زیباکلام: آمریکا میتواند چنان ضربهای بزند که سالها به عقب برگردیم / نقیبزاده: دولت یک گوشهای را باز کرده تا ملت از گرسنگی تلف نشود!
در شرایط فعلی، آمریکا تنها یک گزینه در مقابل ایران دارد و آن «مذاکره» است. حال آمریکا با کمک جریان غربگرا در داخل در پی آن است تا نیاز شدید خود به مذاکره با ایران را در قابل «امتیاز ویژه» بفروشد.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** زیباکلام: آمریکا می تواند چنان ضربه ای بزند که سالها به عقب برگردیم
«صادق زیباکلام» فعال اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «جریانات خاص معتقد هستند که در یک وضعیت برخورد نظامی که بین ایران و آمریکا اتفاق افتد نیابتیهای ایران در افغانستان، عراق، سوریه و لبنان بیکار نخواهند نشست. از سوی دیگر تندروهای ایران معتقد هستند که عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر که کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس هستند بسیار آسیب پذیر هستند و موشکهای ایران میتواند خسارتهای عمدهای به متحدان آمریکا در منطقه وارد سازد».
زیباکلام در ادامه نوشت: «این البته یک روی سکه است و روی دیگر سکه آن است که درست است که ما میتوانیم با شلیک موشکهای حزبا... در سوریه، یا به کمک حشد الشعبی در عراق، در میان متحدان خودمان در طالبان لطماتی و ضرباتی را به اسرائیلیها، آمریکاییها و متحدانشان وارد سازیم اما واقعیت تلخ آن است که آنگاه نوبت به آمریکا و اسرائیل خواهد رسید. صد البته آمریکاییها بههیچ وجه سودای تغییر در ایران را ندارند اما ضرباتی بر ساختارهای صنعتی و ارتباطاتی میتوانند وارد سازند بهگونهای است که میتواند ایران را سالها درحقیقت به عقب رانده و همین پیشرفت مختصری را هم که صورت میگیرد را در حقیقت نیست و نابود سازد».
جریان تندرو اصلاح طلب و به عبارتی جریان غربگرا در ایران دچار یک ویژگی بارز است و آن اینکه، از یکسو دشمن را بزرگ و غیرقابل شکست می بیند و از سوی دیگر ایران را کوچک و بسیار آسیب پذیر قلمداد می کند.
این رویکرد غلط، هیچگاه شکست های حقارت بار آمریکا را نمی بیند، از موشک باران پایگاه عین الاسد تا سرنگونی پهپاد فوق پیشرفته آمریکایی به دلیل تجاوز به حریم هوایی ایران و از بازداشت حقارت آمیز سربازان آمریکایی در خلیج فارس تا مقابله با دزدی دریایی آمریکا در دریای عمان.
متاسفانه دولت قبل به این دیدگاه تمایل داشت و بر همین اساس وزیر خارجه دولت روحانی در اظهارنظری عجیب گفت «آمریکا تنها با یک بمب می تواند سیستم دفاعی ایران را نابود کند»! همچنین رئیس جمهور سابق در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت «نمی توان مقابل قدرت های بزرگ با شعارهای توخالی ایستاد»! و...
و اما در همین ستون چندین بار به این مسئله تاکید کردیم که آمریکا در مواجهه با کشورهای دیگر از 3 گزینه استفاده می کند؛ جنگ، تحریم و مذاکره.
به دلایل متعدد در حال حاضر سالهاست که گزینه نظامی علیه ایران از روی میز مقامات آمریکایی کنار رفته است. همچنین ابزار تحریم نیز به هدف موردنظر خود علیه ملت ایران دست پیدا نکرد، هرچند در سالهای گذشته، سوءمدیریت داخلی به کمک تحریم ها آمد و این دو همانند دو لبه قیچی، خسارت های هنگفتی به اقتصاد کشور و معیشت مردم تحمیل کرد.
و اما در شرایط فعلی، آمریکا تنها یک گزینه در مقابل ایران دارد و آن «مذاکره» است. حال آمریکا با کمک جریان غربگرا در داخل در پی آن است تا نیاز شدید خود به مذاکره با ایران را در قابل «امتیاز ویژه» به طرف ایرانی بفروشد.
اگر آمریکا در قالب اقدامات نظامی جرأت و جسارت حمله و تعرض به ایران را داشت، خیلی زودتر از اینها دست به کار می شد.
حالا و در شرایطی که ایران با دست پر برای مذاکرات هسته ای آماده شده است. افراطیون اصلاح طلب یکروز با ضریب دادن به اغتشاشات و آشوب در ایران، به طرف مقابل پالس می دهد و روز دیگر با کوچک بینی توان داخل و بزرگ بینی توان طرف مقابل...
** نقیب زاده: دولت یک گوشهای را باز کرده تا ملت از گرسنگی تلف نشود!
«احمد نقیب زاده» فعال اصلاح طلب که پیش از این مدعی شده بود که «باید برای کسب رضایت اروپا، برد موشک هایمان را کاهش دهیم»! در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «ما اصلا سیاست خارجی نداریم. ما درگیریهای داخلی داریم و گروههای ایدئولوژیک تلاش میکنند اهداف خود را بدون توجه به مسائل بینالمللی در داخل پیش ببرند... من برنامه یا سناریو یا نقشه راهی در سیاست خارجی ایران نمیبینم که بتوانم به شما درباره آن توضیح بدهم. آنچه میبینم صرفا واکنش است؛ مثال کسی که سر چهارراه ایستاده، عابران به او تنه میزنند و او در واکنش به این تنهها از خود پرخاش نشان میدهد... من که دارم میگویم مساله فقط انرژی هستهای نیست. شاید مهمترین مساله برای آنها مساله اسراییل باشد».
نقیب زاده در ادامه گفت: «برخی نظیر آقای روحانی عملگراتر هستند و براساس تجربه از رویکرد تعامل با جهان دفاع میکنند و برخی دیگر که دنیا و هیچ جا را ندیدهاند، میخواهند درهای مملکت را ببندند و بدون ارتباط با جهان بیرون زندگی کنند که این هم در دنیای امروز ممکن نیست... مردم در فقر زندگی میکنند و ناراضی هستند».
خبرنگار در ادامه گفت «دولت چندی قبل مدعی آزادسازی بخشی از منابع مالی بلوکه شده در خارج شد»؛ نقیب زاده در پاسخ گفت: «کدام آزادسازی پولها؟ اینکه یک گوشهای را باز میکنند تا ملت از گرسنگی تلف نشود، به حساب دستاورد میگذارند؟ خیلی جالب است واقعا. جامعه امروز ما در چه وضعیتی به سر میبرد و مردم در چه شرایطی هستند؟ اگر آنچه امروز ما میبینیم را دستاورد و موفقیت حساب میکنند که مبارکشان باشد».
جریان تحریف اینگونه القاء می کند که ایران دچار فقر و قحطی و بدبختی مفرط است و این به دلیل رویکرد انقلابی است و راه حل خروج از این وضعیت نیز امتیازدهی یکطرفه به آمریکا و برای مثال «به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل» است.
این در حالی است که اولا کشور عزیزمان ایران دچار قحطی و فلاکت و بدبختی نیست و وضع موجود اقتصادی و گلایه مندی مردم در حوزه معیشت نیز محصول و نتیجه روی کار بودن «دولت اصلاح طلبان» است؛ همان دولتی که آمریکا را «کدخدا» نامید و امضای وزیر خارجه آن کشور را نیز «تضمین» قلمداد کرد.
به این نکته توجه کنید، در روزهای گذشته نشست «شورای عالی فضایی»، با حدود 11 سال تاخیر برگزار شد. این یعنی در دولت روحانی حتی یک جلسه نیز در این خصوص برگزار نشده بود. تعطیلی بخش اعظم صنعت هسته ای را نیز کنار این موضوع بگذارید؛ در نهایت چه شد؟ آیا این روش در دولت قبل به لغو تحریم ها و آزادسازی کامل اموال بلوکه شده ایران و گشایش عظیم اقتصادی منجر شد!؟ پاسخ قطعا منفی است.
دولت قبل این رویکرد را پیش گرفت اما علیرغم بی اعتنایی به صنعت هسته ای و فضایی و... و اعتماد بلوجه به آمریکا و اروپا، در نهایت تحریم ها 2 برابر شده و وضعیت اضطراری از جانب آمریکا علیه ایران تمدید شده و ارزش پ. ل ملی نیز به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا کرد.
در روزهای گذشته «قاسم محبعلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته بود: «دیگر جداسازی برجام و یا مذاکرات هستهای با دیگر قضایای مورد اختلاف ممکن نیست... یکی از مسائل... سیاست اعلامی جمهوری اسلامی ایران در قبال موجودیت (رژیم) اسراییل و تشکیل جبهه مقاومت است. هر 5 قدرت بزرگ هستهای عضو دایم شورای امنیت و خصوصا امریکا و اروپا نسبت به موجودیت و امنیت اسراییل متعهد هستند».
آیا اگر بر فرض محال، ایران رژیم اسرائیل را به رسمیت شناخت، مشکل آمریکا با ایران حل می شود!؟ قطعا پاسخ منفی است؛ آمریکا در گام بعد به سراغ بهانه های جدید می رود. بهانه های آمریکا به عنوان دولتی سلطه گر و غارتگر به هیچ عنوان تمامی ندارد. راه حل در برآورده کردن بهانه های آمریکا نیست؛ بلکه راه حل اصلی در اقتدار، استقلال و اعتماد به توان عظیم و استعدادهای بزرگ جوانان عزیز کشورمان است.