شنبه 10 آذر 1403

هشدار دادکان: مراقب دسیسه بحرین و شیخ سلمان باشید

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

حتی این لفظ را می‌گویم که تره هم برای ما خرد نمی‌کنند که مثلا بگوییم مقام ارشد ما با آن‌ها تماس گرفت؛ ای‌اف‌سی اصلا به این مسائل توجهی نمی‌کند. رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا یک بحرینی است. نمی‌آید، کشورش را رها کند و ما را بچسبد.

محمد دادکان رییس سابق فدراسیون فوتبال ایران همچنان یک چهره پرسر و صدا و قابل اعتنا در فوتبال ما است که صحبت هایش مورد توجه علاقه‌مندان به فوتبال قرار می‌گیرد.

به گزارش تابناک ورزشی، دادکان بعد از ظهر روز گذشته در سمیناری که به بررسی موضوع مشکلات میزبانی ایران در رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا پرداخت، حاضر شد و مثل همیشه صریح و بی پرده حرف‌های تندش را به زبان آورد و مورد تشویق حاضران نیز قرار گرفت. متن کامل این سخنرانی که مثل همیشه نیش‌های بسیاری نیز در خود داشت را بخوانید.

فوتبال در ایران سرگرم کننده است

فوتبال در همه دنیا سرگرمی است، اما در ایران و چند کشور دیگر سرگرم کننده است. یعنی سر من و شما را گرم می‌کنند تا اتفاقاتی که می‌خواهد بیفتد، بیفتد. همین امشب از طریق ماهواره بازی‌های فوتبال خارجی را ببینید. ببینید وقتی بین نیمه می‌شود چه اتفاقی می‌افتد. خودم در ایتالیا و انگلستان بودم و بین مردم بازی را دیدم. یک باکسی جلوی هواداران هست که یک خانواده خیلی راحت در کنار هم ساندویچ و نوشابه می‌خورند. این موضوع فقط برای الان نیست. دوره خود من هم کمتر یا بیشتر این اتفاق می‌افتاد.

بحرین و کویت از حرف‌های خودمان استفاده کردند

می‌گوییم AFC ما را محروم کرد. دلیل چیست؟ در رابطه با عربستان گفته نشد که ایران امنیت ندارد و ما نمی‌آییم. آن‌ها گفتند ما با ایران رابطه نداریم و بازی‌های ما با تیم‌های شما در کشور ثالث برگزار شود. اما الان AFC که میزبانی را از ما گرفته، می‌گوید امنیت نیست. چه کسی گفته امنیت نیست؟ خودمان! بروید مصاحبه‌ها را گوش کنید. 5 هفته لیگ را تعطیل کردیم و در تهران و تبریز گفتیم نمی‌توانیم مسابقات را برگزار کنیم. لیگ را مسئولان ورزش تعطیل کردند، چون مصاحبه کردند و گفتند امنیت وجود ندارد. وقتی خودمان گفتیم امنیت وجود ندارد و یک دقیقه بعد AFC متوجه می‌شود، کویت و بحرین می‌گویند اینجا امنیت هست؟ همان موقع هم مصاحبه کردم و گفتم بازی‌های لیگ را شده با 3 هزار نفر هم برگزار کنید. گفتیم امنیت نیست و آن‌ها هم استفاده کردند. شما اگر جای آن‌ها بودید، چه کار می‌کردید؟

مصاحبه‌های شما را دست می‌گیرند

من الان جزو پنل جوانان ای‌اف‌سی هستم. می‌روم و می‌آیم. شما در همان جلسه که نشستید و چهار ماه یک بار برگزار می‌شود، آنلاین همه اخبار ما را که من و نمایندگان ژاپن، کره و هند صحبت کردند را به بیرون مخابره می‌کنند. دختر من که در ایران است، در واتس‌اپ پیام می‌دهد که شما این صحبت‌ها را کردید؟ حالا می‌خواهم این سوال را کنم. حالا من چه چیزی هستم؟ عضو یک کمیته معمولی در پنل جوانان هستم. شما که مسؤولیت دارید و رئیس فدراسیون، وزیر ورزش یا رئیس کمیته ملی المپیک هستید، مصاحبه می‌کنید که امنیت وجود ندارد، آن طرف هم استفاده می‌کند و همان دقیقه خبر شما می‌رود. بعد حالا می‌آیید در جهت مرتفع کردن کار حرف نمی‌زنید و می‌گویید ما شرکت نمی‌کنیم، چون شرافت ملی زیر سوال می‌رود.

دبیرکل ای‌اف‌سی چه کاره است با او جلسه گذاشتید؟

از خون شهداء مایه می‌گذارید، اما صبح می‌روید و با چه کسی جلسه می‌گذارید؟ با داتو جان (دبیر کل ای‌اف‌سی؛ اما کار او اصلا چیز دیگری است؟ مگر دبیر کل می‌تواند نتیجه‌ای را به شما اعلام کند که بازهم می‌آیید و دروغ می‌گویید؟ می‌گویید آقای دبیرکل به ما قول داد که فلان کار را برای شما انجام می‌دهم. اصلا دبیرکل نمی‌تواند تصمیم بگیرد. از آقای نبی بپرسید. سیاست‌هایی که کمیته‌های اجرایی و مسابقات ای‌اف‌سی می‌گذارد، دبیر کل آن را اجرا می‌کند و تصمیمی نمی‌گیرد.

مصاحبه هماهنگ می‌کنید و دروغ می‌گویید

ما باز هم دروغ‌ها را روی هم می‌گذاریم و از جلسه که بیرون می‌آییم، هماهنگی انجام می‌دهیم که آقا برویم و بگوییم: «بله، تصمیم ای‌اف‌سی را بهم ریختیم!». واقعا چه اتفاق جدیدی افتاد؟ آقای موسوی شما اتفاق جدید دیدید؟ همان تصمیمی که اول گرفته بودند، همان هم الان هست که تیم‌های ایران در دور رفت مهمان هستند و بعد ای‌اف‌سی شرایط جدید را می‌بینید و تصمیم می‌گیرد که فرصت میزبانی را بدهد یا خیر. این نتیجه کار است.

به ای‌اف‌سی نشان دادید که حق با آنهاست!

شما یک جای دنیا پیدا کنید که مسابقات بصورت رفت و برگشت است، ولی در دور رفت شما در هر سه دیدار مهمان هستید. از این حقارت بالاتر داریم که بگویند اگر دیدیم شرایط مهیا است، این فرصت را به شما می‌دهیم. هر لحظه می‌توانند بگویند شرایط مهیا نیست، ولی ما این را پیروزی قلمداد می‌کنیم و حرف‌های قبلی خودمان که شرف ملی و حیثیت ملی بود را زیر سؤال می‌بریم. ما موجب شدیم که ای‌اف‌سی این مسابقات را از ما بگیرد، ولی بعد هم سرمان هم بالا بگیریم و بگوییم «بله، اشتباه کردیم و ای‌اف‌سی حق با شماست! امنیت را برقرار می‌کنیم.»؛ در صورتی که ما امنیت برگزاری مسابقه را داریم، ولی آن‌ها استفاده لازم را نمی‌کنند.

تنها هدف‌شان گرفتن میزبانی ایران - بحرین است

حالا امروز بحث اینکه باشگاه‌ها بروند و در کشور دیگری بازی کنند، نیست. من این را در تلویزیون گفتم که عده‌ای ناراحت شدند. من می‌گویم بحث این است که بازی ایران و بحرین را از تهران بردارند و به کشور دیگری ببرند. عراق از این گروه بالا می‌رود و مقدماتی جام ملت‌ها بین ما و بحرین می‌ماند. همه این اتفاقات برای این است که بازی ایران و بحرین بیرون برود، چون به عراق بگویید با اتوبوس هم به ایران بیایید و بازی کنید، این موضوع را می‌پذیرد. بحرین نمی‌خواهد به ایران بیاید و بازی کند.

بحث میزبانی باشگاه‌ها هیچ تغییری نمی‌کند

شما دیگر باشگاه‌ها را رها کنید و سراغ کسانی که دست‌اندرکار ورزش و به ویژه فوتبال هستند، بروید تا نگذارند بازی ایران و بحرین از ایران برود، چون در این‌صورت شانس بحرین و عراق بیشتر از ایران می‌شود، ولی اگر ما در هر دو مسابقه میزبان باشیم، می‌توانیم از مرحله گروهی بالا برویم، ولی هیچکس به این فکر نیست که بازی ایران و بحرین چه می‌شود. تصمیمی که برای باشگاه‌ها اعلام کردند، لحاظ شده و هیچ تغییری هم در آن لحاظ نمی‌شود.

رئیس ای‌اف‌سی بحرینی است، توجه کنید!

حتی این لفظ را می‌گویم که تره هم برای ما خرد نمی‌کنند که مثلا بگوییم مقام ارشد ما با آن‌ها تماس گرفت؛ ای‌اف‌سی اصلا به این مسائل توجهی نمی‌کند. رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا یک بحرینی است. وقتی آقای بن همام از ای‌اف‌سی محروم می‌شود و به او فشار می‌آورند که دیگر نباید رئیس ای‌اف‌سی باشید (بخاطر کار کردن به نفع قطر)، می‌گوید کشورم بوده و من به نفع کشورم کار کردم. الان هم رییس AFC بحرینی است و نمی‌آید، کشورش را رها کند و ما را بچسبد. از الان به فکر باشیم و دنبالش برویم. دوباره 10 روز مانده به مسابقه متوجه نشویم که بحرینی‌ها به AFC نامه بزنند و بگویند ما ایران نمی‌رویم. همین الان هم به شما بگویم که مقدمات این کار را انجام دادند.

آقای مسئول ورزشکاران بروند، چرا شما نمی‌روی؟

ما امسال 38 دوپینگی در ورزش کشور داریم که ورزشکار ملی هستند. با ورزشمان چه می‌کنیم؟ خدمت می‌کنیم؟ 20 پناهنده و مهاجر ورزشکار داریم؛ از کشتی بگیر تا جودو، کاراته، تکواندو تا شطرنج. من مسئول می‌گویم این ورزشکار برود، او هم مثل همه مهاجران و پناهنده‌هاست. او قهرمان ملی است و شرایطش فرق دارد. باید از این ورزشکار دلجویی کنیم. بازهم می‌گویند، این ورزشکار هم مثل بقیه رفت. پس شما چرا نمی‌روی؟ شما برو از این مملکت. همه بروند و شما بمانی؟

چرخاندن فوتبال از یک پیش دبستانی راحت‌تر است

یعنی من که می‌دانم فوتبال چنین اثری در روح، جسم و سلول‌های آدم‌ها دارد، من می‌آیم و آن را اینقدر کوچک می‌کنم. بازی‌ها را ببینید. همه یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه. برای کلیمی‌ها و زرتشتی‌ها بازی می‌گذارند؟ پنج شنبه و جمعه بازی نیست. می‌گویند شورای تامین مخالفت کرده است. همه‌اش باید در فوتبال دعوا کنید. چرخاندن فوتبال از چرخاندن یک پیش دبستانی راحت‌تر است. من در فوتبال بوده ام، ولی نمی‌گذارند، چون همه در آن دخالت می‌کنند.

با این روش آینده سخت‌تر می‌شود

مربی برای استقلال می‌آوریم و در دل مردم خودش را جا می‌کند. یک دفعه دعوا شروع می‌شود. از بالا می‌گویند بزنید تا برود. پرسپولیس را هم می‌زنند تا مربی اش برود. می‌گوییم تسویه می‌کنیم، ولی دو برابر پول می‌دهیم. این راه به بیراهه است. با این روش آینده خیلی سخت‌تر می‌شود؛ اینکه همه در فوتبال دخالت می‌کنند.

ورزش را لاغر و مریض کردید

من خواهان این هستم که بگویند آقای دادکان شما این حرف را زدید، ولی فلان مشکل را هم دارید. خدا را شکر می‌کنم که قبل از انقلاب تا الان حرف‌هایم را زده‌ام. قبل از انقلاب 21 سالم بود که آقای نبی من را بخاطر کار‌های دانشجویی‌ام، از پرسپولیس اخراج کرد. چه اتفاقی افتاد؟ 6 ماه بعد دوباره به پرسپولیس برگشتم و بازی‌هایم را انجام دادم. الان هم می‌بینم ناملایمات و فشار‌ها هست. در حوزه‌های دیگر هم انتقاداتی دارم، ولی کارم ورزش است. شما الان ورزش را در همه رشته‌ها لاغر، نحیف و مریض‌اش کردید.

کشور‌های دیگر هم مثل اعراب می‌شوند

بیاییم این را بگوییم که دل مان برای وطن مان می‌سوزد و دوست داریم همیشه جزو کشور‌هایی باشیم که در عام و خاص از ما به نیکی یاد کنند، اما امروز متاسفانه شرایطی را ایجاد کردیم که خودمان ریشه خودمان را می‌زنیم. شما در آینده خواهید دید که کشور‌های دیگر هم مثل کشور‌های عربی، این کار‌ها را با ما می‌کنند. ما خودمان این کار‌ها را می‌کنیم.

وزارت ورزش مثل وزارت‌خانه‌های راه و کشاورزی نیست!

آدمی را می‌گذاریم که شما مسؤول فلان جا هستید و کار را دست آن‌ها می‌دهید. بهترین را از نظر خودتان انتخاب کردید (انتخاب وزیر ورزش)، ولی بحث ورزش جداست. شما باید حس این کار را داشته باشید و آن را درک کنید. ادبیات و برخورد‌ها در ورزش با وزارت‌خانه‌هایی مثل راه، کشاورزی و... تفاوت دارد. اینجا ادبیات مخصوص خود را دارد. شما باید بدانید چطور با یک ورزشکار کنار بیایید. وقتی یک ورزشکار می‌رود، می‌گوییم رفت که رفت! حیف است، به این جامعه جوان خدمت کنیم و وطنمان را دوست داشته باشیم. امیدوار هستم بتوانیم در آینده تغییرات اساسی را در ورزش داشته باشیم.