بلایی که تثبیت قیمت بنزین بر سر اقتصاد ایران و سفره مردم آورد | با دست فرمان دولت خاتمی، بنزین امسال 35 هزار تومان بود و آبان 98 رخ نمیداد
اقتصادنیوز: اگر میزان رشد متوسط 32 درصدی قیمت بنزین که در سالهای 1373 تا 1383 اتفاق افتاد تداوم مییافت، قیمت بنزین در سال 1405 به حدود 35 هزار تومان میرسید؛ بدون اینکه آبان 98 اتفاق بیفتد و بحران اقتصادی و اجتماعی رخ بدهد.
به گزارش اقتصادنیوز، قیمتگذاری بنزین در ایران، همواره فراتر از یک متغیر اقتصادی است و ابعاد سیاسی و اجتماعی مهمی دارد. با این حال، اغلب قریب به اتفاق کارشناسان معتقدند اصلاح قیمت بنزین ناگزیر باید انجام شود.
سیاست قیمتگذاری دولتی در ایران یک چرخه معیوب و تکرارشونده «انجماد و شوک» بوده است. دورههای طولانی تثبیت دستوری قیمت (انجماد) که منجر به انباشت تورم، تعمیق یارانه پنهان و شکاف میان مصرف و تولید شده است. روندی که در مقاطع مختلف، دولتها را ناگزیر به اعمال شوکهای قیمتی ناگهانی برای اصلاحات دیرهنگام کرده است. دادههای مصرف بنزین در ایران نشان میدهد که تقاضای بنزین، با وجود تصور رایج، به قیمت واکنش نشان میدهد، چنانکه پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها در فاصله سالهای 1386 و 1398 با کاهش مصرف مواجه شدیم، اما سیاستگذار همواره از تثبیت دستاوردهای این شوکها از طریق یک مکانیزم تعدیل تدریجی، بازمانده است.
خبر مرتبط 100 سال صادرات ایران در اسارت نفت | از رشد صادرات غیرنفتی در دوره هاشمی و خاتمی تا فلاکت دوره تحریم و پوپولیسم احمدینژاد + نموداراقتصادنیوز: بررسی روند صادرات نفتی و غیرنفتی ایران در 100 سال گذشته، نشان میدهد تاریخ صادرات ایران، داستان یک چرخه معیوب و تکرارشونده است که به اسارات نفت درآمده است.
در این گزارش، «اقتصادنیوز» تلاش میکند که با تحلیل دو سناریوی فرضی قیمتگذاری مبتنی بر «تداوم نرخ رشد تدریجی»، نشان دهد که اگر نرخ رشد متوسط قیمت مشاهدهشده در دورههای اصلاحی (1373-1383 یا 1386-1394) پس از آن نیز ادامه مییافت، قیمت بنزین در سال 1405 به سطحی به مراتب واقعیتر میرسید، اما این امر به صورت تدریجی و قابل جذب برای اقتصاد رخ میداد و کشور را از آسیبهای اجتماعی - اقتصادی شوکهای ناگهانی، مصون میداشت.
شکست سیاست قیمت گذاری
بنزین در اقتصاد ایران، یک کالای استراتژیک با ابعاد چندگانه است. این کالا، نه تنها ورودی اساسی بخش حملونقل و شاخصی اثرگذار بر تورم انتظاری است، بلکه به دلیل سابقه طولانی اعطای یارانه، برای مردم ایران به یک حق اجتماعی و ابزاری برای چانهزنی سیاسی بدل شده است. در طول بیش از چهار دهه گذشته، سیاستگذاران در ایران با یک دوراهی دائمی مواجه بودهاند: حفظ ثبات اجتماعی کوتاهمدت از طریق تثبیت قیمت (و در نتیجه انباشت کسری بودجه، قاچاق و آلودگی هوا) یا اجرای اصلاحات اقتصادی ضروری (و پذیرش ریسکهای سیاسی - اجتماعی آن).
تاریخچه قیمتگذاری بنزین در ایران، داستان یک شکست سیاستی مستمر است. این شکست، نه در قصد اصلاح، بلکه در روش اجرای اصلاح ریشه دارد. الگوی غالب در دهههای گذشته، همانطور که اشاره شد، الگوی «انجماد و شوک» بوده است.
- دوره انجماد: سیاستگذار برای دورههای زمانی طولانی (گاه تا یک دهه) قیمت را به صورت اسمی ثابت نگه میدارد. در این مدت، رشد نقدینگی و رشد نرخ تورم، قیمت واقعی بنزین را مستمراً کاهش داده، شکاف بین قیمت داخلی و قیمت فوب خلیج فارس را عمیقتر کرده و یارانه پنهان را به ارقام نجومی میرساند. دادههای مصرف در این دورهها (مانند 1391 تا 1397) نشاندهنده بازگشت رشد پرشتاب مصرف است.
- دوره شوک: در نقطهای که ابعاد یارانه پنهان، ناترازی بودجه، یا رشد افسارگسیخته مصرف (و تبدیل شدن ایران به واردکننده بنزین) از آستانه تحمل میگذرد، سیاستگذار ناچار به یک تعدیل قیمتی ناگهانی و چند صد درصدی میشود (مانند آنچه در دو مقطع 1389 و 1398 رخ داد). این شوکها، ضمن ایجاد نارضایتیهای اجتماعی، به دلیل فقدان یک برنامه مدون، هرگز به یک مسیر پایدار اصلاحی منجر نشدهاند.
بنابراین به نظر میرسد بزرگترین خطای سیاستی، نه خودِ شوکها، بلکه «دورههای انجماد» پس از آنها بوده است. دورههایی که دستاوردهای کوتاهمدتِ ناشی از کاهش مصرف را به دلیل عدم تداوم اصلاح، خنثی کرده و زمینه را برای شوک بعدی آماده ساختهاند.
دوره تثبیت و جنگ (ابتدای انقلاب تا 1373): انجماد طولانیمدت
در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی، قیمت بنزین یک تومان بود. مطابق دادههای رسمی در فاصله سالهای 1360 تا 1364، قیمت بنزین روی 3 تومان ثابت بود. در میانه دهه 60 و در سال 1365، قیمت بنزین به دو نرخ سهمیه و آزاد تفکیک شد. بنابراین با یک تعدیل جزئی بنزین دو نرخی شد، قیمت سهمیه 30 ریال و قیمت آزاد 60 ریال تعیین شد.
در پایان جنگ، به علت سیاستهای توزیعی و سهمیهبندی کالاها با توزیع کوپن و نیز هزینههای جنگ تحمیلی، کسری بودجه دولت افزایش یافته بود و دولت جدید که در سال 1368 بر سر کار آمد، ناگزیر از اصلاحات اقتصادی و آغاز بازسازی بود، از این رو، دولت هاشمی رفسنجانی دولت سازندگی نام گرفت. در سال 1369 قیمت بنزین دوباره تک نرخی شد و تا سال 1373 بر روی 50 ریال (5 تومان) تثبیت شد.
در این مقطع، اولویت سیاستگذار، کنترل تورم از طریق تثبیت قیمتهای کلیدی و ارائه خدمات ارزان از طریق اعطای یارانهها بود. این انجماد قیمتی با عنوان «تک نرخی کردن بنزین» در حالی رخ داد که اقتصاد ایران تورمهای دورقمی را تجربه میکرد.
سیاست انرژی ارزان که از ابتدای انقلاب اجرا شد، اگرچه در کوتاهمدت آرامش اجتماعی را به همراه داشت، اما سنگ بنای الگوی مصرف غلط انرژی را بنیان نهاد. قیمت اسمی 5 تومان در سال 1373، با توجه به تورم انباشته، به مراتب ارزانتر از قیمت 3 تومان در سال 1360 بود.
دوره تعدیل تدریجی قیمت بنزین
از سال 1374، سیاستگذار متوجه ابعاد فاجعهبار تثبیت قیمت شد و رویکرد خود را تغییر داد. قیمت بنزین در سال 1374 با رشد 100 درصدی به 10 تومان افزایش یافت و مقرر شد که به صورت پلکانی و همسو با رشد تورم، قیمت بنزین نیز افزایش یابد. سال 1376 قیمت بنزین به 16 تومان رسید، سال 1377 قیمت بنزین 20 تومان شد و در سالهای 1379 و 1380 به نرخ 38 تومان رسید. قیمت بنزین در سال 1381 به 50 تومان افزایش یافت و در سالهای 1382 و 1383 قیمتهای 65 تومان و 80 تومان را تجربه کرد. در این سالها، دولت سیدمحمد خاتمی از حمایت اجتماعی برخوردار بود و به پشتوانه آن، توانست قیمت بنزین را به صورت تدریجی افزایش دهد. اما در سال 1383، مجلس هفتم که متشکل از اصولگرایان مخالف دولت بود، با تصویب قانون «تثبیت قیمتها»، مانع رشد قیمت بنزین در سال آتی شد. بدین ترتیب روند رشد تدریجی قیمت متوقف شد و بنزین از سال 1383 تا 1386 در سطح 80 تومان باقی ماند.
خبر مرتبط شکاف عجیب قیمت انرژی در ایران با نرخ فوب خلیج فارس | دولت پزشکیان باید تصمیم سخت بگیرداقتصادنیوز: دولت در سالهای گذشته، میلیاردها دلار صرف یارانه انرژی کرده که تنها یارانه سوخت، به حدود 15 تا 20 درصد از GDP ایران رسیده است.
بنابراین در فاصله سال 1373 تا سال 1383، اولین تلاش دولتها برای اصلاح تدریجی اجرا شد. در این دوره قیمت از 5 تومان در سال 1373 به 80 تومان در سال 1383 رسید. این به معنای رشد 16 برابری قیمت اسمی در یک دهه است که برابر با رشد متوسط سالانه 32 درصد است. این نرخ رشد، در واقع یک سیاست تعقیب تورم و تلاش برای واقعیسازی قیمتها بود. تثبیت و انجماد قیمت بر روی 80 تومان همزمان با رشد اقتصادی و افزایش درآمدهای نفتی، منجر به جهش در واردات خودرو و افزایش شدید مصرف بنزین شد. دادههای رسمی نشان میدهد که در سال 1385 (پایان این دوره انجماد)، رشد متوسط سالانه مصرف بنزین 10 درصد بود. این وضعیت، کشور را در آستانه بحران قرار داد و زمینه را برای مداخله بعدی (سهمیهبندی و قانون هدفمندی یارانهها) آماده کرد.
سهمیه بندی و هدفمندی یارانه بنزین
سیاستگذار در سال 1386 با بحران رشد مصرف 10 درصدی مواجه بود، بنابراین دو اقدام کلیدی در این دوره انجام داد:
- سهمیهبندی در سال 1386: قیمت بنزین سهمیهای (100 تومان) و آزاد (400 تومان).
- هدفمندی یارانهها 1389: جهش قیمت به 400 تومان (سهمیهای) و 700 تومان (آزاد).
با اجرای سهمیهبندی بنزین توسط دولت محمود احمدینژاد، در سال 1386 نرخ رشد مصرف بنزین از 10 درصد به منفی 12.5 سقوط کرد. یعنی مصرف بنزین نسبت به سال گذشته 12.5 درصد کمتر شد. این یک موفقیت آنی و بزرگ در مدیریت تقاضا بود. روند کاهش مصرف بنزین در سالهای 1387 تا 1390 ادامه یافت و سالانه به ترتیب 3.8 درصد، 3.2 درصد، 5.5 درصد و 2.3 درصد مصرف کاهش یافت.
در مجموع، از سال 1386 تا 1390، سیاستهای مداخلهای (چه مقداری و چه قیمتی) توانستند تقاضای بنزین را به شدت مهار کنند. تجربه این دوره، به طور قطعی، فرضیه «بیکشش بودن تقاضای بنزین در ایران» را رد میکند. در نتیجه اقتصاددانان به این نتیجه رسیدند که «تقاضا به وضوح کششپذیر است، اما نیازمند سیگنالهای قیمتی قوی است».
دوره انجماد دوم
دهه 90 به علت افزایش تحریمهای بینالمللی و کاهش درآمدهای نفتی، دولت ناگزیر از تثبیت قیمت بنزین شد. برخی کارشناسان معتقدند پس از موفقیتهای دوره 1386 تا 1390 در مهار مصرف، سیاستگذار باید دستاوردها را تثبیت میکرد. قیمت بنزین (400 تومان سهمیه و 700 تومان آزاد) از سال 1390 تا 1393 ثابت ماند. سرانجام در سال 1393 قیمت سهمیه به 700 تومان و قیمت آزاد به هزار تومان افزایش یافت.
قیمت بنزین در سال 1394 بر روی هزار تومان تکنرخی شد و تا آبان 1398 به مدت چهار سال منجمد ماند. دادههای رسمی به روشنی نشان میدهد که این انجماد قیمتی، تمام دستاوردهای قبلی را نابود کرد و هر سال شاهد رشد مصرف بنزین بودیم. در سال 1391 رشد مصرف بنزین به 6 درصد رسید. سال بعد مصرف بنزین 7.7 درصد افزاایش یافت و سال 1393 رشد مصرف 1.7 درصد بود. سال 1394 مصرف بنزین 2 درصد افزایش یافت، سال 1395 رشد مصرف 5.5 درصد، سال 1396 رشد مصرف 8 درصد و سال 1397 رشد مصرف به 10 درصد افزایش یافت.
این دوره (فاصله سال 1394 تا 1397) تکرار دقیق دوره 1383 تا 1385 بود. انجماد قیمت در هزار تومان، در حالی که اقتصاد ایران درگیر تورم مزمن و جهشهای ارزی بود، به سرعت قیمت واقعی بنزین را کاهش داد. شکاف قیمت داخلی و خارجی به حدی زیاد شد که مصرف داخلی (ناشی از ارزانی) و قاچاق (ناشی از شکاف قیمت) به طور همزمان منفجر شدند. رشد مصرف 10 درصدی در سال 1397، زنگ خطری بود که نشان میداد کشور دوباره در حال حرکت به سمت یک شوک قیمتی اجتنابناپذیر است.
آبان 98
در آبان 1398، سیاستگذار در مواجهه با رشد مصرف 10 درصدی و ناترازی شدید، مجبور به اعمال شوک دوم شد؛ یک شبه قیمت بنزین سهمیهای به 1500 تومان و قیمت ینزین آزاد به 3 هزار تومان افزایش یافت. این شوک قیمتی مصرف بنزین را 19 درصد کاهش داد، اما با چنان ابعاد فاجعهبار سیاسی و اجتماعی همراه شد که موجب شد، قیمت بنزین تاکنون در همان سطح باقی بماند.
همانطور که دیدیم، چرخه انباشت عدم تعادل به دلیل انجماد و سپس تخلیه آن از طریق شوک، هسته مرکزی مشکل قیمتگذاری بنزین در ایران است. مشکل، ناتوانی در ایجاد یک «مکانیزم تعدیل تدریجی» است که جامعه و اقتصاد بتوانند خود را با آن تطبیق دهند. اما اگر روند افزایش تدریجی و پلکانی قیمت بنزین تداوم مییافت، امروز قیمت بنزین چند تومان بود؟
سناریوی اول: تداوم سیاست رشد پلکانی
سیاست تعدیل تدریجی که در دوره سالهای 1373 تا 1383 اجرا شد، موجب رشد متوسط سالانه 32 درصدی قیمت بنزین شد. با این فرض که این روند در سال 1383 متوقف نمیشد و ادامه مییافت، میتوانیم یک سناریو را بازسازی کنیم که یک مسیر طی نشده را نشان دهد و هزینه واقعی سیاستهای تثبیت و انجماد قیمت را آشکار میسازد.
بنابراین، اگر قیمت همچنان تدریجی و سالانه 32 درصد افزایش مییافت، قیمت در سال 1386 (زمان بحران سهمیهبندی) به حدود 184 تومان میرسید (در مقابل قیمت 100 تومان دستوری). قیمت در سال 1389 (زمان هدفمندی) به حدود 423 تومان میرسید (در مقابل قیمت 400 تومان سهمیهای).
همچنین قیمت در سال 1398 (زمان بحران دوم) به حدود 5 هزار و 148 تومان میرسید (در مقابل دو نرخ 1500 تومان سهمیه و 3 هزار تومان آزاد) و در نتیجه، اگر میزان رشد متوسط 32 درصدی که در سالهای 1373 تا 1383 اتفاق افتاد، تداوم مییافت، قیمت بنزین در سال 1405 به حدود 35 هزار تومان میرسید.
سناریوی دوم: تداوم سیاست تعدیل پس از هدفمندی
در این سناریو، دوره 1386 تا 1394 را مبنا قرار میدهیم. این دوره، شامل شوک سهمیهبندی و شوک هدفمندی بود و قیمت بنزین از 100 تومان در سال 1386 به هزار تومان در سال 1394 رسید که رشد سالانه 32 درصد را نشان میدهد.
این سناریو، هزینه واقعی تثبیت قیمت بنزین در فاصله سالهای 1394 تا 1398 نشان میدهد. قیمت در سال 1394 به هزار تومان رسیده بود. اگر سیاستگذار به جای تثبیت و انجماد قیمت در سطح هزار تومان، صرفاً همان روند تعدیل متوسط 32 درصدی (که ترکیبی از تورم و واقعیسازی بود) را ادامه میداد؛ قیمت در سال 1395 به 1320 تومان میرسید. در سال 1396 قیمت به هزار و 742 تومان میرسید و در سال 1397 نیز بنزین 2 هزار و 299 تومان میشد. در نهایت قیمت در سال 1398 (سال بحران) به 3 هزار و 35 تومان میرسید. به این عدد دقت کنید؛ 3 هزار و 35 تومان.
این عدد، دقیقاً همان قیمت بنزین آزاد بود که در آبان 1398 به صورت «شوک» اعمال شد. این بدان معناست که اگر دولت، سیاست تعدیل تدریجی 32 درصدی را از سال 1394 ادامه میداد، در سال 1398 قیمت بنزین به صورت طبیعی و تدریجی به همان 3 هزار تومانی میرسید که در آن سال به صورت «شوک» اعمال کرد و آن بحران اجتماعی را آفرید.
مطابق این سناریو، اگر میزان رشد متوسط 32 درصدی که پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها در سالهای 1386 تا 1394 مشاهده شد، پس از آن نیز ادامه مییافت، قیمت بنزین در سال 1405 به 21 هزار تومان میرسید.
نتیجهگیری
بزرگترین خطای سیاستی در ایران، تثبیت و انجماد قیمتها به ویژه پس از سال 1394 بود. دادههای مصرف بنزین نشان میدهد که این انجماد، مستقیماً منجر به رشد مصرف 10 درصدی در سال 1397 شد. علاوه بر این، دادههای سناریوی دوم نشان میدهد که اگر به جای انجماد، همان روند تعدیل تدریجی حفظ میشد، قیمت بنزین در سال 1398 به صورت تدریجی به 3 هزار تومان میرسید. بنابراین، بحران آبان 1398، یک بحران اجتنابناپذیر نبود؛ بلکه محصول مستقیم یک انتخاب سیاستی اشتباه، یعنی تثبیت قیمت در سطح هزار تومان بود. خبر بد این است که به نظر میرسد این چرخه در حال تکرار است. پس از شوک سال 1398، قیمت بنزین تاکنون ثابت مانده است. تورم انباشته این سالها، مجدداً قیمت واقعی بنزین را به شدت کاهش داده است. این انجماد، در حال انباشت انرژی برای «شوک» بعدی است.
مادامی که قیمت به صورت دستوری و بر اساس ملاحظات سیاسی کوتاهمدت تعیین شود، چرخه «انجماد و شوک» ادامه خواهد داشت. اقتصاددانان معتقدند راهحل، ایجاد یک مکانیزم «خودکار» و «غیرسیاسی» برای تعدیل قیمت است. دادههای «تغییر مصرف» (بهویژه در دو مقطع مهم 1386 و 1398) اثبات میکند که مصرفکننده ایرانی به سیگنال قیمتی واکنش نشان میدهد. سیاستگذار باید از این کششپذیری برای مدیریت تقاضا استفاده کند، نه اینکه با تثبیت قیمت، آن را خنثی سازد. سناریوی دوم (رسیدن به قیمت 21 هزار تومانی در سال 1405) نشان میدهد که اگر اصلاحات به صورت تدریجی اجرا میشد، امروز هم قیمت واقعیتری داشتیم و هم از آسیبهای اجتماعی شوک 1398 جلوگیری میشد. هزینه واقعی انجماد، نه فقط یارانه پنهان، بلکه از دست رفتن فرصت اصلاح تدریجی و پایدار است.
همچنین بخوانید- آمار عجیب واردات بنزین به کشور / برنامه دولت برای قیمت بنزین
- 5 پیشنهاد برای اصلاح قیمت بنزین؛ خانوارها به جای بنزین ارزان، اعتبار در کیف پول دیجیتال دریافت کنند | یارانه انرژی متناسب با وضعیت درآمدی تنظیم شود
- قیمت پایین بنزین چه ضربه ای به اقتصاد کشور زد؟/ دلایل اصلی ناترازی بنزین
- قیمت بنزین ارزانتر از قیمت آب | در کنار هزینه های زندگی، قیمت بنزین هیچ است