نگران سال سخت
از ابتدای مهر 1402 (که ابتدای سال آبی محسوب میشود) تا هشتم دی میانگین بارش در کشور به 43 میلیمتر رسید. این حجم بارش در دوره 55 ساله 33 درصد کاهش یافته است. همچنین موجودی مخزن 28 سد کشور در 98 روز گذشته کاهش شدیدی داشته است. بیشترین کاهش حجم سد مربوط به سد رودبال داراب در استان فارس است که نسبت به سال گذشته 89 درصد کاهش یافته است.
خشکسالی واقعی در راه است. آنطور که منابع رسمی اعلام کردهاند وضعیت سدهای کشور به مرز بحران رسیده و 60 درصد ذخایر سدها خالی است و مخزن هفت سد کمتر از 10 میلیون مترمکعب موجودی دارند.
به گزارش هممیهن، از سوی دیگر کاهش بارندگی هم مشکل مضاعفی است که این بحران را تشدید میکند. حتی اگر بارشها نرمال بود هم نمیتوانست به کمک مردم ایران بیاید و این کمبود را جبران کند. آب شرب ابرشهر تهران که بیشترین جمعیت را در خود جای داده است، از 5 سد تامین میشود و این سدها 16 درصد پر شدهاند. وضعیت کمآبی در سدهای شرق تهران از وضعیت سدهای غرب تهران شدیدتر است. هماینک 3 سد لتیان، ماملو و امیرکبیر کمتر از 20 درصد ذخیره آبی دارند و تقریباً 99 درصد مخزن سد لار خالی است آنگونه که در رسانههای خبری آمده است در صورت تداوم این وضعیت، سد لار طی 9 روز آینده کاملاً خشک میشود. در سه ماه گذشته بارندگیهای استان تهران 51 درصد کاهش یافته است. از سوی دیگر 85 درصد ذخایر سدهای استان تهران نیز خالی شدهاند.
نه تنها تهران بلکه استانهای دیگر نیز با مشکلات بسیاری روبهرو هستند. براساس آخرین آمار اعلامشده از سوی دفتر مطالعات پایه منابع آب، موجودی مخزن سدهای «یامچی» 16 میلیون مترمکعب و «سبلان» 22 میلیون مترمکعب در اردبیل است. در استان خراسان رضوی نیز ذخیره آبی مخزن سد «طرق» 3 میلیون مترمکعب و «دوستی» 72 میلیون مترمکعب است. 7 سد کشور کمتر از 10 میلیون مترمکعب آب دارند که به ترتیب سدهای «رودبال داراب» یک میلیون مترمکعب در استان فارس، «نهرین» یک میلیون مترمکعب، در خراسان رضوی، «اکباتان - آبشینه» 4 میلیون مترمکعب در همدان، «دامغان» 8 میلیون مترمکعب، در استان سمنان و «سلیمانشاه» 9 میلیون مترمکعب هستند.
موجودی مخزن سدهای کرمان نیز با این معضل دست به گریبانند و «تنگوئیه سیرجان» 4 میلیون مترمکعب (که این میزان نسبت به مدت مشابه پارسال 56 درصد کاهش داشته)، «ساوه» 29 میلیون مترمکعب، «نسا» 35 میلیون مترمکعب، «جیرفت» 80 میلیون مترمکعب، «شهید قنبری» 11 میلیون مترمکعب، «بارون» 17 میلیون مترمکعب و «آغ چای» 62 میلیون مترمکعب موجودی آب دارند. ذخیره سدهای استان سیستانوبلوچستان هم از این شرایط بحرانی مستثنی نیست و «خیرآباد» 15 میلیون مترمکعب، «شهید رجایی» 34 میلیون مترمکعب، «ماشکید علیا» 37 میلیون مترمکعب و «چاهنیمه» 43 میلیون مترمکعب ذخیره آبی دارند. جمعیت کشور از سال 1345 تا سال 1398 تقریباً سه برابر شده است. کاهش نزولات جوی همچنین برداشتهای اضافه از ذخایر آبهای زیرزمینی باعث شده که بیش از 130 میلیارد مترمکعب کسری تجمعی در مخازن آب زیرزمینی کشور داشته باشیم.
از ابتدای مهر 1402 (که ابتدای سال آبی محسوب میشود) تا هشتم دی میانگین بارش در کشور به 43 میلیمتر رسید. این حجم بارش در دوره 55 ساله 33 درصد کاهش یافته است. همچنین موجودی مخزن 28 سد کشور در 98 روز گذشته کاهش شدیدی داشته است. بیشترین کاهش حجم سد مربوط به سد رودبال داراب در استان فارس است که نسبت به سال گذشته 89 درصد کاهش یافته است. هشدار درباره کمآبی به امسال و پارسال برنمیگردد. از ابتدای انقلاب کارشناسان و کنشگران درباره کمبود آب همیشه هشدار میدادند. حتی 5 خرداد 1400 حمیدرضا جانباز، مدیرعامل شرکت آبفای کشور در جمع خبرنگاران گفته بود: «پیشبینی میشود که تعداد شهرهای دارای تنش نسبت به سال گذشته که وضعیت بارش مناسب بود افزایش یافته و به بیش از 210 شهر برسد که از این تعداد 100 شهر در وضعیت قرمز هستند و بیش از 20 درصد کمبود دارند. مصوبه دولت جهت تامین منابع مالی پروژههای اضطراری تنش آبی از ابتدای خرداد ابلاغ شد که کمک میکند در این پروژهها تسریع شود.» این پروژهها نتیجهای نداد و حالا پس از دو سال کشور به ابربحران و فاجعهای در تامین آب رسیده است.
کمبود آب در دولت سیزدهم سیاسی شد
مسعود تجریشی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست در دولت دوازدهم نیز درباره کاهش ذخایر آبی کشور به هممیهن گفت: «ممکن است عمده مخازن سدی کشور صددرصد در شهریور و مهر به حداقل ممکن برسند و آب به تدریج از آبان و آذر با شروع بارشهای پاییزی وارد سدها شود. در فروردین و اردیبهشت نیز برفها آب شده و آب در مخازن سد ذخیره شود؛ بنابراین بسیاری از سدها در ایران آب را از یکسال به سال دیگر انتقال نمیدهند.» او افزود: «اتفاقی که رخ داده این است که در سالهای گذشته حقابه زیست محیطی تالابها را ندادند بنابراین سدها آب داشتند. بهعنوان مثال مخازن دریاچه ارومیه بالای 30 درصد آب داشتند. ندادن حقابه دریاچه ارومیه باعث خشک شدن آن شده است؛ بنابراین عجیب نیست که مخازن سد خالی و پس از بارندگی پر شود.»
معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست در دولت دوازدهم تاکید کرد: «سال 1400 به یکی از مدیران آب کشور گفتم شرایط آبی ایران را کالیفرنیا هم دارد، اما فرماندار کالیفرنیا اعلام کرده که مصرف آب باید در تمام شهرها 40 درصد کاهش یابد. تمام چمنها باید جمع شود. بعضی از شهرها در کالیفرنیا اعلام کردند بدون اعلام مسئول ایالتی بیش از 40 درصد مصرف آب را کاهش دادیم. اما دولت اعلام کرد باید 40 درصد دیگر کاهش مصرف داشته باشید وگرنه مسئولان ایالت جریمه خواهند شد. در حقیقت جریمه را برای مسئولان در نظر گرفتند نه مردم. چرا وقتی در ایران آب نیست و خشکسالی است به سوی کاهش مصرف نمیروید؟ این مدیر آب کشور گفت به ما اعلام کردند که درباره کمبود آب صحبتی نکنید؛ بنابراین تلنگرهایی از سال گذشته به مسئولان خورده که با کمبود آب روبهرو هستیم. نه از سال گذشته بلکه از 10 سال گذشته به مسئولان تلنگر خورده است. فرونشستهایی که به وجود آمده، تلنگر نبوده است؟ هیچ توجهی به این موضوعات نشده وگرنه نوسانات اقلیمی در تمام دنیا وجود دارد و عادی است.» او افزود: «ما پیشبینی کردیم که بارشها نرمال است، اما نرمال نشده است. تقریباً 30 درصد بارشها در پاییز است که به 10 درصد رسیده است. نگرانی از این بابت است که احتمال دارد بارشهای زمستان هم کاهش یابد. این احتمال وجود دارد چراکه در سوئد امسال برف نیامده، در کانادا یکبار برف آمده است. یعنی هوا گرمتر بوده است.»
تجریشی با بیان اینکه نباید مسئله آب را سیاسی کنیم، تاکید کرد: «معاون یکی از وزرا اعلام کرد که اطلاعات اشتباه میدهند ما برای 2 میلیارد نفر آب ذخیره داریم. خشک شدن تالابها، فرونشستها، گرد و غبار و... به این معناست که ما در یک سرزمین خشک زندگی میکنیم و باید نسبت به مسائل آبی حساسیت بیشتری داشته باشیم. نباید آب زیاد مصرف کنیم و آبخانهها را تغذیه کنیم. نباید تمام آبهای زیرزمینی و سطحی را برداشت کنیم. باید از دو سال پیش مصرف آب را کم میکردیم.» او در پاسخ به این سوال که چرا در دورهای که شما در سازمان حفاظت محیطزیست بودید، اقدامی صورت نگرفت؟ گفت: «آبان 1396 تمام دغدغه دولت این بود که بارشها کاهش یافته و آب کم است. به همین سبب مصوباتی در دولت مورد توجه قرار گرفت از جمله آنکه به جز شمال کشور در دیگر استانها برنج کاشته نشود. در سال 1397 و 1398 با افزایش بارش باران همه فراموش کردند که چیزی به نام خشکی میتواند بر این سرزمین حاکم شود. با آمدن دولت جدید موضوع «کمبود آب» به گزاره سیاسی تبدیل شد. یک مسئله طبیعی که باید نسبت به آب حساس باشیم و مصرف را کاهش دهیم، تبدیل به یک گزاره سیاسی شد. آنهایی که میگفتند آب نداریم و کشور توان تامین این همه خودکفایی را ندارد، متهم شدند به جاسوسی و اینکه حرفهای غربیها را میزنند. عدهای در کشور اعلام کردند که این همه آب داریم. وقتی یک مسئلهای تا این حد مهم به گزاره سیاسی تبدیل میشود، آدرسهای غلط داده میشود و مسئولان و مردم هم گیج میشوند.» او افزود: «معتقدم آب باید از یک موضوع سیاسی به یک موضوع ملی تبدیل شود. گزارهها و اسنادی تهیه شده توسط تعداد بسیار زیادی از محققان، کارشناسان و حتی از فرهنگسان علوم جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه کشور خشک است و مشکل آبی داریم، اما کسی گوش نمیدهد. در غرب آمریکا نهضت کاهش 40 درصدی آب راهاندازی شده و مصرف آب کل آمریکا معادل مصرف سال 1985 است. این در حالی است که جمعیت آن افزایش یافته و صنعت، تولید ناخالص و اقتصاد این کشور قویتر شده است. حتی در شهر سیدنی استرالیا نیز این موضوع اتفاق افتاد، اما متاسفانه در ایران این اتفاق نیفتاد و اعلام کردیم که باید در همه چیز خودکفا شویم. کشور ما براساس اسنادی که از قبل از انقلاب وجود دارد یا باید در غلات (گندم و...) خودکفا باشد یا در پروتئین (گوشت). اما عدهای بر این طبل میکوبند که میتوانیم در همه چیز خودکفا شویم. در حال حاضر تمام آبهای زیرزمینی برداشت شده؛ به صورتی که بیشترین فرونشستها را در تمام کشور 20 یا 30 سال اخیر تجربه کردیم. این فرونشستها از رفسنجان کرمان شروع شد. امیدوارم این تلنگر ما را به سمت کاهش شدید مصرف سوق دهد و الگوهای مصرف را به سویی ببرد که دیگر صنایعی مانند فولاد، پتروشیمی و... را در دل کشور راهاندازی نکنیم. ما این صنایع را کنار دریا بردیم. شرایط کنونی در ذخیره آبهای کشور از 10 سال پیش قابل پیشبینی بود.»
بارورسازی ابرها روش برطرف کردن خشکسالی نیست
احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور درباره دلایل کاهش بارندگی در کشور به هممیهن، گفت: «بررسی شاخصهای خشکسالی نشان میدهد که روند نوسانات بارش (کمبارشی و پربارشی) تغییر کرده است. در گذشته بعد از چند سال کمبارشی، پربارشی را شاهد بودیم، اما از اواسط دهه هفتاد، سالهای کمبارش بیشتر از پربارش بوده است.» او افزود: «خشکسالیهایی که اکنون تجربه میکنیم با توجه به تداوم خشکسالیها از شدت بیشتری برخوردار است. پس از یکسال خشکسالی، اثر خشکسالی سال دوم با سال اول جمع میشود. در حقیقت هر چقدر خشکسالیها بیشتر شود اثر مخرب زیادتری را در پی خواهند داشت.
مجموع برآیند سالهای خشک به اضافه توسعه شهرنشینی، افزایش جمعیت و گسترش بدون برنامهریزی مناطق مسکونی بهویژه ویلاسازی در مناطق خوشآبوهوا (تقریباً در تمام استانهای کشور) موجب شده مصرف آب نسبت به گذشته بیشتر شود. در مقابل این فزونی مصرف در کشور توان محدودی برای تامین آب وجود دارد؛ بهطوریکه ذخیره آبی کشور به تدریج کاهش یافته، زیرا میزان بارشها رو به کاهش است. این مسائل سطح تنش آب را افزایش داده است.» رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور با اشاره به افزایش دما، تاکید کرد: «هر یک درجه افزایش دما حدود 5 الی 7 درصد، توان تبخیر را افزایش میدهد که به آن تبخیر پتانسلی میگویند. بررسی 50 سال گذشته نشان میدهد 2 الی 5/2 درجه دما افزایش یافته است بنابراین حداقل 10 الی 15 درصد توان تبخیر افزایش یافته است به همین دلیل تبخیر آب پشت سدها، دریاچهها و رودخانهها تشدید شده است.»
وظیفه با بیان اینکه بررسی کاهش بارندگیها در 50 سال گذشته حاکی از آن است که به ازای هر سال یک میلیمتر سطح بارش کشور کم شده است، گفت: «اگر 5 دهه قبل بارش کشور 250 میلیمتر بود حالا به 200 میلیمتر رسیده است. متاسفانه 7/0 این کاهش یک میلیمتری، مربوط به بارش زمستان است. بارش زمستان عمدتاً به صورت برف است و به تدریج ذوب شده و چشمهها و رودخانهها را در فصل گرم پرآب میکند. کاهش ذخیره برفی نیز مزید بر علت کاهش ذخیره آبی شده است. متاسفانه دیگر تقریباً یخچال دائمی نداریم و بیشتر یخچالها به جز چند نقطه در اطراف دماوند در البرز مرکزی و زاگرس ذوب شده است.
موضوعات مطرح شده عامل اصلی کاهش آب در پشت سدها و خشک شدن دریاچههاست.» رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور در تشریح عملکرد گازهای گلخانهای، بیان کرد: «گازهای گلخانهای از سوختهای فسیلی حاصل میشوند که در نهایت موجب افزایش دما میشود. در حال حاضر کره زمین 34/1 درجه نسبت به عصر صنعتی شدن و گستردگی در استفاده از سوختهای فسیلی گرمتر شده است. گرمایش سبب برهم خوردن الگوهای جوی و هواشناسی حاکم در زمین میشود و ساختار دما، داینامیک سیستمها را تغییر میدهد. در حقیقت اثراتی همچون تغییر بارش متوسط کشور و افزایش دما نتیجه تغییر اقلیم است که عامل اصلی آن گرمایش جو و آب اقیانوسها است.»
وظیفه در پاسخ به این سوال که در فضای مجازی اعلام شده دشمن اجازه بارورشدن ابرها را نمیدهد، آیا این اظهارنظر درست است؟ گفت: «این شایعه است و تایید نمیکنیم. بیشتر افرادی این موضوعات را اعلام میکنند که اطلاعات هواشناسی منسجمی ندارند یا شاید منابع دیگری دارند که من خبر ندارم. اما از دید علم هواشناسی چنین موضوعی قابل تایید نیست.» او درباره بارور کردن ابرها، تاکید کرد: «در حال حاضر این کار توسط سازمانی که در وزارت نیرو تشکیل شده است، در حال انجام است. با وجود آنکه در 50 تا 60 کشور جهان در اندازههای مختلف عملیات بارورسازی انجام میشود، اما این موضوع کماکان یک موضوع تحقیقاتی است و توافق جامعی در مورد بارورسازی ابر وجود ندارد. ابرها از انرژی بسیار زیادی برخوردارند. انرژیای که بشر با آن در ابرها اثر میگذارند، آنچنان اندک است که در مقابل انرژی ابرها بسیار ناچیز است. با این حال بارورسازی روشی برای برطرف کردن خشکسالی نیست و حداکثر ابزاری کمکی برای مدیریت آب در حوضه میتواند باشد. اگرچه درباره تاثیر آن توافقی وجود ندارد.
از سوی دیگر بارورسازی در تمام ابرها هم مؤثر نیست بیشترین پتانسیل بارورسازی ابر، در ابرهای سرد کوهساری فصل سرد گزارش شده است، اما در این خصوص نتیجه نمیتواند چندان زیاد باشد و گزارشهای زیادی وجود دارد که نتیجه بارورسازی برای افزایش مصنوعی بارش بین 5/1 تا 15 درصد اعلام شده و آنهم در وضعیتی که تمام شرایط مناسب باشد. گزارشهای علمی که در بارورسازی ابرها در جهان منتشر شده حاکی از آن است که در برخی مناطق موفقیتآمیز و در نقاط دیگر موفقیتآمیز نبوده است.» وظیفه در پاسخ به این سوال که مناطقی مانند آرادکوه (محل دفن زبالهها) میتواند در کاهش بارندگیها تاثیر بگذارد؟ گفت: «این موضوع ثابت نشده و گزارش علمی در این مورد در دست نیست. اما از نظر کیفیت هوا مخرب است چراکه یکی از آلایندههایی که منجر به گرمایش زمین میشود، گاز متان است و محل دفن زباله از جمله منابع آزاد شدن گاز متان محسوب میشود. کما اینکه دو سال پیش ناسا نیز تصاویری از آزاد شدن گاز متان در جنوب تهران منتشر کرد.»
از میان اخبار