عبدالرحمن فرامرزی، سیاستمدار برجسته و نابغه عرصه مطبوعات ایران
تهران - ایرنا - عبدالرحمن فرامرزی، ادیب، روزنامهنگار معاصر و از بنیانگذاران ستوننویسی در ایران به شمار میرود. این سیاستمدار برجسته به اذعان بسیاری از ادبا، نویسندهای چیرهدست و صاحب سبک و قهرمان دوران آشفتگی ایران است که بیشک میتوان او را نابغه عرصه مطبوعات نامید.
قلم بیدار و آگاهش را تنها برای کسب هرآنچه برای مصالح ایران بود، به حرکت وا میداشت و حفظ یکپارچگی کشور و امنیت هدف مهم او بود. اهمیت وی تنها در این نیست که روزنامه کیهان را بنیاد گذاشت و تا پایان با آن همراهی کرد بلکه او را به عنوان افرادی که نقش عمدهای در انقلاب مشروطه داشت، می شناسند. در دهکده ای از ناحیه فرامرزان در اطراف لار چشم به جهان گشود. نامش عبدالرحمن فرامرزی است در ذهن او هیچگاه، هیچ کاری جای نوشتن، گفتن و بیدار کردن را نگرفت.
زندگینامه عبدالرحمن فرامرزی
عبدالرحمن فرامروزی در 1279 خورشیدی در لار چشم به جهان گشود و تحصیلات متوسطه را در شیراز به پایان برد. عبدالرحمن چون بقیه همسالان خود در دوران کودکی به مکتبخانه می رفت و قرآن و کتاب های دیوان حافظ شیرازی و بوستان و گلستان سعدی را در آنجا آموخت. او به فراگیری علم و دانش بسیار علاقمند بود و به همین خاطر به کمک هوش سرشارش همه چیز را زود فراگرفت. پس از دوران کودکی، عبدالرحمن برای کسب بیشتر علم و دانش به کشور بحرین می رود و با زبان و ادبیات عربی که زبان قرآن و سنت است، آشنا می شود. عبدالرحمن چون تشنه علم آموزی بود، برای تکمیل اطلاعات و آموخته های خود به کشور عربستان سعودی می رود و پس از فراگیری دانش های عالی و علوم قدیم، به ایران باز می گردد و در تهران به معلمی و تدریس در دانشگاه می پردازد. او در دانشهای دوره خود به ژرفا رفت و زمانی که به تهران رسید، به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و در دارالفنون و دارالمعلمان به تدریس زبان عربی، فلسفه و منطق پرداخت.
عبدالرحمن پس از بازگشت به بحرین با برادر خود و به همراه گروهی از ایرانیان مقیم بحرین، مدرسه ای افتتاح کرد و نام آن مدرسه را اتحاد ملی ایرانیان گذاشت. در 1297 خورشیدی دست به نوشتن مقاله هایی در مطبوعات روز ایران چون روزنامه های فارسی به نام «استخر، عصر آزادی» چاپ شیراز زده و همچنین مقاله هایی به زبان عربی در «الاهرام و المقطم» مصر به چاپ می رسانند.
فعالیت های اجرایی فرامرزی
فرامرزی افزون بر دانش زیاد، از قدرت سخنوری و سخنرانی عالی برخوردار بود و به همین خاطر وکیل دادگستری می شود و بعد از آن به عنوان نماینده مردم لار، ورامین و ایوانکی به «مجلس شورای ملی» راه می یابد. عبدالرحمن همچنین بنیانگذار و مؤسس روزنامه کیهان است که تاکنون نیز این روزنامه منتشر می شود. او چون از قدرت نویسندگی خوبی برخوردار بود، بیشتر نوشته ها و مقاله های خود را علاوه بر کیهان، در روزنامه های عربی بحرین و مصر نیز به چاپ می رساند. او مجله «تقدم» را در شهریور 1306 خورشیدی به کمک برادرش در تهران انتشار داد. مسائل تقدم بیشتر در زمینه مسائل مربوط به خلیج فارس بوده و توجه پایتخت را به خود جلب می کند. این مجله پس از یک سال و نیم و 11شماره چاپ تعطیل می شود.
هنر بزرگ استاد عبدالرحمان فرامرزی در کیهان، نقادی موشکافانه افکار و اندیشه ها و عملکرد دولت و ایجاد فضای آزاد سیاسی و اساسی در ایران بود. او می گوید: «بعد از شهریور 1320 که بعضا قید از قلم و بند از دهان باز شد، ما احساس کردیم که حضور جدی یک روزنامه ملی که روشی آزادانه و معتدل داشته باشد و مملکت را از تمام جهات مورد نظر قرار داده و بر طبق آن قلم براند، بسیار خالی است، روی این فکر (آینده ایران) را به طرزی که خوانندگان گرامی دیدند، راه انداختیم. این روزنامه 2 ماه دوام آورد و در محاق سفسطه های آمیخته به زور و قلدری، غروب کرد. بعد از آن با زحمتی فوق العاده امتیاز کیهان را گرفتیم. استقبالی که ملت ایران عموما و مردم تهران خصوصا از کیهان کردند، نشان داد که در ایران با وجود تمام اشکالات روزنامه نگاری، یک روزنامه ملی آینده درخشانی در جلو دارد.» در میدان کیهان قلم فرامرزی کار شمشیر می کرد و تیغ آن مستقیم بر گردن بیگانگان و خود فروختگان و قدرت طلبان نهاده می شد. از استاد فرامرزی یک جزوه درسی به نام «زبان مطبوعات» و رمانی به نام «سرگذشت یک بدبخت» انتشار یافته است و این خود علاوه بر کارهای مطبوعاتی وی است.
وقتی مقاله ای از فرامرزی در کیهان چاپ می شد، روز بعد نقل مجالس و محافل می شد. او فردی متواضع، فروتن، بذله گو، مهربان، آزاد فکر و بی پروا بود. استاد در ردیف نویسندگان معاصر ایران همچون: «احمد آرام، جلال آل احمد، علی اصغر حکمت، علی اکبر دهخدا، ذبیح الله صفا، محمدعلی فروغی، محمد معین، صادق هدایت و جلال الدین همایی» قرار داشت.
عبدالرحمن فرامرزی نخستین فردی بود که قضیه فلسطین را در مجلس ملی مطرح می کند و به صورت قاطعانه و جدی از آن دفاع می کند و حقوق فلسطینیان مظلوم را به هم میهنان خود متذکر می شود. او در کتاب خود «قضیه فلسطین» می نویسد: «قضیه فلسطین، تنها قضیه مذهب نیست، تنها سوزاندن اولین قبله پیغمبر اسلام نیست، بلکه قضیه انسانیت است».
او همیشه2 چیز را آرزو می کرد: «یکی اینکه با یک قلم بتواند آزادانه بنویسد و دیگر اینکه یک کرسی در مجلس داشته باشد که آزادانه حرف های خود را بزند.»
شهید مرتضی مطهری در یکی از سخنرانی هایش که درباره فلسطین و توسعه طلبی رژیم صهیونیستی می گوید: «به قول عبدالرحمن فرامرزی، این اسرائیلی که من می شناسم، فردا ادعای شیراز به بهانه اینکه از آن به عنوان ملک سلیمان در اشعار فارسی از آن نام برده شده است، می کند.»
فرامرزی به اذعان بسیاری نویسنده ای چیره دست و صاحب سبک، دلیر میدان قلم و قهرمان دوران آشفتگی ایران، سیاستمدار راستگو، دانشمند و مبارز بزرگوار، به حقیقت چهره ای فراتر از مرز، مرد نقد و حقیقت، استاد و معلمی دلسوز، نماینده مجلس و وکیل و مشاوری حقیقت جو و حقیقت گو، براستی نمونه صادق تعهد، ایمان، شجاعت، رشادت و شهامت و بی شک، نابغه عرصه مطبوعات ایران بود.
آثار برجای مانده از فرامرزی
قضیه فلسطین، سرگذشت یک بدبخت، داستان دوستان، خاطرات، رشحات قلم و دستور زندگانی از جمله آثار برجای مانده از فرامرزی است. او در انتشار «شفق سرخ» نقشی مهم داشت. از آن زمان تا پایان، عمر خود را بر سر روزنامه و روزنامهنگاری نهاد. هر از چند گاهی مغضوب و خانهنشین شد، مانند زمانی که در مجلسی در حضور محمدرضا پهلوی سخن از برقراری روابط ایران و مصر کرد و سخنان او در آن دوره جدال ایران و مصر، محمدرضا پهلوی را خوش نیامد یا زمانهایی که به نمایندگی مجلس رفت. اما اینگونه مشاغل برایش تشریفاتی بود. در ذهن او هیچ کاری جای نوشتن و گفتن و بیدار کردن را نگرفت.
سرانجام عبدالرحمن فرامرزی
استاد عبدالرحمن فرامرزی سرانجام پس از عمری تلاش و کوشش در راه بالا بردن سطح علمی و فرهنگی کشور در 75 سالگی در 20 تیر 1351 در تهران دیده از جهان فرو بست.
*س_برچسبها_س*