شیرین ابوعاقله منتظر نمیشد از دوحه با او تماس بگیرند
خبرنگار شبکه الجزیره در نشست بررسی ابعاد شهادت شیرین ابوعاقله گفت: او هیچ وقت منتظر نمیماند تماسی از دوحه با او گرفته شود که بگوید شما برای پوشش میدانی به جایی برو؛ همیشه خودش در صحنه بود.
خبرنگار شبکه الجزیره در نشست بررسی ابعاد شهادت شیرین ابوعاقله گفت: او هیچ وقت منتظر نمیماند تماسی از دوحه با او گرفته شود که بگوید شما برای پوشش میدانی به جایی برو؛ همیشه خودش در صحنه بود.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه _ فاطمه ترکاشوند: شهادت شیرین ابوعاقله، ابعادی فراتر از نمونههای مشابه پیدا کرده است. هرچند اسرائیل از سال 2000 به بعد اقدام به قتل بیش از 50 خبرنگار کرده اما حالا جامعه جهانی بیش از پیش بر رفتار رژیم صهیونیستی با رسانهها و خبرنگاران تمرکز کرده است.
در ادامه پرونده مشترک «شهادت شیرین» در سرویس بینالملل با سرویس رسانه خبرگزاری مهر، در نشستی با حضور مرضیه هاشمی، خبرنگار پرستیوی و نورالدین الدُغیر، خبرنگار شبکه الجزیره در تهران به بررسی ابعاد شهادت خانم ابوعاقله پرداختیم.
مشروح این نشست را در ادامه میخوانید.
* خانم شیرین ابوعاقله از چه زمانی وارد الجزیره شد و علت اهتمام ایشان در میادینی که به نظر خطرناک میرسند، چیست؟
الدغیر: خانم ابوعاقله جزو اولین خبرنگارانی است که به شبکه الجزیره ملحق شد یا دقیقتر بگویم در واقع دومین نفری است که بعد از مدیر اول شبکه به آن پیوسته است. حتی تصویری از سوی خود الجزیره منتشر شده که خانم ابوعاقله را در همان روز اولی که به عنوان خبرنگار در الجزیره استخدام شد، نشان میدهد. البته خانم ابوعاقله در آن زمان، یک تازهوارد در حوزه خبر محسوب نمیشد بلکه در خبرگزاریهای فلسطینی کار میکرد و همه تحرکات مربوط به فلسطین و اسرائیل را زیر نظر داشت. مخصوصاً در همان دهه 90 میلادی که مسئله فلسطین پس از انتفاضه اول و مذاکرات اسلو، خیلی شعلهور شده بود.
بنابراین میشود گفت که اصلیترین مسئله برای شخص خود خانم ابوعاقله، همیشه مسئله فلسطین بوده چون خودش فلسطینی است و در قدس متولد شده و در زمینه خبر هم همواره مسئله او فلسطین بوده است. زمانی که درباره فلسطین صحبت میکنیم خانم ابوعاقله را نباید فقط به عنوان خبرنگار آن مطرح کرد. درست است که کارش خبرنگاری بود اما نباید فراموش کنیم که خودش فلسطینی است و سرزمینش را در اشغال میبیند. به همین خاطر برنامه او همیشه پوشش دادن مسئله فلسطین بوده است.
به علاوه، خانم ابوعاقله تمام رخدادهایی را که در سرزمین فلسطین اتفاق میافتاد از زمانی که به الجزیره ملحق شد، پوشش میداد. انتفاضه دوم در سال 2000 و جنگ غزه اول و دوم که از 2008 به بعد ادامه داشتند و تمام شورشهایی که نیروهای اشغالگر در فلسطین انجام میدادند، او همیشه سر صحنه بود و در همه حملاتی به یکی از اردوگاههای فلسطینی یا کرانه باختری صورت میگرفت، ایشان حاضر بود. به همین خاطر خیلیها بعد از شهادت ایشان به دست اسرائیلیها تلاش کردند که این اتفاق را منحرف کنند به سمت دیانت شیرین ابوعاقله.
درحالی که خود من که همکار او بودم هیچ وقت متوجه نشدم که ایشان مسیحی بود بلکه همیشه با نگاه انسانی به هم نگاه میکردیم و در الجزیره هم هیچ وقت این صحبت نشد که این خانم مسیحی است یا مسلمان است یا هر دینی. موضوع اصلی، فلسطین بود. خیلیها تلاش کردند موضوع را به این سمت منحرف کنند اما این انحراف، صددرصد به دست عوامل خارجی دارد واقع میشود و چه بسا به دست عوامل اسرائیلی باشد. اما مردم دنیا و فلسطین به این موضوع توجه نکردند و نگاهشان این بود که ایشان یک خانم در عرصه خبر بود که برای پوشش رخدادهایی به جنین رفت که قرار بود آن روز اتفاق بیفتند. ایشان حتی از اولین ساعات صبح آن روز به سمت آن اردوگاه حرکت کرد و آخرین نامهای که به بچههای الجزیره رسید این بود که «من در حال حرکت به سمت اردوگاه جنین هستم و فعلاً معلوم نیست وضعیت چطور است. به محض رسیدن اولین خبر را برای شما مخابره خواهم کرد». اما اولین خبر این شد که ایشان به شهادت رسید.
* مأموریتهای خطرناک دیگری را هم تجربه کرده بودند؟
الدغیر: در فلسطین همواره درگیری در تمام مناطق بین نیروهای اشغالگر و فلسطینیها وجود دارد و هیچ وقت خبرنگاری در فلسطین خالی از خطر نیست. فلسطین همیشه منطقهای پرخطر بوده است به همین خاطر ما همیشه میگوئیم از دورانی که خانم ابوعاقله به الجزیره ملحق شد، همیشه در خطر و سر صحنه حاضر بوده است.
اما ما میدانیم که خبرنگارها هیچ وقت دنبال این که خبر بشوند نیستند بلکه همیشه دنبال این هستند که خبر را منتقل کنند. ولی گاهی تصادفاً این اتفاق میافتد به جای این که شما خبر را منتقل کنید، خودتان تبدیل به خبر میشوید.
همه خبرنگاران این را میدانند که در صحنههای پرخطر باید سعی کنند ریسکشان پایین باشد و در وضعیت خطر قرار نگیرند. خانم ابوعاقله هم به عنوان یک خبرنگار حرفهای که همه این دورهها را گذرانده، و خبرنگاری در جنگ و منطقه پرتنش را تجربه کرده میداند که کجا باید قرار بگیرد. مشکل این جاست که خود اسرائیلیها نمیدانستند کجا باید بایستند. آنها جایی قرار گرفتهاند که نباید باشند که همان وجودشان در سرزمینی است که مال فلسطینیهاست. خانم ابوعاقله در جای درستی قرار داشت.
* طبق آمارها، بیش از 50 خبرنگار به دست اسرائیل کشته یا ترور شدهاند. تفاوت شهادت خانم ابوعاقله با سایر خبرنگاران شهید چیست و آیا شهادت ایشان میتواند تبدیل به نقطه عطفی در رابطه میان رژیم صهیونیستی با رسانهها بشود؟
هاشمی: از سال 2000 حدود 55 خبرنگار به دست اسرائیل شهید شدهاند اما فرق شهادت شیرین با بقیه این است که ایشان، خانمی بود که تصویرش هر روز از شبکه الجزیره پخش میشد و هم رسانهاش مشهور بود و هم خود او. به علاوه دوربین بلافاصله صحنه شهادت او را گرفته و پخش کرده است. الان ده روز از این اتفاق گذشته و خیلی این اتفاق سروصدا کرده است که به خاطر همین نکاتی است که مطرح کردم. البته اگر همین الان هم نگاه کنیم به نسبت روزهای اول، موضوع در بسیاری از شبکههای جهان خیلی کمرنگتر شده است. بعد از آن وقتی اینها به تشییعکنندگان پیکر او حمله کردند، به نوعی پیغام فرستادند که ما هر کاری بخواهیم انجام میدهیم و هیچ کسی حق ندارد دخالت کند و کاش میتوانستم بگویم الان قضیه فرق کرده و به خاطر قتل این خبرنگار مسیر عوض خواهد شد اما من این طور فکر نمیکنم.
حتی خود رژیم تلآویو میگوید که دیگر علت قتل را جستوجو نمیکند و متأسفانه این اتفاق برای این خبرنگار پیش آمد. در این ماجرا نه تنها اسرائیل مجرم است بلکه کشورهای غربی و رژیمهای عربی که از آن حمایت میکنند، پول میدهد یا با حق وتو از آن پشتیبانی میکنند، دست همهشان در این قضیه خونآلود است. نه تنها در قضیه شیرین بلکه در کل قضیه فلسطین. ما خبرنگاران وظیفه داریم هر کاری میتوانیم برای این موضوع بکنیم و اجازه ندهیم فراموش شود و سعی کنیم این صدا و این تصاویر قطع نشود. البته جبهه مقابل تلاش میکند که روایت را یا منحرف و یا کمرنگ کند. وظیفه سنگینی داریم اما انشاالله موفق خواهیم شد.
* گزارش روزنامه نیویورکتایمز به علت تلاش این رسانه برای کتمان حقیقت صحنه ترور و عملان آن، واکنشهای منفی زیادی برانگیخت. چنین تلاشی در میان رسانههای جریان اصلی به وضوح دیده میشود. شبکه الجزیره چقدر برای فراگیر کردن روایت فلسطینی تلاش کرده و اقداماتش چه بوده است؟
الدغیر: همان طور که مستحضرید الجزیره از همان روز اول اعلام کرد که خانم ابوعاقله به دست نیروهای اشغالگر به شهادت رسیده و حتی با عباراتی مثل «جرم و جنایت فجیع» از آن یاد کرد ولی رسانههای غربی هیچ وقت در وهله اول روایت مقابل را گزارش نمیکنند بلکه میگویند صبر کنیم تا آن چیزی که خودمان میخواهیم بشود. صبر میکنند تا دلایل و اسناد بهشان ارائه شود تا قانع شوند که آن اتفاقی که در صحنه برای خانم ابوعاقله افتاده، مشخص شود. به همین خاطر رسانههای غربی در اول تقریباً همان روایت اسرائیلی را بازتاب دادند که یک روایت مبهم بود یعنی اسرائیلیها اصلاً قبول نکردند حتی برعکس گفتند آن گلولهای که خانم ابوعاقله با آن مورد اصابت قرار گرفته، از سوی فلسطینیها شلیک شده است. بعد گفتند باید تحقیق کنیم این گلوله از کدام سمت آمده است. اما کلاً این مسیر به قهقرا رفت و الان خودشان اذعان کردهاند که ترور توسط آنها انجام شده است.
الدغیر: رسانههای غربی در اول تقریباً همان روایت اسرائیلی را بازتاب دادند که یک روایت مبهم بود یعنی اسرائیلیها اصلاً قبول نکردند حتی برعکس گفتند آن گلولهای که خانم ابوعاقله با آن مورد اصابت قرار گرفته، از سوی فلسطینیها شلیک شده است. بعد گفتند باید تحقیق کنیم این گلوله از کدام سمت آمده است. اما کلاً این مسیر به قهقرا رفت و الان خودشان اذعان کردهاند که ترور توسط آنها انجام شده است.
شبکه الجزیره هم تمام ویدئوهایی که از آن صحنه وجود داشته را منتشر کرده که همه نشان میدهد از صبح هیچگونه تبادل آتش و درگیری مستقیم در آن منطقه وجود نداشته و گلوله از سمت یک ماشین اسرائیلی شلیک شده است. رسانههای غربی هم هر روز دیدگاهشان را متناسب با روایت اسرائیلی یواش یواش دارند عوض میکنند. البته تا حد محکوم کردن اسرائیل پیش نمیروند اما حداقل میگویند که لازم است یک تحقیقاتی انجام شود.
این را نباید فراموش کرد که این مسیر که الان در رسانهها و خصوصاً رسانههای غربی باز شده به خاطر تلاشهای الجزیره و سازمانهای خبرنگاری در دنیاست که تلاش کردند این موضوع به همین سادگی و سرعت از یاد نرود. این اسرائیلی است که توانست کل غزه را بمباران کند و به کرانه باختری و حتی لبنان حمله کند اما هیچ عکسالعمل بینالمللی وجود نداشته باشد به خاطر این که یک ساپورت خارجی برای این رژیم وجود دارد.
بنابراین ما توقع نداریم به این نتیجه برسیم که اسرائیل محکوم شود اما حداقل به نتیجه برسیم که این رژیم نه تنها مردم فلسطین را هدف قرار میدهد بلکه حتی خبرنگاران و افراد غیر مسلح را هم میکشند. لذا شاهد تلاشهای الجزیره و سازمانهای خبری بودهایم تا حدی که نماینده کنگره آمریکا علیه اقدام اسرائیل صحبت میکند و برخی دنبال صدور بیانیه در کنگره هستند تا اسرائیل را مجبور کنند که به سمت بررسی و تحقیقات برود. بیانیهای هم از سمت سازمان ملل صادر شد که به لزوم تحقیقات اشاره میکرد. کشورهای مهم دنیا مثل چین و روسیه و اتحادیه اروپا هم صحبت کردند. این حرکتی که دارد انجام میشود شاید به نتیجهای نرسد اما لااقل جرقهای را روشن میکند و شاید کمک کند که دیگر خبرنگاری در آن سرزمین شهید نشود. به نظر من، تلاشها در جریان است و حتی هم خود امیر قطر و هم وزرا به هر کشوری سفر کردهاند، این مسئله را پیگیری کردهاند. در ایران هم خود آقای رئیسی و آقای امیرعبدالهیان و وزارت خارجه در این رابطه موضع گرفتهاند. همین موضعگیریها شاید به نتیجه نرسد و اسرائیل به دادگاههای جهانی کشیده نشود اما حداقل از دیدگاه سازمانها، مردم و رسانهها به عنوان یک رژیم تروریست محکوم میشود. به نظر من این یک شهادتی است که تأثیر خواهد داشت.
* باتوجه به این که اشغالگران هم خبرنگاران را میکشند و هم در عین حال پیش چشم دوربینها ابایی از حمله کردن به تشییعکنندگان پیکر خبرنگار شهید ندارند، به نظر شما اسرائیل در مجموع از رسانهها میترسد که خبرنگاران را میکشد یا هراسی ندارد که خشونتش را پیش چشم آنها به نمایش بگذارد؟
هاشمی: اول برگردم به همان سوال قبلی تا نکتهای را مطرح کنم. وقتی ما در قضیه قتل شیرین چند شاهد داشتهایم چرا رسانههای غربی و دولتهای غربی بعد از آن باز هم مشکوک بودند؟ وقتی در دوربین مشخص است که تیر خورده و یک خانم هم دیده و شهادت داده اما متأسفانه دیدیم وقتی این قضیه پیش آمد نیویورک تایمز و جاهای دیگر مطرح میکردند. چرا مشکوک بودند؟ خود این مسئله بسیار عجیب است؟ اگر این اتفاق با این همه شاهد عینی در جای دیگری میافتاد آنها همین برخورد را میکردند؟ آیا یک خبرنگار فلسطینی، کمتر از جاهای دیگر باید مهم باشد؟ اگر آن خبرنگار مال کشور دیگری بود و میگفت من خودم دیدهام که این اتفاق افتاده، و چند نفر هم این را گفتهاند، دیگر چرا آنها باز هم مشکوک بودند؟ به عنوان یک خبرنگار برایم این مسئله خیلی سنگین است.
* کاملاً درست است در وضعیتهای مشابه، گزارش خبرنگار بلافاصله پذیرفته میشود اما در این اتفاق رسانهها و دولتهای غربی تعلل کردند
هاشمی: الان اگر این موضوع برای یک خبرنگار اکراینی اتفاق میافتاد و میگفت من دیده ام که نیروهای روسی شلیک کردهاند، اینها باز میپرسیدند که راست میگویی؟! و ما شک داریم.
نکته دیگر این که رژیم غاصب میداند هیچ اتفاقی از سوی دولتها و سازمانهای بینالمللی نمیافتد اما اگر برگردیم به تجربه رژیم آپارتاید افریقای جنوبی، خواهیم دانست که بالاخره فشار مردم تأثیرگذار است و صدای مردم وقتی به اوج میرسد بالخره تاثیرش را میگذارد. اینها دارند سعی میکنند فشار را بر مردم فلسطین ادامه دهند و این حس استرس و بیامنیتی همیشگی باشد. از طرفی تلاش میکنند چهره مثبتی از خود به دنیا نشان دهند. اگر دقت کنیم حرکتهایی مثل BDS دارند در جهان سرعت پیدا میکنند و همین استفاده از شبکههای اجتماعی که رواج پیدا کرده خیلی مهم است.
ما دیدیم که جنگ غزه که پیش از رایج شدن شبکههای اجتماعی بود، واقعاً با حالا فرق میکرد چون الان مردم بلافاصله ویدئو را آپلود میکنند یا اینستاگرام، پخش زنده میگذارند و این مسئله مهمی است. درست است طول میکشد چون متأسفانه دولتهای مختلف و دولتهای غربی همسو با هدف آن رژیم هستند اما نمیتوانیم اهمیت مردم دنیا را نادیده بگیریم به همین خاطر است که ما وظیفه بزرگی داریم که چهره واقعی اتفاقاتی که در فلسطین میافتد را نشان دهیم تا مردم دنیا آگاه شوند.
الدغیر: خبرنگاران همیشه برای رژیمهای غیرقانونی، دشمن محسوب میشوند. این یک واقعیت است. یعنی هر جایی که احساس میکنید خبر منتقل نمیشود، مطمئن باشید که این جا یک وضعیتی هست که آن سیستم ایجاد کرده تا آن خبر منتقل نشود. شاید به خاطر آن حمایتهایی که از طرف خیلی کشورها وجود دارد، هراسی ندارد و بدون توجه به هشدارهای سازمانهای جهانی کار خودش را انجام میدهد اما باز هم وجود یک خبرنگار حرفهای در سرزمینهای اشغالی، یک تهدید برای اسرائیل محسوب میشود. نه به این خاطر که این خبر را به سازمانها منتقل میکند. همان طور که خانم هاشمی گفتند اصلاً مسئله درباره دولتها و سازمانهای جهانی نیست. مسئله مردم است. یعنی زمانی که یک خبرنگار واقعیت را آن طور که هست به خارج منتقل میکند، مانع از آن حالت فراموشی میشود که اسرائیل تلاش میکند ایجادش کند و بگوید این یک پروندهای است که بسته شده است.
الدغیر: خبرنگاران همیشه برای رژیمهای غیرقانونی، دشمن محسوب میشوند. این یک واقعیت است. یعنی هر جایی که احساس میکنید خبر منتقل نمیشود، مطمئن باشید که این جا یک وضعیتی هست که آن سیستم ایجاد کرده تا آن خبر منتقل نشود. شاید به خاطر آن حمایتهایی که از طرف خیلی کشورها وجود دارد، هراسی ندارد و بدون توجه به هشدارهای سازمانهای جهانی کار خودش را انجام میدهد اما باز هم وجود یک خبرنگار حرفهای در سرزمینهای اشغالی، یک تهدید برای اسرائیل محسوب میشود.
یادمان هست زمانی که دونالد ترامپ آمد و پایتخت اسرائیل را اعلام کرد، یک تلاش سیاسی از طرف ایالات متحده آمریکا اتخاذ شده بود اما تا چه حد موفق شدند که این ماجرا را به واقعیت تبدیل کنند؟ تا الان که هیچ خبری نبوده است. اما حالا با فعالیت رسانههای آزاد جهان، مردم متوجه شدهاند که فلسطین مسئله فلسطینیهاست و مال آنهاست. برای همین است که اسرائیل دارد تلاش میکند شهادت خانم شیرین ابوعاقله را به محاق ببرد چون میداند مردم متوجه میشوند که وقتی تو به یک خبرنگار شلیک میکنی یعنی نمیخواهی آن خبر منتقل شود و این تهدیدی است که به واقعیت تبدیل شده. واقعیت این است که خانم ابوعاقله شهید شده و این تهدیدی است برای خبرنگاران. میخواهند بگویند شما در جایی که ما هستیم نباشید. نباشید که خبرهای بزرگ را به خارج از مرزهای سرزمین اشغالی منتقل کنید. اما حالا این تهدید به خود اسرائیلیها برگشته است.
اما برای خبرنگاران مخصوصاً آنهایی که در فلسطین هستند، مخصوصاً آنهایی که خودشان فلسطینی هستند، دیگر مسئله فلسطین، مسئله کار نیست بلکه مسئله خود او و مربوط به هویتش است. شاید برای او مثل یک سلاح است که با آن مقاومت میکند و در برابر اسرائیلیها میجنگد. برای همین است که هر قدر اسرائیل تلاش میکند، این صدا را خاموش کند ولی بعید میدانم که خبرنگاران فلسطینی بگذارند این صدا خاموش شود و همهشان مثل خانم شیرین ابوعاقله در ساحت نقل خبر حضور دارند تا این که یا خبرها را به مردم منتقل کنند یا خودشان تبدیل به خبر شوند و در صحنه خبر به شهادت برسند. این یک رسالت مهم برای خبرنگاران فلسطینی است.
* این هراسافکنی تاکنون چقدر مؤثر بوده است؟ آیا خبرنگاران عقب کشیدهاند؟
هاشمی: فکر نمیکنم عقب بکشند. آقای الدغیر گفتند این خبرنگاران نه تنها خبرنگار هستند بلکه فلسطینی هم هستند چون که این موضوع مربوط به سرزمینشان و زندگی خودشان و خانوادهشان است. آنها نمیتوانند. ما دیدهایم هر وقت که مردم هر سرزمینی، طرف حق را گرفتند عقبنشینی نخواهند کرد. فرقی نمیکند راجع به افغانستان علیه شوروی یا آمریکا صحبت کنیم یا ویتنام علیه آمریکا یا جاهای دیگر. فلسطین هم همین طور است. تنها تفاوتش این است که این اشغالگری را تنها در مورد فلسطین دیدیم و مسائلی مثل موافقتنامه بالفور تنها در مورد فلسطین اتفاق افتاده است و این مداخله و محکوم بودن همه کشورهای غربی در مسئله تشکیل اسرائیل که واقعاً خیلی عجیب است. هم درست شدن این رژیم و هم حمایت از آن در این حد! هر اتفاقی پیش میآید و کشوری بخواهد قطعنامهای را علیه اسرائیل مطرح کند، یا آمریکا یا انگلیس وتو میکنند. این بیعدالتی در دنیا در رابطه با فلسطین داد میزند و من حتی یک ذره هم فکر نمیکنم که خبرنگاران و مردم فلسطین عقبنشینی کنند و یک روزی پیروز خواهد شد.
* انفعال نهادهای بینالمللی تا کجا ادامه خواهد داشت؟ تلاشهای خبرنگاران در قبال محکوم کردن اسرائیل نتیجهبخش خواهد بود؟
الدغیر: نهادهای بینالمللی باید زیر فشار قرار بگیرند تا عکسالعمل نشان دهند در غیر این صورت هیچ واکنشی نشان نخواهند داد. شروع قضیه هم باید از همین سازمانهای خبری باشد. از همین شبکه الجزیره شروع کنیم که دارد تلاش میکند چون خانم ابوعاقله خبرنگار الجزیره بودهاند، حقانیت این خانم شهید را به کل دنیا مخابره کند و با تمام سازمانهای بینالمللی و خبری ارتباط برقرار کند تا مسئله این خانم بر باد نرود و همیشه زنده بماند. بعد از آن مؤسسات خبری هستند که تلاش میکنند موضوع را پوشش دهند. زمانی که حجم اخبار در این رابطه به میزانی برسد که مسئله به مردم کشورها منتقل شود، اثرگذاری بالا خواهد رفت. میدانید موازنهای وجود دارد که میگوید هر قدرت قدرت مردم بیشتر شود میتوانند بیشتر اثرگذار باشند. بنابراین وقتی این قضیه را به گوش همه مردم دنیا برسانیم میتوانیم از آن مردم کمک بگیریم که روی دولتشان اثر بگذارند و بعد هم دولتها بر سازمانهای بینالمللی فشار بیاورند. همه اینها وابسته به تلاش خود ماست. هر قدر بیشتر تلاش کنیم خبر را به درستی مخابره کنیم و از آن طرف هم اقدامات اسرائیلیها را خنثی کنیم، بیشتر ذهنیت مردم عوض خواهد شد. همان طور که درباره آپارتاید آفریقای جنوبی اتفاق افتاد و آفریقای جنوبی به استقلال رسید.
* این میزان تلاشهای نهادهای بینالمللی را رضایتبخش میدانید؟
الدغیر: این چیزی که تا الان دیدهایم و بیانیههایی که صادر شده است، حداقل یک چراغی است که روشن شده وقتی میبینیم حتی نماینده کنگره آمریکا هم میگوید باید به سراغ تحقیقات برویم یا وقتی شورای امنیت بیانیهای صادر میکند باز هم واکنشها را میبینیم. همه اینها نشان میدهد در یک مسیر قرار گرفتهایم. اما سوال این است که آیا این مسیر ادامه خواهد یافت؟ این وابسته به اتفاقات آینده است.
* خانم هاشمی ارزیابی شما از میزان اثرگذاری سازمانهای حقوقی جهانی علیه اسرائیل چیست؟ آیا بیانیههایشان جدی است؟
هاشمی: به نظرم مشخص است. آنها معمولاً این کارها را انجام میدهند. البته تاحدی در بعضی جاها جدیتر است مثلاً نماینده فلسطینی کنگره آمریکا که این موضوع را مطرح کرده است. اما فکر نمیکنم اتفاقی پیش خواهد آمد. خود آمریکا همیشه درباره حقوق بشر صحبت میکند. فراموش نکنیم که شیرین ابوعاقله یک آمریکایی بود. خب وقتی واشنگتن مدام درباره حقوق مردم خودش صحبت و از حقوق شهروندانش دفاع میکند چرا در این مورد این قدر صدایشان کم است؟ آن هم یک زن! آنها همیشه از حقوق زنان حرف میزنند. و همیشه درباره این حرف میزنند که خبرنگاران باید آزاد باشند. پس چرا در این مورد چیزی به طور رسمی از دولت آمریکا نشنیدهایم؟ شاید یه چیزهای محدودی گفته باشند اما متأسفانه ما در این سالها از طرف آمریکا، اروپا و سازمان ملل چیزهایی دیدهایم و متأسفانه هیچ اتفاقی نمیافتد. اما برمیگردم به اصل مطلب: مردم دنیا!
اگر مردم دنیا بتوانند به دولتشان فشار بیاورند، شاید بشود از این طریق تغییری ایجاد کرد. سن من اندازهای هست که آپاتاید آفریقای جنوبی را یادم میآید. در آن زمان، آمریکا، انگلیس و تمام کشورهای غربی، همهشان صددرصد رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را حمایت میکردند. همین نلسون ماندلا که الان آمریکا، او را به عنوان یک قهرمان نشان میدهد، اصلاً در آن زمان در فهرست تروریستها بود!
خب پس چه اتفاقی افتاد؟ از طرف مردم و نهادهای مردمی فشار وارد شد و الان انشالله بتوانیم همین کار را انجام دهیم. اولاً فکر میکنم فقط و فقط مقاومت در داخل فلسطین جواب میدهد و بعد هم وظیفه دیگران در خارج فلسطین، نشان دادن واقعیتی است که در آن جا اتفاق میافتد. این برعکس کار رژیم تلاویو است که مدام سعی میکنند چهره خود را مثبت نشان دهند و مظلوم نمایی کنند. ما باید واقعیت را نشان دهیم و نباید خسته شویم و پیروزی نزدیک است.
هاشمی: اگر مردم دنیا بتوانند به دولتشان فشار بیاورند، شاید بشود از این طریق تغییری ایجاد کرد. سن من اندازهای هست که آپاتاید آفریقای جنوبی را یادم میآید. در آن زمان، آمریکا، انگلیس و تمام کشورهای غربی، همهشان صددرصد رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را حمایت میکردند. همین نلسون ماندلا که الان آمریکا، او را به عنوان یک قهرمان نشان میدهد، اصلاً در آن زمان در فهرست تروریستها بود!
* یکی از بخشهای مهم و اثرگذاری که قدرت ایجاد فشار بر دولتها را دارد، نهاد متولی مسیحیت از جمله واتیکان است. بازتاب خبر شهادت شیرین ابوعاقله در جامعه مسیحی غرب چطور بوده و نهادهای مرکزی مسیحیت، آن قدر که انتظار میرود واکنش نشان دادهاند؟
الدغیر: از بدو شهادت ایشان جریانی شروع شد که مسئله را منحرف کنند و به جای آن که مسئله فلسطینیت مطرح شود، مسئله مذهبی مطرح میشد. این خیلی اتفاق خطرناکی بود چون به جای این که باعث اجماع مردم بر سر مسئله فلسطین شود، آنها به سراغ درگیریها داخلی و دینی میفرستد. میدانید که در برخی کشورها وقتی که بحث آزادی به بحث مذهبی منحرف شد، نتیجه چه بود. به همین خاطر من احساس میکنم الان خود فلسطینیها که داخل فلسطین هستند، زمانی که حکومت خودگردان از خانم ابوعاقله تجلیل کرد و یک تشییع بزرگ برای آن انجام داد نه به این خاطر که مسیحی هستند یا فرضا مسلمان، بلکه چون یک فلسطینی است و کسی انتظار ندارد که با این موضوع به عنوان مسئله مسیحی برخورد شود چون اصل قضیه از بین میرود. الان جایی نیست که مسئله به سمت دین منحرف شود بلکه مسئله این است که خانم ابوعاقله یک فلسطینی است که داشت در سرزمین خودش زندگی میکرد اما حالا این سرزمین زیر اشغال است و نه فقط شیرین ابوعاقله بلکه همه فلسطینیها چه در سرزمینها اشغالی چه بیرون آن، فلسطینی هستند. ما انتظار نداریم پاپ درباره این موضوع این طور جبهه بگیرد بلکه اگر هم قرار باشد واتیکان در مورد شیرین ابوعاقله موضعی بگیرد انتظار داریم که عکس العملی درباره کل فلسطین نشان دهد نه صرفاً برای دین یک کسی که در فلسطین است.
برای فلسطینیها حتی برای خود خانم ابوعاقله اگر در میان ما بود مسئله دین مطرح نبود. خود من که همکارش بود هیچ وقت در ذهنم نبود که مطرح کنم او مسیحی است یا یهودی یا مسلمان، حتی در دفتر خودمان هم هیچ وقت این موضوع مطرح نشد. اساساً در کل جریان مقاومت فلسطین بزرگان زیادی هستند که کسی نمیداند اصلاً مسلمان هستند یا مسیحی. اما همهشان زیر پرچم فلسطین مبارزه میکنند.
خیلی از بزرگان مقاومت شهید شدند و هیچ کسی نپرسید که آنها مسلمان هستند یا مسیحی. آن چه انتظار داریم این است که کشورها عکسالعملی به خاطر فلسطینی بودن ایشان نشان دهند نه به خاطر مسیحی بودن ایشان. این برای ما خیلی حائز اهمیت است چون مسئله فقط شیرین ابوعاقله نیست بلکه او یک جز از آن چیزی است که از سال 1917 و توافقنامه بالفور به بعد در فلسطین اتفاق افتاد. بنابراین قصه خانم ابوعاقله جزئی از قصه فلسطین است و باید کل آن قصه مطرح شود. من احساس میکنم برای غربیها هم همیشه مسئله فلسطین مطرح بوده نه دین فلسطین و داریم میبینیم حتی وقتی بحث پایتخت اسرائیل مطرح شد آنها قبول نکردند و به آن قرارداد 1967 ایمان دارند که دو سرزمین باید ایجاد شود؛ یکی سرزمین فلسطین و دیگری سرزمین اسرائیل. آن طور که آنها فکر میکنند. بنابراین ما توقع نداریم غرب با فلسطین از نگاه مذهبی و طائفی برخورد کند بلکه به عنوان یک مسئله انسانی با آن مواجه شود.
* یک روایت روایت اسرائیلی است که تلاش میکند از ادیان مختلف، بهانهای برای اختلافافکنی در میان فلسطینیها استفاده کند اما روایت دیگر میتواند ادیان مختلف حاضر در فلسطین را به عنوان مویدی برای حق حاکمیت فلسطینیان بر سرزمینشان وارد میدان کند. به نظر شما آیا چنین روایتی صحیح است؟ و در این صورت آیا نهادهای دینی مثل نهاد متولی مسیحیت و اسلام به اندازه کافی وارد شدهاند؟
هاشمی: اگر برگردیم به قبل از 1948 خواهیم دید که همه ادیان در کنار هم زندگی میکردند و فرقی نمیکرد مسلمان باشند یا مسلمان یا مسیحی. اتفاقاً من با یک پیرمرد یهودی فلسطینی ساکن آمریکا مصاحبه میکردم که خودش در این باره تعریف میکرد. میگفت اصلاً ما در کنار هم زندگی میکردیم و ارتباط داشتیم و مشکلی نبود. ما میدانیم هیچ یک از این ادیان هم با هم مشکلی ندارند. اما از وقتی این تفکر صهیونیسم وارد قضیه شده هم از جهت نژادپرستانه مسائلی را مطرح میکند و هم به دین، حمله میکند. ببینید اسرائیل درست مثل یک سرطان است و فرق نمیکند طرف مسیحی باشد یا حتی یهودی ضدصهیونیسم باشد. آنها دنبال یک هدف سیاسی هستند و این که دنبال سرزمین یهودی باشند، نه این طور نیست. میبینیم که یهودیان ارتدکس زیادی هستند که ضدصهیونیسم هستند. الان دیدگاههای مختلف دینی و حتی کسانی که سکولار هستند به چشم مسئله انسانی به فلسطین نگاه میکنند و واقعاً همه باید فعال باشند. اگر برای ما ظلم مهم است و دیگر تحمل ظلم را نداریم، بیاییم نگاه کنیم چه اتفاقی در آن سرزمین هر روز دارد میافتد. هر روز! من فکر نمیکنم واقعاً بتوانیم درک کنیم هر روز تحت ظلم بودن یعنی چه. با یک فلسطینی در کرانه باختری صحبت میکردم میگفت وقتی شوهرم باید از ساعت 2 نصف شب، برود در صف و اگر رژیم تلآویو اجازه میداد میتوانستند آن روز بروند. چقدر اذیت میشدند در این صف با فحاشی و آزارهای مختلف. اگر هر روز از نظر روانی این طور تحت فشار باشید و بچههای شما هم دارند این وضع را نگاه میکنند. دیگر معلوم است که وظیفه همه است که جلوی این ظلم بایستند.
فقط میخواهم بگویم وضعیت در رسانه غرب این روایت رایج بود که چرا مادران فلسطینی فرزندان خودشان را دوست ندارند که این طور آنها را پشت سر هم میفرستند تا شهید شوند. ما باید برعکس این روایت را نشان دهیم. این که آن بچه چه زندگی دارد و شاهد چه ظلمی هر روز هستند که به این نتیجه میرسند که اگر مقاومت نکنند، بالاخره همه چیز را از خانواده گرفته تا سرزمین را از دست خواهند داد.
اگر نگاه کنید از 1947 تا الان چقدر از فلسطین مانده است؟ حتماً نقشه را دیدهاید! فقط ببینید که دارد همین طور کمتر و کمتر میشود. چارهای ندارند. فقط مقاومت! و همه، هرکسی که به اصول انسانی معتقد است، مهمترین محل آن فلسطین است و وظیفه دارد حامی آن باشد.
الدغیر: یکی از خاطراتی را اضافه کنم که از خانم شیرین ابوعاقله مطرح میشد که نشان میدهد در مسئله فلسطین، مسئله دین و مذهب مطرح نیست. یکی از دوستانش تعریف میکرد در ماه رمضان برای ایتام برنامه افطاری داشتیم. دیدیم که بودجه ما برای پذیرایی از آنها کافی نیست و چون خانم ابوعاقله دوستش بود به او زنگ زده بود تا کمک کند. خانم ابوعاقله بلافاصله و مستقیم گفت چقدر نیاز دارید؟ بعد هم خودش آمده بود و کمک کرده بود برای آن افطاری که برای ماه رمضان است. این نشان میدهد در فلسطین مسئله همبستگی وجود دارد و همه خودشان را فلسطینی میدانند و این نشانههایی است که از خانم ابوعاقله این را نشان میدهد. حتماً خیلی اتفاقات دیگر هم از این دست برای ایشان اتفاق افتاده که هنوز مطرح نشده و خیلی از این دست اتفاقات میان فلسطینیها رایج است. خیلی از فلسطینیها فرزندان شهدا را تقبل میکنند با این که شاید آن فرزند شهید مال حماس یا جهاد باشد اما او که تقبل میکند اصلاً ربطی به آنها ندارد. اما چون حالت همبستگی وجود دارد این جا مسئله فلسطینی بودن و حقانیت مطرح است.
هاشمی: اسرائیل درست مثل یک سرطان است و فرق نمیکند طرف مسیحی باشد یا حتی یهودی ضدصهیونیسم باشد. آنها دنبال یک هدف سیاسی هستند و این که دنبال سرزمین یهودی باشند، نه این طور نیست. میبینیم که یهودیان ارتدکس زیادی هستند که ضدصهیونیسم هستند. الان دیدگاههای مختلف دینی و حتی کسانی که سکولار هستند به چشم مسئله انسانی به فلسطین نگاه میکنند و واقعاً همه باید فعال باشند.
* چنین همبستگی در میان نهادهای متولی ادیان در جهان در رابطه با مسئله فلسطین دیده میشود؟
الدغیر: من میگویم بین خود فلسطینیها چنین چیزی هست یعنی اگر الان شما به کشور شیلی سفر کنید آوارگان فلسطینی خیلی زیاد هستند و آن جا مستقر شدهاند. آن جا تیم فوتبالی در لیگ برتر شیلی بازی میکند که نشانه این تیم، سرزمین کامل فلسطین است. این نشان میدهد فلسطینیها هر کجا باشند، مسئلهشان فلسطین است و تلاش میکنند که این قضیه فراموش نشود و احساس میکنم تا این قضیه در ذهن فلسطینیهاست این اتفاق ادامه خواهد داشت. من احساس میکنم تمام سازمانهای فلسطینی دارند به این سمت و سو حرکت میکنند و در اروپا و کشورهای اسلامی هم در سازمانهای مردمنهاد، مسئله فلسطین مطرح است و با وجود اختلاف دیدگاههای سیاسی باز هم همهشان متفق القول هستند که فلسطین باید آزاد شود و باید به این مردم کمک شود، کمک خبری، کمک مالی، کمک انسانی و به نظرم خیلی از سازمانهای بینالمللی به این مسئله واقفند و دارند تلاششان را میکنند.
* پیام شهادت خانم شیرین ابوعاقله را برای افکار عمومی جهان، رسانه و نهادهای بینالمللی چه میدانید؟
هاشمی: برای مردم جهان اگر کسانی واقعاً طرفدار حق و علیه ظلم باشند، باید واقعیت را ببینند و هر کاری از دستشان برمیآید انجام دهند. فرقی نمیکند. اگر یک معلم است یا در هر جایگاهی قرار دارد، بالاخره آن پیغام اصلی را منتقل کند که در فلسطین چه خبر است.
برای رسانهها، رسالت خیلی سنگینتری ایجاد شده است. هزینه هم شاید بالا باشد خصوصاً اگر در کشورهایی باشند که واقعاً رسانه در آنها آزاد نباشد که واقعیت مسئله فلسطین را نشان دهند طبیعتاً به عنوان یک انسان باز مسئول خواهند بود. برای بقیه رسانههایی که در خط مقاومت قرار دارند باید با سرعت و انرژی خیلی بیشتر واقعیت فلسطین را نشان دهیم. نباید انحراف ایجاد شود. مشکل اصلی ما این است که انقدر خبرهای مختلف پیش میآید که موضوع به خاموشی میرود.
پیام این شهادت برای سازمانهای مختلف این است که لااقل همان قانون خودشان را انجام دهند. وقتی میگویند ما نمیگذاریم به خبرنگار ظلم شود و رسانهها باید آزاد باشند، به همین عمل کنند. یا وقتی میگویند کسی حق تجاوز ندارد پس اصلاً چیزی مثل رژیم صهیونیستی نباید وجود داشته باشد. من میگویم همین قانونی را که خودتان نوشتهاید رعایت کنید. البته باز میگویم انتظاری نداریم و فکر میکنم با فشار مردم انشاالله این وضع عوض خواهد شد.
* آقای الدغیر چه خاطرهای از خانم ابوعاقله شنیدهاید که در ذهنیتتان نسبت به ایشان تأثیر محوری داشته و به نظرتان چه ویژگی در ایشان بوده که شهادتشان را تبدیل به یک بمب خبری در سراسر جهان کرده است؟
الدغیر: او هیچ وقت انتظار نداشت که تماسی از دوحه با او گرفته شود که بگوید فلان اتفاق در جایی دارد واقع میشود و شما برای پوشش میدانی به آن جا برو؛ یعنی همیشه خودش در صحنه بود. یعنی حتی همان روزی که شهید شد کسی خبر نداشت که اسرائیلیها میخواهند به اردوگاه جنین حمله کنند. خود او سر صبح که مطلع شده حرکت کرده و به شبکه هم اطلاع داده که من دارم میروم و به محض این که برسم خبر خواهم داد که بعد هم خبر شهادتشان به دست ما رسید.
الدغیر: این جا یاد میکنم از کلمات شاعر فلسطینی محمود درویش که در زمان حمله به غزه، آن را سروده بود. به نظرم مصداق این شعر خود خانم شیرین ابوعاقله است: «غزه، سبک زندگی خودش را انتخاب کرده است» الان هم میشود گفت که خانم شیرین ابوعاقله، سبک زندگی خودش را انتخاب کرد و ما میدانیم که «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون»
این جا یاد میکنم از کلمات شاعر فلسطینی محمود درویش که در زمان حمله به غزه، آن را سروده بود. به نظرم مصداق این شعر خود خانم شیرین ابوعاقله است:
«غزه، سبک زندگی خودش را انتخاب کرده است»
الان هم میشود گفت که خانم شیرین ابوعاقله، سبک زندگی خودش را انتخاب کرد و ما میدانیم که «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون» هم انتخاب نوعی سبک زندگی است که خانم شیرین ابوعاقله مصداق آن بود.
خانم ابوعاقله هیچ وقت خودنمایی نکرده و همیشه با صبر و سکوت عمل میکرده است. او از انقلابی بودنش و نوع کارش هیچ وقت خودنمایی نکرد ولی در صحنه عمل نشان داد که جسم خودش را به عنوان یک شهید فدا کرد و خونش را در سرزمین فلسطین به دستان اسرائیلیها به زمین ریخت، احساس میکنم اسرائیلیها از این سبک زندگی، از این آدمها و خصوصاً خانمها میترسد و دوست ندارد این چنین شخصیتهایی وجود داشته باشند. ما در زبان عربی میگوئیم آنها «أیقونه» هستند. یعنی به عنوان یک نماد مطرح شدهاند و هر جایی که میروید خانمم ابوعاقله به عنوان یک نماد آزادی و آزدگی مطرح میشود و این خیلی مهم است که خاتمه زندگی او این طور بود. میگوئیم «أحسن الله خواتیمنا» واقعاً او طوری خاتمه یافت که هر کسی که در عرصه فلسطین کار میکند آرزو دارد که این طور خاتمه پیدا کند. مخصوصاً آن نوع تشییع او که نه سیاسی بود و نه رئیس بود، فقط یک زن خبرنگار بود اما با آن نوع تشییع جنازه نشان داد که مصداق همین حرف است که «أحسن الله خاتمتها».