مهرپور: اوضاع صادرات غیر نفتی وخیم است / کاهش 50 درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ دولتهای جمهوری اسلامی سال های سال است که شعار عبور از خام فروشی نفت و تکیه بر صادرات محصولات و کالاهای غیر نفتی را سر می دهند، این مساله به واسطه فراهم بودن شرایط برای فروش نفت هیچ گاه محقق نشد تا اینکه تحریم های آمریکا و خروج آقای ترامپ از برجام که عدو سبب خیر می شود این امید را زنده کرد که بتوان از خام فروشی نفت عبور کرد تا درآمد کشور از راه تکیه بر تولید باشد نه فروش منابع طبیعی، به هر حال زمینه برای این موضوع فراهم شده است اما اوضاع تولید و بخش های مختلف اقتصادی خوب نیست، اینکه چرا علی رغم تاکید کارشناسان بر ظرفیت های بزرگ اقتصادی ایران همچنان اقتصاد لنگ می زند، چه کوتاهی هایی صورت گرفته و چه باید کرد را در گفت و گو با میثم مهرپور کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی مطرح کرده ایم که در ادامه آمده است.
با توجه به کاهش درآمدهای نفتی، به نظرتان راهکار اساسی کشور در شرایط فعلی برای جبران کسری بودجه چیست؟
ببینید اگر چه درآمدهای نفتی کشور به حداقل ممکن رسیده است، اما اقتصاد ایران چند مزیت مهم دارد که هر کدام از این مزیتها میتواند اقتصاد ایران را با تحول مواجه کند. برای مثال در حال حاضر میزان بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی در ایران رقمی حدود 44 درصد است در حالی که این رقم در اقتصادهایی مانند ژاپن بیش از 200 درصد و در اقتصادهایی مانند یونان و آمریکا بالای 100 درصد است. خب خود این موضوع یک مزیت نسبی برای افزایش تولید و به تبع آن صادرات در ایران است. از طرف دیگر وجود منابع طبیعی و زمینهای کشاورزی و خودکفایی در بسیاری از محصولات کشاورزی و مواد غذایی در ایران به گونهای است که ما میتوانیم تامین کننده اصلی نیازهای کشورهای همسایه در این حوزهها باشد.برخی می گویند تحریم های غرب بر علیه ایران، مانع انجام این صادرات است؟
ببینید وقتی ما میتوانیم بنزین را به کشوری مانند ونزوئلا صادر کنیم خیلی ساده لوحانه است که بگوییم تحریمها مانع صادرات به کشورهای همسایه میشود آن هم کشورهایی که مرزهای طولانی با ایران دارند. موضوع مرزهای طولانی ایران با کشورهای همسایه یک فرصت برای اقتصاد ایران است چرا که میتواند صادرات خود را خارج از چارچوبهای تحریمی بر علیه ایران دنبال کند. این مبادلات تجاری میتواند چه در قالب تهاتر کالایی و چه در قالب مبادله با پولهای ملی دو کشور رخ دهد. الان در حال حاضر نیاز وارداتی 15 کشور همسایه ما چیزی حدود 1000 میلیارد دلار است، اما سهم اقتصاد ایران از این بازارها کمتر از دو درصد و در حدود 20 میلیارد دلار است. در حالی که همین الان و با همین امکانات توان صادراتی حدود 100 میلیارد دلاری کالا فقط به همین بازارهای منطقه وجود دارد.چرا این اتفاق نمی افتد؟
چون هرگز اقدامی در این راستا از سوی دولت های ما اتفاق نیفتاده، تولید صرفا محدود به تولید یا ایجاد یک کالا در کارخانه یا زمین کشاورزی و... نیست بلکه تولید یک پروسه است یعنی تولید از ساخت و ایجاد یک کالا آغاز و با رسیدن به دست مصرف کننده و رضایت آن پایان می یابد. ما در طول این سال ها اخبار متفاوتی از دفن خرما تا دفن سیب زمینی و گوجه و بسیاری از محصولات کشاورزی داشته ایم. دلیل این اتفاقات این است که تولیدات ما مبتنی بر نگاه صادراتی نیست. برای این کار دولت باید فعالان اقتصادی و تجار رسمی ایران را شناسایی و تمام اطلاعات اقتصادی کشورهای همسایه و بازارهای آنها را در اختیار این تجار قرار دهد و در مرحله بعد با تقبل هزینه سفر این تجار به کشورهای همسایه آن ها با بازار این کشورها، ظرفیت ها و نیازهایآن ها آشنا کند. در مرحله آخر با حمایت دولت و مجلس در سطح عالی و ایجاد مشوق های صادراتی تجار را ترغیب به صادرات کند. این کار شدنی است و در بسیاری از کشورها نیز رخ داده است.
یعنی مشکل اصلی در کشور ما تولید نیست؟ بلکه در بازاریابی و فروش محصولات خود مشکل داریم؟
نمیگویم تولید مشکلی ندارد. من درباره همین ظرفیتهای موجود حرف میزنم یعنی با همین ظرفیت ها، امکان چند برابر کردن صادرات غیر نفتی وجود دارد. به شرطی که اقتصاد بر سیاست اولویت داشته باشد. وزارت امور خارجه به جای اینکه دنبال مذاکره با قدرتهای غربی باشد که کوچکترین سهمی در بازارهای اقتصادی ایران ندارند به دنبال دیپلماسی فعال اقتصادی با کشورهای منطقه بوده و اولویت اصلی خود را اقتصاد قرار دهد. شما ببینید در مسایلی که طی چند سال اخیر میان قطر با امارات یا روسیه با ترکیه پیش آمد ایران میتوانست بازارهای قطر و روسیه را در بخش مواد غذایی و محصولات کشاورزی تامین کند، اما نتوانست موفق باشد. وقتی به لیست عمده واردات این دو کشور نگاه میکنیم میبینیم بسیاری از کالاهای وارداتی آنها در ایران وجود داشت، اما عدم بازاریابی، عدم رعایت استانداردهای صادراتی و انفعال دستگاه دیپلماسی باعث شد ایران خیلی راحت این موقعیت را از دست بدهد. همین الان اتحادیه اوراسیا و 15 کشور همسایه ایران فرصت مناسبی برای جایگزین شدن درآمدهای نفتی و خروج ایران از خام فروشی هستند. دولت باید از صادر کنندگان حمایت کند، اما الان شاهدیم شرایط نسبت به سال گذشته بدتر هم شده است مثلا سال قبل تقریبا ماهیانه یک میلیارد دلار صادرات به عراق داشتیم که این رقم در دو ماهه اول سال 99 ماهیانه به حدود 300 میلیون دلار کاهش یافته است. یا مثلا صادرات زعفران به عنوان یکی از کالاهایی که تا چند سال پیش انحصار تولید آن در اختیار ایران بود حدود 20 درصد کاهش داشته است. یعنی نه تنها به فکر افزایش صادرات غیر نفتی نیستیم بلکه روند حرکتی مان نیز نزولی بوده است. به طوری که طی دوماهه اول سال 99 صادرات غیر نفتی ما حدود 50 درصد کاهش یافته است. به طوریکه میزان صادرات غیر نفتی ایران در دو ماهه اول سال 98 بیش از 8 میلیارد دلار بود، اما در دو ماهه اول سال جاری به 4.3 میلیارد دلار رسیده است که این موضوع میتواند خطر جدی برای اقتصاد ایران به شمار آید.در شرایط فعلی باید چه کار کرد. یعنی راه حل مصداقی و عملیاتی شما چیست؟
فعال کردن دیپلماسی اقتصادی، ایجاد تعدد در شرکای تجاری و به فعلیت رساندن ظرفیت های بالقوه اقتصاد ایران از جمله راهکارهای موجود است. اتفاقا شرایط کرونایی و تبعات آن باعث شده کشورها نیاز بیشتری به واردات محصولات کشاورزی و مواد غذایی داشته باشند و کشورهای تولید کننده نیز به دلیل نگرانی از زمان پایان این بیماری، عموما صادرات خود را کاهش داده یا متوقف کرده اند. این موقعیت و افزایش قیمت جهانی این محصولات فرصت خوبی برای اقتصاد ایران و افزایش تولید و صادرات مواد غذایی و محصولات کشاورزی به عنوان جایگزین درآمدهای نفتی برای ایران ایجاد کرده است.