رمزگشایی از پیام تازه ولایتی / مهاجری: از نظر برخی، اینترنت شر مطلق است / ایمانی: اگر نتوانیم مردم را قانع کنیم...

روزنامه ایران: ناصر ایمانی گفت: تردیدی وجود ندارد که برای حفظ همبستگی اجتماعی شکلگرفته در جامعه و جلوگیری از بروز و تکرار برخی واگراییها، بازنگری در رویکردهای نظام حکمرانی ضروری است.
از 4 تیرماه تا امروز، «ضرورت تغییر» سخن مشترک بسیاری از جریان های سیاسی و اجتماعی بود. اما به رغم این اشتراک نظر، درباره اینکه تغییر در چه حوزهای، با چه هدفی و چگونه، اختلاف نظر وجود داشت. دیروز علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر معظم انقلاب صورت بندی و چهارچوب تازهای از این تغییر ارائه داد. در تعریف ولایتی از تغییر، این امر بیش از همه متوجه «رویکردهای اجتماعی حاکمیت» و «محور قراردادن رضایت مردم» است.
مشاور رهبر معظم انقلاب این تغییرات را لازمه رسیدن به یک هدف دانست؛ هدفی به نام «انسجام ملی» که دژ دفاعی ایران در جنگ تحمیلی اخیر بود. علی اکبر ولایتی دیروز در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «حفظ انسجام ملی مورد تأکید مقام معظم رهبری میتواند شامل تغییر برخی رویکردهای اجتماعی حاکمیت و محور قراردادن رضایت مردم شود، به گونهای که برای آنها ملموس باشد. مردم خود را اثبات کردند و اکنون نوبت مسئولین است. شیوههای منقضی شده دیگر پاسخگوی جامعه پس از جنگ نخواهد بود.»
«ایران» برای تشریح و واکاوی ابعاد آنچه ولایتی بیان کرد، دیدگاه فعالان سیاسی و اجتماعی اصلاح طلب و اصولگرا را جویا شد.
بازنگری حکمرانی؛ ضرورت عبور از چالشها
احمد بیگدلی عضو کمیسیون اجتماعی
تحول در رویکردهای اجتماعی و نوع ارتباط مسئولان با مردم، ضرورتی انکارناپذیر برای تداوم ثبات و پیشرفت کشور به شمار میآید. حضور همیشگی مردم در بزنگاههای حساس تاریخ ایران، نشان از میهندوستی و حس مسئولیتپذیری آنان است، اما نباید با رضایت کامل از عملکرد سازمانها یکسان تلقی شود. مردم ایران خود را مالک واقعی این سرزمین و دستاوردهای آن و صاحب اصلی انقلاب و نظام میدانند؛ از اینرو حتی با وجود برخی نارضایتیها در صحنه حاضر میشوند.
از نگاه عموم مردم، مسئولان سه قوه صرفاً مدیرانی موقتی هستند که مسئولیت اداره امور را بر عهده دارند، اما عملکرد آنان در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد، رفع آسیبهای اجتماعی، برقراری عدالت و نحوه مواجهه با مردم، تأثیر مستقیم بر مشارکت اجتماعی بویژه در انتخابات دارد. کاهش مشارکت انتخاباتی را باید پیام روشن انتقاد به شیوه اداره کشور دانست، نه فاصلهگیری از اصل نظام.
تکرار بیتوجهی به دیدگاه مردم و بویژه نخبگان، جامعه را در معرض آسیبهای بیشتر قرار میدهد. تجربه سالهای اخیر ثابت کرد که بیتوجهی به سرمایه انسانی موجب مهاجرت و از دست رفتن ظرفیتهای بزرگ کشور شده است. کسی که از شرایط اجتماعی و اقتصادی خود رضایت کافی داشته باشد، هرگز به ترک میهن نمیاندیشد. در جنگ اخیر هدف دشمن ایجاد تفرقه و بیاعتمادی میان مردم بود، اما همبستگی ملت بار دیگر جایگاه ایران را تثبیت کرد. همین حقیقت بیانگر آن است که برای تقویت پایههای همدلی و امید در کشور، بازنگری در حکمرانی ضرورتی اجتنابناپذیر است. این بازنگری باید در زمینههایی مانند نظام بانکی، اشتغال، مسکن، آموزش و تحقق عدالت اجتماعی کاملاً محسوس باشد.
در پایان، امید است اظهارات اخیر دکتر ولایتی که از چهرههای باتجربه و اثرگذار نظام به شمار میروند، فقط درنهایت به یک پیام رسانهای محدود نشود و اجرایی شود.
ایران نیازمند انسجام ارگانیک است
غلامرضا ظریفیان استاد سابق دانشگاه
در طول تاریخ معاصر ایران، یک حقیقت انکارناپذیر وجود دارد: مردم، مهمترین و اساسیترین عامل شکلگیری، تداوم و بقای ایران بودهاند. چه در لحظات سرنوشتسازی همچون تأسیس جمهوری اسلامی و مشارکت در بازسازی کشور و چه در دورانهای سخت و بحرانی نظیر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و بهویژه جنگ اخیر، حضور مردم بود که کشور را از خطرهای بزرگ عبور داد.
با وجود این، در سالهای گذشته و بهویژه پیش از حمله اسرائیل، تحلیلها و پیمایشهای اجتماعی حاکی از افت سرمایه اجتماعی و افزایش واگرایی در میان لایههای مختلف جامعه بود. حوادث تلخ و بیپاسخ مانده، در سایش این سرمایه سهم ایفا کردند. جنگ اخیر از نظر زمانی کوتاه بود، اما از نظر شدت و خسارتها چیزی کمتر از یک جنگ تمامعیار نداشت. این جنگ یک پیام روشن داشت: انسجام ملی هنوز زنده است. شوک اولیه به سرعت پشت سر گذاشته شد و کشور با تکیه بر توان داخلی، از بحران عبور کرد. اشتباه محاسباتی اسرائیل و حامیانش نیز در همینجا بود؛ آنان تصور میکردند مردم ایران به دلیل دلخوریها دیگر انگیزهای برای مقاومت ندارند. اما واقعیت چیز دیگری بود. اکنون که از آن مقطع عبور کردهایم، باید با صراحت گفت که انسجام مکانیکیِ ناشی از بحرانها کافی نیست. کشور نیازمند انسجام ارگانیکی است؛ انسجامی که بر پایه نهادهای مدنی، احزاب، تشکلها، رسانههای مسئول و چهرههای اثرگذار اجتماعی شکل میگیرد و پایدار میماند.
بدون این ساختار اجتماعی هوشمند، انسجام ما موقتی و شکننده خواهد بود. نباید از نظر دور داشت که برخی در کشور، گاه بهصورت ناخواسته یا حتی با نگاههای بدبینانه و گسسته از واقعیتهای جامعه، نه تنها کمکی به افزایش انسجام نمیکند، بلکه ممکن است جامعه را از درون فرسوده کند. اکنون زمان آن است که نگاه فرهنگی و رسانهای به مردم، به واقعگرایی تغییر کند. ایران، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند صداقت، شفافیت و احترام به تنوع دیدگاهها، قومیتها و نسل جوان خود است.
اقناع افکار عمومی برای همبستگی اجتماعی
ناصر ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی
تردیدی وجود ندارد که برای حفظ همبستگی اجتماعی شکلگرفته در جامعه و جلوگیری از بروز و تکرار برخی واگراییها، بازنگری در رویکردهای نظام حکمرانی ضروری است. مهمترین گامی که دستگاههای مختلف باید در این مسیر بردارند، اقناع افکار عمومی است. به این معنا که هر تصمیم و اقدامی که از سوی نهادها اتخاذ میشود، پیش از اجرا باید با تبیین دلایل و اهداف، مردم را قانع کند تا جامعه بپذیرد که این تصمیم در راستای مصالح کشور اتخاذ شده است، نه اینکه چنین تلقی شود که گروهی محدود در اتاقهای بسته برای همگان تصمیمگیری میکنند.
این تغییر رویکرد باید از سوی همه نهادها، از دولت و قوای مقننه و قضائیه تا نهادهایی نظیر ستاد نماز جمعه، ستاد امر به معروف و نهی از منکر، صدا و سیما و شورای نظارت بر فضای مجازی و غیره، سرلوحه عمل قرار گیرد و به این باور برسند که پذیرش و حمایت عمومی از تصمیمات، رمز موفقیت و پایداری آنهاست.
نکته حائز اهمیت دیگر، ضرورت شایستهسالاری است. زیرا تحقق این اصل میتواند سهم قابل توجهی در کاهش واگراییها داشته باشد. همچنین مسئولان باید اختلافنظرهای خود با باورهای عمومی مردم را بپذیرند و برای کسب رضایت اکثریت تلاش کنند. این اکثریت را میتوان با بهرهگیری از سازوکارهایی همچون آمارگیری، انجام نظرسنجیهای علمی و مراجعه به فضای حقیقی و مجازی و نیز با توجه به تحلیل نخبگان، شناسایی کرد.
برای نمونه، فارغ از سنجش صحت یا نادرستی فیلترینگ، اگر از 90 درصد مردم کشور درباره آن پرسش شود، پاسخ آنان منفی خواهد بود؛ اما متأسفانه این نظر شنیده نمیشود و تلاشی نیز برای اقناع عمومی صورت نمیگیرد. اگر نتوانیم درباره چنین موضوعاتی و بسیاری دیگر از مسائل اجتماعی مردم را قانع کنیم، به این معناست که فرآیند کار دچار نقص است و ضرورت تغییر این وضعیت بیش از پیش احساس میشود.
اینترنت آزاد، خواسته مهم مردم
محمد مهاجری روزنامهنگار
متأسفانه یک جریان فکری بیگانه با واقعیتهای جامعه، به تغییر اصلاحی تن نمیدهند و برای اینکه مردم را ناامید کنند، از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. به عنوان مثال، به نظر میرسد برخی به دنبال آن هستند تا وعده انتخاباتی پزشکیان درباره رفع فیلترینگ را دچار وقفه کنند.
از نظر برخی، اینترنت شر مطلق است و روشن است که در این رویکرد، نمیتوان تصور کرد برنامه رئیس جمهوری برای دسترسی مردم به اینترنت آزاد بدون مشکل اجرا شود. این درحالی است که دلسوزان کشور از آقای پزشکیان خواستهاند به منظور ایجاد رضایت عمومی و امید به آینده، دستورات خود در باره فضای مجازی و دسترسی مردم به اینترنت را به مسئولان وزارت ارتباطات منتقل و پیگیری کند.
رویکرد صدا و سیما نیز در جهت تغییری نبود که مردم انتظار داشتند یا تغییری که دکتر ولایتی مطرح کرده است. استفاده از کارشناسان تکراری و عمدتاً از یک رویکرد سیاسی، کجسلیقگی است.
چگونه میتوان اعتماد مردم را جلب کرد؟
احمد زیدآبادی روزنامه نگار
تغییر رویکرد امری انتزاعی و فلسفی نیست که بتوان سالیان دراز درباره آن سخن پردازی کرد. تغییر رویکرد باید از سوی جامعه لمس شود. هر نوع تغییر به نظرم باید از پذیرش نظری و عملی حقوق برابر عموم اتباع و شهروندان کشور آغاز شود. اینکه ایران سرزمینی متعلق به 90 میلیون جمعیت آن است و هر کس با هر نوع اعتقاد و قومیت و جنسیتی به شرط اعلام وفاداری به سرزمین مادری، از همه حقوق شناخته شده شهروندی به طور برابر برخوردار است.
اگر همین یک مسأله به لحاظ نظری و عملی پذیرفته شود، تمام تبعیضهایی که در مورد به کارگیری افراد در مشاغل عمومی و دولتی و دانشگاهها و نهادهای قانوگذاری و قضایی و اجرایی اعمال میشود، بر طرف خواهد شد. مطالبات عمومی مثل رفع فیلترینگ و حرکت در جهت توسعه همه جانبه و متوازن کشور متحقق میشود.
مرز خودساخته و تبعیضآمیز بین خودی و غیرخودی برمی خیزد و چنان نخواهد بود که جمعی قلیل در برابر حرفها و اعمال خود مصونیت داشته باشند و جمعی دیگر به دلیل نوع اظهارنظرشان به زندان بیفتند. خلاصه داستان از حقوق برابر تمام شهروندان در همه حوزهها و پایبندی عملی به آن آغاز میشود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.