین المللی اعتقاد دارند هدف «جو بایدن» بازگرداندن ایالات متحده به موقعیت پیشین و کسب رهبری جهان است حال آنکه بسیاری از ساختار های گذشته جهان تغییر کرده و واشنگتن با چالش های غیرقابل حلی روبرو است.

افول تدریجی ایالات متحده آمریکا روندی است که از بیشتر از دو دهه قبل مطرح شد و نظریه پردازان دیدگاه های گوناگونی را در مورد آن و نحوه مقابله کاخ سفید با آن مطرح کردند. بسیاری اعتقاد داشتند سرمستی های دوره نظام تک قطبی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و سپس سیاست های تهاجمی و جنگ طلبانه آمریکا در دهه های پس از آن، تضعیف قدرت واشنگتن را رقم زد. برخی دیگر اما این فرایند را نتیجه سیاست های کلی و جهانی آمریکا در سال های پس از جنگ جهانی دوم و موضوعی طبیعی برای یک هژمون ارزیابی کردند.

این سقوط کماکان ادامه دارد اما به دلیل آنکه فاصله قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا با دیگر کشور های جهان بسیار زیاد بود، تا سال های اخیر خود را چندان نشان نمی داد. برخی انتخاب سال 2008 «باراک اوباما» به عنوان نخستین رییس جمهوری غیرسفید پوست با رویه های اخلاقی و اجتماعی متفاوت را ترفندی از سوی تصمیم سازان ایالات متحده برای جلوگیری از افول قدرت این کشور می دانستند.

دوره ریاست جمهوری اوباما هم نتوانست مانع این روند اضمحلال شود و تنها سرعت آن را اندکی کم کرد. اما در مقابل، ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» نه تنها جنبه های گوناگون این سقوط را آشکار کرد بلکه بر شدت و سرعت آن افزود. اکنون، فاصله آمریکا با دیگر قدرت های جهان کمتر شده و نابودی امپراتوری آن عیان گشته است.

بایدن و دستور کار احیای هژمونی آمریکا

تحلیلگران و اندیشمندان آمریکا اعتقاد دارند یکی از وظایفی که جو بایدن برای خود ترسیم کرده است بازسازی جایگاه جهانی آمریکا و تثبیت برتری لرزان آن بر همه امور بین الملی است. «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا نیز به تازگی بی پرده در این مورد اظهار نظر کرد عنوان داشت که جو بایدن بازگرداندن جایگاه واشنگتن به عنوان رهبر تحولات جهانی را دنبال می کند. به اعتقاد وی رییس جمهوری آمریکا در تلاش است تا ایده های سنتی در مورد رهبری جهانی واشنگتن را اجرایی کند.

وزیر امور خارجه آمریکا در گفت وگو با روزنامه واشنگتن پست پیش دستی کرد و مدعی شد این امر وظیفه ذاتی آمریکا است. وی در همان ماه های ابتدایی دوره ریاست جمهوری بایدن تلاش کرد تا همه اقدامات کاخ سفید را توجیه کند و از این رو کسب این رهبری یا هژمونی جهانی را نوعی وظیفه تحمیل شده بر آمریکا تفسیر کرد. به اعقتاد بلینکن وقتی واشنگتن از رهبری جهان شانه خالی می کند، کشوری دیگر که به احتمال زیاد چین است سعی می کند خود را جایگزین آن کند. در این صورت پکن ارزش های خود را جایگزین ارزش های آمریکایی می کند و منافع ایالات متحده آسیب خواهد دید.

بلینکن معتقد است اکنون دنیا رهبری ندارد و رها شده و قانون جنگل برقرار است. پیامد این شرایط آسیب دیدن موقعیت واشنگتن و منافع آن است. وی تاکید کرد اعمال چنین رهبری از طریق همکاری آمریکا با متحدانش در قالب ائتلاف دموکراسی ها قابل حصول خواهد بود.

رویترز نیز چندی قبل نوشته بود رییس جمهوری آمریکا تلاش دارد تا با تحرک بخشیدن به سیاست خارجی آمریکا که چند سالی از رهبری جهان کنار کشیده بود، بار دیگر جایگاه واشنگتن را احیا کند اما در این مسیر مشکلات فراوانی را پیش رو خواهد داشت.

بسیاری از کارشناسان ایده نخست آمریکای ترامپ را عاملی برای تضعیف جهانی آمریکا توصیف می کنند و دلیل انتخاب شعار «بازگشت آمریکا به صحنه» را در همین امر می بینند. تحلیلگران می گویند یکی از نخستین اقدام های بایدن تقویت اتحاد و چندجانبه گرایی باید باشد نه اینکه از عرصه های جهانی عقب نشینی کند. الحاق دوباره به پیمان هایی که ترامپ از آن خارج شد یا بازگشت به سازمان هایی که کاخ سفید در دوره قبل به آن ها پشت کرد، می تواند به ایالات متحده کمک کند. با این حال چالش ها برای بایدن کم نیستند.

«هوارد ایزنشتات» استاد تاریخ دانشگاه سنت لورنس نیز اعتقاد دارد: بایدن می تواند با تقویت برخی هنجارها، موقعیت آمریکا را تاحدودی تقویت کند اما واقعیت سخت آن است که تغییر چندانی رخ نخواهد داد زیرا آمریکا دیگر مانند قبل کشوری استثنایی نیست و دیگر مناطق و کشورها به نحو موثری در رقابت با واشنگتن موفق بوده اند.

بسیاری بر این باورند دنیایی که بایدن در ابتدای دوره ریاست جمهوری با آن روبرو شده است با آن دنیایی که در سال 2017 اوباما به ترامپ تحویل داد بسیار متفاوت است. تحلیلگران تاکید دارند ترامپ تقریبا در همه مناطق جهان از آمریکای لاتین تا ناتو و خاورمیانه و آسیا چیزی به عنوان چندجانبه گرایی و همکاری با قدرت های جهانی و منطقه ای باقی نگذاشت. اوج این چالش در رقابت شدید آمریکا و چین در حوزه های اقتصادی بود که اکنون به عرصه های سیاسی و امنیتی در دریای جنوبی چین و تایوان و هنگ و کنگ هم کشیده شده است.

بایدن و تکرار اشتباهات ترامپ

چندین ماه از دوره ریاست جمهوری بایدن گذشته است اما وی هنوز اقدام خاصی را برای بازگشت به عرصه های جهانی انجام نداده است. البته او و نزدیکانش به ویژه وزیر امور خارجه آمریکا پی در پی در مورد رویکرد تازه در واشنگتن سخنرانی می کنند اما در عمل حرکت خاصی را انجام نمی دهند. مرکز پژوهشی «میدل ایست آی» در گزارشی نوشت: انتخاب و جانشینی پرسروصدای بایدن به جای ترامپ قرار بود نوید دهنده تغییراتی باشد اما ما شاهد پیوستگی در کاخ سفید هستیم. درست است که ایالات متحده در دوره ترامپ با خروج از معاهدات بین المللی و دشمنی با دیگر کشورها بیشتر از هر زمان دیگر خود را خلع سلاح و سیاستش را عریان ساخت اما انتظار این بود که بایدن قرائتی عمیق از تاریخ داشته باشد و رفتارهای غلط وی را اصلاح کند.

طبق این تحلیل گویا این امید واهی بود زیرا همان سیاست ها با ادبیاتی جدید دنبال می شوند و در واقع بایدن سیاست های ترامپ را پشتوانه ای برای خود قرار داده است تا از آن ها برای دستیابی به اهداف استفاده کند. به همین دلیل است که نشریه «فارین افیرز» هم در گزارشی تاکید کرد سیاست خارجی و قدرت آمریکا باید دوباره از نو ساخته شود نه اینکه آن را حفظ کرد و مورد استفاده قرار داد.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است جو بایدن سال های ریاست جمهوری ترامپ را انحرافی خواند و بر لزوم اصلاح سریع آن تاکید کرده است. در دوره رقابت های انتخاباتی وی بارها از اهمیت یافتن ایالات متحده در عرصه های جهانی سخن گفت و تصریح کرد بازگشت به وضعیت قبل امکانپذیر نیست.

این گزارش آورده است جهان و ایالات متحده نسبت به قبل به شدت تغییر کرده اند؛ شاید برای واشنگتن خوشامدگویی به رهبری ایالات متحده راحت باشد اما در جهان چنین تمایلی دیده نمی شود. هنگامی که به سوابق دو دهه اخیر آمریکا نگریسته می شود تردید ها افزایش می یابد. مردم می بینند در این دوره مجموعه ای از بلایا از سوی دولت های دموکرات و جمهوریخواه حادث شده است و هر دوی آن ها یک مسیر را دنبال کرده اند.

کوتاه سخن اینکه تحلیلگران و کارشناسان مسایل بین المللی خط مشی هایی را که از سوی بایدن و گروه همراهانش برای بازیابی جایگاه پیشین واشنگتن دنبال می شود کارساز نمی دانند زیرا کشورها تغییری واقعی را از سوی ایالات متحده احساس نمی کنند که بخواهند در رفتار خود تغییری ایجاد نمایند. اگر کشورها قرار بود در مقابل سیاست تهاجمی کاخ سفید عقب نشینی کنند با ترامپ توافق می کردند و در همان دوره از بار فشارهای آمریکا کم می کردند.

بر اساس این تحلیل ها تا زمانی که تغییری شگرف در رویکردهای ترامپی کاخ سفید ایجاد نشود، مسیرهای پیشین اصلاح و جبران نگردد و بایدن دیدگاه یکجانبه گرایانه پیشین را به صورت واقعی تغییر ندهد، جایگاه آمریکا به عنوان قدرت برتر یا هژمون جهان احیا نمی شود. واشنگتن باید به یاد داشته باشدکه جهان تغییرات بسیاری را شاهد بوده و برقراری ساختارهای پیشین دیگر امکانپذیر نیست.

*س_برچسب‌ها_س*