محمد هژبرابراهیمی؛ از کتک خوردن در 11 سالگی تا هنرآفرینی در 95 سالگی
محمد هژبرابراهیمی، هنرمند پیشکسوتی است که از کودکی به هنر روی آورد و در این راه حتی از صاحبکارش کتک خورد و اینک به مدت 8 دهه است به هنرآفرینی در زمینه مجسمهسازی و نقاشی مشغول بوده و هنوز از پای ننشسته است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در پنجمین نمایشگاه پژوهشی «روشنای بزرگان» که مروری است بر آثار محمد هژبر ابراهیمی، مجموعهای از 28 مجسمه این هنرمند پیشکسوت به همراه دو تابلو نقاشی او در گالری ممیز خانه هنرمندان ایران در معرض دید مخاطبان قرار گرفته است.
همچنین به مناسبت برپایی این نمایشگاه فیلم مستندی از زندگی این هنرمند ساخته و در ایام برپایی نمایشگاه در گالری ممیز به نمایش درآمده است. مسیری که محمد هژبرابراهیمی برای یادگیری مجسمهسازی طی کرد شعله هژبرابراهیمی، دختر این هنرمند درباره این پیشکسوت مجسمهسازی گفت: «پدرم درسال 1305 در پاریز رفسنجان متولد شده است. با مرگ پدر و ازدواج مجدد مادر، او برای ادامه تحصیل مجبور شد که نزد اقوامش به یزد برود. اما برای ادامه تحصیل دچار مشکلاتی شد، اما با پشتکاری که داشت، تحصیلاتش را نیمه کاره رها نکرد.» به گفته دختر این مجسمهساز، پدر او همچون بسیاری از هم نسلانش، کار کردن را از سن بسیار کم شروع کرد. در 11 سالگی زمانی که در یک کارگاه سنگتراشی در یزد مشغول به کار بود، بدون اجازه صاحب کارش از سنگی که قرار بود با آن یک هاون سنگی ساخته شود، یک پیکره تراشید و همین امر موجب خشم کارفرمایش شد و او را با کتک و با چشم گریان از سنگتراشی بیرون کرد. او افزود: «پدرم همان روز خیلی اتفاقی از مقابل مغازه مهدی چیتی رد میشود و نقاشیهای او چنان پدرم را مقابل خود میخکوب میکند که توجه چیتی را به خود جلب میکند و زمانی که چیتی علت گریه او را میپرسد، متوجه داستان میشود و او را به کرمان میبرد و به استاد علیاکبرخان صنعتی معرفی میکند تا تحت تعلیم و حمایت او قرار گیرد.» دختر این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: «پدرم در محضر استاد صنعتی با مجسمهسازی آشنا میشود و پس از آن، استاد صنعتی که قالبگیری مجسمههایش را از روی مدل زنده انجام میداد و این شیوه کار بسیار دشوار است را به پدرم و قهاری میسپارد. دوستی و رابطه پدرم با علی اکبرخان صنعتی تا پایان زندگی استادش، تداوم داشت و او در ساخت پروژههای متعددی با استادش همکاری داشت.» هژبرابراهیمی ادامه داد: «پس از مهدی چیتی و استاد صنعتی، مادرم نقش بسیار مهم و پر رنگی در زندگی پدرم دارد و اگر عشق و حمایتهای مادرم نبود، بیشک پدرم نمیتوانست زندگیاش را وقف هنر مجسمهسازی کند.»
هنرمندی که از مجسمهسازی امرار معاش نکرد او افزود: «در مقطعی، شرط سن را برای ورود به دانشگاه را حذف میکنند و پدرم به همین واسطه در سال 1347 دانشجوی رشته مجسمهسازی دانشگاه هنرهای زیبا میشود و شاگرد اساتیدی چون هوشنگ سیحون، پرویز تناولی و ناهید سالیانی میشود. او چون سالها شاگردی استاد صنعتی را کرده بود و از نظر سن و سال از هم دورههایش بزرگتر بود، در قالبگیری و ساخت مجسمه به هم کلاسیهایش کمک میکرد.» دختر این مجسمهساز پیشکسوت ادامه داد: «پدرم تا پایان دوران دانشگاه، هرگز از راه مجسمهسازی امرار معاش نکرد. او به عنوان کارمند در اداره ثبت احوال و وزارت کشور مشغول به کار بود. اما پس از پایان دوره دانشگاه چند سالی در رشته مجسمهسازی در دانشگاه پردیس اصفهان تدریس کرد و در مقطعی نیز در کارگاه شخصیاش در کرمان کلاس خصوصی طراحی و نقاشی برپا کرد.» به گفته او، پدرش، هنرمند پرکار و جستوجوگری است و با وجود کهولت سن و لرزش دستانش، همچنان مشغول طراحی، نقاشی و مجسمهسازی است و هرکس که به خانه و کارگاه او قدم میگذارد؛ به دلیل تعداد و تنوع کارهای او دچار حیرت میشود. شعله هژبرابراهیمی که خودش هنرمند مجسمهساز است، درباره شیوه کار پدرش گفت: «پدرم ابتدا طراحی میکند و بعد با خمیر روی شیشه طراحهایش را به صورت نقش برجسته اجرا میکند و چون در حال حاضر توان این را ندارد که برای کارهایش آرماتور بسازد، همزمان روی شیشه مجسمههایش را قالب گیری میکند. پدرم هر زمان که از مجسمهسازی خسته میشود نقاشی میکند.» بزرگترین آرزوی مجسمهساز قدیمی
او افزود: «بزرگترین آرزوی پدرم این است که در زمان حیاتش موزهای برای نمایش دائمی آثارش برپا شود و آثارش به این شیوه از گزند روزگار در امان بمانند. پدرم در کنار مجسمهها، مجموعه بزرگی از طراحی و نقاشی دارد که در این مجموعهها در کنار مجسمههای فیگوراتیو، آثار مدرن و تفکربرانگیزی متعددی نیز به چشم میخورد. افسوس که در زمانش شرایطی فراهم نشده که این آثار تاثیرگذار در قالب نمایشگاهی به نمایش گذاشته شوند.» این هنرمند ادامه داد: «پدرم پرتره بسیاری از مشاهیر کرمان را با سیمان ساخته است و این پرترهها قابلیت این را دارند که در فضای شهری نصب شوند. امیدوارم در زمان حیات پدرم مسولین امر، شرایطی را فراهم کنند تا پدرم که سهم بسزایی در تاریخ مجسمهسازی دارد بتواند قدر ببیند.»
محمد هژبرابراهیمی، متولد 1305 یکی از مجسمهسازان پیشکسوت ایران است که از شاگردان مستقیم علیاکبرخان صنعتی به شمار میرود. او در تاسیس و راهاندازی موزههای چون موزه هلال احمر، موزه راهآهن و ساخت مجسمههای میدان توپخانه با صنعتی همکاری داشته است. این هنرمند، فارغالتحصیل سال 1348 رشته مجسمهسازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. از آثار برجسته این استاد میتوان به تندیس «امیرکبیر» در رفسنجان، تندیس «صنایع دستی» در کرمان، مجسمه «هزار دستان» در اصفهان، تندیس «نبرد گاوها» در جزیره ناژوان زایندهرود اصفهان و تندیس «حکیم ابوالقاسم فردوسی» در دانشگاه اصفهان اشاره کرد.
5757
کد خبر 1521539