شنبه 3 آذر 1403

بیم و امید اعراب در نزدیکی به ایران / چشم انتظاری ریاض به افق تهران

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
بیم و امید اعراب در نزدیکی به ایران / چشم انتظاری ریاض به افق تهران

اقتصادنیوز: یک کارشناس مسائل بین الملل، تاکید کرد «مشاهده کردیم که ریاض بعد از احیای روابطش با تهران در بسیاری از نقاط منطقه در روابطش با ایران تغییری ایجاد نکرد؛

به گزارش اقتصادنیوز، چشم‌انداز مناسبات ایران و برخی کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر که در ابتدای مسیر هستند، خیلی روشن نیست. برخی معتقد هستند که این روابط گسترده‌تر نخواهد شد زیرا برخی اختلاف‌نگاه‌ها بین طرفین وجود دارد.

محمد خواجویی، کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به اینکه مسئله امنیت و پیگیری رویکردهای امنیتی برای ایران در اولویت است، به اقتصادنیوز گفت: «موضوع همکاری اقتصادی عمدتا در درجه بعدی قرار می‌گیرد، باعث می‌شود که بعضا ادامه رابطه ایران با این کشورها و نزدیکی آنها با مشکلاتی مواجه شود. طبیعتا اگر مناسبات به خصوص در حوزه‌های اقتصادی عمیق و تنگاتنگ نشود، می‌تواند شکننده باشد و با یک اتفاق ساده این وضعیت می‌تواند به نقطه قبل بازگردد.»

این کارشناس تاکید کرد: «ایران و کشورهایی مانند عربستان سعودی، مصر، کویت و اردن احتمالا وارد همکاری‌های نزدیک نخواهند شد و این روابط از نقطه نظر این کشورها برای کنترل ایران است. چرا که این کشورها اکنون به دنبال طرح‌های توسعه‌ای بزرگی هستند و نیاز به ثبات و امنیت دارند. به زعم آنها رابطه با ایران می‌تواند تاحدودی امنیت را برای آنها فراهم کند و به نظر نمی‌رسد اشتیاق چندانی از آن سمت برای روابط وجود داشته باشد. درواقع از عملکرد دولت‌های عربی می‌توان عدم اشتیاق‌شان به نزدیکی با ایران و ورود به همکاری‌های بلندمدت را حس کرد.»

آشتی بعد از قهر

خواجویی با تاکید بر اینکه در حال حاضر کشوری مانند عربستان خیلی تلاش دارد دریابد که رفتار ایران در آینده چگونه خواهد بود، توضیح داد: «مشاهده کردیم که ریاض بعد از احیای روابطش با تهران در بسیاری از نقاط منطقه در روابطش با ایران تغییری ایجاد نکرد؛ به عنوان مثال سیاست عربستان در قبال لبنان هیچ تغییری نکرد و ریاض هیچگونه گشایشی از خود نشان نداد که به پایان بن‌بست سیاسی در لبنان کمک کند. یکی از مهمترین دلایل این امر این بود که عربستان بعد از احیای روابط با ایران صبر کرده و نظاره‌گر رفتار ایران است تا دریابد مثلا رفتار ایران در قبال تحولات در یمن چه خواهد بود یا وضعیت امنیت در خلیج‌فارس. سعودی‌ها می‌خواهند بعد از این موضوع تصمیم بگیرند که آیا می‌توانند وارد یک سطح همکاری بالا با ایران بشوند یا خیر؟»

به گفته وی، «الان صرفا می‌توان گفت که این وضعیت نوعی آشتی بعد از یک قهر است. الزاما این آشتی بین دو طرفی که قهر بوده‌اند منجر به یک دوستی عمیق نخواهد شد.»

سه دهه روابط پرفرازوفرود

کارشناس مسائل خاورمیانه درباره فرازوفرود روابط ایران و کشورهای عربی و اتحادیه‌های عرب در دو، سه دهه گذشته به اقتصادنیوز گفت: «مشخصا بعد از جنگ ایران و عراق تا اوایل دهه 80 شمسی و قبل از آغاز پرونده جنجالی هسته‌ای علیه ایران، ما شاهد ترمیم و نزدیکی روابط بین تهران و اعراب بودیم. به دلیل اینکه دولت‌هایی که در آن دوره در ایران روی کار بودند توسعه‌گرا بودند و تمایل داشتند که روابط با این کشورها نزدیک شود. لذا در دولت آقای هاشمی و آقای خاتمی روابط با کشورهای عربی مشخصا عربستان سعودی بعد از یک دوره جنجالی به سمت کاهش تنش و نزدیکی حرکت کرد. حتی در یک دوره‌ای شاهد امضای توافق امنیتی بین ایران و عربستان بودیم که در نوع خود بسیار قابل توجه است.»

وی ادامه داد: «اما مشخصا از بعد از آغاز پرونده هسته‌ای و تبدیل شدن ایران به یک سوژه امنیتی در منطقه، به تدریج این مناسبات از وضعیت نزدیکی و رشد خارج شد و نگرانی و سوءنیت در این روابط حاکم گشت. این موضوع مانعی بر سر راه احیای روابط شد. در نتیجه روابط به قدری شکننده شد که روابط ایران و عربستان با یک اتفاق نسبتا ساده قطع شد. این بیانگر آن است که روابط از سال‌ها قبل‌تر به یک شرایط بدبینی رسیده و خروجی آن، قطعی رابطه بود.»

خواجویی در ادامه افزود: «بنابراین از یک سو تبدیل ایران به یک سوژه امنیتی که مشخصا بعد از برنامه اتمی ایران و توسعه برنامه موشکی آن بود و همزمان حمایت ایران از گروه‌های شبه‌نظامی و حمایت آنها و در مقابل حرکت کشورهای عربی به سمت دولت‌های غربی برای مهار ایران از سمت دیگر، باعث افزایش بدبینی بین ایران و این کشورها شد که تا الان هم ادامه پیدا کرده است.»

به گفته این کارشناس، «در مقطع فعلی شاهد تغییر نسبی وضعیت هستیم منتها مسائل هنوز تغییر نکرده است. یعنی از نظر این کشورها ایران همچنان یک سری خطرات امنیتی در منطقه دارد و به ادعای آنها پتانسیل آن را دارد که تبدیل به یک تهدید برای کشورهای عربی شود. لذا شاهد نوعی فضای احتیاط و بیم و امید در این کشورها نسبت به روابط شان با ایران هستیم.»

چرا اعراب از قدرت ایران هراس دارند؟

خواجویی در گفت و گو با اقتصادنیوز در خصوص دلایل حساسیت آنها نسبت به قدرت‌یابی ایران در منطقه توضیح داد: «ایران کشوری بزرگ در یک موقعیت ژئوپلتیکی مهم است و طبیعتا افزایش قدرت ایران بویژه در عرصه‌های نظامی تاثیراتی در آرایش قدرت در کل منطقه برجای خواهد گذاشت. این مسئله می‌تواند صرف‌نظر از اینکه کدام نظام سیاسی در ایران حاکم است، محل نگرانی این کشورها باشد.»

وی افزود: «اما این مقوله صرفا نمی‌تواند یک متغیر کاملا مستقل برای این وضعیت باشد؛ به نظر می‌رسد نبود مکانیزمی برای شکل دادن به نوعی نظم منطقه‌ای مبتنی بر حضور و همکاری همه کشورها در منطقه منجر به آن شده که افزایش قدرت ایران به نوعی تبدیل به یک عامل ترس و نگرانی برای این کشورها شود. اگر شاهد مکانیزمی در منطقه باشیم که این افزایش قدرت همسو با نزدیکی با این کشورها باشد، یعنی در عین رقابت، همکاری هم برای پیشبرد طرح‌های توسعه‌ای داشته باشند، طبیعتا افزایش قدرت ایران به این شکل محل نزاع قرار نمی‌گرفت.»

به گفته خواجویی، در عین حال عاملی که باعث می‌شود این کشورها از افزایش قدرت ایران احساس ترس کنند، افزایش قدرت یک بعدی ایران است. زیرا حوزه‌های قدرت ما عمدتا در مسائل نظامی ارتقا پیدا می‌کند و طبیعتا نگرانی این کشورها نیز افزایش خواهد یافت. اگر این مسئله همزمان با توسعه اقتصادی و افزایش قدرت اقتصادی می‌توانست تبدیل به یک عامل همکاری با کشورهای منطقه شود، و به نوعی ما و این کشورها را در یک وضعیت هم‌سرنوشت قرار دهد، شاهد این حجم از بی‌اعتمادی و نگرانی در خصوص ایران از سمت آن کشورها نبودیم.

الگوی ایران و ترکیه باید تکرار شود

کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه در پاسخ به اینکه جمهوری اسلامی ایران باید چه سیاست‌هایی را در دستورکار قرار دهد تا اوضاع و شرایط بهبود یابد، به اقتصادنیوز گفت: «ایران یک تجربه موفق در سیاست خارجی خود دارد که اگر با کشورهای عربی نیز به این شکل وارد همکاری شود، می‌تواند تاحدودی به یک وضعیت پایدار برسد. این تجربه مربوط به روابط ایران و ترکیه است. رابطه تهران و آنکارا طی سال‌های اخیر تبدیل به یک رابطه در هم تنیده شده و نوعی هم‌سرنوشتی در مسائل امنیتی و در مسائل اقتصادی بین ایران و ترکیه ایجاد شده است. این مسئله باعث شده در شرایطی که با ترکیه مقابل هم بودیم و نوعی تنازع داشتیم، به سمت همکاری حرکت کنیم. به عنوان مثال در سوریه و در روند آستانه، ایران و ترکیه بخشی از روندی بودند که در خصوص اصل موضوع یعنی سوریه در مقابل هم قرار داشتند. ولی در این حوزه نیز به سمت همکاری رفتند.»

به گفته این کارشناس، «همچنین در حوزه‌هایی که روابط اقتصادی نزدیکی بین دو کشور حاکم بوده، باعث شده که روابط ایران و ترکیه عمیق باشد و این عمق روابط منجر به آن شد که با تلنگر ساده، یک اتفاق و یک اظهارنظر، کل روابط از بین نرود.»

وی افزود: «فراموش نکنیم آن روزی که روابط تهران و ریاض قطع شد، این روابط مانند یک درخت بی‌ریشه بود که در خاک قرار گرفته بود و با یک باد و یا طوفان افتاد. اما اگر رابطه ایران و عربستان یک رابطه تنگاتنگ در عرصه‌های اقتصادی یا امنیتی بود به راحتی این رابطه مخدوش و به سمت قطعی روابط پیش نمی‌رفت.»

خواجویی معتقد است «تا این درهم‌تنیدگی اقتصادی و امنیتی رخ ندهد، مجددا روابط ایران و کشورهای عربی پتانسیل بازگشت به شرایط قبل را دارد. به خصوص که در این روابط، متغیرهای خارجی به ویژه نقش ایالات متحده آمریکا بسیار مهم است. فراموش نکنیم بخش مهمی از زمینه احیای روابط ایران و کشورهای عربی در دولت بایدن رخ داد و دولت وی از این روند تنش‌زدایی حمایت می‌کرد. اما ممکن است در ماه‌های آینده شرایط تغییر کند یعنی دولتی در ایالات متحده روی کار بیاید که مجددا از این نزاع‌ها در منطقه بهره بگیرد و به آتش اختلافات و زمینه‌های تنش بین کشورهای منطقه بدمد و شرایط را به گذشته بازگرداند.»

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید