یک‌شنبه 27 مهر 1404

شوک تحریم ها به طبقه متوسط / اقلیت ثروتمند می شوند

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
شوک تحریم ها به طبقه متوسط / اقلیت ثروتمند می شوند

اقتصادنیوز: بنا بر گفته ی پژوهشگران، طبقه‌ی متوسط ایران که مدت‌ها نیرویی برای اعتدال سیاسی، ثبات، رشد اقتصادی و پایه‌ی اصلی جنبش اصلاح‌طلبی در کشور بوده اکنون به‌سرعت در حال کوچک شدن است؛ فشاری که ناشی از تحریم‌های غربی است. در پی این فرسایش، شکاف طبقاتی و نارضایتی اجتماعی در حال افزایش است.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از انتخاب، بر گفته پژوهشگران، طبقه‌ی متوسط ایران که مدت‌ها نیرویی برای اعتدال سیاسی، ثبات، رشد اقتصادی و پایه‌ی اصلی جنبش اصلاح‌طلبی در کشور بوده اکنون به‌سرعت در حال کوچک شدن است؛ فشاری که ناشی از تحریم‌های غربی است.

سی‌ان‌ان نوشت: بنا بر گفته ی پژوهشگران، طبقه‌ی متوسط ایران که مدت‌ها نیرویی برای اعتدال سیاسی، ثبات، رشد اقتصادی و پایه‌ی اصلی جنبش اصلاح‌طلبی در کشور بوده اکنون به‌سرعت در حال کوچک شدن است؛ فشاری که ناشی از تحریم‌های غربی است. در پی این فرسایش، شکاف طبقاتی و نارضایتی اجتماعی در حال افزایش است.

این دور تازه‌ی درگیری با ایالات متحده و اسرائیل نشانه‌ای از مسیری پرنوسان بود. او گفت: «می‌دانیم تغییر در راه است، اما نمی‌دانیم چه نوع تغییری و چگونه. همین ندانستن بدترش می‌کند. همه‌چیز غیرقابل پیش‌بینی است.»

مطالعه‌ای که در مجله‌ی اروپایی اقتصاد سیاسی (European Journal of Political Economy) منتشر شده، با استفاده از روشی نوآورانه، میزان واقعی اثرگذاری و آسیب تحریم‌های غرب علیه ایران از سال 2012 را بررسی کرده و نشان داده است که این تحریم‌ها منجر به تحلیل رفتن طبقه‌ی متوسط و سوق دادن شمار بیشتری از ایرانیان به سوی درآمدهای پایین شده، در حالی که تنها اقلیتی کوچک از نخبگان ثروتمندتر شده‌اند.

وقتی با ایرانیان صحبت می‌کنی، شکاف و نارضایتی بین طبقات اجتماعی کاملاً مشهود است؛ به‌ویژه در میان نسل جوان و تحصیل‌کرده، این ناامیدی بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. طبق داده‌های مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری فعلی کشور 7.4 درصد است، در حالی که صندوق بین‌المللی پول (IMF) نرخ واقعی را برای سال 2025 حدود 9.2 درصد برآورد کرده است.

الهام، معلمی در تهران، می‌گوید: «تفاوت بین فقیر و غنی را بیشتر از هر زمان دیگری احساس می‌کنی؛ همه‌چیز گران شده چه نان، چه مرغ. در همین حال، کسانی را می‌بینی که در کافه‌ها و رستوران‌های لوکس می‌نشینند.»

او به دلایل امنیتی خواسته فقط با نام کوچک معرفی شود؛ مانند سایر ایرانیانی که با CNN گفت‌وگو کردند.

حداقل دستمزد در ایران حدود 104 میلیون ریال (نزدیک به 110 دلار در ماه) است. طبق آمار اکتبر صندوق بین‌المللی پول، نرخ تورم سالانه 42.4 درصد است و قیمت کالاهای اساسی به‌شدت افزایش یافته است. در جنوب تهران، قیمت اقلامی مانند برنج تقریباً چهار برابر شده است. در سوی دیگر شهر، ثروتمندان در باشگاه‌های انحصاری پیلاتس شرکت می‌کنند که هزینه‌ی هر جلسه‌ی آن‌ها 17 میلیون ریال است.

جنگ با اسرائیل و آشکار شدن شکاف طبقاتی

درگیری اخیر با اسرائیل شکاف طبقاتی را بیش از پیش آشکار کرد. بمباران اسرائیل در پایتخت ایران هم مناطق مرفه و هم مناطق فقیر را هدف قرار داد؛ اما شهروندان متمول، با دسترسی به سوخت مازاد در بحبوحه‌ی کمبود بنزین، توانستند از تهران و حتی از کشور خارج شوند.

رضا، 36 ساله، می‌گوید: «من حتی اگر می‌خواستم هم نمی‌توانستم از تهران بروم. سوخت نداشتم که جایی بروم و پولی هم برای سفر به ارمنستان یا ترکیه ندارم.»

در تاریخ 15 ژوئن 2025، در پی حمله‌ی هوایی اسرائیل به تهران، ستون‌های عظیمی از دود و آتش از پالایشگاه نفت جنوب پایتخت به هوا برخاست.

اقتصاد فروپاشیده و خشم اجتماعی

به گفته‌ی محمدرضا فرزانه‌گان، استاد اقتصاد خاورمیانه در دانشگاه ماربورگ آلمان و یکی از نویسندگان این مطالعه، «شکاف رو‌به‌افزایش ثروت و نابرابری، مانند زخمی چرکین در جامعه است که می‌تواند وحدت ملی ایران را تهدید کند».

او می‌گوید: «در حالی که نخبگان ایرانی همچنان از ساختار فعلی منتفع می‌شوند، بقیه‌ی جامعه مجبورند برای منابع رو به کاهش در اقتصادی کوچک‌شده رقابت کنند. نتیجه، جامعه‌ای با نابرابری واقعی و درک عمیق‌تر از نابرابری است.»

به گفته‌ی او، درک نابرابری حتی خطرناک‌تر از خود نابرابری واقعی برای ثبات اجتماعی است.

تحریم‌ها؛ ابزار «انسان‌دوستانه» یا مجازات جمعی؟

تحریم‌ها در گفتمان غرب همواره به‌عنوان ابزاری «انسان‌دوستانه» در سیاست خارجی معرفی شده‌اند ابزاری که گویا دقیق و هدفمند است و تنها دولت‌ها و رهبران را نشانه می‌گیرد، نه مردم عادی را.

اما پژوهشگران در مطالعه‌ی خود درباره‌ی ایران یکی از بیشترین کشورهای تحریم‌شده‌ی جهان یافته‌اند که تحریم‌ها نه‌تنها اقتصاد ایران را فلج کرده‌اند، بلکه به همان قشری آسیب رسانده‌اند که در طول تاریخ خواستار اصلاح و تغییر بوده است: طبقه‌ی متوسط.

فرزانه‌گان و همکارش نادر حبیبی، استاد اقتصاد در دانشگاه براندایس در آمریکا، با استفاده از روشی موسوم به «کنترل مصنوعی» (synthetic control) یک نسخه‌ی فرضی و بدون تحریم از ایران ساختند تا بتوانند آن را با ایران واقعی مقایسه کنند.

نتیجه نشان داد که این ابزار اقتصادی اثرات انسانی، اجتماعی و سیاسی گسترده‌ای بر جمعیت عمومی داشته است.

بر اساس یافته‌های آن‌ها، بین سال‌های 2012 تا 2019، اگر ایران تحریم نمی‌شد، طبقه‌ی متوسط کشور باید 17 درصد بزرگ‌تر می‌بود؛ اما در واقعیت، تا سال 2019 طبقه‌ی متوسط 28 درصد کوچک‌تر از حد انتظار بود.

مطالعه‌ای دیگر در کتاب «چگونه تحریم‌ها عمل می‌کنند» نیز برآورد کرده که حدود 9 میلیون ایرانی بین سال‌های 2011 تا 2019 جایگاه خود را به‌عنوان طبقه‌ی متوسط از دست داده‌اند.

ایران؛ نمونه‌ای منحصربه‌فرد از تحریم‌ها

فرزانه‌گان می‌گوید ایران از دو جهت مورد خاصی است:

1. شدت و گستره‌ی تحریم‌ها بی‌سابقه است. ایران از زمان انقلاب 1979 و سقوط شاه محمدرضا پهلوی که متحد غرب بود بارها تحریم شده است. اما سخت‌ترین تحریم‌ها در سال 2012 در دوران ریاست‌جمهوری اوباما اعمال شد.

2. جمعیت ایران با طبقه‌ی متوسط بزرگ و تحصیل‌کرده، ویژگی‌ای دارد که آن را از سایر کشورهای تحریم‌شده متمایز می‌کند.

او می‌گوید: «تحریم‌های غرب به قلب ساختار اجتماعی مدرن ایران حمله کرده‌اند.»

یک قرن در حال شکل‌گیری

طبقه‌ی متوسط ایران متشکل از کارمندان دولت، معلمان و متخصصان در طول یک قرن شکل گرفته است. پس از جنگ ایران و عراق در دهه‌ی 1980، این طبقه از دهه‌ی 1990 تا حدود سال 2012 رشد قابل توجهی داشت.

این طبقه علاوه بر نقش سیاسی‌اش، موتور کارآفرینی کشور نیز بوده و شرکت‌هایی مانند اسنپ (نسخه‌ی ایرانی اوبر) و دیجی‌کالا (همتای آمازون) از دل همین قشر برخاسته‌اند.

اما بسیاری از جوانان امروز احساس می‌کنند هیچ آینده‌ای در کشور ندارند.

علی، 34 ساله و ساکن تهران، می‌گوید: «مدام فکر می‌کنم باید بروم، اما نمی‌دانم کجا. الان راننده‌ی اسنپ هستم و کار پیک انجام می‌دهم، اما هنوز زندگی سخت است. در رشته‌ی مهندسی کامپیوتر تحصیل کرده‌ام، ولی کاری پیدا نمی‌کنم.»

او می‌گوید نگرانی‌هایش پس از حملات آمریکا و اسرائیل به ایران در ژوئن (که تاسیسات هسته‌ای را هدف گرفتند) و بن‌بست در دیپلماسی ایران و آمریکا بیشتر شده است، چون این وضعیت تحریم‌ها را ریشه‌دارتر کرده است.

پیامد سیاسی تحریم‌ها

تحلیلگران می‌گویند تأثیر سیاسی سال‌ها تحریم، امروز در ساختار جامعه ایران دیده می‌شود.

به گفته‌ی سینا طوسی، پژوهشگر ارشد اندیشکده‌ی مرکز سیاست بین‌المللی در آمریکا، «تحریم‌ها بازیگران اقتصادی مستقل را تضعیف کرده، در حالی که نهادهای وابسته به دولت و نهادهای دیگر را را تقویت کرده است.»

او افزود: «با هدایت منابع به سوی کسانی که از انزوا سود می‌برند، تحریم‌ها توازن قدرت را به نفع جناح‌هایی تغییر داده‌اند که بر کنترل و تقابل بنا شده‌اند و بدین ترتیب، قدرت تندروها را تثبیت کرده‌اند.»

چهره‌ی جدید در ایران

در طول تاریخ، طبقه‌ی متوسط در ایران نیروی اعتدال و ثبات بوده است؛ پلی میان اقشار جامعه برای جلوگیری از افراط.

فرزانه‌گان می‌گوید: «طبقات متوسط، به‌دلیل امنیت اقتصادی و سطح تحصیلاتشان، توانایی مطالبه‌ی آزادی‌های مدنی و پاسخ‌گویی سیاسی را دارند. اما تحقیقات ما نشان می‌دهد تحریم‌ها همین امنیت را از آن‌ها گرفته‌اند. وقتی مردم درگیر بقا هستند، توان فعالیت سیاسی سازمان‌یافته و بلندمدت را از دست می‌دهند.»

او اضافه می‌کند که با کوچک شدن طبقه‌ی متوسط، جامعه به دو بخش تقسیم شده:

اقلیت کوچکی از نخبگان ثروتمند و مصون از تحریم‌ها

و «فقیران جدید» در پایین، یعنی میلیون‌ها ایرانی که از نردبان اقتصادی سقوط کرده‌اند.

«تحریم‌ها، همراه با فساد، مثل رابین‌هودی هستند که برعکس عمل می‌کند: از فقرا و طبقه‌ی متوسط می‌گیرند تا قدرتمندان را غنی‌تر کنند.»

از شعار اصلاح تا فریاد نان

این وضعیت، سیاست‌ورزی را نابود نکرده، اما تغییر داده است.

به گفته‌ی فرزانه‌گان، «مطالبات سیاسی از خواست اصلاحات و حقوق مدنی به فریاد معیشت و بقا تغییر کرده است.»

نمونه‌ی بارز این دگرگونی، اعتراضات آبان 1398 بر سر افزایش قیمت بنزین است که عمدتاً از سوی اقشار کارگر شکل گرفت.

فرزانه‌گان می‌گوید: «این اعتراض‌ها اهمیت دارند، اما پراکنده‌تر، کوتاه‌مدت‌تر و بیشتر اقتصادی‌اند؛ به همین دلیل هم همزمان پرتنش‌تر و آسیب‌پذیرتر هستند.»

او هشدار می‌دهد که فقر گسترده مردم را وابسته‌تر به خدمات دولتی می‌کند.

تحریم‌ها همچنین صادرات نفت، منبع اصلی درآمد دولت، را فلج کرده و توان دولت برای حمایت از میلیون‌ها ایرانی فقیر از طریق نظام‌های حمایتی اجتماعی را به شدت کاهش داده‌اند.

آینده‌ی نامعلوم

فرزانه‌گان در پایان می‌گوید: «آینده روشن نیست. بازسازی طبقه‌ی متوسط ممکن است، اما یک چالش نسلی است. این دکمه‌ای نیست که بتوان به‌سادگی آن را دوباره روشن کرد، حتی اگر همه‌ی تحریم‌ها فردا لغو شوند.»

همچنین بخوانید ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید