روایت منوچهر متکی از نیش و کنایههای تلخ و آزاردهنده به تیم مذاکره کننده قبلی
اقتصادنیوز: وزیر اسبق امور خارجه گفت: آقای رئیسی مبنایی، قلبی و عملی به رویکرد رهبری اعتقاد دارد و در این مسیر حرکت میکند و این موجب قوت قلب مردم میشود.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از مهر، وزیر اسبق امور خارجه گفت: دولت این بار در حوزه سیاست خارجی نه شیفتگی و ذوقزدگی از خود نشان داد و نه آنجا که عملکرد جدی و منطقی لازم بود، از کاری فروگذار کرد.
متکی باور دارد که مردم ما منصف هستند و منصفانه هم قضاوت میکنند. وقتی درباره هجمه منتقدان و رسانههای غیرهمسو با دولت و سکوت رئیسی برای او گفتم، پاسخ داد: «مردم چهار چشمی نگاه میکنند و حساس هستند و همین یعنی بازگشت امید. اگر دولت هم بتواند باور آنها را تقویت کند، مردم خودشان قضاوت درستی خواهند داشت.»
مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
این روزها صدمین روز دولت سید ابراهیم رئیسی را سپری کردیم و رئیسجمهور نیز به همین مناسبت با مردم سخن گفت و گزارشی در این خصوص ارائه کرد. علیرغم اینکه رئیسجمهور در ایام انتخابات وعدهای برای ارائه گزارش 100 روزه نداده بود، اما کارنامه دولت وی در صد روز ابتدایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
به دست گرفتن دولت سیزدهم توسط حجتالاسلام رئیسی بعد از انتخابات 1400، بارقهای از امید در مردم به وجود آورد. مردم هشت سال گذشته لحظهشماری میکردند که فرجی حاصل شود و شرایط جدید در کشور پدیدار شود. نتایج رأی شرکتکنندگان در انتخابات نیز نشاندهنده آن بود که امید را در شخص رئیسی دیده بودند؛ به همین دلیل هم بود که او با فاصله زیادی نسبت به دیگر نامزدها، پیروزی را از آن خود کرد.
گرچه رئیسجمهور عنوان نکرده بود که کارنامه 100 روزه ارائه خواهد کرد و مثل دیگران وعدههای 100 روزه نیز نداده بود؛ اما معمولا بعد از دورهای، مردم نسبت به دولت جدید اظهارنظر کرده و آنچه انتظار داشتند را ارزیابی میکنند که آیا عملکرد او در مسیر مورد نظرشان قرار دارد یا خیر.
با چنین نگاهی بود که دستورالعملی به وزارتخانهها داده شد تا کارنامه و عملکرد 100 روزهشان را ارائه کرده و گزارشی از فعالیتهای خود بدهند. رئیسجمهور تشخیص درستی داد که این گزارش را به مردم ارائه بدهد.
در دوره قبل به واسطه عملکرد دولت، اعتماد مردم تا حد زیادی آسیب دید که آثار این موضوع را در برخی رویدادها شاهد بودهایم. به نظر شما آقای رئیسی تا این لحظه در رابطه با ترمیم این آسیب و بهبود رابطه دولت - مردم چقدر موفق بوده است؟
در دوره قبل، بخش قابل توجهی از جامعه بر اثر نوع کشورداری، نوع نگاه در سیاست خارجی و نوع ادبیات دولت، آرام آرام احساس حقارت میکردند. بنابراین اشتیاق آنها برای تغییر ریلگذاری در کشورداری و اتخاذ تدبیر جدیدی برای حکمرانی، به یک خواسته جدی تبدیل شده بود.
انتظار مردم در ارزیابی اولیه این است که دولت جدید، در دو حوزه مردمداری و سیاست خارجی، رویکردی جدید از خود نشان دهد. رئیسجمهور قبلی کشور، بیش از دو سال، از یک اتاق کشورداری و زمامداری میکرد اما امروز مردم رئیسجمهور خود را میبینند که هر هفته روزهای تعطیل، به این معدن و آن مرکز تولیدی سر میزند، در مناطق کپرنشین حضور مییابد، در جلسات مردمی به درد دلهای مردم گوش میدهد و نگاه واقعی از «زمامداری اسلامی» را به جامعه نشان میدهد.
نفس اینکه کسی خود را خادم مردم ببیند و مردم را ولی نعمت خود بداند، نیازمند نوعی سازوکار است و الزاماتی را میطلبد که آقای رئیسی این الزامات را به نمایش گذاشته و میگذارد. بنابراین مردم احساس میکنند رئیسجمهوری را انتخاب کردهاند که مصمم است رابطهاش با آنها کیفیت خوبی داشته باشد، نگاهش به جامعه از بالا به پائین نباشد و کف خیابان در کنار آنها حضور پیدا کند؛ اینها بعد از هشت سال گذشته برای مردم ما بسیار ارزشمند است.
با توجه به کارنامه صد روزه دولت فعلی، فکر میکنید تفاوت محسوس این دولت با دولت قبل در چه باشد؟
آقای رئیسی در این صد روز رفتار جدیدی در کشورداری را بروز داده است. بعد از مرحوم هاشمی رفسنجانی، همه دولتها یکی دو سال اول مسئولیت خود و حتی برخیها تا اواخر دوره هشت سالهشان فقط دولتهای قبل را میکوبیدند و نقد میکردند. به نظر میرسد رئیسی تقید دارد چنین رفتاری از خود بروز ندهد، لذا دو باری که با مردم سخن گفت، حرفی از دولت قبل از خودش نزد، هیچ مطلبی بیان نکرد و فقط خیلی کوتاه اشاره کرد که آمار و ارقام موجود است و میتوان مقایسه کرد.
اما ترجیعبند ادبیات رئیسی این نشد که بگوید «شما مگر مذاکره بلد هستید؟ مگر شما را در دنیا تحویل میگرفتند؟». او هیچگاه چنین کنایههای تلخ و آزاردهندهای، که بیان آنها هیچ ضرورتی نداشت و من هم نمیخواهم وارد آن شوم؛ را مطرح نکرد و در دولت سیزدهم هم چنین ادبیاتی بکار گرفته نمیشود.
این یک نکته است که نشان از نوعی «آقامنشی» در دولت سیزدهم دارد. اصطلاحا در جامعه میگویند فلانی آقامنش است، یعنی بزرگوارانه برخورد میکند. این برای من که به شایستگی آقای رئیسی اعتقاد داشتم و دارم، یک نکته کلیدی است.
به تعبیر شما آقای رئیسی رویکرد آقامنشانهای دارد و به اینکه در دولت قبل چه اتفاقی افتاده و در چه وضعیتی کشور را به دست گرفته نمیپردازد. اما با توجه به میراثی که دولت قبل به لحاظ اقتصادی و اجتماعی بر جای گذاشته، ایجاد تحول در شرایط فعلی چقدر مقدور است؟
قضاوتهای مردم، بر آنچه که مشاهده میکنند مبتنی است و اگر آنچه را که میبینند، یعنی عملکرد دولت سیزدهم، حرکت به سوی مبانی درست، تدوین نقشه راه و بستن روزنههای فساد به لحاظ قانونی باشد، مردم هم قضاوت درستی خواهند داشت. برای مثال دولت مصمم است به موضوع پرداختهای نجومی رسیدگی کند و این روزنه فساد را ببندد.
یا در موضوع دیگری، رویه معمول در دنیا این است که 80 درصد اقتصاد دست مردم و 20 درصد دست دولت و در انحصار آن باشد. چهل سال است که حکمرانی میکنیم و همه میگویند دولت، کشاورز، تاجر و کارخانهدار خوبی نیست، اینها باید خصوصی باشند و به مردم سپرده شوند، همانطور که تأکید امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و مسئولین نیز همین بوده است. اگر در این 40 سال، سالی 2 درصد اقتصاد را خصوصی کرده بودیم، امروز به 80 درصد رسده بودیم ولی کماکان میبینیم که این آمار 80 به 20 است.
این نشان میدهد نوعی مقاومت در سیستم وجود دارد، هیئت مدیرهها و شرکتهای دولتی دریافتیهای عجیب و غریب دارند، 40 سال بر سر این سفره نشستهاند و 80 درصد اقتصاد را در دست دارند و دستبردار هم نیستند؛ اما مردم شاهد جدی شدن موضوع خصوصیسازی هستند.
یکی از تغییراتی که هم کارشناسان و هم مردم شاهد آن هستند، نحوه نگاه به مذاکرات و سیاست خارجی دولت است؛ با توجه به تخصص خودتان در این حوزه، عملکرد دولت و وزارت خارجه در مدیریت پرونده هستهای و مذاکرات برای لغو تحریمها را چگونه ارزیابی میکنید؟ در این صد روز دستاوردی چه داشتهایم؟
در حوزه سیاست خارجی، اگر به مبانی و اصول این حوزه در جمهوری اسلامی توجه کنیم، هرگز نباید تفوق و ولایت کفار و دشمنان را بپذیریم. گاهی این پذیرش، رسما اعلام کردنی نیست بلکه نحوه عملکرد طوری میشود که به معنی پذیرش ولایت دشمن است.
«نفی سبیل» قاعدهای جدی در حوزه سیاست خارجی است. خداوند در قرآن میفرماید «لم یجعل الله»؛ یعنی خداوند هرگز ولایت مومنین را بر عهده کافران قرار نداده است. باید در سیاست خارجی به این معنا توجه داشته باشیم. ضمن اینکه الفبای دیپلماسی و اصل قانون اساسی ما این است که با دول غیرمخالف، روابط مناسبی داشته باشیم.
برخورد متین، منطقی و فعال آقای رئیسی و دولت سیزدهم، در حوزه سیاست خارجی از همان آغاز نشاندهنده آن بود که ما اجازه نمیدهیم دشمن سیگنالهای غلطی دریافت کند. سیاست دولت جدید بیانگر این بود که ما منطق و چارچوب داریم؛ ما منافعی داریم که روی آن پافشاری میکنیم. دولت این بار در حوزه سیاست خارجی نه شیفتگی و ذوقزدگی از خود نشان داد و نه آنجا که عملکرد جدی و منطقی لازم بود، از کاری فروگذار کرد.
به طوری که وقتی زمینه فراهم شد که آخرین، مهمترین و محوریترین گام را برداریم، مصمم عمل کردیم، محکم گام برداشتیم و در «شانگهای» عضو شدیم.
درباره کشورهای منطقه چطور؟ چراکه شاهد بودیم که دولت قبل از روابط منطقهای غافل بود. رئیسجمهور و دستگاه وزارت خارجه جدید تا این لحظه چقدر توانستند شعار دیپلماسی با همسایگان را محقق کنند؟
در این دولت مقرر شد که روابط ایران با همسایگان مستحکم شود و از ابتدای کار، در دو حوزه فعالیتها آغاز شد؛ هم در حوزه همسایگان شمالی مثل ترکمنستان که فرصت همکاری در مقوله گاز را فراهم کرد، هم در رابطه با کشورهای جنوب ایران؛ یعنی حوزه خلیج فارس و مذاکراتی که با سعودیها به درخواست آنها شروع شد.
اینها نشاندهنده آن است که دولت مصمم است در مناسبات خود با همسایگان، طرحی نو دراندازد. کاری که با روسیه انجام شد و مذاکرات تلفنی دو رئیسجمهور، همچنین تعجیل در تشکیل کمیسیون اقتصادی، همه اینها طمانیه و منطق توامان در سیاست خارجی را نشان میدهد و چشمانداز روشنی در پی دارد.
کنش دولت سیزدهم در رابطه با ماجرای برجام و ادامه مذاکرات که همین روزها در حال پیگیری است، چطور بوده است؟
در حوزه برجام هم همین اتفاق افتاد؛ در مقایسه با سالهای طولانی مذاکرات پیرامون مسائل هستهای ایران، حرکت امروز ما یک حرکت کاملا منطقی است. غربیها و 1+4 باید این بار پاسخ منطقی بدهند، ما هم طرحهایمان را ارائه دادهایم. در دولت سیزدهم با حکمرانی جدید، چشمههایی امیدوارکننده در حوزه مردم داری و سیاست خارجی دیده میشود.
به یاد داریم پیش از انتخابات میگفتند آقای رئیسی باید در قوه قضائیه بماند؛ به این دلیل که مبارزه با فساد را ادامه دهد و هم اینکه در کارنامه خود تجربه کار اجرایی ندارد. امروز با توجه به گذشت صد روز از عملکرد دولت سیزدهم، چه پاسخی به این اظهارات داده شده است؟
یک دولت را در دو ظرفیت ارزیابی میکنند؛ ظرفیت اول، جهتگیریهای دولت در حوزههای مختلف و ظرفیت دوم که مورد ارزیابی قرار میگیرد، کارآمدیها است.
آقای رئیسی وقتی در قوه قضائیه بود، نشان داد مصمم است که با فساد مبارزه کند چراکه فساد یک محور جدی و از مشکلات اساسی کشور به شمار میرود و بارها مقابله با آن، مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است.
رئیسی در طول مسئولیت خود در قوه قضائیه، به کارخانههای زیادی رسیدگی کرد، مستقیما به برخی پروندهها وارد شد و در سفرهای استانی خود با مردم مذاکره میکرد. به تدبیر قوه قضاییه و با مدیریت رئیسی در مدت نه چندان طولانی، با پیگیریهایی که انجام شد بیش از دو هزار مرکز تولیدی از حالت بسته بودن و توقف فعالیتهایشان خارج شدند و مجددا آغاز به کار کردند.
همانطور که اشاره کردید، همه میگفتند که آقای رئیسی هنوز در جایگاه اجرایی قرار نگرفته و از جایگاه قاضیالقضات برخوردار است؛ اما ما همان موقع میگفتیم که مبارزه با فساد در قوه قضائیه مبارزه با شاخ و برگها است، بنابراین آقای رئیسی باید به قوه مجریه بیاید که مرکز اصلی مبارزه با فساد است تا به صورت ریشهای این مسیر را پیش بگیرد. این همان نکتهای است که مقام معظم رهبری نیز در اولین دیدارشان با هیئت دولت سیزدهم بیان کردند و گفتند که شما برای مبارزه با فساد الان در جای خود قرار گرفتهاید.
تا این لحظه اقدامی در زمینه مبارزه با فساد انجام شده است؟
خبری در وزارتخانهای مبنی بر «ممنوعیت خرید کارت هدیه و سکه» مطرح شد، چرا که پیشینه آن مشخص شده بود. کارتهای هدیه و سکهها فقط برای پرداختهای زیرمیزی به مدیران تهیه میشد. مجموعه عظیمی از شرکتها وجود دارد که یک مجموعه آن «شستا» است و اعداد و ارقام عجیبی از آن به گوش میرسد.
رویکرد مقابله با اینها شروع شده است؛ یعنی هم دولت مبلغ آن است و آنجایی که نیازمند قانون باشد، مجلس هم مقوم آن خواهد بود، کارگزاران نیز مجری آن هستند و در این مسیر حرکت میکنند.
مردم ما منصف هستند و منصفانه هم قضاوت میکنند. مردم چهار چشمی نگاه میکنند و حساس هستند و این یعنی بازگشت امید. به نظر میرسد اگر دولت هم بتواند باور آنها را تقویت کند، خودشان قضاوت درستی خواهند داشت.
مردم میگویند «اگر نیست برای همه نباشد و اگر هست برای همه باشد» و این عادلانهترین و منصفانهترین حرفی است که یک ملتی میتواند بیان کند. البته مردم قضاوت جامع خود را سه ماه دیگر خواهند داشت، یعنی وقتی 6 ماه از کار دولت بگذرد، مردم اولین قضاوت جدی خودشان را نسبت به کارکرد دولت میکنند. بخشی از این قضاوت از باورهای مردم و بخشی دیگر از روزمرگی، معیشت، اقتصاد و آنچه که میبینند نشات خواهد گرفت.
سه ماه پیشرو که حوزههای عملیاتی گستردهتر میشوند، برای دولت بسیار مهم است. رئیسجمهور به دنبال راهکاری برای بهبود شرایط، کنترل تورم و تثبیت حدودی قیمتها است که انشاءالله در سه ماه آینده اولین چشمههای این موضوعات را به مردم نشان خواهد داد.
با اینکه دولت در ابتدای راه است اما از امواج انتقادات در همین مدت کوتاه در امان نمانده است؛ مسیر و رویکرد آقای رئیسی نسبت به چالشهای کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
رئیسی در همین مدت، رویکردهای خود را با مصوبات، تصمیمات حوزه اقتصادی و بانکی نشان داده است و به نظر میرسد آهنگ راهاندازی تولید در کشور شتاب خوبی میگیرد. البته نمیگویم عملکرد فعلی، کامل و بینقص است. هنوز گیرهای زیادی وجود دارد؛ اما جهتگیری درست است.
بخشی از این جهتگیری به شخصیت رئیسی برمیگردد. مبانی نظری درست، پاکدستی، سختکوشی و خستگیناپذیر بودن در پیگیری مشکلات کشور مولفههایی هستند که مردم و کشور تشنه آن بودهاند.
بنابراین آقای رئیسی فرمان درستی را در کشورداری به دست گرفته و مردم نیز با همین رویکرد به او رای دادند. صد روز از دولت سیزدهم را پشت سر گذاشتیم و جایی کمترین عدول از این رویکرد را در کارنامه او مشاهده نمیکنیم.
به نظر شما چه چیز باعث این رویکرد درست است؟
رئیسی در کشورداری خود، باورمند به مشی و مرام مقام معظم رهبری است؛ مدلی که در سی و اندی سال قبل، آیتالله خامنهای نسبت به امام خمینی (ره) داشتند و همه اذعان دارند که رهبر انقلاب در زمان ریاستجمهوری خود درستترین گزینهها را انتخاب کردند و درستترین رویکردها را داشتند. من از نگاه کارشناسی عرض میکنم، همه دیدند که در حوزههای عملی و عکسالعملی، عمل و عکس العمل رهبری بهترین گزینههایی بوده که ممکن بود انتخاب شوند.
آقای رئیسی مبنایی، قلبی و عملی به رویکرد رهبری اعتقاد دارد و در این مسیر حرکت میکند و این موجب قوت قلب مردم میشود. امروز دیگر بیبیسی نمیگوید رئیسجمهور چنین گفت و رهبری چنان! دیگر پرونده درنمیآید که مقام معظم رهبری در یک موضوعی اعلام نظر میکردند و رئیسجمهور اظهاراتی 180 درجه متفاوت را مطرح میکرد.
ما در امر کشورداری اقیانوسی از ظرفیت و توانمندی و کوهی عظیم از حمایت به نام «ولایت فقیه» داریم، برای یک رئیس جمهور این بزرگترین پشتوانه است که از این ظرفیت استفاده کند. ضمن اینکه مشی مقام معظم رهبری، حمایت از همه دولتها علیرغم فراز و فرودهایی که داشتهاند بوده و این نکته بسیار مهمی است.
انتخاب مدیران و مسئولان از دیگر مسائلی بود که در این مدت حرف و حدیثهای زیادی را هم از طرف منتقدان دولت رئیسی و هم از طرف حامیان او به دنبال داشته است. تحلیل شما از انتصابات در دولت سیزدهم تا این لحظه چیست؟
یکی از نکاتی که ممکن است امروز به عنوان نقد مطرح کنند این است که چرا همه مدیران و مسئولان دولت قبل بیرون ریخته نشدهاند و تغییر نکردهاند؟ چون از دولت هفتم به بعد اینطور بوده که هر دولتی سر کار آمده، اگر زور وزیر میرسید از دربان و نگهبان تا معاون وزیر، همه را عوض میکرد.
طمأنینه آقای رئیسی در برخورد با این موضوع که مقداری موجب تعجب برخی شده، به اعتقاد من بخش دوم شیوه آقامنشانهای است که رئیسجمهور در کشورداری از خود بروز میدهد. البته من هم معتقد هستم برخی از افرادی که با مبانی این دولت مخالفت دارند، در رویکردها کارشکنی میکنند و روحیه همکاری ندارند؛ به ویژه کسانی که مسبب شرایط فعلی کشور هستند نباید در این دولت جایی داشته باشند.
آقای رئیسی به جامعه القا میکند که اولویت اول من تغییر افراد نیست، اولویت اول من تصحیح رویکردها است، اتخاذ تصمیمات درست است و تسری دادن تمرکز به مشکل اساسی مردم یعنی معیشت و وضع اقتصادی است.
در این باره باید دو سوی مسئله را ببینیم. یک سوی مسئله برخورد مبتنی بر مناعت طبع و بزرگ منشی آقای رئیسی است. شما هیچ وقت از آقای رئیسی نمیشنوید وارد قضاوت خصوصی از افراد شود؛ بلکه معتقد است کسانی که انتخاب میشوند باید ویژگیهایی را داشته باشند، بعد هم خیلی راحت میگویند اگر انطباق نداشته باشد، او را تغییر میدهیم.
این صریحترین و صمیمانهترین برخوردی است که رئیسجمهور میتواند با مجموعه دولتش داشته باشد. ممکن است کسانی به برخی از انتصابات اعتراضاتی داشته باشند و ممکن است بعضی از این اعتراضات هم وارد باشد، اما من معتقد هستم رئیسجمهور به محض اینکه به این دلالت برسد، در اینکه جابجایی انجام دهد هیچ تردیدی نمیکند.
به هر حال انتصاب صحیح و موفق بخش مهمی از پیمودن مسیر بهبود و موفقیت است!
بله؛ درست است. توفیق در کشورداری به دو عامل و مؤلفه اساسی بستگی دارد: اول، نقشه راه درست و دوم، کارگزاران کارآمد. اگر نقشه راه درست در دست مدیر باشد، مدیر به ظاهر ضعیف را هم به دنبال خودش میکشد اما اگر نقشه راه غلط باشد، مدیر قوی هم نمیتواند کاری انجام دهد.
اگر چه ایدهآل آن است که هم نقشه راه درست باشد و هم کارگزار قوی و توانمندی بر مسند مسئولیت قرار بگیرد؛ اما باید برای کشور، نیروسازی و جوانگرایی هم داشته باشیم.
نسل جدید کشور کجا باید تجربه بیاندوزد؟ در دولت سیزدهم با پایین آوردن هفت سال از سن متوسط کابینه نسبت به دولت قبل، رویکرد جوانگرایی نشان داده شد؛ اینکه جوانهای کشور هم وارد فاز عملیاتی شوند. بنابراین باید تأکید ما روی درستی نقشه راه باشد که برخی به این موضوع انتقاد دارند. برخی معتقدند هنوز حوزههایی از تصمیمسازیهای اقتصادی ما که فوریت دارند، شفاف و روشن نیست.
برای مثال اصلاح نظام بانکی که داد صاحبنظران و حتی مراجع را هم درآورده است، از اولویتها به شمار میرود. این موضوع محقق نمیشود مگر اینکه شما نقشه راه نظام بانکی را در کشور بازنگری کنید.
اعتراضات مردمی یکی از مسائلی بود که دولت سیزدهم خیلی زود با آن مواجه شد؛ عملکرد و ورود آقای رئیسی در دو موضوع حمله سایبری به سامانه هوشمند سوخترسانی در آبان ماه و بحران آب در خوزستان و اصفهان چگونه بود؟
در این تنشهایی که در جامعه به وجود میآید، بخشی که اتصالات و ریشههای خارجی دارد ناشی از آفندها و هجمههای دشمن است. ما باید پدافندمان را که اصطلاحا به پدافند غیرعامل آن را میشناسیم، قوی کنیم. همانگونه که تا پدافند غیر عامل سپاه پهپادهایی که برای شناسایی وارد حریم کشور شدند را به اختیار خود درآورد و به زمین نشاند.
نکته جالبی که در این زمینه اتفاق افتاد اطلاعرسانی سریع به مردم بود. ما برای اولین بار دیدیم که دوستان در حوزه امنیت، حوزه اطلاعات، حوزه نرمافزاری تخصصی و رسانه در گردهایی شروع کردند به شرح و توضیح ماجرا، که این یک کار نویی بود. همچنین به نظر من پیگیری رسانهها، اقدام بسیار نو و جدیدی بود.
در موضوع خوزستان، اولین چیزی که دولت پذیرفت این بود که «حق با مردم است». بنابراین همه بسیج شدند تا مشکل حل شود. بسیج یعنی از آنچه دولت میتوانست بودجه بگذارد، آنچه که نیروها و نهادها میتوانستند بروند میدان داری کنند، آنچه در کشیدن خطوط لوله جدید مقدور بود، همه اینها انجام شد تا موضوع حل و فصل شود.
مردم خوزستان چون تجربه دیگری از سیل خوزستان و دیدن چهرههایی مثل شهید سلیمانی داشتند و اینکه کل مردم ایران برای خوزستان به پا خاست، متوجه شدند نظام آنها را ولی نعمت خود میداند. به نظر من رویکرد دولت در خصوص خوزستان بسیار خوب بود.
موضوع زایندهرود، تبعات بعدی آن، اتصال موضوع به چهارمحال و بختیاری و بعد از آن هم شرایط یزد نشان داد که زاینده رود یک موضوع چند وجهی است و مثل خوزستان نیست. شب گذشته دفتر مطالعات استراتژیک ریاستجمهوری نشستی با حضور صاحب نظران استانهای مختلف، متخصصین آب، متخصصین منابع تشکیل داد که هرکدام دیدگاههای خود را مطرح کردند. جمعبندی اولیه این بود که این معادله چند وجهی است و باید در یک نگاه جامع برایش راهحل و فرمول پیدا کنیم.
این نوع رسیدگی به مردم آرامش میدهد، جامعه متوجه میشود که دولت و مسئولان نهتنها به دنبال حذف صورت مسئله نیستند بلکه به دل مشکل میروند و برای حل آن تلاش میکنند تا راه حلها را پیدا کنند.
البته مثل همیشه شاهد مسئلهآفرینی و ماهی گرفتن ضد انقلاب از آب گل آلود بودیم. ولی اینها مثل کف روی آب کنار میرود و این مطالبه اصیل مردم است که میماند. به نظر من دولت سیزدهم در مواجهه با این چند مشکلی که شما ذکر کردید مدبرانه، هوشمندانه و حکیمانه برخورد کرد. همچنین در حوزه سیاست خارجی بسیار متین، منطقی و با رویکرد فعال برخورد کرده است.
دیدگاه شما درخصوص عملکرد دولت سیزدهم در مساله برجام چیست؟
الان بنا دارم درباره برجام هیچ چیز نگویم تا یک مقدار مذاکرات جلو برود، آقای رئیسی در حوزه سیاست خارجی بسیار متین، منطقی و با رویکرد فعال برخورد کرده است و باید صبر کنیم تا تیم مذاکرات کار را پیش ببرد.
همچنین بخوانید