سوءبرداشت فریبکارانه از مواضع زیرکانه وزیر خارجه! / خلأ قدرت در خاورمیانه و ایران / فریب ظاهرسازی را نخورید
روز سیاه بازار سرمایه چگونه رقم خورد؟ آغاز ماراتن سخت تشکیل دولت در بغداد، محاکمه روحانی و ظریف در بهارستان، ایران در تدارک وین، توجیه زشت برای آقازادگان خارج نشین، مصطفی الکاظمی شانس نخست نخست وزیری؟ تصویر بودجه 1401، فرمول افزایش 10 درصدی حقوق + یارانه، بازگشت حسن روحانی؟ بازیگران عراق پسا انتخابات، بدشانسی مقابل90 هزار صندلی خالی! و فرار آمریکا اضطرار سعودی از مواردی است که موضوع...
به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز چهارشنبه 21 مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که احتمال انتشار مذاکرات طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی بعد از حذف و اصلاح، بزرگترین موج خروج سهامداران خرد از بورس و ایران در تدارک وین در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
-->در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
*س_سوءبرداشت فریبکارانه از مواضع زیرکانه وزیر خارجه!_س*محمدحسین محترم طی یادداشتی در بخشی از یادداشت روز امروز روزنامه کیهان با عنوان سوءبرداشت فریبکارانه از مواضع زیرکانه وزیر خارجه! نوشت: مقامات و رسانههای بیگانه و بهویژه فارسیزبان با سوءبرداشت فریبکارانه و فضاسازیهای توهم گونه و تحلیلهای وارونه از مواضع وزیر خارجه کشورمان مبنی بر آزادسازی حداقل ده میلیارد دلار از داراییهای ایران، این سخنان را بهعنوان «شرط جمهوری اسلامی» برای برگشت به مذاکرات القا و در خط خبرهای متناقضی از یکسو ادعا کردند ایران با این شرط از مواضع خود عقبنشینی کرده و از سوی دیگر ادعا کردند ایران با این شرط موجب پیچیدهتر شدن گره کور مذاکرات وین شده است! در این خصوص اولا این ادعاهای وارونه واکنشی شتابزده و از روی استیصال به سکوت زیرکانه وزیر خارجه کشورمان درپاسخ به درخواستهای مکرر وزیر خارجه آمریکا برای تماس و ملاقات با وی و همچنین عدم پاسخ به درخواست اروپاییها برای برگزاری زودهنگام نشست برجام در حاشیه سازمان ملل است. ثانیا با توجه به تلاش و اصرار آمریکاییها در سازمان ملل برای باز کردن کانالهایی با وزیر خارجه کشورمان، وی به پیامآورهای آمریکایی گفته است «اگر آمریکاییها نیت واقعی دارند، بخشی از اموال ما مثلا 10 میلیارد دلار را آزاد کنند». در حقیقت وزیر خارجه با زیرکی دیپلماتیک به آمریکاییها پیام داده که از حالا به بعد شرط و هزینه بلیت دیدار با وزیر خارجهای در طراز جمهوری اسلامی برای آمریکا، پرداخت حداقل ده میلیارد دلار است، آنهم برای نشان دادن صداقتشان، نه مطالبهای که برای آنها ما به ازایی داشته باشد! ثالثا تلاش دارند با تحتالشعاع قرار دادن آشکار شدن نتایج «سیاست گره نزدن اقتصاد کشور به برجام» و «مذاکرات نتیجه محور» با «صبر هوشمندانه»، خبیثانه در مواضعی ضد و نقیض ایران را هم مشتاق مذاکرات و هم مانع مذاکرات نشان دهند و در موضع انفعال القا، و اصرار و نیاز، فریبکاریهای خود را پنهان کنند.
رابعا اگر جمهوری اسلامی عقبنشینی کرده که باید باعث تسهیل مذاکرات شود و غربیها باید از آن استقبال کنند! و پیچیده شدن مذاکرات دیگر معنی نخواهد داشت. خامسا مطرح شدن آزادسازی 10 میلیارد دلار که مبلغ ناچیزی برای یک کشور است، نه شرط احیای برجام، بلکه پیششرط و محکی برای سنجش صداقت آمریکا و سنجش تفاوت ادعاهای بایدن با ترامپ است. شرط ثابت و لایتغیر جمهوری اسلامی برای احیای برجام همان سیاست رهبر معظم انقلاب درخصوص برداشتن همه تحریمها و آزادی همه منابع مالی ایران با تضمین دادن بایدن است که همه مسئولان کشور نیز بر درستی این سیاست ایمان دارند و دولت سیزدهم هم این سیاست را بهعنوان موضع رسمی خود اعلام کرده تا جایی که وزیر امور خارجه کشورمان تأکید کرده است «آمریکا باید بداند همه بده بستانها همان یکبار در مذاکرات برجام انجام شد و توافق جدیدی در وین نخواهیم داشت و ایران فقط به دنبال تضمین عمل آمریکا به تعهداتش است». سادسا با فریبکاری آمریکا گره کور برجام آنقدر پیچیده شده که جز با صداقت بایدن و سنجش آن نمیتوان برای باز کردن گره مذاکرات تلاش کرد و این ادعاها نشان میدهد تنها امیدشان تحریک افکار عمومی داخلی و دنبال کردن همان سیاست فشار از پایین و القای نیاز مردم ایران به برجام برای کاهش فشارهای غربی است تا شاید بتوانند از جمهوری اسلامی باجخواهی کنند! سابعا تلاشی برای تحتالشعاع قرار دادن تصمیم درست ایران مبنی بر تنزل جایگاه و مدیریت برجام از سطح حاکمیت و رئیسجمهور و حتی وزارت خارجه به یک «بخش و تیم خاص در معاونت سیاسی وزارت خارجه»، متناسب با «قد و قواره برجام» است! ثامنا وزیر خارجه کشورمان با کیاست و زیرکی کامل به دنیا و دیگر طرفهای برجامی پیام داد وقتی آمریکاییها حاضر نیستند 10 میلیارد دلار پول متعلق به ملت ایران را آزاد کنند، این چه توقعی است که ایران بدون رفع تحریمها به برجام برگردد؟!
5- نباید فراموش کرد یکی از علل «سیاست صبر هوشمندانه» تکمیل رایزنیها برای گسترش و احیای زنجیره مبادلات اقتصادی و مراودات سیاسی در منطقه و همسایگان و بهویژه در حوزه مقاومت بهعنوان پشتوانهای مطمئن برای «راهبرد گره نزدن اقتصاد کشور به برجام» و «گفتوگوهای نتیجه محور» است که از دمشق و نشست بغداد و اجلاس شانگهای شروع شد و بعد از سازمان ملل و گفت وگوهای وزیر خارجه ارمنستان در تهران، وزیر خارجه کشورمان در مسکو و بیروت «حامل پیامهایی اقتصادی و سیاسی» نیز بود.
*س_فریب ظاهرسازی را نخورید_س*روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان فریب ظاهرسازی را نخورید نوشت: مولوی حبیبالله حسام، رئیس علمای اهل سنت افغانستان، در یک مصاحبه نسبتا تفصیلی به تشریح ماهیت گروه تروریستی طالبان پرداخته و نکات مهم و تکاندهندهای درباره سیر تحول فکری و عملی این گروه گفته است.
ازجمله نکات مهمی که رئیس علمای اهل سنت افغانستان گفته اینست که طالبان با امضاء یک پیمان 400 صفحهای با آمریکا متعهد شد تمام برنامههای سازمان «سیا» در منطقه را به اجرا درآورد و در عوض، آمریکا به این گروه اجازه بدهد در افغانستان حکومت کند. وی گفت به دلیل محرمانه بودن محتوای این پیمان، فقط 4 صفحه از آن منتشر شد و 396 صفحه دیگر همچنان محرمانه مانده است. براساس مفاد این پیمان فوق محرمانه، آمریکا از طریق «ناتو» به طالبان سلاح میدهد و نیازهای نظامی و سایر مایحتاج را تامین میکند تا بتواند اهداف آمریکا در کشورهای همجوار افغانستان را محقق سازد.
درباره تحول فکری و عملیاتی طالبان، رئیس علمای اهل سنت افغانستان در این مصاحبه گفت برای اینکه این گروه بتواند به تعهدات خود عمل کند، به یک گروه تکفیری تروریستی تبدیل شد و در عمل نیز تمام مسلمانانی را که حاضر نشوند به فرمان آنها گردن نهند، تکفیر میکنند و خونشان را میریزند. در این زمینه، فرقی میان شیعه و سنی برای آنها وجود ندارد و این حکم را درباره تمام پیروان مذاهب اسلامی جاری و عملی میکنند کمااینکه در پنجشیر چنین کردند و بسیاری از مسلمانان اهل سنت را بدون اینکه در جنگ شرکت کرده باشند به خاک و خون کشیدند و اموالشان را نیز غارت کردند.
مولوی حبیبالله حسام، با علم و اطلاع از ماهیت تکفیری تروریستی طالبان، علیه این گروه اعلام جهاد کرد و این نکته را هم مورد تاکید قرار داد که هرکس با این گروه وارد جهاد شود و در این پیکار کشته شود، شهید محسوب خواهد شد. خود مولوی حسام نیز تاکنون سه بار توسط طالبان ترور شده و از ناحیه یک چشم و یک گوش معلول است.
این اطلاعات بسیار مهم که از داخل افغانستان و توسط یکی از سرشناسترین چهرههای دینی و سیاسی اهل سنت این کشور افشا شده، برای هیچکس جای کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که طالبان یک گروه وابسته، تکفیری و تروریستی است و در یک تبانی پیچیده و خطرناک با آمریکا حکومت افغانستان را در دست گرفته تا نقشهها و طرحهای مورد نظر آمریکا در منطقه را پیاده کند.
این واقعیت، سیاست ناشیانه تطهیر طالبان را زیر سوال میبرد و ایجاب میکند درباره نوع برخورد با این گروه تجدیدنظر اساسی صورت گیرد. آنچه در طول دو ماه گذشته عملا از رفتار طالبان دیده شده نیز سخنان رئیس علمای اهل سنت افغانستان را تایید میکند. جنایت هولناک پنجشیر، کوچاندن اجباری شیعیان هزاره و آواره ساختن دهها هزار خانواده در بیابانها و کوهها، کشتار مردم اعم از شیعه و سنی به بهانههای مختلف، ایجاد محدودیتهای تحصیلی، اجتماعی و سیاسی برای عموم مردم، تشکیل دولت کاملا انحصاری قوم پشتون و حذف فقه جعفری از قانون اساسی، ازجمله اقداماتی هستند که ماهیت خطرناک گروه تکفیری تروریستی طالبان را کاملا نشان میدهند.
حمله تروریستی به نمازگزاران جمعه مسجد قندوز را نباید کار انحصاری داعش دانست. طالبان و داعش در کشتار شیعیان تقسیم کار کردهاند و مشترکا مرتکب این جنایت میشوند تا افغانستان را برای شیعیان ناامن کنند. طالبان، با ظاهرسازی تلاش میکند چهره واقعی تکفیری تروریستی خود را پنهان کند. ما نباید فریب این ظاهرسازیها را بخوریم. اگر هوشیاری به خرج ندهیم، در آینده نزدیک خود را در باتلاقی گرفتار خواهیم دید که بیرون آمدن از آن کار آسانی نخواهد بود.
*س_خلأ قدرت در خاورمیانه و ایران_س*عبدالرضا غفرانی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه اعتماد با عنوان خلأ در خاورمیانه و ایران نوشت: مقاله «مایکل هرشت» خبرنگار جنجالی فارین پالیسی تحت عنوان «ایران درصدد پر کردن خلأ قدرت در خاورمیانه» بیش از آنکه یک تحلیل و نظر واقعی باشد میتواند تنشآفرین باشد ضمن اینکه با واقعیات فعلی منطقه فاصله دارد:
اولا ایران چه در گذشته و چه در حال حاضر به دلیل خصوصیات ژئوپولیتیک و البته استراتژیک همیشه مهمترین بازیگر منطقه بوده است. لذا سایرین هرگز در تحولاتی که در این منطقه حساس صورت گرفته است نتوانستهاند در معادلات منطقه، ایران را به حاشیه برانند یا بهحساب نیاورند و به قول معروف به بازی نگیرند. هر وقت هم که برای حل هر مسالهای چه در گذشته و چه حال از کنار ایران گذشتهاند نتیجه نداده است. لذا ایران اتمی یا غیر اتمی هیچ تاثیری در موقیعت راهبردی و قدرت ما علیرغم مشکلاتی که برای کشور ما به وجود میآورند نخواهد داشت. کما اینکه فشارهایی که بر ما وارد آوردهاند به اذعان آقای «هرشت» و خیلی از همفکران او آن تاثیری که مورد انتظار بوده نداشته است هر چند این فشارها مشکلات زیادی از نظر سیاسی، اقتصادی برای ما به وجود آورده است. آقای هرشت این واقعیت را در نظر نگرفته و لذا قدرت ایران را کاملا به داشتن سلاح اتمی پیوند داده است که این درست نیست و ایران همچنان از موقعیت ژئوپولیتیک و استراتژیک خود برخوردار است.
دوم اینکه آقای هرشت میگوید امریکا تحت فشار است و سرانجام ناچار خواهد شد تحریمها را لغو کند. این نظر صحیح نیست. کاملا درست است که دولت ایالات متحده در مورد ایران تحت فشار است. ولی این فشار به خاطر نفوذ و لابی سناتورهای قدرتمند جمهوریخواه (و البته اسراییل) در سیاست خارجی ایالات متحده به خصوص در مورد ایران است.
حتی جناح راست دموکراتها علاقهای به دادن امتیاز به ایران مانند لغو تحریمها بدون ممانعت ایران از تداوم برنامه هستهای ندارند. اگر هم این گروه فعلا مخالفتی نمیکنند صرفا به دلیل همحزبی بودن است به خصوص که انتخابات کنگره در راه است و لذا «بایدن» و بهطور کلی دولت امریکا باید ملاحظات حزبی را حفظ و با احتیاط در مورد ایران عمل کنند. سوم اینکه اروپا موضعی در مورد ایران داشته است که با رفتن خانم «آنگلا مرکل» از صحنه سیاسی تغییری اساسی نخواهد داشت و فقط ممکن است در روش و خطمشیهای آلمان تغییر یا به تعبیری تعدیل صورت گیرد. به علاوه در این میان فرانسه بیکار نخواهد نشست. همین چند هفته پیش وزیر خارجه فرانسه آقای «لودریان» اعلام کرد که، «ایران اگر فکر میکند با به تعویق انداختن مذاکرات احیای برجام، میتواند زمان را به نفع خود تغییر دهد یک اشتباه است.» چهارم اینکه آقای هرشت صحبت از خلأ در خاورمیانه میکند، معلوم نیست منظور این نویسنده امریکایی کدام خلأ است؟ اکنون همه دنیا شاهد است که قدرتهای بزرگ از سوریه تا خلیجفارس و افغانستان و از شمال آفریقا تا آسیای میانه حضور دارند. منظور او از اینکه میخواهد خلأ موجود در خاورمیانه را پر کند نظر بیاساس و نسنجیدهای است. او با ابراز چنین نظراتی فقط میخواهد اوضاع را بحرانیتر و نگرانی کشورهای این منطقه را بیشتر کند. بهطور کلی این مقاله آقای «هرشت» و اینگونه تحلیلها که ظاهرا به نفع ما یا طرفداری از ما است نه تنها راهحلی را ارایه نمیکند، بلکه موجب وحشت بیشتر در جهان عرب و نیز غرب از ایران خواهد شد و میتوان گفت اینگونه نظرات و تحلیلها آن هم در نشریهای مانند «فارین پالیسی»، زمینهساز فشار بیشتر علیه ایران خواهد شد و احتمالا هدف این نویسنده هم همین بوده است. ولی او باید بداند بیتردید تصمیمسازان ما در ایران فریب اینگونه نظرات که ظاهرا به نفع ما میباشد نخواهند خورد و سیاست متین و متوازن خود را درپیش خواهند گرفت. خوشبختانه خصوصیات ژئوپولیتیکی ایران هم پشتوانهای دایمی برای دیپلماسی ما خواهد بود و به علاوه تاکنون مقامات نظامی ما گفتهاند ما هرگز شروعکننده هیچ جنگی نخواهیم بود ولی در صورت لزوم از منافع خود دفاع خواهیم کرد. این را باید آن قدر مورد تاکید و عمل قرار دهیم که در افکار عمومی بینالمللی به یک «باور» درآید.