یک‌شنبه 4 آذر 1403

وقتی کوچک و بزرگ در جغرافیای ایران به دریای انقلاب پیوستند / چهارمحال و بختیاری قطره‌ای که به موج مقابله با ظلم رسید

خبرگزاری دانا مشاهده در مرجع
وقتی کوچک و بزرگ در جغرافیای ایران به دریای انقلاب پیوستند / چهارمحال و بختیاری قطره‌ای که به موج مقابله با ظلم رسید

مردم بصیر و آگاه چهارمحال و بختیاری با شنیدن صدای حق‌گونه رهبر بزرگ انقلاب پا در عرصه مبارزه گذاشتند و بر خلاف باور نادرست برخی که چنین تصور و ترویج می‌کنند که تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 هیچ خبری از فعالیت سیاسی و مبارزات انقلابی در این استان نبود، همگام با تحولات دیگر مناطق کشور در شکل‌گیری و وقوع انقلاب در مقاطع مختلف نقش مؤثری داشته اند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از جهانبین نیوز؛ فریاد انقلاب که از گلوی ایرانیان برخواست، شوری عجیب در میان ایرانیان از هر استان، شهر، روستا، نژاد، گویش و... آفرید. موج انقلاب بود که در سراسر ایران به پیش می‌رفت و مردمان آزادی خواه، ظلم ستیز و آزاده را با خود همراه می‌کرد. اگرچه فریاد انقلاب از استان‌های بزرگ همچون تهران، تبریز، مشهد و... به پا خواست اما نوای آن به همه جای ایران حتی استان‌های کوچک همچون چهارمحال و بختیاری نیز رسید و هر کس سهم خود را در پیروزی آن پرداخت. مردم بصیر و آگاه چهارمحال و بختیاری با شنیدن صدای حق‌گونه رهبر بزرگ انقلاب پا در عرصه مبارزه گذاشتند و بر خلاف باور نادرست برخی که چنین تصور و ترویج می‌کنند که تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 هیچ خبری از فعالیت سیاسی و مبارزات انقلابی در این استان نبود، همگام با تحولات دیگر مناطق کشور در شکل‌گیری و وقوع انقلاب در مقاطع مختلف نقش مؤثری داشته اند.

مبارزان شهرکردی تحت نظارت شهید رحمن استکی فعالیت سیاسی می‌کردند مرتضی سجادی معلم بازنشسته و از فعالان و مبارزان دوران دفاع مقدس در چهارمحال و بختیاری، در گفت‌وگو با جهانبین نیوز؛ اظهار کرد: در زمان انقلاب یک جوان 19 ساله بودم که با تعدادی از جوانان شهرکردی تحت نظارت شهید رحمان استکی با جلسات مخفی که برگزار می‌کرد، فعالیت‌های انقلابی انجام می‌دادیم. وی افزود: همین جلسات مخفی منجر به سازماندهی نیروهای انقلابی در شهرکرد و حتی استان چهارمحال و بختیاری می‌شد. این فعالان و مبارزان دوران دفاع مقدس در چهارمحال و بختیاری ادامه داد: بخشی از نیروهایی همراه شهید رحمان استکی معلم بودند و بخش دیگر نیروهای جوانی بودند که در جلسات این شهید حضور داشتند همه این‌ها منجر به این شد تا اولین راهپیمایی در شهرکرد رخ دهد. سجادی عنوان کرد: شروع راهپیمایی‌ها در شهرکرد به صورت علنی در مهرماه سال 1357 از سوی نیروهای تحت امر شهید رحمن استکی رقم خورد. وی از خاطراتش از همراهی با شهید رحمن استکی را اینگونه بیان کرد که: شهید به تهران سفر کرده بودند و در غیاب وی تصمیم گرفتیم تا نیروهای جوان راهپیمایی در شهرکرد به راه بیندازیم، اعلامیه‌ها برای برپایی راهپیمایی در شهرکرد توزیع شد و به اطلاع شهید نیز رسانده شد که باعث عصبانیت وی گردید. این معلم بازنشسته آموزش و پرورش ادامه داد: عصبانیت شهید استکی از عدم هماهنگی برای برپایی راهپیمایی بود، این در حالی بود که نمی‌توانستیم راهپیمایی را لغو کنیم. سجادی عنوان کرد: همچنان در بلاتکلیفی برپایی راهپیمایی بودیم که رادیو BBC اعلام کرد از سوی حضرت امام خمینی (ره) برگزاری راهپیمایی برای همان روزی که ما تصمیم به برگزاری راپیمایی داشتیم، اعلام شده است، و این باعث خوشحالی ما شد.

جلسات مبارزین سیاسی حامی انقلاب اسلامی در چهارمحال و بختیاری به‌صورت خانگی و یا به‌صورت پوششی در مساجد برگزار می‌شد حبیب نیکخو از مبارزان سیاسی دوران پهلوی نیز با اشاره به مبارزات انقلابیون چهارمحال و بختیاری در دوران پهلوی برای سرنگونی حکومت طاوغوت، اظهار کرد: جریان انقلاب اسلامی در این استان نیز هم‌پای جریان عمومی انقلاب در سراسر کشور بود، بخشی از مبارزات مردم این استان مربوط به قبل از سال 56 که هنوز شاهد حضور فراگیر مردم در اعتراضات خیابانی به رژیم پهلوی بودیم، است. وی افزود: مردم حامی انقلاب اسلامی در چهارمحال و بختیاری در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تحت تاثیر حرکت مراجعی از جمله امام خمینی (ره) در داخل استان فعالیت و مبارزات سیاسی خود را دنبال می‌کردند، این گروه‌ها از عناصر شاخص برای سخنرانی و روشنگری دعوت به‌عمل می‌آوردند. این مبارزان سیاسی دوران پهلوی با اشاره به اینکه قبل از سال 57 عموما جلسات مبارزین سیاسی حامی انقلاب اسلامی در چهارمحال و بختیاری به‌صورت خانگی و یا به‌صورت پوششی در مساجد برگزار می‌شد، گفت: در مبارزات سیاسی حوزه‌های علمیه، فرهنگیان، دانشجویان و دانش‌آموزان نیز درگیر بودند و حرکت‌های خاصی را نیز انجام می‌داند، دعوت از سخنرانان سیاسی مانند آقایان بشارتی و پرورش برای روشنگری از جمله این برنامه‌ها بود. نیکخو بیان کرد: مبارزینی مانند شهید رحمن استکی در چهارمحال و بختیاری حرکت‌های عمومی بچه‌های موافق با انقلاب اسلامی در قبل از سال 57 را مدیریت می‌کردند، حوزه علمیه شهرکرد نیز با حضور علمایی چون حجت‌الاسلام نورالهی و احمدی این جریان را حمایت می‌کردند.

مسجد صاحب‌الزمان و حوزه علمیه شهرکرد مراکزی برای تجمع جوانان حامی انقلاب اسلامی در دوران طاغوت بود وی ادامه داد: مسجد صاحب‌الزمان و حوزه علمیه شهرکرد مراکزی برای تجمع جوانان حامی انقلاب اسلامی در دوران طاغوت بود و اقشار مختلف به‌صورت شبانه‌روزی در این مکان‌ها حضور داشتند، اما عموما خط مشی مبارزات از حوزه علمیه شکل می‌گرفت، در تظاهرات‌های خیابانی علیه رژیم پهلوی جامعه روحانیت در صفوف ابتدایی قرار داشتند. این مبارز سیاسی دوران پهلوی با بیان اینکه قشر دانشجویی در چهارمحال و بختیاری نیز نقش موثری در مبارزات سیاسی داشتند، یادآور شد: در استان تنها یک دانشگاه ملی (در محل فعلی آموزشکده فنی پسران شهرکرد) وجود داشت و تعداد قشر دانشجویی نیز معدود بود، اما همین دانشجویان متدین جلسات روشنگری برگزار می‌کردند و سایر گروه‌های مبارزین نیز آن‌ها را حمایت و در جلساتشان شرکت می‌کردند. نیکخو افزود: در شهر شهرکرد نیز شاهد حضور دانش‌آموزان مدارسی چون شهیدبهشتی (شاپور سابق) و امیرکبیر بودیم، این دانش‌آموزان در صفوف ابتدایی تظاهرات کنندگان حرکت و از مردم محافظت می‌کردند و به‌همین دلیل نیروهای امنیتی با باتوم و... آن‌ها را مورد حمله قرار می‌دادند، همانطور که در کشور بر جمعیت تظاهرکنندگان افزوده می‌شد، در چهارمحال و بختیاری نیز شاهد افزایش جمعیت افراد حامی انقلاب اسلامی بودیم. وی دیوارنویسی، توزیع شعارها و سخنان امام خمینی (ره)، درج عکس امام راحل در بر دیوارها و... را از دیگر اقدامات مبارزین چهارمحال و بختیاری در دوران طاغوت عنوان کرد و توضیح داد: روزی که تصمیم گرفته شد که مجسمه‌های شاه و افراد وابسته به رژِیم پهلوی پایین کشیده شود، در شهرکرد نیز مردم در میدان انقلاب حاضر شدند و با پایین کشیدن مجسمه شاه به سمت ساختمان ساواک واقع در فلکه بسیج شهرکرد حرکت کردند.

سازمان ساواک در چهارمحال و بختیاری تحت مدیریت اصفهان بود این مبارز سیاسی دوران پهلوی بیان کرد: در مبارزات سیاسی چندین نفر از هم‌استانی‌ها در شهر فرخشهر و فارسان توسط چماق به دستان پهلوی به شهادت رسیدند، در آن دوران شب‌ها در حسینه اعظم شهرکرد سخنرانی‌های روشنگری برگزار می‌شد، در سایر نقاط استان نیز شاهد این برنامه‌ها بودیم. نیکخو در ادامه با اشاره به اقدامات رژیم پهلوی برای ایجاد ارعاب و ناامیدی در بین مبارزین و افراد حامی انقلاب اسلامی در چهارمحال و بختیاری، اظهار کرد: این رژیم تعدادی از افراد را اجیر و آن‌ها را تجهیز می‌کرد، این افراد با حضور در خیابان‌ها فریاد "جاوید شاه" سر می‌دادند، اما این اقدامات تاثیری نداشت و مردم هر روز آگاه‌تر می‌شدند. وی در خصوص مرکز ساواک در شهرکرد، تصریح کرد: در 17 و 18 بهمن‌ماه بنا بر دستور سازمان ساواک، این مراکز در استان‌ها تخلیه شد و اسناد و مدارک نیز از بین رفت، بنابراین در استان وقتی مرکز ساواک به دست انقلابیون افتاد با یک ساختمان خالی مواجه شدیم. این مبارز سیاسی دوران پهلوی در پایان تاکید کرد: سازمان ساواک در چهارمحال و بختیاری تحت مدیریت اصفهان بود، عموما افرادی که در راهپیمایی‌ها دستگیر می‌شدند بعد 24 یا 48 ساعت آغاز می‌شد و زندانیان سیاسی که تحت تعقیب بودند به ساواک اصفهان منتقل می‌شدند، خوشبختانه هم‌زمان با سایر نقاط کشور طومار رژیم پهلوی در کشور بسته شد.

مردم چهارمحال و بختیاری همگام با تحولات کشور در شکل‌گیری و وقوع انقلاب در مقاطع مختلف نقش مؤثری داشته اند قاسم فتاحی رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری در خصوص نقاط ضعف، محدودیت‌ها و آسیب‌های تاریخ نگاری انقلاب اسلامی نیز اظهار کرد: در این خصوص باید به طیف وسیع و گسترده‌ای از موانع و محدودیت‌ها تا نقاط ضعف و آسیب‌های تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی اشاره کرد که به اختصار می‌توان مواردی مانند عدم توجه به ماهیت و چیستی انقلاب ایران، فقدان هدفمندی در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی، نداشتن تخصص و آشنایی با شیوه‌های علمی تاریخ نویسی در برخی از تاریخ نگاران حوزه انقلاب اسلامی و.. را بیان کرد. وی تصریح کرد: از دیگر نقاط ضعف، محدودیت‌ها و آسیب‌های تاریخ نگاری انقلاب اسلامی می‌توان به نبود توجه به مطالعات میان رشته‌ای و اتخاذ نگاه تک بعدی، کمبود منابع و مآخذ کافی در مورد برخی حوادث انقلاب اسلامی، عدم هماهنگی میان مراکز نگهداری اسناد و موسسات پژوهشی و دشواری دسترسی به اسناد و مدارک، تقابل های تاریخ نگارانه و غفلت از گفتمان‌های روز، محدودیت‌های مربوط به دسترسی به اسناد و سوابق، شواهد، داده ها، گزارشات و مواد خام پژوهش، فقدان منابع پژوهشی و بررسی های روشمند و علمی در این خصوص، و... اشاره کرد. این مدرس دانشگاه یادآور شد: بر خلاف باور نادرست برخی که چنین تصور و ترویج می‌کنند که تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 هیچ خبری از فعالیت سیاسی و مبارزات انقلابی در چهارمحال و بختیاری نبود، بررسی منابع، متون، شواهد، اسناد و مدارک نشان می‌دهد که مردم این استان، همگام با تحولات دیگر مناطق کشور در شکل‌گیری و وقوع انقلاب در مقاطع مختلف نقش مؤثری داشته اند که برای مثال می‌توان به تظاهرات وسیع و گسترده مردم شهرستان شهرکرد در روز 6 آبان 1357 که منجر به اعزام نیروهای نظامی مرکز 44 توپخانه اصفهان برای سرکوب قیام مردم و اعلام نوعی حکومت نظامی در این شهر شد اشاره کرد.

آبان 57 روزهای بسیار مهم در تاریخ مبارزات مردم چهارمحال و بختیاری / بررسی وقایع در چهارمحال و بختیاری تا پیروزی انقلاب اسلامی فتاحی بیان کرد: آبان 57 روزهای بسیار مهمی در تاریخ مبارزات مردم چهارمحال و بختیاری علیه رژیم پهلوی محسوب می‌شود گزارشات متعدد ساواک و اخبار انعکاس یافته در نشریات آن زمان و نیز اظهارات شاهدان عینی خبر از وقوع یک حادثه مهم در شهرکرد می‌دهد که مقدمه آن تظاهرات وسیع و گسترده دانشآموزان و معلمان شهرکرد در روز 6 آبان 57 است، در گزارش اولیه ساواک استان، این تظاهرات به شکل زیر منعکس شده است «حدود 250 نفر دانش‌آموزان دبیرستان‌ها و هنرستان‌ها و هنرستان صنعتی، مقابل دبیرستان شاپور برابر استانداری اجتماع و به دادن شعار و تظاهرات مشغول که در ساعت 11 حدود 150 نفر اهالی شهرکرد با شعار زنده باد شاه به مقابله با دانشآموزان تظاهر کننده پرداخته، دانش‌آموزان به داخل دبیرستان رفته و تا کنون در آنجا مانده‌اند. وی افزود: همراه با اعتصاب دانش‌آموزان، هنرجویان و دانشجویان عده‌ای تحت عنوان گروه موافق، مست و عربده‌کشان در شهرکرد دست به تظاهرات دامنه‌داری زدند، این عده نخست به دانش‌آموزان دبیرستان‌های شاهپور (شهید بهشتی) و هنرستان صنعتی حمله‌ور شدند که دانش‌آموزان با ملاحظه وضع پیش آمده و آگاهی از قصد شوم این عده از خیابان به دبیرستان شاهپور پناه بردند و درهای ورودی دبیرستان را به روی حمله کنندگان بستند، دانش‌آموزان پس از خنثی کردن حمله اجیر شده‌ها به بام‌های دبیرستان رفتند و آنجا با پرتاب سنگ و آجر از جان خود دفاع کردند و گروه مهاجم فرار را بر قرار ترجیح دادند. رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه ادامه داد: پس از متواری شدن این عده دانش‌آموزان با میز و نیمکت کلاس‌های خود، چهارراه‌های اطراف دبیرستان را به منظور جلوگیری از حمله مجدد مهاجمان بستند و برای خنثی کردن گاز اش‌کآور و پرتاب شده از سوی پلیس چند حلقه لاستیک اتومبیل را آتش زدند، دانش‌آموزان دبیرستان شاهپور و هنرستان‌ها و دیگر مراکز آموزش عالی شهرکرد در پشت‌بام دبیرستان شاهپور که درست مقابل استانداری قرار داشت به تظاهرات پرداختند و اتومبیل‌های دولتی و نظامی را که از محل عبور می‌کردند یا از استانداری خارج می‌شد را سنگباران کردند. وی عنوان کرد: بعد از ظهر این روز دانش‌آموزان پس از اتمام ساعت کار اداری و خروج کارکنان استانداری از محل دبیرستان خارج شدند و به تخریب چراغ‌هایی که در میدان نصب شده بود پرداختند و با یک یورش به استانداری، ابتدا کیوسک اطلاعات استانداری و چندین اتومبیل دولتی و شخصی کارکنان را مورد هجوم قرار دادند و شیشه‌های این اتومبیل‌ها را شکستند، آنگاه دانش‌آموزان و دانشجویان که متوجه غیبت دو تن از همکلاسیهایشان شده بودند که توسط کارمندان استانداری دستگیر شده بودند برای دومین بار با تجهیز کامل خود به وسیله چوب، لاستیک فرسوده اتومبیل و شیشه‌های بنزین به استانداری حمله کردند و در این حمله کلیه شیشههای ساختمان اداری استانداری را به وسیله آجر و سنگ شکستند و پس از آزاد ساختن دو دانشآموز دستگیر شده، دو اتومبیل استانداری و یک موتورسیکلت را به آتش کشیدند و زیر بقیه اتومبیل‌ها لاستیک شعله‌ور قرار دادند. فتاحی اضافه کرد: حمله دانش‌آموزان توسط کارکنان استانداری به اطلاع شهربانی رسیده و چند خودروی حامل پلیس مجهز به وسایل ضد اغتشاش و یک اتومبیل آتشنشانی برای حفاظت از استانداری به محل رسیدند که این عده در مقابل رگبار سنگ و آجر ناچار دست به شلیک چندین تیر هوایی زدند اتومبیل آتشنشانی که برای مهار کردن آتش اتومبیل‌های استانداری به محل وقوع حریق آمده بود به علت عدم آگاهی و آشنایی مأموران آن از طرز استفاده آن بی‌حاصل ماند.

رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه تصریح کرد: تظاهرکنندگان سپس از محل دبیرستان خارج شدند و به خیابان‌های شهر ریختند و در بین راه عده کثیری از مردم به جمع تظاهرکنندگان پیوستند و تظاهرکنندگان در مسیر خود در خیابانهای سعدی، چهار راه ششم بهمن، یک مغازه مشروب‌فروشی را تخلیه و کلیه بطری‌ها را در این مغازه شکستند و بعد آن را به آتش کشیدند شهرکرد به‌طور کلی در اختیار کامل تظاهرکنندگان بود و عده تظاهرکنندگان به حدی بود که پلیس قادر به برقراری نظم نبود و شهرکرد، مرکز استان چهارمحال و بختیاری شاهد 12 ساعت تظاهرات و ناآرامی بود. وی یادآور شد: روزنامه اطلاعات در شماره 15747 نیز در تیتری با عنوان: «آتش سوزی و تظاهرات خشونت آمیز در شهرکرد» درمورد وقایع ششم آبان نوشت «شهرکرد - چند گروه تظاهر کننده در خیابان‌های شهر، شعب بانک‌ها، مشروب فروشی‌ها، سینماها، فروشگاه‌ها و چند موسسه دیگر را به آتش کشیدند، هتل جلب سیاحان بر اثر حریق خسارات زیادی دید تظاهرکنندگان همچنین دو ماشین آتش نشانی را آتش زدند، در حال حاضر نفراتی از مرکز توپخانه اصفهان در شهر مستقر شده‌اند و مغازه‌ها، دبستان‌ها و دبیرستان‌های شهر تعطیل است و دو سوم از برق شهرکرد قطع شده و ارتباط تلفنی در بیشتر نقاط شهر مختل شده است. فتاحی بیان کرد: در حالی که ساواک تلاش می‌کرد تا حمله به مغازه‌ها و مراکز آموزشی را به تظاهرکنندگان نسبت دهد، کسبه و اصناف شهرکرد در نامه‌ای که تسلیم دادستان چهارمحال و بختیاری کردند، حمله به مغازه‌ها و مدارس شهر را از سوی افراد چماق به دست تعلیم دیده‌ای دانستند که مأموران انتظامی آن‌ها را حمایت می‌کردند در این نامه آمده است که «مأموران انتظامی به جای جلوگیری از حمله مهاجمان به دبیرستان شاهپور، به سوی دانش‌آموزان گاز اشک‌آور پرتاب کردند، بررسی محتوای اسناد نیز نشان می‌دهد که ساواک برای سرکوب دانش آموزان از نیروهای «جاوید شاهی» یا «چماق به دست» سود برده است. رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه افزود: فردای آن روز ساواک چهارمحال و بختیاری با ارسال یک گزارش مفصل به اداره کل سوم ساواک کشور، ابعاد مختلف این تظاهرات را به این صورت تشریح می‌کند «بعد از ظهر روز 6/8/57 حدود 500 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای مختلف شهرکرد که در دبیرستان شاهپور روبروی استانداری اجتماع نموده بودند ابتدا با دادن شعار اتحاد، مبارزه، پیروزی، تظاهراتی انجام سپس با پرتاب سنگ و بطری آتش‌زا شیشه‌های استانداری را شکسته و دو دستگاه اتومبیل دولتی را به آتش کشیدند، در این موقع تظاهرکنندگان که به تعداد آن‌ها افزوده شده بود به سمت خیابان‌های ششم بهمن و پهلوی حرکت و در مسیر خود کلیه شیشه بانکها و ادارات دولتی و فروشگاه‌ها را شکسته و دو دستگاه اتومبیل آتشنشانی و سینما زهره و مهمان‌سرای جلب سیاحان و چند مغازه را آتش زده که در این موقع چون تظاهرات شدت یافت و دامنه آتشسوزی و خرابکاری وسیع شده بود مأمورین پلیس و ژاندارمری با پرتاب گاز اشک‌آور و شلیک تیر هوایی موفق به جلوگیری از ادامه خرابکاری شده به تدریج تا ساعت 30/19 متفرق شدند. وی ادامه داد: در پایان این گزارش آمده است «این تظاهرات خسارت جانی نداشته ولی خسارت مالی فراوان به بار آورده است، ضمنا چون مأموران انتظامی موجود از جهت مقابله با تظاهرکنندگان کافی نبودند، لذا در ساعت 21 همان روز شورای تأمین چهارمحال و بختیاری تشکیل و تقاضای اعزام یک گروهان نیروی کمکی از مرکز توپخانه اصفهان شد، در خاتمه به عرض می‌رساند که اهالی شهرکرد از وضع کنونی بسیار وحشت‌زده و نگران می‌باشند. فتاحی عنوان کرد: آنچه مسلم است ساواک و عوامل وابسته به رژیم شاه در این تخریب‌ها نقش داشتند، چرا که انقلابیون از دست زدن به هر گونه تخریبی خودداری می‌کردند، حمله چماقداران به مغازه‌های شهرکرد و اجتماع معلمان، باعث شد که اقشار مختلف مردم به ویژه فرهنگیان نسبت به اقدامات رژیم دست به اعتراض بزنند، بنابراین هم عده‌ای از فرهنگیان و هم گروهی از بازاریان در محل اداره آموزش و پرورش و جلو دادگستری اجتماع کردند و نامه اعتراض آمیزی را تهیه و امضا کردند، مدتی بعد کارکنان ادارات و سازمان‌های دولتی نیز با فرهنگیان و بازاریان اعلام حمایت و همبستگی کردند. رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه اضافه کرد: با گسترش ناآرامی‌ها و تظاهرات در شهرکرد، نیروهای نظامی و امنیتی مستقر در استان که قادر به کنترل اوضاع نبودند، با مصوبه شورای تأمین استان، درخواست اعزام یک گروهان نیروی کمکی از مرکز توپخانه اصفهان را کردند و استاندار چهارمحال و بختیاری طی تماس تلفنی با فرمانداری نظامی اصفهان و حومه تقاضای کمک نظامی فوری را کرد، لذا در اجرای این درخواست، «... یک آتشبار با استعداد یک نفر افسر ارشد (سرگرد سلیمانی مقدم) 2 نفر افسر جز و 26 نفر درجه‌دار و 40 نفر سرباز با پنج دستگاه خودرو از گروه 44 توپخانه [اصفهان] رأس ساعت 20 مورخه 6/8/57 به شهرکرد اعزام گردید تا زیر امر شهربانی شهرکرد قرار گیرند". وی تصریح کرد: واقعه مهم دیگر تظاهرات خونین روز عاشورای سال 1357 در فرخشهر بود که همزمان با سایر شهرها و مناطق چهارمحال و بختیاری، راهپیمایی و تظاهرات روزهای تاسوعا و عاشورا در فرخشهر نیز با شکوه و عظمت خاصی برگزار شد، در روز 20 آذر 1357 شمسی مصادف با دهم محرم و عاشورای حسینی سال 1399 قمری، بر اساس هماهنگی و برنامه‌ریزی قبلی تظاهرات عظیمی در فرخشهر برگزار شد که یک روز خونین را در این شهر رقم زد. فتاحی یادآور شد: وقتی جمعیت تظاهرات کنندگان وارد فلکه شهر شد و شعارهای کوبنده انقلابی و ضد رژیم تمام اذهان را متوجه خود کرد، ماشین پاسگاه ژاندارمری که در انتهای جمعیت قرار گرفته بود، مسیر خود را عوض کرد و با دور زدن جمعیت از کوچه ها آمده و مقابل راه پیمایان ایستاد و احمدی رئیس پاسگاه گفت: «حق تظاهرات ندارید و ماشین به طرف جمعیت خواهران حرکت کرد که موجب ترس و وحشت آن‌ها شد و نظم راهپیمایی به هم خورد و خیابان به صحنه تعقیب و گریز نیروهای نظامی و تظاهرکنندگان تبدیل شد.

رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه بیان کرد: داستان از این قرار بود که سربازان با ماشین به تظاهرکنندگان داخل خیابان حمله می کردند، ولی جمعیت فوری به پیاده‌روها و داخل کوچه ها می‌رفتند و یا در خانه‌ها و مغازه‌ها موضع می‌گرفتند و وقتی ماشین نزدیک فلکه می‌رسید، دیگر کسی در خیابان نبود، اما وقتی می‌خواست برگردد مواجه با انبوه باران سنگ و چوب و می شد سرانجام در دور آخر تعقیب و گریز که دیگر هوا هم داشت تاریک می‌شد، نیروهای نظامی از ماشین پیاده شدند و در عرض خیابان آرایش نظامی گرفتند و در مقابل جمعیت شروع به تیراندازی هوائی نمودند که موجب ترس و وحشت جمعیت به خصوص خانم ها شد. وی بیان کرد: زمانی که هوا کاملاً تاریک شده بود سید عباس صالحی با مأموران درگیر شد و مورد اصابت گلوله قرار گرفت که او را به طرف بیمارستان بردند و خبر آمد که شهید شده است، جمعیت که اصلاً تصور چنین درگیری و اقدام به تیراندازی را نداشت مات و حیران شده بود، کنترل اوضاع شهر از دست خارج شد، و پاسگاه برای تسلط بر اوضاع از مرکز چهارمحال و بختیاری تقاضای نیروی کمکی کرد و ظاهراً کنترل اوضاع را به دست گرفتند، تاریکی شب همه جا را فرا گرفت و جمعیت پراکنده شدند، پیکر شهید سیدعباس صالحی فردای آن روز یعنی در 21 آذر 57 بدون هیچ گونه اتفاق و درگیری خاصی در فرخ شهر تشییع و در قبرستان این شهر به خاک سپرده شد. فتاحی افزود: واقعه تظاهرات بزرگ مردم فرخشهر در عاشورای سال 57 و شهادت سید عباس صالحی در بولتن خبری ساواک این گونه روایت شده است «در ساعت 18 روز 20/9/57 (2537 شاهنشاهی)، گروهی از عناصر اخلالگر در فرخشهر - استان چهارمحال و بختیاری به تظاهرات آشوبگرانه پرداخته و مبادرت به آتش زدن برخی اماکن و شعب بانک‌ها کردند که با دخالت مأموران انتظامی و شلیک چند تیر هوایی اخلالگران متفرق و در خلال آن یک نفر از عناصر اخلالگر کشته و یک نفر مجروح شد که جهت درمان به بیمارستان اعزام شده است». رئیس دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری چهارمحال و بختیاری و مدرس دانشگاه گفت: بر اساس یکی از اسناد موجود در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خبر تظاهرات مردم فرخشهر در عصر روز عاشورای سال 57 طی یک تماس تلفنی در ساعت 50/22 روز 20/9/57 به مرکز فرماندهی ژاندارمری شهرکرد به این صورت اعلام شد «در ساعت 30/17 جاری عدهای از اهالی شهرستان [شهر] فرخشهر از توابع شهرکرد ضمن انجام تظاهرات ضد میهنی چند مغازه و دو شیشه بانک را به آتش کشیدند، ضمنا به چند نفر از مأموران پاسگاه ژاندارمری فرخشهر حمله و در اثر تیراندازی از طرف مأموران دو نفر از تظاهرکنندگان مجروح که یکی از آنان به‌نام صالحی 24 ساله درگذشته است». وی ادامه داد: وقایع 20 آذر فرخشهر، و شهادت سید عباس صالحی تأثیرات مهمی بر وضعیت مبارزاتی نواحی مختلف چهارمحال و بختیاری داشته و زمینه‌های گسترش روحیه انقلابی را در بین مردم استان فراهم کرد، در تلگراف ارسالی ساواک استان به ساواک مرکز، وضعیت شهرکرد در روز 21 آذر این گونه منعکس شده است: «اکثر مغازه‌های شهرکرد بسته و اوضاع آرام و ساعت 30/9 حدود 500 نفر از اهالی شهرکرد همراه طلابی که از قم برای [وعظ] به شهرکرد آمده‌اند، حامل چند دستگاه اتومبیل و مینی‌بوس و اتوبوس به‌منظور شرکت در مجلس ختم عباس صالحی که روز گذشته در فرخشهر کشته شد به شهر مذکور حرکت کردند.

انتهای پیام /

وقتی کوچک و بزرگ در جغرافیای ایران به دریای انقلاب پیوستند / چهارمحال و بختیاری قطره‌ای که به موج مقابله با ظلم رسید 2
وقتی کوچک و بزرگ در جغرافیای ایران به دریای انقلاب پیوستند / چهارمحال و بختیاری قطره‌ای که به موج مقابله با ظلم رسید 3
وقتی کوچک و بزرگ در جغرافیای ایران به دریای انقلاب پیوستند / چهارمحال و بختیاری قطره‌ای که به موج مقابله با ظلم رسید 4
وقتی کوچک و بزرگ در جغرافیای ایران به دریای انقلاب پیوستند / چهارمحال و بختیاری قطره‌ای که به موج مقابله با ظلم رسید 5
وقتی کوچک و بزرگ در جغرافیای ایران به دریای انقلاب پیوستند / چهارمحال و بختیاری قطره‌ای که به موج مقابله با ظلم رسید 6
وقتی کوچک و بزرگ در جغرافیای ایران به دریای انقلاب پیوستند / چهارمحال و بختیاری قطره‌ای که به موج مقابله با ظلم رسید 7
وقتی کوچک و بزرگ در جغرافیای ایران به دریای انقلاب پیوستند / چهارمحال و بختیاری قطره‌ای که به موج مقابله با ظلم رسید 8
وقتی کوچک و بزرگ در جغرافیای ایران به دریای انقلاب پیوستند / چهارمحال و بختیاری قطره‌ای که به موج مقابله با ظلم رسید 9