نقش دانشجو در جنگ ترکیبی / فرهنگ اهمیت دارد اما از حیث فوریت اقتصاد در اولویت است
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سعید جلیلی؛ همزمان با سالروز گرامیداشت آزادسازی خرمشهر، عزیزی و رجبی دو تن از نمایندگان بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با موضوع جنگ ترکیبی و نبرد نوین به مصاحبه با خبرگزاری دانشجو پرداختند. امیرحسین عزیزی، مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید رجایی در پاسخ به این سوال که جنگ ترکیبی چیست و از چه زمان آغاز شده است، گفت: «هافورد...
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سعید جلیلی؛ همزمان با سالروز گرامیداشت آزادسازی خرمشهر، عزیزی و رجبی دو تن از نمایندگان بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با موضوع جنگ ترکیبی و نبرد نوین به مصاحبه با خبرگزاری دانشجو پرداختند.
امیرحسین عزیزی، مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید رجایی در پاسخ به این سوال که جنگ ترکیبی چیست و از چه زمان آغاز شده است، گفت: «هافورد مکیندر» جغرافیدان و سیاستمدار انگلیسی نظریه ای را در خصوص مسئله بررسی ابعاد ژئوپلیتیکی جهان مطرح کرد و کره زمین را به سه قسمت تقسیم کرد؛ 1- جزیره جهانی 2- هلال داخلی 3- هلال خارجی. وی معتقد بود که 3 قاره آسیا، اروپا و آفریقا شامل جزیره جهانی میشوند. این جزیره جهانی یک قلبی دارد و آن را هارتلند نامید.
وی افزود: نظریه او این بود که در این جزیره جهانی هرکس بر هارتلند تسلط پیدا بکند، می تواند بر جزیره جهانی تسلط پیدا بکند. هرکس هم بر جزیره جهانی دست پیدا کند می تواند بر دنیا تسلط پیدا کند. قلب جزیره جهانی بخشی از اروپا و آسیاست که کشور ماهم در بخشی از این قلب جهانی قرار دارد. یکی از دلایل اینکه میبینیم در قرن های گذشته شدت درگیری و جنگ در بخشی از مناطق اروپایی و آسیایی افزایش یافته، همین مسئله است.
استعمار انگلیسی و شروع جنگ ترکیبی
وی در ادامه بیان کرد: بریتانیا که بعد از جنگ جهانی اول سردمدار و ناظم منطقه بود بر این مناطق تسلط داشت و این مناطق را تحت استعمار خود درآورد تا جنگ جهانی دوم. پس از جنگ جهانی دوم و پس از افول بریتانیا، آمریکا در غرب و شوروی در شرق تبدیل به دو قطب و ناظمان جدید منطقه شدند. به طوری که در دهههای گذشته میدیدیم که آمریکا در اقصی نقاط منطقه جزیره جهانی پایگاه داشت. افغانستان، عراق، سوریه، ایران و.... آمریکاییها به بهانههای مختلف در کشورها و کشورکها پایگاه میزدند و در منطقه ناظمی میکردند.
مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید رجایی تصریح کرد: بعضی از کشورها یا بهتر است بگوییم کشورهایی که از لحاظ امنیت غذایی، نیروی نظامی و مسائل مختلف دیگر کمبود داشتند مجبور بودند تا به یک قدرتی متصل شوند تا کمبودهای خوشان را جبران کنند. پس از گذشت مدتی و پس از فروپاشی شوروی آمریکا به عنوان تک قطب قدرت در جهان شناخته شد. آمریکا که با تسلط بر منطقه ناظمی میکرد و به قولی با تسلط بر هارتلند تک قطب قدرت شده بود با مشکلی مواجه شد و آن انقلاب اسلامی بود.
عزیزی بیان داشت: ملت ایران با رهبری و درایت امام خمینی (ره) قسمتی از این هارتلند که قلب جزیره جهانی محسوب میشد را از چنگ آمریکا درآورد. خب حالا توجه جهان به دو قطبی جدیدی جلب شد و آن اسلام و استکبار بود. هر قدرت و ملت دیگری هم به غیر از جمهوری اسلامی ایران در منطقه این کار را میکرد قطعا با خشم استکبار مواجه میشد.
انقلاب اسلامی، چالش بزرگ استکبار
وی تصریح کرد: حالا که استکبار با چالش جدیدی مواجه شده بود تمام توان و تمرکز خود را برای نابودی این انقلاب نو پا بسیج کرد. از دو حیث به این مسئله میتوان نگاه کرد، نکته اول اینکه این انقلاب نو پا را از میان ببرد و در جهان به عنوان تک قطب عالم کدخدایی کند، نکته دوم اینکه جوری به مقابله با این انقلاب میآید که عبرتی باشد برای تمام انقلابهایی که میخواهند علیه آنها قیام کنند.
انقلاب شکل گرفت و برنامه استکبار برای مقابله با این نهال شروع شد
وی به بیانات رهبر انقلاب در این خصوص اشاره کرد و افزود: «انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطهی صفر آغاز شد؛ اولاً: همهچیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اولین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه - و نه به زور شمشیر خود - بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدت نابسامان داخلی و عقبافتادگی شرمآور در علم و فناوری و سیاست و معنویت و هر فضیلت دیگر. ثانیاً: هیچ تجربهی پیشینی و راه طیشدهای در برابر ما وجود نداشت.
مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید رجایی ادامه داد: بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریت و اسلامیت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشهی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد و این نخستین درخشش انقلاب بود.»
عزیزی گفت: انقلاب شروع کرد به حرکت به سمت تمدن نوین، حکومت اسلامی شد و دولت اسلامی شروع به تشکیل کرد. استکبار به سردمداری آمریکا از همان ابتدا جنگ را آغاز کرد. این نهال نو پا در ابتدای حکومت درگیر جنگ هشت ساله شد و به رهبری امام خمینی (ره) تمامیت ارضی حفظ شد. یکی از الگوهای این انقلاب همین جنگ هشت ساله دفاع مقدس بود که برکات زیادی را برای انقلاب هم داشت و فرهنگ ما می توانیم را در جامعه تزریق کرد.
جنگ به پایان رسید؛ اما دشمنی دشمن نه!
همچنین رجبی گفت: در دهه هفتاد دشمن شروع به جنگ فرهنگی کرد، در جهت از یادبردن شکست در دفاع مقدس و کمرنگ کردن آن و پیروزی انقلاب اسلامی. رهبری عنوان تهاجم فرهنگی را مطرح کردند و گوش زد کردند. در آن دهه جمهوری اسلامی فناوری فرهنگی راهیان نور را به وجو آورد و امثال شهید حججی و مدافعان حرم را تربیت کرد. ما در این برهه هم دشمن را شکست دادیم و در جنگ فرهنگی دست برتر را داشتیم که این تهاجم فرهنگی تا بخشی از دهه هشتاد هم ادامه داشت.
دهه هفتاد، سرآغاز جنگ فرهنگی و امنیتی / هدف جنگ اقتصادی، ایجاد نارضایتی است
وی بیان کرد: در سال 88 دشمن علیه ما جنگ امنیتی - نظامی را به راه انداخت که سالیان سال برای آن برنامه ریخته بود. ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی بر توطئهی دشمن فائق آمد و پیروز شد. دشمن که در جنگ نظامی، امنیتی، فرهنگی و سیاسی شکست خورد به سمت جنگ اقتصادی روی آورد. رهبری در مورد بیان کردند: «در جنگ اقتصادی هدف آمریکا ایجاد نارضایتی است؛ هدفشان این است؛ میخواهند نارضایتی ایجاد کنند بلکه بتوانند این نارضایتی را به اغتشاش داخلی تبدیل کنند.» (بیانات مقام معظم رهبری مرداد 97)
عزیزی گفت: اکنون ما در جنگ هستیم بهتر است بگویم در جنگ بودیم و هستیم. اقتصاد، فرهنگ، امنیت و.... ابزار دشمن در جنگ است. نمیگویم تمام مسائل در زمینه اقتصادی ریشه در خارج از کشور دارد؛ اما در اینجا بحث من برنامه دشمن در جنگ است. حالا استکبار در این چند سال اخیر به جنگ ترکیبی روی آورده و در همه زمینهها و از همه طرق دارد ضربه میزند. رهبری فرمودند: «در جنگ ترکیبی، حملهی نظامی نیست اما حمله به باورهای دینی و سیاسی است؛ حملهی دشمن به باورهای دینی و باورهای سیاسی است. اینکه در سورهی «قُل اَعوذُ بِرَبِ الناس» میگویید: «مِن شَرِ الوَسواسِ الخَناسِ، اَلَذی یُوَسوِسُ فی صُدورِ الناسِ، مِنَ الجِنَهِ وَ الناس»، خناسش همین تبلیغاتچیهای خارجی و دنبالهروهای آنها در داخل هستند؛ وسوسه میکنند، حقایق را دگرگون نشان میدهند؛ هدفشان سست کردن ارادهی ملت است، هدفشان خاموش کردن امیدها است، میخواهند شعلهی امید را در دل جوانان ما خاموش کنند، جوان را مأیوس کنند.» (بیانات مقام معظم رهبری در نوروز 1402)
وی گفت: در جنگ ترکیبی دشمن از ابزارهای خود برای از پا درآوردن انقلاب استفاده میکند. لازم باشد جنگ ایذایی راه میاندازد و حواس عدهای را به سمتی که می خواهد پرت میکند. جنگ شناختی راه میاندازد و عدهای را گمراه میکند و دروغ پردازی میکند در اغتشاشات اخیر دیدیم که رسانه های فارسی زبان دشمن اخبار دروغ را چطور پمپاژ میکردند. یک وقتی جنگ فرهنگی راه می اندازد و مسئله حجاب را در بین بانوان مطرح می کند و عدهای هم بلندگوی دشمن در داخل میشوند و در زمین دشمن بازی میکنند. یک وقتی هم جنگ اقتصادی راه میاندازد، تحریم میکند اصلا هرکاری از دستش بربیاید میکند و باعث بروز دوچندان مشکلات داخلی هم میشوند.
نقش دانشجو در جنگ ترکیبی
عزیزی در ادامه توضیح داد: مسئلهای که مطرح میشود، این است که وظیفه ما در این جنگ ترکیبی چیست؟ من دانشجو در این جنگ ترکیبی چه کار باید بکنم؟ من معلم چه کار؟ من پزشک چه کار؟ من اقتصاددان چه کار؟ در این جنگی که ما درگیر آن هستیم باید اهم و مهم بکنیم و ببینیم که مهم ترین مسئله چیست دشمن در این جنگ نوک پیکانی دارد. باید ببینیم نوک پیکان دشمن چیست؟ اقتصاد؟ فرهنگ؟ امنیت؟ یا چه؟
وی گفت: قبل از اینکه وارد بحث اولویت ما در جنگ بشویم نیاز است توضیحی خدمتتان بدهم. انقلاب ما انقلابی است که بر پایه اسلام و خواست مردم تشکیل شده است. مردم در این انقلاب سرنوشت ساز هستند. در حکومت امیرالمومنین (علیه السلام) هم خواست مردم سرنوشت ساز بود. بعد از 25 سال مردم به این فهم رسیدند که حق با چه کسی است.
مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید رجایی افزود: در زمان ائمه علیهم السلام هم به همین شکل خواست مردم سرنوشت ساز بود. حال مردمی که در زمان ما هستند هم به همین شکل نظرشان و رای شان مهم و سرنوشت ساز هست. یکی از سطحی ترین مسائل جامعه که با آن می شود ایجاد نارضایتی کرد در بین مردم بحث اقتصادی و معیشتی جامعه است. میبینیم که با نزول وضع معیشتی مردم و مشکلات اقتصادی نارضایتی هایی از سوی مردم شکل گرفته است. دشمن هم عمده ی توان خود را در این مسئله خرج میکند. البته درمسائل دیگر هم دشمن ورود میکند و ضربه می زند اما اینجا آن هدف دشمن زودتر محقق میشود. ما نسبت به مسائل از دو جهت می توانیم بپردازیم: 1. اهمیت 2. فوریت.
عزیزی گفت: در شرایط کنونی، ما که در جنگ ترکیبی به سر میبریم باید اهم و مهم کنیم بین این ابزار جنگ. در شرایط عادی ممکن است نتیجه ی ما نسبت به شرایط جنگی چیز دیگری باشد. به عنوان مثال خدمتتان عرض بکنم، در شرایط عادی مسئله فرهنگ از حیث اهمیت به نسبت دیگر مسائل همچون هوایی است که ما در آن تنفس میکنیم و اولی تر است؛ اما در شرایط جنگی و از حیث فوریت مسئله اقتصاد از اهمیت ویژهای برخوردار میشود. چرا که در آن نارضایتی مردم علیه حکومت و بروز مشکلات معیشتی نقش به سزایی دارد. پس مسئله ی اقتصاد در این شرایط کنونی اهم بر موارد دیگر است و باید عمده توان قوای سه گانه روی مسئله ی اقتصاد باشد. همانطور که رهبری فرمودند:
وی ادامه داد: «انتخاب شعار اقتصادی به معنای بیاعتنایی به مسائل اجتماعی و فرهنگی نیست؛ چرا که مشکلات اقتصادی از جمله تورمِ بالا، باعث گسترش فقر و در مقابل، افزایش تبعیض و ثروتهای حرام میشود و ایجاد فساد، بر فرهنگ و افکار و رفتار مردم هم اثر منفی میگذارد. باید در همه سال، توجه و همت و اراده همه مسئولان و مدیران بر این نقطه کانونی و اساسی متمرکز باشد نه اینکه چند صباحی حرف بزنیم، مطلب بنویسیم و سربرگ و تقویم بزنیم بعد همه چیز فراموش شود و شعار سال به انزوا و حاشیه برود. استفاده از همه ظرفیتها و امکانات سختافزاری از جمله منابع طبیعی و خدادادی و زیرساختها و ظرفیتهای نرمافزاری مانند نیروی انسانی خلاق، جوانان پرانگیزه، نخبگان و صاحبان فکرهای نو، برای تحقق شعار سال ضروری است.» (بیانات رهبری در رمضان 1402)
فرهنگ اولویت دارد؛ اما فوریت با اقتصاد است
عزیزی در ادامه گفت: حالا که مسئله ی اقتصاد شد مسئله ی اول در کشور، فرهنگ را کنار بگذاریم؟ امنیت چطور؟ مسئولین فرهنگی و امنیتی در کشور کار اقتصادی بکنند؟ کار فرهنگی یا امنیتیشان را بکنند؟ یا چه؟ وقتی نوک پیکان ما مسئله اقتصاد شد و نیازمند تمرکز همه ی ظرفیتها شد، همه مجموعهها تا جایی که توان دارند باید برای این مسئله هم کاری بکنند. بعنوان مثال صدا و سیما اساسا وظیفهاش کار اقتصادی نیست؛ اما با تمرکز بر روی مسئله اقتصاد میتواند فرهنگ سازیهایی در رسانه برای رشد در زمینه اقتصاد را فراهم بکند. دستگاه قضایی کشور در جهت رشد اقتصادی کشور اهتمام ویژه ای می تواند روی مسائل و مشکلات اقتصادی داشته باشند؛ مثلا با پیگیری تخلفات مالی. تشکلها و مجموعههایی که عمدتا فعالیتشان اقتصادی نیست میتوانند در زمینه رشد تولید نقش داشته باشند. نه اینکه بگوییم فعالیت فرهنگیشان را تعطیل بکنند، نه. اما تا جایی که توان دارند به این مسئله ای که باید تمرکز حاکمیت بر روی آن باشد کمک بکنند.
آبادانی اقتصاد مانند آزادسازی خرمشهر با مردمی سازی انجام پذیر است
وی بیان داشت: در شرایط بحرانی برای ایجاد تحول در مسئله ای نیازمند تمرکز روی آن مسئله هستیم. مثلا در ایانم دفاع مقدس، مسئله ی موجود جنگ نظامی بود و هرکس هر توانی داشت در این مسئله ورود کرد. پزشک با طبابتش، راننده با رانندگیش، سرباز با جنگیدنش، آشپز با آشپزیاش حالا هم همانطور است. هر کس با توجه به توان و امکانات خود باید به مسئله ی اقتصاد کمک برساند تا تحول حاصل شود. اگر تمرکز حاکمیت روی این مسئله نباشد نمیشود.
مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید رجایی گفت: عرایضم را با بیانات مقام معظم رهبری در مرداد 97 به پایان می رسانم؛ «حالا دشمن بعد از شکستی که در جبههی فرهنگی خورده و در جبههی امنیتی خورده و در جبههی سیاسی خورده و در جبههی نظامی خورده، متمرکز شده روی جبههی اقتصادی. من به شما عرض بکنم دشمن به توفیق الهی در این جبهه هم شکست خواهد خورد.»