نگاهی به پیشینه و علل وقوع قتلهای ناموسی
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، حجتالاسلام علی محمدی جورکویه [1]، درمورد قتل غمانگیز دختر اهوازی طی یاداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس گذاشت، نوشت:
خبر بریده شدن سر غزل حیدری توسط همسرش و چرخاندن سر بریده شده در میدان کسایی اهواز، همگان را شوکه کرد؛ اما این شوکه شدن نه به جهت اینکه شوهری همسرش را به قتل رسانید و نه به این جهت که این قتل، یک قتل ناموسی بود؛ بلکه به دلیل فجیع بودن قتل، نمایش سر بریده در ملاء عام و احساس رضایت و سرور قاتل از رفتار خود است.
قتلهای ناموسی پدیده جدیدی نیست و اختصاص به ملت خاص یا دین و مذهب خاصی ندارد؛ معضلی بسیار بغرنج و فراگیر است. براساس آمار صندوق جمعیت سازمان ملل، سالانه حدود پنجهزار زن در جهان به دلیل قتلهای ناموسی کشته میشوند. بیشتر این زنان ساکن غرب آسیا، شمال آفریقا و بخشهایی از جنوب آسیا هستند و حداقل هزار زن در سال 1999 به این شکل در پاکستان به قتل رسیدهاند [2]. قتل فجیع دختری 17 ساله به نام دعا از پیروان عقیده ایزدی در آوریل 2007 در کردستان عراق نمونهای از این دست است [3].
بنا براین، باید این پدیده را به دور از هرگونه شتابزدگی، جوزدگی، پیشداوری و اتهامزنی بررسی کرد؛ وگرنه اگرچه قاتل غزل سزاوار مجازات سنگین است و باید مجازات شود، اما به صرف مجازات او معضل رفع نخواهد شد.
قتلهای ناموسی یک پدیده مجرمانه شایع در کشور ماست و آمار آن بسیار تکاندهندهاست. بر اساس یکی از گزارشهای پلیس آگاهی کشور، بیشترین نوع جنایت در کشور مربوط به مسائل ناموسی و شک ارتباط با دیگری است [4].
نگاهی به وضعیت قتلهای ناموسی در ایران
دقت در حوادث زیر بیانگر ادعای فوق است:
قتل دختر جوان به دست پدرش در شهرستان خوی. پدر این دخترجوان مقابل دانشکده پرستاری با شلیک دو گلوله وی را از پای درآورد و به دلیل اینکه پدر مانع رسیدن نیروهای امدادی شده بود دختر جوان به دلیل جراحت وارده جان باخت. پدر قاتل در بازجوییهای پلیسی، انگیزه خود را از قتل دخترش شایعاتی عنوان کرد که از سوی مردم شنیده بود و این شایعات در زمینه مسائل اخلاقی و ناموسی بود.[5]
دختر 16 سالهای به نام نسرین در منزلی مسکونی به قتل رسید. پدر این دختر در مورد علت ارتکاب جنایت گفت: ساعت 5 صبح دخترم از منزل خارج شد و ساعت 9 صبح به منزل بازگشت اما من عصبانی بودم و به همین خاطر باهم درگیر شدیم و با شلیک 2 گلوله اسلحه شکاری به سر و پهلویش او را به قتل رساندم. او اظهار کرد که پس از ارتکاب این جرم با خوشحالی خبر قتل دختر نوجوانش را به همسر خود داده است.[6]
خواهر عاطفه میگوید: خواهرم دختر سربهراهی بود. صبح اول خرداد خواهرم به همراه چند نفر از دوستانش که دو نفر از آنها پسر بودند برای تفریح به حاشیه شهر رفت اما عصر همان روز از پاسگاه با پدرم تماس گرفتند و گفتند ماموران ایست و بازرسی خواهرم و دوستانش را بازدداشت کردهاند. پدرم از شنیدن این حرف شوکه شد و به پاسگاه رفت. پدر و خواهرم ساعتی بعد برگشتند پدر خیلی از این موضوع عصبانی بود تا اینکه دو روز بعد وقتی مادرم برای خرید از خانه بیرون رفته بود، او با چاقو به جان خواهرم افتاد. او روسری خواهرم را به دور گردنش پیچیده بود تا او را خفه کند. پدرم فقط بهخاطر اینکه مبادا از اهالی شهر پشتسر خواهرم حرفی بزنند او را کشت و ما را داغدار کرد.[7]
اما قضیه این نوع از خشونت در خانواده به پدر یا شوهر ختم نمیشود، بلکه برادر نیز خود را در اعمال این نوع خشونت دارای حق میداند؛ جوانی که برای کشتن خواهر فراریاش یک سال در تعقیبش بود سرانجام او را در مشهد پیدا کرد و با ورود به محل اقامت دختر جوان، وی را با پیچیدن شال به دور گردنش خفه کرد. او گفت: وقتی یک سال قبل خواهرم از خانه فرار کرد و دچار انحرافات اخلاقی شد، تصمیم به قتلش گرفتم تا اینکه چند روز قبل نشانی محل سکونتش را در مشهد پیدا کردم و با شالی که از سرخس با خود آورده بودم او را خفه کردم و سپس به سرخس برگشتم.[8]
نه تنها برادر بلکه اقوام دورتر مانند عمو نیز خود را در ایراد این خشونت محق میدانند؛ احمد الوانی 25 ساله با همکاری عمو و چند تن دیگر از مردان خانواده، همسر 18 ساله خود را با ضربات چاقو در محل پل شهید ستاری اهواز به قتل رساند و سپس سر وی را کاملا از بدن بیجانش جدا کرد. وی بعد از ارتکاب قتل، سر بریده همسر خود را به منزل شخصی فرستاد که فکر میکرد همسرش با وی رابطه داشته است.[9]
فاجعهبارتر اینکه حتی در مواردی که قربانی خشونت بیگناه بوده نیز در این فرهنگ مستحق قتل ناموسی است؛ مانند مریم، دختر هفتسالهای که به دلیل سوءظن پدرش مبنی بر تجاوز داییاش به او به دست پدرش به قتل رسید.[10]
براساس گزارش بازپرس ویژه قتل دادسرای شهرستان اهواز، در سال 1388 در این شهر 15 زن قربانی قتل ناموسی شدند که برابر 5/24درصد از کل قتلهای سال 1388 شهرستان اهواز است،[11] وضعیت وخیمتر اینکه رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان در اردیبهشت 1387 بیش از40 درصد قتلها در این استان را از نوع ناموسی توصیف کرده است.[12] این آمار در حالی است استان خوزستان در پدیده قتلهای ناموسی رتبه دوم را در کشور دارد و رتبه اول متعلق به استان سیستان و بلوچستان است [13]. به دیگر بیان، این فاجعه در استان سیستان و بلوچستان حادتر است.
تعصب عامل محرک قتلهای ناموسی
تحقیقات نشان میدهد که تعصب یکی از عوامل بسیار تأثیرگذار بلکه مهمترین عامل در پدیده قتلهای ناموسی در کشور است.
تعصبی که منجر به خشونت در محیط خانواده میشود ممکن است ناشی از عامل شناختی باشد یا عاطفی که در صورت اول، از عوامل اجتماعی از نوع فرهنگی محسوب میشود و در صورت دوم، از عوامل فردی درونی به حساب میآید و طبیعی است رفع هر یک اقدام متناسب با خود را طلب میکند.
در بررسی به عمل آمده از 212 مورد خشونت از نوع قتل و جرح در خانواده که به صورت اتفاقی از بین حوادث واقع شده در سالهای 1392 تا سال 1396 تجمیع شده است، عامل اصلی 26 مورد یعنی 44/12 درصد آنها تعصب ناموسی بوده است که 17 مورد آن مربوط به خشونت شوهر نسبت به همسر است که این تعداد 98/26 درصد موارد خشونت شوهر نسبت به همسر را تشکیل میدهد.
تعصب مثبت، تعصب منفی
اگرچه تعصب به دو بخش منفی و مثبت تقسیم می شود، ولی اغلب در مفهوم منفی آن بهکار میرود. لذا اطلاق واژه متعصب به کسی بار منفی دارد مگر اینکه قیدی همراه داشته باشد که بیانگر بار مثبت آن باشد. بر همین اساس در تعریف آن گفته شده است:
«تعصب یعنی موضعگیری قبل از کسب اطلاعات کافی که ممکن است مربوط به یک چیز، عقیده، یا شخص معین و یا حتی درباره وجهی از یک کار علمی باشد.»[14]
شاید درست این باشد که بگوییم؛ تعصب یعنی موضعگیری پیش از دستیابی به شناخت کافی و درست یا بدون توجه به آن یعنی براساس خواهشهای نفسانی. یعنی تعصب همواره ناشی از جهل نیست بلکه گاه ناشی از تسلط هوای نفس است.
بنابر این، تعصب حداقل در بعد منفی آن یعنی پافشاری و اصرار بیجا و بدون دلیل و منطق بر امری یا شخصی. روشن است که اینچنین موضعگیری پیامدهای منفی فردی، خانوادگی و اجتماعی بسیار زیانباری دارد. زیرا محلی برای شنیدن سخن حق و منطقی باقی نمیگذارد و در نتیجه، سلامت زندگی را در سطوح مذکور مخدوش بلکه نابود میکند.
از این رو، حضرت امیر مؤمنان در سخنان متعددی به خطر بزرگ تعصب تذکر میدهد و در یکی از این سخنان، میگوید: «وَ النِفَاقُ عَلی أَربَعِ دَعَائِمَ: عَلَی الهَوی، وَ الهُوَینَا، وَ الحَفِیظَهِ، وَ الطَمَعِ» و نفاق بر چهار اساس استوار است: هواپرستی، سهلانگاری، خشم و طمع.
آنگاه در ادامه در تشریح و تبیین هر یک از این اساس چهارگانه به تشریح و تبیین خشم میپردازد و میگوید: «وَ الحَفِیظَهُ عَلی أَربَعِ شُعَب: عَلَی الکِبرِ، وَ الفَخرِ، وَ الحَمِیَهِ، وَ العَصَبِیَهِ» و خشم چهار شاخه (یا منشأ) دارد: تکبر، فخر، حمیت (نخوت)، و عصبیت.
سپس در بیان پیامد عصبیت میگوید: «وَ مَن أَخَذَتهُ العَصَبِیَهُ جَارَ».[15] و کسی که خشم بر او چیره شود، ستم کند.
اقدامهای پیشنهادی برای دفع جنایات ناموسی
بر این اساس، به نظر میرسد در راستای پیشگیری و کنترل این پدیده زشت و هولناک چند اقدام باید صورت گیرد:
1. فرهنگسازی: فرهنگ از عناصر بسیار مهم، بلکه مهمترین عنصر پیشرفت یا انحطاط یک جامعه است. زیرا رفتار اعضای جامعه را در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی شکل میدهد و این نقشآفرینی را مدیون نیروی قدرتمند و فراگیر نامرئی خود است. از اینرو، یکی از راهکار مهم جلوگیری از خشونت در خانواده در بعد پیشگیری اجتماعی، فرهنگ سازی و اصلاح فرهنگ عمومی جامعه است. به دیگر بیان، یکی از ضرورتهای امر مبارزه با قتلهای ناموسی، اصلاح نگرش افراد جامعه نسبت به انسان بویژه زن، فرزند و والدین و تبیین جایگاه ارزشی آنها بر اساس آموزههای اسلامی با استفاده از ابزارهای مختلف تبلیغی اعم از رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات، سخنرانی و... است؛ تا هیچکس خود را مالک دیگری فرض نکند و مجاز به هر نوع برخوردی با اعضای خانواده نداند، بدون اینکه بخواهد پاسخگو باشد.
همچنین، باید نگاه افراد را نسبت به اعمال خشونت در جامعه تغییر داد و آن را یک ضد ارزش معرفی کرد؛ به گونهای که حتی کسی که میل به اعمال خشونت دارد، از ترس فرهنگ عمومی جامعه، جرأت اقدام به آن را در خانواده نداشته باشد. زیرا با این فرض میداند در صورت ارتکاب خشونت انگشتنمای خاص و عام میشود و در بین بستگان و محله و جامعه مورد تنفر قرار خواهد گرفت. روایات فراوانی در منابع روایی آمده است که همگی در صدد تغییر فرهنگ جامعه در موضوع نوع نگاه به خانواده و اعضای آن است.
در سخنی از پیامبر بزرگوار اسلام که درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد آمده است: «... اِنَ مِن شَرِ رِجَالِکُمُ... الضَارِبَ أَهلَهُ...» [16] همانا بدترین مردان جامعه کسانی هستند که همسر خود را کتک میزنند.
بر همین اساس، شرکتکنندگان در چهارمین کنفرانس حقوق بشر در وین (1997م) تأکید کردند که قضات، دفاتر پلیس، وکالت، کانونهای حمایت از خانواده، معلمان، پدران و به طور کلی حامیان حقوق زنان باید ریشههای فرهنگی همسرآزاری را بررسی کنند. همچنین اعلام کردند که نگرش مردان نسبت به زنان را باید تغییر داد. [17]
2. اقدام کیفری مناسب: با وجود تمامی تدابیر پیشگیرانه غیرکیفری، همواره در جامعه افرادی وجود دارند که نمیتوانند جلوی زیادهخواهی و تمایلات نابجای خود را بگیرند و مقررات را نقض میکنند که در مواجهه با اینها باید به اقدامات کیفری و غیرکیفری توأمان دست زد. امام باقر علیهالسلام نقل کرده است: امام علی که درود خدا بر او باد در شدت گرمای روز به خانه باز گشت، ناگهان زنی را (درب خانه) ایستاده دید که میگفت: شوهرم بر من ستم کرد و مرا ترساند و بر من تعدی کرد و سوگند خورد که مرا خواهد زد. حضرت گفت: ای کنیز خدا! صبر کن تا روز خنک شود، آن وقت ان شاءالله برای شفاعت تو خواهم آمد. زن گفت: در این صورت خشم و غضب شوهرم بر من بیشتر خواهد شد. امام سر پایین انداخت و پس از درنگی سر برداشت و گفت: نه، به خدای سوگند! باید که حق مظلوم، بدون کمترین نگرانی او، گرفته شود. خانهات کجا است؟» پس همراه او به سوی خانهاش راه افتاد و آنگاه که رسید، گفت: «السلام علیکم». جوانی از خانه بیرون آمد. علی (ع) که درود خدا بر او باد به او گفت: ای بنده خدا! از خدا بترس، که زنت را ترسانده و از خانه بیرون راندهای. جوان گفت: تو را چه به این کار؟! به خدا سوگند که برای خاطر این سخن تو، او را آتش خواهم زد! امیر مؤمنان گفت: من به تو امر به معروف و نهی از منکر میکنم، تو با منکر با من رو به رو میشوی و معروف را بد میشماری؟ پس مردم از راه رسیدند و میگفتند: سلام علیکم ای امیر مؤمنان. در این هنگام که آن جوان حضرت را شناخت، صورت روی دست امام گذاشت و گفت: ای امیر مؤمنان! لغزش مرا ببخش، به خدا سوگند برای او همچون زمینی خواهم شد که روی آن پا گذارد. پس، حضرت شمشیرش را غلاف کرد و به زن گفت: ای کنیز خدا! به خانهات وارد شو و مواظبت نما که شوهرت را به این گونه رفتارها ناگزیر نکنی.[18]
از اینرو، در موارد نیاز باید اقدامات کیفری پیشبینی کرد یا اگر اقدامات پیشبینی شده کافی نیست، آن را اصلاح کرد.
قتل از جرایم بزرگ به لحاظ آثار و نیز واکنش سنگین در دین مقدس اسلام و مقررات کیفری جاری کشور ماست.[19] لیکن به جهت جنبه حق الناسی آن، اولیای دم حق گذشت دارند [20] یا در صورتی که بین قاتل و مقتول رابطه پدر و فرزندی باشد پدر در مقابل فرزند قصاص نمیشود؛[21] از اینرو، قانونگذار در ماده 612 قانون تعزیرات 1375 برای موارد عدم اجرای قصاص با شرایطی برای مجرم مجازات تعزیری حبس 3 تا 10 سال پیشبینی کرده است. این پیشبینی به لحاظ عمومی مفید به نظر میرسد، لیکن برای موارد خاص مانند قتلهای ناموسی مناسب به نظر نمیرسد. زیرا این قتلها در برخی مناطق کشور با همین تلقی که پدر قصاص نمیشود یا بستگان مانند برادر و عمو و عموزاده مورد گذشت اولیای دم قرار میگیرند شیوع دارد. لذا شایسته است قانونگذار برای کاهش قتلهای ناموسی مجازات را تشدید کند مثلاً برای چنین مجرمانی حداکثر مجازات تعزیری را قرار دهد.
[1]. علی محمدی جورکویه، استادیار گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی [2]. قتلهای ناموسی هم قتل عمد محسوب می شود، کد خبر 47301، چهارشنبه 9 مرداد 1392،. www.khabaronline.ir [3]. طهورا مریدی، قتل های ناموسی و خشونت های قومی علیه زنان، 04- 2008- Apr-http://forum.iransalamat.com) [4]. قتل های ناموسی رتبه اول جنایت در کشور، کد خبر: 184215، 11/ 3/ 1395، www.salamatnews.com. [5]. جزئیاتی از قتل دختر به دست پدر در خیابان، تابناک - کد خبر: 599592، تاریخ 01 تیر 1395. [6]. خوزستان داغدار قتلهای ناموسی، سه شنبه 6 مرداد 1388 - کد مطلب: 86451، www.hamshahrionline.ir [7]. کشتن از ترس بیآبرویی، تابناک - کد خبر: 404616، تاریخ 11 خرداد 1393. [8]. تعقیب یک ساله برای قتل خواهر فراری، تابناک - کد خبر: 604615، تاریخ 20 تیر 1395. [9]. خوزستان داغدار قتلهای ناموسی، سه شنبه 6 مرداد 1388 - کد مطلب: 86451، www.hamshahrionline.ir [10]. قتلهای ناموسی هم قتل عمد محسوب می شود، کد خبر 47301، چهارشنبه 9 مرداد 1392. www.khabaronline.ir [11]. قتل 15 زن به دلیل ناموسی در اهواز، تابناک، کدخبر: 100851، تاریخ 05 خرداد 1389. [12]. بیش از 40 درصد قتلها در خوزستان ناموسی است، کد خبر: 74486، 10 اردیبهشت 1387، aftabnews.ir. [13]. بیش از 40 درصد قتلها در خوزستان ناموسی است، کد خبر: 74486، 10 اردیبهشت 1387، aftabnews.ir. [14]. نصرت الله پورافکاری، فرهنگ جامع روان شناسی، روان پزشکی، تهران: فرهنگ معاصر، ص 1164. [15]. محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، ج4، ص 157 و 158. [16]. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج20، ص34 [17]. مهرانگیز کار، پژوهش درباره ی خشونت علیه زنان در ایران، ص 14. [18]. حسین بن محمدتقی النوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، ص 337. [19]. ماده 381 قانون مجازات اسلامی: مجازات قتل عمدی در صورت تقاضای ولیدم و وجود سایر شرایط مقرر در قانون، قصاص و در غیر این صورت مطابق مواد دیگر قانون از حیث دیه و تعزیر عمل میگردد. [20]. ماده 347 قانون مجازات اسلامی: صاحب حق قصاص در هر مرحله از مراحل تعقیب، رسیدگی یا اجرای حکم میتواند به طور مجانی یا با مصالحه، در برابر حق یا مال گذشت کند. [21]. ماده 301 قانون مجازات اسلامی: قصاص در صورتی ثابت میشود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنی علیه نباشد و مجنی علیه، عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد.
انتهای پیام /