روایت اتفاقات سردشت پس از حملات شیمیایی
کادر پزشکی بهداری سپاه با کمک نیروهای محلی توانستند از دو حمام شهر به عنوان دو ایستگاه رفع آلودگی جهت استقرار زنان، مردان و کودکان استفاده کنند.
کادر پزشکی بهداری سپاه با کمک نیروهای محلی توانستند از دو حمام شهر به عنوان دو ایستگاه رفع آلودگی جهت استقرار زنان، مردان و کودکان استفاده کنند.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: 29 ژوئن روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی در جهان است. علت این نامگذاری بمباران شیمیایی سردشت در سال 1366 توسط رژیم بعث عراق است.
ساعت چهار و نیم عصر یکشنبه هفتم تیر سال 1366 هواپیماهای جنگی ارتش بعث عراق، چهار نقطه شهر سردشت و سه نقطه در روستاهای اطراف آن را در استان آذربایجان غربی و کنار مرز عراق با 7 بمب شیمیایی خردل و تاول زا مورد حمله قرار دادند.
دو بمب در بازار و دو بمب دیگر به دو منطقه مسکونی اصابت کرد و بقیه در باغهای مجاور شهر افتاد. بیمارستان و نقاهتگاه شهر نیز در مسیر جریان هوای آلوده قرار گرفت و برخی از پزشکان و پرستاران پس از چند ساعت به دلیل آلوده شدن، مجبور به ترک آنجا شدند. برق و مخابرات قطع و کلیه فعالیتهای خدماتی شهر فلج شده بود زیرا اکثر کارکنان محلی مصدوم شده بودند. کادر پزشکی بهداری سپاه با کمک نیروهای محلی توانستند از دو حمام شهر به عنوان دو ایستگاه رفع آلودگی جهت استقرار زنان و مردان استفاده کنند.
ماشینهای آتش نشانی نیز مسئولیت تدارک آب حمامهای شهر را عهده دار بودند. سالن ورزشی شهر به عنوان یک نقاهتگاه 150 تخته مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به ماهیت اثر گاز خردل، برخلاف گاز اعصاب که ناگهان همه بیماران در همان ساعت اول مراجعه میکنند، ساعت ساعت بر تعداد مصدومین افزوده میشد. در نقاهتگاه درمانهای اولیه انجام گرفته و مصدومین پس از پایدار شدن نسبی علائم حیاتی به شهرهای دیگر اعزام میشدند.
آلودگی مواد غذایی، میوه جات، سبزیجات، مزارع، آبها و حتی حیوانات باعث برخی مسمومیتهای گوارشی شده بود. گلههای گاو و گوسفند که تنها سرمایه برخی از خانوادهها محسوب میشد از بین رفته بودند و محصول برخی مزارع آلوده و غیر قابل استفاده بود. یک روز پس از حادثه، مصدومان بدحال با چندین پرواز از ارومیه و تبریز به تهران منتقل شدند. صحنه بسیار ناراحت کننده ای در فرودگاه تهران وجود داشت که تحمل آن برای خلبانان و خدمه هواپیماهای نظامی نیز دشوار بود. کودکانی در سنین مختلف با چشمان ورم کرده به سختی ناله میکردند و سعی داشتند از مادران خود دور نیفتند. تعداد زیادی از مصدومان بد حال به بیمارستان منتقل شدند. برخی کودکان در حال اغماء بودند.
در همان لحظات اولیه 20 نفر شهید و حدود 2 هزار نفر مجروح شدند. در آن زمان شهر سردشت، شهری کاملاً غیرنظامی و مسکونی و دارای 18 هزار نفر جمعیت بود. گرچه این شهر چند بار مورد بمباران هواپیماهای نظامی عراق قرار گرفته بود ولی کسی توقع حمله شیمیایی با آن ابعاد را نداشت. ناآشنا بودن مردم با تبعات و آثار گاز خردل، چگونگی مواجهه با سلاحهای شیمیایی و اصابت بمبها به بازار و مناطق پر رفت و آمد شهری باعث افزایش شمار مصدومان و قربانیان این فاجعه شد.
بر اساس آمار رسمی از شهر 12 هزار نفری سردشت 8 هزار و 25 نفر از این جمعیت در جریان این بمباران مصدوم شدند. 3 هزار نفر از این افراد به طور سرپایی درمان شده و مدتی را در روستاهای مجاور شهر سردشت سپری کردند به این امید که آلودگی شهر با گذشت زمان برطرف شود.
هزار و 500 نفری که حال وخیمتری داشتند به بیمارستانهای خارج از سردشت اعزام شدند. از بیمارانی که به تهران فرستاده شدند 420 نفر طی 7 تا 10 روز اول از بیمارستانها مرخص شدند. 180 نفر باقیمانده افرادی بودند که هفتههای زیادی را در بیمارستان سپری کرده و 113 نفر از آنها شهید شدند. 42 نفر از این افراد کسانی بودند که از ترس بمباران هواپیماهای دشمن، در زیرزمین یکی از ساکنین سردشت پناه گرفته بودند. تعداد هزار و 324 نفر از آنها نیز هم اکنون از عوارض شدید ریوی و زخمهای ناشی از آثار سلاحهای شیمیایی رنج میبرند.
سردشت سومین شهر قربانی جهان بر اثر استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی پس از شهرهای هیروشیما و ناکازاکی است. جامعه بین الملل در مقابل این اقدام صدام سکوت کرد. این واقعه زمانی رخ داد که دانش پزشکی کافی برای مداوای بیماران ناشی از سلاحهای شیمیایی وجود نداشت.
رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در مورد سکوت دنیا در کشتار شیمیایی یک شهر گفته است: " یک شهر را بمباران شیمیایی میکنند، هزاران نفر را در یک شهر، بچه، بزرگ، پیر، جوان، زن و مرد را نابود میکنند و دنیا سکوت میکند! دنیایی که گاهی افتادن یک گربه در چاه برایش به مسئلهای مهم تبدیل میشود، در خبرگزاریها و تلویزیونها و روزنامهها منعکس میشود که بله یک گربهای در چاه افتاده بود و دستگاهها جمع شدند زنده بیرون بیاورند، یا یک حیوان آبی به ساحل افتاده و جان میدهد، این را یکجوری برمی گردانند به آب تا زنده بماند، دنیا برای این چیزها جنجال به راه میاندازد، آن وقت برای کشتار شیمیایی یک شهر دنیا ساکت میماند."
اکبر هاشمی رفسنجانی فرمانده اتاق جنگ ایران در طول 8 سال جنگ تحمیلی، در نماز جمعه 12 تیر 1383 با اشاره به بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه گفت: "وقتی که عراقیها دیدند که در جبهه حریف ایرانیها نیستند و ایرانیها هر جا میخواهند جلو میروند، بنا گذاشتند که در شهرها شرارت کنند. سردشت یک شهر کوچک کردنشین است که در نزدیکی مرز عراق قرار دارد. شهر را بمباران شیمیایی کردند، شش بمب خردل در شهر و چند بمب بیرون شهر انداختند. به بازار و جاهای دیگر افتاد. یکصد و سی نفر را در جا شهید کردند و 8 هزار و 25 نفر هم مصدوم بودند که بعداً خیلی از اینها با فلاکت شهید شدند یا هنوز ماندهاند و دارند با زجر زندگی میکنند."
او بمباران سردشت را تلویحاً از عوامل مؤثر قبول قطعنامه توسط ایران ذکر میکند: " صدام و حامیانش که کاخ آرزوهای پوشالی خویش را در مسیر سیل بنیانکن اراده جوانان ایرانی میدیدند، ذات سبعانه خویش را بیش از پیش برملا کردند و این بار علاوه بر گشودن جبههای دیگر در جنگ نفتکشها، بمباران شیمیایی شهرها را در دستور کار خویش قرار دادند و برای نشان دادن تصمیم خویش در اجرای این اقدام غیراخلاقی، غیراسلامی و غیرانسانی در پی بمباران شیمیایی سردشت، از حلبچه شروع کردند که زن و مرد و کودک و نوجوان را چون برگریزان خزان بر زمین ریختند. کم کم عراق با موشکهای با برد زیاد و سلاحهای شیمیایی وارد جنگ شده بود که اوج قساوت آن بمباران شیمیایی حلبچه بود."
در روز نوشتهای کوتاه یک رزمنده جنگی از روز فاجعه بمباران شیمیایی سردشت تا 10 روز پس از آن آمده است:
یکشنبه 7 تیرماه 1366، امروز ساعت 16: 35 بعد از ظهر هواپیماهای عراقی ناجوانمردانه چند نقطه از شهر را هدف بمباران شیمیایی قرار دادند. وضع شهر خیلی خراب شد، اکثر مردم و رزمندگان مصدوم شده اند که حدوداً به 900 الی هزار نفر میرسد. 200 نفر بستری شده و 100 نفر هم اعزام شدهاند. 10 مغازه ویران و یک ماشین خسارت دیده است. مواد بوی سیر میداد و چهار راه بطرف سپاه شدیداً آسیب دیده است. چهار راه فرمانداری، پشت فرمانداری هم همینطور. طبق اطلاع واصله امشب عراق در صدد اجرای تک میباشد.
چهارشنبه 10 تیر 1366؛ امروز ساعت 12 ظهر خبرنگاران خارجی از مناطق آلوده توسط بمبهای شیمیایی بازدید کردند که در اواخر بازدید آنها هواپیماهای عراقی چند نقطه اطراف شهر را هدف قرار دادند. کار امداد و رسیدگی به مصدومین شیمیایی هنوز ادامه دارد و 90 درصد آنها اعزام شدهاند.
دوشنبه 13 تیر 1366؛ دیشب از ساعت 2 بامداد تا 7 صبح سردشت و حومه و بعضی روستاها مورد تهاجم توپخانه شدید عراق قرار گرفت که در نتیجه چند تن شهید و عدهای مجروح شدند. همچنین دشمن تجاوزکار اقدام به تک در ناحیه دوپازا و بلفت نمود که شدت درگیری بسیار زیاد بوده است خبر دقیقی از این تک ندارم. چندین بار هم هواپیماهای عراقی بر فراز آسمان آمدند. هم اکنون شهر 90 درصد خالی میباشد و مردم به بیرون رفتهاند.
یکشنبه 14 تیر 1366؛ شهر هنوز کم و بیش خلوت است و آمار شهدا و مصدومین روز به روز افزایش مییابد. امروز بعد از ظهر از ساعت 6 تا 9 مشغول دفن اجساد بمباران شیمیایی سردشت بودم که تعداد آنها به 22 تن رسید و بدین ترتیب جمع کل شهدا تاکنون به 48 نفر رسید. مردم همه داغدار و عزادار هستند... از خانواده واحدی هم 11 نفر به شهادت رسیدهاند. الان در دفتر فرماندهی نشسته ام و از منزل برادر ناصر (صفرزاده) بر میگردم، فردا قرار است برادر ناصر به ارومیه برود و صبح هم از ساعت 9 تا 12 جلسه شورای فرماندهی برقرار بود.
چهارشنبه 17 تیر 1366؛ 2 تن از نمایندگان سازمان ملل متحد به همراه آقای خرازی به سردشت وارد شدند و در مرحله اول بازدید حدود ساعت 11 ظهر، به علت ازدحام مردم انجام نگرفت. پس از مدتی توقف سرانجام در ساعت 2 بعد از ظهر بازدید انجام گرفت و با هلی کوپتر حرکت (بازگشت) نمودند.
سابقه ارتش بعث در بمباران شیمیایی
البته ارتش بعث عراق پیش از بمباران شیمیایی سردشت به کرات از این عمل که مصداق بارز جنایت جنگی محسوب میشود برای هدف قرار دادن غیر نظامیان استفاده کرده بود؛ اولین باری که ارتش عراق از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده کرد مربوط به 27 مهرماه 1359 در منطقه جنوب استان خوزستان بود. در این سال عراق چهار بار از سلاح شیمیایی از نوع تاولزا (گاز خردل) استفاده کرد که یک مصدوم و 20 شهید به دنبال داشت.
حملات شیمیایی ارتش بعث در سالهای 60 و 61 همزمان با عملیاتهای پیاپی رزمندگان ایرانی گسترش یافت.
در سال 1360 عراق 6 بار از این سلاح مرگبار و غیرانسانی استفاده کرد که باز در همان منطقه (جبهههای جنوب) و از همان نوع تاولزا بود و این بار 101 نفر به شهادت رسیدند.
در سال 1361، در جریان عملیات والفجر مقدماتی 12 بار مناطق غرب و جنوب مورد اصابت بمبهای شیمیایی قرار گرفت. جبهه میانی، غرب و شمال غرب و بخشی از استانهای ایلام، آذربایجان غربی، اردبیل، باختران، کردستان و سلیمانیه در عملیاتهای والفجر 2 و 4 در سال 1362، 64 بار مورد اصابت بمبهای شیمیایی از نوع تاولزا (خردل) و اعصاب (تابون) قرار گرفتند. بر اثر این حملات صدها نفر شهید و هزاران نفر مصدوم شدند.
در سال 62 سلاحهای شیمیایی تعداد زیادی از اهالی غیرنظامی مناطق مزبور را مصدوم و نابینا کرد.
از اول فروردین تا 27 اسفند 1363، 2 هزار و 225 نفر مصدوم و 40 شهید در عملیاتهای خیبر و بدر حاصل اصابت 58 بار بمبهای تاولزا، اعصاب، خفه کننده و آلوده کننده خون است.
سال 1364، در عملیاتهای والفجر 8 و ابتدای والفجر 9 در مناطق جنوب 76 بار سلاح شیمیایی به کار رفت که حاصل آن 77 شهید و حدود 11 هزار و 644 نفر مصدوم بود.
عراق در پاسخ به حملات نیروهای ایرانی و به خاطر شکست سنگین در عملیاتهای کربلای دو، چهار، پنج و شش 102 بار از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد که 4 هزار و 720 نفر مصدوم و 107 نفر به شهادت رسیدند.
در سال 1365 عراق در مناطق شلمچه، سردشت، خوزستان، بصره، کردستان، دیاله و ایلام 43 بار از سلاح شیمیایی استفاده کرد که 9 هزار و 440 مصدوم 442 شهید حاصل این حملات بود.
در سال پایانی جنگ، 34 حمله شیمیایی در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ثبت شده است که آخرین بار آن بعد از قطعنامه 598 در تاریخ سوم شهریور در عملیات بازپسگیری «فاو» اتفاق افتاد.
بر اساس آمارهای رسمی نهادهای مسئول در این رابطه تعداد کل شهدای حملات شیمیایی در طول جنگ حدود 2 هزار و 600 شهید و تعداد کل مصدومان نظامی و غیرنظامی حملات شیمیایی 107 هزار نفر و تعداد جانبازان شیمیایی (که در حال حاضر تحت پوشش بنیاد جانبازان هستند) حدود 45 هزار نفر است.
36 سال از حمله عراق به سردشت میگذرد کسانی که نجات پیدا کردند هنوز از درد ناشی از بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق رنج میبرند و با آثار و پیامدهای این بمباران دست به گریبان هستند.