سه‌شنبه 13 آبان 1404

پرخاش دفتر روحانی به صدا و سیما / بازی حجاب را سیاسیون درست کردند / مامور احیای امید

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
پرخاش دفتر روحانی به صدا و سیما / بازی حجاب را سیاسیون درست کردند / مامور احیای امید

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

پرخاش دفتر روحانی به صدا و سیما

روابط عمومی دفتر حسن روحانی، در بیانیه‌ای و با ادبیاتی عجیب، به صدا و سیما و برخی مواضع این سازمان در روزهای اخیر انتقاد کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است:

«جریان شناخته‌شده‌ای در هفته‌های اخیر تلاش کرده است با فرافکنی و نشر افترا علیه حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین حسن روحانی، از جریان قدرتمند اعتدال‌گرایی در کشور انتقام بگیرد. این موج‌آفرینی با توسل به اقسام دروغ‌ها و زشت‌ترین الفاظ، اتهاماتی بی‌پایه را بی‌محابا در تریبون مجلس و برنامه‌های صداوسیما تکرار می‌کند. از جمله اتهامات بی‌پایه و اساس این جریان، طرح مجدد موضوع سرقت فرش‌های مجموعه سعدآباد است که مسئولان دولت سیزدهم به دروغ و برای انحراف افکار عمومی آن را مطرح کردند و سخنگوی قوه قضائیه روز 22 خرداد 1403 صراحتاً با تکذیب سرقت آن‌ها، اعلام کرد که این فرش‌ها در سایر دستگاه‌های دولتی پیدا شده است.

گزارش 7 دقیقه‌ای صداوسیما در شامگاه 8 آبان نمود دیگری از لجن‌پراکنی رسانه‌ای این جریان بود و مرزهای جدیدی در جعل و تحریف را گشود؛ با ادعای عجیب «سخنرانی دکتر روحانی علیه روسیه و نامیدن این کشور به عنوان مخل امنیت جهانی!» این گزارش به خوبی نشان می‌دهد هدف تخریب است. یا مسئولان صداوسیما سخنان دکتر روحانی را نخوانده و نشنیده‌اند و چنین صحنه‌پردازی کرده‌اند که عذر بدتر از گناه است و یا خوانده و شنیده‌اند و به چنین جعل عجیبی دست زده‌اند که وامصیبتا. این گزارش سراسر دروغ، مصداق عینی اظهارات اخیر دکتر روحانی است که گفت: «صداوسیما دنبال ایجاد اختلاف و دروغ و تهمت است و علیه انسجام و اتحاد ملی کار می‌کند. آیا این رویه صداوسیما هدفی جز ایجاد تفرقه، خدشه به اتحاد و مشوش کردن فضای سیاسی دارد؟ آیا برای تحقق منویات سیاسی سران فعلی صداوسیما، می‌توان از هر مرز حرفه‌ای و اخلاقی عبور کرد و اکاذیبی نشر داد که سابقه تاریخی و مستندات موجود، آشکارا خلاف آن را اثبات می‌کند؟»

******

این چه سیاستی است که هم مردم را ناراضی می‌کند و هم حافظ امنیت نیست؟!

علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور در یادداشتی با عنوان «با جامعه پس از جنگ» نوشت:

در تحلیل‌های داخلی و خارجی که درباره علل ناکامی حمله به ایران و متجاوز ارائه شد، همگی بر یک نکته تاکید داشتند: تلاش برای برانگیختن شورشی مردم به هر شکل، رخ نداد. برعکس نوعی ملی‌گرایی تازه - نه از نوع ملی‌گرایی کلاسیک - در جامعه شکل گرفت. این نوع ملی‌گرایی امروز در میان شهروندان، نیازمند مطالعه است که من آن را ملی‌گرایی متفاوت می‌نامم. با توجه به این نکته که اگر همان‌گونه که در مواضع و رسانه‌های رسمی اعلام می‌شود هدف این جنگ، مردم بوده‌اند، این سوال مطرح می‌شود که پس از پایان جنگ، چه اقداماتی برای حفظ این انسجام و مقاومت ذهنی اتخاذ شده است؟ سیاست اجتماعی مناسب برای ایرانیان به خصوص شهروندان تهران چگونه باید باشد؟

آنچه قابل مشاهده است جریان‌های قوی در تلاش هستند با همان ابزار، همان روش و همان منطق گذشته - که مبنای تحلیل دشمن از مردم شده بود - حرکت کنند. این عده کماکان از هر مسیر و بهانه‌ای که شده به دنبال اقداماتی سلبی در مورد پوشش هستند که هیج اثری نداشته و به تنش و تشنج جامعه می‌انجامد. گاهی می‌اندیشم خیال این افراد تا هزینه‌ای سنگین برای جامعه و نظام به وجود نیاید، راحت نمی‌شود! اگر در این جنگ، مقاومت ذهنی مردم به اندازه مقاومت ارضی مهم بوده، ما امروز برای حفظ آن مقاومت ذهنی چه کار کرده‌ایم؟ به عنوان نمونه، در خصوص مساله اینترنت، در حالی که 85 درصد مردم ایران از فیلترشکن استفاده می‌کنند، ناامنی از پلتفرم‌های داخلی حتی بیشتر رخ داده است.

این چه سیاستی است که هم مردم را ناراضی می‌کند و هم حافظ امنیت نیست؟ من به جد معتقدم ایران، تهران و شهرهای پس از جنگ، به‌طور قطع، سیاست اجتماعی متفاوتی می‌طلبند. ایران و تهران، نیازمند سیاست‌های نوین هستند. علم مدیریت بحران به ما می‌آموزد با سیاست‌های پیش از بحران، نمی‌توان با جامعه بحران‌زده مواجه شد. علاوه بر آن، نیازمند سیاست‌های اجتماعی متناسب، سیاست‌های فرهنگی به دور از تنش‌زایی با اولویت حل مسائل زندگی روزمره مردم هستیم.

******

نقد کیهان بر یادداشت روزنامه هم میهن 

روزنامه کیهان نوشت:

محمدجواد روح، سردبیر روزنامه هم‌میهن گفته است: «مشکل اصلی دولت نه در روابط عمومی، بلکه در از دست‌دادن گفتمان مرکزی و تکرار رویکردهای گذشته است. از زمانی که آقایان ظریف و همتی با فشار از دولت کنار گذاشته شدند، دال مرکزی و گفتمان اولیه دولت که در ماه‌های نخست شکل گرفته بود، از بین رفت. پس از کنار رفتن ظریف و همتی که نمادهای راهبردی و گفتمانی دولت بودند؛ مسائل خارجی، بی‌نتیجه ماندن مذاکرات و شرایط جنگی نیز باعث شد دولت از هدف اولیه‌اش و رویکردهای اصلی خود که بر اساس آنها رای گرفته بود، دور شود. در واقع دولت نتوانست مسیر تازه‌ای تعریف کند و چهره‌هایی را جایگزین ژنرال‌های محذوف کند که توان بازنمایی مؤثر اهدافش را داشته باشند؛ در نتیجه، اکنون دولت با روزمرگی، ضعف رویکرد و بحران معنا و حتی هویت مواجه است».

سخنان سردبیر روزنامه هم‌میهن، قبل از هر چیز اهانت به رئیس‌جمهور است و چنین القا می‌کند که متولی دولت نه آقای پزشکیان بلکه امثال ظریف و همتی بوده‌اند و پزشکیان از نگاه افراطیون مدعی اصلاحات هیچ کاره بوده است و‌گرنه دلیلی ندارد که با برکناری دو نفر آن هم به خاطر تخلفات‌شان ادعا شود دال مرکزی دولت از بین رفته است. لازم به توضیح است که دال مرکزی، هسته مرکزی یک گفتمان و مهم‌ترین محوری است که در یک گفتمان، سایر دال‌های شناور حول آن مفصل‌بندی می‌شود. آیا هسته مرکزی دولت، اشخاص بوده‌اند یا یک منطق مستقل قوام یافته و با دوام؟!

ثانیا دو فرد یاد شده هر چند در دولت نیستند، اما دعاوی آنها کاملا به اجرا درآمده و ضمن آشکار شدن فجایع آن، به شکست انجامیده است. بنابراین اگر گفتمانی برای آقای پزشکیان و دولت وی قائل باشیم، چالش آن به خاطر مواجهه با واقعیت و موهوم درآمدن گزاره‌های القایی بوده است و نه کنار رفتن ظریف و همتی. آقای ظریف ضمن اینکه متهم فجایع فراوان برجام است، جزو شبکه‌ای بودند که وانمود می‌کردند با ترامپ می‌شود توافق کرد بلکه او تاجر است و توافق با وی ساده‌تر است و پشت این توافق (موهوم) 2500 میلیارد دلار سرمایه خارجی خوابیده و... اما در عمل آشکار شد که زینت کردن مذاکره با آمریکا و ترامپ - دانسته یا ندانسته - بخشی از عملیات فریب ترامپ و نتانیاهو برای غافلگیر کردن ایران در جنگ بوده است.

آقای همتی نیز یک بار در دولت روحانی کارنامه‌ای خسارت‌بار را به ثبت رساند و از رکوردداران تورم در کشور است. با این همه او در دولت پزشکیان به وزارت اقتصاد رسید و پس از ریل‌گذاری غلط بود که در مجلس استیضاح شد. او با وعده تک‌نرخی کردن ارز، ارز نیمایی را حذف کرد که استارت صعود قیمت دلار به 70 هزار تومان و جهش‌های بعدی تا صد هزار تومان و به هم ریختن دومینووار بازار بود».

******

مامور احیای امید

روزنامه خراسان نوشت:

کشور این روزها در یکی از سخت‌ترین پیچ‌های اقتصادی خود قرار گرفته است. از تورم بالا و رشد منفی اقتصاد گرفته تا رکود در بازار کار و افت شدید قدرت خرید، همه نشانه‌هایی از فرسایش امید اجتماعی‌اند. شهروندانی که هر روز سفره کوچک‌تری پیش روی خود می‌بینند و از سوی دیگر، چشم‌انداز روشنی از تغییر نیز در برابرشان وجود ندارد. در چنین شرایطی، دولت چهاردهم باید موتور محرک بازسازی اعتماد عمومی باشد، اما هنوز نشانه‌ای از چنین تحرکی دیده نمی‌شود. دولت‌های پیشین هر یک با روایتی از امید آغاز شدند؛ از سازندگی هاشمی رفسنجانی تا اصلاحات خاتمی، عدالت احمدی‌نژاد، تدبیر و امید روحانی و شعار کار و مبارزه با فساد در دولت شهید رئیسی. در همه این مقاطع، وعده تغییر، انرژی اجتماعی تولید کرد و جامعه را به حرکت واداشت. اما در ادامه، ناکامی در تحقق همان وعده‌ها به کاهش اعتماد عمومی و سرخوردگی انجامید. تفاوت امروز در این است که سرعت فرسایش اعتماد در دولت پزشکیان به‌مراتب بیشتر از دولت‌های پیشین است.

آنچه در ماه‌های اخیر مشاهده می‌شود، نوعی تعلیق روانی در جامعه است. در چنین وضعیتی، هر تصمیم اقتصادی یا سیاسی در خلأ بی‌اعتمادی فرو می‌رود. امید در نظام سیاسی، همان نقشی را دارد که انرژی در یک سیستم فیزیکی ایفا می‌کند: نیروی حیاتی برای پویایی، انسجام و مشارکت اجتماعی. وقتی این انرژی تحلیل می‌رود، جامعه به سمت انفعال، بی‌اعتمادی و گسست پیش می‌رود. تجربه تاریخی هم نشان داده که ناامیدی جمعی، خطرناک‌ترین سوخت برای بروز ناآرامی‌های اجتماعی است؛ جامعه‌ای که امیدش را از دست بدهد، دیر یا زود به دنبال راهی برای فریاد خواهد گشت. از همین رو، بازسازی امید نه اقدامی احساسی یا شعاری، بلکه ضرورتی امنیتی و سیاسی برای تداوم ثبات ملی است. اما پرسش کلیدی این جاست: آیا دولت چهاردهم توانایی یا اراده لازم برای این بازسازی را دارد؟

آنچه از آقای پزشکیان تا امروز دیده می‌شود، بیشتر شبیه نقش یک منتقد ناراضی در جایگاه ریاست‌جمهوری است تا رهبر اجرایی یک دولت در بحران. او بارها تأکید کرده که قصدی برای رئیس‌جمهور شدن نداشته است؛ تکرار این جمله در یک سال گذشته، در واقع نشانه‌ای از فقدان آمادگی فکری، راهبردی و حتی روانی برای مدیریت چنین مسئولیت خطیری است. بازسازی امید نیازمند تصمیمی جسورانه و تغییری واقعی در رویکرد دولت است. نخستین گام باید بازتعریف رابطه دولت با جامعه باشد؛ رابطه‌ای که بر پایه شفافیت، پاسخ‌گویی و گفت‌وگوی صادقانه با مردم بنا شود. در فقدان گفت‌وگو، شایعه جای حقیقت را می‌گیرد و بی‌اعتمادی جای صبر را. در کوتاه‌مدت، تمرکز دولت باید بر بهبود معیشت عمومی، کنترل قیمت‌ها و ثبات بازار ارز باشد؛ چراکه بدون تنفس اقتصادی، امید سیاسی نیز دوام نمی‌آورد. اما در میان‌مدت، پروژه بازسازی امید نیازمند اصلاحات نهادی است.

******

بازی حجاب را سیاسیون درست کردند 

حجت‌الاسلام محمدحسین طاهری آکردی‌، سرپرست ستاد امر به معروف و نهی از منکر در گفت و گو با سایت انصاف‌نیوز درباره چالش‌های فرهنگی و مسئله حجاب صحبت کرد که بخش‌هایی از اظهارات وی به شرح زیر است:

*تقلیل امر به معروف و نهی از منکر به موضوع عفاف و حجاب اشتباه است و گستره‌ی امر به معروف آن‌قدر وسیع است که شامل حفاظت از محیط‌زیست، پرداخت مالیات، رعایت قوانین، ریشه‌کن کردن فقر و زندگی بهتر می‌شود و مخاطبان آن شامل و مسئولان و مردم می‌شود. 

*برخی‌ها به اسم امر به معروف و نهی از منکر، خودشان منکرهایی را انجام می‌دهند که باعث بی‌اعتمادی مردم شده است و فحشش را به ستاد می‌دهند

*بسیاری از مشکلات کشور در رها شده گی فضای مجازی است 

* من معتقدم که بازی حجاب را سیاسیون ایجاد کردند.

* بدترین وضع حجاب را در یکی دو سال اخیر داشتیم. کار به جایی رسید که در منطقه‌ای مثل نیاوران مردم آنجا معترض شدند. نه ستاد امر به معروف آنجا ورود کرد و نه پلیس دخالتی داشت بلکه خود مردم وارد شدند.

* با وجود این وضعیت، بچه‌های انقلاب برای اینکه متهم به ایجاد دودستگی نشوند، سکوت کردند و چیزی نگفتند. آیا در خیابان‌ها که به اسم آزادی زدند و رقصیدند، برخوردی به وجود آمد؟

* شادی این موارد (رقص و کنسرت و...) نیست. شادی این است که جوان شغل پیدا کند، خانه‌دار شود، خودرو بخرد و...

*‌ مردم درگیر بازی‌های سیاسی مسئولان شدند و حجاب هم از این قاعده مستثنی نیست.

******

آیا لاریجانی از تهدید تام باراک علیه ایران سخن گفت؟

سایت نورنیوز نوشت:

در پی انتشار گزیده‌ای از سخنان علی لاریجانی درباره اظهارات تام باراک، نماینده آمریکا در لبنان، برخی رسانه‌ها این گفته‌ها را به‌عنوان تهدید مستقیم علیه ایران تفسیر کردند. لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی طی سخنانی گفته بود: «آقای باراک که خیلی راحت حرفش را می‌زند و نیات خودشان را می‌گوید همان اول که آمده بود، گفت 60 روز بیشتر وقت ندارید و باید خلع سلاح لبنان و فلان و بهمان را انجام دهید، اما بعد فهمید این طور نمی‌شود و عصبانی شد و چند تا فحش هم داد و اخیرا هم گفته یا این حرف‌های ما را گوش می‌دهید یا خود دانید، که این حرف یعنی به اسرائیل می‌گوییم شما را بزند».

با این حال، بررسی منابع رسمی و گزارش‌های رسانه‌ای نشان می‌دهد تام باراک این سخنان را در بیروت و در چارچوب تحولات لبنان و پرونده خلع‌سلاح گروه‌های مسلح مطرح کرده است، نه در ارتباط مستقیم با ایران. این تقطیع و برداشت نادرست سبب شد محتوای سخنان باراک به‌گونه‌ای جلوه کند که گویی آمریکا تهدیدی مستقیم متوجه ایران کرده، در حالی‌که متن اصلی اظهارات او به‌وضوح ناظر به شرایط داخلی لبنان بوده است.

******

ضرر مذاکره با آمریکا بیشتر از نفع آن است / زیر بار تحمیل و زور نمی رویم

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه باب دیپلماسی و گفت‌و‌گو را نبسته، گفت: «اگر مذاکره‌ای مثل مذاکره با آمریکا، بی فایده و یا ضرر آن بیشتر از نفعش باشد از آن استقبال نمی‌کنیم».

ابراهیم رضایی در گفت و گو با تابناک، در ارتباط با اخباری مبنی بر درخواست آمریکا از میانجی ها برای مذاکره با ایران، اظهار کرد: «جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه باب دیپلماسی و گفتگو را نبسته و همواره اهل مذاکره، دیپلماسی و گفتگو است».

وی افزود: «اما طبیعتا اگر مذاکره ای مثل مذاکره با آمریکا، بی فایده و یا ضرر آن بیشتر از نفعش باشد از آن استقبال نمی کنیم».

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس خاطر نشان کرد: «از ابتدای سال جاری، 6 دور مذاکره با آمریکا داشتیم اما در بحبوحه مذاکرات، رژیم صهیونیستی با مشارکت و چراغ سبز آمریکا به کشورمان حمله کرد. چه تضمینی وجود دارد که دیگر از این اتفاقات رخ ندهد؟»

******

ماجرای تماس شهید رئیسی با پوتین برای حفظ معیشت کشاورزان

اظهارات مهدی صفری، معاون سابق دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه، درباره گفت‌وگوی آیت‌الله رئیسی و پوتین بر سر صادرات فلفل دلمه‌ای به روسیه بازتاب زیادی در شبکه‌های اجتماعی داشت. برخی رسانه‌ها این موضوع را دستمایه تمسخر کردند اما بررسی ماجرا نشان می‌دهد این تماس بخشی از روندی جدی برای حل یکی از مشکلات صادرات کشاورزی ایران بوده است.

صفری در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: «صادرات 65 میلیون دلاری فلفل دلمه‌ای به روسیه به‌دلیل استفاده بیش از حد سموم متوقف شده بود و صدها کشاورز از این تصمیم آسیب دیدند اما در دولت سیزدهم با پیگیری وزارت خارجه و کشاورزی و تماس مستقیم آیت‌الله رئیسی با پوتین، صادرات دوباره از سر گرفته شد. چنین گفت‌وگوهایی در دنیا رایج است؛ از ترامپ که با کره‌جنوبی درباره گوشت و ذرت مذاکره کرد تا کلینتون که صادرات ران مرغ به روسیه را پیگیری می‌کرد. شهید رئیسی هرجا پای منافع مردم در میان بود، خودش وارد عمل می‌شد؛ پرونده فلفل دلمه‌ای هم از همین جنس بود، اقدامی دقیق برای حفظ معیشت کشاورزان».

در واکنش به حواشی ایجادشده، موسوی، مسئول تشریفات دفتر رئیس‌جمهور، نوشت: «در عالم دیپلماسی، طرح موضوعاتی مثل رفع موانع صادرات محصولات کشاورزی، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه نشانه دلسوزی و بهره‌گیری از فرصت‌ها برای منافع کشور است».