سه‌شنبه 12 تیر 1403

علل کاهش مشارکت / چند روایت از علت شکست قالیباف / حمله رسایی به پزشکیان

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
علل کاهش مشارکت / چند روایت از علت شکست قالیباف / حمله رسایی به پزشکیان

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال کردن آن‌ها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی الف، با رصد اخبار و رویدادهای مهم، همچنین تحلیل‌های صورت گرفته در این زمینه، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

ناامیدی از تغییر عامل مشارکت پایین در انتخابات است

محسن مهدیان، مدیرمسئول همشهری در این روزنامه نوشت: «برخلاف انتظار، مشارکت کاهش یافته است. اما چرا؟

پاسخ و روایت غلط این است که مردم به‌خاطر مشکلات اقتصادی با صندوق قهر کرده‌اند. این حرف حداقل بعد از روی کار آمدن این دولت، نادرستی‌اش آشکار است. این دولت در تمام شاخص‌ها از دولت قبل جلوتر است، پس چرا مشارکت کم شده است؟

از طرفی اتفاقا مشکلات خودش موتور محرکه برای مشارکت است. مردم رأی می‌دهند که وضع موجود اصلاح شود. این دوره که از همه سلایق نیز حضور داشتند؛ از آرای سبز و بنفش تا حضور همه اصلاح‌طلبان و تحریمی‌های سابق. پس چرا عده‌ای نیامدند؟

علت اول، ناامیدی مردم از تغییر است. چرا ناامیدند؟ سبک فعالیت‌های رسانه‌ای ضدانقلاب در کنار جماعتی که از سر غرض‌ورزی یا جهل در فضای مجازی همه مسئولان را متهم به فساد می‌کنند این تلقی را ایجاد می‌کند که مسئولان قابل اعتماد نیستند. احساس فساد سیستمی را کسانی ایجاد کردند که چه در تبلیغات انتخاباتی یا به بهانه‌های مختلف با بی‌اخلاقی تهمت و افترا به مسئولان و دروغ را در فضای مجازی رواج دادند و امروز ثمره‌اش می‌شود بی‌اعتمادی به همه مسئولان در همه جناح‌ها.

و اما دلیل دوم... ما چند سالی است که با گونه جدید و غریبی از عدم‌مشارکت مواجهیم. با جامعه‌ای مواجهیم که نفیا و اثباتا به مشارکت فکر نمی‌کنند؛ گویی انتخابات و صندوق رأی را نمی‌بینند. اینها چه ویژگی‌ای دارند؟

مهم‌ترین ویژگی‌شان این است که در دنیای متفاوتی زندگی می‌کنند؛ دنیایی به دور از رسانه‌های مرجع و آمار رسمی و واقعیت‌های جامعه؛ دنیایی که عمدتا حول سرگرمی و تفنن شکل می‌گیرد؛ دنیایی خیالی که پایداری مختصات آن پای در واقعیت‌های پیرامونی ما ندارد.»

مرددین سرنوشت‌ساز

خراسان نوشت: «در حالی که اکثر قریب به اتفاق نظرسنجی های معتبر مشارکت را بالای 50 درصد پیش بینی می کردند اما آمار مشارکت40 درصدی اعلام شده در صبح شنبه شوکه کننده بود براساس آنالیز داده های نظرسنجی ها می توان گفت در بین 55 درصدی که قصد شرکت در انتخابات را داشتند نزدیک به 20 درصد این جامعه 55 درصدی تا 7 تیر هنوز در انتخاب گزینه نهایی خود تردید داشتند به عبارتی می توان ادعا کرد شرایط رقابت های انتخاباتی به گونه ای پیش رفته است که تقریبا بخش مهمی از مرددین در انتخاب نامزد نهایی به علاوه کسانی که تمایلی به پاسخگویی نداشته اند، از شرکت در انتخابات انصراف دادند به گونه ای که پیش بینی مشارکت های قطعی بالای 50 درصد به مشارکت 40 درصد سقوط کرده است.

نکته دیگری که می توان در مورد کاهش مشارکت گفت این که قطعی شدن دو مرحله ای شدن انتخابات و حذف آقای قالیباف از گردونه ی دوقطبی با آقای پزشکیان را می توان از جمله دلایل کاهش مشارکت دانست. در واقع بخشی از کسانی که تصمیم قطعی برای شرکت در انتخابات را داشتند با اطمینانی که از حضور کاندیدای مد نظرشان در دوره دوم داشتند حضور خود در پای صندوق های رای را به 15 تیر ماه موکول کردند و بخش دیگر نیز پس از قطعی شدن دوگانه پزشکیان و جلیلی و نبود کاندیدای مد نظرشان (قالیباف) از حضور در پای صندوق رای منصرف شده اند.

علاوه بر عوامل داخلی در روزهای پایانی به انتخابات، کمپین نه به انتخابات توسط رسانه های خارجی با قدرت بیشتری در دستور کار قرار گرفت که طبیعتا در بخشی از جامعه20 درصدی مردد برای شرکت در انتخابات 8 تیر موثر بوده اند.»

یک عامل مهم در کاهش مشارکت

احمد زیدآبادی در هم‌میهن نوشت: «این انتخابات جنبه‌های غیرمنتظره و شگفت‌آوری هم داشت.

نخستین امر غیرمنتظره، نرخ مشارکت شهروندان در انتخابات بود که پایین‌تر از برآورد و انتظار تحلیل‌گران و نتایج نظرسنجی‌های مؤسسات مختلف درآمد. اینکه چرا همگی نظرسنجی‌ها پنج تا ده درصد به خطا رفتند، محل مطالعه است، اما آنچه تحلیل‌گران را دچار اشتباه محاسبه کرد، پایه قراردادن انتخابات سال 1400 بود.

انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 همزمان با انتخابات شوراهای شهر و روستا برگزار شد. در انتخابات شوراها مردم عادی در هر محل، با انگیزه رقابت‌های فامیلی، خانوادگی، شخصی و قبیله‌ای پای صندوق رأی حاضر می‌شوند و در کنارش خواسته یا ناخواسته، تعرفه انتخابات ریاست‌جمهوری نیز بدان‌ها داده می‌شود که اغلب نام یکی از کاندیداها را روی آن می‌نویسند و به صندوق می‌اندازند.

در انتخابات جاری، اما فقط کسانی زحمت حضور در پای صندوق رأی در تابستان داغ را به خود دادند که انگیزه سیاسی قوی برای مشارکت داشتند و تعداد این افراد در مرحله نخست انتخابات بیش از همین چهل درصد نبود.

نکته دوم، جمع آرای دو کاندیدای منسوب به «جبهه نیروهای انقلاب» است که از رأی مرحوم سیدابراهیم رئیسی در سال 1400 حدود 6 میلیون کمتر شده است. برخی ناظران گمان می‌کردند که رأی 18 میلیونی مرحوم رئیسی به سبد رأیِ دو کاندیدای «جبهه نیروهای انقلاب» می‌ریزد و بین آنها تقسیم می‌شود.

این اتفاق اما رخ نداد چراکه رأی آقای رئیسی در سال 1400 صرفاً جناحی و عقیدتی نبود و بسیاری از شهروندان عادی در واکنش به بن‌بست پیش‌آمده در برابر دولت شیخ حسن روحانی و افزایش گرانی و تورم در دولت او به مرحوم رئیسی رأی دادند. این رأی در واکنش به ادامه تورم و گرانی در سه سال گذشته، به تدریج ریزش کرد و از سبد مدعیان ادامه راه آقای رئیسی خارج شد.

حتی همدلی و همدردی بسیاری از مردم نسبت به حادثه فقدان آقای رئیسی و همراهانش، آن ریزش تدریجی را جبران نکرد زیرا سرشتی عاطفی و در نتیجه زودگذر داشت. همین موضوع سبب گمراهی و محاسبه نادرست ستادهای نامزدهای «جبهه نیروهای انقلاب» از گرایش عمومی جامعه شد و آنان را به طمع خام انداخت.»

چند روایت از علت شکست قالیباف

تابناک نوشت: «حتما در شکست قالیباف عوامل متعددی وجود دارد از جریانی که سالهاست به دنبال حذف اوست تا مدل کمپین و مشاوره‌ها و.... اما مهمترین عامل شکست قالیباف عدم شناخت از پایگاه اجتماعی و نداشتن گفتمان دارای ارتباط معنایی با جریانش بود.

تصویر اصلی قالیباف از ناجا شکل گرفت. مدیرجوان و مدرنی که پلیس را نوسازی کرد با کت و شلواری متفاوت از مدیران سیاسی پا به عرصه انتخابات84 گذاشت و طیف گسترده‌ای از طبقه متوسط جامعه که امید به توسعه و مدرن سازی کشور داشتند حامی او شدند.

طرفداران قالیباف نه برای اصولگرا بودن و نه اصلاح طلب بودن که برای توسعه و شعار «زنگی خوب برازنده ایرانی» با او قرابت یافتند. این روند در شهرداری شدت بیشتری یافت اما هرچه گذشت قالیباف از جامعه هدفش بیشتر دور شد و ادبیات سیاسی و مدل رفتاری تعریف شده اش فاصله زیادی از واقعیت او پیدا کرد.

طرفداران قالیباف را می‌توان بخش مهمی از طبقه متوسط تحصیلکرده عملگرا تعریف کرد که دل در گرو ایران و احساس تعلق به انقلاب داشتند و از باند بازی و فضای بسته چپ و راست خسته بودند.

بزرگترین اشتباه قالیباف فاصله گرفتن از ادبیات و خواسته‌ای این طرفداران وفادار و رفتن به سمت یارگیری از جریاناتی شد که اساسا نه او را میپذیرفتند و نه نمایندگی خود را به قالیباف می‌دادند. جریان قالیباف برای یارگیری از جریانی که فکر میکرد با آن قدرتمند می‌شود، هم سرباز و ژنرال اجاره‌ای گرفت که دل در گرو او نداشتند و هم به اندازه این نیروهای اجاره‌ای دارایی های زیادی از دست داد.

او به واقع می توانست جریان مهمی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران باشد و حتی با همان آرای 3 میلیونی به پشتوانه یک جریان تحول گرا موثر باشد.

اما رفتارهای تقلیدی و عدم توجه به الزامات جریان سازی از قالیباف صرفا یک فرد با نفوذ ساخت که نه گفتمان روشن دارد، نه جریان ریشه دار دارد و نه اساسا در کنار او چهره موثری در عالم سیاست و اقتصاد و فرهنگ که حامل گفتمانش باشد دیده می‌شود.»

خراسان نوشت: «در مورد ریزش رای آقای قالیباف نیز سه عامل به نظر می رسد:

1. مهم ترین عامل را می توان بلاتکلیفی سبد رای جریان اصولگرا تا ساعات پایانی برای انصراف یا عدم انصراف و اعلام گزینه نهایی دانست.

2. تغییر برآورد افکار عمومی جریان اصولگرا از نامزد برنده اصولگرا از قالیباف به جلیلی در 72 ساعت پایانی نیز عامل مهمی است، در واقع بخشی از رای دهندگان از الگوی «رای به فرد برنده» در انتخابات پیروی می کنند که این برآورد پس از مناظره سوم از آقای قالیباف به آقای جلیلی شیفت کرد.

3. انصراف دو نامزد اصولگرا (آقایان قاضی زاده و زاکانی) در 24 ساعت پایانی با توجه به دو نکته فوق عملا سهم 4 تا 5درصدی این افراد را به سبد رای آقای جلیلی افزود.

سه دلیل مذکور را می توان از جمله عوامل مداخله گر بیرونی در ریزش رای آقای قالیباف و افزایش رای آقای جلیلی در روز انتخابات دانست.»

سعدالله زارعی در کیهان نوشت: «در این انتخابات دو کاندیدا رأی بسیار بیشتری از سایر رقبا داشتند؛ دکتر پزشکیان و دکتر جلیلی که خود این جای مطالعه دارد. اگر در مقام مقایسه برآئیم می‌بینیم که این دو به یک بدنه مطمئن متکی بوده‌اند.

جریان اصلاحات بالاخره در طول زمان «بدنه ویژه» خود را پیدا کرده که شامل دو بخش مستقر و سیار می‌شود که می‌تواند در فاصله کوتاهی به خط شود و به مدد یک کاندیدا ولو پیش از آن چندان شهرتی نداشته بیاید. دکتر سعید جلیلی هم در طول نزدیک به 15 سال گذشته از طریق مداومت در ارتباط با طیف‌های خاص به یک «شبه‌تشکل» رسیده و آن را به مدد بعضی همگنان سیاسی مثل جبهه پایداری فراگیر کرده است.

این به اصطلاح «دولت سایه» به دکتر جلیلی کمک کرد تا به بخش‌های کارشناسی حکومت هم وصل شود و با آنان در یک تعامل مثبت قرار گیرد.

این دو را وقتی با وضع حضور دکتر قالیباف مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم او با آنکه سابقه اجرائی بسیار بیشتری از این دو داشته و از این دو بسیار موفق‌تر بوده است، ولی فاقد تشکل و شبه‌تشکل می‌باشد و از این‌رو از «واسطه»‌ای که منطق و نیت او را از رسانه به توده برساند و به باور تبدیل کند و از آنان «یاورانی پا به کار» بسازد، بی‌بهره می‌باشد.»

در دور دوم شانس جلیلی بیشتر است یا پزشکیان؟

رحمان قهرمان‌پور، کارشناس مسائل سیاسی در دنیای اقتصاد نوشت: «رقابت دو نامزد همواره برای رای‌دهنده جذاب‌تر است و نامزد‌ها فرصت بیشتری برای رساندن پیام خود دارند. در این مرحله حمایت قالیباف از آقای جلیلی می‌تواند شانس او را بیشتر کند، اما بر اساس قاعده انتقال رای، این حمایت منجر به انتقال کامل سبد رای قالیباف به جلیلی نخواهد شد.

تقریبا نصف سبد رای قالیباف به سمت پزشکیان خواهد رفت و حدود 40 درصد سبد وی به جلیلی رای خواهد داد. اما نکته مهم‌تر این است که رقابت به سمت منتهی‌الیه دو طیف منتقل می‌شود. یعنی اصولگرایان تند در برابر اصلاح‌طلبان تحریمی قرار می‌گیرند. تجربه نشان داده است که در این حالت معمولا نامزد‌های اصولگرا شانس اندکی برای پیروزی دارند چون سبد رای آنها محدود است و شامل آرای مردد نمی‌شود.

از طرف دیگر با شفاف‌تر شدن مواضع جلیلی در مناظره‌های دور دوم ترس طبقه متوسط از او بیشتر شده و تمایل آنها به مشارکت افزایش خواهد یافت. تشکیلات اصلاح‌طلبان هم یک هفته برای حضور در جامعه و اقناع حامیان سرخورده خود فرصت دارد.

بنابراین از نظر معادلات کمپینی مسیر پیروزی پزشکیان راحت‌تر از جلیلی است (اگر پزشکیان و قالیباف به دور دوم می‌رفتند این‌گونه نمی‌شد و رقابت عدم قطعیت بیشتری داشت).

کمپین پزشکیان باید همه توان خود را برای افزایش مشارکت به کار گیرد تا بتواند بخش از کسانی را که در دور اول رای نداده‌اند پای صندوق رای بیاورد. اصلاح‌طلبان باید با بدنه ناراضی خود گفت‌وگو کنند. نشان دهند که از درد و رنجی که این سال‌ها بر آنها رفته است آگاهند. عذرخواهی از بابت کم‌کاری و به رسمیت شناختن ناراحتی آنها شاید بتواند بخشی از رای‌ندهندگان دور اول را پای صندوق بیاورد.»

حمله رسایی به پزشکیان از تریبون مجلس

به گزارش ایسنا، حمید رسایی، نماینده تهران در تذکری شفاهی در جریان جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی بیان کرد: بنده به یکی از کاندیداهای محترم تذکر می‌دهم که ستاد شما در دست وزرای دولت آقای روحانی قرار دارد و مراقب باشید یکی از وزرای دولت روحانی که در ستاد شما قرار دارد کاندیدای دیگری را طالبان خطاب می‌کند و به عبارت دیگر 10 میلیون ایرانی را که به ایشان رای دادند اینگونه می‌بینند. از سوی دیگر آقای ظریف که از دیگر وزرای دولت روحانی بوده و در ستاد شما قرار دارد و سایر کاندیداها را خوش مغز و چماق‌دار خطاب می‌کند آن وقت شما از آشتی ملی صحبت می‌کنید و می‌گویید با کسی دعوا ندارم این دعوا نیست بلکه اعلان جنگ است.

وی در ادامه اظهار کرد: ظاهر ستاد شما همان باطن دولت شماست. می‌گویید بنده هر کسی که بیاید را به ستادم راه می‌دهم فردا نیز اگر در دولت مسئولیتی برعهده بگیرید آنگاه مسئولیت کارهای خود را نخواهید پذیرفت.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: همین الان که بنده با شما صحبت می‌کنم دست‌هایی با شدت در حال سربریدن سرمایه‌های مردم در بورس هستند. دست‌هایی در پشت پرده تمام تلاش خود را به کار بستند تا بگویند آقای جلیلی ضد بورس است. شما با این کار دارید به مشارکت ضربه می‌زنید.

وی در ادامه تاکید کرد: همان‌هایی که در سال 1399 سرمایه‌های مردم را به بورس بردند و سپس سرمایه خود را بیرون کشیده و سرمایه مردم را سر بریدند امروز منافع ملی را هدف قرار داده‌اند. بنده به عنوان فردی که تمام این سال‌ها مدافع حقوق مردم بودم باید بگویم که فریب نخورید.

انتقاد یک نماینده از حمایت قالیباف از جلیلی

به گزارش مهر، محمد قسیم عثمانی، نماینده مردم بوکان در مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز (یکشنبه) از طرفداری محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی از یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری انتقاد کرد.

علی نیکزاد که ریاست جلسه علنی مجلس را بر عهده داشت، در واکنش به تذکر اظهار کرد: آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس نمی‌تواند اظهارنظر کند، منتهی ایشان همچنان مرخصی است و به همین دلیل امروز هم در مجلس شورای اسلامی حضور پیدا نکرد.

همچنین ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا در توییتی نوشت: «شخصا اقدام آقای قالیباف در حمایت از آقای جلیلی را نمی پسندم. ایشان رئیس مجلس است و نباید منطقا از هیچ کدام از نامزدها حمایت کند تا در آینده که دولت بعدی به مجلس می آید، شائبه حمایت یا عدم حمایت از دولت خاصی به رئیس مجلس مربوط نشود. موقعیت ایشان با بقیه سران جبهه انقلاب فرق می کند.»

حضور جلیلی در بازار تهران

به گزارش ایسنا، سعید جلیلی ظهر امروز در جمع نمازگزاران مسجد امام خمینی بازار تهران گفت: بازار قلب اقتصاد کشور است. در 11 سال و مخصوصا در 4 سال اخیر بیش از 24 جلسه با اصناف مختلف داشته ام و این جلسات چند ساعته بوده و مفصل حرف ها و مشکلات آنها را شنیده ایم.

وی ادامه داد: جمع بندی از جلسات این بود که ما به 17 موضوع در زمینه اصناف رسیدیم که باید ایرادات رفع شده و برنامه برای آن داشت. اگر این مسائل حل شود، تحول بزرگی در بازار ایجاد می شود و هم بازاری و هم مردم منتفع می شوند.

توییت پزشکیان درباره فیلترینگ و گشت ارشاد

مسعود پزشکیان در توییتی نوشت: «تضمین می‌دهم که تمام دولت در برابر گشت‌های اجباری، فیلتر کردن و فیلترشکن بازی و فشارهای بیرونی در همه جلسات و تمام قد بایستد.»