دولت «بایدن» و سیاست خارجی پویا و فعال ایران
تهران - ایرنا - بهرهگیری از تنشزدایی در روابط خارجی به عنوان رویکردی متناسب با دوران پساترامپ، میتواند به صورت هوشمندانه زمینه دستیابی حداکثری به منافع ملی کشورمان را فراهم کند؛ راهبردی که سوء برداشت از ماهیت و مولفههای آن، از هم اکنون مخالفانش را به صف کرده است.
پیروزی «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات در پنجاه و نهمین انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، امید به تغییر در رویکرد و روش واشنگتن در تعامل و مناسبات بینالمللی را تقویت کرده است.
در چنین شرایطی، سیاست خارجی کشورمان به عنوان برآیندی متاثر از متغیرهای دورنی و بیرونی برای حداکثرسازی کارکرد خود در تامین منافع ملی متناسب با شرایط جدید، باید با تغییراتی همراه شود.
مقاومت ادامه دارد
سالهای سختی بر مردم و کشورمان گذشت؛ دستکم سه سالی که به گفته «حسن روحانی» رئیسجمهوری در تاریخ حیات جمهوری اسلامی بیسابقه بود و فشار بسیار زیادی به مردم وارد کرد.
اگرچه طی 40 سال گذشته کشور ما همواره تحت فشار اقتصادی بوده است، ولی آنچه در سه سال اخیر گذشت، یک جنگ اقتصادی تمام عیار یا به تعبیر دولتیها «تروریسم اقتصادی» بود. بخش قابل توجهی از این تنگنا ناشی از تحریمهای آمریکا بود که از سال 97 و خروج یکجانبه آمریکا از برجام به طور روزافزونی تشدید شد.
عهدشکنی و پیمانگریزی ترامپ، در سال 97 دامن توافق هستهای به عنوان یکی از موفقترین دستاوردهای دیپلماسی و سیاست تنشزدایی را هم گرفت. واشنگتن در تعارض با نظر دیگر اعضای برجام، فشارهای سختی را بر کشورمان تحمیل کرد؛ فشارهایی که حتی شیوع کرونا و مطرح شدن مباحث انساندوستانه در لزوم انتقال دارو و تجهیزات درمانی هم نتوانست از شدت آن بکاهد.
مقاومت و ایستادگی در برابر فشارها، پاسخ درخوری بود که مردم ایران در سالهای اخیر به سیاست غیرمنطقی و قانونگریز واشنگتن و همراهیطلبی نظام و دولت دادند؛ پاسخی که به گفته روحانی همیشه روشن بوده و در هر شرایطی که باشد، ملت ما مقاومت و صبوری خود را ادامه میدهد تا طرف مقابل در برابر قانون و مقررات سر فرود بیاورد.
لزوم پویایی سیاست خارجی برای تامین منافع ملی
انتخاب چهل و ششمین رئیسجمهوری آمریکا از حزب دموکرات، از نگاه ناظران، رویکرد و روش واشنگتن در تعامل بینالمللی را تغییر خواهد داد. ناظران با توجه به تفاوت شاخصههای سیاستورزی دموکراتها در مقایسه با جمهوریخواهان، از تغییراتی میگویند که سیاست خارجی آمریکا طی 4 سال پیش رو تجربه خواهد کرد؛ تغییراتی که بهرهبردن از آنها در راستای منافع ملی کشورمان نیازمند بازبینی در روشهای اتخاذ شده در تعامل با واشنگتن و نظام بینالملل است.
از نگاه کارشناسان، در شرایط کنونی تنش زدایی به عنوان گزینهای عقلانی میتواند کارآمدترین راهبرد در سیاست خارجی کشورمان باشد.
مخالفان دولت و جریان راست سیاسی در روزهای گذشته با تاکید بر اصول ثابت سیاست خارجی آمریکا در قبال کشورمان و یکسانانگاری ترامپ و بایدن، مجدانه با پیشنهادهای مبتنی بر اتخاذ رویکرد تعاملمحور مخالفت میکنند.
مخالفت این طیف با تنشزدایی از دید کارشناسان حتی اگر در منفعتطلبیهای سیاسی و جناحی ریشه نداشته باشد، از تعبیر ناقص، وارونه و اشتباه آنان از این راهبرد سیاسی ناشی میشود.
تعبیر تنش زدایی به وادادگی، تسلیم و مسامحه، اصولگرایان را به تقابل پیش از موعد با این راهبرد منطقی در سیاست خارجی ترغیب میکند؛ مسالهای که این روزها در صفحات روزنامهها و رسانههای اصولگرایان به وفور دیده میشود. این در حالی است که حامیان تنشزدایی دائما از تاکید بر لزوم بازگشت واشنگتن به برجام، تداوم مقاومت مردم در برابر روشهای قلدرمآبانه آمریکا و تسلیم دولتمردان آمریکا در برابر خواست جمهوری اسلامی سخن میگویند.
جالب آنجاست که تنشزدایی به عنوان راهبردی کلان در سیاست خارجی بر مولفههایی عقلانی استوار است؛ مولفههایی که پایبندی به آن نه به تسلیم و تامین منافع تقلیلگرایانه گروهی خاص، بلکه به تامین بیشینه منافع ملی خواهد انجامید.
در واقع تنش زدایی نه به معنی حل کامل و یکباره اختلافات و برقراری مناسبات حسنه، بلکه به معنی شناسایی وضع موجود و قبول ضرورت نظم دادن جدید به تعارضات، توازنی صلحآمیز در زمینه اهداف و منافع متعارض دولتها، در پایین ترین سطح مشترک ایجاد میکند.
به این ترتیب، تنشزدایی نه به عنوان راهبردی تقلیلگرایانه برای تامین محدود منافع گروهی خاص، بلکه به عنوان راهبردی کلان و راهگشا در عرصه سیاست خارجی مطرح است که میتواند با حفظ استقلال داخلی، زمینه تعامل با دیگر واحدهای نظام بینالملل و تفاهم برای بیشینهسازی منافع ملی با روشی مسالمتآمیز را فراهم کند. در تنش زدایی ضمن اینکه طرفین در دفاع از اصول و مواضع خود کوتاه نمیآیند، قابلیت انعطاف تاکتیکی با آمادگی برای گفت و گو در مورد اختلافات به جای رویارویی را از خود نشان می دهند.
در واقع در این رویکرد تنش زدایی هدف نهایی دیپلماسی یک کشور محسوب نمیشود، بلکه راهکاری برای دستیابی به منافع و اهداف ملی است. نادیده گرفتن تاکید اصلاحطلبان بر عنصر قدرت ملی کشور، دلیل اصلی مخالفت اصولگرایان با پیشنهاد اتخاذ سیاست تنشزدایی است. تنش زدایی بدون توجه به قدرت ملی و افزایش آن و بدون توجه به شاخصهای اساسی سیاست خارجی، تنش زدایی از موضع ضعف است. این در حالی است که اصلاحطلبان و حامیان دولت طی روزهای گذشته بارها از موضع قدرت، از ناگزیری واشنگتن به تسلیم در برابر مقاومت مردم ایران و قابل مذاکره نبودن اصل برجام گفتهاند، ولی در عین حال تاکید کردهاند که به کسی اجازه فرصتسوزی نمیدهند و ایران از هر فرصتی برای رفع تحریم ها استقبال می کند.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*