مهمترین حوادث تاریخ یک قرن اخیر ایران در نمای نزدیک
اولین قاتل زنجیرهای ایران شخصی به نام علی اصغر بروجردی معروف به اصغر قاتل است. او 33 پسر کودک و نوجوان را پس از آزار و اذیت جنسی به قتل رساند. اصغر قاتل اولینبار در سن 14سالگی به علت آزار و اذیت جنسی کودکان در بغداد دستگیر شد و به زندان افتاد. او پس از آزادی از زندان به ایران فرار کرد و دست به قتلهای زیادی زد. اصغر قاتل سرانجام در ششم تیرماه 1313 در میدان توپخانه تهران اعدام شد.
دو روز بیشتر به پایان سال 1401 باقی نمانده. یک سالی میشود که ایران یک قرن را پشت سر گذاشته است. حالا بر همین اساس «اعتماد» درصدد برآمده تا مهمترین حوادث تاریخ ایران را بررسی کند. البته به برخی از حوادث به دلایلی (حجم زیاد و کم اهمیت بودن آن) اشارهای نشده است.
سوانح هوایی و ریلی
به گزارش اعتماد، اولین پرواز کشور ما در سال 1292 انجام شد، اما به خاطر برخی موضوعات (مشکلات اقتصادی، سهلانگاری بعضی مسوولان و...) آمار سوانح هوایی در ایران یکی از بالاترین میزان وقوع حوادث هوایی در جهان را شامل میشود.
بر اساس اطلاعات شبکه ایمنی هوانوردی، دو هزار و 152 نفر تا دیماه 1398 بر اثر 63 سانحه هوایی در ایران جان خود را دست دادند. بزرگترین سانحه هوایی منجر به مرگ در کشور مربوط به پرواز شماره 655 ایرانایر با 290 کشته در سال 1376 است و پس از آن سانحه سقوط هواپیمای نظامی در کرمان با 276 کشته در سال 1381 در رده دوم جای دارد.
پیش از سال 1357 سانحههای هوایی مهمی در تاریخ ایران ثبت شده است.
پنجشنبه، 23 شهریورماه 1329 یک فروند هواپیمایی داگلاسدیسی3 از مبداء مهرآباد به مقصد عربستان و با 9 سرنشین بلافاصله پس از بلند شدن از فرودگاه مهرآباد سقوط کرد و همه سرنشینان جان باختند.
جمعه، 10 آذرماه 1329 یک فروند هواپیمای داگلاس دیسی3 از مبداء تبریز به مقصد مهرآباد و با 8 سرنشین با کوه برخورد و سقوط کرد و همه سرنشینان جان باختند.
پنجشنبه، 4 دی ماه 1331 یک فروند هواپیمای داگلاسدیسی3 از مبداء شیراز به مقصد مهرآباد و با 25 سرنشین در نزدیکی تهران سقوط کرد. در اثر این حادثه 24 نفر از 25 سرنشین جان باختند.
آخرین سانحه هوایی کشور نیز در 4 اسفندماه 1401 اتفاق افتاد. سقوط هلیکوپتر در بافت واقع در جنوب استان کرمان که منجر به کشته شدن اسماعیل احمدی، مشاور وزیر ورزش شد. پیشینه احداث و بهرهبرداری موفق نخستین راهآهن در ایران به دوره قاجار در سال 1227 از رشت به بندر پیربازار و بندرانزلی بازمیگردد. در سال 1261 نیز خط تراموایی میان تهران و شاه عبدالعظیم به طول 8700 متر کشیده شد و بالاخره در 3 شهریور 1317 راهآهن سراسری ایران را رضاشاه رسما افتتاح کرد، اما این وسیله نقلیه نیز مانند سایر وسایل حمل و نقل از جمله ماشین، هواپیما و... بیخطر نماند.
در 29 بهمن 1382 در نزدیکی ایستگاه خیام 17کیلومتری نیشابور قطار نیشابور منفجر شد که در آن حادثه 352 نفر کشته و 469 نفر نیز زخمی شدند. برخی از تلفات نیز در 20 کیلومتری انفجار صورت گرفت. این حادثه بزرگترین سانحه ریلی در ایران است.
19 آبان ماه 1391 قطار مسافربری از زاهدان با 324 مسافر عازم تهران بود که در محل ورودی ایستگاه نظرآباد یزد، لوکوموتیو و دو واگن مسافربری این قطار از ریل خارج شد و منجر به کشته شدن سه نفر از کارکنان راهآهن شد.
جمعه 5 آذر ماه 1395 حوالی ایستگاه هفت خوان در محور سمنان دامغان رخ داد. این حادثه به برخورد دو قطار مسافربری برمیگردد. در آن حادثه قطار سمنان به مشهد از پشت به قطار تبریز به مشهد که در همان ریل متوقف بود، برخورد کرد. در پی این حادثه چهار واگن از ریل خارج و پنج واگن نیز دچار حریق شدند. این سانحه 47 کشته و 103 مصدوم برجای گذاشت.
این حادثه یکی از مرگبارترین حوادث ریلی در ایران پس از حادثه قطار نیشابور است.
18 خرداد ماه 1401 در نزدیکی ایستگاه مزینو در 50 کیلومتری طبس قطار مشهد به یزد با بیل مکانیکی برخورد میکند. این حادثه به دلیل خطای انسانی رخ داد و در آن 14 نفر کشته و 86 نفر مصدوم شدند.
سیلهای ویرانگر
5 مردادماه 1333 سیلی ویرانگر در منطقه امامزاده داوود واقع در شمال غرب تهران به وقوع پیوست. در این سیل 5 هزار نفر در صحن امامزاده داوود کشته شدند.
22 بهمن ماه 1358 در استان خوزستان با بارندگی چند روزه و طغیان رودخانههای مارون، کارون و کرخه سیلاب شدیدی جاری شد و حدود 50 نفر کشته شدند.
یکشنبه 4 مرداد ماه 1366 بر اثر بارش شدید باران و جاری شدن آب در درههای دربند و گلاب دره در شمال تهران سیلاب شدیدی رخ داد و حدود 300 نفر کشته شدند و 757 میلیارد ریال خسارت مالی وارد شد. این سیل پس از سیلاب سال 80 گرگانرود با 400 کشته دومین سیلاب پرتلفات بود.
2 مردادماه 1366 سیل بوژان در نزدیکی نیشابور رخ داد و بیش از هزار نفر کشته شدند. چند روستا نیز تخریب شد. 11 آذرماه 1365 در شهرستان دیرودشتی استان بوشهر پس از سه شبانهروز بارش متوالی بهطور کامل تمام روستاهای حاشیه را در خود فرو برد و حدود 430 نفر کشته برجای گذاشت. 10 مردادماه 1377 در ماسوله یکی از شهرستانهای گیلان سیل به راه افتاد. زمینلغزش منجر به سیلاب شدیدی شده بود که در پی آن 30 نفر کشته، 90 نفر مصدوم و 20 نفر مفقود شدند. این حادثه حدود 70 میلیارد تومان آسیب مالی وارد کرد. 20 مردادماه 1380 در استان گلستان سیلاب عظیمی بر اثر بارش باران و از بین رفتن مراتع در استانهای دیگر بود. این سیلاب 500 کشته بر جای گذاشت.
15 مردادماه 1384 سیل در کلاله گلستان رخ داد. علت این سیل بارش 135 میلیمتری باران در یک شبانهروز بود. این سیل حدود 40 نفر کشته و 20 میلیارد خسارت مالی برجای گذاشت.
13 مهرماه 1397 با بارندگی شدید در شمال کشور دستکم 9 نفر جان خود را از دست دادند.
26 اسفند ماه 1398 در شمال ایران سیلاب شدیدی بر اثر بارش باران رخ داد که 13 نفر کشته و 116 نفر مصدوم شدند و یک نفر هم گم شد.
هفته اول فروردین ماه 1398 در جنوب و غرب کشور بر اثر بارش شدید و متوالی در استانهای گلستان، فارس و لرستان سیلاب عظیمی رخ داد. 53 نفر کشته شدند 600 نفر هم آسیب دیدند. حدود 35میلیارد تومان خسارت مالی وارد کرد.
25تیر ماه 1399 در شمال کشور بر اثر بارندگی در شهرهای چاراویماق، مراغه، عجبشیر، مرند و شبستر در استان آذربایجان شرقی سیلاب عظیمی رخ داد و 5 نفر کشته شدند.
مردادماه 1401 در مناطق مختلف کشور سیلابی ویرانگر رخ داد که بر اثر وقوع این سیلابها بیش از 100 نفر در کشور کشته شدند.
مرداد ماه 1401 در مناطق مختلف کشور سیلابی ویرانگر رخ داد که بر اثر وقوع این سیلابها بیش از 100 نفر در کشور کشته شدند.
حوادث آتشسوزی
28 مردادماه 1357 در سینما رکس آبادان شعلههای آتش از هر طرف زبانه گرفت و عدهای بیگناه در آتش جان باختند. شمار جانباختگان این حادثه حدود 700 نفر بود.
26 بهمن 1383 مسجد ارگ در زمان برگزاری نماز مغرب و عشا آتش گرفت. آمار قربانیان این حادثه 78 نفر اعلام شد و علت آتشسوزی انفجار کپسول گاز مسجد در طبقه دوم بود.
چهارشنبه 15 آذرماه 1391 در مدرسه شینآباد شهر پیرانشهر واقع در استان آذربایجان غربی مدرسه دخترانه شینآباد به دلیل انفجار بخاری نفتی دچار سوختگی شد. در این حادثه دو نفر از دانشآموزان به نامهای «سارینا رسول زاده» و «سیران یگانه» جان خود را از دست دادند. سه نفر از دانشآموزان دیگر نیز مجبور به قطع انگشت دستشان توسط پزشکان شدند. در این حادثه که به دلیل آتشسوزی بخاری نفتی رخ داد 27 نفر آسیب دیدند و دچار سوختگی شدند.
30 دیماه 1395 ساختمان پلاسکو یکی از قدیمیترین ساختمانهای بلند تهران دچار حریق شد. در این حادثه 22 نفر کشته و 235 نفر نیز مصدوم شدند. 16 نفر از کشتهشدگان آتشنشان بودند.
سهشنبه 27 آذرماه 1397 مدرسه دبستان و پیشدبستانی غیرانتفاعی دخترانه اسوه حسنه زاهدان دچار آتشسوزی شد. در این حادثه که بند کیف یکی از دانشآموزان به چراغ نفتیگیر کرده بود و باعث واژگونی چراغ و آتشسوزی شده بود، چهار دانشآموز به نامهای «مانا خسروپرست، صبا عربی، مریم نوکندی و یکتا میرشکار» کشته شدند و 27دانشآموز نیز آسیب دیدند.
قاتلان زنجیرهای
قاتل در این نوع قتلها بیشتر از سه نفر را به قتل میرساند و در تمام قتلها انگیزه و روش مشخصی دارد.
اولین قاتل زنجیرهای ایران شخصی به نام علی اصغر بروجردی معروف به اصغر قاتل است. او 33 پسر کودک و نوجوان را پس از آزار و اذیت جنسی به قتل رساند. اصغر قاتل اولینبار در سن 14سالگی به علت آزار و اذیت جنسی کودکان در بغداد دستگیر شد و به زندان افتاد. او پس از آزادی از زندان به ایران فرار کرد و دست به قتلهای زیادی زد. اصغر قاتل سرانجام در ششم تیرماه 1313 در میدان توپخانه تهران اعدام شد. او پیش از اعدامش گفته بود: «بنده در تمام عمر آرزویم این بود که سرم را بر فراز ببینم و دیگران را زیر پا. خب حالا طنابدار را که بالا بکشند به آرزویم رسیدهام.» برای همین رضاشاه دستور داد او را وارونهدار بزنند.
هوشنگ امینی 67 نفر را به قتل رساند. قاتلی که همیشه کلاهی نمدی به سر داشت و ظاهرش با اعمالش کاملا متفاوت بود. او در تعطیلات نوروز 1342 در ورامین شناسایی و دستگیر شد. امینی طعمههایش را از بین جوانان انتخاب میکرد و بعد از بستن دستهای آنها و آزار و اذیتشان قربانیان را به قتل میرساند و سرشان را از بدنشان جدا میکرد. او تمام مقتولان را داخل چاه میانداخت. او پیش از دستگیری به شبح چاههای قنات معروف بود. هوشنگ شب قبل از اعدامش با دو خبرنگار رادیو ایران مصاحبهای داشت و انگیزه اصلیاش را رفتن به راه اصغر قاتل و از بین بردن افراد فاسد جامعه عنوان کرده بود.
حسن اورنگی و همدستش عباسعلی ظریفیان؛ بین سالهای 1324 تا 1330 در نقاط مختلف مشهد مرتکب قتلهای زیادی شدند. این دو نفر با کمک هم 62 زن خیابانی یا سرگردان را فریب و پس از آزار و اذیت جنسی و سرقت اموال، به زندگی آنها خاتمه دادند. کشف راز جنایات آنها با رفتارهای نامتعارف حسن اورنگی ممکن شد. او جوانی 26ساله بود که به دور از خانواده، جایی در حوالی دروازه بالاخیابان زندگی میکرد. نخستین دلیلی که کارآگاهان را واداشت به دنبال اورنگی بیفتند، کارنامه سیاه بود.
اورنگی که آشکارا شخصیتی بیمار داشت و به شهرت، سخت علاقهمند بود، پس از بازداشت و تنها با گذشت پنج ساعت، به تعداد معتنابهی قتل اقرار کرد و گفت؛ تمام آنها را با همکاری دوستش عباسعلی ظریفیان، مردی سیهچرده و 36 ساله که بسیار تنومند و البته بیرحم بود، انجام داده است. در تمام موارد مقتولان با روسریهایشان خفه شده بودند. عباسعلی ظریفیان به دلیل همدستی در قتلها به 15 سال حبس محکوم شد ولی حسن اورنگی در آذرماه 1330 در میدان اعدام مشهد و در حضور 8 هزار نفر اعدام شد.
محمد بسیجه؛ معروف به بیجه، جوانی 19ساله که به جرم آزار و اذیت جنسی و قتل بیش از چهل پسربچه در 26 اسفند ماه 1383 محاکمه شد. او مادرش را در کودکی از دست داده بود و خودش در کودکی سه بار مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته بود. بیجه در اسفند 1384 در میدان اصلی پاکدشت در حضور 18الی20 هزار نفر در ملاء عام اعدام شد. بستگان قربانیان قبل از اعدام او توسط جرثقیل بیجه را با چاقو زدند و به او سنگ پرتاب کردند. بیجه یک همدست به نام علی باغی داشت که او نیز به 15 سال زندان محکوم شد. قتل کودکان در پاکدشت به عنوان بزرگترین پرونده جنایی در ایران طی 70 سال پیش از آن شناخته شد.
مجید سالک محمودی؛ معروف به قاتلی با طناب سفید به خاطر خیانت همسرش تصمیم گرفت زنانی که تصور میکرد به خانواده پایبند نیستند را به قتل برساند. او سال 1359 ورشکسته شد. چندی بعد همسر مجید او را قانع کرد که برای جلوگیری از تصاحب اموالشان خانه و داراییاش را به او واگذار کند و به صورت موقتی او را طلاق دهد. مجید به خاطر بدهیهایش ششماه به زندان افتاد و وقتی آزاد شد متوجه میشود که همسرش به او خیانت کرده است و پس از آن تصمیم گرفت زنان را به قتل برساند. او حدود 49 زن را بین سالهای 1359 الی 1364 به قتل رساند. 24 بهمن 1364 ماموران گشت شعبه اول آگاهی موفق شدند در میدان بهارستان تهران، شورولت ایران سبز رنگی را متوقف و شناسایی کنند. راننده میانسال بود و لهجه آذری داشت. ماموران در جستوجوی ماشین، لباسهای زنانه متعدد و همچنین تعداد قابل توجهی طناب سفیدرنگ یک متری را از داخل موتور ماشین خارج کردند. او ابتدا هیچ قتلی را نپذیرفت و درباره رشته طناب و وسایل زنانهای که از اتومبیلش پیدا شد به ضد و نقیضگویی پرداخت، اما طی بازجوییها لحظهای کنترل خودش را از دست داد و با فریاد زدن این جمله که از همه زنان متنفر است، خودش را به بنبست کشاند.
مجید سالک محمودی که به بند مجرد زندان قصر منتقل شده بود تا در انتظار محاکمه و مجازات به سر ببرد، ناگهان خودکشی کرد. احمد محققی؛ بازپرس پرونده مجید در کتاب خود با نام «آخرین شکار قاتل» در مورد مرگ مجید سالک محمودی نوشته است: «ساعت 21 و 30 دقیقه هشتم خرداد سال 1365، درحالی که عازم ماموریتی بودم و از خیابانهای نزدیک دادسرا میگذشتم، پیام رسید که فورا با دادسرا تماس بگیرم. وقتی به دادسرا آمدم نگهبان گفت که گویا یک نفر زندانی در زندان قصر خودکشی کرده است. با زندان قصر تماس تلفنی گرفتم. جانشین رییس زندان، سرگردی بود که با ناراحتی بسیار اعلام کرد؛ مجید در بند مجرد بعد از افطار با طنابی که از حاشیه پتوهای سلول درست کرده بود، خودش را خفه کرده بود و بدینترتیب مجید آخرین شکار خود شد.»
غلامرضا خوشرو کوران کردیه؛ معروف به خفاش شب در سال 1376 برای بار دوم دستگیر شد و به اتهام قتل 9 نفر در 22 مرداد ماه همان سال اعدام شد. او طی بازجوییها نام اصلی خود را عنوان نکرد تا اینکه عکس او در روزنامه ایران منتشر شد و یکی از بستگان غلامرضا او را شناسایی کرد و کپی شناسنامه او را در اختیار روزنامه ایران قرار داد. خوشرو قبل از اینکه پای چوبهدار برود روی کاغذ نوشته بود: «به هیچکس بدهکار نیستم و از کسی طلبکار نیستم و از همه طلب بخشش دارم.»
سعید حنایی؛ معروف به قاتل عنکبوتی پس از اینکه راننده تاکسی همسرش را با یک تن فروش اشتباه گرفت، تصمیم گرفت زنان روسپی مشهد را به قتل برساند. او طی یک سال از سال 1379 الی 1380؛ 16 زن روسپی را به قتل رساند و جنازههای آنها را در اطراف شهر مشهد رها کرد. حنایی توسط آخرین هدفش که توانست از دست او فرار کند، لو رفت. سرانجام حنایی در 28 فروردین 1381 در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شد.
فرید بغلانی؛ معروف به قاتل دوچرخه سوار به جرم قتل 15 زن و یک پسربچه در آبادان، بهمنشیر و خرمشهر در 22 آبان 1389 در زندان کارون اهواز اعدام شد. بغلانی سوار بر دوچرخه در اطراف زمینهای خلوت طعمههای خود را پیدا میکرد و آنها را به قتل میرساند. او در اعترافات خود گفته بود: «به خاطر کینهای که از زنها در دل داشتم تصمیم گرفتم برای انتقام، آنها را به قتل برسانم. به همین خاطر از اواخر سال 83 قتلها را آغاز کرده و با مشاهده زنان تنها آنها را با ضربهای سنگین به قتل میرساندم.»
مهین قدیری؛ اولین قاتل سریالی زن در تاریخ ایران است. او بدهی زیادی به طلبکاران داشت برای همین تصمیم گرفت زنان سالخورده را در اماکن مذهبی قزوین شناسایی کند و پس از سرقت طلاهایشان آنها را به قتل رساند. مهین این زنان سالخورده را در خودروی خود سوار میکرد و به آنها آبمیوه مسموم میداد تا بتواند اموالشان را سرقت کند. 21 اردیبهشت 1388 زنی 60ساله موفق شد از دست مهین فرار کند بنابراین راز جنایات مهین فاش شد. مهین به جرم قتل 5 زن و یک مرد، 29 آذرماه 1389 در قزوین اعدام شد.
فرزاد. ن؛ معروف به خفاش شب گیلان که در طول 9 سال هشت زن را به خاطر سرقت طلاهای شان کشت و سلاخی کرد. فرزاد، جنایتهایش را از سال 1387 در گیلان با مسافرکشی آغاز کرد. پس از هشتمین قتل ماموران از طریق دوربینهای مداربسته توانستند به شماره پلاک خودروی فرزاد دست پیدا کنند و او و همسرش را روز 20فروردینماه سال96 دستگیر کنند. همدست فرزاد همسرش بود که به اتهام معاونت در قتل به حبس محکوم شد. او سرانجام 19 دی ماه 1399 در زندان لاکان رشت اعدام شد.
اکبرخرمدین و ایران موسوی ثانی که نامشان در فهرست قاتلان زنجیرهای تاریخ ایران ثبت شده است از سال 1390 الی 1400 دو فرزند و دامادشان را با چاقو به قتل رساندند و بعد از قطعهقطعه کردنپیکرها، آنها را به سطل زباله انداختند. اکبر خرمدین بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی بود که در اواخر اردیبهشتماه 1400 همراه با همسرش به اتهام قتل فرزندشان بابک خرمدین دستگیر شدند و خیلی سریع به جرم خود اعتراف کردند. در 29 اردیبهشت پدر و مادر خرمدین اعتراف کردند که دامادشان فرامرز و دخترشان آرزو را نیز به ترتیب در سالهای 1390 و 1397 با همان روش که بابک را به قتل رساندهاند، تکهتکه کردهاند و اجسادشان را در سطل زباله انداختهاند. آنها دلیل قتل دامادشان را مشکلات اخلاقی و دلیل قتل دخترشان را مصرف مشروبات الکلی و موادمخدر و ارتباط با افراد غریبه عنوان کردند. به گفته مقامات، یک روانپزشک سلامت روانی این دو نفر را تأیید کرده است. اکبر خرمدین به حبس طولانی مدت محکوم شد، اما قبل از محاکمهاش 30 آبان ماه 1400 به دلیل ایست قلبی در سن 80 سالگی در زندان رجایی شهر فوت کرد.
امید براک؛ معروف به قاتل بزرگراه، جوانی 21 ساله که از بهمن 1386 با خودرو پیکان در اطراف کرج زنان و دختران را سوار میکرد و اموالشان را سرقت میکرد و آنها را به قتل میرساند. او 10 نفر را به قتل رساند. همدست و معشوقه او نامش ساحره بود. زنی که ادعا میکرد؛ همسر برک است، اما نبود. 18 بهمن 1389 حکم اعدامش در میدان قدس کرج اجرا شد.
قاتلان عاشق
جنایت خیابان گاندی؛ 12 دی ماه 1375 در کوچه بیست و سوم خیابان گاندی ماجرای عشق خونینی رقم خورد. شاهرخ وثوق و سمیه شهبازینیا که هر دو 16ساله و عاشق هم بودند مرتکب این جنایت شدند. آنها به دلیل مخالفتهای خانواده با ازدواجشان محمدرضای 9 ساله و سپیده 13 ساله برادر و خواهر سمیه را کشتند و مادر سمیه را با چاقو مجروح کردند. 17 بهمن 1357 دادگاه هر دو را به قصاص محکوم کرد، اما با اعلام گذشت پدر سمیه، شاهرخ به 10 سال حبس و سمیه به 12 سال زندان محکوم شدند. به گفته حمیدرضا گودرزی که قاضی و بازپرس این پرونده بود، سمیه و شاهرخ دوره محکومیت کامل را سپری نکردند و با رضایت پدر سمیه پس از سه الی چهار سال حبس آزاد شدند.
خدیجه جاهد معروف به شهلا؛ زن صیغهای ناصر محمدخانی فوتبالیست مشهور بود که در 17 مهر 1381 در خانهای واقع در میدان کتابی تهران به اتهام قتل لاله سحرخیزان همسر دایم محمدخانی محکوم شد. شهلا از سیزده سالگی عاشق ناصر بود، اما وقتی صیغه او شد که لاله سحرخیزان زندگیش را تازه با ناصر شروع کرده بود. زمانی که ناصر برای تیم پرسپولیس به آلمان رفت این اتفاق رخ داد. هرچند برخی وکلا از جمله عبدالصمد خرمشاهی وکیل شهلا؛ معتقد بود که اگر شهلا واقعیت را میگفت؛ شاید اعدام نمیشد. شهلا بامداد 10 آذر 1389 در زندان اوین بهدار آویخته شد.
آرمان عبدالعالی؛ در زمان ارتکاب جرم کمتر از 18سال داشت. آرمان به اتهام قتل غزاله شکور؛ دوست دختر 19 سالهاش محکوم شد و حدود هفت، هشت سال در زندان به سر برد. جسد غزاله هرگز پیدا نشد، اما با این حال آرمان بامداد چهارشنبه 3 آذر 1400 بهدار آویخته شد. این پرونده نیز به گفته وکلای آرمان با ابهاماتی روبرو بود. عبدالصمد خرمشاهی یکی از وکلای آرمان عقیده داشت پرونده آرمان عبدالعالی مانند شهلا جاهد پیچیده و پر ابهام بود و اگر آرمان واقعیت را میگفت بسیاری از گرههای پرونده باز میشد. لازم به ذکر است که «اعتماد» در خصوص پرونده آرمان چندین بار با خانواده غزاله شکور، پدر آرمان و همچنین عبدالصمد خرمشاهی وکیل آرمان مصاحبه کرده بود.
زنان قاتل
کبری رحمانپور؛ معروف به عروس سیاهبخت که به اتهام قتل مادرشوهرش در 5 آبان 1379 در آپارتمانی واقع در نیاوران به دنبال اختلاف با همسر 55سالهاش محکوم شد. کبری در زمان ارتکاب قتل 20 سال داشت. او سرانجام پس از 13 سال در 1392 با قید وثیقه 200 میلیون تومانی از زندان آزاد شد. فاطمه مطیع؛ قدیمیترین زندانی زن محسوب میشود. او تیر ماه 1372 به جرم قتل یکی از بستگان همسرش در سن 42 سالگی به زندان افتاد و پس از تحمل 20 سال حبس در 63 سالگی از زندان آزاد شد. آن زمان در علت قتل عنوان شده بود؛ فاطمه مجید را به خانهاش کشانده و با ریختن سمی پودری شکل در دوغش او را به قتل رسانده است.
ریحانه جباری؛ دختر جوانی که در تیرماه 1386 در سن 19سالگی به جرم قتل مرتضی عبدالعلی سربندی؛ مردی 47ساله محکوم شد. او این مرد را به خاطر دفاع از خود در برابر آزار و اذیت جنسی به قتل رسانده بود. حکم اعدام ریحانه در 3 آبان 1393 به اتهام قتل غیرعمد اجرا شد. عبدالصمد خرمشاهی وکیل ریحانه در آن زمان معتقد بود که اگر پرونده در رسانهها اینقدر جنجالی نمیشد، اولیای دم رضایت میدادند.
افسانه نوروزی؛ روز یکشنبه 15 تیر 1376 در ویلای شماره 14 ارم جزیره کیش به اتهام قتل بهزاد مظفرمقدم یکی از افراد سرشناس جزیره کیش محکوم شد. بهزاد به همسر افسانه مقداری پول قرض داده بود تا برای آوردن جنس از کیش به تهران اقدام کند. به گفته افسانه؛ بهزاد قصد تعرض به او را داشته که این اتفاق رخ میدهد. سرانجام افسانه پس از هشت سال در بهمن 1383 در 34 سالگی بعد از پرداخت دیه از زندان و چوبهدار رها شد.
از میان اخبار