چهارشنبه 30 آبان 1403

«دزفول» تفسیر مقاومت یک ملت /«دزفول‌ها» در راه است

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
«دزفول» تفسیر مقاومت یک ملت /«دزفول‌ها» در راه است

درس مقاومت و ایستادگی مردم دزفول در طول هشت دفاع مقدس، به‌عنوان نمونه‌ای بارز از مقاومت ملت شکست‌ناپذیر ایران، متعلق به زمان و مکان خاصی نیست درسی تاریخی برای همه نسل‌ها در حال و آینده است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مقاومت درسی است که ملت ایران در طول بیش از 40 سال حیات طیبه انقلاب اسلامی به نمایش گذاشته است. روزی که صدام با چراغ سبز قدرت‌های جهانی و حمایت مالی و تسلیحاتی آنان و برخی سران دست‌نشانده کشورهای منطقه، رؤیای تصرف چندساعته خوزستان را داشت و با مقاومت غافلگیرکننده مردم و جوانان این مرزوبوم آن‌هم با کمترین امکانات مواجه شد و زمانی که دزفول مقاوم زیر شدیدترین گلوله‌باران‌ها و موشک‌باران‌ها قرار گرفت اما مردمش شهرشان را ترک نکردند، دنیا متوجه شد که مسیر مقاومت، تنها مسیر ساختن و رسیدن به استقلال است. این‌گونه بود که باوجوداینکه رژیم بعث صدام از نخستین روزهای شروع جنگ تا پایان آن دزفول را هدف موشک‌باران خود قرار داده بود، مردم دزفول هیچ‌گاه به دل ترس راه ندادند و با مقاومتی کم نظیر، حتی لحظه‌ای شهر را خالی از سکنه نگذاشتند. شهر دزفول در هشت سال جنگ تحمیلی مورد اصابت 176 موشک قرار گرفت، هواپیماهای دشمن 489 بمب و راکت بر سر مردم بی‌دفاع شهر دزفول فروریختند و پنج هزار و 821 گلوله توپ به نقاط مختلف این شهر اصابت کرد. اما این حجم گسترده حملات هوایی، موشکی و توپخانه‌ای، نه‌تنها مردم مقتدر این شهر را خسته نکرد بلکه باوجود شهیدان زیادی که در این دوران تقدیم شد، هرروز بر مقاومت و شجاعت مردم این خطه افزود و برگ‌های زرینی از مقاومت در تاریخ این شهر ثبت کرد که به‌پاس ایستادگی و مقاومت مردم این دیار، روز چهارم خرداد «روز دزفول» نام‌گذاری شده است. یحیی نیازی، محقق و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس به مناسبت چهارم خرداد روز دزفول، روز مقاومت و پایداری، متنی را به نگارش درآورده که در ادامه می‌آید:

دزفول، شمالی‌ترین شهر خوزستان که در جنوب غرب کشور پهناور ایران قرار دارد و به‌عنوان قطب کشاورزی این استان محسوب می‌شود، در جریان دفاع مقدس در فاصله سال‌های 1359- 1367 مورد خصومت و دشمنی خاصی از طرف دشمن در طول مقاطع پنج‌گانه جنگ شهرها قرار گرفت. به‌طوری‌که در اکثر حملاتی که دشمن از طریق هوا و زمین نسبت به 127 شهر از کشور ایران می‌نمود هم ازنظر حجم و هم ازنظر تعداد حملات در صدر شهرهای موردحمله قرار داشت. شهر دزفول به دلیل اینکه مورد بیشترین حملات هوایی، موشکی و حتی در ابتدا توپخانه‌ای ارتش بعث صدام قرارگرفته است، در ذهن عموم مردم ایران به‌عنوان نماد مقاومت و سلحشوری ماندگار شده است.

روزهای پایانی شهریور 1359 زمانی که در بیشتر شهرهای ایران مردم سرگرم زندگی عادی‌شان بودند و بوی ماه مهر، ماه مدرسه و دانشگاه، همه را به جنب‌وجوش انداخته بود، در شهرهای مرزی ایران حال و هوای دیگری حاکم بود. اوضاع به‌هم‌ریخته و زمزمه‌های ناخوشایندی شنیده می‌شد. در خوزستان، همه از حمله‌ی عراق و شروع جنگی ناخواسته حرف می‌زدند. تا اینکه بعدازظهر سی‌ویکم شهریور سال 59، در لحظاتی که هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد. جنگنده‌های عراقی در یک هجوم برق‌آسا و غافلگیرکننده، فرودگاه‌ها و پایگاه‌های مهرآباد، قلعه‌مرغی، شیراز، اصفهان، همدان، تبریز، کرمانشاه، سنندج، اهواز و دزفول را بمباران کردند. چند ساعت بعد مرزهای غربی و جنوبی با توپ و تانک گلوله‌باران شدند. بارش مرگ‌بار گلوله‌های توپ و تانک مردم شهرها و روستاهای مرزی را وحشت‌زده کرده بود. خیلی‌ها که نمی‌دانستند چه خبر شده، وحشت‌زده و هولناک به سر و سینه می‌زدند و بی‌جهت به این‌طرف و آن‌طرف می‌دویدند. صدای انفجار گلوله‌ها و جیغ و فریاد و ناله همه‌جا را پر کرده بود.

زمانی نگذشت که ارتش مجهز و آماده جنگ صدام از نوار مرزی گذشت و اشغال شهرها و روستاهای سر راه را شروع کرد و همان روزهای اول تا نزدیکی اهواز پیش آمدند. ارتش متجاوز صدام برای تجاوز زمینی به جمهوری اسلامی ایران در طرح مانور خود، نوار مرزی مشترک را به سه منطقه عملیاتی تقسیم کرد. اما هدف و تلاش اصلی دشمن در منطقه عملیاتی جنوب قرار داشت و اکثر قوای خویش را در آن منطقه متمرکز کرده بود. ارتش بعثی صدام منطقه عملیاتی شمالی را به سپاه یکم، منطقه غرب را به سپاه دوم و منطقه عملیاتی جنوب را به سپاه سوم واگذار و به علت وسعت منطقه و اهمیت اهداف، بیشترین توان رزمی خود را متوجه این منطقه کرد.

لشکر 1 پیاده مکانیزه صدام مأموریت داشت که با عبور از معبر وصولی فکه و دوسلک خود را به شهر شوش رسانده و پس از تصرف آن جاده استراتژیک اندیمشک - اهواز را تأمین کرده، در محاصره شمال اهواز شرکت کند و به لشکر 9 زرهی در اهواز ملحق شود.

لشکر 10 زرهی نیز مأمور عبور از مرز و پیشروی داخل خاک جمهوری اسلامی ایران تا تصرف و یا محاصره دزفول بود؛ از مهم‌ترین وظایف این لشکر تصرف مراکز حساس نظامی ازجمله پادگان دوکوهه، پایگاه هوایی شکاری چهارم شهید وحدتی دزفول، پادگان عین‌خوش، سایت‌های 4 و 5 و ارتفاعات و تنگه‌های مهم همچون ارتفاعات حمرین، تپه‌های موجود در منطقه و تنگه‌های رقابیه، زلیجان و فنی بود. در منطقه عملیاتی جنوب علی‌رغم وضعیت خطرناکی که وجود داشت دشمن در غرب رودخانه کرخه زمین‌گیر شد؛ اما در خرمشهر و آبادان همچنان مقاومت ادامه داشت و نیروهای خودی آماده بازپس‌گیری شهرهای حمیدیه و سوسنگرد می‌شدند.

بمباران‌ها، موشک‌باران‌ها و گلوله‌باران‌های پی‌درپی این شهر عموما زیبا و پرآوازه در طول هشت سال دفاع مقدس، دلایل مختلفی دارد که از آن جمله می‌توان به قرار گرفتن دزفول در نقطه‌ی مهم ژئوپلیتیکی و راهبردی به‌عنوان گلوگاه خوزستان اشاره کرد. در ابتدای حمله رژیم بعث، دزفول کلید فتح استان زرخیز خوزستان به دست نیروهای صدام به شمار می‌رفت. چراکه با گرفتن دزفول ارتباط خوزستان با تهران و صدور نفت و گاز و دیگر فرآورده‌های صنعتی و نفتی و کشاورزی قطع و درنتیجه ایران سقوط می‌کرد. برای همین فرماندهان ارتش صدام بارها اعلام کرده بودند که ما باید کاری بکنیم تا مردم «دزفول» شهر را تخلیه کنند تا راحت به اهدافمان برسیم. اما مقاومت‌های بی‌نظیر مردم حماسه‌آفرین دزفول و سلحشوری رزمندگان اسلام اجازه نداد ارتش صدام هیچ‌گاه به اهدافش در مورد دزفول دست یابد.

به‌هرحال با شکل‌گیری و آغاز مقاومت‌های مردمی، عدم پیش‌بینی صدام در خصوص نقش تعیین‌کننده حضرت امام خمینی (ره) در به میدان آوردن قدرت نهفته ملت ایران و بسیج عمومی برای مقابله با دشمن و همچنین عدم پیش‌بینی مقاومت‌های مردمی ایران در معادلات صدام و اربابانش، استراتژی «جنگ سریع و کوتاه‌مدت» صدام را با شکست مواجه کرد. در ابتدا با شکل‌گیری مقاومت‌های مردمی در مناطق مرزی به دنبال فراخوان حضرت امام خمینی (ره) برای مقابله با دشمن متجاوز و حضور آنان در کنار نیروهای نظامی و انتظامی در همراهی و کمک به مقاومت‌های مردمی در مناطق جنگی، منجر به سد پیشروی دشمن و زمین‌گیر شدن دشمن شد و رفته‌رفته به فراهم شدن زمینه برای آزادسازی مناطق اشغالی از دست ارتش بعث صدام بدل گردید. به‌طوری‌که در ماه‌های پایانی سال اول جنگ براثر مقاومت‌های ماندگار ملت ایران، نه‌تنها صدام موفق به از پای درآوردن نظام اسلامی نشد که زمینه برای تنبیه و تعقیب متجاوز هم بیش از پیش فراهم شد. در این دوره اگرچه بنی‌صدر تلاش کرد با تشدید کشمکش‌های داخلی، وضعیت را بغرنج‌تر جلوه دهد، اما با اعتماد به نیروهای مردمی و درنهایت وحدت بین نیروهای مسلح، بازیابی قدرت صورت پذیرفت و با حذف بنی‌صدر از مدیریت جنگ، تغییرات اساسی در راهبردهای عملیاتی ایران به وجود آمد. پس از فرار بنی صدر در سال دوم جنگ، آزادسازی مناطق اشغالی آغاز شد و دشمن متجاوز در بسیاری از مناطق به عقب رانده شد. در این شرایط انتظار این بود که دشمن دست از موشک باران و بمب باران‌های بی‌وقفه دزفول بردارد، اما موشک‌باران و بمب باران شهر دزفول تا پایان جنگ و حتی زمانی که با خطوط مقدم نبرد فاصله بسیاری داشت، استمرار یافت و علاوه بر اینکه مورد کنجکاوی بسیاری از تحلیل گران امور سیاسی نظامی داخلی و خارجی بود، برای مردم ایران نیز حیرت‌آور می‌نمود. «این در حالی بود که از سال دوم جنگ به بعد و فاصله گرفتن دزفول از خطوط مقدم جبهه، این شهر نه در مسیر راهبردی نظامی ویژه‌ای قرار داشت تا بتوان با آسیب به آن، شرایط هجوم را هموار نمود؛ و نه به‌عنوان قطب اقتصادی تعیین‌کننده‌ای مطرح بود که با انهدام آن بتوان به زیرساخت‌های کشور ضربه اساسی زد. از طرفی، مرکز تصمیم سازی و تصمیم‌گیری سیاسی - نظامی کشور نیز محسوب نمی‌شد تا با فشار به آن، بتوان به امتیازات مناسبی دست‌یافت. این شهر کوچک حتی به‌عنوان شاهراه یا پایگاهی نظامی مطرح نبود که بتوان با انواع حملات از راه دور، دست به انهدام نیرو و تجهیزات در آن زد. از همه مهم‌تر، مردم این شهر در طول جنگ شهرها، کمترین مخالفت و اعتراضی به جمهوری اسلامی بروز ندادند، تا بتوان با تحمیل سخت‌ترین حملات وحشیانه دشمن و از دست دادن مکرر خانه و کاشانه خود و تحمیل شهادت‌های دسته‌جمعی و خانوادگی که پیش‌ازاین در هیچ برهه‌ای از تاریخ ایران سابقه نداشت، آن‌ها را در برابر نظام قرار داد. اما بااین‌همه تا پایان جنگ هرگز نه از شدت حملات و نه از حجم آن‌ها به این شهر کاسته نشد و حتی در تهدیدات مکرر خود، وقتی در میانه جنگ، تهران پایتخت ایران را نیز به لیست حملات موشکی خود افزود، ولی دزفول هرگز از ردیف اول لیست تنزل نکرد.» (سالمی نژاد، 1397)

اگرچه دستیابی به اهداف پنهان و پیدای رژیم بعث، از اصرارش به تداوم حملات خود به این شهر، همچنان در پرده ابهام باقی مانده است. اما آنچه مهم است و اکنون به‌عنوان یک پدیده تأثیرگذار تاریخی و پندآموز می‌تواند موردبررسی قرار گیرد این است که به‌رغم فشارهای سنگین رژیم بعث، مردم دزفول مقاوم و استوار ترجمان عملی آیه «فاستقم کما أمرت ومن تاب معک ولا تطغوا انه بما تعملون بصیر» (هود 112) شدند و با تحمل شدیدترین حملات موشکی دشمن، میدان را خالی نکرده و «دزفول تفسیر عملی مقاومت یک ملت در برابر تهاجم دشمن» شد. مردم دزفول در طول 8 سال دفاع مقدس هم شدید حملات موشکی صدام را به جان خریدند و هم از جان‌ودل میزبان هزاران رزمنده‌ای شدند که از خط مقدم برای تجدیدقوا به عقب برمی‌گشتند. عموم رزمندگانی که در مناطق عملیاتی جنوب خدمت کرده‌اند، خاطرات فراوانی از مهمان‌نوازی دزفولی‌ها در ذهن دارند و همراهی این مردم صبور و نجیب را هیچ گاه فراموش نخواهند کرد.

مقاومت حیرت‌انگیز مردم دزفول از یک‌سو و پذیرایی آنان از رزمندگان اسلام از سوی دیگر مرهون عوامل و عناصر مختلفی است که اگر به‌موقع به آن‌ها توجه شود، برای امروز و آینده کشور تأثیرگذاری ماندگاری را به دنبال خواهد داشت. پیشینه، وابستگی و علاقه‌مندی مردم دزفول به مذهب و اطاعت از فرامین ائمه اطهار (ع) و تعصب خاص دینی - سیاسی به انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی (ره) ازجمله شاخص‌ترین عناصر تأثیرگذار بر مقاومت مردم دزفول به‌حساب می‌آید.

اعتقاد راسخ به آرمان‌های انقلاب اسلامی و روحیه سختی پذیر این مردم کم‌توقع آنان را در برابر مشکلات این دوره چون کوه استوار کرده و نقشه‌های دشمن را نقش بر آب کرد. «فعالیت‌های فرهنگی - اجتماعی هدفمند جبهه اسلام در مقابل وحشیگری‌های ارتش بعث عراق که تلاش داشت ضمن انهدام خانه و کاشانه مردم، روح ایستادگی و مقاومت آن‌ها را نیز مورد هدف قرار داده تا علاوه بر تخلیه شهر، پشتیبانی‌های خود را از دولت اسلامی و رزمندگان اسلام قطع نمایند، یکی از عوامل مؤثر در ایستادگی مردم دزفول به‌حساب می‌آید که کمتر در ادبیات پایداری به آن پرداخته‌شده است. به گواه کارشناسان نظامی و مطالعات راهبردی آنچه در نبرد روانی حرف آخر را می‌زند، سست کردن اراده حریف از ایستادگی و مقاومت در صحنه نبرد می‌باشد؛ اگرچه دشمن بعثی با هدف قرار دادن مردم دزفول مقاصد مختلفی را دنبال می‌کرد و درگذر زمان بسته به شرایط زمانی و مکانی، هر بار هدفی را پی می‌گرفت؛ اما آنچه او را در موشک‌باران دزفول به‌عنوان هدفی راهبردی در این تصمیم غیرانسانی تشویق می‌نمود، درهم شکستن اراده مردم در پشتیبانی از رزمندگان اسلام و حمایت از دولت جمهوری اسلامی ایران بود. او با به‌کارگیری انواع ابزار و امکانات رسانه‌ای در منطقه، در کنار ضربات سهمگین موشکی و هوایی خود علیه مردم بی‌دفاع دزفول تلاش می‌نمود، ضمن سست کردن اراده مردم، آن‌ها را با روحیه‌ای خسته و غم‌دیده وادار به عکس‌العمل منفی در برابر عملیات نظامی نموده و یا حداقل آن‌ها را وادار به ترک شهر نماید. این در حالی بود که حتی رزمندگان اسلام از حضور در شهر احساس ناامنی کرده و حضور در جبهه جنگ را امن‌تر از دزفول می‌دانستند. افراد، شخصیت‌ها، جریان‌ها و مراکز فرهنگی مختلفی با انواع فعالیت‌های فرهنگی - اجتماعی خود را مستقیما در برابر دشمنی می‌دیدند که علی‌رغم بهره‌گیری از سطح وسیعی از ابزار و رسانه‌های منطقه‌ای و جهانی، تلاش می‌نمود با استفاده از عوامل داخلی و نفوذی خود خصوصا با حضور در اردوگاه‌های جنگی و مناطق موشکی اراده مردم را درهم کوبیده و یا حداقل سست نماید. در این رهگذر نیروهای انقلابی و رزمندگان جوان دزفولی با بهره‌گیری از تبلیغات اسلامی و فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی همواره تلاش می‌نمودند تا مردم سلحشور و مسلمان شهر خود را در برابر اراده دشمن بیمه نموده و با اجرای برنامه‌های دینی - حماسی و با بهره‌گیری از قدرت الهی شهدای گران‌قدر روحیه مقاومت و ایستادگی را تقویت بخشند. در کنار حجم وسیعی از برنامه‌های دینی - حماسی می‌توان به بهره‌گیری هدفمند از موضوع نواها و نوحه‌های حماسی و وصیت‌نامه‌های سراسر عشق و ایثار شهدای بزرگوار اشاره نمود که نسبت به سایر برنامه‌ها از عمق تأثیر بیشتری برخوردار بود.» (سالمی نژاد، 1397)

نتیجه:

مقاومت درسی است که ملت ایران در طول بیش از 40 سال حیات طیبه انقلاب اسلامی به نمایش گذاشته است. روزی که صدام با چراغ سبز قدرت‌های جهانی و حمایت مالی و تسلیحاتی آنان و برخی سران دست‌نشانده کشورهای منطقه، رؤیای تصرف چندساعته خوزستان را داشت و با مقاومت غافلگیرکننده مردم و جوانان این مرزوبوم آن‌هم با کمترین امکانات مواجه شد و زمانی که دزفول مقاوم زیر شدیدترین گلوله‌باران‌ها و موشک‌باران‌ها قرار گرفت اما مردمش شهرشان را ترک نکردند، دنیا متوجه شد که مسیر مقاومت، تنها مسیر ساختن و رسیدن به استقلال است. این‌گونه بود که باوجوداینکه رژیم بعث صدام از نخستین روزهای شروع جنگ تا پایان آن دزفول را هدف موشک‌باران خود قرار داده بود، مردم دزفول هیچ‌گاه به دل ترس راه ندادند و با مقاومتی کم نظیر، حتی لحظه‌ای شهر را خالی از سکنه نگذاشتند. شهر دزفول در هشت سال جنگ تحمیلی مورد اصابت 176 موشک قرار گرفت، هواپیماهای دشمن 489 بمب و راکت بر سر مردم بی‌دفاع شهر دزفول فروریختند و پنج هزار و 821 گلوله توپ به نقاط مختلف این شهر اصابت کرد. اما این حجم گسترده حملات هوایی، موشکی و توپخانه‌ای، نه‌تنها مردم مقتدر این شهر را خسته نکرد بلکه باوجود شهیدان زیادی که در این دوران تقدیم شد، هر روز بر مقاومت و شجاعت مردم این خطه افزود و برگ‌های زرینی از مقاومت در تاریخ این شهر ثبت کرد که به‌پاس ایستادگی و مقاومت مردم این دیار، روز چهارم خرداد «روز دزفول» نام‌گذاری شده است.

امروز هم راه برون رفت از مشکلات موجود و تقویت پایه‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور، تأسی به مکتب مقاومت که «حاج قاسم سلیمانی» بعد از جنگ نیز آن را به احسن وجه به منصه ظهور گذاشت و اتکاء به ظرفیت‌های متراکم داخل است. درس مقاومت و ایستادگی مردم دزفول در طول هشت دفاع مقدس، به‌عنوان نمونه‌ای بارز از مقاومت ملت شکست‌ناپذیر ایران، متعلق به زمان و مکان خاصی نیست که درسی تاریخی برای همه نسل‌ها در حال و آینده است. چنانچه رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به جایگاه رفیع مردم دزفول به لحاظ مقاومت و صبر انقلابی می‌فرمایند «مردم شهر دزفول یکی از بهترین امتحان‌های دوران انقلاب و جنگ تحمیلی را در تاریخ به یادگار گذاشتند و قهرمانی ماندگاری را به ثبت رساندند و این اثر شگفت‌آور نتیجه رسوخ و نفوذ ایمان انقلابی تا اعماق روح و جان این مردم است». (بیانات در اجتماع بزرگ مردم دزفول 23/12/1375)

منبع: مهر

انتهای پیام /