سه‌شنبه 6 آذر 1403

رستمی: سران اتیوپی مخالف یکجانبه‌گرایی غربند / مدافعان همیشگی ایران

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
رستمی: سران اتیوپی مخالف یکجانبه‌گرایی غربند / مدافعان همیشگی ایران

رایزن فرهنگی ایران در اتیوپی گفت: دولتمردان این کشور همواره مخالف سلطه غرب بوده و مدام از مواضع ایران حمایت کرده‌اند. ایران اما ظرفیت اقتصادی در اتیوپی ندارد و این مشکلاتی ایجاد کرده است.

رایزن فرهنگی ایران در اتیوپی گفت: دولتمردان این کشور همواره مخالف سلطه غرب بوده و مدام از مواضع ایران حمایت کرده‌اند. ایران اما ظرفیت اقتصادی در اتیوپی ندارد و این مشکلاتی ایجاد کرده است.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: اتیوپی و مصر دو کشور پراهمیت در شمال آفریقا هستند که مانند ایران تاریخ کهنی دارند. اتیوپی در تاریخ تمدن اسلامی نیز جایگاه بلندی دارد و نخستین کشوری بوده که به یاری مسلمانان آمده است. (ماجرای تاریخی هجرت مسلمانان به حبشه را به یاد بیاورید.)

اهمیت استراتژیک این کشور در منطقه شاخ آفریقا و جمعیت مهم مسلمانان این کشور از یک طرف و موقعیت ژئوپلتیک آن در جغرافیای سیاسی قاره آفریقا و مشابهت‌های فرهنگی که در طول تاریخ روابط تمدنی دو کشور بوجود آمده، ضرورت روابط با این کشور را نمایان می‌سازند.

در حال حاضر روابط دو کشور ایران و اتیوپی مطلوب است. دیده نشده که دولتمردان اتیوپی در مجامع جهانی دنباله روی غرب باشند، آنها مخالف سلطه بی‌چون و چرای غرب بوده‌اند و این امر دلیل مهمی دارد: آنها تنها کشور آفریقایی هستند که هیچگاه مستعمره نبوده‌اند و از جهت غرور خاصی دارند. مستعمره نبودن آنها باعث شده عمده مناطق این کشور کماکان بکر باقی بمانند و قبایل مختلف بدون آنکه زیر سلطه تمدن غرب و مدرنیته درآیند، در این کشور با صلح و صفا زندگی کنار هم زندگی کنند. اکنون در اتیوپی بیش از 80 قبیله با فرهنگ‌، زبان و آداب و رسوم مختلف زندگی می‌کنند. در کنار همه اینها اضافه کنید این نکته را که این کشور پایتخت آفریقاست و مقر اتحادیه آفریقا با 54 عضو در این کشور است.

بنابراین اتیوپی از اهمیت بسیاری در قاره آفریقا برخوردار است و به نوعی دروازه ورود به اروپاست. به همین دلیل نیز برخی از کشورها از جمله ترکیه و عربستان سرمایه‌گذاری‌های بسیاری روی این کشور کرده‌اند. این میان به نظر می‌رسد که ترکیه به خوبی توانسته از طریق فرهنگ و با توجه به اشتراکاتی که در زمینه فرهنگ تصوف دارد، نفوذ خود را در این کشور و به طور کل در شمال آفریقا گسترش دهد. (اینجا را بخوانید)

سوال اینجاست که دیپلماسی فرهنگی ایران در این کشور پراهمیت آفریقایی چگونه بوده است؟ ششمین قسمت از پرونده «نگاهی به چهل سال دیپلماسی فرهنگی» در گفت‌وگو با سلمان رستمی، رایزن فرهنگی ایران در اتیوپی به بحث درباره این موضوع اختصاص پیدا کرده است. قسمت‌های پیشین پرونده را از نشانی‌های زیر بخوانید و در ادامه با این گفت‌وگو همراه شوید:

قسمت اول: ضرورت‌های دیپلماسی فرهنگی؛ قدرت نرم ایران کی بروز پیدا می‌کند؟

قسمت دوم: چندوچون فعالیت‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دیپلمات‌هایش

قسمت سوم: فرهنگیان دیپلمات و مساله گفت‌وگو / از گریبایدوف تا رومن گاری

قسمت چهارم: آیا منافع ایران در آسیای مرکزی محدود است؟ / نظر تحلیلگر قزاقستانی

قسمت پنجم: مصطفوی: گرجستان را اشتباه گرفته‌ایم / ماجرای کلوب‌های شبانه ایرانیان

اگر موافق باشید بحث را با زمینه‌های قدرت نرم ایران در اتیوپی آغاز کنیم. این زمینه‌ها را در چه مواردی می‌بینید؟

جمهوری اسلامی ایران در اتیوپی دارای قدرت نرم زیادی است و شاید بتوان گفت که هیچ کشور دیگری به اندازه جمهوری اسلامی ایران در اتیوپی پتانسیل بهره برداری از این قدرت نرم را دارا نیست. مصادیق قدرت نرم ایران در اتیوپی را می‌توان از چند منظر مورد بحث و گفت‌وگو قرار داد. نخست: وجود لغات زیاد مشترک در زبان فارسی و زبان امهریک. دوم: وجود جریان تصوف و صوفیسم و ریشه دار بودن این جریان در میان مسلمانان اتیوپی و سوم: محبوبیت گسترده شعرای فارسی گو مانند خیام، سعدی، حافظ، مولانا در میان ادیبان این کشور.

این زمینه‌ها تا چه میزان به پیشینه روابط فرهنگی ایران و اتیوپی بستگی دارد؟

قبل از اشاره به پیشینه روابط فرهنگی ایران و اتیوپی بهتر است که کمی به گذشته تاریخی میان دو ملت توجه کنیم. اتیوپی از معدود کشورهای قاره آفریقا است که پیشینه مناسبات آن با ایران به هزاران سال قبل و به زمان سلطنت کمبوجیه (522-529 ق. م) پادشاه هخامنشی و لشکرکشی وی به خاک مصر باز می‌گردد. کمبوجیه پس از فتح مصر، تصمیم به تصرف حبشه گرفت و چون از اوضاع و احوال این سرزمین بی اطلاع بود عده‌ای جاسوس را با هدایا و تحف گوناگون و با هدف آشنایی با موقعیت نظامی حبشه به آن دیار گسیل داشت. پس از بازگشت فرستادگان کمبوجیه از اتیوپی؛ شاه هخامنشی بدون در نظر گرفتن خطراتی که لشکرکشی به حبشه دربر داشت، سپاهی را مأمور تصرف آن کشور کرد با این حال پادشاه ایران هنوز یک پنجم راه را طی نکرده بود که با اتمام آذوقه و مواجه شدن با طوفان شن، از ادامه لشکرکشی به حبشه منصرف شد و پس از آنکه قسمت بزرگی از سپاه خود را از دست داد به شهر تب (Thebes یکی از پایتخت‌های معروف مصر در زمان فرعون‌ها) بازگشت. کمبوجیه علیرغم بازگشت به مصر بر قسمت‌های شمالی حبشه دست یافت و بعدها برخی از حبشیان به عنوان سرباز در ارتش ایران به کار گرفته شدند.

اتیوپی از معدود کشورهای قاره آفریقا است که پیشینه مناسبات آن با ایران به هزاران سال قبل و به زمان سلطنت کمبوجیه و لشکرکشی وی به خاک مصر باز می‌گردد مناسبات ایران و اتیوپی در دوره حاکمیت داریوش هخامنشی ادامه یافت (486-521 ق م) و وی در کتیبه‌های بیستون (سنگ نبشته بغستان) و نقش رستم از سرزمین کوشیا (حبشه) به عنوان جزئی از امپراتوری خود یاد کرده است. با این حال در این دوره ظاهرا تنها بخش‌های شمالی حبشه تحت سلطه ایران قرار داشته و بقیه این سرزمین دارای استقلال بوده است. در زمان سلطنت خشایارشا (466-486 ق. م) نیز گروهی از حبشیان که لباس آنها از پوست پلنگ و شیر بود و کمان‌ها و زوبین‌هایی بلند داشتند در لشکرکشی عظیم ایران علیه یونان شرکت داشتند.

اطلاعاتی از روابط ایران و اتیوپی در دوره اشکانیان موجود نیست با این حال مناسبات ایران و اتیوپی در دوره ساسانیان (652-226 میلادی) توسعه یافت و مسائل تجاری و دریانوردی و حتی مسائل مذهبی در گسترش این روابط تأثیر بسزایی داشت. در زمان سلطنت قباد اول (531-488 م) امپراتور حبشه برای رفع اختلاف و دودستگی بین نصارای ایران نمایندگانی روحانی به ایران گسیل داشت. در این دوره دولت اتیوپی که دارای ناوگان دریایی بزرگی بود، در دریاهای جنوب در زمینه بازرگانی بنای رقابت با ایران را نهاد و به علت هم کیشی با رومیان همواره جانب روم را می‌گرفت.

در دوره خسرو انوشیروان تشدید رقابت‌های طرفین در موضوع تجارت بویژه ابریشم و تسلط بر راه‌های دریایی منجر به تصرف سرزمین یمن توسط ایران شد. پس از فتح ایران توسط اعراب مسلمان، روابط دو کشور قطع شد و تا قرن هفدهم میلادی اطلاعاتی در مورد مناسبات دو کشور موجود نیست. بر اساس برخی شواهد موجود تجار ایرانی از اواسط قرن هفدهم داد و ستد خود را با کشور اتیوپی از سر گرفتند که این مراودات تأثیرات فرهنگی نیز به‌دنبال داشت و برخی لغات فارسی به زبان امهریک راه یافت. در کتاب‌های تاریخی اتیوپی نمونه‌های زیادی از حضور ایرانیان در شهرهای مهم کشور اتیوپی از جمله حرار و دیره داوا در قرون هفده و هجده میلادی ذکر شده که نمایانگر برخی مراودات تجاری و فرهنگی میان دو کشور بوده است. از جمله این مراودات می‌توان به اهدا یک کرگدن در قرن هفدهم میلادی توسط حاکم وقت اتیوپی به حاکم اصفهان اشاره کرد.

بسیار طبیعی است که زبان، یکی از ابزارهایی است که می‌تواند برای تأثیرگذاری بر مردمان هر سرزمینی از آن استفاده کرد. رایزنی فرهنگی نیز در طی سالیان گذشته از زمان تأسیس رایزنی فرهنگی همواره آموزش زبان فارسی را در دستور کار خود داشته و همواره بر مشترکات فرهنگی میان دو ملت تاکید شده است. البته این راه خالی از مشکل نیست، که باید نگاه واقع بینانه به این مسائل داشته باشیم از جمله آن فقر موجود در کشور اتیوپی است. تمامی فعالیت‌ها و آموزش افراد اتیوپیایی در راستای تأمین هزینه‌های زندگی تعریف می‌شود و هر اتیوپیایی قبل از شروع هر آموزشی، می‌پرسد که پس از پایان این دوره چه چیزی نصیب من خواهد شد و دلیل آن هم پایین بودن سطح هرم مازلو در میان مردم اتیوپیایی است، مثلا هر کشوری که حوزه آموزش خود را توانسته به اقتصاد پیوند دهد قطعا اثربخشی و موفقیت بیشتری در حوزه فعالیت‌های آموزش زبانی خواهد داشت. بعنوان مثال هر فردی در اتیوپی زبان چینی و یا کره‌ای و... را یاد بگیرد جزو اولویت‌های استخدام در شرکت‌های چینی و کره‌ای موجود در اتیوپی است، به هر جهت ما چنین ظرفیتی در اتیوپی نداریم و با مشکلات و موانعی روبه‌رو هستیم.

پیشینه روابط فرهنگی دو کشور در برهه‌های تاریخی مختلف چه تأثیری بر روابط سیاسی گذاشته بود؟

قطعا این مراودات و تعاملات فرهنگی و اقتصادی، در گذر زمان بوده که باعپ پیدایش روابط سیاسی میان دو ملت شده است. ولی تاریخ روابط سیاسی میان دو کشور به‌صورت زیر بوده است: آغاز روابط دیپلماتیک جدید بین ایران و اتیوپی، به حدود دهه سی شمسی باز می‌گردد. در سال 1329، سفیر فوق العاده‌ای از ایران به اتیوپی اعزام و پیام‌ها و هدایایی میان دولت‌های وقت رد و بدل شد. در همان سال نیز وزیر مختار اتیوپی در تهران معرفی شد. این مقدمات اگرچه بلافاصله به استقرار نمایندگی سیاسی در دو کشور منجر نشد، اما نمایانگر تمایل طرفین به بسط مناسبات بود.

در کتاب‌های تاریخی اتیوپی نمونه‌های زیادی از حضور ایرانیان در شهرهای مهم این کشور در قرون 17 و 18 میلادی ذکر شده که نمایانگر برخی مراودات تجاری و فرهنگی میان دو کشور است. از جمله این مراودات می‌توان به اهدا یک کرگدن در قرن هفدهم میلادی توسط حاکم وقت اتیوپی به حاکم اصفهان اشاره کرد در فروردین ماه سال 1340 شمسی، سفارت ایران در آدیس آبابا تأسیس و اولین سفیر ایران به اتیوپی اعزام شد. با این حال سفارت ایران در شهریور 1341، ظاهرا به دلیل مشکلات مالی، تعطیل و امور اتیوپی مانند دوران قبل از آن به سفارت ایران در عربستان واگذار شد. در سال 1343 هیأتی از ایران به منظور بررسی امکانات توسعه روابط اقتصادی و سیاسی با اتیوپی به این کشور سفر کرد و پس از بازگشت این هیأت، در اواسط سال 1343، سفارت ایران در اتیوپی بازگشایی شد.

پس از سفر امپراطور هایله سلاسی به ایران در شهریور سال 1343 مقدمات انعقاد یک موافقتنامه بازرگانی بین دو کشور فراهم و زمینه برای بسط و تحکیم مناسبات دو جانبه فراهم شد. در خرداد ماه 1347 عهدنامه دوستی و مودت بین ایران و اتیوپی به امضا رسید و در زمینه توسعه روابط اقتصادی و تجاری دو کشور اقداماتی انجام گرفت. پس از این دیدار، بازدید هیأت‌های کارشناسی دو کشور شدت گرفت و روابط ایران و اتیوپی گسترش یافت.

با وجود توسعه روابط دو کشور در دوران هایله سلاسی، اتیوپی در ایران سفارت دایر نکرد و سفیر این کشور در هندوستان، سفیر آکرودیته در ایران بود. با روی کارآمدن منگیستو هایله ماریام و نزدیکی وی به بلوک شرق (شوروی و کوبا) و حمایت شاه سابق از سومالی در موضوع جنگ اوگادن، روابط دو کشور به تیرگی گرایید و دولت اتیوپی اعلام کرد بخش قابل ملاحظه‌ای از کمک‌های آمریکا به سومالی، از طریق ایران در اختیار آن کشور قرار می‌گیرد. برای مطالعه کامل این رویدادها می‌توان به این منبع مراجعه کرد: وزارت امور خارجه. 2535. روابط دولت شاهنشاهی ایران با کشورهای آفریقایی حوزه مسئولیت اداره ششم سیاسی در پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی. تهران. اداره انتشارات و مدارک.

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، وزیر خارجه وقت اتیوپی، پیام تبریکی برای وزیر خارجه دولت موقت جمهوری اسلامی ایران ارسال و چندی بعد نیز اتیوپی تجاوز آمریکا به صحرای طبس را محکوم کرد. پس از ترسیم اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی و در اولویت قرار گرفتن آفریقا و کشورهای جهان سوم، جمهوری اسلامی ایران مصمم شد روابط دوستانه‌ای با اتیوپی که دارای موقعیتی ویژه در منطقه حساس و استراتژیک شاخ آفریقا بود برقرار کند. وجود مقر سازمان وحدت آفریقا (اتحادیه آفریقا) در این کشور نیز بر اهمیت این امر افزوده بود.

علاوه بر آن موقعیت استراتژیک اتیوپی، اشتراک مواضع ضد امپریالیستی دو کشور و مهم‌تر از آن موضع جانبدارانه اتیوپی از جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلی از عوامل مهم علاقه‌مندی جمهوری اسلامی به گسترش روابط با اتیوپی در دهه 1980 میلادی بود. در طول این سال‌ها هرچند روابط دو کشور گسترش یافت ولی موضوع اریتره و حمایت جمهوری اسلامی از آرمان مبارزان اریتره مانعی عمده بر سر راه گسترش هرچه بیشتر روابط دو کشور بود و مقامات اتیوپی نیز در دیدار با مقامات جمهوری اسلامی ایران به طور تلویحی از این موضوع به عنوان عامل عمده عدم گسترش روابط دو کشور یاد می‌کردند.

پس از روی کار آمدن دولت جدید اتیوپی در سال 1370، سفرها و مذاکراتی برای گسترش روابط دو کشور صورت گرفت. در همان سال مدیرکل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه طی سفری به آدیس آبابا و ملاقات با ملس زناوی رئیس جمهوری دولت انتقالی، پیام شفاهی رئیس جمهوری وقت ایران (مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی) را به وی ابلاغ و تمایل و آمادگی جمهوری اسلامی ایران را برای گسترش روابط دو کشور به او ابلاغ کرد. دولت اتیوپی نیز ضمن استقبال از این امر سفارت خود در تهران را در سال 1371 بازگشایی کرد.

مدت کوتاهی بعد از بازگشایی سفارت اتیوپی در تهران تامرات لاینه، نخست وزیر وقت اتیوپی، به دعوت معاون اول رئیس جمهوری ایران، در رأس هیأتی متشکل از پنج وزیر کابینه این کشور از ایران دیدن کرد و در این سفر، چهار یادداشت تفاهم همکاری در زمینه‌های بازرگانی، ساختمان، شیلات و نفت، بین دو کشور به امضا رسید. پس از سفر نخست وزیر اتیوپی به ایران دیدارهایی در سطح مدیران میانی بین دو کشور صورت گرفت. در سال 1378 و بدنبال ملاقات وزرای خارجه ایران و اتیوپی در کنفرانس غیر متعهدها در دوربان آفریقای جنوبی، وزیر خارجه اتیوپی به ایران سفر و با رئیس جمهور وقت ایران (آقای خاتمی) و وزیر امور خارجه کشورمان ملاقات و گفت‌وگو کرد. همچنین در همان سال، وزیر انرژی و معدن اتیوپی به عنوان نماینده ویژه ملس زناوی به ایران سفری داشت و در ملاقات با معاون اول ریاست جمهوری اسلامی، پیام کتبی نخست وزیر اتیوپی به ریاست جمهوری اسلامی ایران را تقدیم وی کرد.

مدت کوتاهی بعد از آن نیز معاون عربی و آفریقای وقت وزارت خارجه به عنوان نماینده ویژه ریاست جمهوری اسلامی ایران به اتیوپی سفر کرد. وی در این سفر با نخست وزیر، معاون وزیر خارجه و دبیرکل سازمان وحدت آفریقا ملاقات داشت و یادداشت تفاهم همکاری‌های اقتصادی، علمی و فنی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری دموکراتیک فدرال اتیوپی به امضا مقامات دو کشور رسید. پس از امضا این یادداشت تفاهم اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور نیز فعالیت خود را آغاز کرد.

مناسبات دو کشور در دهه 1380 هجری شمسی در سطحی خوب و مناسب ادامه یافت و اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور با حضور مقامات عالی رتبه دو کشور در تهران و آدیس آبابا برگزار شد. در دوره ریاست جمهوری آقای محمود احمدی نژاد نیز مناسبات دو کشور توسعه یافت و هیئت‌هایی از دو کشور به کشورهای مقابل سفر کردند که آخرین آن شرکت وزیر خارجه اتیوپی در اجلاس نهضت عدم تعهد در تهران در سال 1391 بود.

اهمیت استراتژیک این کشور در منطقه شاخ آفریقا و وجود اقلیت بزرگی از مسلمانان از یک سو و موقعیت ژئوپلتیک آن در جغرافیای سیاسی قاره آفریقا و مشابهت‌های فرهنگی و تاریخی و تمدنی، روابط دو کشور را به طور طبیعی به هم نزدیک ساخته است. در حال حاضر نیز این روابط بطور مطلوب و حسنه ادامه دارد.

اتیوپی علیرغم فشارهای اروپا و آمریکا، در اکثر مواقع از مواضع جمهوری اسلامی ایران حمایت کرده است. اما گاهی اوقات بویژه در اوایل پیروزی انقلاب که هنوز سیاست‌های کلی نظام در زمینه مناسبات خارجی تدوین نشده و ساختار دیپلماسی هنوز به خوبی قوام پیدا نکرده بود، مشکلاتی سیاسی در روابط بین دو کشور بوجود آمد. این مشکلات چگونه مرتفع شدند؟

همانطور که قبلا نیز اشاره شد، مناسبات دو کشور از بدو پیروزی انقلاب اسلامی ایران همواره در حال گسترش بوده و با وجود برخی فشارهای غرب، اتیوپی هیچگاه حاضر به کاهش سطح مناسبات خود با ایران اسلامی نشده است. در این ارتباط می‌توان گفت نظام سیاسی اتیوپی طی دهه‌های 1980، 1990 و 2000 میلادی همواره رویکرد مناسبی به جمهوری اسلامی ایران داشته است.

با این حال برخی موضوعات در مقاطعی تیرگی نسبی روابط دو کشور را بدنبال داشته است. از جمله حمایت ایران از جبهه آزادی بخش خلق اریتره و جبهه آزادی بخش اریتره و افتتاح کوتاه مدت دفتر نمایندگی این دو سازمان در تهران در سال‌های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی موجبات نارضایتی اتیوپی را به‌دنبال داشت. با این حال بدنبال کناره گیری تدریجی جمهوری اسلامی از این دو سازمان در اواسط دهه 1360 هجری شمسی، دولتمردان وقت اتیوپی سطح مناسبات خود را با ایران اسلامی ارتقا بخشیدند که این وضعیت تاکنون نیز تداوم یافته است.

باید گفت دولتمردان اتیوپی که هم در دوره حاکمیت منگیستو هایله ماریام و هم در دوره ملس زناوی خود را انقلابی و مردمی معرفی می‌کردند از این نظر خود را دارای اشتراک مواضع با جمهوری اسلامی دانسته و در برخی دیدارهای سران دو کشور نیز مقاومت و ایستادگی ایران اسلامی را در مقابل زیاده خواهی‌های غرب بویژه در ارتباط با موضوع استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای ستوده‌اند. دولت اتیوپی در قطعنامه‌های شورای امنیت و دیگر سازمان‌های وابسته به سازمان ملل نیز به حمایت از جمهوری اسلامی پرداخته و رأی منفی یا ممتنع خود را در راستای همگرایی با ایران اسلامی اعلام کرده است.

مساله نفوذ تصوف در اتیوپی و نگاه صوفیان به اهل بیت را چقدر در گسترش قدرت نرم ایران در اتیوپی مؤثر می‌دانید؟

ظهور دین اسلام نه تنها نقطه عطفی در تاریخ ادیان‌، بلکه نقطه عطفی در تاریخ جهان و معادلات حاکم بر آن است‌. کشور حبشه از نظر جغرافیایی در نزدیکی محل تولد اسلام قرار گرفته و همسایه کشور حجاز بود. با آغاز دعوت رسالت پیامبر اسلام (ص)، دو گروه از مسلمانان‌، به حبشه مهاجرت کردند و در هجرت‌، ضمن حفظ دین خود، به تبلیغ اسلام پرداختند. پادشاه حبشه اسلام را با آغوش باز پذیرفت، آنگاه که خبر درگذشت نجاشی پادشاه حبشه به پیامبر (ص) در مدینه رسید، وی نماز میت غایب خواند.

دولتمردان اتیوپی که هم در دوره حاکمیت منگیستو هایله ماریام و هم در دوره ملس زناوی خود را انقلابی و مردمی معرفی می‌کردند از این نظر خود را دارای اشتراک مواضع با جمهوری اسلامی دانسته و در برخی دیدارهای سران دو کشور نیز مقاومت ایران اسلامی در مقابل زیاده خواهی‌های غرب بویژه در ارتباط با موضوع استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای را ستوده‌اند بلال حبشی، یکی دیگر از جوانان با خلوص ایمان و استقامت کم نظیر است که از سرزمین حبشه به خدمت اسلام و پیامبر (ص) درآمد. مسلمانان اتیوپی همگی محب اهل بیت (ع) هستند و عشق به ایشان هواره در رفتار و کردار مردم حبشه مشاهده می‌شود و این قدرت نرمی است که بابت آن جمهوری اسلامی ایران هیچ تلاشی کرده است و شاید این برکت و نعمت بزرگ بابت دعای حضرت رسول اکرم (ص) است که در حق مردم سرزمین حبشه و پادشاه عادل آن نجاشی نموده است که همگی محب اهل بیت (ع) شده‌اند.

البته در این میان رقبای فرهنگی ما نیز دست روی دست نگذاشته و فعالیت گسترده‌ای را در این سرزمین انجام داده‌اند. کشور اتیوپی نیز همچون دیگر کشورهای مناطق شاخ آفریقا از اوایل دهه 1960 مورد توجه عربستان سعودی قرار گرفت و با توجه به حضور جمعیت قابل توجهی از مسلمانان و پیشینه این کشور در تاریخ اسلام، به تدریج گروه‌هایی از مبلغان وهابیت با هزینه دولت عربستان در آدیس آبابا، حرار و دیگر شهرهای اتیوپی استقرار یافته و با احداث چند مسجد در این شهرها و بر عهده گرفتن مدیریت این مساجد، به صورت غیرمستقیم به تبلیغ آئین ضاله وهابیت پرداختند.

وهابیون در دهه 1970 با گسترش سیاست‌های تبلیغی خود به ساخت ده‌ها مسجد، مدرسه، بیمارستان و درمانگاه در اتیوپی روی آورده و تلاش کردند حوزه نفوذ خود را افزایش داده و پیروان هر چه بیشتری را جذب خود کنند. در طی این سال‌ها هزاران مبلغ وهابی اعزامی از عربستان در مدارس و مساجد وابسته به خود استقرار یافته و با توزیع بسته‌های دلارهای نفتی عربستان و اهدا هدایای جنسی بین برخی شیوخ و علما صاحب نام این کشور تلاش کردند پیروانی را به خود اختصاص دهند. با این حال اقدامات وهابیون در دهه‌های 1970 و 1980 با مقاومت سخت مسلمانان اتیوپی که عموما دل در گرو اهل بیت (ع) داشته و در زمره پیروان فرقه‌های متصوفه به شمار می‌روند مواجه شد، به گونه‌ای که در برخی موارد درگیری‌های سختی بین وهابیون و مسلمانان اتیوپی پدید آمد. اقدامات تبلیغی وهابیت در اتیوپی در دهه‌های 1990 و 2000 میلادی هر چه بیشتر تداوم یافت و با اختصاص هزینه‌های سنگین از سوی دولت عربستان و سازمان رابطه العالم الاسلامیه؛ وهابیون به تدریج مراکز و پایگاه‌هایی را در شهرها و روستاهای اتیوپی تأسیس کردند که این وضعیت تاکنون نیز ادامه یافته است.

هر چند در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد افرادی که در زمره پیروان آئین ضاله وهابیت به شمار می‌روند، وجود ندارد ولی تخمین زده می‌شود چند هزار نفر از مسلمانان این کشور و برخی از شیوخ و علمای کشور اتیوپی از علاقه‌مندان به وهابیت محسوب شوند. این در حالی است که اکثر این افراد به دلیل منافع مادی خود به آئین وهابیت پیوسته و در ازای این امر از رابطه العالم الاسلامیه به صورت ماهانه پول و هدایای نقدی و جنسی دریافت می‌کنند و در باطن به وهابیت هیچ اعتقادی ندارند. با این حال همان گونه که اشاره شد تاکنون وهابیون نتوانسته‌اند به اهداف اصلی و راهبردی خود در اتیوپی دست یابند و بعید به نظر می‌رسد در آینده نیز بتوانند به نحو قابل توجهی پیروان خود را افزایش بخشند.

با توجه به این مشترکات فرهنگی و مقاومت مردم اتیوپی مقابل فرقه‌های مخالف شیعه و مخالف ایران، کمی بیشتر توضیح دهید که اتیوپی در مجامع جهانی چقدر همسو با ایران کار کرده و چقدر در جهت منافع ایران گام برداشته است؟

به این سوال به‌صورت ضمنی در پرسش‌های بالا پاسخ داده‌ام. اتیوپی طی سال‌های اخیر در مجامع بین‌المللی همواره در له جمهوری اسلامی ایران رأی داده است. ولی باید نگاه تیزبینانه‌ای به این موضوع داشته باشیم و آن‌را مورد مداقه قرار دهیم، آیا واقعا اتیوپی یک دوست قدیمی و محکم و استوار است و یا عامل دیگری باعث این رویکرد دولت اتیوپی شده است؟

همانگونه که می‌دانید اتیوپی تنها کشور آفریقایی است که هیچگاه مستعمره کشوری نبوده و به همین جهت سرزمینی بکر است که در آن قوم و قبیله‌های بدوی زیادی زندگی کرده و بیش از 80 قبیله با فرهنگ، زبان و آداب مختلف با داشتن مذاهب گوناگون در کنار یکدیگر با صلح و آرامش زندگی می‌کنند و به همین جهت است که این کشور به‌عنوان پایتخت آفریقا انتخاب شده و اتحادیه آفریقا با 54 عضو از کشورهای قاره در آن قرار دارد.

مردم و دولتمردان اتیوپی از این بایت بسیار مغرور بوده و همواره به آن می‌بالند، هرچند اتیوپی کشوری فقیری از لحاظ اقتصادی است ولی از لحاظ فرهنگی و غرور ملی و وطن پرستی بسیار ثروتمند بوده و همگان با تمام وجود از آن دفاع می‌کنند.

به نظر بنده اتیوپی، سیاست خارجی خود را در سال‌های اخیر مبتنی بر چندجانبه گرایی قرار داده و همواره با یکجانبه گرایی غرب مخالف بوده است و همین نگاه است که رأی اتیوپی را در مجامع بین‌المللی در له ما کرده است چرا که همواره مخالف یکجانبه گرایی آمریکا و نظام سلطه در عرصه جهانی است.

با توجه به این مشترکات و روابط خوب سیاسی، بفرمائید که برنامه‌های رایزنی فرهنگی ایران برای معرفی جمهوری اسلامی ایران و گسترش قدرت نرم کشور در اتیوپی چه بوده است؟

در گفت‌وگویی که سال گذشته باهم داشتیم (اینجا را بخوانید) بیان کردم که پیش از آمدن به این مأموریت برای خود برنامه و اهدافی داشته و دقیقا بر اساس آن کارهای خود را تعریف کرده‌ام. در آن گفت‌وگو اشاره کردم که اتیوپی کشوری سکولار است و دین از دولت و سیاست کاملا جداست و هیچیک حق دخالت در دیگری را ندارد.

طبیعتا با توجه به این فضا تنها ابزاری که می‌تواند بدون ایجاد حساسیت فعالیت خود را ادامه دهد زبان فارسی است. در یک سال گذشته ما در رایزنی فرهنگی اقدام به ترجمه گلچینی از اشعار مولانا کرده‌ایم که آن‌را به زبان امهریک منتشر خواهیم کرد و این گزیده اشعار همان است که مولانا در دیباچه مثنوی و معنوی از آن به عنوان «اصول، اصول، اصول دین» یاد کرده است. پس برای توسعه این قدرت نرم هیچ چیزی مانند زبان و ادبیان فارسی به کمک ما نمی‌آید.

در سال گذشته ما توانستیم برنامه‌های متعدد رادیویی و تلویزیونی را در خصوص فرهنگ و تمدن و شعر و ادب فارسی در رسانه‌های دیجیتال به نمایش بگذاریم و می‌توانم عرض کنم که در حوزه دیپلماسی دیجیتال و دیپلماسی رسانه حضور نسبتا پررنگی داشته‌ایم. در خصوص موفق بودن و یا نمودن در این عرصه هم قضاوت را به شما واگذار می‌کنم.

رویکرد شما در پالایش و رصد فرهنگی اتیوپی چگونه بود؟ مطالعاتان از جامعه اتیوپی میدانی بود یا کتابخانه‌ای؟ سوالاتی که در ادامه می‌توان مطرح کرد این است که آیا بر اثر این مطالعات به روش و رویکرد خاصی در معرفی ایران رسیدید، رویکردی که خاص کشور اتیوپی باشد؟ پیشتر در گزارش‌های خود از اتیوپی به قبایلی اشاره کرده بودید که ارتباطی با جهان ندارند، آیا این قبایل هدف شما برای معرفی بوده‌اند؟ به چه روش‌هایی برای معرفی ایران به این قبایل رسیدید؟

یکی از وظایف رایزنان فرهنگی تهیه گزارش‌های رصد و پایش جامعه و فرهنگ کشور متوقف فیه است. بنده نیز هر دو رویکرد را در دستور کار خود داشته‌ام یعنی هم به‌صورت کتابخانه‌ای و هم به‌صورت میدانی در خصوص تهیه این گزارش‌ها اقدام کرده‌ام. هدف از تهیه این گزارش‌ها این است که موارد موفق این کشور به‌عنوان الگویی برای نظام گردشگری ما محسوب شود. مثلا شما قبایل جنوب اتیوپی مانند هامر و یا مرسی را که به لب نعلبکی معروف هستند، در نظر بگیرید، تنها مزیت رقابتی این قبایل بدوی در این است که خود را از کل تمدن بشری جدا در نظر گرفته‌اند و دولت نیز به این امر احترام زیادی قائل است و همین بکر بودن این قبایل است که سالانه تعداد زیادی توریست را به خود جلب می‌کند و کانال‌های گردشگری دنیا نیز دائما در حال ساخت مستند در خصوص آنها هستند و این تفاوت آشکار است که جذابیت دارد و نه هتل‌ها 5 ستاره و امکانات فوق لاکچری.

اتیوپی، سیاست خارجی خود را در سال‌های اخیر مبتنی بر چندجانبه گرایی قرار داده و همواره با یکجانبه گرایی غرب مخالف بوده است و همین نگاه است که رأی اتیوپی را در مجامع بین‌المللی در له ما کرده است چرا که همواره مخالف یکجانبه گرایی آمریکا و نظام سلطه در عرصه جهانی است در اتیوپی به توریست‌ها بسیار احترام می‌گذارند و در واقع مصداق شعر ابر و باد، مه و خورشید و فلک در کارند تا توریست وارد اتیوپی شود و ذینفعان این حوزه بتوانند به آنها سرویس و خدمات ارائه داده و درآمد ارزی برای کشور حاصل شود. اتیوپی به بکر بودن و بکر ماندن تاریخ و تمدن و... خود بسیار اهمیت می‌دهد ولی به نظر می‌رسد ما در این حوزه دیدگاه متفاوتی داشته باشیم. مثلا در نزدیکی آدیس آبابا جنگلی به نام سوبا وجود دارد که قدیمی‌ترین جنگل قاره آفریقاست و کاملا دست نخورده آن‌را حفظ کرده‌اند و از تمامی نمادهای تمدن مانند ویلا و ساختمان و... در آن هیچ خبری نیست و شما فقط در آن صدای طبیعت و پاکیزگی را مشاهده می‌کنید، اینها مزیت‌های رقابتی حوزه‌های گردشگری در این کشور است که بنده شخصا تأیید می‌کنم که برای توریست‌ها نیز جذاب است.

این قبایل در اتیوپی زبان‌ها، فرهنگ و آداب مختلفی دارند و حتی مردم و اهالی آدیس آبابا نیز زبان این قبایل را نمی‌دانند و شما حتما باید از مترجمان محلی استفاده کنید. این قبایل معمولا نظام‌ها درونی خود را برای حل اختلاف دارند و دولت اتیوپی نیز این را فهمیده و مثلا در نظام قضائی اتیوپی سهم دادگاه‌ها و نظام حل مشکلات قبیله‌ای مانند نظام ریش سفیدی را برای کاهش پرونده‌های ورودی قضائی به رسمیت شناخته است و به رأی این قبایل که در هر حوزه‌ای صادر می‌شود، احترام می‌گذارد. مانند سیستم حل مشکلات گادا که قبلا گزارش آن خدمتتان ارسال شده است. این‌ها نکات دقیقی هستند و در مسائل حقوق بشری نیز کاربرد دارند و می‌توان آنها را به عنوان الگو و مبنا مورد مطالعه و مداقه قرار داد.

مثلا تاکنون اتیوپیایی‌ها سعی در حل اختلافات با استفاده از روش‌های غربی داشتند. اما شواهد عملی نشان داده است که چنین شیوه‌هایی اغلب اختلافات در آفریقا را تشدید می‌کند و آنها را حل نمی‌کند.

این اظهارات فوق در مقاله‌ای تحت عنوان «مکانیزم‌های حل اختلاف در بین مردم آفار اتیوپی و سهم آنها در روند توسعه» آمده است. در قسمتی از این مقاله، مؤلف استدلال می‌کند که شیوه‌های حل اختلاف به قدمت انسان مرتبط است. این شاهدی است که می‌توان از رویه‌های قدیمی حل اختلاف اولین مردم اتیوپی چیزهای زیادی را به ما بیاموزد. حل اختلافات و سازوکارهای ایجاد صلح همچنان برای اکثر جوامع جهان از جمله آفریقا مشکل ساز است. به گفته نویسنده، نیاز به توسعه و حفظ فرهنگ صلح بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.

اتیوپیایی‌ها، به عنوان جامعه‌ای که مدت‌هاست سیستم‌های حل اختلاف فرهنگی طولانی مدت را نگه داشته‌اند، از سیستم‌های مختلف سنتی برای حل اختلافات بین جوامع استفاده کرده‌اند. تقریبا هر گروه قومی سیستم حل اختلاف خود را در محیط پیرامون خود توسعه داده است.

در میان بسیاری از مردم سیستم حل اختلافات فرهنگی سنتی که به خوبی شناخته شده باشد Shimgelena است. با درک نقش آن، مردم از این حل اختلافات مرسوم استفاده کرده‌اند که طی سال‌های گذشته نقشی انکارناپذیر در حل منازعات داشته است.

دفتر دادگاه عالی ارومیا اخیرا با هدف گسترش دسترسی به خدمات قضائی در تمام سطوح برای جامعه، اعلام کرد که قصد دارد سیستم عدالت سنتی را در سیستم عدالت رسمی وارد کند. ادغام سنت در دادگاه‌ها دارای مزایای چند وجهی است زیرا هزینه‌ای را که انتظار می‌رود مشتریان بپردازند کاهش می‌دهد و همچنین برای مشتریان نیز صرفه جویی در زمان و هزینه خواهد داشت.

علاوه بر این، این طرح نقش مهمی در کاهش بار نهادهای عدالت دارد زیرا تعداد پرونده‌هایی را که سالانه به سیستم وارد می‌شود، کاهش خواهد داد. مردم اورومو سنت فراوانی در حل اختلافاتی دارند که ممکن است در جامعه بوجود آید، بنابراین استفاده از راه حل‌های معمول اختلافات، برای ایجاد همزیستی مسالمت آمیز در جامعه ضروری است.

با دنبال کردن یک اجرای مناسب از این طرح، شانس زیادی برای افزایش تمایل مردم به بازگشت به فرهنگ بومی وجود دارد. بنابراین، این روند به حفظ ارزش اشتراکی آزمایش شده توسط مردم در زمان کمک می‌کند. با این کار، درگیری‌هایی که به صورت جداگانه یا گروهی برانگیخته می‌شوند بسیار محدود خواهد شد.

این تنها موردی بود که در کشور اتیوپی، حتی نهاد قضائی اتیوپی به آن ورود پیدا کرده و به سنت‌ها احترام می‌گذارد این موضوع بسیار جالب است و ارزش الگوبرداری دارد و یا مسائل دیگر مانند آمار طلاق بسیار بسیار ناچیز در میان مسلمانان اتیوپی، در کشور ما چه شده و چه اتفاقی افتاده که آمار طلاق اینقدر بالااست؟ آیا ما مشکل اقتصادی داریم؟

پس چرا آمار طلاق اتیوپی با این فقر گسترده اینقدر پایین است؟ پس مشکل ما در مسائل دیگری است که باید بررسی شود، قصه گزارش‌های رصد و پایش رایزنان فرهنگی نیز در این حوزه‌ها می‌پردازد. این قصه سر دراز دارد.

البته در انتها لازم است نکته‌ای را خدمتتان یادآور شوم، کار رایزن فرهنگی اصولا مدیریت روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با خارج از کشور است که این موضوع در اساسنامه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز آمده است، پس رایزن مسئول تولید محتوا و... نیست بلکه کار رایزن شبیه تاجر و بازرگانی است که می‌خواهد کالا و محصول را که ایران به او داده است، به قیمت بفروشد، ما این محتوا، پیام، کالا، برند و... را باید به جامعه هدف عرضه کنیم و هنر رایزن این است که این کالا را به بالاترین بها عرضه کند. لذا برند سازی وظیفه رایزن نیست و ما نیز صرفا برند ایران را به جامعه هدف عرضه می‌کنیم.