دوشنبه 5 آذر 1403

بررسی جایگاه عقلانیت راهبردی در روابط ایران و چین

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
بررسی جایگاه عقلانیت راهبردی در روابط ایران و چین

گرچه به‌دلایل مختلف انتشار بیانیه مشترک چین و سعودی با گنجاندن بندی غیر دوستانه درباره ایران کاملا غیر قابل قبول و فرصت‌طلبانه تلقی شده و محکوم است، اما با توجه به سوابق و روند روابط پکن و ریاض، نمی‌توان از آن به‌عنوان یک شگفتی، غافلگیری و یا رخدادی دفعی و غیر مترقبه یاد کرد.

حوزه سیاست خارجی به دلیل نقش و تأثیرگذاری بازیگران متعدد در نظام بین‌الملل که هر یک بر اساس منافع و اهداف خود نسبت به تنظیم مناسبات کوتاه و میان‌مدت با سایر کشورها اقدام می‌کنند عرصه «عقلانیت راهبردی» است.

عدم توجه به این مهم و در نظر نگرفتن الزامات آن به طور قطع شرایطی را رقم خواهد زد که حاصل آن شکل‌گیری بن‌بست و از میان رفتن فرصت کنش‌گری فعال در روابط خارجی خواهد شد.

اگرچه «رویکرد پارامتریک» به معنی طراحی کنش بر اساس میدانی خالی از بازیگران دیگر نیز یکی از روش‌هایی است که برخی در مقام طراحی یا تحلیل مناسبات در روابط خارجی از آن بهره می‌جویند اما به طور قطع بهره‌گیری از این شیوه‌ی تصمیم‌گیری و اقدام، هیچ‌گونه تناسبی با پیچیدگی‌های حاکم بر محیط بین‌الملل و کنش‌گری چند لایه بازیگران این عرصه ندارد.

سفر رییس جمهور چین به عربستان سعودی و بیانیه‌های مشترک و جداگانه‌ای که از سوی چین با عربستان، شورای همکاری خلیج فارس و برخی کشورهای عربی امضاء و بندهای غیر دوستانه‌ای نیز در آنها مطرح شد، طی سه هفته گذشته منشاء تحلیل‌های متعددی در مورد چرایی و هدف‌های مورد نظر پکن از این اقدام شد.

با وجود واکنش رسمی و تند ایران به اقدام انجام شده از سوی چین، نوک پیکان حملاتی که در قالب تحلیل‌های تند و تیز داخلی و خارجی در این خصوص منتشر شد، متوجه سیاست همکاری با شرق جمهوری اسلامی ایران بود.

صرف نظر از رویکردهای کاملا سیاسی برخی کارشناسان غرب‌گرای داخلی و همچنین رسانه‌های خارجی که صرفا به‌دنبال بهانه برای حمله به جمهوری اسلامی ایران هستند، بسیاری از تحلیل‌گرانی که در این خصوص اعلام نظرهای انتقادی داشتند، تلاش کردند با رویکردی کارشناسی و بدون پیش زمینه ذهنی به این رخداد بپردازند و اسیر فضاسازی عناصر سیاست‌زده و یا غرب‌گرا نشوند.

توجه به رویکرد چین در روابط خارجی و نگاه عمل‌گرایانه این کشور در تنظیم روابط با واحدهای مختلف سیاسی در جهان کمک خواهد کرد تا تحلیل‌های واقع‌گرایانه نسبت به اقدام اخیر چین به صورت جامع‌تری تهیه و ارائه شود.

همکاری نوین چین با عربستان ریشه در نخستین سند چشم‌انداز چین درباره کشورهای عربی غرب آسیا و شمال آفریقا (سند سیاست عربیArab Policy Paper 2016) دارد که منافع چین را در سیاست خارجی در ارتباط با کشورهای عربی مشخص می‌کند.

راهبرد ذکر شده از سوی «وانگ جیسی» در سال 2012 مطرح شد و هدف آن خنثی‌سازی راهبرد جدید واشینگتن موسوم به چرخش به شرق آسیا بود.

راهبرد آمریکا که بر پایه مهار دریایی چین پایه‌گذاری شده و ابعاد بسیار گستره‌ای دارد، بر اساس محدودسازی پکن برای دسترسی به منابع انرژی تنظیم شده و در صدد است از نقطه ضعف چین در خصوص وابستگی به تنگه مالاکا برای انتقال انرژی از غرب آسیا به این کشور، بیشترین استفاده را ببرد.

در حال حاضر حدود 80 درصد از نفت وارداتی چین از طریق تنگه مالاکا وارد این کشور می‌شود.

به طور قطع نقش عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت در خلیج فارس و از شرکای راهبردی آمریکا در رهایی چین از دایره تهدیدات راهبرد جدید آمریکا غیر قابل انکار است.

استفاده از کارت عربستان سعودی، سرمایه‌گذاری 21 میلیارد دلاری چین در بخش انرژی عربستان و خرید 49 درصد از سهام شرکت خطوط لوله آرامکو و تلاش برای خرید یک درصد از سهام شرکت آرامکو در کنار سرمایه‌گذاری شرکت سینوپک در پالایشگاه یَسرِف، سرمایه‌گذاری مشترک آرامکوی عربستان و نورینکوی چین برای ساخت پالایشگاه ده میلیارد دلاری و پروژه پتروشیمی لیائونینگ و همچنین سرمایه‌گذاری عربستان در بخش توریسم چین و ده‌ها قرارداد ریز و درشت دیگر میان دو کشور نشان دهنده وجود اشتراکات قابل توجه میان پکن و ریاض است که در کنار منطق اقتصادی حاکم بر آن، هدف‌های جداگانه سیاسی در موضوع بازیگری در برابر آمریکا را دنبال می‌کند.

محمد بن‌سلمان در فوریه 2019 طی سفر به چین، پس از امضای 35 قرارداد تجاری و سرمایه‌گذاری به ارزش 28 میلیارد دلار با پکن، اعلام کرد: «ابتکار یک کمربند، یک راه که از سوی چین ارائه شده با چشم‌انداز 2030 عربستان بسیار هم‌راستا خواهند بود.»

این موضع سعودی بیان‌گر توجه و علاقه ریاض به متنوع‌سازی روابط سیاسی و اقتصادی با دو حوزه غربی و شرقی جهان که در رقابت بسیار شدید با یکدیگر هستند، خبر می‌دهد.

این واقعیت موضوعی نیست که از نگاه سایر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله جمهوری اسلامی ایران پنهان بماند و در تنظیم مناسبات با طرفین این رابطه، مغفول واقع شود.

اگرچه به‌دلایل مختلف، انتشار بیانیه مشترک میان چین و سعودی با گنجاندن بندی غیر دوستانه در مورد ایران کاملا غیر قابل قبول و به نوعی فرصت‌طلبانه تلقی شده و محکوم است، اما با توجه به توضیحاتی که در خصوص سوابق و روند روابط پکن و ریاض ارایه شد، نمی‌توان از آن به عنوان یک شگفتی، غافلگیری و یا رخدادی دفعی و غیر مترقبه یاد کرد.

مواضع بعدی چین و عربستان پس از انتشار این بیانیه به روشنی نشان داد که پکن و ریاض به خوبی بر ظرفیت‌های اقتصادی، تجاری و نقش و تأثیرگذاری راهبردی و غیر قابل انکار ایران بر معادلات سیاسی و امنیتی در سطح منطقه آگاهی و اشراف دارند و می‌دانند که اقدامات تبلیغاتی مشابه بیانیه منتشر شده تاثیری بر واقعیت‌ها و معادلات قدرت در منطقه ندارد.

ایران نیز که روابط خارجی خود را بر مبنای عقلانیت راهبردی و توجه به تأثیرگذاری بازیگران مختلف در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی و نقش آنان در تامین منافع ملی تنظیم و راهبری می‌کند، ضمن آنکه نسبت به هرگونه کنش غیر متعارف از سوی شرکای اقتصادی و تجاری خود به تناسب واکنش نشان می‌دهد، سیاست‌های اصولی خود را اسیر عقلانیت پارامتریک و یک‌سویه‌نگری نخواهد کرد.

این رویه به عنوان رویکردی ثابت در روابط خارجی ایران و در قبال کلیه کشورها همواره وجود داشته و در آینده نیز مبنای هرگونه تصمیم و اقدام در سطح راهبردی خواهد بود.

--> اخبار مرتبط

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.