بیم و امید در بازار جهانی نفت

در روزهایی که سایه تنشهای ایران و اسرائیل بار دیگر خاورمیانه را به لرزه انداخته، نگاه نگران بازارهای جهانی به یک پرسش کلیدی دوخته شده است: آیا شعله های این درگیری، مسیر انتقال نفت و فرآورده های نفتی را خواهد سوزاند؟ با وجود تجاوز اسرائیل به خاک تهران و تهدیدهای متقابل ایران، واکنش بازار نفت تاکنون محتاط و ناپایدار بوده؛ نه آن چنان شدید که از اختلال قریب الوقوع در عرضه جهانی حکایت کند،...
در بحبوحه افزایش تنش های نظامی، اقتصاد جهانی بار دیگر در معرض یکی از شکننده ترین وضعیت های ژئوپلیتیک یک دهه اخیر قرار گرفته است. با وجود حملات هوایی به اهدافی در خاک ایران و پاسخ تهران به بنادر اسرائیل، بازار نفت واکنشی فراتر از افزایش های محدود قیمتی نداشته است. در روز سه شنبه 17 ژوئن به گزارش رویترز و تا لحظه تنظیم این گزارش، بهای نفت برنت با افزایشی بیش از یکدرصد به حدود 74 دلار رسید. این در حالی است که در جریان نوسانات روز دوشنبه، قیمت نفت در بازه 8 دلاری بالا و پایین رفت و در نهایت در سطحی پایین تر از آغاز روز بسته شد.
در بازار آمریکا نیز قیمت نفت وست تگزاس اینترمدییت با رشدی مشابه به حدود 72 دلار رسید. این نوسانات حاکی از آن است که بازار، برخلاف گذشته، در برابر هرگونه تنش در خاورمیانه، فورا دچار هیجان نمیشود و منتظر مشاهده اختلال ملموس در عرضه باقی می ماند. از مهمترین دلایلی که واکنش بازار را در حدی محدود نگه داشته، نبود اختلال در زیرساخت های نفتی ایران و همچنین عبور منظم نفتکش ها از تنگه هرمز است؛ گذرگاهی که روزانه حدود 20 میلیون بشکه نفت و فرآورده های نفتی از آن عبور میکند.
جنگ سایبری در تنگه هرمز
اگرچه نشانه هایی از تنش الکترونیکی و جنگ سایبری در این منطقه گزارش شدهاز جمله برخورد یک کشتی با دو شناور دیگر در نزدیکی این تنگه به دلیل اختلال در سیستمهای ناوبریاما هنوز اختلال مستقیمی در روند فیزیکی صادرات گزارش نشده است. برخی از مالکان و مدیران نفتکش، از روز جمعه و به دنبال تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، عرضه کشتیهای خود را برای مسیرهای خاورمیانه ای متوقف کرده و مشغول ارزیابی ریسکهای ناشی از اقدامات تجاوزکارانه این رژیم هستند. کارگزاران و کرایهدهندگان کشتی که مایل نبودند نامشان فاش شود، به بلومبرگ گفتند: تولیدکنندگان و معاملهگرانی که در تلاش برای رزرو کشتی و بارگیری نفت خام و سوخت از خلیج فارس بودند، با پیشنهادهای معدودی روبهرو شدهاند. تحلیلگران معتقدند ایران در شرایط فعلی تمایلی به مسدودسازی تنگه هرمز ندارد، زیرا چنین اقدامی موجب از دست رفتن درآمدهای حیاتی نفتی خواهد شد و همچنین ایالات متحده نیز با چنین وضعیتی مقابله خواهد کرد، چرا که قیمت بالای نفت میتواند تورم را در آمریکا و متحدانش تشدید کند؛ مسالهای که با هدف فدرال رزرو در مسیر کاهش نرخ بهره در تناقض است. از منظر عرضه و تقاضای جهانی نیز بازار با فشاری فوری روبهرو نیست.
آژانس بینالمللی انرژی در تازه ترین گزارش ماهانه خود پیشبینی رشد تقاضای جهانی نفت را 20هزار بشکه در روز کاهش و در عوض برآورد رشد عرضه را با افزایشی 200هزار بشکه ای به یک میلیون و 800هزار بشکه در روز رسانده است. این اختلاف در پیشبینی ها حاکی از آن است که حتی در صورت وقوع اختلالی موقتی در صادرات ایران، بازار میتواند با ظرفیت های پنهان تولید در دیگر کشورهای عضو اوپک پلاس، به ویژه عربستان و امارات، تا حدودی آن را جبران کند. همزمان، پالایشگاه های چین نیز که از واردکنندگان عمده نفت خام در منطقه هستند، به دلیل کاهش حاشیه سود و افت تقاضای داخلی، پالایش کمتری انجام داده اند که این خود موجب کاهش فشار تقاضا بر بازار شده است.
بُعد روانی بحران
در این میان، بعد روانی و سیاسی بحران نیز تاثیر غیرقابل انکاری بر نوسانات بازار داشته است. در حالی که گزارش ها از آمادگی ایران برای بازگشت به میز مذاکره و پایان دادن به درگیری ها حکایت دارد، دولت اسرائیل همچنان بر تداوم حملات تاکید میکند. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، با موضع گیری هایی شدید از جمله دعوت به تخلیه تهران، فضای روانی را پیچیده تر کرده است. این وضعیت نوعی بلاتکلیفی در میان سرمایهگذاران ایجاد کرده که خود به بی ثباتی معاملات نفتی منجر میشود. در نهایت، آنچه وضعیت فعلی را خطرناک تر میکند، نه صرفا احتمال بروز جنگ تمام عیار میان ایران و اسرائیل، بلکه پیامدهای ناگزیری است که چنین جنگی برای ساختار اقتصاد جهانی خواهد داشت.
اگر درگیری به تاسیسات نفتی ایران یا به مسیر صادراتی هرمز آسیب وارد کند، نه تنها قیمت نفت ممکن است تا 150 دلار افزایش یابد، بلکه هزینه های بیمه، حمل ونقل، امنیت دریایی، و تورم جهانی نیز با جهشی بزرگ مواجه خواهند شد. بنابراین، اگرچه فعلا بازار با دیده شک و تردید به این بحران می نگرد، اما یک حرکت اشتباه - چه نظامی و چه سیاسی - میتواند دومینوی ناپایداری را در سراسر زنجیره انرژی جهانی به حرکت درآورد.