ترنج طلایی ایران؛ پیشنهادی برای کنشگران گردشگری
واضح است شمار مقصدهای گردشگری ایران بیشتر از سه تاست، همچنین بدیهی ست همهی این مقصدها (اصفهان، شیراز، یزد، تهران، تبریز، مشهد، کاشان، قزوین، کرمان، نوار ساحلی شمال و جنوب کشور، اردیبل، همدان، کرمانشاه و...) را نمیتوان در یک بستهی ترکیبی گنجاند.
فرارو - حیدر بشارنیا*؛ چند سالی ست دسته بندی تازهای وارد بازار گردشگری کشور شده است: مثلث طلایی ایران. ابتکار اثرگذاری که به ظاهر از مثلث طلایی هند (دهلی، آگرا، جیپور) الهام گرفته شده است.
مثلث طلایی ایران شامل این مقصدهای گردشگریک است: اصفهان، شیراز و یزد. گردشگرانی که بستهی مثلث طلایی ایران را بخرند، از این سه شهر دیدن خواهند کرد. اصفهان و شیراز و یزد در میان مقصدهای گردشگریک ایران به نسبت به هم نزدیکند، و هر سه نیز از محبوبترین مقصدهای گردشگران داخلی و خارجی هستند، از جاذبههای پرشماری برخوردارند و زیرساختهای گردشگریک به نسبت مناسبی دارند.
هرچه یک تور باعث شود گردشگر شبهای بیشتری در هتل اقامت کند، برای صنعت گردشگری بهتر است و این بستهی گردشگری به خوبی این هدف را در قالب یک تور ترکیبی برآورده کرده است.
دلیل وجود تورهای ترکیبی نیز همین است؛ البته روشن است شمار مقصدهای گنجانده شونده در یک بستهی ترکیبی، از یک حد بهینه نمیتواند بیشتر باشد چرا که به دلیل جابه جاییهای زیاد ممکن است برای گردشگر ملال آور باشد و همزمان هزینههای تور را نیز افزایش دهد.
یادآوری این نکته بایسته است که این جستار تنها به تورهای ترکیبی میپردازد و تورهای تک مقصدی را بررسی نمیکند.
نکتهی مثبت و نگریستنی بستهی مثلث طلایی، کمک به ارتقای جایگاه یزد در میان مقصدهای گردشگریک کشور است.
قصد این نوشتار این نیست که پتانسیلهای گردشگریک یزد را کم برآورد کند، بلکه درست به وارون؛ یزد مقصدی پرپتانسیل از دید گردشگری بود که تا چند سال پیش به هر دلیلی گزینهی سنتی گردشگران داخلی و خارجی نبود - دست کم در مقایسه با اصفهان و شیراز -، ولی اکنون چند سالی ست که این وضعیت تغییر کرده و جایگاه گردشگریک یزد تا اندازهی بسیاری بهبود یافته است.
البته تنها عامل اثرگذار در این باره، وجود این بستهی ترکیبی نبوده، ولی اثرگذاری مثبت آن را نادیده نمیتوان گرفت. نکتهای که هدف اصلی این نوشتار است: بهبود جایگاه گردشگریک مقصدهای «مغفول» مانده.
پر واضح است شمار مقصدهای گردشگری ایران بیشتر از سه تاست، همچنین بدیهی ست همهی این مقصدها (اصفهان، شیراز، یزد، تهران، تبریز، مشهد، کاشان، قزوین، کرمان، نوار ساحلی شمال و جنوب کشور، اردیبل، همدان، کرمانشاه و...) را نمیتوان در یک بستهی ترکیبی گنجاند. از همین رو راه چاره تعریف کردن چند بستهی ترکیبی منطقهای از راه پهنه بندی کشور است. اکنون به بررسی پتانسیلهای یکی از مهمترینهای مقصدهای گردشگریک کشور میپردازیم.
کرمان جاذبههای گردشگریک بسیاری دارد از جمله:
میراث ارزشمند شهرسازی ایرانی (میدان گنجعلی خان و مجموعه بازارها و کاروانسراهای اطراف آن به عنوان دومین مجموعه - در اصطلاح معماری سنتی ارسن - مهم معماری سنتی ایران پس از دولت خانهی صفوی اصفهان)؛ آن اندازه ارزشمند که بافت تاریخی کرمان را در فهرست در انتظار میراث جهانی یونسکو جای داده. همچنین وجود ارگ راین به عنوان دومین مجموعهی بزرگ خشتی جهان پس از ارگ بم - نمونهای ارزشمند از معماری خشتی به عنوان برند معماری کویری ایران - در شهرستان کرمان از دیگر پتانسیلهای کرمان در زمینهی معماری ست.
گنبد مسجد گنجعلی خان
اقلیمهای گوناگون و چهارفصل؛ کرمان چهارمین مرکز استان پرارتفاع کشور با 1760 متر ارتفاع از سطح دریاست که میتوان از آن از راه جادهی کرمان - شهداد، نخست از پیست اسکی سیرچ دیدار کرد و پس از آن به گرمترین نقطهی زمین در شهداد رفت! جاذبههای طبیعی فراوان مانند کویر شهداد و کلوتهای پرآوازه اش، پارک ملی خبر (=xabr)، دارا بودن چند کوه بلندتر از 4000 متر (کوه هزار بلندترین کوه جنوب کشور با 4501 متر ارتفاع، کوه پلوار با بلندای 4233 متر، کوه جوپار با ارتفاع 4135 و...) مناسب برای تورهای طبیعت گردیک و ماجراجویانه مانند کوهپیمایی، کمپینگ، بیراهه نوردی یا آفرود و...
سمت راست: کوه جوپار معروف به آلپ ایران (عکس از IranDeserets.com)، سمت چپ: کوه Mont Blanc بلندترین قلهی آلپ (عکس از ویکی پدیا)
اگر شیراز و تبریز آرامگاه شاعران هستند، کرمان آرامگاه صوفیان پرآوازه، شاه نعمت الله، ولی و مشتاق علی شاه است. باغهای بسیار زیبا از جمله باغ شازده و باغ فتح آباد سه تا از پنج اثر میراث جهانی استان کرمان، در شهرستان کرمان هستند: باغ شازدهی ماهان، قنات گوهرریز بخش جوپار، و دشت لوت محور گردشگریک رو به رشد هفت باغ ماهان، مسیری 28 کیلومتری که شهر کرمان را به شهر ماهان و باغ شازده و آرامگاه شاه نعمت الله، ولی در دامنهی کوههای جوپار و پلوار - در دو سوی خود - میرساند. این بزرگراه یکتا در ایران را فضاهایی با کاربری ورزشگاه، کافه، رستوران، تجاری، اقامتی، درمانی، باشگاه سوارکاری، و فضای سبز در برگرفته است.
سمت راست: برج ساعت محور هفت باغ (عکس از haftbagh.ir)، سمت چپ: رستوران آسیای بادی محور هفت باغ در پس زمینهی کوه جوپار (عکس از پایگاه خبری آرمان کرمان، سمیرا طالبی پور)
باغ پلکانی شازده در ماهان (عکس از حامد افتخاری karnaval.ir)
روستای درخت مانند کشیت، واحهای در بخش گلباف شهرستان کرمان، محوطهی میراث جهانی کویر لوت
افزون بر جاذبههای فیزیکی کرمان، میراث ناملموس این مقصد گردشگریک نیز بر پتانسیلهای آن افزوده است؛ مواردی مانند میراث ارزشمند هنرهای دستی سنتی مانند قالی معروف کرمان، پته دوزی، مبل قالی که آمیزهای از هنر منبت کاری و قالی بافی است و ویژهی کرمان است، مسگری، پسته و زیره و قاووت معروف کرمان، آیین برگزاری جشن سدهی زرتشتیان کرمان و.
با وجود این پتانسیل ها، کرمان نمونهی آشکار کم برآوردی پیش داوارانه در جایگاه گردشگریک است. با توجه به پتانسیلهای برشمرده، و از همه مهمتر نزدیکی به اصفهان و شیراز و یزد و قرار گرفتن در اقلیم کویری ایران، کرمان اگر به مثلث طلایی موجود افزوده شود، انتظار میرود در رده بندی مقصدهای گردشگریک بهبود شایانی به دست آورد.
اکنون برای بستهی در برگیرندهی این چهار مقصد گردشگریک میبایست به دنبال جایگزینی به جای عنوان مثلث طلایی بود. نگارنده عنوان ترنج طلایی را پیشنهاد میکند. با این توضیح که ترنج اصطلاحی در هنر گره چینی برای نامیدن شکل هندسی چهارگوش با ضلعهای ناهمسان است. عنوان انگلیسی آن را نیز میتوان این گونه ترجمه کرد Golden Tetragon [of Iran] که نشان دهندهی وجود چهار مقصد در این بسته است.
با توجه به توضیحات پیش گفته به نظر میرسد برای پوشش دیگر مقصدهای گردشگریک کشور میباید به دنبال ایجاد بستههایی منطقهای بر پایهی پهنه بندی جغرافیایی کشور بود. پیشنهاد نگارنده در این مورد نیز به این قرار است:
1. پهنهی شرق کشور (مشهد، نیشابور و...) [فیروزه /turquoise]2. دریاکنار شمالی کشور [لاجورد /lapis]3. پهنهی غرب و شمال غرب (تبریز، اردبیل، همدان، کرمانشاه و...) [زمرد /emerald]4. پهنهی جنوب البرز (تهران، قزوین، کاشان و...) [یاقوت /ruby]5. پهنهی مرکز ایران (اصفهان، شیراز، کرمان، یزد و...) [طلا /gold]6. کرانههای خلیج فارس و مکران [مروارید /pearl]7. سرار کشور، با چشم پوشی از پهنه بندی [کهربا /amber]
سیستم نامگذاری بستهها
الف) پهنه ها: هم از دید ارزش نمادین و هم به لحاظ ارتباط محتوایی، کاشی هفت رنگ ایرانی، گزینهی مناسبی برای رنگ بندی پهنههای کشور به نظر میرسد. رنگهای کاشی هفت رنگ اصفهان اینها هستند: سفید، سیاه، لاجوردی، فیروزه ای، زرد، حنایی و سرخ. شاخصهی کاشی هفت رنگ اصفهان، رنگهای لاجوردی و فیروزهای اند، در حالی که در کاشی هفت رنگ شیراز رنگهای روشن شامل سبز پسته ای، زرد، سفید و به ویژه صورتی (به جای سرخ در شیوهی اصفهان) غالب است. بر پایهی این رنگها و یافتن گوهرسنگهای متناسب با آنها، و نیز با بهره گیری از ویژگیهای منطقهای هر پهنه، بستههای موجود در هر پهنه را - همان گونه که در کروشهی پس از هر پهنه آمده - میتوان برچسب گذاری کرد:
فیروزهای - فیروزه؛ یادآور کانسارهای فیروزهی خراسان
لاجوردی - لاجورد؛ یادآور رنگ لاجوردی دریای کاسپی. بستهی ترکیبی این پهنه را به سادگی میتوان گردنبد لاجوردی [دریاکنار شمالی ایران] یا Lapis Necklace [of Iranian northern coast] نام نهاد. استفاده از عنوان گردبند برای پهنهی پرمقصدی مانند شمال کشور، با اشاره نکردن به تعداد، شمار مقصدهای بسته را منعطف میگذارد.
سبز - زمرد؛ یادآور سبزی جنگلهای ارسباران و زاگرس
سفید - مروارید؛ یادآور مروارید معروف خلیج فارس. بستهی ترکیبی این پهنه را میتوان گردن بند مروارید [کرانههای جنوبی ایران] یا Pearl Rope [of Iranian south coast] نامید. با این توضیح که در انگلیسی بلندترین - و در نتیجه گرانبهاترین - نوع گردنبد مروارید pearl rope گفته میشود. همچنین این نامگذاری باعث ایجاد تمایز با واژهی Necklace موجود در بستهی ترکیبی شمال کشور میشود.
زرد - طلا؛ صفت طلایی از پیش به عنوان نماد ارزشمندی برای این پهنه انتخاب شده است.
سرخ - یاقوت؛ رنگ سرخ هم میماند برای آخرین پهنهی باقی مانده، که همچنین میتواند نمایندهی انار یاقوت فام و گلزارها و گلاب این پهنه باشد.
حنایی - کهربا؛ کهربا گوهرسنگی حنایی رنگ و ارزشمند است که میتواند تداعی کنندهی جاذبه و جذابیت باشد. کهربا را میتوان برای برچسب گذاری بستههای «میان پهنه ای» به کار برد.
ب) شمار: اکنون زمان انتخاب اصطلاح برای تعیین شمار مقصدها فرارسیده:
دو: جفت (twin)؛ برای نمونه جفت فیروزهای یا Turquoise Twin و...
سه: مثلث (trigon)؛ با این توضیح که بهتر است برای ایجاد تمایز با مثلث طلایی هند، ایران به جای triangle از trigon استفاده کند. همچنین trigon با اصطلاحات بعدی، هماهنگتر خواهد بود. برای نمونه مثلث یاقوتی یا Ruby Trigon و...
چهار: ترنج (tetragon)؛ مانند Emerlad Trtragon و...
پنج: پنج گوش (pentagon)؛ برای نمونه پنج گوش کهربایی یا Amber Pentagon
شش: شش گوش (hexagon)؛ شش گوش کهربایی یا Amber Hexagon
هفت: هفت گوش (heptagon)؛ هفت گوش کهربایی یا Amber Heptagon
هشت: شمسه (octagram)؛ شمسه اصطلاحی برای نامیدن ستارهی هشت پر منتظم در گره چینی است. Octagon هم به معنای ستارهی هشت پر است. اصطلاحات مربوط به شمار مقصدها، آگاهانه تا هشت انتخاب شده است، چراکه هدف بیشینه سازی حالتهای ممکن است. برای همین باید برای تورهایی ترکیبی با شش، هفت و حتا هشت مقصد برنامه داشت؛ توری که میتوان در پرمقصدترین حالت ممکن، با عنوانی فرعی از این دست: تور بزرگ ایران، و یا تور شگفت انگیز ایران (The Grand Tour of Iran, The Marvellous Tour of Iran) و... نامیده شود.
باید توجه داشت که این پهنه بندی پیشنهادی به معنای الزام تعریف بستهها تنها از درون یک پهنه نیست برای نمونه میتوان بستهای تشکیل یافته از درون هر یک از پهنهها برساخت، مثلا تبریز، تهران، مشهد با عنوان مثلث کهربایی ایران یا Amber Trigon of Iran همچنین پیشنهاد ایجاد بستهی ترنج طلایی، به معنای از میان برداشتن بستهی مثلث طلایی نیست؛ هر دو بسته میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند.
برای گردشگران با سلیقه ها، بودجهها و زمانهای آزاد گوناگون. با توجه به اهمیت شمار بهینهی مقصدهای موجود در یک بسته، امکان افزایش مقصدها بیش از چهار تا، دشوار به نظر میرسد اگرنه برای نمونه کاشان، هم از دید پتانسیلهای گردشگریک و هم به خاطر نزدیکی به اصفهان و نیز واقع شدن در اقلیم کویری ایران مشابهتهای بسیاری به چهار مقصد اصفهان، شیراز، یزد و کرمان دارد. البته در نهایت سلیقهی گردشگران تعیین کنندهی حد نهایی شمار مقصدها خواهد بود. باید دید و آزمود که با چه ویژگیها و شرایطی میتوان افزون بر ترنج طلایی، یک بستهی پنج گوش کهربایی (Amber Pentagon) سودده و پرخواهان نیز داشت.
تأکید و نکتهی تازهی این نوشتار برای آژانسها و فعالان بخش گردشگری، در ایجاد سازوکار و چارچوبی برای دستیابی به هدفهای زیر است:
الف. افزایش شبهای اقامت گردشگران در هتل به منظور افزایش درآمد بخشهای گوناگون صنعت گردشگری از راه تعریف تورهای ترکیبی در بیشترین تنوع ممکن
ب. ارتقای جایگاه گردشگرپذیری مقصدهای مغفول مانده و پرپتانسیل کشور
پ. توجه به مسائل لجستیک تورهای ترکیبی با نظرداشت فاصله و راه دسترسی میان مقصدها از راه پهنه بندی کشور
ت. اهمیت ایجاد تمایز و یکتایی برای جذاب سازی بستههای گردشگریک از راه نمادپردازی متناسب و گیرا، در افزایش موفقیت بازاریابی داخلی و به ویژه بین المللی.
با پهنه بندی کشور همچنین این امکان همواره فراهم میماند که مقصدهای دیگر نیز در درون هر پهنه به بستهها افزوده شوند. برای نمونه در آینده با پیشرفت زیرساختهای گردشگریک، راه افزوده شدن بسطام، دامغان و شاهرود به پهنهی جنوب البرز باز است؛ و یا راه یافتن هورامان به مقصدهای بستهی ترکیبی پهنهی غرب و شمال غرب. همچنین باید افزود این پهنه بندی انعطاف پذیر و تنها پیشنهاد نگارنده است که در آن تأکید بیشتر بر جنبهی کاربردی ست تا شمار پیشنهادی پهنهها و مرزبندی دقیق آنها.
یک شمسهی لاجوردی در میانهی ترنجهای زرد، فیروزه ای، حنایی و سبز پستهای (عکس از دیجی کالا)
پی نوشت: 1- در این جستار اصطلاح «مقصد» آگاهانه و برای گسترش دامنهی کاربرد به کار رفته است، چراکه در بسیاری موارد همهی جاذبههای گردشگریک درون محدودهی شهر نیستند و ممکن است بیرون، ولی در فاصلهای نزدیک از آن باشند؛ برای نمونه مقصد گردشگر یک مشهد، از مشهد، توس، طرقبه و شاندیز تشکیل شده است؛ و یا شیراز، پارسه، پاسارگاد و نقش رستم نیز مقصد گردشگریک شیراز را تشکیل میدهند.
همچنین نیاز به توضیح است که گردشگریک، صفت نسبی ست برای گردشگری: گردشگری + پسوند - ایک. پسوند - ایک، شکل کهنتر پسوند - ای در پارسی میانه است که در فارسی نو «ک» از پایان آن حذف شده.
ساختن صفت نسبی از واژههایی که به واکهی «- ی =i» پایان مییابند، یکی از دشواریهای فارسی ست که با باززنده سازی این پسوند میتوان آن را از میان برداشت؛ راهکاری که افردی، چون داریوش آشوری پیشگام آن بوده اند.
*پژوهشگر فرهنگی
از میان اخبار *س_ تصاویری نادر از ببر کمیاب سیبری به همراه تولههایش _س* *س_ (ویدئو) جشن آغاز سال 2022 در کره شمالی _س*