مدیرمسؤول جنبش «دختران انقلاب»: امر به معروف و رفع بیحجابی به امثال خانم دباغ نیاز دارد + فیلم
خبرگزاری فارس گروه قرآن و فعالیتهای دینی آزاده لرستانی: دختری که در ششم دی ماه سال 1396 در تقاطع خیابان انقلاب اسلامی و خیابان وصال شیرازی تهران روسری از سر درآورد و بر چوب آویزان کرد تا به اصطلاح جنبشی را به نام «دختران خیابان انقلاب» ایجاد کند، انتظار نداشت در واکنش به این حرکتش، جنبش مردمی به نام «دختران انقلاب» با حضور چند 10 هزاری دختران محجبه ایرانی شکل بگیرد که امروز نامشان همچنان بر سر زبانها باشد.
حالا که چند ماهی است شاهد کشف حجاب و بدحجابی در امکان عمومی کشور هستیم، بر آن شدیم با بهاره جنگروی، مدیرمسؤول این جنبش گفتوگو کنیم. گفتوگویی که بیش از 2 ساعت در خبرگزاری فارس به طول انجامید و او از دغدغههای دختران انقلاب برای مهار این ضدارزش در جامعه اسلامی سخن به میان آورد و در پایان نیز درخواستی از حجتالاسلام محمدجواد علی اکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور داشت.
امر به معروف یک واجب فراموش شده
ایده تشکیل دختران انقلاب از کجا شکل گرفت و چرا این جنبش هنوز به فعالیت میپردازد؟
هشت سال پیش وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل شدیم، با گروهی از دوستانی که دغدغه حجاب داشتند، با توجه به فضای آن روز به مطالعه فرهنگی روی آوردیم و تحقیق کردیم که حضرت آقا درباره امر به معروف و نهی از منکر چه دغدغهای دارند و چرا ایشان از امر به معروف به عنوان واجب فراموش شده یاد کردهاند؟ از منظر رهبر انقلاب تکرار امر به معروف و نهی از منکر، شکننده است.
از سویی دیگر حضرت آقا میفرمایند: «همان دشمنی که میخواهد ما هستهای نداشته باشیم، بابتش احمدی روشن ترور شد، همان دشمنی که میخواهد ما در منطقه حضور نداشته باشیم که بابتش حاج قاسم را زد، همان دشمنی که میخواهد ما موشکی نداشته باشیم که بابتش تهرانی مقدم را زد، همان دشمن به دنبال این است که قانون حجاب برداشته شود.» از طرفی در دیداری که معظمله در چهار سال پیش با مسؤولان داشتند، فرمودند: ما 2 مسأله اصلی در کشور داریم، اقتصاد و فرهنگ که نگرانیها در مورد حجاب صحیح است و از حرکت های دینی مردمی حمایت شود.
در همین چند سال اخیر که بسیاری از افراد گفتند مسأله اصلی کشور اقتصاد است و باید تنها به معیشت مردم فکر کرد و با الزام قانون حجاب مخالف هستیم، کسانی که با ظاهر مذهبی و با تکیه بر گفتمان انقلاب سخنانی را برخلاف نص اسلام، سیره و منش امامین انقلاب و راه شهدا درباره حجاب گفتند، ما را برای حضور در این راه مصمم کرد.
امر به معروف فروشنده کشف حجاب در پاساژ تیراژه خیابان پونک تهران
«حجاب» خط قرمز نظام است
البته رهبر انقلاب هم در فضای به وجود آمده در یک کنگره شهدا اخطار دادند که مراقب باشید عدهای که زیر پرچم این شهدا و امنیت این شهدا زندگی میکنند، حرف هایی می زنند که خلاف نص صحیح متون وصیتنامه های شهداست. حتی بحث حجاب هم به مناظرات انتخاباتی کشیده شد و باز هم رهبر انقلاب خطاب به کاندیداها گفتند: «حجاب» خط قرمز نظام است.
در این اثنا، هجمه به گشت ارشاد، تحریف سخنان امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب و حتی شهید حاج قاسم سلیمانی درباره عفاف و حجاب از سوی برخی نفوذیها و حتی مسؤولان فرهنگی مزید بر علت شد. در کنار آن وقتی شاهد حضور دختران خیابان انقلاب و کشف حجاب علنی آنها بودیم، دیگر گفتیم درنگ جایز نیست و این فضا برای ما بسیار سنگین شد. با توجه به مطالعات فرهنگی که در این زمینه داشتیم دیدیم خاستگاه عفاف و حجاب در تمدن چندین هزار ساله بانوی پارسی وجود داشته و تنها منحصر به اسلام نیست. بنابراین گروه مردمی «دختران انقلاب» را پیریزی کردیم.
چرا زن ایرانی باید به انحطاط کشیده شود؟
خانم جنگروی! در حضور هشت ساله شما در میدان امر به معروف و حجاب، پاشنه آشیل زدودن حجاب از جامعه را چه یافتید؟
هدف دشمن، جایگاه کرامت زن ایرانی مسلمان و به تبع آن نقطه ثقل خانواده است. چرا که دشمن، عامل موفقیتهای ایران را زن و نهاد خانواده یافته است و به تبع آن، جوانان ایرانی که حاصل تربیت صحیح خانواده است، در عرصههای گوناگون موفقیتهای چشمگیری را به دست آورده است. بنابراین غرب به این نتیجه رسیده است که به جای لشکرکشی به ایران و اعزام سرباز، بانوی ایرانی را به انحطاط بکشاند تا کل جامعه به انحطاط کشیده شود.
همانگونه که اکنون در غرب، زنان پشت ویترین به فروش میرسند و برای آنها قیمت میگذارند، زن غربی نمیداند پدر فرزندش کیست و در دادگاه کشورش این موضوع را مطالبه میکند. از دیدگاه دشمنان، اگر زن از کانون گرم خانواده گرفته شود، دیگر زمانی برای تربیت فرزند باقی نخواهد ماند و دیگر شهدایی نخواهیم داشت که برای اسلام و انقلاب جان خود را فدا کنند.
چادری شدن به دست مادر شهید حججی
جریانی که دختران خیابان انقلاب را به انزوا کشید
چرا اسم گروهتان را دختران انقلاب گذاشتید؟ بهتر نبود نام دیگری را انتخاب میکردید؟
همان طور که گفتم، وقتی جنبش دختران خیابان انقلاب شکل گرفت و آن رفتارهای ضدارزشی را مشاهده کردیم، تصمیم گرفتم دست به اقدامی بزنیم و با حضور دختران و بانوان محجبه اتفاقی تأثیرگذار را شکل دهیم. دنبال نامی بودیم که آن نام را تحت شعاع قرار دهد؛ نامی که مبتنی بر فرهنگ انقلاب، راه امام و شهدا باشد. در واقع این جشن دخترانه، جشن مقابله با جریان کشف حجاب است، چون دختران انقلاب باعث به انزوا رفتن دختران بیحجاب و بیروسری خیابان انقلاب شدند.
به همین خاطر در آن بحبوحه در حسینیه شهید همت با حضور خانواده مسیح علینژاد، همایشی با عنوان «دختران انقلاب» ترتیب دادیم. برای تشکیل چنین نهادی اصلاً حمایتی از سوی مسؤولان وقت صورت نگرفت. در دفتر آقایان مسؤول را میزدیم، اما آنها به من میگفتند برو دوقلوهایت را بزرگ کن! مردم شکمشان گرسنه است، به فکر حجابی؟
باز هم خانواده شهدا جلودار بودند
منتها تنها کسانی که پای کار آمدند، خانواده شهدا بودند. در همان ساعت اولیه سالن پر شد و ترافیک سنگینی در اطراف همایش شکل گرفت، به گونهای که مجبور شدیم زنجیره مردمی برای عبور و مرور وسایل نقلیه تشکیل دهیم. شهرداری وقت به ما هیچ کمکی نکرد. انواع و اقسام اذیتها را برای تشکیل این همایش تحمل کردیم. حتی نگذاشتند بنر همایش در سطح شهر پخش شود. بعد از اینکه خبر حرکت دختران انقلاب به گوش حضرت آقا رسید، از ما دعوت کردند که همراه با دیگر افرادی که دغدغه پیگیری عفاف و حجاب را داشتند، به محضر ایشان شرفیاب شویم و آنجا گزارشی از عملکردمان ارائه کردیم.
رفع بیحجابی به امثال خانم دباغ نیاز دارد
در آن جلسه رهبر انقلاب به چه موضوعی اشاره کردند؟
آقا فرمودند، من امروز به شما بگویم اگر وضعیت حجاب در ایران آزاد شود (که به نظرم منظور حضرت آقا این است که رها بشود) وضعیت ایران از ترکیه بدتر خواهد شد. آقا اخطارهایشان را آنجا دادند و فرمودند: «حجاب» حکم خداست. مردم به ما روی آوردند که ما حکم خدا را پیاده کنیم. مگر میشود حکم خدا را اختیاری کرد؟ صحبت حضرت آقا انگیزهای برای مجموعه دختران انقلاب شد؛ چرا که ایشان فرمودند: ما الان به امثال خانم دباغ نیاز داریم که با هشت تا بچهای که داشت، امام اسلحه به او دادند و خانم دباغ به لبنان و سوریه رفتند و جنگیدند.
حتی آقا در جلسه، لبخندی زدند و فرمودند: در شرایط جنگی آن زمان ما همدان رفتیم و منتظر بودیم که در جلسهای فرمانده سپاه همدان بیاید که دیدیم خانم دباغ آمدند، نشستند و گزارش به ما دادند. بعد فرمودند: الان ما به امثال خانم دباغ نیاز داریم که با آن حجاب و هشت بچهای که داشت، پای کار آمد و مبارزه کرد.
حاج قاسم: مدافع حریم و حجاب حضرت زینب (س) در تهران باش
شما دیداری هم در بدو تأسیس با سردار سلیمانی داشتید. حاج قاسم در آن دیدار به شما چه گفت؟
یادوارهای در غرب تهران بود. در آنجا متوجه شدم حاج قاسم هم حضور دارند. خودم را به رأس مجلس رساندم و نزد ایشان رفتم، بعد گفتم: حاج آقا میخواستم درخواستی از شما داشته باشم. پرسیدم: چرا ما نمیتوانیم بیاییم از حرم حضرت زینب (س) دفاع کنیم؟ گفت: دخترم آنجا شرایط مهیا نیست، اما شما میتوانید مدافع حریم و حجاب حضرت زینب (س) در همین تهران باشید. به این جمله دقت کنید. در این مدت خیلی شاهد بودم که نظر حاج قاسم را درباره عفاف و حجاب تحریف کردند.
این حاج قاسم، همان کسی است که وقتی کتاب «من زندهام» به دستشان رسید، در جلد کتاب، تصویر بانویی است که چهرهاش مشخص است. حاج قاسم به نویسنده کتاب نامه نوشت و گفت: خواهرم من وقتی در عراق بودم، روی کتاب شما یک برگه سفید زدم که مبادا نامحرمی چشمش به عکس شما بیفتد یا وقتی دختر خانمی به شهید سلیمانی رجوع کرد و کتاب «سربلند» حججی را داد و از حاج قاسم خواست یک یادگاری اول کتاب برایش بنویسد، نوشت: سلام بر گلوی بریده شهید محسن حججی! دخترم از شهدای مدافع حرم الگو بگیر و بدان خشنودی آنها در داشتن حجاب توست. یا یک جای دیگر حاج قاسم، صحبتی خطاب به مسؤولان دارند که گفته است: مگر می شود نسبت به دختر خودمان و حیا و عفتش بیتفاوت باشیم؟ این منظومه فکری حاج قاسم است. حال در این شرایط یک عده چون از اول انقلاب خودشان تغییر کردند و دچار تحریف شدند، میخواهند تفکر امام و تفکر حاج قاسم را تحریف کنند. میخواهند تفکر تحریف شده خودشان را مساوی تفکر حاج قاسم قرار دهند.
دختری که کشف حجاب کرده بود و به آمر معروف گفت: منم باید برم!
وزیر کشور یک تنه به حمایت از دختران انقلاب وارد میدان شد
بعد از اتفاقاتی که نیمه دوم سال گذشته روی داد، فعالیتهای شما چه سمت و سویی پیدا کرد؟
اجتماع اخیر ما که در دهم آذرماه گذشته در ورزشگاه شهید شیرودی 2 ماه بعد از اغتشاشات برگزار شد، آن قدر جمعیت آمده بود که جای سوزن انداختن نبود. در شرایطی که نیازمند حمایت مسؤولان بودیم، باز هم پشت ما را خالی کردند. آقای وحیدی (وزیر کشور) پای کار آمد و مجوز برگزاری همایش را به ما داد. قبل از آن سه بار مجوز برنامه را باطل کردند.
میخواهم به شما بگویم دریغ از یک کمک مسؤولان فرهنگی! در شرایطی که ما برای تهیه چادر در مضیقه بودیم، کمکمان نکردند، این دختران انقلاب بودند که با وام به صورت انفرادی توانستند برای تهیه چادر به ما کمک کنند. میتوانم لیست بلندبالایی از وامهایی را که دختران انقلاب به خصوص در مناطق 12 و 14 تهران گرفتند تا بتوانند در این هفت ماه در خط مقدم امر به معروف و نهی از منکر حجاب باشند، به شما نشان دهم. ما در اجتماع آذرماه تعداد زیادی از دختران کمحجابمان را چادری کردیم که به خواست و اراده خودشان میخواستند چادری شوند.
دختران کمحجاب چادری میشوند، اما رها نمیشوند
یکی از کارهایی که انجام دادیم، برپایی موکبهای دختران انقلاب به تبعیت از موکبهای اربعینی حاج قاسم بود. موکبهایی که هشت تا غرفه داشت. غرفهای برای تشریفات و دعوت از دخترانی با حجاب ضعیف که پذیرایی و گنجاندن یک دکور، بستگی متناسب با ایام هم داشت، به طور مثال در ایام شهادت حضرت زهرا (س)، دکور «دَر سوخته» را برپا کردیم و بعد هم یک دقیقه روضه برایشان گذاشتیم و وقتی اشکها سرازیر شد، آن وقت کار اقناعی درباره حجاب را انجام دادیم. بعد ما آنها را رها نکردیم. اسم و شماره آنها را گرفتیم و برای برنامههای هیأت که به صورت دورهای در امامزادهها برگزار میشود، دعوتشان کردیم.
گعدههای دوستی را همراه با اردوهای چند روزه ترتیب دادیم تا این حلقه و ارتباط حفظ شود. بدون آنکه افراد متوجه شوند، در کنارشان رفیقی را قرار دادیم تا معنویت باطنی آنها مستمر و ماندگار شود. استقبال از هیأتهای دختران آن قدر زیاد است که مجبور میشویم ثبتنام کنیم. در آخرین هیأتمان که حاج امیر عباسی مداحی کرد، 2 هزار و 500 نفر در امامزاده صالح (ع) شرکت کردند. در کنار هیأت کارهای اقناعی صورت می گیرد که چرا باید حجاب داشته باشیم؟ البته ما بچههایی را که جذب میکنیم هر سال به راهیان نور میبریم و دلشان را با شهدا پیوند میزنیم. (اینجا)
مدد از اهل بیت (ع) و شهدا برای ترویج حجاب
خب، در این شرایط، جذب افراد و تشویق آنها به حجاب به نظر سخت میآید و غیرممکن. اینکه شما تأکید دارید از اهل بیت (ع) و شهدا برای امر به معروف حجاب بهره ببرید، شاید در حال حاضر کارساز نباشد.
من با این سخن موافق نیستم. بر عکس در این مدت دخترانی به جمع دختران انقلاب پیوستند که خانوادهشان مخالف حجاب بودند. حتی دختری به من میگفت پدرم چادر از سرم میکشد. وقتی دیدیم هجمه به حجاب و چادر در دانشگاهها زیاد شده و سلبریتیها هم بر آتش این بدحجابی میدمند، در جشنواره فیلم فجر که بیشتر بازیگران حجابشان محل سؤال است، آن هم در یک جشنواره جمهوری اسلامی حضور پیدا میکنند، دختران انقلاب را به این مکانها فرستادیم و آنها با زبانی نرم، لحن صمیمی و روی خوش به امر به معروف پرداختند. نمونه اخیرش مواجهه دختران انقلاب با خانم فاطمه معتمدآریا در جریان مراسم ختم یکی از بازیگران بود. او در برابر صحبتهای ما حرفی نداشت و محل را ترک کرد.
حتی هنگامی که باران کوثری گفت، حجاب در فرهنگ کشور من نیست، دختران انقلاب، گرین کارت آمریکا متعلق به باران کوثری را رو کردند و به او گفتند: بله، در آمریکا حجاب نیست! در جریان این واکنش، مواضع فراوانی علیه باران کوثری شکل گرفت. در این واقعه حتی کسانی که حجاب خوبی نداشتند و ظاهرشان مثل ما نبود، از این سخن باران کوثری برآشفتند. بعد از اغتشاشات که شاهد انفعالهایی در برخورد با کشف حجاب سلبریتیها بودیم، تازه آنها به این نتیجه رسیدند که سلبریتی که کشف حجاب کرده است با شخص دیگر فرقی ندارد و باید محاکمه شود.
پاتوق دختران انقلاب در مترو تئاتر شهر
دختری که مادرش را محجبه کرد
در ایام اغتشاشات، شما 2 موکب در چهارراه ولیعصر و هفتم تیر زدید؛ آن هم با اخطارها و تذکرهایی از سوی مسؤولان که امنیت غرفه، پای خودتان است، واکنش مردم با دختران انقلاب در آن شرایط چگونه بود؟
وقتی موکبها در آن شرایط اغتشاش در ایام فاطمیه برپا شد، همین که داشتیم موکبها را درست و طراحی میکردیم، مردم دائم میآمدند پرده را کنار می زدند و می گفتند: خوش به حالتان! میشود برای ما دعا کنید؟ عکس شهدا را میدیدند، دخترهای کم حجاب یا ضعیف الحجاب میآمدند، در همان موکبی که ماکتهای نیم ساخته از در سوخته حضرت زهرا (س) بود، گریه میکردند، اشک می ریختند و می گفتند برای ما دعا کنید. چند وقت است که هیأت نرفتهام و از فضای هیأت دور بودم، خیلی دلم میخواهد بیایم کمک شما کنم. میآمدند گِل دستشان میگرفتند و کمک می کردند تا در سوخته و دیوار را درست کنیم.
زمانی، دختر خانمی داخل موکب آمد که خیلی محجبه و کم سن و سال. به من گفت: یک هفته است در خانه برای مادرم کار میکنم، از مامانم قول گرفتهام که با خودم او را به جایی ببرم. قول بده که با من بیایی! بعد گفت: میتوانم مادرم را داخل بیاورم؟ گفتم: بله! قدمشان بر چشم. دیدم خانمی است که روسریاش روی شانههایش است و کشف حجاب کرده است. بعد یک نگاه به من کرد و گفت: امروز مادرم اینجا آمده که من از حضرت زهرا (س) کمک بگیرم که حجابش درست شود!
وقتی مادر آن دختر به داخل موکب آمد، همین که عکس شهدا را دید، غافلگیر شد که دخترش او را به آنجا آورده است. دختر خانم سر مادر روسری کرد؛ روسریای که متبرک به حرم امام حسین (ع) بود. مادر اشک ریخت و یک دستنوشته نوشت: این موکب میخواهد سر آغاز تغییر ما در زندگی شود. خوشحالم که این اتفاق دارد میافتد.
و سخن پایانی
مجموعه دختران انقلاب از حجتالاسلام حاج علی اکبری درخواستی دارد تا با کمک امام جماعت محلهها و امام جمعهها محیط پیرامونی را درباره عفاف و حجاب با برپایی موکبها، برگزاری اردوها، همراه با حضوری فعال در محلهها و غیره بتوانند ظرف مدت یک سال، بساط بیحجابی در اماکن عمومی محلات را بر چینند.
پیش از این در گزارشی با عنوان «3 خاطره از آمر به معروف در مقابل خانمهای بدحجاب» به بیان چند خاطره از بهاره جنگروی پرداخته بودیم.
پایان پیام /